فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
۱۱۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی با روش چندرسانه ای آموزشی بر رفتارسازشی دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان کم توان ذهنی پایه هشتم دوره متوسطه اول شهر تهران بود که 40 نفر از آنها انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با استفاده از نرم افزار آموزشی چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند ولی به گروه گواه آموزشی ارائه نشد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس رفتار سازشی وایلند و برنامه چندرسانه ای آموزشی محقق ساخته بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین رفتار سازشی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود (001/0 >P). همچنین نمرات رفتار سازشی گروه آزمایش در مهارت های ارتباطی، مهارت اجتماعی و مهارت زندگی معنادار بود (001/0 >P) ولی در مهارت حرکتی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتیجه اینکه برنامه آموزش مهارت های اجتماعی به روش چندرسانه ای باعث بهبود رفتار سازشی، مهارت ارتباطی، مهارت اجتماعی و مهارت زندگی دانش آموزان کم توان ذهنی شد. بنابراین برنامه ریزی برای ارائه آموزش به کمک چندرسانه ای به این دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارد.
مقایسه اثربخشی مداخله های خودتنظیمی رفتار توجهی با خودتنظیمی رفتار انگیزشی بر کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از اختلال های شایع دوران کودکی، اختلال بیش فعالی- نارسایی توجه است که می تواند ناشی از کمبود خودتنظیمی باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله های خودتنظیمی رفتار توجهی با خودتنظیمی رفتار انگیزشی بر کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره و روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کرده و تحت درمان دارویی ریتالین قرار داشتند. نخست به وسیله سیاهه علایم مرضی کودکان (CSI-4) غربالگری شدند. سپس 45 نفر از دانش آموزانی که بیش ترین تراز ADHD را داشتند، به تصادف انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به طور تصادفی جایگزین شدند. داده های به دست آمده نیز با روش تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معناداری را در پس آزمون داشته اند (001/0p<). علاوه بر این نتایج نشان داد که بین میانگین ADHD گروه مداخله های خودتنظیمی رفتار توجهی با میانگین ADHD گروه خودتنظیمی رفتار انگیزشی تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر تأثیر دو روش درمانی در کاهش نارسایی توجه و بیش فعالی یکسان است (01/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت آموزش فرایندهای خودتنظیمی رفتار انگیزشی و رفتار توجهی می توانند بر کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در این کودکان کمک قابل توجهی کنند(01/0p<).
تجربه های زیسته دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه از بافت تحصیلی: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه های زیسته دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه از بافت تحصیلی آنان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ویژه در تبریز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند آزمودنی ها انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از 14 دانش آموز دارای ملاک های ورود به پژوهش گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد که در آن 3 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از داده ها استخراج شد. یافته ها: براساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی این پژوهش عبارت هستند از پاسخ های هیجانی (استرس، تنش، خشم، احساس حقارت، احساس تنهایی، خستگی هیجانی، نگرانی و خودسرزنشگری)، پاسخ های روانی تحصیلی (استقلال نداشتن در انجام تکالیف، بی ارزش جلوه دادن درس و تحصیل، پنهان کاری تحصیلی، پرخاشگری، درماندگی آموخته، ترس از امتحان، عزت نفس پایین و اعتماد به نفس پایین) و پاسخ های اجتماعی (خجالت کشیدن، احساس طرد شدن از جانب همسالان و معلمان و انزوا). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای پژوهش های بیشتر در حوزه مداخله های مربوط به اختلال یادگیری ویژه خواهد بود زیرا یافته های حاصل، طراحی و ارزیابی اثربخشی روش های درمانی را می طلبد که بتواند ابعاد مختلف مشکلات این گروه از دانش آموزان را پوشش دهد.
