فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی جایگاه آموزشیِ هنر فیلم برای تشریح چگونگی حصول و تسهیل مفهوم آگاهی به عنوان یکی از لوازم تربیت است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیف و تحلیل مفهو می است. یافته ها نشان می دهد که با واکاوی فیلم می توان استنباط ها و استنتاج هایی بین فیلم و مخاطب در فرایند حصول و تحققِ عملیِ مقوله ی «آگاهی» را به عنوان لازمه و پیامد فرایند تربیت انجام داد . با فرض این که فیلم مانند یک متن درسی است می توان نتیجه ی این تحلیل و نقادی فیلم را «آگاهی» در معنای التفات و نوعی دانستن جدید نامید . نوعی آگاهی که خود تسهیل کننده ی فرایند تربیت است و اگر محقق گردد یک نگرش، بینش و دیدگاه تلقی می شود و بر نوع تفکر و عمل یادگیرنده مؤثر واقع می شود. بدین سان، در نهایت می توان روشی یا ابزاری برای تغییر، بهبود و تعمیق مفهوم تربیت پیشنهاد کرد .
بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی برافزایش خوشبینی در زنان باردار دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) بر افزایش خوشبینی زنان باردار دیابتی است.
روش: روش پژوهش آزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش، زنان باردار دیابتی در قسمت دیابت بیمارستان توحید در سال 91-92 که به کلینیک دیابت مراجعه نموده و در شهرستان سنندج زندگی می کنند و نمونه تحقیق شامل 30 نفرخانم باردار دیابتی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) ارائه شد ولی هیچ آموزشی در گروه کنترل ارائه نگردید. هر دو گروه از طریق پیش آزمون و پس از آموزش از طریق پس آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه خوش بینی - بدبینی سلیگمن بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس این پژوهش، تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و کنترل نشان می دهد. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) در گروه آزمایش، نمرات مقیاس خوش بینی را به طور معنی داری افزایش داده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) می تواند از برنامه های مداخلاتی در جمعیت زنان باردار دیابتی قرار گیرد و خوش بینی آنها افزایش دهد.
اثربخشی آموزش معنویت برفشارر وانی وسلامت عمو می مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش معنویتبرمیزانفشارروانیوسلامتعمومیمادرانکودکانکم توان ذهنی انجام شده است. پژوهش از نوع آزمایشیبا گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل همه مادرانکودکانکم توانذهنی شهرستان الیگودرز در سال 1391 بود. نمونه مورد بررسی در این پژوهش، 30 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس آموزش معنویت در 8 جلسه و به مدت 2 ماه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه فشار روانی ملک پور و پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ-28) بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش فشار روانی مادران کودکان کم توان ذهنی معنی دار بوده است (05/0P<). همچنین اثربخشی آموزش بر بهبود سلامت عمومی، کاهش میزان نشانه های جسمی و نشانه های افسردگینیز معنی دار بود (05/0P<)، اما اثر معنی داری بر میزان اختلال در کارکرد اجتماعی و اضطراب نداشت (05/0<P). با توجه به اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش فشار روانی و بهبود سلامت عمومی، می توان در راستای برنامه ریزی های آموزشی و درمانی، آن را به عنوان مکملی در کنار سایر مداخلات مربوط به مسائل استرس زا و تهدید کننده سلامت عمومی مورد استفاده قرار داد.
نقش خودکارآمدی و هراس اجتماعی در پیش بینی وابستگی به اینترنت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال اعتیاد اینترنتی جلب توجه فزاینده ای در رسانه های عمومی و در میان پژوهشگران داشته، به عنوان مقوله ای از اعتیاد رفتاری مفهوم سازی شده و معیارهای تشخیصی مختلفی برای آن پیشنهاد گردیده است. هرچند، توافقی درباره درستی تشخیص اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد، اولین نگرانی درباره همبودی های آن است. هدف عمده پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان وابستگی به اینترنت، هراس اجتماعی و خودکارآمدی در میان دانش آموزان بود. بدین منظور، نمونه ای به روش خوشه ای و به تعداد 100 نفر از دانش آموزان انتخاب شد. تمامی شرکت کنندگان به سوال های سه پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسشنامه هراس اجتماعی و خودکارآمدی عمومی شرر پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها نتایج با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان وابستگی به اینترنت و هراس اجتماعی (791/0=r و 01/0P <) و همچنین میان هراس اجتماعی و خودکارآمدی (752/0- =r و 01/0P <) رابطه معناداری وجود دارد. بعلاوه، نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که خودکارآمدی و هراس اجتماعی می توانند در مجموعه 66 درصد از واریانس وابستگی به اینترنت را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به حضور همزمان هر دو اختلال مذکور در یک فرد و تقویت خودکارآمدی دانش آموزان تأکید می شود.
