فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نشاط و شادابی همواره به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای دانش آموزان و معلمان در مدارس مطرح بوده است. پژوهش های صورت گرفته، نشان داده اند که عوامل کالبدی، مدیریتی و روابط در مدرسه در ایجاد شادکامی در معلمان و دانش آموزان دخیل هستند. در تحقیق حاضر؛ تمرکز اصلی ما روی بعد کالبدی مدارس می باشد و براساس قوانین نظام آموزشی کشورمان، باید مطابق استانداردهای مصوب آموزش و پرورش باشد. در پژوهش حاضر، قصد داریم دیدگاه معلمان را در مورد اثرگذاری استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی، رنگ، امکانات و بهداشت مدارس در ایجاد محیط شاداب در مدارس بررسی نماییم. برای نیل به این هدف، تحقیق به شکل توصیفی- زمینه یابی بوده و از یک پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. روایی این پرسشنامه با توجه به نظر پنج تن از اساتید تعیین شده و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ عدد 84/0 محاسبه گردیده است. جامعه ی آماری نیز شامل معلمان ابتدایی ناحیه چهار کرج می باشد که به شکل خوشه ای، نمونه ا ی صد نفری از آن ها انتخاب شده است. برای تحلیل آماری نیز از میانگین و روش t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج بیان گر آن هستند که از نظر معلمان، استانداردهای مربوط به رنگ و امکانات آموزشی مدارس تاثیر مطلوبی در شادابی معلمان و دانش آموزان دارند و برعکس، استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی و بهداشت مدارس باعث کاهش شادابی آن ها در مدرسه می گردند.
مطالعه ی رابطه ی بازی های ویدئویی و رایانه ای خشونت آمیز با متغیّرهای درون خانوادگی و تحصیلی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به مطالعه ی رابطه ی بازی های ویدئویی و رایانه ای با متغیّرهای درون خانوادگی و تحصیلی در بین نوجوانان دبیرستانی می پردازد. روش: با استفاده از روش هم بستگی و روش نمونه-گیری هدفمند تعداد 188 نفر دختر و پسر دانش آموز بر حسب اظهارات مربّیان و ناظم مدرسه(مقیاس محقّق ساخته سطح خشونت در مدارس)، ( مقیاس 1 تا 8 ساعت استفاده ار بازی های رایانه ای خشن) در میان 5 دبیرستان انتخاب شدند. در این تحقیق اندازه گیری خشونت از طریق خودگزارش دهی دانش آموز و سوابق مدرسه-ای انجام گرفته است. روایی صوری و محتوایی توسّط متخصّصان و پایایی هر سه بخش پرسش نامه از طریق آلفای کرانباخ به ترتیب 92/، 88/ و 85/ و پایایی کل 89/ محاسبه گردید. یافته ها: یافته-های تحقیق نشان داد پسران بیشتر از دختران درگیر بازی های رایانه ی خشن هستند و محتمل است انجام این بازی-ها مقدار بیشتری خشونت را توسّط پسران در خانه یا مدرسه تولید کند. از نتابج این تحقیق دریافتیم که بین متغیّرهای خشونت خانوادگی و خشونت در مدرسه رابطه وجود دارد. نظارت والدین بر انتخاب بازی نوجوانان و میزان بازی کردن آن ها می تواند نقش تعدیل کننده روی اثرات مخرّب بازی های ویدیویی در مدارس بازی کند. دانش آموزانی که بازی های رایانه ای خشن انجام می دهند احتمال دارد با افت نمرات در مدرسه مواجه شوند. سرانجام میان متغیّرهای پیش بین خانوادگی بیانگر خشونت(مدّت بازی در منزل، دعواهای خانوادگی به ویژه دعوای والدین ) و بازی های خشن ویدئوی- رایانه ای رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: سطح خشونت (کتک کاری، خشونت لفظی و قهر) در بین خانواده نوجوانانی که از بازی های رایانه ای خشن استفاده می کنند در بسیاری از موارد بر اساس متغیّرهای درون خانوادگی مانند تعداد فرزندان، شغل والدین، گذراندن وقت کافی با فرزندان و نوع رابطه ی والدین متغیّر است.
