فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی بزرگسالان و سبک های حل تعارض زناشویی انجام گرفت. روش:در این مطالعه روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه آماری این پژوهش شامل 285دبیر مرد و زن متأهل بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه تجدیدنظرشده تجارب در روابط نزدیک(ECR-R) و پرسشنامه سبک های حل تعارض زناشویی(ROCI-II)جواب دادند. از روش آماری توصیفی و رگرسیون گام به گام جهت پاسخگویی به سؤالات تحقیق و تعیین سهم هر کدام از آنها در پیش بینی بکارگیری سبک های مختلف حل تعارض استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که سبک دلبستگی ایمن بیشترین فراوانی و سبک دلبستگی دل مشغول کمترین فراوانی را در آزمودنی های مورد مطالعه داشتند و همچنین از بین سبک های حل تعارض زناشویی مصالحه و یکپارچه سازی بیشترین استفاده را در میان دبیران داشتند. همچنین نتایج بیانگر وجود رابطه معنادار (001/.P<) بین سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض زناشویی بود و سبک های دلبستگی این افراد پیش بینی کننده سبک های حل تعارض زناشویی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد سبک های دلبستگی بزرگسالان تاثیر زیادی در نحوه ی بکارگیری سبک های حل تعارض دارند. لذا با تشخیص سبک های دلبستگی افراد متأهل می توان به آن ها در حل تعارضات زناشویی کمک فراوان نمود. نتایج این پژوهش را می توان در جلسات آموزشی پیش از ازدواج به منظور آگاه ساختن زوجین از عواقب ازدواج افراد با سبک های دلبستگی مخاطره آمیز و رابطه آنها با سبک های حل تعارض منفی در زندگی زناشویی استفاده کرد و همچنین به مشاورین و کارشناسان امر ازدواج و شاغلین دادگاه های خانواده کمک کرد تا ویژگی سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض را در اختلافات و مشکلات زناشویی چه در کار تشخیص و چه در کار درمان به عنوان یک ملاک مهم در نظر بگیرند.
فردوسی، هفت بزم وآموزش مهارتهای اجتماعی «مقدمهای روان شناختی بر داستان هفت بزم شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که مقدمه ای را بر داستان هفت بزم نگاشته و آن را به صورت مقاله ای تحلیلی در اختیار پژوهشگران و مدرسان آموزش مهارت های اجتماعی و سایر خوانندگان علاقمند قرار دهد. دکتر محمد یوسف محقق مالزیایی معتقد است، همان گونه که غربی ها فلسفه، نجوم، طب و ریاضیات اسلامی را اروپایی یا غربی کردند، مسلمانان نیز می باید نظریه های ارتباطی را که اروپائیان در آنها پیشرفت کرده اند، اسلامی کرده و مورد استقاده قرار دهند(به نقل از بولتون ، ترجمه شاه ولی 1380 ص4). بدون هیچ تردید بخش مهمی از این نظریه های ارتباطی که امروز غربی ها ارائه می دهند، ریشه در متون ایرانی و اسلامی دارد. یک نمونه از آن، آموزش های مهارت های اجتماعی در داستان هفت بزم شاهنامه است که بخش کوچکی از اثر بزرگ فردوسی است و مقایسه و تلفیق آن با مطالعات و پژوهش های علمی امروزی درباره مهارت های اجتماعی و ارتباطی با هدف بومی سازی دارای مزایای بیشماری است، اول آن که از منابع عظیم مکتوب فرهنگی و ادبی کشور و مفاخر صاحب نام آن استفاده به جا و بهینه خواهد شد و نام آن بزرگان را زنده و آثار آنان را بیش از پیش مطرح و به آنان ارج دوباره می نهیم. و دیگر آن که کلام شیوا و دلنشین حکیم طوس قرن ها است که در ذهن و زبان و ناخودآگاه جمعی همه ما ایرانیان حضور دائم داشته و یک آمادگی ذهنی برای پذیرش این گونه برنامه ریزی های آموزشی وجود دارد. با توجه به مقام و جایگاه فردوسی و احترام فراوان او نزد همه ایرانیان بدون هیچ تردید، پذیرش، تمرین، تکرار و اثر بخشی این آموزش ها را با موفقیت بیشتری همراه خواهد کرد.