نقش همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین در سازگاری اجتماعی نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین در سازگاری اجتماعی نابینایان بود. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، همه افراد نابینای عضو انجمن نابینایان شهرستان ارومیه در سال 1397 بود ) 257 نفر( که همگی به عنوان نمونه ی آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های همدلی عاطفی )دویس، 1983 (، ارتباط خانوادگی )کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002 (، مهارت های ارتباطی )بارتون، 1990 ( و سازگاری اجتماعی )سینها و سینگ، 1993 ( بود. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش نمرات همدلی عاطفی، الگوهای ارتباط گفت وشنود، همنوایی، مهارت های ارتباطی، بازخورد، و گفت و شنود؛ نمره ی سازگاری اجتماعی نابینایان به طور معناداری کاهش می یابد. با توجه به اینکه، در پرسشنامه ی سازگاری اجتماعی، نمره ی بالاتر به معنای سازگاری پایین تر است، پس با افزایش همدلی عاطفی، الگوهای ارتباط گفت وشنود و همنوایی و مهارت های ارتباطی بازخورد، شنود و کلامی میزان سازگاری اجتماعی نابینایان افزایش می یابد. همچنین همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین به طور معناداری توانستند 5/ 40 درصد از تغییرات سازگاری اجتماعی نابینایان را پیش بینی کنند ) 05 / .)P> 0 نتیجه گیری: برای بهبود سازگاری اجتماعی نابینایان می توان میزان همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقا داد.
طراحی معماری عملکردگرایانه مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی کودکان دارای اتیسم و کودکان عادی: معرفی نیازها و ویژگی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه شناسایی و معرفی نیازهای روانشناختی کودکان اتیستیک و کودکان عادی است تا در طراحی معماری مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی با رویکرد عملکردگرایانه، اعمال شود. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. به این منظور نظریه های روانشناسی رشد و منابع اصلی روانشناسی بالینی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دو مرحله جستجو انجام شد: 1) جستجوی کتابخانه ای در میان کتاب ها، مقاله ها، مجله ها و پایان نامه هایی که تا کنون در باره طراحی فضا برای کودکان عادی و کودکان اتیسم انجام گرفته است. 2) جستجوی منظم پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و خارجی. یافته ها:در تحلیل ویژگی های کودکان عادی سه عامل روانشناختی شناسایی شد: مولفه های زیستی، مولفه های روانی و مولفه های اجتماعی. در ذیل این سه عامل، نه خرده مؤلفه یا نیاز سطح دو تعیین شد، مثل: نیاز به امنیت، نیاز به تعلق به محیط، نیاز به تحرک. در ادامه، این خرده مولفه ها با ویژگی های بالینی کودکان اتیستیک ترکیب شدند و فهرست مؤلفه های روانشناختی- معمالی دو گروه احصا شد که در پنج دسته قرار گرفتند: سازماندهی فضایی، آرامش، پیش بینی پذیری فضا، امنیت و بافت مصالح. با تشریح این عوامل، فهرست مختصاتی که باید در طراحی معماری لحاظ شوند بدست آمد. نتیجه گیری: اگر فضا متناسب با نیازها و ویژگی کودکان اتیستیک طراحی شود، اغلب امکانات و فرصت های رشدی بیشتری برای کودکان عادی به ارمغان می آورد و باعث افزایش ضریب امنیت، رفاه و آسایش کودکان عادی می شود. این نکته می تواند مشوق والدین کودکان عادی در استفاده از مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی باشد. البته باید فضاهای جانبی برای آموزش و توانبخشی کودکان اتیستیک تعبیه شود.
فراتحلیل ویژگی های زیستی، شناختی و روانی- اجتماعی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این فراتحلیل، تعیین ویژگی های زیستی، شناختی و روانی- اجتماعی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی در ایران بود. روش پژوهش، فراتحلیل بود. این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر ویژگی های زیستی، شناختی و روانی- اجتماعی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی را مشخص نمود. در مجموع نه پژوهش قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجوی داد ه ها، اسناد علمی دانشگاه ها، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه اطلاعات علمی و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران بودند. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر ویژگی های زیستی، شناختی و روانی- اجتماعی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی بالا بود. بنابراین، به نظر می رسد که برنامه های آموزشی قبل از ازدواج بتواند به عنوان روشی مناسب برای پیشگیری از ازدواج های خویشاوندی مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر، برنامه ریزی برای پیشگیری از آسیب های زیستی، شناختی و روانی- اجتماعی در والدین خویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی اهمیت ویژه ای دارد.