مقایسه اختلال تصویرتن، اختلال بد شکلی بدنی و گرایش به مد در افراد متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اختلال تصویر تن، بدریختی بدن و گرایش به مد در افراد متقاضی جراحی زیبایی و افراد غیرمتقاضی بود. روش: پژوهش حاضر مطالعه ای علی- مقایسه ای است و شیوه نمونه گیری در دسترس می باشد. حجم نمونه 300 نفر بود که 150 نفر افراد متقاضی جراحی زیبایی و 150 نفر نیز افراد غیر متقاضی بودند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه های تصویر تن، بدریختی بدن و گرایش به مد بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که بین میانگین اختلال تصویر تن (95/19 F= ، 01/0 p
بررسی الگوی خوردن هیجانی، بدتنظیمی هیجان، عزت نفس و تکانشگری در بروز اعتیاد غذایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
132 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد پژوهشی گوناگون، شباهت هایی میان اعتیاد به مواد و مصرف برخی مواد غذایی را نشان داده اند. هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون الگویی از برخی پیش آیندهای اعتیاد غذایی است. روش: نمونه ی این پژوهش شامل 306 نفر (142 مرد و 164 زن) از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش از مقیاس های اعتیاد غذایی-2، خوردن هیجانی، تکانشگری بارت-11، دشواری در تنظیم هیجان و عزت نفس روزنبرگ استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 22 و AMOS ویراست 21 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای غیرمستقیم در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی برخوردار است.مسیرهای مستقیم بدتنظیمی هیجانی و تکانشگری به اعتیاد غذایی، بدتنظیمی هیجانی و عزت نفس به تکانشگری و مسیرهای غیر مستقیم بدتنظیمی هیجانی و عزت نفس به اعتیاد غذایی با میانجی گری تکانشگری معنی دار شد، و مسیرهای مستقیم خوردن هیجانی و عزت نفس به اعتیاد غذایی معنی دار نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، بدتنظیمی هیجانی و تکانشگری به صورت مستقیم و عزت نفس با میانجی گری تکانشگری در بروز اعتیاد غذایی نقش دارند.
بررسی وضعیت مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه علوم پزشکی تبریز و ارائه راهکارهای مناسب بهبود
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت مدیریت کیفیت فراگیر و ارائه راه کارهای مناسب بهبود در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام یافته است. روش تحقیق حاضر توصیفی(پیمایشی) و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی در معاونت آموزشی-پژوهشی، معاونت درمان، دانشکده ها و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی به تعداد 300 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 169 نفر به دست آمد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق بهره گیری از نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و پایایی آن از طریق اجرای مقدماتی آن در بین 30 نفر و با استفاده از فرمول آلفای کرانباخ محاسبه گردید که مقدار آن 96/0 به دست آمد. هم چنین از تکنیک تحلیل عاملی جهت دسته بندی سؤالات استفاده گردید و ملاحظه شد که مقدار 91/0=KMO بدست آمده بزرگتراز 5/0 است پس تعداد نمونه ها برای اجرای تحلیل عاملی بسیار مناسب بوده است از آمار توصیفی برای پاسخگویی به سؤالات و از آزمون تی تست، تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA)و ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد وضعیت مؤلفه های مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه علوم پزشکی درحد متوسط قرار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون ها نشان داد بین مدیران آموزشی به لحاظ جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مرتبه علمی و سمت آنها رابطه معنی دار وجود ندارد، ولی نسبت به محل اشتغال مدیران آنان معنی دار می باشد بطوریکه TQM[1] در EDC[2] بیشترین مقدار را کسب کرده است.
ارتقای همزمان یادگیری و رضایتمندی با آموزش مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در مطالعات گذشته، مشارکت دانشجو در امر تدریس، در افزایش موفقیت تحصیلی و کسب مهارت های ارتباطی موثر شناخته شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه روش های مشارکتی تدریس با شیوه سنتی از نظر موفقیت تحصیلی و رضایتمندی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی روی 21 دانشجوی سال سوم مامایی در درس پزشکی قانونی در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 93-1392 انجام شد. 8 جلسه اول به روش سخنرانی و 8 جلسه دوم به روش مشارکتی اجرا شد. در پایان هر روش، آزمون علمی با میزان دشواری یکسان برگزار شد و دانشجویان پرسش نامه رضایت سنجی را که روایی و پایایی آن تایید شده بود، تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون آماری Tمستقل انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره آزمون علمی در روش مشارکتی با تفاوت معنی داری از روش سخنرانی بیشتر بود (0/0001>p). دانشجویان ، روش مشارکتی را باعث افزایش انگیزه آموختن (6/66%)، افزایش صمیمت و ارتباط دانشجویان (1/80%)، افزایش بحث گروهی در داخل و خارج از کلاس (81%) و افزایش یادگیری مطالب درسی (9/80%) دانستند. همچنین میانگین کلی رضایت با اختلاف معنی داری در گروه مشارکتی بیشتر بود (0/0001>p).
