فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
دف پژوهش، تعیین تأثیر آموزش مثبت نگری بر افزایش کیفیت و امید به زندگی در سالمندان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. نمونه شامل 50 سالمند بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش 25 نفر و گروه گواه 25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 2 ماه آموزش مثبت نگری را دریافت کرد و گروه گواه در این مدت هیچ آموزشی را دریافت نکرد. پس از پایان جلسات پس آزمون و دو ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی وار و گندک و پرسشنامه امید به زندگی اسنایدر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری در افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی در مرحله پس آزمون مؤثر بوده است و تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی و امید به زندگی سالمندان در مرحله پیگیری نیز ادامه داشت. با توجه به اثربخش بودن آموزش مثبت نگری در افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی می توان از برنامه های مبتنی بر آموزش مثبت نگری برای افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی سالمندان استفاده نمود.
تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش به خیانت زناشوئی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی» انجام شده است. از بین زنان ساکن در شهر مشهد، با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر، با روش نمونه گیری گلوله برفی تعیین شدند. داده ها از طریق دو مقیاس «تعارض زناشویی» کنزاس و «نگرش به خیانت زناشویی» مارک واتلی گردآوری و از طریق آزمون های آماری تی مستقل، ANOVA و MANOVA تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین زنانی که سریال های ماهواره ای فارسی تماشا می کردند با زنانی که تماشا نمی کردند، در «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی»، تفاوت معنی داری وجود دارد (59/t=9 و p=0/01). بین میزان «تعارض زناشویی» آن دو گروه نیز تفاوت معناداری مشاهده شد (62/f=2 و p=0/01). بنابراین پیشنهاد می شود راهبردهایی اتخاذ شود که برنامه های تلویزیونی داخلی بتواند به نیازها، انتظارات و خواسته های طیف وسیع تری از افراد جامعه پاسخ دهد تا نهاد خانواده، از استحکام بیشتری برخوردار باشد.
تدوین راهکارهای پیشنهادی جهت اجرای استراتژی ادغام در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: : ادغام برنامه ی درسی به عنوان استراتژی مهم آموزشی در آموزش علوم پزشکی، اخیراً بسیار موردتوجه دانشکده های پرستاری جهان قرارگرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیاده سازی استراتژی ادغام در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن آن در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران می باشد.
اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر پاسخ به استرس، احساس تنهایی و تعاملات اجتماعی همسران کارکنان اقماری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان نمایشگری بر پاسخ به استرس، احساس تنهایی و تعاملات اجتماعی همسران کارکنان اقماری انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه همسران کارکنان اقماری شرکت فلات قاره ساکن شهر اصفهان می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی به گروه های آزمایش و گواه بود. بدین منظور 24 نفر از همسران کارکنان اقماری در دو گروه (12 نفر گروه آزمایش و 12 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پاسخ به استرس (SRI)، احساس تنهایی (SELSA) و مهارت های اجتماعی (SSI) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش که تحت تأثیر روش روان نمایشگری بودند و گروه گواه که مداخله دریافت نکرده بودند، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، گروه تحت آموزش روان نمایشگری، کاهش استرس، کاهش احساس تنهایی و افزایش تعاملات اجتماعی را تجربه کردند. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که روان نمایشگری در کاهش پاسخ به استرس و احساس تنهایی و همچنین در بهبود تعاملات اجتماعی مؤثر می باشد.