رویکردهای عدالت آموزشی (نگاهی به جایگاه عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی امکان و یا امتناع تحقق عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و انتقادی بهره گرفته شد. بنابراین، با نظر به رویکردهای عدالت آموزشی (آرمان گرا، لیبرالیستی، مارکسیستی، فمینیستی و نژادی، پسامدرن و وجودی) سند تحول بنیادین نظام آموزشی ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش بر بنیاد رویکرد آرمان گرا و بر اساس آمیزه ای از خوانش ایدئولوژیک از دین تدوین شده است. از این رو، به نظر می رسد که سند در تحقق عدالت آموزش دارای چالش هایی است. این چالش ها از یک سو به ماهیت رویکرد آرمان گرایی و از سوی دیگر، به نگاه محدود ایدئولوژیک به عدالت بر می گردد. به نظر می رسد تحقق عدالت آموزشی نیازمند رویکردی معنوی و تکثرگرا به انسان و جامعه است. درون مایه های چنین رویکردی را در درون سنت فکری و عرفانی اسلامی می توان بازیافت.
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی–هیجانی–رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی نوجوانان خوابگاهی پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره ی نوجوانی، مرحله ی مهم رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. بحران هویت در این دوره می تواند موجب مشکلات روانی در نوجوانان گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی به شیوه ی عقلانی هیجانی-رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانش آموزان نوجوان خوابگاه های
شبانه روزی می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام دانش آموزان نوجوان پسر خوابگاهی در شهرستان تربت حیدریه در فاصله ی زمانی سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 24 نفراز دانش آموزان نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (12 نفر) و شاهد (12 نفر) قرار داده شدند.گروه آزمون، درمان عقلانی هیجانی-رفتاری را به مدت نه جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه شاهد، 8 جلسه آموزش
مهارت های زندگی را دریافت نمود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی شادکامی آکسفورد و پرسش نامه ی هویت شخصی احمدی می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه ی 12 تحلیل گردید.
یافته ها: آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی-هیجانی-رفتاری در مقایسه با گروه شاهد به گونه ای معنی دار به کاهش بحران هویت (002/0=P) وافزایش شادکامی (001/0=P) منجر می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مولفه های آموزش گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی-رفتاری مانند شناسایی و چالش با افکار غیر منطقی می تواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی شود.
پیش بینی تأثیر رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران بر میزان استقرار رهبری تحولی در دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تأثیر رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران بر میزان استقرار رهبری تحولی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 جمعاً به تعداد 1230 نفر بود. حجم نمونه آماری از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 201 نفر محاسبه شد که پس از توزیع پرسشنامه ها در مجموع تعداد 188 نفر آنها را تکمیل نمودند. با توجه به این که تعداد کارکنان دوایر ستادی و دانشکده ها متفاوت بود، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری استفاده شد. ابزارهای اندازه گیری استفاده شده شامل پرسشنامه 16 سؤالی رهبری معنوی محقق ساخته بر اساس نظریه های ریو (2005) و فرای(2003) با ضریب پایایی 85/0 و پرسشنامه سبک رهبری تحولی چند عاملی باس(1985) (MLQ)، با ضریب پایایی 85/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد بطور کلی همبستگی مثبت و معناداری بین میزان اعمال رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران با رهبری تحولی مدیران دانشگاه اصفهان وجود دارد (05/0 AWT IMAGE). علاوه بر آن، مؤلفه های رهبری معنوی، یعنی ترویج معناداری کار، توسعه فرهنگ بشردوستانه، بینش و بصیرت کاری، درستی، صداقت و تواضع در کار نیز به طور معناداری پیش بینی کننده چهار مؤلفه سبک رهبری تحولی(نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، تحریک فکری و ملاحظات فردی) بودند.
تجربه دانشجویان از عدالت اساتید: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: توزیع عادلانه امکانات تربیتی در نهادها، از گسترده ترین و بحث برانگیزترین مباحث در حیطه علوم انسانی است. محور اصلی امر تعلیم و تربیت در محیط های آموزشی، معلم است. هدف این مطالعه بررسی تجربه دانشجویان از عدالت اساتید در کلاس های درس بود.
