فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی با مدل غنی-سازی زناشویی انریچ در افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی و برنامه غنی سازی زناشویی انریچ بر رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین انجام شده است. برای این منظور، از میان زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم آباد تعداد 33 زوج انتخاب شدند و به طور مساوی در سه گروه زوج درمانگری مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی، غنی سازی زناشویی و گروه کنترل قرار گرفتند. پیش از مداخله، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) و پرسشنامه سلامت روانی (MHI-28) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس زوجین گروه های آزمایش در برنامه زوج درمانگری تلفیقی خود تنظیم گری- دلبستگی (8-6 جلسه) و برنامه غنی سازی زناشویی (6 جلسه) شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. بعد از اجرای مداخله زوجین سه گروه مجددا پرسشنامه ها را در مرحله پس آزمون تکمیل کردند. نتایج حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت میانگین گروه ها در متغیر وابسته مرکب معنادار است که بیانگر اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین گروه ها در هر یک از متغیرهای وابسته یعنی مشکلات زناشویی، رضایت زناشویی، بهزیستی روان شناختی و درماندگی روان شناختی نیز تفاوت معنادار وجود دارد. به علاوه، مقایسه های زوجی کمترین تفاوت معنادار نیز نشان داد که مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی و برنامه غنی سازی زناشویی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنادار با گروه کنترل دارند، اما در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنادار ندارند.
بررسی مقولات مربوطه به «آسیب های روانی» در گلستان سعدی
حوزههای تخصصی:
موسیقی درمانی
پیش بینی سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت بر مبنای متغیرهای سلامت روان، سبکهای مقابلهای و جهتگیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک زندگی هر فرد بر سلامت او تأثیر دارد. سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت علاوه بر تداوم و تقویت سطح سلامت و رفاه، باعث احساس رضایت، اقناع شخصی و خودشکوفایی می شود. دانشجویان نیروهای انسانی برگزیده و سازندگان فردای کشور هستند و سنجش وضعیت سلامت جسمی و روانی و معنوی آن ها، در جهت ارتقاء و بهبود آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با سلامت روان، سبک های مقابله ای و جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام گرفته است.
روش ها: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود، که از بین آن ها 94 نفر (47 دختر، 47 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و پرسش نامه های سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت (HPLPII)، سلامت عمومی (GHQ-28)، سبک های مقابله ای لازاروس (WOCQ) و آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام آذربایجانی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی، تحلیل واریانس چند متغیره و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و سلامت روان، همچنین بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی همبستگی منفی و معناداری وجود داشت(01/0>P). نمرات پایین تر در پرسش نامه سلامت عمومی نشانگر سلامت روانیِ بیشتر فرد است. بین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و جهت گیری مذهبی همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین دختران و پسران در سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و سلامت روان تفاوت معناداری وجود نداشت. در صورتی که تفاوت بین آن ها در زیر مقیاس عقاید- مناسک در آزمون جهت گیری مذهبی و سبک مقابله ای هیجان محور از لحاظ آماری معنادار بود(05/0>P). نتایج رگرسیون حاکی از این بود که زیرمقیاس های سبک مقابله ای مسأله محور و اختلال در کارکرد اجتماعی، به ترتیب سهم معناداری در تبیین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت داشتند(01/0>P).
بحث: با توجه به تحول سبک زندگی در ایران و وضعیت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی در بین دانشجویان و ارتباط آن با بعد مذهب و سبک های مقابله ای، طراحی و اجرای برنامه های آموزش سلامت در میان اقشار مختلف مردم مخصوصاً دانشجویان پیشنهاد می گردد.
مقایسه سبک فرزندپروری و سلامت عمومی در والدین دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک فرزندپروری و میزان سلامت عمومی والدین دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی در شهر کرج می باشد. بدین منظور 29نفر از والدین دانش آموزان ناشنوا و 37نفر از والدین دانش آموزان کم توان ذهنی که در سال تحصیلی90-89 در مدارس کرج مشغول به تحصیل بوده اند، انتخاب شده و پرسشنامه های سلامت عمومی و سبک فرزند پروری بامریند را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که بین سلامت عمومی و سبک فرزند پروری این دو گروه از والدین تفاوتی وجود ندارد. همچنین سبک فرزند پروری نمی تواند سلامت عمومی را پیش بینی کند.
بررسی مقایسه ای عوامل تنیدگی زای روزمره و روشهای مقابله با آنها در دانشجویان دختر و پسر
حوزههای تخصصی:
مقابله با عوامل تنیدگی زای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی در مدارس اتازونی
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی در تاب آوری و خودکارآمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی بر افزایش تاب آوری و خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی بود. در این مطالعه شبه تجربی، از بین 60 نفر از مراجعان یکی از کلینیک های روان پزشکی شهر تهران با تشخیص وسواس – بی اختیاری، 24 نفر انتخاب شده، 12 نفر در گروه آزمایشی و 12 نفر در گروه دارو درمانی جایگزین شدند. گروه ازمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) و مقیاس خود کار آمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که آموزش بر مبنای رویکرد التقاط گرایی فنی موجب افزایش خودکارآمدی بیماران وسواس – بی اختیاری شده است (P<0/05) اما این رویکرد در افزایش تاب آوری بیماران وسواس – بی اختیاری تاثیر معناداری نداشته است. یافته های این پژوهش می تواند در تلویحات کاربردی بالینی رویکرد التقاط گرایی فنی بر خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی موثر باشد
تحلیلی بر مطالعات انجام شده در زمینه بهره گیری از روش منتورینگ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه وضعیت تولید آثار علمی در زمینه بهره گیری از روش منتورینگ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه های خارج از کشور و دستیابی به مباحث و مؤلفه های مورد توجه این مطالعات انجام شده است. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور کلیه آثار موجود در بازه زمانی 2016- 2000 در پایگاه های اطلاعاتی مستقر در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی (ProQuest, Springer Link, Taylor & Francis, Sage, Wiley Online Library) مطالعه شد. این آثار مشتمل بر 28 عنوان سند علمی که شامل 20 مقاله و 8 پایان نامه در زمینه منتورینگ برای اعضای هئیت علمی است، استخراج و به روش توصیفی - تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو بخش ارائه شده است: بخش اول؛ در خصوص مباحث و مؤلفه های مورد توجه پژوهشگران که نتایج مطالعه نشان داد پژوهشگران بیشتر به مباحثی از جمله ویژگی های اعضای هیئت علمی در قالب نقش های منتور و منتی و تأثیرات مثبت مختلف برنامه منتورینگ بر اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام پرداخته اند. در بخش دوم؛ نتیجه بررسی ساختار شکلی و توصیفی این مطالعات نشان داد 43% پژوهش ها از روش تحقیق کیفی و 86% از مصاحبه و پرسشنامه و آزمایش استفاده کرده اند و صرفاً 14% پژوهش ها به مطالعه و بررسی اسناد پرداخته اند. از نظر هم نویسی و مشارکت هم، 39% بصورت پژوهش انفرادی و 61% بصورت پژوهش گروهی بوده است.
تفاوت های جنسیتی در سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های عشق ورزی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل دوران دانشجویی، روابط عاشقانه با جنس مخالف است. پژوهش ها نشان داده است این روابط بر زمینه های اصلی عملکرد جوانان، همچون: روابط صمیمانه، تحول هویت، رابطه با همسالان و تحول جنسی تأثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های عشق ورزی دانشجویان دانشگاه های اردبیل انجام شد. بدین منظور، 200 نفر از دانشجویان دانشگاه های اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک دلبستگی (کالینز و رید، 1990)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (آشتون و لی،2004) و مقیاس سبک های عشق (هندریک و هندریک، 1989) پاسخ دادند. بررسی تفاوت های جنسیتی در سبک های عشق ورزی نشان داد که در رابطه عاشقانه با جنس مخالف، دختران بیش تر از عشق احساساتی و پسران بیشتر از سبک عشق بازیگرانه و منطقی استفاده می کنند (05/0P< و 01/0P<). تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد در پسران، وظیفه شناسی و در دختران سبک دلبستگی صمیمانه توانستند سبک عشق احساساتی را پیش بینی نمایند. همچنین، در پسران خصیصه تواضع - فروتنی سبک عشق بازیگرانه؛ و دلبستگی اضطرابی و خوشایندی سبک عشق منطقی را پیش بینی کردند. در دختران نیز تهییج پذیری و دلبستگی اضطرابی توانستند سبک عشق منطقی را پیش بینی نمایند (05/0P< و 01/0P<). یافته های این مطالعه در راستای درک عوامل مؤثر بر سبک های عشق ورزی قابل بحث است.
ویژگی های تربیتی مدیر در نهج البلاغه
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۵
حوزههای تخصصی:
نقش تعدیل کننده ی جنس در مقایسه ی شادکامی و رضایت از زندگی (بهزیستی ذهنی) متاهلین دارای/ بدون رضایت زناشویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی شادکامی و رضایت از زندگی بر حسب جنس و رضایت زناشویی در گروهی از متاهلین شهر تهران انجام شد. بدین منظور 411 نفر متاهل) 58 زن و 85 مرد( ساکن شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و رضایت زناشویی کانزاس بود. نتایج نشان داد که اثر متغییر وضعیت رضایت زناشویی و جنس بر ترکیب خطی متغییرهای شادکامی و رضایت از زندگی معنی دار است، به این معنا که میانگین شادکامی و رضایت از زندگی افراد دارای رضایت زناشویی بطور معنی داری بیشتر از افراد دارای نارضایتی زناشویی است. نتایج همچنین نشان داد که زنان بطور معنی داری رضایت از زندگی و شادکامی بیشتری نسبت به مردان دارا هستند. ایجاد زمینهای برای انتخاب درست شریک زندگی در جوانان و غنیسازی کیفیت زناشویی همسران میتواند زمینه ساز رضایت زناشویی و به تبع، رضایت از زندگی و احساس خوشبختی درآنها شود.
رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنطیم شناختی- هیجانی، نوعی راهکار مقابله ای است که فرد را در مقابله با سانحه یاری می کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B بود.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B در مرکز تحقیقات هپاتیت بیمارستان نمازی شیراز تشکیل دادند. 250 بیمار مبتلا به هپاتیت B (125 زن و 125 مرد) به طور تصادفی انتخاب شدند و از پرسش نامه های تنظیم شناختی- هیجانی Garnefski و رشد پس از سانحه Tedeschi استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی Pearson و MANOVA در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رشد پس از سانحه با پذیرش (47/0 = r، 001/0 > P)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (21/0 = r، 001/0 = P)، ارزیابی مجدد مثبت (25/0 = r، 001/0 > P) و کنار آمدن با دیدگاه (38/0 = r، 001/0 > P)، رابطه مثبت و معنی دار و با سرزنش خود (38/0- = r، 001/0 > P)، سرزنش دیگران (42/0- = r، 001/0 = P)، فاجعه انگاری (60/0- = r، 001/0 > P) و نشخوار ذهنی (14/0- = r، 021/0 = P) رابطه منفی و معنی داری داشت. همچنین، مردان بیشتر از زنان تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت را مورد استفاده قرار دادند و زنان بیشتر از مردان نشخوار ذهنی، فاجعه انگاری و سرزنش دیگران را به کار بردند (001/0 > P).
نتیجه گیری: استفاده از تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، رشد پس از سانحه را در افراد مبتلا به هپاتیت B افزایش می دهد و زنان مبتلا به هپاتیت B بیشتر از مردان از راهکارهای تنظیم شناختی- هیجانی ناسازگار استفاده می کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند به منظور سنجش و ارتقای سطح استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، مفید واقع شود. در پژوهش های آینده، می توان راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی را بین بیماران مبتلا به سایر بیماری های مزمن مورد مقایسه قرار داد.