مقایسه کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده و عادی با درنظر گرفتن نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد های اجرایی (بازداری پاسخ – توجه پایدار – حافظه فعال) در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده و کودکان عادی با در نظر گرفتن نقش جنسیت انجام شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی (سنین 8 تا 12 سال) شهر تبریز در سال تحصیلی 97_ 98 بودند. از این جامعه تعداد 100 کودک مبتلا به اختلال رفتاری برونی سازی شده (50 دختر و 50 پسر) و 100 کودک عادی (50 دختر و 50 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان CSI-4 فرم معلم انتخاب شدند. به منظور سنجش کارکرد های اجرایی از آزمون استروپ، آزمون سنجش عملکرد پیوسته و آزمون حافظه کاری وکسلر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد کارکرد های اجرایی بین کودکان مبتلا به اختلال رفتاری برونی سازی شده وکودکان عادی متفاوت می باشد (43/ 62F=، 05/0>p). همچنین کارکرد های اجرایی بین دختران و پسران نیزمتفاوت است (66/4F =، 05/0>p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که کارکرد های اجرایی در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده ضعیف تر از کودکان عادی است. در بازداری پاسخ و توجه پایدار بین گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت، اما در زمینه حافظه فعال، دختران عملکرد بهتری نسبت به پسران داشتند.
روایی تشخیصی نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در کودکان با اختلال کم توانی ذهنی شهرستان اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی روایی تشخیصی WISC-5 در کودکان با اختلال کم توانی ذهنی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از دو روش روایی تشخیصی: نمودار نقاط پراکنش و فاصله اطمینان انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال کم توانی ذهنی در اسلامشهر تشکیل می دهند که 30 نفر با کم توانی ذهنی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. ابزار: ابزار اندازه گیری، نسخه پنجم مقیاس های هوش وکسلر کودکان می باشد. یافته ها: یافته ها نشان داد آزمون های مرتبط با مقیاس های فهم کلامی، دیداری- فضایی، استدلال سیال، حافظه فعال و سرعت پردازش، دارای روایی تشخیصی با روش نمودار پراکنش و روش فاصله اطمینان می باشند. نتیجه گیری: آزمون های مرتبط با تمامی مقیاس ها، می توانند در تشخیص کودکان با اختلال کم توانی ذهنی کارایی مطلوبی را نشان دهند و آنها را از کودکان هنجاری تشخیص دهند.
اثربخشی برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارت های حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارت های حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارت های اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی به عنوان راهکاری مداخله ای و پیشگیرانه برای کودکان کار می تواند مورداستفاده متخصصان و دست اندرکاران این حیطه قرار بگیرد.
رابطه نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک با نقش واسطه ای تعارض زناشویی و کیفیت مراقبت مادرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات درون نمود مشکلاتی هستند که ماهیت درونی دارند و به شکل کناره گیری از تعاملات اجتماعی، اضطراب و افسردگی متجلی می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک با نقش واسطه ای تعارض زناشویی و کیفیت مراقبت مادرانه انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. آزمودنی ها مشتمل بر ۱۴۵ نفر از مادران بودند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های فرم کوتاه افسردگی بک ) 1961 (، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعارضات زناشویی )براتی و ثنایی، 1387 (، مقیاس کیفیت مراقبت مادرانه )قنبری، خداپناهی، مظاهری و لواسانی، 1390 (، سیاهه رفتاری کودک آخنباخ-نسخه والدین )آخنباخ، 1991 ( پاسخ دادند. جهت پردازش داده ها نیز از همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون اثرات میانجی در برنامه ما کرو پریچر و هایز استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک، بین نشانه های افسرده وار مادر و کیفیت مراقبت مادرانه ) 343 / r = -0 و 005 / P > 0 (، بین تعارض زناشویی و مشکلات درون نمود ) 301 / r =0 و P> 0/005 ( و بین کیفیت مراقبت مادرانه و مشکلات درون نمود کودک ) 206 / r = -0 ( و ) 001 / P> 0 (، رابطه وجود دارد. همچنین نتایج مشخص کرد که تعارض زناشویی در رابطه بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک نقش واسطه گرانه دارد ) 0001 / 0( و کیفیت مراقبت مادرانه نیز در رابطه بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک نقش واسطه گرانه ایفا می کند ) 0001 / .)p> 0 نتیجه گیری: آ گاهی و بهره مندی از نتایج این پژوهش کمک شایان توجهی به بهبود درک پژوهشگران و بالینگران از روابط مادر-فرزند و عوامل اثرگذار بر تحول سلامت روانی کودکان می نماید.