روش ها: در پژوهش پدیدارشناسی حاضر 10 مشارکت کننده از میان فارغ التحصیلان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان و در پاییز سال 1392 به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شد. مصاحبه شامل 3 مجموعه سئوال در زمینه های تجارب تحصیلی، عدالت در کلاس درس و تجربیات مثبت و منفی در ارتباط با اساتید و عدالت در زمانی بین 30 تا 50 دقیقه بود. تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش 7مرحله ای کلایزی انجام شد.
یافته ها: 10 زیردرون مایه (اداره مشارکتی کلاس؛ جایگاه دانشجویان با استعدادهای متفاوت؛ روابط استاد- دانشجو؛ ثبات رفتاری؛ پذیرش رسالت معلمی و قبول مسئولیت در قبال دانشجویان؛ پیش داوری در زمینه قومیت؛ پیش داوری در زمینه مذهب؛ پیش داوری در زمینه جنسیت؛ کلاس درس اساتید؛ انگیزه برای یادگیری) از بین مفاهیم جزئی استخراج شد. این زیردرون مایه ها در دسته بندی های موضوعی اصلی قرار داده شدند و به این ترتیب 4 درون مایه استخراج شد؛ 1) ساختار روابط استاد با دانشجو؛ 2) ارتباط عدالت استاد با شخصیت؛ 3) ذهنیت قبلی در مورد دانشجویان و 4) تاثیر روحی روانی.
نتیجه گیری: دانشجویان از رفتارهای عادلانه یا ناعادلانه اساتید در کلاس درس متاثر می شوند که می تواند در پیشرفت تحصیلی آنها و نگرش آنها به ادامه تحصیل تاثیر منفی یا مثبت بگذارد.
رابطه مؤلّفه های عدالت سازمانی با تعهد سازمانی در معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد بررسی رابطه مؤلّفه های عدالت سازمانی با تعهد سازمانی معلمان ابتدایی شهر تهران بود. به همین منظور، 486 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش عدالت سازمانی از پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن و برای سنجش تعهد سازمانی نیز از پرسشنامه می یر و آلن استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون به کار برده شد. نتایج حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین مؤلّفه های سه گانه عدالت سازمانی با تعهد سازمانی کلی و حیطه های سه گانه آن، به جزء مؤلّفه عدالت توزیعی با تعهد سازمانی مستمر بود. از بین متغیرهای پیش بینی کننده، عدالت تعاملی بهترین پیش بینی کننده تعهد سازمانی عاطفی بود، به طوری که عدالت تعاملی(30/0=β)در کنار عدالت توزیعی(124/0=β)توانسته است تعهد سازمانی عاطفی را پیش بینی کند.4/14% از واریانس تعهد سازمانی عاطفی را این دو متغیر تبیین کرده اند.در پیش بینی تعهد هنجاری و تعهد سازمانی کلی نیز، عدالت تعاملی تنها متغیری بود که وارد معادله شد و توانایی پیش بینی تعهد هنجاری(206/0β=) و تعهد کلی(328/0=β) را داشت. عدالت تعاملی توانسته است3/4% از واریانس تعهد هنجاری و نیز8/10% از واریانس تعهد سازمانی کلی را تبیین کند. عدالت رویه ای نیز پیش بینی کننده تعهد سازمانی مستمر(127/0=β) بود. میزان واریانس تبیین شده تعهد مستمر توسط این متغیر، 6/1 % بود.
ادراک اعضای هیأت علمی از اعتبار ارزشیابی های دانشجویان از تدریس و تاثیر آن بر تدریس و روحیه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ادراک اعضای هیأت علمی از ارزشیابی دانشجویان از تدریس و تاثیر این ارزشیابی بر تدریس و روحیه آن ها مورد کاوش قرار گرفته است. تعداد 170 نفر از اعضای هیأت علمی از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند که 164 نمونه قابل بررسی بودند. بر مبنای پرسشنامه ی ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی کوگان و پرسشنامه واکنش اعضای هیأت علمی به ارزیابی از تدریس گال، پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته با عنوان ادراک اعضای هیئت علمی از ارزشیابی دانشجویان، تهیه و توزیع گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که اعضای هیأت علمی اعتبار ارزشیابی تدریس خود به وسیله دانشجویان و تاثیر این نوع ارزشیابی بر روی فعالیت های آموزشی را در سطح نسبتاً خوب ارزیابی کرده اند . از دیدگاه اعضای هیأت علمی ارزشیابی دانشجویان از تدریس آنها تاثیری در حد متوسط بر روحیات آنها داشته است. نتایج همچنین نشان داد که ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی می تواند در فعالیت های آموزشی و نیز روحیه آنها تاثیرداشته باشد، با این تاکید که ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی فقط قادر به پیش بینی تغییرات در روحیه اعضای علمی است. در ارزیابی میزان اعتبار ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی بر حسب رتبه ی علمی، تفاوت معنی داری وجود داشت و اساتید با رتبه علمی دانشیاری در هر سه متغیر یعنی اعتبار این گونه ارزشیابی ها؛ تاثیر این ارزشیابی ها بر فعالیت های آموزشی خود؛ و تاثیر آن بر روحیه اعضای علمی را بالاتر از اساتید با رتبه استادیاری و مربی ارزیابی کرده بودند. در سایر متغیرهای جمعیت شناختی، تفاوتی بین گروه ها مشاهده نشد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که ارزشیابی دانشجویی ابزاری معتبر، قابل اعتماد، ساده، مناسب و ارزشمند برای تدریس اعضای هیأت علمی است.