نتیجه گیری: به کارگیری روش های نوین مشارکتی در کلاس های تئوری دانشگاه علوم پزشکی، می تواند به افزایش یادگیری و درک دانشجویان و بهبود سطح مهارت های ارتباطی آنها کمک کند.
بررسی نگرش معلمان در راستای کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش، در حال گسترش است. این پژوهش، با هدف بررسی نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش از دیدگاه معلمان در سال تحصیلی 93-92 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر کرج می باشد که 300 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از استادان رشته تکنولوژی آموزشی و متخصصان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول (0/89) برآورد گردید. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش، مثبت است. همچنین، تحلیل آمار استنباطی داده ها نشان داد که میان متغیر های جنسیت و نگرش آنها نسبت به کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار نیست. اما، میان متغیرهای سابقه تدریس، سن، میزان تحصیلات و نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار است.
تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی است. رویکرد پژوهش کیفی و کمی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی داده های مربوط به شکر و امید از منابع اسلامی گردآوری شد. برای اجرای پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه دختران جوان مجرد سنین 18−35 ساله شهر قم با شرایط اجتماعی−اقتصادی پایین بود که با نمونه گیری هدفمند، سه نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها، افزون بر پرسش نامه رضایت از زندگی داینر (1985)، بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری با مبنا قرار دادن مداخله امیددرمانگری اسلامی صالحی و همکاران (1395) و افزودن برخی از فنون برخاسته از شکرگزاری براساس منابع اسلامی به کار گرفته شد. سپس جهت بررسی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی از کارشناسان نظرخواهی شد. در بخش عملی بسته آموزشی، به شیوه طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با استفاده از نمودار و تحلیل دیداری تحلیل شدند. بسته آموزشی از سوی کارشناسان تأیید و امکان سنجی اجرای آن مشخص شد و نیز مداخله سبب افزایش رضایت از زندگی شد که روندی باثبات داشت و تغییرات در مرحله پیگیری یک ماهه نیز حفظ شد. بنابراین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری اسلامی امکان استفاده برای افزایش رضایت از زندگی دختران جوان محله های محروم شهر قم را دارد.
پیش بینی میزان اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران براساس راهبردهای شناختی و فراشناختی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی میزان اضطراب امتحان براساس راهبردهای شناختی و فراشناختی دانش آموزان است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران است. حجم نمونه 610 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از دو ابزار پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون دارای 25 ماده دو گزینه ای در دو مؤلفه نگرانی و هیجان پذیری و پرسشنامه راهبردهای یادگیری و مطالعه دارای 86 پرسش 5 گزینه ای در دو بُعد راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون فریدمن) استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که 1/87 درصد از دانش آموزان از نظر اضطراب امتحان در سطح متوسط و بالاتر از متوسط قرار دارند. میان اضطراب امتحان در مؤلفه های نگرانی و هیجان پذیری تفاوت معنا دار وجود دارد. مقایسه میانگین نمرات اضطراب امتحان نشان داد که میزان نگرانی دانش آموزان بیشتر از هیجان پذیری است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که از روی نمرات راهبردهای شناختی و فراشناختی می توان میزان اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی کرد. قدرت پیش بینی راهبردهای فراشناختی بیشتر از راهبردهای شناختی است. بنابراین نتیجه می شود که راهبردهای فراشناختی و شناختی به منزله تعدیل کننده اضطراب امتحان عمل می کنند و دانش آموزانی که از راهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری بهره می گیرند، اضطراب امتحان کمتری را تجربه می کنند.