تأثیر الگوی آموزشی ترکیبی به صورت برخط در بهبود روان خوانی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ترکیبی به کمک تماس تصویری از طریق پیام رسان جهت بهبود روان خوانی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. از جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی شهرستان مریوان که از سوی مدارس ، در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز مشکلات یادگیری معرفی شده بودند ، (3 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از نسخه چهارم مقیاس وکسلر و آزمون نارساخوانی فلاح چای (1374)، نارساخوان تشخیص داده شدند. آزمودنی ها با روش تک آزمودنی و طرح چند خط پایه با استفاده از افراد مختلف در 30 جلسه مداخله ای 35 دقیقه ای از طریق پیام رسان مورد مداخله قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار و شاخص اندازه اثر استفاده گردید. یافته های پژوهش از طریق مقایسه عملکرد آزمودنی ها در مراحل خط پایه نسبت به مرحله های مداخله و پیگیری نشان داد که استفاده از روش ترکیبی با بهره گیری از آموزش برخط (پیام رسان) در بهبود روان خوانی این دانش آموزان مؤثر می باشد و این تأثیر در طول زمان پایدار است. نتیجه گیری: استفاده هرچه بیشتر از انواع آموزش برخط و فن آوری هایی مثل تلفن همراه و برنامه های کاربردی آن در ارتقای کیفیت درمان انواع اختلال یادگیری ، مؤثر است.
کاستی های پردازش شنوایی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متخصصان و آموزگاران پی برده اند که تنها توانایی شنیدن ییام گفتاری برای گوش دادن، ارتباط، و یادگیری مناسب کافی نیست. یکی از چالشی ترین حیطه ها برای شنوایی شناسان آموزشی کاستی های پردازش شنوایی در کودکان است. کاستی پردازش شنوایی کودکان که در طول بیست سال گذشته در شنوایی شناسی بالینی به رسمیت شناخته شده عبارت است از کاستی در پردازش اطلاعات که مختص بُعد حس شنوایی است. متخصصانی که با دانش آموزان کار می کنند به خوبی از مشکلات پردازش شنوایی و اثرات آموزشی آن آ گاه هستند. آ گاهی وعلاقه مندی روبه رشد اولیا و مربیان از کاستی های پردازش شنوایی کودکان موجب تثبیت ارجاع دانش آموزان به شنوایی شناسان آموزشی شده است. عموماً تا کودک در مدرسه نام نویسی نکند و محیط یادگیری یک به یک خانه با کلاس بزرگ درس با مجموعه ای از عوامل دیداری و شنیداری پرت کننده حواس جایگزین نشود کاستی پردازش شنوایی آشکار نمی شود. کودکان با کاستی های پردازش شنوایی ممکن است به گونه ای رفتار کنند انگار کم شنوایی دارند. دانش آموزان با کاستی پردازش شنوایی علی رغم هوش بهنجار، عموماً برای نگرانی های مربوط به یادگیری، رفتار، یا گفتار و زبان )که جلوی پیشرفت تحصیلی را می گیرند( ارجاع می شوند. بسیاری از آنها به دلیل نا کامی در ارتباط با همتایان و برگزیدن همبازی های خود از گروه کم سن تر تعاملات اجتماعی نامناسبی دارند. به گزارش اغلب والدین این کودکان ترجیح می دهند تنها بازی کنند. با توجه به این که، این اختلال ممکن است موجب مشکلات یادگیری شده و به ویژه بر زبان و سوادآموزی اثر بگذارد و در نتیجه به عملکرد ضعیف در مدرسه بیانجامد در کودکان سن مدرسه بسیار مورد توجه است. بنابراین، مهم است متخصصان با کاستی های پردازش شنوایی مرکزی آشنا باشند. این مقاله مروری دارد به کاستی های پردازش شنوایی در کودکان.
مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی فعال و بازی درمانی بر مهارت اجتماعی و تماس چشمی کودکان پسر مبتلا به اوتیسم سطح2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
۱۲۶-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی فعال و بازی درمانی بر مهارت اجتماعی و تماس چشمی پسران 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم سطح 2 از مراکز توانبخشی شهر تهران انجام شد. روش: میزان تماس چشمی این کودکان با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی و مهارت اجتماعی آنها به وسیله مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS) اندازه گیری شد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده به سه گروه موسیقی درمانی (M)، بازی درمانی (P) و گروه کنترل (C) تقسیم شدند. برای گروه M، 12 جلسه مداخله موسیقی درمانی فعال و برای گروه P به همان تعداد جلسه بازی درمانی انجام شد. برای گروه C فقط جلسه های آموزشی رایج مراکز انجام شد و سپس میزان تماس چشمی و مهارت اجتماعی هر سه گروه دوباره اندازه گیری شد. یافته ها: مقایسه تماس چشمی و مهارت اجتماعی سه گروه پس از انجام مداخله ها، با استفاده از آزمون ANCOVA در نرم افزار SPSS 23 نشان داد که تفاوت معناداری میان نتایج سه گروه هم در تماس چشمی و هم مهارت اجتماعی حاصل شده است ) 05/0 (p<. آزمون تعقیبی توکی، بهبود معناداری در تماس چشمی در گروه موسیقی نشان داد، اما در گروه بازی و کنترل تغییری دیده نشد. همچنین بهبود معناداری در میزان مهارت های اجتماعی گروه موسیقی و بازی دیده شد، اما در گروه کنترل تغییری مشاهده نشد. اندازه اثر تماس چشمی در گروه بازی درمانی 079/0 و در گروه موسیقی درمانی 515/0 بوده است. انداره اثر مهارت های اجتماعی در گروه بازی و موسیقی درمانی 304/0 بود. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که موسیقی درمانی هم بر بهبود تماس چشمی و هم مهارت های اجتماعی مؤثر است، اما بازی درمانی فقط بر بهبود مهارت اجتماعی تأثیر دارد. .
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اتیسم، اختلالی عصبی تحولی است که در سه سال اول زندگی کودک نمایان می شود. مهم ترین علائم آن نقص در برقراری ارتباط، مشکل در تعاملات اجتماعی، وجود الگوهای محدود و تکراری در رفتار، علائق و فعالیت ها است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل ۳۰ نفر از کودکان با اختلال طیف اتیسم که در سال ۱۳۹۶ دریکی از مرا کز توان بخشی شهر تهران در حال آموزش و توان بخشی بودند که به شیوه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند )هر گروه 15 نفر(. آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف به صورت 10 جلسه ی 45 دقیقه ای ) هر هفته دو جلسه( به گروه آزمایشی ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ی بهره همدلی و بهره تحلیل کودکان )آیونگ و همکاران، 2009 ( و پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی اختلال طیف اتیسم )اسکات بلینی، 2006 ( بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا تأثیر معناداری دارد ) 05 / .)p> 0 نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف از طریق عینی سازی موارد انتزاعی، تأ کید بر عوامل درونی، درک تفاوت خود و دیگران، تعمیم رفتارهای آموخته شده به محیط های طبیعی، باعث افزایش همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا می شود.
اثربخشی روش حسی اسنوزلن بر نشانگان اتیسم در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش حسی اسنوزلن بر نشانگان کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند که از بین آنها نمونه ایی با حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند. و به طوری که هر گروه 15 نفر بوده و از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمده و گروه آزمایش روش اسنوزلن را در 40 جلسه دریافت نموده در حالی که به گروه کنترل این مداخله ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقایس درجه بندی درخود ماندگی گیلیام (گارز) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و کوواریانس چند متغییره نشان داد که میانگین نمرات نشانگان اتیسم و خرده مقایس های آن (تعامل اجتماعی و ارتباط) به طور معناداری افزایش یافته است و رفتار کلیشه ای کاهش یافت (05/0>) P. یافته ها بیانگر یعنی روش اسنوزلن سبب بهبود نشانگان اتیسم در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم می گردد. بنابراین پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای برنامه اسنوزلن جهت بهبود نشانگان اتیسم اقدام گردد.
