فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
67 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه هوش هیجانی به عنوان یک موضوع مهم در حوزه روان شناسی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، مبین نقش هوش هیجانی و مولفه های آن در جنبههای مختلف زندگی فرد و سن شغل و روابط اجتماعی می باشد به علاوه، پیش بینی و برنامه ریزی عملکرد شغلی نیز بر اساس این مولفه ها از دیگر اهداف این مطالعه است.
روش: در قالب یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، که 120 نفر از کارکنان رسته انتظامی شاغل در ناجا شهر تهران در سه گروه سنی 30-20 سال 40-31 سال و 50-41 سال به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده هوش هیجانی بار- آن و پرسشنامه ویژگی جمعیت شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل سوال پژوهش از تحلیل واریانس چند متغیره و ضریب t استفاده شده است.نتایج: نتایج حاصل از مقایسه میانگین بین نمرات متغیرهای پژوهش در سه گروه نشان داد که با بالا رفتن سن، نمرات هوش هیجانی نیز افزایش می یابد. کارکنان در گروه های سنی 31 تا 40 سال و 41 به بالا در مقایسه با گروه سنی 20 تا 30 سال نمرات بالاتری را در خرده مقیاس های حل مسئله، استقلال، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، روابط بین فردی، عزت نفس، کنترل تکانش، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری کسب کرده اند. همچنین مقایسه نمرات خرده مقیاس های خوشبختی، خوشبینی، همدلی و خودابرازی نشان می دهد که سه گروه با یکدیگر اختلاف معنا داری ندارند. زیرا سطح معنا داری محاسبه شده آنها از مقدار ملاک (0/003) بیشتر است. بحث: به منظور رسیدن به سطح بالایی از عملکرد شغلی، علاوه بر توانایی های شناختی کلی، فرد باید به رشد مناسب در جنبه هایی همچون کنترل هیجانات و عواطف نیز دست یابد، به معنای دیگر کارکنان شاغل ناجا بدون دستیابی به مولفه های هوش هیجانی قادربه انجام بهینه شغل پلیسی و تعامل با مردم نخواهند بود.
کنش افتراقی سؤال در آزمون های سازمان سنجش آموزش کشور بر حسب ویژگیهای جمعیت شناختی داوطلبان کنکور سراسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنکور سراسری بنا به اذعان بسیاری از کارشناسان سرنوشت سازترین آزمون در ایران است و ویژگیهای جمعیت شناختی داوطلبان از قبیل جنسیت، منطقه (پایگاه اجتماعی-اقتصادی) و استان(زبان) می توانند بر عملکرد داوطلبان ورود به دانشگاه در پاسخ به سؤالهای آزمون مؤثر باشند. اگر پاسخ به سؤالهای آزمون با کنترل توانایی آزمودنی ها تابعی از ویژگیهای جمعیت شناختی باشند، سؤالهای آزمون نسبت به آنها کنش افتراقی (DIF) دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی کنش افتراقی سؤال های آزمون سراسری سازمان سنجش آموزش کشور بر حسب ویژگیهای جمعیت شناختی داوطلبان است. نمونه تحقیق شامل همه آزمودنی های یک دفترچه آزمون و برخی دروس امتحانی تخصصی گروه های آزمایشی کنکور سراسری از سال 87 تا 90 بود. به منظور تحلیل DIF از رویکرد تحلیل رگرسیون لوجستیک دو وجهی استفاده شد. پس از اطمینان از تک بعدی بودن آزمون های مورد مطالعه از طریق رویکرد NOHARM، یافته های تحلیل DIF حاکی از این بود که به ترتیب بیشترین تعداد کنش افتراقی آشکار شده در سؤالهای آزمون، مربوط به متغیرهای جنسیت، سهمیه مناطق (پایگاه اجتماعی-اقتصادی) و استان(زبان) هستند، اما مقادیر اندازه های اثر بسیار کوچک و ناچیز بودند. با این وجود، بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که کمیته های موضوعی تشکیل شده و بر اساس قضاوت نهایی آنها، سؤالهای سودار آزمون مشخص شوند و در طراحی سؤال در آزمون های آینده مد نظر قرار گیرند.