کارآمدی درمان شناختی رفتاری مذهب محور با تأکید بر بخشایش گری و مثبت نگری بر علائم افسردگی و اضطراب: تک بررسی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
138 - 165
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی و از رایج ترین علل خودکشی است. اختلال های دیگری که همبودی چشمگیری با افسردگی دارند برخی از اختلال های اضطرابی هستند. تاکنون رویکردهای مختلفی برای درمان این اختلالات به کار گرفته شده، اما برخی محققان توصیه کرده اند ترکیب درمان شناختی - رفتاری با فنون مذهبی و معنوی برای درمان اختلالات اضطرابی بسیار مفید است. هدف این تحقیق تک بررسی و تحقیق درباره کارآمدی درمان شناختی - رفتاری مذهب محور با تأکید بر فنون مثبت نگری و بخشایش گری و تأثیر آن بر علائم افسردگی و اضطرابِ مُراجع دارای این علائم است. این پژوهش به روش تک بررسی انجام شده است. یکی از مراجعان زنی ۴۶ ساله است که از طریق مصاحبه بالینی و آزمون MMPI و SCL-90 دارای علائم افسردگی و اضطراب تشخیص داده شد. سپس هشت جلسه درمان بر اساس بسته مداخله ای خدایاری فرد و عابدینی (۱۳۹۴) اجرا شد. نتایج حاصل از مقایسه نمودارهای پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کارآمدی مؤثر درمان شناختی رفتاری مذهب محور توأم با فنون مثبت نگری و بخشایش و تأثیر آن بر علائم افسردگی و اضطراب است. می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری مذهب محور توأم با فنون مثبت نگری و بخشایش به عنوان روش مشاوره ای ترکیبی و منطبق با زمینه فرهنگی مذهبی جامعه ایران، به طور معناداری در بهبود و کاهش علائم اضطراب و افسردگی مراجعان تأثیرگذار است، تا آنجا که مشاوران و روان درمانگران می توانند از آن برای درمان مراجعان دارای زمینه مذهبی استفاده کنند.
بررسی رابطه هوش معنوی با میزان استرس شغلی و رضایت شغلی در پرستاران با تکیه بر پرسش نامه هوش معنوی کینگ
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
134 - 151
حوزههای تخصصی:
استرس و رضایت شغلی پرستاران از مسائل در خور توجه است. منابع و ظرفیت های معنوی به افراد کمک می کند در مقابله با مسائل و ناسازگاری های زندگی قدرت بیشتری داشته باشند. اخیراً هوش معنوی به عنوان عامل مهم تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی افراد معرفی شده است. پژوهش حاضر، رابطه هوش معنوی با استرس شغلی و رضایت شغلی پرستاران را بررسی می کند. در این پژوهش، پرستاران بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و بیمارستان تأمین اجتماعی شرکت کردند. جامعه استفاده شده در تحقیق ۵۲۳ نفر محاسبه شد که بر اساس فرمول نمونه گیری ۱۰۳ نفر از پرستاران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه هوش معنوی کینگ، پرسش نامه رضایت شغلی سینک و مقیاس استرس پرستاری گری تافت و اندرسون. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶و آزمون های آماری تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون تحلیل شد. بین هوش معنوی و خرده مقیاس هایش، با استرس شغلی و خرده مقیاس هایش رابطه منفی وجود داشت، ولی این رابطه معنادار نبود. فقط بین خرده مقیاس مشکلات مرتبط با بیماران و خانواده های آنان و خرده مقیاس تفکر وجودی ارتباط منفی و معنادار مشاهده شد. همچنین، بین هوش معنوی و خرده مقیاس هایش با رضایت شغلی رابطه مثبت معنادار مشاهده نشد. به نظر می رسد خرده مقیاس های هوش معنوی مرتبط با شغل، با خرده مقیاس های هوش معنوی مرتبط با سلامت روانی و بهزیستی روان شناختی متفاوت است. همچنین، به نظر می رسد هوش معنوی با اینکه در متغیرهای سلامت روان به طور مستقیم نقش دارد ممکن است در مسائل مربوط به شغل نقش مستقیمی نداشته باشد. این احتمال هم وجود دارد که پرسش نامه کینگ برای مسائلی از این دست مناسب نباشد.
اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی د ر کاهش اعتیاد به اینترنت،احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی در کاهش اعتیاد به اینترنت، احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدیمورد مطالعه قرار گرفت.جامعه آماری پژوهش حاضر،کلیه دانش آموزان دختر دوم مقطع متوسطه ماهشهر بودند که از بین آن ها 50نفر به روش نمونه گیری تصادفیچند مرحله ایانتخاب شدندوتنها گروه آزمایشی بود که در معرض ده جلسه آموزشی عملی قرار گرفت.برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت سواری (1391)، احساس تنهایی راسل، پیلا و کاترونا (1980) و خودکارآمدیشرر و همکاران (1982) استفاده بعمل آمد.طرح تحقیق حاضر میدانیو از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل کواریانس چند متغیری و یک متغیریاستفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد آموزش مهارت خودآگاهی باعث کاهش اعتیاد به اینترنت و احساس تنهاییآزمودنی ها گردید. همچنین آموزش هاییاد شده توانست خودکارآمدی دختران دانش آموزدوم مقطع متوسطه ماهشهر را افزایش دهد.نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که از طریق آموزش می توان بسیاری از عادت های ناپسند( اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی) را کم و عادت های مناسب( خودکارآمدی) راتقویت کرد.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب رشته دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل مؤثر بر انتخاب رشته دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران (229 نفر) بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی، نمونه ای به حجم 100 نفر مورد بررسی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که عوامل تأثیرگذار بر انتخاب دانشجویان دانشکده کارآفرینی به ترتیب عوامل فردی-زیستی، موسسه ای-آموزشی، عوامل اقتصادی، عوامل کنکوری-آزمونی و عوامل اجتماعی-فرهنگی بوده است و بین تأثیر هر یک از عوامل با یکدیگر تفاوت معنی داری مشاهده شد.
پیش بینی میزان رضایت شغلی بر اساس مولفه های هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی اساتید دانشگاه پیام نور زاهدان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی میزان رضایت شغلی بر اساس مولفه های هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی اساتید دانشگاه پیام نور است. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاه پیام نور زاهدان در سال تحصیلی 94- 95 به تعداد 880 نفر و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 269 نفر می باشد. که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. دراین پژوهش ابزارگردآوری داده ها، سه پرسشنامه هوش هیجانی شوت (1998)، فرهنگ سازمانی هافستید (1388) و رضایت شغلی دانت (1966) بود. تحلیل استنباطی داده ها نشان می دهد که از بین مولفه های هوش هیجانی، ارزیابی و بیان هیجان و بهره برداری از هیجان با رضایت شغلی همبستگی مثبت ومعناداری وجوددارد. همچنین مولفه تنظیم هیجان بیشترین پیش بینی را از رضایت شغلی اساتید داشته است. بین فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی همبستگی مثبت و معناداری در سطح01/0p≤ وجود دارد (فقط بین جمع گرایی- فردگرایی باعامل رضایت از همکاران همبستگی وجود ندارد). همچنین مردگرایی- زن گرایی بیشترین پیش بینی را از رضایت شغلی اساتید دانشگاه داشته است. بین هوش هیجانی وفرهنگ سازمانی همبستگی مثبت ومعناداری در سطح01/0p≤ وجوددارد.
پدیدارشناسی بعد عاطفی؛ عنصر مغفول برنامه درسی رشته پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: یکی از اصولی که باید در طراحی برنامه های درسی موردتوجه باشد، پی گیری اهداف و محتوای برنامه درسی در سه بعد شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی است. اگر یکی از این ابعاد مورد غفلت قرار گیرد، برنامه درسی تعادل خود را از دست خواهد داد و به یادگیری پایدار منجر نخواهد شد. لذا این مقاله باهدف بررسی برنامه درسی رشته پرستاری در دوره کارشناسی به لحاظ توجه یا عدم توجه به حوزه عاطفی نگاشته شده است. روش بررسی: روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که در سال 1393 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان سال چهارم رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بود. با شیوه نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه با ۱۴ نفر از دانشجویان داده های این تحقیق به حد اشباع رسید. جهت تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش دیکلمن استفاده گردید.