بررسی الگوی ساختاری تاب آوری، خوش بینی و امید به زندگی با رشد پس از آسیب در مادران دارای فرزند طیف اوتیسم: نقش واسطه ای باورهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد و نگهداری از فرزند برای مادر با فشار و دشواری همراه است، حال اگر این کودک دارای معلولیت جسمی یا ذهنی باشد، پیامدها و واکنش هایی را به دنبال خواهد داشت. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری تاب آوری، خوش بینی و امید به زندگی با رشد پس از آسیب در مادران دارای فرزند اوتیست با نقش میانجی باورهای مذهبی بود. روش: پژوهش پیش رو از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 225 نفر از مادران دارای فرزند اوتیست بود که به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس از مراکز آموزش و انجمن کودکان طیف اوتیسم در سال 1398 انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سنجش نگرش های مذهبی سراج زاده(1377)، تاب آوری کانر و دیویدسون(2003)، خوش بینی شییر و کارور(1994)، امید به زندگی میلر(1988) و رشد پس از آسیب تدیسچی و کالهون(1996)، و جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و روش بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد مدل ساختاری از برازش مطلوبی برخوردار بوده و تمام متغیرهای پیش بین و میانجی می توانند 41/0 از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی کنند. بنابراین باورهای مذهبی در رابطه بین تاب آوری و امید با رشد پس از آسیب نقش میانجی دارد اما در رابطه بین خوش بینی و رشد پس از آسیب نقش میانجی ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت باورهای مذهبی می تواند ارتباط بین تاب آوری و امید به زندگی با رشد پس از آسیب را میانجی گری کند اما در ارتباط بین خوش بینی و رشد پس از آسیب نقش میانجی ندارد. کلیدواژه ها: امید به زندگی، اوتیست، باورهای مذهبی، تاب آوری، خوش بینی، رشد پس از آسیب
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی در افراد با ناتوانی های یادگیری ریاضی و خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی در افراد با ناتوانی های یادگیری ریاضی و خواندن بود. بدین منظور از بین جامعه ی آماری شهر تبریز، یعنی کلیه ی دانش آموزان با ناتوانی های ریاضی و خواندن مراجعه کننده به مرا کز اختلال های یادگیری در سال تحصیلی 95 - 94 بود. هدف: تعداد 30 دانش آموز با ناتوانی های ریاضی و خواندن که در دامنه ی سنی 8 تا 12 سال بودند، به عنوان نمونه، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی ریاضی و خواندن قرار گرفتند. سپس هر دو گروه از نظر امواج آلفا و تتا مورد ارزیابی قرار گرفتند )پیش آزمون( و بعد گروه آزمایشی به مدت 20 جلسه ی 30 تا 45 دقیقه ای، با نسخه ی فارسی نرم افزار آموزشی SOUND SMART شرکت BRAIN TRAIN ، آموزش های مرتبط را دریافت کردند و در پایان هم به منظور ارزیابی تفاوت های صورت گرفته، آزمون فوق، دوباره یر روی هر دو گروه آزمایشی اجرا شد )پس آزمون(. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار Neuroguid مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آنجایی که روش پژوهش حاضر یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود، برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از روش تحلیل واریانس چند متغیره نیز استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش حاضر نشان داد که توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی آلفا و تتا هیچ گونه تأثیر معناداری نداشته است. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد که آموزش توان بخشی تأثیرهای دیرهنگامی بر جای می گذارد.
تأثیر اوقات فراغت ورزشی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی دانش آموزان استثنائی کشور و ارائه مدل عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تأثیر اوقات فراغت ورزشی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی دانش آموزان استثنائی کشور و ارائه مدل عملیاتی بود. روش: روش این پژوهش توصیفی و همبستگی با استفاده از معادلات عملیاتی، از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر استثنائی کشور در 6 گروه با آسیب شنوایی، آسیب بینایی، معلول جسمی-حرکتی، چندمعلولیتی، کم توان ذهنی، و اختلال طیف اُتیسم که در سال تحصیلی -1399 1398 در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. نمونه آماری پژوهش که با استفاده از جدول مورگان محاسبه و نحوه انتخاب آن به صورت تصادفی ساده بود، شامل 367 نفر شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های اوقات فراغت ورزشی زمانی ) 1397 (، تصویر بدنی ) MBSRQ ( کَش و پروزینسکی ) 1990 ( و سازگاری اجتماعی بِل ) 1961 ( بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و جهت آزمون مدل از معادلات عملیاتی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس، رابطه خطی بین اوقات فراغت ورزشی با سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی را تأیید کرد و نتایج آزمون مدل عملیاتی نشان داد که در آزمودنی های هر 6 گروه، اثر اوقات فراغت ورزشی بر تصویر بدنی و در آزمودنی های چند معلولیتی و اختلال طیف اُتیسم، اثر اوقات فراغت ورزشی بر سازگاری اجتماعی معنادار بود. نتیجه گیری: بر این اساس، طراحی و برنامه ریزی مناسب در جهت پُر کردن اوقات فراغت ورزشی دانش آموزان استثنائی جهت بهبود اجتماعی شدن آنها و تصویر بدنی مثبت توصیه می شود.
