فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. از میان دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با نقص ویژه یادگیری ریاضی شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و پس از همتاسازی با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه ای 50 تا 60 دقیقه ای برنامه آموزش نرم افزار توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ (نسخه 2018) را به شیوه انفرادی دریافت کردند در حالی که به گروه گواه این برنامه آموزشی ارائه نشد. به منظور سنجش مهارت ها کلامی دانش آموزان از آزمون رشد زبان (TOLD) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از راه آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه بیست و چهارم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه ای باعث شد که توانایی آزمودنی های گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه گواه، در اکثریت مهارت های کلامی از جمله واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایزگذاری کلمه و تحلیل واجی افزایش پیدا کرد (05/0>p)، ولی بین توانایی تولید کلمه گروه های آزمایش و گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه ای بر رشد مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب استفاده شود.
تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی بر کیفیت روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی در نوجوانان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
149 - 178
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در نوجوانان است که موجب اختلالات شدید جسمانی و روانی می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی بر کیفیت روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی در نوجوانان با اختلال اضطراب جدایی انجام شد. این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه دوم دارای اختلال اضطراب جدایی شهرستان خلخال در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. از این میان تعداد 30 دانش آموز دارای اختلال اضطراب جدایی بر اساس پرسشنامه اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و مصاحبه بالینی ساختار یافته و سایر ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت برنامه روان درمانی پویشی کوتاه مدت دوانلویی قرار گرفتند. برای هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون از پرسشنامه های روابط موضوعی بل (1995) و مکانیسم های دفاعی آندروز و همکاران (1993) استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت می تواند به طور معناداری موجب بهبود کیفیت روابط موضوعی و کاهش مکانیسم های دفاعی ناسازگار در نوجوانان شود. بر این اساس استفاده از روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده دوانلویی می تواند به دانش آموزان دارای اختلال اضطراب جدایی در کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش کیفیت روابط کمک کند.
اثر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال یادگیری اجرا شد. پژوهش: این پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. سی و شش نفر از کودکان دختر با اختلال یادگیری به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه که شامل دو گروه تمرین (گروه حسی حرکتی با رویکرد حس بازی، گروه حسی حرکتی با رویکرد هدفمدار) و یک گروه کنترل بودند، قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، مؤلفه های حافظهکاری و برنامه ریزی و حل مسئله به ترتیب توسط آزمون های ان بک و برج لندن سنجیده شدند. سپس، گروه های تمرین به صورت دو جلسه شصت دقیقه ای در هفته، در بازه زمانی هشت هفته در تمرینات شرکت کردند. در این مدت، گروه کنترل آموزش های عادی و روتین خود را دریافت کردند. در مرحله پس آزمون، متغیرهای وابسته مجدداً اندازه گیری شدند. جهت تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس مرکب استفاده شد. یافته ها: تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی موجب بهبود مؤلفه حافظهکاری در گروه حس بازی نسبت به گروه کنترل و بهبود مؤلفه برنامه ریزی و حل مسئله در گروه حس بازی نسبت به گروه های هدفمدار و کنترل شد(05/0>p). نتیجه گیری: تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی می تواند به عنوان یک مداخله بر بهبود کارکردهای اجرایی این گروه کودکان اثرگذار باشد.
اثربخشی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر درگیری تحصیلی و هنجار گریزی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
1 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر درگیری تحصیلی و هنجار گریزی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص ریاضی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلالات یادگیری خاص ریاضی در مقطع تحصیلی سوم و چهارم دبستان در شهر اصفهان سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان آن ها 30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و درنهایت به صورت تصادفی دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) تقسیم شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه هنجار گریزی تحصیلی کلارک و همکاران (2015) و پرسش نامه درگیری تحصیلی ریوه (2013) را برای پیش آزمون تکمیل کردند. در ادامه برای گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه و هر جلسه 45 تا 60 دقیقه به صورت حضوری بسته آموزشی موردنظر، اجرا شد. درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. در پایان دو گروه آزمایش و گواه، پرسش نامه هنجار گریزی تحصیلی و پرسش نامه هنجار گریزی تحصیلی را به عنوان پس آزمون تکمیل نمودند. درنهایت داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای به طور معنی داری منجر به بهبود درگیری تحصیلی و هنجار گریزی تحصیلی شده است (001/0>p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای در افزایش درگیری تحصیلی و کاهش هنجار گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مؤثر بوده و ماندگاری آن بعد از دو ماه پابرجا مانده است.
مروری بر کتاب سنجی های انجام شده: نارساخوانی و بازی آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
65 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به دنبال ارائه یک چشم انداز کلی از مقالات مروری کتاب سنجی در زمینه نارساخوانی با بازی آموزی بود. به همین سبب مروری بر مرورهای مرتبط در زمینه نارساخوانی و بازی آموزی داشته است. در این مطالعه 31 مقاله مروری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند که از نکات پیشنهادشده توسط بلاک و فیش برای تجزیه وتحلیل کتاب سنجی جهت ارزیابی ساختار و توسعه موضوعی و نشان دادن جهت های تحقیقاتی آینده در حوزه نارساخوانی و بازی پیروی و تحلیل انجام شد. جنبه های مختلف تحقیق نارساخوانی با روش کتاب سنجی ازجمله شناسایی مقالات پراستناد، دانشگاه ها و کشورهای پیشرو همچنین تکامل موضوع و روند این حوزه شناسایی شد. نتایج این تحلیل نشان داد که بازی آموزی در مطالعات مرتبط با نارساخوانی به خوبی توسعه پیداکرده و متداول ترین کلمات کلیدی در آنان پس از نارساخوانی، اختلالات یادگیری و اسید امگا 3، مداخله مبتنی بر بازی، بازی های جدی و آگاهی واج شناختی بود.
Emotion Socialization and Grit as Determinants of Academic Self-Concept in Children with Hearing Impairments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۴ (۲۰۲۴) : Serial Number ۸
37-44
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the predictors of academic self-concept in children with hearing impairments, focusing on the roles of emotion socialization and grit. Understanding these relationships can inform interventions to support the academic success and well-being of these children. The study employed a cross-sectional design with a sample of 271 children with hearing impairments, selected based on the Morgan and Krejcie table. Participants were assessed using the Self-Description Questionnaire I for academic self-concept, the Coping with Children's Negative Emotions Scale for emotion socialization, and the Grit Scale. Data were analyzed using Pearson correlation to examine bivariate relationships and linear regression to evaluate the predictive power of emotion socialization and grit on academic self-concept, using SPSS-27. Descriptive statistics indicated moderately high levels of academic self-concept (M = 3.45, SD = 0.58), emotion socialization (M = 4.12, SD = 0.73), and grit (M = 3.89, SD = 0.65). Pearson correlation showed significant positive relationships between academic self-concept and both emotion socialization (r = 0.45, p < 0.001) and grit (r = 0.52, p < 0.001). The regression model was significant (F(2, 268) = 76.45, p < 0.001), explaining 36% of the variance in academic self-concept (R² = 0.36). Emotion socialization (B = 0.35, p < 0.001) and grit (B = 0.45, p < 0.001) were significant predictors of academic self-concept. The study found that both emotion socialization and grit are significant predictors of academic self-concept in children with hearing impairments. These findings suggest that interventions aimed at improving emotion socialization practices and fostering grit could enhance the academic self-concept of these children, supporting their academic success and overall well-being.
مرور نظام مند برنامه ی آموزش والدین هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 41
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم اختلالی تحولی است که تأثیر قابل توجهی بر مهارت های ارتباطی می گذارد. ازآنجاکه داشتن مهارت های ارتباطی برای رشد سایر مهارت ها ضروری است، به کارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارت های ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری به نظر می رسد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزش والدگری هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود که به روش مروری نظام مند انجام شد. بر این اساس، با جستجوی کلیدواژه های اختلال طیف اتیسم، مهارت های ارتباطی، مداخلات زودهنگام، برنامه والدین هانن، در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و خارجی شامل ساینس دایرکت، سیج پاب، پایگاه اطلاع رسانی اریک، کتابخانه آنلاین ویلی، اسپرینگر، مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی (پابمد)، مرکز اطلاعات جهانی پروکوست، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی، مگ ایران و ایران داک، کلیه مقالات و پایان نامه های در بازه ی زمانی 1990 تا 2022 بررسی شد. ازاین رو، با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش، نتایج 13 مقاله و پایان نامه استخراج و موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش ها نشان داد که برنامه والدین هانن می تواند با تکیه بر استراتژی های آموزشی در محیط طبیعی و تعامل مؤثر والد با کودک، موجب اکتساب طبیعی مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اتیسم شود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه به عنوان مداخله ای زودهنگام آموزش والدین جهت کار با کودک با اختلال طیف اتیسم مورداستفاده قرار گیرد. بااین وجود، به علت محدودیت های پژوهشی که تعمیم پذیری نتایج را به خطر می اندازد، اثربخشی آن نیازمند بررسی های دقیق تری است.
اثربخشی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی و اثربخشی آن بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها در طبقه تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 5 تا 7 ساله در مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آن ها، نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی گمارش شد. در مرحله بعد دو آزمونِ مهارت های پایه ریاضی (کهن صدق، 1376) و خرده آزمون حافظه فعال دیداری-فضایی (حافظه مازها و یادآوری مکعب) از مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (ارجمندنیا، 1388) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی در حیطه های اعداد و عملیات، اندازه گیری، محاسبات اولیه و هندسه و همچنین حافظه فعال دیداری-فضایی اثرگذار است. بر این اساس می توان گفت برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی به دلیل تکیه بر تجربیات مستقیمِ بدنی و حرکتی، سیستم عصبی، حسی، حرکتی و شناختی را هم زمان درگیر می کند.
Promoting Lifelong Learning for Adults with Special Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lifelong learning is a critical aspect of personal and professional development, and its importance is magnified for adults with special needs. Ensuring that these individuals have access to inclusive and supportive educational opportunities is essential for their empowerment and integration into society. This letter aims to highlight the significance of promoting lifelong learning for adults with special needs and discusses various strategies and programs that have proven effective in enhancing their educational experiences and overall quality of life. Promoting lifelong learning for adults with special needs is a multifaceted endeavor that requires the collaboration of educators, policymakers, community organizations, and the learners themselves. By adopting inclusive policies, leveraging technological advancements, and fostering community support, we can create an educational environment that empowers individuals with special needs to achieve their full potential. The success of programs like Enabled Baristas and the implementation of resource classrooms demonstrate the transformative impact of inclusive education and underscore the importance of continued efforts to support lifelong learning for all.
مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان بهنجار و با اختلال نافرمانی مقابله ای مقطع ابتدایی شهرستان مینودشت در سال تحصیلی 98 - 1397 بود. کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و کودکان بهنجار با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان هومرسون و همکاران، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس و پرسشنامه پردازش اطلاعات اسکوونبرگ و اسکیلدر بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین ارزیابی مجدد کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود و میانگین سرکوبی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود. در سبک های تصمیم گیری اجتنابی، وابسته و آنی میانگین کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود و در سبک های شهودی و منطقی میانگین کودکان بهنجار بالاتر بود. میانگین مؤلفه های پردازش شناختی شامل خواندن انتقادی، بافت اولیه و ساختار کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود. نتایج: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ماهیت اختلال کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای موجب می شود که آنها در تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی از همتایان بهنجار خود ضعیف تر عمل کنند.
برنامه آموزشی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با آسیب بینایی علاوه بر آموزش در برنامه درسی اصلی مورد نیاز برای همه دانش آموزان باید آموزش های مؤثر و تخصصی در زمینه های منحصربه فردی که به آن برنامه درسی ویژه گفته می شود را نیز دریافت کنند. هدف از پژوهش حاضر مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه ی برنامه درسی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود. مواد و روش ها: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با برنامه آموزش ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود که در سال های 2010 تا 2023 میلادی و برگرفته از پایگاهای اطلاعاتی ، Eric، Ebsco، Google Scholar،Scopus Science Direct، PubMed با کلید واژه های مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی صورت گرفت. نحوه جستجو به این شکل بود که کلیدواژه های مذکور به زبان فارسی و انگلیسی مورد جستجو قرار گرفتند. در جستجوی اولیه، 105 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 23 مقاله که عنوان آنها مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، در 9 حوزه برنامه درسی آموزش ویژه، مهارت ها باید به گونه ای آموزش داده شوند که با زندگی واقعی این دانش آموزان همسو باشند و این دانش آموزان از طریق آموزش منظم و متوالی توسط یک مربی می توانند به این 9 حوزه دست یابند.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر نقص توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
169 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر میزان نقص توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلا به نقص توجه بیش فعالی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی در شهر تبریز، در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه آماری شامل 30 دانش آموز مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی بود که به وسیله معرفی مشاور مدرسه و ارزیابی با پرسشنامه علائم مرضی کودکان- ویرایش چهارم (CSI-4) شناسایی شدند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با نسخه نرم افزاری آزمون واژه- رنگ استروپ (SCWT) و نسخه نرم افزاری آزمون برو- نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، 60 دقیقه ای یک روز در هفته، بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی گروهی را دریافت کردند. داده های حاصل از پژوهش از طریق تجزیه وتحلیل کوواریانس چندمتغیره موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد، در متغیر نقص توجه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود داشت؛ اما در متغیر تکانشگری این تفاوت معنادار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و ارائه مداخلات متمرکز بر ارتقای کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی، می تواند مشکلات نقص توجه این کودکان را بهبود بخشد.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال رفتاری، حاصل تعامل کودک با محیط اطراف وی است که با پیامدهایی چون تضاد با جامعه، نارضایتی، ناشادی فردی و شکست در مدرسه همراه است. هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال رفتاری شهر الشتر در سال تحصیلی 1403 - 1402 . از میان جامعه آماری تعداد 28 دانش آموز با اختلال رفتاری براساس نظر مشاوران و معلمان دانش آموزان به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه از میان نمونه انتخاب شده به شیوه نمونه گیری تصادفی، تعداد 14 دانش آموز در گروه آزمایشیی و 14 دانش آموز در گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت مداخه آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مقیاس کنترل عواطف و پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر ۷ فرم B )معلم( استفاده شد. یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره ) MANCOVA ( تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف آزمودنی های پژوهش تأثیر معناداری داشته است ) ۰۵ / p>۰ (. به عبارت دیگر؛ آزمودنی های گروه آزمایشی در نتیجه دریافت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی از کنترل پرخاشگری و عواطف بالاتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی، رویکردی مفید و سازنده در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان با اختلال رفتاری است.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر حل مسئله دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف:دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی اغلب مشکلات عمده را در مهارت های حل مسئله نشان می دهند که پیامد های جدی برای عملکرد تحصیلی و اجتماعی آن ها دارد. لذا تلاش های رو به رشدی برای بهبود این مهارت صورت گرفته است و پژوهش حاضر نیز با هدف اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر حل مسئله دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر تهران بودند و نمونه پژوهش حاضر از بین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره آوای رهایی و کسری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، آزمودنی های گروه آزمایشی برنامه آموزش هوش هیجانی را به مدت 10 جلسه دریافت کردند و آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تمامی آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: پس از برگزاری جلسات آموزش هوش هیجانی، افزایش معناداری در نمره حل مسئله دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی مشاهده شد.نتیجه گیری: برنامه آموزش هوش هیجانی مداخله ای موثر برای بهبود مهارت حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی است.
Parenting Strategies for Children with Developmental Delays: A Qualitative Study on Single Parents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۱ (۲۰۲۴) : Serial Number ۵
21-28
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the parenting strategies, support systems, and coping mechanisms employed by single parents of children with developmental delays. A qualitative research design was adopted, involving semi-structured interviews with 23 single parents of children aged 2 to 12 years with diagnosed developmental delays. Participants were recruited through local support groups, online forums, and pediatric clinics. The data collection continued until theoretical saturation was achieved. Thematic analysis, following Braun and Clarke's framework, was used to identify key themes and subthemes within the data. The study identified three main themes: parenting strategies, support systems, and coping mechanisms. Key parenting strategies included routine establishment, positive reinforcement, adaptive techniques, communication strategies, and behavior management. Support systems encompassed family support, professional support, community resources, and financial assistance. Coping mechanisms highlighted were emotional resilience, social networks, personal time management, seeking knowledge, advocacy and empowerment, spirituality, and adaptability. Participants emphasized the importance of structured routines and positive reinforcement in managing their children's needs, while family and professional support were crucial in alleviating caregiving burdens. Effective coping mechanisms were essential for managing stress and maintaining well-being. Single parents of children with developmental delays employ a variety of effective strategies and support systems to navigate their unique challenges. Emotional resilience and social support networks play a critical role in their ability to cope with the demands of caregiving. These findings underscore the need for tailored interventions and resources to support single-parent families, highlighting the importance of flexible services, community resources, and advocacy efforts. Further research should focus on larger, more diverse samples and explore the impact of technological tools in supporting these parents.
The Future of Neurodiversity in the Workplace: Opportunities and Challenges(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Neurodiversity, a concept that embraces variations in human brain function and cognitive processes, is increasingly recognized as a valuable aspect of workforce diversity. Embracing neurodiversity in the workplace can lead to numerous benefits, including enhanced creativity, innovation, and problem-solving capabilities. However, integrating neurodivergent individuals into the workplace also presents several challenges that need to be addressed through thoughtful policies and practices. This letter explores the opportunities and challenges associated with promoting neurodiversity in the workplace and highlights strategies to foster an inclusive environment for all employees. Promoting neurodiversity in the workplace presents both significant opportunities and challenges. By embracing the unique strengths of neurodivergent individuals, organizations can foster innovation, gain a competitive advantage, and create a more inclusive and dynamic work environment. However, achieving these benefits requires addressing the challenges of workplace accommodations, social barriers, and the balance between disclosure and privacy. Through inclusive hiring practices, continuous training, effective leadership, technological support, and strong community networks, organizations can successfully integrate neurodiversity and unlock its full potential.
مدل فراگیرسازی ورزش آموزشی افراد با ناتوانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش فرا گیر به صورت آموزش و پرورشی که مبتنی بر اصول پذیرش و فرا گیری همه افراد باشد، تعریف می شود. ا ین پژو هش با هدف ارائه مدلی برای فرا گیرسازی ورزش آموز شی ا فراد با ناتوا نی در ا یران ان جام شد. روش: روش آمیخته ) کیفی و کمّّی( به صورت ا کتشافی متوالی برای اجرای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان و خبرگان ورزش افراد با ناتوانی بودند و مصاحبه ها تا حصول اشباع نظری در بخش کیفی، 16 نفر و در بخش کمّّی نیز 10 نفر مورد استفاده قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها در بخش های کیفی و کمّّی، به ترتیب از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه تدوین شده مبتنی بر روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی) )AHP استفاده شد. یافته ها: تعداد 602 کُُد باز به دست آمد که بعد از ادغام کُُد های تکراری، 182 کُُد باز منحصر به فرد به عنوان گویه های مؤثر بر فرا گیرسازی ورزش آموزشی افراد با ناتوانی و به ترتیب 6، 14 و 5 کُُد محوری نهایی در 3 سطح خُُرد، میانی و کلان گردآوری شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و بعد از شناسایی عوامل مؤثر بر فرا گیرسازی ورزش آموزشی افراد با ناتوانی، نقش معلم و فرد با ناتوانی در بخش عوامل خُُرد، نقش مدیریت ورزش و مالی سازمان و مرکز ورزش در بخش عوامل میانی و نقش اقتصاد کلان کشور و جامعه در بخش عوامل کلان از اهمیت بالاتری برخوردار بودند.
مقایسه تأثیر روش های بازی درمانی شناختی-رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بر توجه انتخابی و حافظه فعال کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش های بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بر توجه انتخابی و حافظه کاری کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی انجام شد. دیرآموزان آن دسته از دانش آموزانی به شمار می آیند که نسبت به همسالان خود توانایی شناختی کمتری دارند و می توانند با کمک های تحصیلی مناسب به سطوح تحصیلی خوبی برسند. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دیرآموز دوره اول ابتدایی شهرستان هندیجان در سال تحصیلی 1402-1403 است. نمونه آماری این پژوهش شامل 45 نفر از دانش آموزان دیرآموز پسر دوره اول ابتدایی است که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (15) قرار گرفتند. گروه های آزمایش در 16 جلسه تحت بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت قرار گرفتند و گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، ماتریس پیشرونده ریون رنگی، آزمون حافظه کاری وکسلر، آزمون توجه انتخابی، مداخله های بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بر حافظه کاری و توجه انتخابی در کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی تأثیر مثبت و معنی داری دارد (001/0 P <). همچنین، نتایج مقایسه دو روش مداخله نشان داد که میزان تأثیر آنها بر حافظه کاری و توجه انتخابی تفاوت معنی داری ندارد (05/0 P >). نتیجه گیری: بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت باعث بهبود حافظه کاری و توجه انتخابی کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی شد. پیشنهاد می شود که این روش ها برای سایر کودکان نیز استفاده شود.
اثربخشی درمان با اسب بر مهارت های ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان با اسب بر نشانگ ان کودکان طیف اوتیسم بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کودکان درخودمانده ای می باشد که در مراکز توانبخشی شهر تبریز در سال تحصیلی -٩٨ ٩٧ بعنوان اوتیسم تشخیص داده شده بودند. بدین منظور با به کارگیری روش نیمه آزمایشی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، تعداد ٢٠ کودک در ٢ گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند؛ این ٢ گروه شامل کودکانی بودند که باتوجه به پرسشنامه ی گیلیام، دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده بودند؛ گروه آزمایش اول به کمک اسب آموزش داده شدند و گروه کنترل تحت هیچ آموزشی، قرار نگرفتند. در نهایت داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA )تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از اسب در بهبود مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال درخودماندگی موثر نیست. کاربرد اسب با اندازه اثر ٠/٣٧ میزان مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال درخودماندگی را افزایش میدهد. روش استفاده از اسب با اندازه اثر ٠/٣٨ بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال درخودماندگی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اتیستیک اغلب تعاملات با اشیاء را بر تعاملات با افراد ترجیح داده و به حضور مخلوقات زنده غیر انسانی پاسخ مثبت نشان می دهند بنابراین تاثیرات مثبت این روش درمانی بر کودکان طیف اوتیسم قابل تبیین است.
اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی و نشخوار فکری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: داشتن کودک کم توان ذهنی بر جنبه های مختلف زندگی والدین بویژه مادران تأثیر می گذارد. این مادران به دلیل متحمل شدن عوامل استرس زای فراوان، مستعد مخاطرات روان شناختی مختلفی هستند. وجود نشخوار فکری و استفاده از سبک های دفاعی رشدنایافته، اهمیت مداخلات درمانی کارآمد را آشکار می سازد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی و نشخوار فکری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود جامعه آماری پژوهش تمامی مادران 30 تا 45 سال دارای فرزند کم توان ذهنی شهریار تهران بود که در سال 1401 به مرکز توان بخشی تپش مراجعه کرده بودند. حجم نمونه این پژوهش شامل 30 مادر دارای کودک کم توان ذهنی بود که براساس معیارهای موردنظر مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس در مرکز توان بخشی تپش شهریار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مکانیسم های دفاعی آندروز و همکاران ) ۱۹۹۳ ( و پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما ) 199 1 ( استفاده شد. برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی، جلسه های درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در 16 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره )مانکووا( و با نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی مداخله درمان روان پویشی کوتاه مدت بر سبک دفاعی رشدیافته ) 43 / 0=اتا و 001 / p=0 (، سبک دفاعی رشدنایافته ) 18 / 0=اتا و 040 / p=0 (، مؤلفه تفکر بی حاصل ) 22 / 0=اتا و 022 / p=0 ( و مؤلفه نشخوار افسرده وار ) 18 / 0=اتا و 037 / p=0 ( تأیید شد. نتیجه گیری: بنابراین می توان از این درمان در راستای بهبود نشخوار فکری و سبک های دفاعی رشدنایافته مادران دارای فرزند کم توان ذهنی استفاده کرد.