فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تصور مثبت و منفی از خدا با عزّت نفس و سلامت روانی انجام شد. در این پژوهش، 300 دانش آموز دبیرستانی از رشته های تحصیلی گوناگون با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامة تصور از خدا، پرسش نامة عزّت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامة سلامت روانی (G.H.Q.28) پاسخ دادند. داده ها با شاخص های آماری همچون «همبستگی»، «واریانس چند متغیری» و «رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تصور مثبت از خدا با سلامت روان و عزّت نفس، همبستگی مثبت وجود داشت. همچنین نتیجة آزمون «رگرسیون گام به گام» نشان داد اولین عاملی که سهم تعین کننده ای در پیش بینی سلامت روان دارد عامل عزّت نفس و دومین عامل تصور منفی از خداست.
مدلیابی معادلات ساختاری یادگیری وابسته به شغل با تقاضای شغلی برای یادگیری:بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی برای بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری وابسته به شغل بود. در این مطالعه علّی همبستگی از مدل رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را همه مدیران و رؤسای ادارات تربیت بدنی استان های اصفهان، فارس و یزد تشکیل دادند. نمونه این مطالعه 248 مدیر بود که به روش تصادفی منظم و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات این پژوهش براساس پرسشنامه لون و کاسیمیر (2008) است که شامل سه مقیاس تقاضای شغلی برای یادگیری، یادگیری وابسته به شغل و نیاز به پیشرفت است. یافته ها نشان دهنده رابطه معنادار تقاضای شغلی برای یادگیری با یادگیری وابسته به شغل است. همچنین رابطه این دو متغیر با نیاز به پیشرفت مثبت ومعنادار بوده است. نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه با یادگیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری نیز در این پژوهش تأیید شد. یافته های رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 16 درصد واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. در پایان مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد ومدل مذکور برازش شد.
مقایسة تاثیر بازخورد مسدود، تصادفی و بازخورد اختصاصی بخش دشوار بر اکتساب و یادداری سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسة ارائه بازخورد به صورت مسدود تصادفی و اختصاصی به دشوارترین بخش مهارت سرویس بلند بدمینتون بر اکتساب و یادداری کل و بخش دشوار مهارت انجام شد. به این منظور در مرحلة اول 10 بازیکن نخبة بدمینتون انتخاب شدند و 10 کوشش از سرویس بلند را به تنهایی و 10 کوشش را با تکلیف ثانویه کاوش اجرا کردند. با کسر امتیازهای دو مرحله برای هر بازیکن دشوارترین بخش مهارت – توجه طلب ترین بخش – شناسایی شد. در مرحلة دوم 33 آزمودنی به صورت تصادفی ساده در یکی از گروه تمرینی بازخورد به صورت مسدود به تمام بخش های مهارت، بازخورد به صورت تصادفی به همة بخش های مهارت و بازخورد به دشوارترین بخش، قرار گرفتند. مرحلة اکتساب شامل سه بلوک 50 کوششی بود و در پایان هر 50 کوشش یک بلوک 10 کوششی به عنوان آزمون اکتساب انجام شد. 10 دقیقه پس از پایان مراحل اکتساب آزمون یادداری فوری کیفی، 24 ساعت بعد آزمون یادداری تأخیری کیفی و آزمون کمی اسکات و فاکس به عمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مرکب (بلوک 3) ? (3 گروه) و تحلیل واریانس یکسویه نشان داد تنها در مرحلة یادداری تأخیری کل مهارت تفاوت معناداری بین گروه ها وجو دارد (05/0 ? ?) . نتایج این تحقیق نشان داد در یادگیری کل مهارت استفاده از بازخورد تصادفی به عملکرد یادداری بهتری می انجامد، اما در یادگیری بخش دشوار مهارت تفاوتی بین گروه ها وجود ندارد.
رابطه دینداری و هوش معنوی و تأثیر آنها بر عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دینداری و هوش معنوی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان با توجه به تفاوت های جنسیتی بود. طرح پژوهش از نوع غیرآزمایشی یا توصیفی بود. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان (70 دختر و 80 پسر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سنجش دینداری (RAS) و پرسشنامه هوش معنوی (SIQ) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان دهنده وجود تأثیر دینداری بر هوش معنوی و مؤلفه چهارگانه آن بود ( (p≤01 . دینداری بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تأثیر معناداری نداشت، در حالی که هوش معنوی پیش بینی کننده قدرتمندی برای عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. نمره های دانشجویان دختر در هوش معنوی و دینداری بالاتر از دانشجویان پسر بود. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت دینداری می تواند به رشد هوش معنوی کمک کرده، آن را تسهیل کند.
نقش جهت گیری اجتماعی بر رفتار اخلاقی با توجه به نقش میانجی معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جهت گیری اجتماعی بر رفتار اخلاقی با توجه به نقش میانجی معنویت انجام شده است. روش: در این راستا، 407 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اخلاقی لوزیر (1993)، جهت گیری اجتماعی هاریسون (2001) و پرسشنامه محقق ساخته در زمینه معنویت مبتنی برنظریه معنویت و عقلانیت ملکیان (1386) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش جهت گیری اجتماعی و معنویت بر میزان رفتار اخلاقی افزوده می شود از سویی، با افزایش جهت گیری اجتماعی بر میزان معنویت نیز افزوده می شود. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که، جهت گیری اجتماعی به صورت مستقیم بر رفتار اخلاقی تأثیر می گذارد و یا این تأثیرگذاری به صورت غیرمستقیم با میانجی گری معنویت صورت می گیرد. از طرفی، داده های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که، مؤلفه های معنویت و جهت گیری اجتماعی می توانند به صورت ترکیبی بخشی از تغییرات رفتار اخلاقی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در شکل گیری عمل اخلاقی عوامل عدیده ای نقش دارند که در این راستا می توان به جهت گیری اجتماعی و معنویت اشاره نمود. در این خصوص، اخلاق در متن اجتماع شکل می گیرد و تجارب معنوی فرد در رهگذر روابط بین فردی، موجب تجلی رفتار بر مبنای خصایل اخلاقی م ی شود.
«مهارت های بین فرهنگی» در کتاب های درسی آموزش زبان آلمانی دوره ی راهنمایی تحصیلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی در روان شناسان و روان پزشکان شهر اصفهان وارتباط آن با عوامل فردی و حرفه ای آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف
فرسودگی شغلی از عوامل اساسی در کاهش کارایی و ایجاد مشکلات جسمی و روان شناختی خصوصاً در حرفه های مرتبط با خدمات انسانی است. هدف مطالعه حاضر تعیین فرسودگی شغلی میان روان شناسان و روان پزشکان شهر اصفهان و ارتباط آن با عوامل فردی و حرفه ای بود.
مواد و روش ها
پژوهش تحلیلی و از نوع همبستگی و آزمودنی ها شامل 133 نفر (35 روان پزشک و 98 روان شناس) بود. نمونه ها از بین روان پزشکان و روان شناسان شاغل در اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و هر دو گروه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش(MBI یا Maslach burnout inventory) را تکمیل نمودند. داده ها تحت نرم افزار SPSS18 با استفاده از آزمون t، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس تحلیل شدند.
یافته ها
نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره ی فرسودگی شغلی، خستگی هیجانی، مسخ شخصیت دو گروه مورد مطالعه در مقایسه با نمره هنجاریابی شده پرسشنامه مسلش در حد ضعیف و کاهش کفایت شخصی در حد متوسط گزارش شد. همچنین بین فرسودگی شغلی با متغیرهای علاقه به کار، نگرش نسبت به اثر بخش بودن کار رابطه معکوس معنی دار و نیز نوع اشتغال (دولتی، خصوصی، هر دو) رابطه مستقیم معنی دار مشاهده شد (05/0 >P).
نتیجه گیری
نتایج بیانگر این بود که فرسودگی شغلی هر چند خفیف به نحو قابل ملاحظه ای در میان نمونه مورد مطالعه وجود دارد. این وضعیت شکل جدی تری در میان شاغلین مراکز دولتی وجود داشته است. بنابراین شناخت عوامل مؤثر و کاهش دهنده فرسودگی شغلی در ابعاد فردی، سازمانی و محیطی ضروری است.
بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان بر مبنای پژوهش نظری نوذری (1389) و با روش مقطعی انجام شده است. مؤلفه های ایمان به خدا در پژوهش حاضر عبارتند از: شناخت خدا، شناخت نظام معنایی، عاطفه ایمانی و التزام ایمانی. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته با 198 دانش آموز (دختر و پسر) 7 تا 17 ساله شهر قم-که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند- گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که با افزایش سن، سطح ایمان به خدا نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: ایمان حسی نامتمایز، ایمان مفهومی آموخته شده، ایمان انتزاعی سطح اول، ایمان انتزاعی کامل.