اثربخشی آموزش موسیقی درمانی دالکروز برمهارت های ادراکی-حرکتی کودکان کم بینا: مطالعه مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
۱۰۵-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین آموزش موسیقی درمانی دالکروز بر بهبود مهارت های ادراکی-حرکتی کودکان کم بینا انجام شد. روش: پژوهش حاضر مورد منفرد از طرح- ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان کم بینای زیر 6 سال مراکز بهزیستی شهراصفهان در سال تحصیلی 98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، سه کودک به عنوان نمونه انتخاب شدند. بعد از تعیین خط پایه، آزمودنی ها 8 جلسه مورد مداخله قرار گرفتند و بعد از 2 هفته، 3 جلسه مورد پیگیری قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، آزمون استاندارد مهارت های ادراکی-حرکتی اوزرتسکی (1950) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف استاندارد، درصد داده های غیرهمپوش، میانه، درصد بهبودی، اندازه اثر درون موقعیتی و برون موقعیت داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش تمرین های موسیقی درمانی بر بهبود مهارت های ادراکی- حرکتی کودکان کم بینا تأثیر داشت. در تحلیل دیداری نمودار داده ها درصد بهبودی برای آزمودنی 1 و 2 و 3 به ترتیب 78/67 و21/24 و 74/42 تعیین شد. نتیجه گیری: بنابراین تمرین های موسیقی درمانی بر مبنای نظریه دالکروز می تواند به عنوان یکی از روش های بهبود مهارت های ادراکی- حرکتی کودکان کم بینای زیر 6 سال به کارگرفته شود.
اثربخشی درمان تعامل والد-کودک بر کنش های اجرایی و همدلی کودکان با اختلال هیجانی-رفتاری (مطالعه تک بررسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری، به دلیل مواجه با آسیب های روان شناختی دچار اختلال در حیطه های مختلف می شوند. با توجه به ارتباط کنش های اجرایی و همدلی با سبک والدگری و تعاملی، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد_کودک بر کنش های اجرایی و همدلی کودکان دارای اختلال هیجانی رفتاری انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی با طرح A-B-A است. جامعه آماری، کودکان پسر با اختلال هیجانی رفتاری استان قزوین در سال 1398 و نمونه پژوهش شامل 3 نفر از دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع اول ابتدایی که در ارزیابی چندبعدی، دارای اختلال تشخیص داده شده بودند، با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات درمانی 12 جلسه 1 ساعته هفتگی بر اساس برنامه مداخله مبتنی بر تعامل والد کودک برگزار شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه فهرست رفتاری کودک آخنباخ فرم والدین، پرسشنامه کنش های اجرایی کولیج، و پرسشنامه همدلی کودکان بود که بعد از رسم نمودار، با روش تحلیل دیداری آماری و با کمک درصد بهبودی و روند تغییرات، اثربخشی متغیر مستقل بر وابسته بررسی و تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که این مداخله در هر 3 آزمودنی به کاهش نارسایی کنش های اجرایی و بهبود همدلی در مراحل مداخله و پیگیری منجر شد. نتیجه گیری: این درمان در بهبود اختلالات هیجانی رفتاری و همچنین ارتقاء همدلی و کاهش نقص کنش های اجرایی در آن اختلالات مؤثر است، بنابراین به عنوان یک روش مکمل برای درمان های اصلی در حوزه آموزش و توانبخشی قابلیت استفاده دارد.