چگونه می توان بر استرس خود غلبه کرد؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۸۴
حوزههای تخصصی:
بازکاوی و مقایسه جایگاه عادت در تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری و امانوئل کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این جستار در پی بررسی رابطه عادت با تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری (1298−1358ه.ش) و امانوئل کانت[1] (1724−1804م)، فیلسوف آلمانی است تا از این رهگذر معلوم شود: تربیت چگونه تعریف می شود؛ عادت چه تعریفی دارد و چه نسبتی میان عادت و تربیت حاکم است. در این پژوهش بنیادی−تاریخی که به روش توصیفی−تحلیلی انجام شده است، برای بازشکافت دیدگاه مطهری و کانت درباره عادت و نسبت آن با تربیت، به گردآوری اطلاعات لازم و تحلیل آنها پرداخته شد و برپایه یافته های موجود معلوم شد که: الف) مطهری درمجموع با ایجاد عادات در متربی موافق است و حتی عادت را یکی از روش های تربیتی می داند؛ ب) وی برای تبیین دیدگاه برگزیده خود در اقدامی ابتکاری، عادت را به فعلی (تکرار تأثیر و فعل/ مثبت) و انفعالی (تکرار تأثر و انفعال/ منفی) تقسیم کرده است؛ 3) بنا بر قول مشهور، کانت عادت را برای تربیت، زیانبار خوانده است؛ ج) به نظر نگارنده، کانت بی آنکه عنوان کند یا حتی متوجه باشد، از عادت چنان یاد کرده است که گویی به تقسیم عادت به فعلی و انفعالی باور دارد و اولی را بخشی از تربیت و دومی را مخالف آن می داند؛ د) بنابراین و به ادعای بی سابقه این مقاله، نگرش مطهری و کانت نسبت به عادت و تربیت (با چشم پوشی از جزئیات)، بسیار به هم نزدیک و بلکه یکی است. <br clear="all" /> [1] .Immanuel Kant
مقایسه ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ در افراد دارای کارت اهدای عضو و افراد فاقد کارت اهدای عضو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهدای عضو، دادن یک عضو به شخصی دیگر است که نیاز به پیوند دارد . هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ در افراد دارای کارت اهدای عضو و افراد بدون کارت اهدای عضو بود. طرح پژوهش علّی مقایسه ای بود. با بهره گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 148 نفر از افراد دارای کارت اهدای عضو، به عنوان گروه ملاک، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و تعداد 150 نفر به عنوان گروه همتا با توجه ملاک های پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های پنج عاملی شخصیت نئو ، هوش معنوی کینگ و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک واکاوی شد . نتایج نشان داد بین دو گروه در ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ تفاوت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفه های ویژگی شخصیتی، افراد دارای کارت اهدای عضو در مؤلفه ی توافق پذیری نمره ی بالاتری به دست آوردند؛ همچنین، در مقیاس هوش معنوی نیز افراد دارای کارت اهدای عضو نمرات بیشتری را کسب کردند. افراد فاقد کارت اهدای عضو، نمرات بالاتری را در اضطراب مرگ کسب نمودند. با توجه به یافته های پژوهش و با آگاهی از عوامل روان شناختی، نه تنها می توان گام های مؤثری در خصوص افزایش و تداوم تمایل افراد برای ثبت نام و دریافت کارت اهدای عضو برداشت، بلکه می توان از تقاضاهای انصراف و عودت این کارت ها نیز کاست.