شکل گیری و تکوین یک برنامه بین رشته ای دوره تحصیلات تکمیلی: آموزش ریاضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش ریاضی به عنوان یک دیسیپلین مستقل دانشگاهی، زاییده نیازهای به وجود آمده از اواسط قرن بیستم است. در این مقاله، ابتدا به ایده دانشگاه و تفاوت آن با آموزش عمومی، الزامات تأسیس دیسیپلین های دانشگاهی و به خصوص، ویژگی های «بین رشته ای» بودن یک رشته پرداخته می شود. بعد از آن، ماهیت دیسیپلین آموزش ریاضی به عنوان یک مورد خاص «بین رشته ای»، مورد بررسی قرار می گیرد. آن گاه، با اشاره به سیر تاریخی شکل گیری دوره های کارشناسی ارشد و دکتری آموزش ریاضی در جهان، به همین سیر در ایران، توجه می شود. این روند از سال 1373 شروع شد و تا تصویب برنامه دوره کارشناسی ارشد در سال 1378، که به عنوان یکی از اولین رشته های بین رشته ای در حوزه علوم پایه، به تصویب رسید، ادامه می یابد. پس از آن، فرایند بازنگری این دوره و حرکت به سوی تأسیس دوره دکتری آموزش ریاضی، با در نظر گرفتن ملاحظات گفته شده، بازخوانی می شود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس عفو و گذشت بر اساس آموزه های اسلام
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس «عفو و گذشت با نگاه به منابع اسلامی» به منظور سنجش میزان عفو و گذشت در میان دانشجویان و طلاب گرامی است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از منابع معتبر اسلامی، مؤلفه های عفو و گذشت تهیه و سپس بر اساس مؤلفه های اصلی، پرسش ها طراحی شد. بعد از داوری تخصصی استادان و کارشناسان، و همچنین اجرای آموزشی و حذف برخی پرسش ها با همبستگی پایین به ۳۴ پرسش تقلیل یافت و مقیاس اصلی با ۳۴ پرسش آماده اجرای نهایی شد و روی نمونه ۳۶۰ نفری دانشجویان دانشگاه قم و همچنین طلاب مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی= که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند اجرا گردید. نتایج تحلیل عاملی با روش مؤلفه ای اصلی با چرخش متعامد نشان داد که مقیاس دارای ۶ عامل «کینه توزی، بخشایش همدلانه، چشم پوشی، بخشایش کریمانه، رویکرد ترمیمی و کنترل خشم» است. یافته های حاصل از این پژوهش با کمک نرم افزار SPSS به دست آمد. همچنین، مقیاس عفو با روایی محتوایی بالا و آلفای کرونباخ ۹۰/۰ به تأیید رسید. نتیجه گیری: مقیاس عفو از دیدگاه اسلام روایی و اعتبار بالایی دارد و می تواند میزان عفو افراد را بسنجد.
اصول و الگوی تعاملی همسران و خانواده درمانگری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
106 - 137
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب خانواده مستلزم ارتباط مناسب همسران است که این ارتباط الگوی تعاملی مناسبی را طلب می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین اصول تعاملات زوجین و خانواده و عرضه الگوی ارتباطی مناسب انجام شده است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن و روایات) و یافته های روان شناسی است و روش آن، تحلیل محتوا است. طبق نتایج حاصل از پژوهش، اصول حاکم بر روابط همسران و تعامل اعضای خانواده چنین است: «حقیقت مشترک»، «همسانی در استعداد کمال»، «تفاوت های جنسیتی»، «نقش های جنسیتی»، «تعادل گرایی» و «تعالی گرایی». تعامل مناسب همسران و خانواده بر اساس الگوی «مهر و قدرت» شکل می گیرد که مبتنی بر نقش و نیاز است. اقتداربخشی و مهرطلبی، نقش و نیاز زنانه را ترسیم می کند. مهرورزی و اقتدارطلبی، نقش و نیاز مردانه را به تصویر می کشد. این الگوی تعاملی با پذیرندگی و جلوه گری زنان و مهرورزی و تکیه گاه بودن مردان تحقق می یابد. بر اساس این الگو، جایگاه اقتدار خانواده بیشتر نقش مسئولیت پذیرکردن فرزندان فرزندان را بر عهده دارد و جایگاه مهرورزی خانواده بیشتر نیازهای عاطفی آنها را پاسخ می دهد.