پیش بینی احساس غربت دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، پیش بینی میزان احساس غربت در دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری بود. به این منظور 170 دانشجوی سال اولی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، مقیاس امیدواری حوزه های خاص سیمپسون (1999) و احساس غربت آرچر و همکاران (1998) روی آنان اجرا شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیر پیش بین دلبستگی ایمن به طور معنادار و منفی در کاهش احساس غربت نقش داشت (0001/0p<)؛ فرای آن، امیدواری نیز توانست به طور معنادار و منفی احساس غربت را پیش بینی کند (002/0p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر جنسیت با کنترل متغیرهای امیدواری و سبک های دلبستگی بر روی احساس غربت معنادار بود؛ به طوری که دانشجویان دختر میزان احساس غربت بیشتری را نسبت به دانشجویان پسر تجربه می کردند (004/0p<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، امیدواری و جنسیت (مرد) از عوامل مؤثر در کاهش احساس غربت در دانشجویان جدید الورود هستند.
نقش خوشبینی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی مدرسه در عملکرد ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تبیین نقش خوشبینی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی مدرسه در عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر و پسر بود و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 440 دانش آموز (109 پسر و 331 دختر) بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خوشبینی تحصیلی دانش آموز (شانن- موران، بانکول، میشل و مور)؛ هیجانات تحصیلی (پکران، گوئتز و فرانزل) و بهزیستی مدرسه (کونو، الانن، لینتونن و ریمپلا) بودند. برای سنجش نمرات ریاضی نیز از آزمون معلم ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون معناداری ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل انجام شد. یافته ها نشان داد که بین خوش بینی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی مدرسه با عملکرد ریاضی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت (به ترتیب 16/0، 23/0 و 20/0). نتایج نشان داد، بهزیستی مدرسه هم در گروه دختران و هم در گروه پسران با عملکرد ریاضی رابطه ی مثبت و معناداری دارد و عملکرد ریاضی را نیز پیش بینی می کند. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که در دختران هیجانات تحصیلی رابطه ی مثبت و معناداری با عملکرد ریاضی دانش آموزان دارد و به همراه بهزیستی مدرسه 16 درصد از عملکرد ریاضی را تبیین کرد، اما در پسران خوشبینی تحصیلی همراه با بهزیستی مدرسه 17 درصد از عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر را تبیین کرد، در حالی که در دختران این قدرت تبیین و پیش بینی وجود نداشت.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با گرایش به استفاده از روش های فعال تدریس (مورد: مراکز آموزش عالی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با گرایش به استفاده از روش های فعال تدریس انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های استان گلستان بوده و نمونه آماری شامل 460 نفر بوده است که به روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. تحقیق از نوع همبستگی بوده و داده ها به صورت پیمایشی جمع آوری شده اند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه استاندارد (دنیسون) و محقق ساخته جمع آوری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد پردازش و تحلیل قرار گرفته اند. اعتبار پرسش نامه با استفاده اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه معنی داری بین فرهنگ سازمانی و ابعاد آن با گرایش به استفاده از روش های فعال تدریس وجود دارد و کنترل متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، نوع دانشگاه، وضعیت بومی، محل اخذ مدرک و محل تولد هیچ گونه تغییری در رابطه بین دو متغیر ایجاد نمی کند.
تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیرمنطقی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی نوجوانان بزهکار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه مورد پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و سپس (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه نود دقیقه ای مثبت نگری را دریافت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که ارایه مداخله آموزش مثبت نگری باعث افزایش معنادار شادکامی و کاهش نمره کل باورهای غیر منطقی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از روش آموزش مهارت مثبت نگری می توان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی نوجوانان بزهکار استفاده نمود.
تجربیات قبلی و عملکرد تکالیف مرتبط به رایانه دانشجویان: نقش خودکارآمدی رایانه، اضطراب رایانه و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تجربیات قبلی رایانه با عملکرد تکالیف مرتبط به رایانه با توجه به نقش واسطه گری خودکارآمدی و اضطراب رایانه است که با طرح ریزی مدل مفهومی بر اساس تحلیل مسیر انجام شده است برای این منظور تعداد 282 دانشجوی کارشناسی دانشگاه پیام نور شهرستان گرمی و بیله سوار (142 دختر و 140 پسر) به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسش نامه ای متشکل از مقیاس های اضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه، تجربیات قبلی رایانه پاسخ دادند. برای سنجش عملکرد رایانه (تکالیف مرتبط به رایانه) از نمرات آزمون عملی درس آشنایی با رایانه دانشجویان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تجربیات قبلی رایانه اثر غیرمستقیم مثبت معنادار بر عملکرد رایانه با میانجیگری اضطراب رایانه و خودکارآمدی رایانه دارد. اضطراب رایانه اثر غیرمستقیم بر عملکرد رایانه با میانجیگری خودکارآمدی رایانه دارد. مدل پیشنهادی با داده های این تحقیق برازش بسیار خوبی دارد و توانسته است 72/0 از واریانس عملکرد رایانه را تبیین کند.
رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سردرد هدف بزرگی برای مداخلات بهداشت عمومی به شمار می رود. از آنجا که استرس و آشفتگی های هیجانی به عنوان عوامل راه انداز مهم در انواع سردرد مطرح هستند، بنابراین موضوع تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی در سازگاری و کنترل مؤثر این اختلال مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار بود. طی یک طرح علی- مقایسه ای دو گروه 30 نفری از کلیه بیماران مبتلا به سردرد میگرنی و سردرد تنشی، مراجعه کننده به کلینیک نورولوژی بیمارستان امام حسین (ع) تهران با تشخیص نورولوژیست در چهارچوب ملاک های تشخیصی انجمن بین المللی سردرد به صورت در دسترس انتخاب و با گروه بهنجار همتاسازی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به سردرد میگرنی نسبت به گروه بهنجار از راهبردهای مثبت کمتری استفاده می کنند. همچنین زنان در هر دو گروه مبتلا به سردرد میگرنی و بهنجار از مردان مبتلا به میگرن و بهنجار در استفاده از راهبردهای مثبت نمرات بالاتری کسب کردند. بدین صورت آموزش تنظیم هیجان با آگاه نمودن مبتلایان به سردرد از هیجان ها ی مثبت و منفی خود و کمک به پذیرش و ابراز به موقع آنها، می تواند سلامت روان آنان را ارتقاء بخشد، لذا آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به این گروه پیشنهاد می شود.
تأثیر پادکست بر یادگیری مشارکتی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اصلی تأثیر استفاده از پادکست به عنوان ابزاری برای یادگیری مشارکتی انجام گرفت که به طور ویژه تأثیر این ابزار بر مؤلفه های یادگیری مشارکتی شامل؛ همبستگی متقابل مثبت، مسؤولیت پذیری فردی، پردازش گروهی، مهارت های اجتماعی و تعامل، مورد توجه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی است که با روش تک آزمودنی گروهی بررسی گردید و از نظر هدف، از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بود. نمونه آماری، شامل 35 نفر از دانشجویان ترم دوم کارشناسی رشته مدیریت آموزشی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی این دانشگاه بود که واحد مقدمات تکنولوژی آموزشی را انتخاب کرده بودند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسش نامه یادگیری مشارکتی محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن نیز تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شامل محاسبه میانگین، انحراف استاندارد و خطای انحراف میانگین) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای) انجام شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که به کارگیری پادکست به عنوان ابزاری نوین در فرآیند آموزش، بر مؤلفه های همبستگی متقابل مثبت، مسؤولیت پذیری فردی، پردازش گروهی، مهارت های اجتماعی و تعامل در فرآیند یادگیری مشارکتی در میان دانشجویان مؤثر است.
بررسی نقش اساتید معارف اسلامی در ارتقای سلامت اخلاقی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
55-62
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی نقش اساتید معارف اسلامی درارتقاء سلامت اخلاقی دانشجویان پرداخته شده است ، بدین جهت نیازمند تبیین جایگاه اساتید معارف در تفکر اسلامی بوده ، ودر این راستا با مراجعه به متون دینی مشاهده می کنیم استاد وهر فردی که نقش معلمی را ایفاء می کند همانند پیامبراسلام (ص) وظیفه ی تعلیم وتربیت را در سطحی محدودتر به عهده داشته واین وظیفه زمانی معنا پیدا می کند که بین علم واخلاق یا آموزش وپرورش رابطه ای وجود داشته باشد ، لذا به نقل نظرات اندیشمندان مسلمان وغیر مسلمان در جهت پیوند علم واخلاق پرداخته ، واهمیت توجه به اخلاق را در دانشگاه های مختلف دنیا مورد ارزیابی قرار داده ایم ، ودر پایان نتیجه گرفته که در دانشگاه های ایران علاوه بر وجود قوانین رفتاری ، به محتوای اخلاقی در دروس دانشگاهی ونیز عامل انسانی برای انتقال این مفاهیم به دانشجویان ودر نهایت رسیدن به سطحی بالاتر از سلامت اخلاقی توجه ویژه ای شده است .