اثربخشی معنویت درمانی بر سلامت روان زنان مطلقّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مفاهیم ضروری مورد بحث دنیای پیچیده ی انسان که قدمتی به بلندای هستی دارد، مفهوم سلامت است. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی روش معنویت درمانی بر سلامت روان زنان مطلقّه بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیق آزمایشی با گروه های گواه و آزمایش است. جامعه ی آماری کلیه زنان مطلقّه شهرستان لامرد بودند که از طریق فراخوان دعوت شده بودند تا برای شرکت در کلاس ه ای آموزشی به هسته مشاوره و شبکه های بهداشت شهرستان مراجعه کنند. برای نمونه گیری، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، پس از گرفتن تعهد جهت مشارکت و ادامه تا آخرین جلسه ی تحقیق، از بین متقاضیان 30 نفر انتخاب شده، به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتدا دو گروه پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. سپس برای گروه آزمایش 8 جلسه معنویت درمانی اجرا شد. در نهایت، پس آزمون برای گروهها اجرا و نتایج با استفاده از نرم افزار spss با هم مقایسه شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که معنویت درمانی بر سلامت عمومی زنان مطلقّه تاثیر گذاشته و باعث کاهش علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب شده اما بر اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی تاثیری نداشته است. نتیجه گیری: معنویت درمانی روش مناسبی جهت افزایش سلامت روان زنان مطلقّه است. با علم به شیوع بالای طلاق و تبعات روانی آن پیشنهاد می شود از این روش برای درمان و کاهش پی آمدهای روحی روانی طلاق و نیز سایر عوارض وابسته به آن استفاده شود#,
وبلاگ های شادکامی
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرح واره های معنوی اسلامی با درمان تصویرسازی ارتباطی بر رضایتمندی زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین پروتکل درمانی بر اساس ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرح واره های معنوی اسلامی و مقایسه اثربخشی آن، با درمان تصویرسازی ارتباطی در رضایتمندی زناشویی زنان دانشجو بود. جامعه آماری را زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کنگاور سال تحصیلی 95-1394 تشکیل داد. از بین آنان، 42 نفر به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه اختصاص یافتند. هر سه گروه، پرسش نامه رضایتمندی زناشویی جدیری را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که در سطح خطای کمتر از 001/0 معنادار است و تحلیل واریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت گروه ها در تمامی ابعاد متغیر وابسته در سطح خطای کمتر از 001/0 معنادار است. آزمون تعقیبی نشان داد که در این مؤلفه ها، حل تعارض، رابطه جنسی، اوقات فراغت، فرزندان و فرزندپروری گروه مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره های معنوی اسلامی با گروه مداخله تصویرسازی ارتباطی در سطح خطای کمتر از 001/0تفاوت معناداری دارد. نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره های معنوی اسلامی نسبت به مداخله تصویرسازی ارتباطی و گروه گواه در افزایش رضامندی زناشویی اثربخش تر بوده است. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود.
مقایسه عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از دیدگاه استادان و دانشجویان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسه عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از دیدگاه استادان و دانشجویان انجام شد. متغیرهای نحوه عملکرد مدیریت دانشگاه، کارکنان، استادان هیئت علمی، امکانات و تجهیزات آموزشی، امکانات علمی-پژوهشی، خدمات ارائه شده، ویژگی کلاس و دانشجو و عوامل آموزشی متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت آموزشی می باشند.
جامعه آماری دانشجویان شامل 6335 نفر و جامعه آماری استادان 219 نفر می باشد که 361 نفر از دانشجویان به روش تصادفی خوشه ای و 139 نفر از استادان آنها به روش تصادفی نسبتی مطبق انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر از نوع علی-مقایسه ای است و گردآوری داده های به وسیله پرسشنامه های محقق ساخته انجام شده است. در این بررسی از ضریب آلفای کرون باخ برای تعیین پایایی سؤالات استفاده شد که عمده ترین نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشند: در مقام مقایسه از دیدگاه استادان، نقش استادان هیئت علمی و میزان خدمات ارائه شده به دانشگاه نقش عمده ای در کیفیت آموزشی دانشگاه دارد ولی از دیدگاه دانشجویان، نقش مدیریت دانشگاه و ویژگی کلاس و دانشجو در کیفیت آموزشی دانشگاه نقش دارد. هم چنین نقش کارکنان و امکانات دانشگاه و امکانات علمی-پژوهشی از دیدگاه استادان و دانشجویان در کیفیت آموزشی یکسان است.