وضعیت روان شناختی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاثیر روان شناختی شرایط کاری بر سلامت کارکنان در طی دهه ی گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت روان کارکنان زندان های استان خراسان رضوی و تعیین میزان شیوع این اختلالات در بین این کارکنان انجام شد.
روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای 300 نفر از کارکنان زندان های مشهد، تربت حیدریه، نیشابور، قوچان و کاشمر در سال 1391 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده ی نشانگان اختلالات روانی (SCL-90-R) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) استفاده شد.
یافته ها: بر مبنای نمره ی شاخص شدت کلی (GSI) 73/43 درصد افراد، نمره ی بالاتر از 7/0 دارند و مبتلا به اختلال روانی هستند. بر اساس ملاک های طبقه بندی SCL-90-R 9/36 درصد افراد مبتلا به شکایات جسمانی،3/40 درصد وسواس، 3/35 درصد حساسیت بین فردی، 3/35 درصد افسردگی، 6/34 درصد اضطراب، 9/34 درصد پرخاشگری، 3/20 درصد ترس، 2/50 درصد پارانویا و 8/25 درصد روان گسستگی هستند. بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با سلامت روان کارکنان زندان، رابطه ی معنی دار وجود نداشت. تقریبا در تمامی ابعاد SCL-90-R بین کارکنان زندان قوچان و کارکنان سایر زندان های استان، تفاوت معنی دار دیده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلال روانی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی نسبت به آمار ارایه شده برای گروه های مختلف، در سطح متوسط و تقریبا به بالا قرار دارد که توجه بیشتر مسئولین را در این زمینه می طلبد.
بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای رسیدن به سطح مطلوب سلامت روان در جامعه به داده ها و اطلاعات آماری مناسب از وضعیت موجود نیاز می باشد که این پژوهش نیز به همین منظور و با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات هیجانی-رفتاری در دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده است.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 500 دانش آموز دختر و پسر از پایه های اول تا پنجم دبستان های دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 به روش ترکیبی (طبقه ای-چندمرحله ای) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (فرم گزارش معلم) بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریانس تک عاملی ANOVA استفاده شده است.
یافته ها: به میزان15 درصد از کل دانش آموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدوده ی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایه ی پنجم وکمترین میزان شیوع مربوط به پایه ی سوم دبستان می باشد.
نتیجه گیری: این یافته ها توجه بیشتر به فضای روانی مدارس و ایجاد محیطی سالم و ایمن را توسط اولیای مدرسه می طلبد و همچنین می تواند هشداری برای مسئولین آموزش و پرورش، معلمان و والدین باشد تا توجه بیشتری به وضعیت سلامت روان و رشد هیجانی و اجتماعی کودکان نمایند.
بررسی رابطه ی بین نگرش دینی، خویشتنداری و سلامت معنوی در بین خواهران بسیجی شهرستان شوش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
40-47
حوزههای تخصصی:
دین و مذهب یکی از اساسی ترین و مهم ترین نهادهایی است که جامعه ی بشری به خود دیده و مفاهیم خویشتنداری، سلامت معنوی و نگرش دینی که از مهم ترین مؤلفه های دینی هستند، در تربیت دینی، اجتماعی و فردی از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. به همین منظور هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین سه مؤلفه ی (نگرش دینی و خویشتنداری و سلامت معنوی) در بین خواهران بسیجی شهرستان شوش است. مواد و روش ها : نمونه ی مورد نظر در این پژوهش (50 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین خواهران بسیجی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس نگرش سنج دینی (براهنی)، پرسش نامه ی خویشتنداری (محقق ساخته) و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون است. این مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی است که به بررسی رابطه ی بین نگرش مذهبی و خویشتنداری و نگرش مذهبی و سلامت معنوی و همچنین خویشتنداری و سلامت معنوی در بین خواهران بسیجی می پردازد. کلیه ی داده ها با استفاده از نرم افزار آماریspss ، ورژن 21، تحلیل شدند و از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین نگرش مذهبی و خویشتنداری، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (P<0/02) همچنین مشخص شد که بین میزان نگرش مذهبی و سلامت معنوی p<0/000) ( و بین خویشتنداری و سلامت معنوی p<0/02) (رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد و تحلیل رگرسیون نشان داد خویشتنداری، پیش بینی کننده ی مناسبی برای سلامت معنوی است. نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، فرضیه های پژوهش مبتنی بر وجود رابطه ی معنی دار بین (نگرش مذهبی، خویشتنداری و سلامت معنوی) تأیید می شوند و با در نظر داشتن نقش دین و مؤلفه های دینی در سلامت روانی افراد و جامعه ی اسلامی، اهمیت دادن به آن ها در حیطه های آموزش می تواند کمک زیادی به بهبود سلامت روانی و معنوی جامعه نماید.
بررسی رابطه بین باورهای مذهبی و کیفیت زندگی در جانبازان قطع عضو
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتقادات مذهبی به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی انسان مطرح بوده و می تواند بر کیفیت زندگی تأثیر گذار باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین باورهای مذهبی و کیفیت زندگی جانبازان قطع عضو در شهرستان خراسان جنوبی انجام شد.
روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد نمونه شامل 40 جانباز که در جنگ تحمیلی قطع عضو شده و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های باورهای مذهبی کلارک و کیفیت زندگیSF-36 بود که از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار بودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین باورهای مذهبی و کیفیت زندگی در نمونه مورد بررسی وجود دارد (001/0P = و 0486/0- =r) . همچنین نتایج بیانگر رابطه معنادار باورهای مذهبی در کل و نیز با خرده مقیاس سلامت جسمانی (01/0 p= و 405/0r=) و خرده مقیاس سلامت روانی (05/0 p= و 442/0 r=) است. بین خرده مقیاس های باورهای مذهبی با خرده مقیاس های کیفیت زندگی رابطه معنادار وجود داشت. تنها در دو بعد اعتقادی و تجربه ای با زیر مقیاس سلامت جسمی رابطه معنادار وجود نداشت.
بحث: یافته ها نشان داد که دینداری و پایبندی به اصول مذهبی می تواند از عوامل مثبت تأثیرگذار بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی جانبازان باشد.
رابطه رفتارهای توانمندساز مدیران با میل ماندن در شغل در کارکنان: یک الگوی چند میانجی گر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین رفتارهای توانمندساز مدیران با میل ماندن در شغل در کارکنان با توجه به نقش واسطه ای توانمندسازی روا ن شناختی، خشنودی شغلی و تعهد عاطفی انجام شد. به این منظور 150 نفر از تمامی کارکنان یک شرکت صنعتی به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق شامل پرسشنامه های رفتارهای توانمندساز رهبر، توانمندسازی روان شناختی، خشنودی شغلی، تعهد عاطفی و میل ماندن در شغلبودند. داده ها از طریق همبستگی ساده، الگوی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل واسطه ای تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند، الگوی پیشنهادی در همه شاخص های برازندگی دارای برازش نسبتاً خوبی می باشد. هم چنین ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم به طور کامل معنی دار به دست آمدند.
مقایسه مؤلفه های آنتروپومتریک و خودپنداره بدنی کارکنان مرد ورزشکار و غیرورزشکار یک دانشگاه نظامی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه مولفه های آنتروپومتریک (ویژگی های بدنی مانند قد، وزن، پهنای شانه و ...) با خود پنداره بدنی کارکنان مرد ورزشکار و غیرورزشکار انجام شده است.