رابطه ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقق مدیریت دانش در دانشگاه های کشور با توجه به شرایط و اقتضائات خاص این نهاد علمی از اهمیت ویژه ای نسبت به سایر سازمان ها و نهادهای جامعه برخوردار است. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی در سال 1393 انجام شد و 127 نفر از مدرسان دانشگاه پیام نور در استان خراسان جنوبی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش و پرسش نامه محقق ساخته عملکرد آموزشی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات مدیریت دانش و عملکرد آموزشی به ترتیب 31/31±33/324 و 85/13±22/65 به دست آمد. بین مدیریت دانش و ابعاد آن (خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و ذخیره سازی دانش) با عملکرد آموزشی اساتید رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. بین میانگین نمرات مدیریت دانش و ابعاد آن براساس جنسیت تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی بین میانگین نمرات عملکرد آموزشی اساتید براساس جنسیت تفاوت معنی دار نبود. همچنین بین میانگین نمرات متغیرهای مدیریت دانش و ابعاد آن و عملکرد آموزشی اساتید براساس مدرک تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی براساس سابقه کار تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: ابعاد مدیریت دانش علاوه بر افزایش عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی می تواند عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی را پیش بینی نماید.
رابطه احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
160 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان بود. بدین منظور ۱۸۰ دانشجو به مقیاس های زیر پاسخ دادند: «مقیاس آمادگی احساس گناه و شرم»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس های به زیستی روان شناختی ریف»، «مقیاس شادی فاعلی»، «رضایت از زندگی عمومی»، «پرسش نامه سلامت عمومی». یافته ها نشان داد احساس گناه با پیامدهای مثبت روانی همراه است، در حالی که احساس شرم با پیامدهای منفی روانی همایند است. احساس گناه رابطه ضعیف و مثبتی با علاقه مندی به دین داشت، حال آنکه روابط شرم با متغیرهای دینی منفی بود. نتایج این پژوهش از نظریه سازشی بودن احساس گناه و غیرسازشی بودن شرم حمایت می کنند.
رابطه ی شیوه های فرزندپروری، دینداری و هوش هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین شیوه های فرزندپروری سهل گیر، مستبد و قاطع، هوش هیجانی و دینداری با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز بود.
روش کار: نمونه ی این پژوهش همبستگی شامل 262 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسش نامه ی
شیوه های فرزندپروری بامریند، مقیاس دینداری آرین، هوش هیجانی شاته و مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگر می باشد. داده ها با آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری سهل گیر، مستبد و قاطع، هوش هیجانی و دینداری با آمادگی فعال به اعتیاد و بین روش مستبد، دینداری و هوش هیجانی با آمادگی منفعل برای اعتیاد، ، رابطه ی معنی دار وجود دارد (001/0=P). هم چنین بین روش سهل گیر و قاطع با آمادگی منفعل برای اعتیاد، ارتباطی مشاهده نشد. تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش به ترتیب دینداری، روش سهل گیر، هوش هیجانی، روش مستبد و روش قاطع، پیش بینی کننده های معنی داری برای آمادگی فعال برای اعتیاد می باشند و حدود 39 درصد از واریانس آن را تبیین می کند. به علاوه، روش مستبد و دینداری، پیش بینی کننده ها ی معنی داری برای آمادگی منفعل برای اعتیاد می باشند و حدود 11 درصد از واریانس آن را تبیین می کند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کهشیوه ی فرزندپروری قاطع، دینداری و هوش هیجانی در کاهش آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان، موثر است.
اصول روان درمانگری چند بعدی معنوی
حوزههای تخصصی:
اغلب الگوهای روان درمان گری در حوزه ادراک، به دو موضوع هستی و خودِ ادراک شده می پردازند. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک های مبنا و تنظیم اصول الگوی چندبعدی معنوی است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن کریم و روایات)، متون و یافته های روان شناختی و تجربه بالینی است. یافته ها نشان می دهند انسان دارای دو بعد معنوی و طبیعی، اما متعادل و توحیدی است. این ابعاد خود از وجوه مختلفی برخوردارند که بیانگر پیچیدگی خلقت انسان است. حوزه ادراکی انسان دارای چهار موضوع اصلی است: مبدأ، معاد، هستی و خود. محور این چهار موضوع، خداپنداشت (ادراک توحیدی و واقعی خداوند) است و لذا روان درمانگری چندبعدی معنوی نیز اصول اساسی خود را بر مبنای این حوزه ادراکی تنظیم کرده است. مبدأ ادراک شده (توحید)، انسان را با معنویت درگیر کرده، سازوکار درمانی «وحدت یابیِ» (انسجام) اعمال و درپی آن غایت ادراک شده (معاد)، «هدفمندی» اعمال را فعال می کند. با فعال شدن این دو، در حوزه هستی ادراک شده، سازوکار «ارزشمندی» و «معناددهی» به اعمال، و در حوزه خود ادراک شده سازوکارهای «فراروی» در بعد معنوی فعال می شوند. این سازوکارها در چارچوب اصل «عقلانیت» و «خودنظم جویی تعالی جویانه» زمینه درمان و تعالی خواهی مراجع را فراهم می کنند. با فعال سازی بعد معنوی درمان مراجعان با مشکلات روانشناختی احتمالا با سرعت بیشتر و به دلیل پیوند تغییرات با نظام اعتقادی فرد، با عود کمتری صورت می گیرد.