مدل سازی دینامیکی اثربخشی درمان های شناختی رفتاری موج سوم و داروهای ضدافسردگی بر اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی دوره های افسردگی اساسی و عوامل مؤثر بر آن ها، برای درک ماهیت این اختلال و تدوین راهبرد درمانی مؤثرتر، ضروری است. مدت زمان تقریبی دیرش یک دوره اختلال افسردگی اساسی به صورت متوسط بین 3 تا 12 ماه است؛ درحالی که این نسبت برای دوره های مزمن تا 24 ماه طول می کشد. هدف این پژوهش، مدل سازی دینامیکی نحوه ی تأثیر داروهای ضد افسردگی و درمان های شناختی رفتاری موج سوم، بر دوره های اختلال افسردگی، با استفاده از مدل دینامیکی مرتبه دوم بود. با استفاده از برنامه نویسی متلب و تغییر پارامترهای مدل، که هر کدام بیانگر یک عامل مؤثر در اختلال افسردگی است، نحوه ی تأثیر درمان ها، بر روی دوره های افسردگی بیماران، در بازه ی زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، مدل سازی شد. دوره های افسردگی اساسی، قبل و بعد از درمان با داروهای ضد افسردگی نظیر ایمی پرامین ویا معادل آن و درمان به روش تعهد و پذیرش مبتنی بر توجه آگاهی و رفتار درمانی دیالکتیکی، برای بیمارانی، که به مدت 14 هفته خدمات درمانی، دریافت کردند، به دست آمد. یافته ها نشان داد، برای بیشتر افراد دارای اختلال افسردگی اساسی، عود پس از بهبودی، پدیده ای رایج است. مدت زمان بهبودی از افسردگی، در شرایط عدم دریافت درمان، بیش از 144 ماه، با دریافت داروهای ضد افسردگی 71 ماه، با رفتاردرمانی دیالکتیکی 68 ماه، و برای ترکیب مداخله داروهای ضد افسردگی و رفتار درمانی دیالکتیکی 59 ماه، است. نتایج مدل سازی دینامیکی نشان داد، که ترکیب دو مداخله، روش تعهد و پذیرش همراه با رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان دارویی، نتایج بهتری در درمان افسردگی و پیشگیری از عود دارد. این روش ترکیبی، در حدود 10 ماه، مدت زمان لازم برای بهبودی از افسردگی را کاهش می دهد.
تغییرات نگرش، باور و ارزش در سطوح فردی و فرهنگی و همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کوید ۱۹ در اواخر سال ۲۰۱۹ و تداوم آن در سال میلادی۲۰۲۰تمامی ۸ میلیارد جامعه انسانی و تمامی سیستم های حکومتی و تمامی نظام های سلامت را تحت تاثیر قرار داد. بیشترین تاثیر و خسارت را این انسان ها اعم از کودک و جوان و بزرگسال و پیر و کهنسال و زن و مرد و هر نژاد و قومیت و فرهنگی را تحت الشعاع خود قرار داده است. با توجه به ماهیت و اثرات گسترده کرونا بر وضعیت روان شناختی ، ایجاد ترس مرضی از کرونا (کرونافوبیا) مطرح شده و در برخی کشورها این ترس، حتی به شکلی تعمیم یافته و اغراق آمیز، به صورت ترسی فراگیر مطرح شده است . نگرش ها و باور ها و ارزش های انسان ها می تواند در شکل گیری این ترس فردی و همگانی تعیین کننده باشد. نگرش ها، ارزشیابی است که افراد از موضوعات مختلفی که با آن روبرو می شوند شکل می گیرند و می تواند از طریق شناخت، هیجان و رفتار تولید شوند. نگرش ها در طول زمان و یک فرایند تحولی شکل می گیرند و تبدیل به باور ها و ارزش ها می شوند و وقتی شکل گرفتند تغییر آنها به سادگی امکان پذیر نمی باشد. از طرفی نگرش ها و باور های شخصی افراد پیوستگی دایمی با نگرش ها و باور های فرهنگی داشته و شاید در یک حالت حداکثری می توان فرض کرد که باور های شخصی بدون باور های فرهنگی نمی توانند مدت زیادی دوام و قوام پیدا کنند. بنابراین می توان انتظار داشت که ویروس جدید با توحه به همه گیری و قوام آن اگر تداوم یابد، می تواند باور ها و نگرش های جدیدی را ایجاد کنند که شکل دهنده ی راهنمای رفتار های ما در سال های پیش روی باشند. این مقاله در صدد است تا مواجه نگرش ها و باور ها در استرس کرونا را در یک مدل نظری (مدل موس، ۲۰۰۶) که ضمن لحاظ کردن باور ها و نگرش ها ی شخصی و همچنین نگرش ها و باور های فرهنگی را در شکل گیری رفتار های متفاوت را در شرایط استرس بررسی کرده و در نهایت نتیجه گیری می نماید که ما بایستی انتظار شکل گیری نگرش ها و باور های جدیدی باشیم که می تواند در شرایط بعد از کرونا در سایر زمینه ها تسری یابد.
ان . ال . پی
حوزههای تخصصی: