فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی نه تنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمع آوری و با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیش بینی معنی دار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیش بین تعهد زناشویی معنی دار نبود (05/0<p). یافته های تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنی داری دارد و تعهد زناشویی نقش معنی داری در مدل پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه غفلت بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسش نامه غفلت، بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت. روش پژوهش، روش تحلیل محتوا و روش پیمایشی که، با انتخاب تصادفی 240 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و اعضای پایگاه خواهران ایثار زنجان، به روش تصادفی بهره برده شد. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه ها و گویه های دارای شاخص CVR 49/0 به بالا و شاخص CVI 79/0 به بالا، تأیید شد. روایی ملاک با محاسبه ضریب همبستگی پرسش نامه حاضر و مقیاس هم ارز 635/0 بوده و در سطح 01/0 معنادار است. نتیجه بررسی روایی سازه، به شیوه تحلیل عاملی، استخراج 7 عامل بود که در مجموع، 648/51 درصد واریانس کل را برآورد می کند. این عوامل عبارتند از: درک و فهم سطحی، سهل انگاری، بی توجهی به ارزش های حقیقی، آرزوهای دست نایافتنی، فراموشی معیارها، بی توجهی به دیگران و بی توجهی به رضایت الهی. اعتبار پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ 850/0 و همبستگی بین دو نیمه مقیاس برابر با 659/0 برخوردار است.
طلاق عاطفی: نقش ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان پیش بین کنندگی ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا برای طلاق عاطفی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 238 نفر از جامعه طلاب و دانشجویان مرد و زن متأهل شهر قم در سال تحصیلی 1399-1398 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های طلاق عاطفی، دلبستگی به خدا و ویژگی های شخصیتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی و موافق بودن، روان آزردگی و گشودگی با طلاق عاطفی ارتباط وجود دارد. همچنین رابطه بین همه مؤلفه های سبک دلبستگی به خدا با طلاق عاطفی منفی و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی و موافق بودن به صورت منفی و ویژگی های شخصیتی باوجدان بودن و روان آزردگی به صورت مثبت در مجموع 12 درصد از واریانس طلاق عاطفی را پیش بینی می کنند. همچنین مؤلفه دید مثبت از خدا و جوارجویی از مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز در مجموع 15 درصد از واریانس طلاق عاطفی را تبیین می کنند. این یافته ها نقش مهم ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا در پیش بینی طلاق عاطفی بین زوجین را نشان می دهد.
رابطه جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی با مکانیسم های دفاعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی با مکانیسم های دفاعی در بین طلاب سطح دو حوزه علمیه قم انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. تعداد 174 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از سه پرسشنامه «جهت گیری مذهبی آلپورت و راس»، «سبک های دلبستگی هازان و شیور» و «مکانیسم های دفاعی اندروز و همکاران» استفاده شد. داده ها توسط میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین جهت گیری مذهبی و مکانیسم های دفاعی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی نیز رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بررسی متغیرهای مستقل پژوهش با یکدیگر (یعنی جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی) نیز بیانگر رابطه مثبت معنی دار بین آن دو بود. در تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد بین جهت گیری مذهبی بیرونی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اجتنابی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین سبک دلبستگی دوسوگرا هم با مکانیسم های رشدنایافته و هم با مکانیسم های دفاعی روان آزرده رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با جهت گیری مذهبی بیرونی و نیز بین سبک دلبستگی دوسوگرا با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
تأثیر باورهای دینی بر افزایش میزان تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر باورهای دینی بر تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر است. روش مطالعه نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، همسران افراد معتاد به مواد مخدر در شهر قم، که به صورت نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 40 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گرآوری داده ها از پرسش نامه تاب آوری فرایبرگ و عزت نفس کوپر اسمیت استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش باورهای مذهبی قرار گرفتند. سپس پس آزمون اجرا گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها حاکی از این است که باورهای دینی موجب اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون می گردد و در افزایش تاب آوری و عزت نفس شرکت کنندگان مؤثر بوده است. نتیجه اینکه آموزش باورهای دینی روش مناسبی برای افزایش میزان تاب آوری و عزت نفس همسران افراد معتاد به مواد مخدر است.
رابطه تیپ های شخصیتی و جهت گیری های مذهبی با فرسودگی شغلی مشاوران مراکز مشاوره و بیمارستان های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین فرسودگی شغلی مشاوران بر اساس صفات شخصیتی (درون گرایی و برون گرایی) و جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) انجام شد.روش تحقیق در پژوهش حاضر پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مشاوران شهر یزد بود. 160 نفر به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش سه متغیر مورد بررسی قرار گرفتند، لذا به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین شاخص های صفات شخصیتی و جهت گیری مذهبی با فرسودگی شغلی همبستگی معنی داری وجود دارد. بین تیپ شخصیتی درون گرا با فرسودگی شغلی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (01/0p < ). بین جهت گیری مذهبی درونی نیز با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (01/0p <). نتایج این پژوهش نشان داد که توجه به سلامت مشاوران در جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات درمانی ضروری است. شناسایی عوامل زمینه ساز و مؤثر فرسودگی شغلی، برنامه ریزی دقیق برای استفاده از روش های پیشگیری، برگزاری دوره های راهنمایی، مهارت آموزی و ارتقاء شرایط کاری در بهبود و کاهش اثرات این عوامل مؤثر می باشد. از سویی دیگر، رابطه بین عوامل شخصیتی و جهت گیری مذهبی با فرسودگی شغلی می تواند مبنای بکارگیری پرسشنامه شخصیتی برای شناسایی افراد مستعد فرسودگی شغلی و آسیب روانی باشد.
مقایسه آموزش تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و آموزش تنظیم هیجانی بر کنترل عواطف بیماران عروق کرونری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
25 - 50
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری عروق کرونری قلب(CHD)بیشترین بار بیماری را در بین بیماری های جسمی دارد. CHDاز بیماری های مزمنی است که در تحول و ماندگاری آن عوامل فیزیولوژیکی و روان شناختی با هم تعامل دارند. به همین دلیل اصلاح و حذف عوامل خطرساز روان شناختی در درمان CHDضروری است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و تنظیم هیجانی بر تعدیل کنترل عواطف بیمارانCHD بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، با روش نمونه گیری در دسترس از زنان داوطلب مبتلا به CHD، 45نفر انتخاب و در 3 گروه (دو گروه آزمایشو یک گروه کنترل) به تصادف جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه بر اساس پروتکل هر مداخله آموزش دیدند. کل آزمودنی ها قبل، بعد و یک ماه و نیم پس از آموزش به مقیاس کنترل عواطف (ACS) (ویلیامز، چمبلز و آهرنس، ۱۹۹۷) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با کاربرد آزمون اندازه گیری مکرر و تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه تنش زدایی خودزاد با خودگویی مثبت و گروه تنظیم هیجانی (05/0>p) در تعدیل کنترل عواطف مؤثر بوده اند، اما تفاوت دو گروه معنادار نیست (05/0p>). نتیجه گیری: هر دو آموزش با یاددهی فنون خاص خود می توانند کنترل عاطفه فرد را افزایش دهند، بنابراین بالینگران می توانند در کنار درمان های زیستی از این آموزش ها برای کنترل نشانه های CHD استفاده کنند.
تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خرم آباد در تابستان 1395 بود. نمونه آماری شامل سی نفر از معتادان بود که پس از گذراندن موفق دوره سم زدایی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آن به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های عمل به باورهای دینی معبد و خودکنترلی تانجی بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری باعث افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در افراد معتاد شد (001/0>P). بنابراین، توجه به مثبت نگری در افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در معتادان یکی از ضرورت های پژوهش در زمینه بهبود آنان محسوب می شود و برگزاری دوره هایی در این زمینه در مراکز ترک اعتیاد توصیه می شود.
درآمدی بر نظریه اریکسن و مطابقت آن با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه تحول روانی اجتماعی اریکسن یکی از معروف ترین نظریه های رشد و شخصیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مذهب و معنویت در نظریه اریکسن و ارزیابی نظریه وی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش اجتهادی استفاده شده است که نوعی تحلیل محتوای کیفی است و بر اساس آن، منابع اسلامی و روان شناسی مرتبط بررسی و تحلیل شده است. یافته های حاصل از تحلیل متون روان شناسی و دینی حکایت از آن دارد که مذهب و معنویت در رشد انسان نقشی مهم ایفا می کند. یازده مفروضه انسان شناختی در نظریه اریکسن قابل استخراج است که در بسیاری از موارد با مفروضه های انسان شناسی اسلامی همسو است. یافته دیگر این پژوهش نشان می دهد از بین مراحل هشت گانه، سه مرحله از مراحل روانی اجتماعی اریکسن؛ اعتماد در برابر بی اعتمادی، هویت در برابر گم گشتگی هویت و یکپارچگی در برابر نومیدی، به طور ویژه با مذهب و معنویت در ارتباط است. این مسئله بر اساس منابع اسلامی هم مورد تأیید قرار گرفته است.
فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدفپژوهش حاضر فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی بود . روش: این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مساله پرداخته است . جامعه تحقیق را 50 پژوهشی که در ارتباط با عوامل روان شناختی و اجتماعی مؤثر در گرایش زنان به جراحی زیبایی در سال های 86 تا 96 انجام شده تشکیل می دهد که از این میان 32 پژوهشی که دارای شرایطلازم از لحاظ اعتبار داده ها و روش پژوهش بودند توسط پنج داور به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. داده ها توسط نرم افزار فراتحلیل جامع (CMA3) مورد واکاوی قرار گرفتند. یافته ها: با توجه به نتایج بررسی تحقیق حاضر چهار متغیر هویت اجتماعی،مقبولیت اجتماعی،هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی بالاترین اندازه اثر را دارا بودند . نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، هراندازه هویت اجتماعی، مقبولیت اجتماعی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومیپایین تر باشد گرایش برای انجام عمل زیبایی بیشتر خواهد بود.
اثر ساختاری استرس مزمن، تاب آوری و جسمانی سازی بر ناتوانی کارکردی در نشانگان بدنی کارکردی: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش اثر ساختاری استرس مزمن، تاب آوری و جسمانی سازی بر ناتوانی کارکردی در نشانگان بدنی کارکردی با نقش واسطه ای ذهنی سازی بود. روش: پژوهش حاضربا استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نمونه شامل 400 نفر از مردان و زنان در سنین 18 تا 45 سال بودند که با استفاده از فراخوانی اینترنتی، پرسش نامه های استرس مزمن، تاب آوری، جسمانی سازی، ناتوانی کارکردی، ذهنی سازی و نشانگان بدنی کارکردی را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی، آزمون همبستگی و آزمون مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها در سطح معناداری (05/0>p) حاکی از برازش مناسب مدل داشت. (5/3=χ2/df، 91/0=GFI، 93/0=CFI، 84/0=RMSEA، 93/0=NFI، 89/0=IFI، 58/0=AGFI، 65/0=PGFI). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که برای بهبود و پیشگیری از ناتوانی کارکردی، علاوه بر نقش استرس، مداخلات و درمان های مبتنی بر ذهنی سازی و تاب آوری نیز در نظر گرفته شود.
بررسی نقش تعدیل گر تعصب مذهبی در قصد رفتار اخلاقی مصرف کنندگان؛ موردپژوهی: مصرف کنندگان مواد غذایی در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
18-30
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اخلاق در آموزه های دینی جایگاه رفیعی دارد و امروزه شاهد توجه به اخلاق در رفتارهای مصرف کننده هستیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر تعصب مذهبی بر قصد رفتار اخلاقی مصرف کنندگان، به انجام رسیده است. روش کار: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی-پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری تمامی مصرف کنندگان مواد غذایی شهر اصفهان در پاییز و زمستان سال 1395 بودند. با توجه به حجم جامعه نامحدود، از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد؛ بنابراین، حجم نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در نظر گرفتن سطح خطای 07/0، 196 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه استاندارد بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 852/0 محاسبه و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده هایِ جمع آوری شده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این است که نگرش؛ هنجارهای ذهنی، اخلاقی و توصیفی و همچنین کنترل رفتاری ادراک شده بر قصد رفتار اخلاقی تأثیر معنی داری داشت و در نهایت نیز نقش تعدیل گر تعصب مذهبی تأیید شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت با وجود اینکه جامعه ایران جامعه ای مذهبی است؛ مصرف کنندگان، فارغ از هرگونه گرایش و تعصب مذهبی، به رفتار اخلاقی گرایش دارند و این مسئله بیشتر ریشه در هنجارهای حاکم بر فرد دارد. در این زمینه، بررسی و فهم هنجارهای حاکم در تغییر الگوی رفتار اخلاقی مصرف کنندگان اهمیت بسیاری دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی بر اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در مراجعین به مراکز روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی بر اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بهبهان بود. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. حجم نمونه 45 فرد متأهل از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای دوگانه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهشی به کاررفته، مقیاس اسناد ارتباطی، پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی ویتلی و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر بودند. گروه آزمایشی مثبت نگری، 12 جلسه و گروه درمان تصویرسازی ارتباطی هندریکس، 8 جلسه، درمان دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیری استفاده شد. یافته ها نشان دادند هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر اسنادهای ارتباطی علّی و مسئولیت پذیری، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود تأثیر معناداری دارند و به بهبود این متغیرها در گروههای آزمایشی منجر می شوند. مقایسه تطبیقی بین دو رویکرد آموزش مثبت نگری و تصویرسازی ارتباطی نشان داد در متغیرهای اسنادهای علّی و اسنادهای مسئولیت، تفاوت معناداری به نفع آموزش مثبت نگری مشاهده شد. همچنین، اثر آموزش مثبت اندیشی و درمان تصویرسازی ارتباطی بر متغیرهای وابسته در مرحله پیگیری 45 روزه تداوم داشت؛بنابراین، آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی باعث بهبود اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در افراد متأهل می شود.
اثربخشی آموزش فراشناختی بر کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی امدادگران هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناختی بر کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی امدادگران هلال احمر انجام شد. تعداد 200 نفر از امدادگران هلال احمر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پس از اجرای پرسشنامه های پژوهش، تعداد 40 نفر، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (20 نفر گروه آموزش و 20 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. آموزش فراشناختی به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای براساس درمان فراشناختی ولز در طی دو ماه روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون و دو ماه بعد از اتمام جلسات، آزمون پیگیری اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کوباسا برای جمع آوری استفاده شدند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند آموزش فراشناختی به بهبود کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی امدادگران هلال احمر در گروه آزمایش منجر می شود و این تأثیر بعد از دو ماه نیز ماندگار است. بر اساس این، می توان از آموزش فراشناختی به منظور بهبود کیفیت زندگی و افزایش سرسختی رواشناختی امدادگران بهره جست.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر بهزیستی معنوی و احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
32-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آگاهی یافتن فرد از ابتلا به بیماری دیابت می تواند سبب ایجاد بحران معنوی و احساس تنهایی در وی شود؛ این عوامل خود می تواند سبب تشدید این بیماری شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر بهزیستی معنوی و احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن حمایت از بیماران دیابتی استان یزد در سال 1398 بودند که از میان آنان 30 زن به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب؛ و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش در هشت جلسه، برنامه آموزش ذهن آگاهی را با رویکرد اسلامی دریافت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های بهزیستی معنوی دهشیری و همکاران و احساس تنهایی دی توماسو و همکاران استفاده شد. داده ها نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات مؤلفه های بهزیستی معنوی (شامل ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با طبیعت و ارتباط با دیگران) و احساس تنهایی (شامل تنهایی رمانتیک، تنهایی خانوادگی و تنهایی اجتماعی) در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر ارتقای بهزیستی معنوی و کاهش احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو اثربخش است.
اثربخشی بسته آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری یکی از اهداف پرورشی نظام های تربیتی است و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی که عامل مهم ایجاد آرامش روانی و سازگاری فردی در برابر موانع و مشکلات زندگی به حساب می آید در تاب آوری فراگیران مؤثر تلقی می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان بود. روش کار: این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند بود که در سال 1397 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان نمونه ای به تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. آموزش ویژگی های زندگی اسلامی به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیّره (ANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که متغیّر تاب آوری (001/0P<) و مؤلفه های آن بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری داشت و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی در بهبود تاب آوری از نظر آماری مؤثر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان استنباط نمود که تاب آوری از ویژگی های فردی محسوب می شود که از طریق فرایند به کارگیری ویژگی های زندگی اسلامی تعدیل و تغییرپذیر است. بنابراین، آموزش ویژگی های زندگی اسلامی می تواند در حوزه های مختلف برای دانشجویان مؤثر واقع شود.
تجربه های روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ با تأکید بر دغدغه ها و نیازها: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته که در مراحل نهایی بیماری و واپسین روزهای زندگی خود هستند، دغدغه ها و نگرانی های مهم و غیرقابل انکاری دارند که می توانند اطلاعات ارزشمندی را برای مراقبان فراهم کنند تا بتوانند جهت برنامه ریزی و ارتقا مراقبت از آن ها بر پایه نیازهای شان اقدام کنند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به تجربه های روان شناختی به خصوص دغدغه ها، نیازها و نگرانی های این بیماران در مسیر بیماری بود. در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. از بین بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء، 11 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش کلایزی انجام شد. نتایج این مطالعه در 5 خوشه اصلی "دغدغه های مرتبط با خانواده و دوستان"، "دغدغه های اجتماعی- اقتصادی"، "دغدغه های مرتبط با خود"، "دغدغه های مرتبط با کادر و فرایند درمان در بیمارستان" و "دغدغه های مذهبی-معنوی" و 34 خوشه فرعی دسته بندی شد. بیماری سرطان و مرگ قریب الوقوع، دغدغه ها، نگرانی ها و نیازهایی را در ابعاد مختلف زندگی فرد و خانواده او به وجود می آورد که در صورت غفلت از آن ها، بهزیستی فرد و کیفیت زندگی او مختل می شود. شناسایی و تأیید احساسات و نگرانی های بیماران و پرداختن به نیازهای شان، آرامش و اطمینان بیشتری برای آنان فراهم خواهد کرد تا در مواجهه با این تجربه دشوار، موفقیت بیشتری کسب کرده و به پذیرش برسند.
رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا در میان دانشجویان دانشگاه های شهر قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر قم بود که از میان آن ها 212 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه های خودمهارگری اسلامی، انگیزش درونی و دلبستگی به خدا بود. نتایج نشان داد میان جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، متغیرهای جهت گیری انگیزشی و سبک دلبستگی به خدا، توانایی پیش بینی خودمهارگری اسلامی را دارند. افزون بر این، در متغیر خودمهارگری کلی و از بین تمامی خرده مقیاس های خودمهارگری اسلامی، سبک دلبستگی به خدا فقط بر خرده مقیاس خودنظارت گری و مهار رفتاری اثر تعدیل کنندگی دارد و این فرضیه درباره متغیر خودمهارگری کلی و باقی خرده مقیاس ها، به اثبات نرسید.
رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی: نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی با نقش میانجی گر قدردانی از تجارب کاری انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بوده است. به منظور به دست آوردن نمونه ای که بیشتر معرف جامعه باشد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای شامل 203 نفر انتخاب گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه، از ابزارهای خودگزارشی شامل مقیاس سن ذهنی (محقق ساخته)، سیاهه رویدادهای کار و زندگی براب، مقیاس خشنودی شغلی وار و همکاران، مقیاس تعهد سازمانی ماودی و همکاران و مقیاس بهزیستی کارکنان ژنگ و همکاران استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS-22 انجام گرفت. جهت بررسی روابط غیرمستقیم، از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی پس از حذف مسیرهای مستقیم غیرمعنی دار (سن ذهنی به خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی)، از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که قدردانی از تجارب کاری میانجی گر رابطه بین سن ذهنی با خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و بهزیستی شغلی است.
طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش آموزش بزرگسالان در مراکز مشاوره و توانبخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای برنامه های آموزش بزرگسالان، مستلزم داشتن مدل مناسب است. با توجه به نبود الگوی بومی آموزش بزرگسالان همراستا و متناسب با فرهنگ جامعه، هدف اصلی پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش آموزش های بزرگسالان در مراکز مشاوره و توانبخشی بود. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان مراکز مشاوره و توانبخشی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (12 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزارN-vivo 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان در جهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. پس از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده در اختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا که در حوزه آموزش بزرگسالان تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس، مدل نهایی سنجش آموزش بزرگسالان مراکز مشاوره و توانبخشی طراحی شد که شامل 6 بُعد (شامل گروه مداری، ایجاد انگیزه، بودجه، توجه به محدودیت ها، دقت عمل در آموزش و تناسب)، 10 مؤلفه و 48 شاخص بوده است.