روش: مطالعه از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری تمامی کارکنان مرد یک دانشگاه نظامی شامل هیات علمی، دانشجو، کارمند، پایور و وظیفه بودند. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری 357 نفر برآورد شده که به صورت داوطلبانه و به شکل غیرتصادفی و هدفمند برای گروه ورزشکار و به صورت تصادفی ساده برای گروه غیر ورزشکار انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه خودپنداره بدنی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو روش آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند آنالیز واریانس، آزمون T از طریق نرم افزار SPSS 16 انجام شد.
نتایج: یافته ها حاکی از آن بود که بین میانگین نمرات ویژگی های آنتروپومتریک در دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار از نظر آماری تفاوت معناداری وجود نداشت، به عبارت دیگر مولفه های آنتروپومتریک بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار تقریباً مشابه بود. لیکن مقایسه زیر مقیاس های خودپنداره بدنی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار نشان داد که تفاوت بین مولفه های خودپنداره بدنی، ظاهر بدنی، هماهنگی، انعطاف پذیری، سلامتی، خود پنداره کلی و عزت نفس کلی از نظر آماری معنادار بود (01/0> (P.
بحث: ویژگی های آنترپومتریک در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار یکسان است. ولی خودپنداره کلی، عزت نفس کلی و زیرمقیاس های ظاهر بدنی، هماهنگی، انعطاف پذیری و سلامتی مردان ورزشکار بالاتر از غیر ورزشکار می باشد.
بررسی اثر بخشی آموزش امید بر سبک های اسنادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش امید مبتنی بر نظریه اسنایدر بر سبک ها ی اسنادی دانشجویان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با نمونه گیری تصادفی 24 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به منظور اندازه گیری سبک های اسناد از پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ) استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی امید باعث افزایش سبک اسنادی مثبت (درونی– پایدار– کلی) در موقعیت های مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی (بیرونی– ناپایدار– اختصاصی) در موقعیت های منفی شده است، پس آموزش امید می تواند بر سبک های اسنادی موثر باشد، با توجه به استفاده از این روش آموزشی به منظور تغییر سبک های اسنادی منفی به سبک های اسنادی مثبت پیشنهاد می گردد.
فلسفه فیلم و اشاره های آن برای حصول آگاهی یا فهم ازمنظر هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ماهیت مقوله فلسفه فیلم و استنباط اشاره ها و دلالت های آن برای چگونگی حصول فرایند آگاهی/ فهم –همچون مقوله ای تربیتی- ازمنظر هرمنوتیک گادامر بود. روش پژوهش تلفیقیِ سنتز پژوهی، از رویکردهای پژوهش کیفی بود. دراین پژوهش، نظر برآن بود که از فلسفه فیلم می توان استنتاج هایی در فرایند حصول آگاهی/ فهم، به منظور تحقق مقوله تربیتی آگاهی /فهم، با توجه به نگره هرمنوتیک گادامر انجام داد؛ به این صورت که با فرض فیلم –همچون یک متن- و بیننده فیلم- به مثابه مفسر- پس از انجام دادن فرایندهای هرمنوتیکی، بررسی می شود که چگونه می توان همین فرایند ها را در ساخت فیلم لحاظ کرد و حاصل آن را همچون آگاهی یا فهم درنظرگرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که با استفاده از دیدن فیلم و تلقی آن به عنوان یک متن می توان استنباط هایی به کمک روش هرمنوتیک گادامری بین فیلم و مخاطب انجام داد و به آگاهی/فهم رسید و درنهایت روشی برای بهبود آگاهی /فهم – به مثابهمفهوم تربیتی- پیشنهاد کرد.
تبیینی سازه گرا/واقع گرا درباره چیستی علم و عناصر آن: زمینه ای برای باز اندیشی درباره آموزش علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه بینشی سازه گرا/ واقع گرا درباره ویژگی ها و عناصر ماهوی علم بر مبنای تحول تاریخی دیدگاه های فلسفی درباره علم در راستای بازاندیشی درباره آموزش علوم می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهوم ها و نیز ارزیابی ساختار مفهومی بهره گرفته شد. بر مبنای یافته های حاصل از این پژوهش، مدلی دو بعدی در تبیین عناصر علم و ویژگی های ماهوی مرتبط با آنها به دست آمد که در یک بعد آن عناصر چرخه علم شامل مشاهده و تجربه، نظم و نظریه، و سرانجام پیش بینی و در بعد دیگر، ویژگی هایی برای علم بر شمرده شد که برخی ناظر به ویژگی های سازه ای و برخی دیگر ناظر به ویژگی واقعی علم می باشند. بر این اساس، نکته هایی برای بازاندیشی درباره آموزش علوم با تاکید بر نقش فرهنگ در جهت دهی به مشاهده و تجربه، ماهیت تبیینی- استنباطی- ابداعی نظریه ها و ایده های علمی و در نتیجه موقتی و تحول یابنده علم، ماهیت خلاقانه، هنری و روش آزاد علم و آزمون پذیری ایده ها و نظریه های علمی بر اساس ملاک هایی چون انسجام، دقت، میزان سازگاری با وضعیت های تجربی پسین و تقریب های جسورانه و پیچیده مورد نظر قرار گرفت.
بررسی رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی(همبستگی) حاضر رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه شامل320 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری داده ها شامل؛ پرسشنامه 36 گویه ای چند عاملی رهبری(MLQ[1]) و پرسشنامه 33 گویه ای هوش هیجانی بوده که پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 83% و 56% بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که: هوش هیجانی با سبک رهبری تحول آفرین، همبستگی معنادار منفی و با سبک رهبری عدم مداخله، همبستگی معنادار مثبت دارد. این متغیر با سبک رهبری تبادلی فاقد همبستگی معنادار است. از میان ابعاد پنج گانه هوش هیجانی، ابعاد خودتنظیمی و انگیزش در سبک رهبری تحول آفرین، بعد انگیزش در سبک رهبری تبادلی و همچنین ابعاد خودتنظیمی و همدلی در سبک رهبری عدم مداخله تأثیر معناداری داشته اند. در این تحقیق مشاهده شد که هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، پایین تر از حد متوسط؛ ویژگی سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط و ویژگی سبک رهبری عدم مداخله در آن ها نیز پایین تر از حد متوسط بوده است.
تأثیر استفاده از بازی های رایانه ای بر ابعاد رفتاری دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از بازی های رایانه ای بر ابعاد رفتاری دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر کاشمر بوده است. پژوهش حاضر، از نوع علی مقایسه ای است. تعداد 250 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . پس از انتخاب تصادفی این 250 نفر، دو گروه 30 نفره از بین این نمونه غربال شدند. برای تعیین دو گروه از بین 250 نفر، 30 نفر اول که دارای بیشترین میزان استفاده از بازی های رایانه ای بودند انتخاب شدند و برای انتخاب گروه مقایسه، 30 نفر که دارای کمترین میزان استفاده از بازی های رایانه ای بودند، یا اصلاً از بازی رایانه ای استفاده نمی کردند، انتخاب شدند. در این پژوهش برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه شخصیتی سیاتل (SPQ) استفاده شد که ابعاد شخصیتی کودکانی را که به مدرسه می روند (در سن رفتن به مدرسه قرار دارند) مورد ارزیابی قرار می دهد. برای تحلیل داده ها، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد، دانش آموزانی که از بازی های رایانه ای استفاده می کنند، دارای میانگین بالاتری در افسردگی ، اختلالات سلوکی، اختلال جسمانی و احساس تنهایی در مدرسه هستند. تفاوت بین دو گروه معنا دار بود و می توان نتیجه گرفت که استفاده از بازی های رایانه ای در افزایش افسردگی ، اختلالات سلوکی و اختلال جسمانی و احساس تنهایی دانش آموزان مؤثر بوده است.
مقایسه مشکلات رفتاری کودکان در خانواده های تک فرزند و دو فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده دانش آموزان مقطع ابتدایی در خانواده های تک فرزند و دو فرزند شهرستان یزد می پردازد. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. نمونه مورد پژوهش، 308 نفر از دانش آموزان پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (163 تک فرزند و 145 دو فرزند)، به همراه والدین آنان هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، سیاهة رفتاری کودکان (CBCL) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت میانگین مشکلات رفتاری اعم از مشکلات برونی سازی و درونی سازی، میان تک فرزندی ها و دو فرزندی ها بود. براساس یافته های به د ست آمده می توان گفت: کودکان خانواده های دو فرزند، در مشکلات رفتاری اعم از مشکلات درونی سازی و مشکلات برونی سازی، میانگین کمتر و وضعیت کاملاً بهتری نسبت به تک فرزندی ها دارند.