ضرورت یادگیری دانش و مهارت های لازم برای پرستاران در بلایا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: حوادث و بلایای طبیعی و انسان ساز تهدیدی همیشگی برای جوامع به ویژه برای ایران محسوب می شود. در حوادث مراکز درمانی نیاز مبرم به نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده دارند که بادانش و مهارت ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی باشند. پرستاران پیشگامان ارائه دهنده مراقبت در سرتاسر زنجیره سلامت و بیماری هستند و بایستی با جنبه های مراقبت در بلایا درگیر و آشنا شوند. پژوهش حاضر باهدف طراحی برنامه درسی مراقبت در حوادث و بلایا در دوره کارشناسی پرستاری ایران انجام شد. روش بررسی: این پژوهش از نوع مروری - توصیفی و پیمایشی می باشد که با روش مرور اسناد، مقالات و نظرسنجی از خبرگان با تکنیک دلفی در سال 1394 انجام شده است. در این مطالعه 17 نفر از اساتید به صورت هدفمند انتخاب شدند. عناوین مربوط به برنامه درسی مراقبت در حوادث و بلایا استخراج و تنظیم شد و با استفاده از پرسشنامه کتبی در طی سه مرحله نظرسنجی اولویت های یادگیری پرستاران در زمینه حوادث و بحران در اختیار خبرگان قرار گرفت و با برگزاری جلسه گروه متخصصین سرفصل های آموزشی انتخاب نهایی شد.
پیش بینی کننده های معنوی رضایت زناشویی پرستاران: نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی پرستاران به سبب فشارآور بودن شغل آنها دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آزمودن نقش بهزیستی معنوی و معنا زندگی در پیش بینی رضایت زناشویی پرستاران است. روش پژوهش «توصیفی- همبستگی» و جامعة آماری آن تمام پرستاران شهرستان تالش است که با روش نمونه گیری «دربستی» انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های «معنا در زندگی»، «بهزیستی معنوی» و «رضایت زناشویی» استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری «رگرسیون چندگانة استاندارد» و «رگرسیون سلسله مراتبی» تحلیل گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی و معنا در زندگی به خوبی می توانند رضایت زناشویی پرستاران را پیش بینی کنند. همچنین معلوم شد با کنترل اثر متغیرهای جنسیت و سن پرستاران، هر سه متغیر مذکور با توان بالایی قادر به پیش بینی رضایت زناشویی هستند. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان و مشاوران خانواده برای بهبود رضایت زناشویی پرستاران، بر نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی توجه کنند.
رابطه تحول منزلت های هویت بین شخصی و هویت دینی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه هویت بین شخصی و هویت دینی دانشجویان بود. جهت دستیابی به این هدف، 343 (191 دختر و 151 پسر) دانشجوی مقطع کارشناسی به روش تصادفی چندمرحله ای خوشه ای از گروه های تحصیلی علوم انسانی و فنی مهندسی دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از ترجمه فارسی پرسشنامه گسترش یافته سنجش عینی هویت من(EOM-EIS-2) بنیون و آدامز (1986) و پرسشنامه هویت دینی (رحیمی نژاد و احمدی، 1374). یافته های پژوهش عبارتند از: الف) همبستگی منفی بین سردرگمی و پذیرش هویت دینی؛ ب( همبستگی مثبت بین دنباله روی و پذیرش هویت دینی؛ ج) عدم رابطه بین بحران زدگی و پذیرش و یا نفی هویت دینی؛ د( عدم رابطه معنادار بین هویت یافتگی دینی و پذیرش هویت دین؛ ﻫ) جهت همبستگی رابطه متغیرها و معناداریِ آنها، در هر دو جنس یکسان بود.
مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک، اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک با کاربران اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت در بین ساکنین شهر تهران است. روش: از میان کاربران اینترنت شهر تهران نمونه ای 500 نفری به صورت تصادفی خوشه ای از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. این گروه نمونه شامل 183 نفر کاربر اینترنت و 163 نفر کاربر فیس بوک و 110 نفر از افرادی که هیچ گونه اطلاعاتی از اینترنت ندارند و مطلقاً از اینترنت استفاده نمی کنند، در سطح جامعه است. 44 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از پژوهش حاضر حذف گردید که در مجموع حجم نمونه این تحقیق 456 نفر است. این پژوهش از پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988)، پرسشنامه شایعه پراکنی اینترنتی (جانگ هیون کیم و ووباک، 2010) و پرسشنامه فیسبوک (راس و همکارن، 2009) به عنوان ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها و از آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه گروه ها و مؤلفه های پرسشنامه ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که بین خودشیفتگی و استفاده از فیس بوک رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و خودشیفتگی می تواند 28/0 استفاده از فیس بوک را پیش بینی کند. در حالی که بین مدت زمان استفاده از اینترنت و شایعه پراکنی رابطه معنی داری وجود ندارد. از دیگر نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که مؤلفه خودشیفتگی در بین کاربران فیس بوک، اینترنتی و گروه بدون اینترنت تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مورد مؤلفه های خودشیفتگی نیز نتایج به دست آمده نشان داد بین مؤلفه های اقتدار، خودنمایی، برتری جویی، محق بودن و خودبینی بین سه گروه مورد پژوهش تفاوت معنی دار وجود دارد درحالی که دو مؤلفه بهره کشی و خودبسندگی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین گروه های مورد پژوهش ندارد. همچنین این پژوهش نشان داد میان شایعه پراکنی و مؤلفه های آن بین گروه کاربران فیس بوک و کاربران اینترنتی تفاوت معنی داری نیست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر با کاهش مدت زمان استفاده از فیس بوک می توان به ارتقاء بهزیستی جامعه کمک کرد. همچنین بررسی و تمهیدات لازم آموزشی در خصوص اصلاح و تغییر سبک زندگی و ویژگی شخصیتی خودشیفتگی که در بهبود روابط بین فردی و اجتماعی مؤثر است، پیشنهاد می گردد.
چشم انداز شکل گیری روان شناسی بر اساس مبانی قرآنی: رویکردی مقایسه ای- تحلیلی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف ارائه چشم اندازی از روان شناسی اسلامی بر اساس مبانی قرآنی در مقایسه با رویکردهای عمده روان شناسی به انجام رسید. بدین منظور به منابع اسلامی به خصوص قرآن مراجعه شد. مبانی روان شناسی اسلامی در گستره هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناسی، الهیاتی، ارزش شناختی و روش شناختی استخراج گردید. سپس این مبانی با مبانی روان شناسی موجود به روش توصیفی – تحلیلی مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که روان شناسی اسلامی در شش بعد اساسی با روان شناسی موجود تفاوت بنیادین دارد: الف) موضوع، ب) عوامل و فرایندهای تغییر روان شناختی ج) گستره د) هدف ه ) مسأئل و) و روش بررسی.
ارتباط استرس ادراک شده با صفات شخصیتی کارکنان فوریت پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکنان فوریت پزشکی در محیطی پرتنش به مراقبت از مصدومین بدحال می پردازند. مشخص نیست در این کارکنان چه صفات شخصیتی با درک استرس کمتری ارتباط دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی صفات کارکنانی است که در روبه رویی با شرایط تنش زا، عملکرد شغلی بالایی نشان می دهند.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-مقطعی از فروردین تا شهریور 1394 بر روی کارکنان فوریت پزشکی استان خراسان رضوی به روش همبستگی و به شکل میدانی انجام گرفت. تعداد 190 نفر مرد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه ی شخصیت نئو-فرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس استرس ادراک شده ی کوهن بودند. داده ها با شاخص های توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) و با کمک نرم افزار SPSSنسخه ی 16 تحلیل شدند.
یافته ها: از بین صفات شخصیتی، رگه ی شخصیتی روان رنجوری، همبستگی معنی دار مثبت اما برون گرایی و توافق و باوجدان بودن، همبستگی معنی دار منفی با استرس ادراک شده دارند (001/0P<). هم چنین روان رنجوری، گشودگی نسبت به تجربه، توافق و باوجدان بودن 5/59 درصد تغییرات در استرس ادراک شده را تبیین کردند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آن دسته ازکارکنان فوریت پزشکی که سطح بالاتری از رگه های شخصیتی مرتبط با ثبات هیجانی، تمایل به یاری رساندن، تلاش برای موفقیت و احساس مسئولیت دارند، می توانند در روبه رویی با شرایط تنش زا و بحرانی، استرس ادراک شده ی کمتر و کارآمدی بیشتری داشته باشند.
بررسی فرهنگ یادگیری با رویکرد تبادل دانش در بین اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: تسهیم اثربخش دانش، نیازمند بافت و بستر مناسب فرهنگی است. افراد به عنوان یک سازمان فردی برای یادگیرنده شدن، لازم است پس از شناسایی و خلق اطلاعات، برای کاربرد عملی اطلاعات و نهادینه کردن دانش به تسهیم و تبادل دانش بپردازند و اگر این فرهنگ در افراد نهادینه نشود نمی توانند در جریان رقابت و در عصر جهانی شدن و انفجار دانش موفق باشند. روش بررسی: این پژوهش پیمایشی بوده و نتایج حاصل به صورت توصیفی – تحلیلی ارائه شده است. نمونه آماری ۱۰۰ نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی بیرجند می باشند که به صورت تصادفی انتخاب شدند، ابزار سنجش اطلاعات پرسشنامه 20 سؤالی با ضریب پایایی 0/89 و روایی (93/.CVI=) بود. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار Spss و آزمون T و ضریب همبستگی آنوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
طراحی و ساخت ابزار میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، به پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی جواب دادند. داده های به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحله ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکه های اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکه ها در دانش آموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.
رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران زن آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف تعیین رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش همه دبیران زن آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بوده که از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، تعهد سازمانی آلن و مایر و فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و داده ها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان مؤلفه های ناگویی هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت وجود دارد، یعنی با افزایش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و با کاهش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد. میان تعهد سازمانی و خرده مقیاسهای آن با فرسودگی شغلی رابطه منفی وجود دارد، یعنی با افزایش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد و با کاهش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی توان پیش بینی فرسودگی شغلی را دارند. براساس نتایج پژوهش ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی از عوامل پیش بینی کننده فرسودگی شغلی هستند، بنابراین توصیه می شود در پیشگیری و کاه ش فرسودگی شغلی، این عوام ل به دقت م ورد توجه قرار گیرند. همچن ین می توان با تدابیر مناسب به سلامت محیط شغلی و کاهش فرسودگی شغلی دبیران کمک کرد.
پیش بینی میزان رضایت شغلی بر اساس مولفه های هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی اساتید دانشگاه پیام نور زاهدان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی میزان رضایت شغلی بر اساس مولفه های هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی اساتید دانشگاه پیام نور است. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاه پیام نور زاهدان در سال تحصیلی 94- 95 به تعداد 880 نفر و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 269 نفر می باشد. که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. دراین پژوهش ابزارگردآوری داده ها، سه پرسشنامه هوش هیجانی شوت (1998)، فرهنگ سازمانی هافستید (1388) و رضایت شغلی دانت (1966) بود. تحلیل استنباطی داده ها نشان می دهد که از بین مولفه های هوش هیجانی، ارزیابی و بیان هیجان و بهره برداری از هیجان با رضایت شغلی همبستگی مثبت ومعناداری وجوددارد. همچنین مولفه تنظیم هیجان بیشترین پیش بینی را از رضایت شغلی اساتید داشته است. بین فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی همبستگی مثبت و معناداری در سطح01/0p≤ وجود دارد (فقط بین جمع گرایی- فردگرایی باعامل رضایت از همکاران همبستگی وجود ندارد). همچنین مردگرایی- زن گرایی بیشترین پیش بینی را از رضایت شغلی اساتید دانشگاه داشته است. بین هوش هیجانی وفرهنگ سازمانی همبستگی مثبت ومعناداری در سطح01/0p≤ وجوددارد.
توانایی پیش بینی ترجیحات تعامل بر اساس سبک های یادگیری دانشجویان دوره های آموزش مبتنی بر وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی امکان پیش بینی ترجیحات تعامل با سبک های یادگیری دانشجویان دوره های آموزش مبتنی بر وب است. بدین منظور، 120 نفر از دانشجویان مجازی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس سبک یادگیری گراشا و ریچمن و مقیاس ترجیحات تعامل پاسخ دادند. یافته های بدست آمده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج پس از تحلیل داده ها نشان داد که سبک مستقل، مشارکتی و وابسته به ترتیب بیشترین پیش بینی کننده تعامل یادگیرنده با رابط کاربر است. سبک مشارکتی و مستقل، بیشترین پیش بینی کننده تعامل یادگیرنده با محتوا به دست آمد. همچنین سبک تشریک مساعی و مشارکتی بیشترین پیش بینی کننده تعامل یادگیرنده با مربی و در نهایت سبک مشارکتی بیشترین پیش بینی کننده تعامل یادگیرنده با یادگیرنده مشخص شد. بر اساس یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که بین برخی سبک های یادگیری و ابعاد تعامل رابطه معنادار و مثبت وجود داد و قدرت پیش بینی کنندگی سبک های یادگیری برای ابعاد تعامل متفاوت است. این یافته ها به طراحان دوره های آموزش مبتنی بر وب جهت تدارک فرصت های مناسب برای برقراری تعامل یادگیرندگان با سبک های متفاوت یادگیری به منظور دستیابی آن ها به یادگیری و موفقیت کمک می نماید.
برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر رویکرد آموزش مادام العمر- رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی بهچارچوب برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر رویکرد آموزش مادام العمر می باشد. این پژوهش،کیفی و روش آن مطالعه موردی چندگانه کیفی می باشد. رویکرد تحلیلی در تدوین چارچوب بر اساس رویکرد بافت نگاریاست. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق شامل 8 نفر از اعضای هیات علمی گروه های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و دامپروری، فنی و مهندسی و هنر و معماری دانشگاه شیراز بود که حداقل یکبار به عنوان عضو شورای برنامه ریزی درسی دانشگاه شرکت داشته اند و 5 نفر دیگر از صاحبنظران حوزه برنامه درسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع \#معیار\# انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون (پایه، سازمان دهنده و معنای فراگیر) با استفاده از نرم افزار N-Vivo استفاده شد. نتایج، بیانگر وجود 112 مضمون پایه، نه مضمون سازمان دهنده سطح اول بر اساس عناصر نه گانه برنامه درسی کلاین(هدف، محتوا، فعالیت یادگیرنده، منابع و مواد کمک آموزشی، راهبردهای یاددهی- یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروه بندی فراگیران و ارزشیابی) و 18 مضمون سازمان دهنده سطح دو بود. در پایان شبکه مضامین برنامه درسی مادام العمر در نظام آموزش عالی طراحی و اعتباریابی آن از طریق تکنیک های اعتبار پذیری و اعتماد پذیری با استفاده از همسوسازی داده ها انجام شد.
بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان کم توا ن ذهنی آموزش پذیر 14- 8 ساله شهرستان دزفول در سال تحصیلی 94-1393 است. روش پژوهش، شبه تجربی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی سوده به تعداد 70 نفر بود. نمونه پژوهش، 40 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر با طیف بهره هوشی 60 الی 74 بود که به صورت تصادفی ساده، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ریون رنگی کودکان، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و پرسش نامه سازگاری اجتماعی کودکان بود. پایایی آزمون های رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0/75 و 0/77 به دست آمد. گروه آزمایش 22 جلسه مداخله گروهی (تماشای داستان های الکترونیکی با انیمیشن) دریافت کرده و در مقابل، گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس مانکوا انجام شد. مقایسه نتایج آزمودنی ها در پس آزمون، نشان داد که میانگین رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش معنی داری یافته بود. بنابراین، نتیجه گرفته می شود که انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر مثبتی دارند.
اعتیاد به اینترنت: اختلالی نو در نسخه ی آتی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت که به عنوان نوعی وابستگی رفتاری و با ناتوانی در کنترل تکانه های مرتبط با استفاده از اینترنت، شناخته می شود، اگرچه در سال 1996 و چه بسا پیش از آن، توصیف شده بود، تا زمان انتشار نسخه ی پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 2013، یک اختلال دارای ملاک های تشخیصی رسمی، نبود. جایدهی اعتیاد به اینترنت در بخش سوم DSM 5 -البته با عنوان اختلال بازی اینترنتی که فقط به یکی از رفتارهای اعتیادی مربوط به اینترنت اشاره دارد- نشان دهنده ی عدم اطمینان از اختلال اعتیادی نامیدن استفاده ی افراطی و مشکل ساز از اینترنت است. با توجه به این نکته، مهم ترین هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-مروری، انجام شده است، تجمیع نتایج پژوهش های معتبر اخیر با موضوع اعتیاد به اینترنت و بررسی احتمال و ضرورت جایدهی این اختلال در بخش اختلالات اعتیاد و مصرف مواد نسخه ی آتی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، بود. با توجه به یافته های پژوهش در خصوص شباهت های اختلال اعتیاد به اینترنت با وابستگی های جسمی و روانی به مواد مخدر و سایر رفتارهای اعتیادی و هم چنین رابطه ی آن با اختلالات روان شناختی دیگر، ویژگی های ناسازگار شخصیتی و رخدادهای محیطی استرسی، به نظر می رسد که این اختلال در بخش اختلالات اعتیادی ویراست یا نسخه ی جدید DSM، به رسمیت شناخته خواهد شد.