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با تعهد سازمانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق عبارت بود از: بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با تعهد سازمانی معلمان. و اهداف جزئی آن عبارت بودند از : بررسی رابطه بین میزان تحول آفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی رابطه بین میزان تعاملگرایی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی تأثیر تعاملی تحول آفرینی و تعاملگرایی مدیران بر تعهد سازمانی معلمان، مقایسه میزان تحول آفرینی مدیران زن و مرد، مقایسه میزان تعاملگرایی مدیران زن و مرد و نیز بررسی اینکه ترتیب ابعاد رهبری تحول آفرین و تعاملگرا از جهت تأثیر بر تعهد سازمانی معلمان به چه صورت است.
به منظور دست یابی به پاسخ سؤالات مذکور پرسشنامه رهبری چند عاملی ( MLQ) که توسط بس ( 1985) تهیه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود و نیز توسط محقق ترجمه و مجدداً روایی و پایایی آن محاسبه گردید و مقیاس تعهد سازمانی که توسط مائودی، استیرزو پورتر (1974 ) تهیه و بوسیله مرتضوی ( 1372 ) ترجمه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود در بین 320 نفر از معلمان مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز توزیع گردید. پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو طرفه، آزمون تی برای گروههای مستقل و نیز رگرسیون چند متغیره نتایج زیر حاصل شد.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
تاثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر شادکامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر شادکامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی به صورت طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش از بین 114 متقاضی شرکت در آموزش گروهی به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه گمارده شدند: دو گروه آزمایشی شامل: گروه اول 15 نفر از مردان که به همراه همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه دوم 15 نفر از مردان که بدون حضور همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه کنترل شامل گروه مردانی که در فهرست انتظار قرار گرفتند. از همه افراد سیاهه شادکامی آکسفورد (آرجیل، مارتین و کروسلند، 1989) گرفته شد. گروه های آزمایشی تحت 10 جلسه آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون بونفرونی تجزیه و تحلیل شد و نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل در افزایش شادکامی کلی گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بود (01/0P <)، و بین گروه آزمایش 1 و گروه آزمایش 2 در میزان شادکامی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P >). نتیجه گیری: آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بخوبی موجب افزایش رضایت از زندگی، لذت، عزت نفس، آرامش، کنترل و کارآمدی مردان متأهل شرکت کننده در گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد و افزایش شادکامی آن ها را دربرداشت.
بررسی تأث یر درمان شناختی - رفتاری م ذهب محور ب ر تاب آوری و نگرش های ناکارآمد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی مذهب محور بر تاب آوری و نگرش های ناکارآمد زوجین بود. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بوده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 زن متاهل، با نگرش ناکارآمد پایین و تاب آوری بالا که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به طور همتاسازی انتخاب شدند. این افراد از نظر سن، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، عدم ابتلا به بیماری های جسمانی، دارابودن یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه نگرش های ناکارآمد ویک انحراف معیار پایین تر از میانگین در پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و سایر متغیرهای مورد نظر پژوهش همگون بودند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مورد گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای روان درمانی شناختی-رف تاری مذهب محور اجرا گردی د اما درمورد گروه کنترل ه یچ مداخله ای صورت نگرفت. داده های حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته های پژوهشی نشان دادند که بین گروه آزمایش وکنترل پس از اجرای روان درمانی شناختی- رفتاری مذه ب محور ت فاوت م عناداری وجود داشت (5 000/0)p<، همچنین میزان نگرش های ناکارآمد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته و میزان تاب آوری نیز افزایش یافته بود.
بررسی نقش صفات شخصیتی (وظیفه شناسی، سازگاری و هیجان خواهی) در رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نقش عامل های شخصیتی در پیش بینی ابعاد مختلف دینداری در دانشجویان: بر مبنای نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش عبارت بود از بررسی نقش عامل های شخصیتی در پیش بینی ابعاد مختلف دینداری. نمونه پژوهش حاضر از 436 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور تهران که به پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو نسخه کوتاه و پرسشنامه دینداری پاسخ دادند، تشکیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که همبستگی معناداری بین ابعاد مختلف دینداری و عوامل شخصیتی وجود دارد؛ «برون گرایی» تنها عامل شخصیتی است که ارتباط معناداری با ابعاد دینداری در نمونه پژوهشی حاضر ندارد. عامل شخصیتی «گشودگی به تجربه» مهم ترین پیش بینی کنندة ابعاد دینداری است و پس از آن عامل شخصیتی «وجدانی بودن» و «توافق» در پیش بینی ابعاد دینداری سهم دارند. براساس این یافته ها می توان گفت که عوامل شخصیتی می توانند پیش بینی کنندة ابعاد مختلف دینداری باشند و در این میان بیشترین سهم را گشودگی به تجربه دارد و پس از آن دو عامل شخصیتی وجدانی بودن و توافق تببین کنندة اصلی ابعاد مختلف دینداری می باشند