اعتباریابی آمادگی فرصت یابی حرفه ای مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجهیز شدن به مهارت های فرصت یابی حرفه ای منجر به سازگاری بیشتر با تغییرات امروزی مسیر شغلی، بهبود شایستگی تصمیم گیری مسیر شغلی و در نهایت زندگی معنادارتر در قرن 21 می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس آمادگی فرصت یابی حرفه ای که به سبک رویکرد تصادفی برنامه ریزی شده میشل و کرومبولتز انجام شد. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، با روش نمونه گیری خوشه ای 185 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی کرمان انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل: بررسی مدل های اندازه گیری (آلفا کرونباخ، ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و واگرا) و برازش مدل ساختاری (ضرایب بار عاملی، معناداری ضرایب مسیر و ضریب تعیین، شاخص پیش بینی مدل، نیکوی برازش) است که جهت ارزیابی پنج مؤلفه انعطاف پذیری، خوش بینی، ریسک پذیری، پشتکار و کنجکاوی مقیاس آمادگی فرصت یابی حرفه ای مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: برازش هر دو بخش الگوریتم داده ها و نتایج حاصله از تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن ساختار مکنون در سطح شاخص ها و مؤلفه ها بود. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی آمادگی فرصت یابی حرفه ای، در جامعه ی دانشگاهی اعتبار و روایی سازه خوبی دارد و می توان از آن برای سنجش و شناسایی میزان مهارت های فرصت یابی حرفه ای و تسهیل در فهم تأثیر حوادث تصادفی بر رفتار انتخاب شغل (رشته) بهره گرفت.
اعتیاد به اینترنت: اختلالی نو در نسخه ی آتی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت که به عنوان نوعی وابستگی رفتاری و با ناتوانی در کنترل تکانه های مرتبط با استفاده از اینترنت، شناخته می شود، اگرچه در سال 1996 و چه بسا پیش از آن، توصیف شده بود، تا زمان انتشار نسخه ی پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 2013، یک اختلال دارای ملاک های تشخیصی رسمی، نبود. جایدهی اعتیاد به اینترنت در بخش سوم DSM 5 -البته با عنوان اختلال بازی اینترنتی که فقط به یکی از رفتارهای اعتیادی مربوط به اینترنت اشاره دارد- نشان دهنده ی عدم اطمینان از اختلال اعتیادی نامیدن استفاده ی افراطی و مشکل ساز از اینترنت است. با توجه به این نکته، مهم ترین هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-مروری، انجام شده است، تجمیع نتایج پژوهش های معتبر اخیر با موضوع اعتیاد به اینترنت و بررسی احتمال و ضرورت جایدهی این اختلال در بخش اختلالات اعتیاد و مصرف مواد نسخه ی آتی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، بود. با توجه به یافته های پژوهش در خصوص شباهت های اختلال اعتیاد به اینترنت با وابستگی های جسمی و روانی به مواد مخدر و سایر رفتارهای اعتیادی و هم چنین رابطه ی آن با اختلالات روان شناختی دیگر، ویژگی های ناسازگار شخصیتی و رخدادهای محیطی استرسی، به نظر می رسد که این اختلال در بخش اختلالات اعتیادی ویراست یا نسخه ی جدید DSM، به رسمیت شناخته خواهد شد.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده) بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی (اسپنیر، 1976) و فرایندخانواده سامانی (1387) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که مجموعه عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (0/01 >P) و همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیر از باورها مذهبی که اثر معناداری در معادله رگرسون نداشت، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 49/6 % از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه دانش آموزان متوسطه شهرستان آمل بود. روش تحقیق، از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، به صورت طرح کاربردی بود. جامعه آماری 11532 نفر از دانش آموزان و نمونه ی پژوهش، 390 دانش آموز متوسطه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه اضطراب رایانه ی هاینس، گلاس و نایت، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو و پرسشنامه خودکارآمدی رایانه مورفی، کوور و اوون بود.؛ داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS21 و LISREL8.80 تحلیل شدند. بین اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه رابطه منفی و بین ویژگی های شخصیتی با خودکارآمدی رایانه رابطه وجود داشت. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که برون گرایی، گشودگی، توافق، باوجدان بودن واضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه را پیش بینی می کنند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که برون گرایی، گشودگی، اضطراب رایانه و باوجدان بودن از طریق متغیر توافق بر خودکارآمدی رایانه اثر غیرمستقیم می گذارد؛ ولی توافق بر خودکارآمدی رایانه دانش آموزان اثر مستقیم می گذارد. از سوی دیگر برون گرایی، گشودگی و اضطراب رایانه از طریق باوجدان بودن بر توافق اثر غیرمستقیم می گذارد ولی باوجدان بودن بر توافق اثر مستقیم می گذارد. یافته های حاصل از این پژوهش بر کاربرد ویژگی های شخصیتی و اضطراب رایانه در خودکارآمدی رایانه دانش آموزان تأکید دارد.
بررسی همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
35-43
حوزههای تخصصی:
اگرچه بارداری عملکردی طبیعی برای زنان به حساب می آید؛ ولی در عین حال تجربه یی پراسترس تلقی می شود. این تجربه با تغییرهای گسترده ی روانی و جسمی همراه است و زنان را از نظر روانی آسیب پذیر می کند . یکی از اجزای زندگی سالم، توجه به نیازهای معنوی است؛ معنویت می تواند سبک زندگی انسان را اعتلا بخشد و رفتارهای آسیب زا را به تدریج کاهش دهد. با توجه به اطلاعات موجود، پژوهشی با عنوان همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر دهدشت در سال 1394 انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی، بر روی 450 زن باردار مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی شهر دهدشت انجام شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه هایِ فردی- اجتماعی، استرس مختص دوران بارداری؛ معنویت و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20)، تحلیل شده است. یافته ها: افته های حاصل از تحقیق نشان داده است که بین معنویت با استرس بارداری(156/0 r=) و همچنین بین بهزیستی روان شناختی با استرس بارداری، همبستگی وجود دارد(294/0 r=). برای تعیین سهم خرده مؤلفه های معنویت در استرس بارداری، یافته ها نشان داده که سلامت مذهبی و سلامت معنوی بر استرس بارداری تأثیر می گذارد. همچنین تعیین سهم خرده مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، معلوم شد که بهزیستی هدف دار زندگی و بهزیستی استقلال نیز می تواند روی استرس بارداری تأثیرگذار باشد (01/0 p=). نتیجه گیری: نتیجه ی کار نشان داده است که بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس دوران بارداری همبستگی وجود دارد. پیشنهاد می شود با توجه به تأثیر هر دو متغیر معنویت و بهزیستی روان شناختی در مهارت های مقابله با استرس، برای کاهش استرس برنامه ریزی شود.
معرفی کتاب «ایمان از منظر روان شناسی مثبت نگر»
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
152 - 165
حوزههای تخصصی:
کتاب حاضر، تلاشی است در جهت انسجام بخشی به یافته های تجربی در حوزه روانشناسی دین مثبت نگر. نویسندگان کتاب کوشیده اند نقش ایمان را در سازه های مورد علاقه روانشناسان مثبت نگر، مانند بهباشی، توانمندی های خوی، فضیلتها، تاب آوری، رفتارهای جامعه یار و اخلاقی، در سطح فردی و اجتماعی و با رویکرد تجربی مورد بررسی قرار دهند. نویسندگان در صدد اثبات این نکته هستند که جریان عمومی پژوهش های تجربی، گویای این نکته هستند که نقش ایمان در این سازه های روانشناختی، مثبت و سازنده است. با اینهمه، از این نکته نیز غافل نیستند که برخی اَشکال دینداری و ایمان ورزی میتوانند تاثیر منفی در این متغیرهای روانشناختی داشته باشند. نویسندگان کتاب، این تاثیرات منفی را ذیل عنوان «نکات هشدار دهنده»، در انتهای هر فصل مورد بررسی قرار میدهند. از آنجا که تخصص اصلی نویسندگان کتاب، روانشناسی بالینی است، کوشیده اند الزامات و اقتضائات بالینی یافته های تجربی، را در انتهای هر فصل بصورت جداگانه مورد بررسی قرار دهند. این شیوه کار، مباحث تجربی کتاب را به مرحله کاربست و عمل نزدیک کرده است، و خواندن کتاب را نه تنها برای پژوهشگران عرصه روانشناسی مثبت نگر و روانشناسی دین، بلکه برای مشاوران و رواندرمانگران دینی نیز جذاب نموده است. گزارش حاضر، تلاشی است در جهت معرفی فصلهای مختلف کتاب حاضر.
نگاهی به مفهوم شخصیت در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مفهوم شخصیت در منابع اسلامی انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع روشهای هرمنوتیکی (تفسیری) بود. یافته های پژوهش نشان داد که خودِ کلمه ی شخصیت در متون و منابع اسلامی به کار نرفته است. در زبان عربی نیز کلمه ""الشخصیه"" همزمان با ترجمه متون روان شناسی از انگلیسی به عربی رواج یافته و قبل از آن به کار نمی رفته است. در عین حال، مفهوم شخصیت مانند خدا، زندگی، مرگ و عدالت مفهوم جهانی است. همه افراد در همه فرهنگ ها، برداشتی از شخصیت دارند که مبتنی بر نوعی نگاه آنها به انسان است. در فرهنگ اسلامی نیز مفهوم شخصیت به طور ضمنی بیان شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، یکی از واژه هاییکه بیشترین ارتباط را با مفهوم شخصیت در روان شناسی دارد، شاکله است.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیش فرض های خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره بر شدت اختلال وسواس بی اختیاری: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی الگوی درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیش فرض های مذهبی اصلاح خداپنداره، خودپنداره به عنوان مقدمه و زمینه مهم اصلاح خداپنداره و آخرت پنداره و بررسی اثربخشی آن در کاهش شدت اختلال وسواس- بی اختیاری بود. در یک طرح تک موردی، فرایند درمان بر دو مراجع مرد انجام شد. مراجعان، با مقیاس وسواس- بی اختیاری ییل براون به عنوان متغیر وابسته، در چهار مرحله پیش از درمان (خط پایه)، جلسه دهم، جلسه آخر (جلسه بیستم) و سه ماه پس از درمان (پیگیری) سنجیده شدند. در مقیاس ییل براون، نمره مراجع اول از 27 در مرحله پیش از درمان به 6 و مراجع دوم از 18 به صفر در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش نشان دادند. بنابراین، درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر پیش فرض های مذهبی خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره در کاهش شدت اختلال وسواس - بی اختیاری مؤثر است.
بررسی رشد تحولی هوش هیجانی و مولفه های آن در کارکنان رسته انتظامی شاغل ناجا (در طیف سه گروه سنی)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
67 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه هوش هیجانی به عنوان یک موضوع مهم در حوزه روان شناسی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، مبین نقش هوش هیجانی و مولفه های آن در جنبههای مختلف زندگی فرد و سن شغل و روابط اجتماعی می باشد به علاوه، پیش بینی و برنامه ریزی عملکرد شغلی نیز بر اساس این مولفه ها از دیگر اهداف این مطالعه است.
روش: در قالب یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، که 120 نفر از کارکنان رسته انتظامی شاغل در ناجا شهر تهران در سه گروه سنی 30-20 سال 40-31 سال و 50-41 سال به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده هوش هیجانی بار- آن و پرسشنامه ویژگی جمعیت شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل سوال پژوهش از تحلیل واریانس چند متغیره و ضریب t استفاده شده است.نتایج: نتایج حاصل از مقایسه میانگین بین نمرات متغیرهای پژوهش در سه گروه نشان داد که با بالا رفتن سن، نمرات هوش هیجانی نیز افزایش می یابد. کارکنان در گروه های سنی 31 تا 40 سال و 41 به بالا در مقایسه با گروه سنی 20 تا 30 سال نمرات بالاتری را در خرده مقیاس های حل مسئله، استقلال، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، روابط بین فردی، عزت نفس، کنترل تکانش، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری کسب کرده اند. همچنین مقایسه نمرات خرده مقیاس های خوشبختی، خوشبینی، همدلی و خودابرازی نشان می دهد که سه گروه با یکدیگر اختلاف معنا داری ندارند. زیرا سطح معنا داری محاسبه شده آنها از مقدار ملاک (0/003) بیشتر است. بحث: به منظور رسیدن به سطح بالایی از عملکرد شغلی، علاوه بر توانایی های شناختی کلی، فرد باید به رشد مناسب در جنبه هایی همچون کنترل هیجانات و عواطف نیز دست یابد، به معنای دیگر کارکنان شاغل ناجا بدون دستیابی به مولفه های هوش هیجانی قادربه انجام بهینه شغل پلیسی و تعامل با مردم نخواهند بود.
تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
34-43
حوزههای تخصصی:
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.