فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
67 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر توان خواندن دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزما یشی از نوع پیش- آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان با نشانگان داون شهرستا ن کاشان در سال تحصیلی ١٤٠١-١٤٠٠ بود. نمونه پژوهش شامل ٣٠ دانش آموز در دامنه سنی ٨ تا ١٢ سال بود که با روش نمونه گیر ی در دسترس انتخاب و در دو گروه ١٥ نفری آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (١٣٨٤) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کواریانس استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که از لحاظ توان خواندن تفاوت معناداری میان گروه آزما یش و کنترل وجود دارد (٠/٠١>p). نتیجه گیری: در نتیجه، میتوان برنامه توانمندسازی حسی - حرکتی خانواده محور را به عنوان مداخله ای مناسب جهت بهبود توان خواندن دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
اثربخشی نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر توجه پایدار کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
219 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر توجه پایدار کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 ساله با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد در حالیکه گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز (2007) و آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه (2018) بود. نتایج نشان داد که بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود توجه پایدار در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود توجه پایدار در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
تحلیل گفتمان فیلم میم مثل مادر با رویکرد لاکلا وموفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
97 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان بارویکرد لاکلا وموفه نیز واقعیتهای زبانی را با توجه به مؤلفه هایی همچون ایدئولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست بازنمایی میکند. بازنمایی معلولیت در رسانه از این حیث حائز اهمیت است که رسانه در ایجاد نگرش و تغییر نگرش به معلولیت نقش مهمی ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد عناصر اجتماعی معلولیت چگونه در فیلم میم مثل مادر تقویت یا بازتولید شده است و چه نظام معنایی پیرامون معلولیت در این فیلم شکل گرفته است. روش: فیلم میم مثل مادر در دوسطح متنی و نمایشی با ابزارهای مفهومی و روش شناختی لاکلا و موفه مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده های کامل فیلم با استفاده از مولفه های گفتمانی مطرحشده در نظریه آنها مورد توصیف وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش به سه مفصل بندی و سه نظم گفتمانی دست یافته شد. مفصل بندی شخصیت مادر حول دال مرکزی مادران گی، شخصیت پدر حول دال مرکزی خودمحوری و شخصیت فرد معلول حول دال مرکزی آگاهی از ناتوانی است. نظم گفتمانی عقلانی، عاطفی، خشونت بار سه نظم گفتمان مسلط در این فیلم بوده است. بحث و نتیجه گیری: گفتمان عاطفی در این فیلم در مورد معلولیت برجسته سازی شده، نظم گفتمانی عقلا نیت طرد و نظم گفتمانی خشونت بار به حاشیه رانده شده است
آزمون مدل ساختاری سرمایه های روان شناختی با امید به زندگی در زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی: نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده و سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
117 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گرانه حمایت اجتماعی ادراک شده و سرزندگی در رابطه سرمایه های روان شناختی با امید به زندگی در زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی شهرستان نیشابور بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی پژوهش کلیه زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی در شهر نیشابور در سال 1400 بودند که تعداد 205 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، مقیاس امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991)، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و مقیاس احساس سرزندگی رایان و فردریک (1997)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی به صورت مستقیم بر امید به زندگی (89/0) و به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق حمایت اجتماعی بر امید به زندگی (04/0) تأثیرگذار بود (01/0>p-value). همچنین نتایج حاکی از آن بود که سرزندگی در رابطه سرمایه روان شناختی با امید به زندگی در زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی نقش میانجی نداشت (05/0<p-value). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه سرمایه روان شناختی با امید به زندگی زنان دارای کودک معلول ذهنی و حرکتی یک رابطه خطی ساده نیست و حمایت اجتماعی می تواند این رابطه را میانجی گری نماید.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
201 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی با طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون پ س آزم ون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش م ادران دارای ک ودک با اختلال یادگیری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این مادران بود که به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گ روه آزم ایش و گ واه ق رار گرفتن د (هر گروه 15 نفر). از مقیاس تنظیم شناختی هیجان توسط گرانفسکی و کرایچ (2002) و تنظیم رفتاری هیجان توسط گرانفسکی و کرایج (2019) استفاده شد. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که استرس ادراک شده و تنظیم رفتار هیجان در گروه آزمایش به طور معناداری (01/0>P) از گروه گواه متفاوت بود. لذا می توان گفت طرح واره درمانی می تواند جهت تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برای ارزیابی عملکرد تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف، ارزیابی پویا نسبت به ارزیابی های ثابت
از اهمیت بیشتری برخوردار است. این روش برای دانش آموزان کم توان ذهنی که با اختلال خواندن هستند و مشکلات
فرهنگی-اجتماعی برای یادگیری زبان دوم دارند، اثربخش تر می باشد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های
ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی از 2 بخش کمی و کیفی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را خبرگان و
صاحب نظران آموزشی و بخش کمی را دانش آموزان کم توان ذهنی منطقه یک شهر کرمانشاه در سال 1400 تشکیل دادند.
حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 10 صاحب نظر و در بخش کمی براساس روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر بود که به روش
گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. برای شناسایی مؤلفه های عوامل رشددهنده و توانمندسازی از
روش کیفی و طی مراحل کدگذاری )باز، محوری، انتخابی( استفاده و در آخر برای تحلیل عاملی شاخص ها از روش معادلات
ساختاری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزار SPSS
استفاده شد.
یافته ها: متغیر مستقل ) گروه( تأثیر معناداری بر متغیرهای وابسته راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، بُعد
اجتماعی، بُعد عاطفی و منفی نگری داشته است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از نظر مصاحبه کنندگان 2 مؤلفه توانمندساز و رشددهنده را شناسایی کرد. نتایج نشان
داد برنامه ارزیابی پویا بر راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، اجتماعی، عاطفی و منفی گرایی مؤثر بوده است.
تحلیل حس عدد برحسب نیمرخ حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فقدان حس عدد به عنوان یکی از عوامل بروز اختلال خاص یادگیری ریاضی در کودکان بوده و حافظه فعال نیز بهترین پیش بینی کننده عملکرد مرتبط با حس عدد در کودکان به شمار می رود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تحلیل حس عدد برحسب نیمرخ حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال خاص یادگیری ریاضی بود. روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش مطالعه، همبستگی بود. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر با اختلال خاص یادگیری ریاضی از مراجعه کنندگان به مراکز اختلال خاص یادگیری در سال تحصیلی -14002- 14001 تشکیل می دادند که از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس سنجش حس عدد جردن و همکاران (2008) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (حافبک) پیکرینگ و گدرکول (2001) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده به کمک آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین مجری مرکزی و عملیات همبستگی مثبت و معناداری (29/0 r= و 01/0p<) و بین صفحه دیداری – فضایی و عملیات همبستگی معناداری وجود دارد (19/0 r= و 01/0p). همچنین، خرده مقیاس حافظه فعال صفحه دیداری- فضایی (56/0B= و 02/0>p) توان پیش بینی 04/0 درصد از تغییرات خرده مقیاس حس عدد از جمله عملیات را داشت. نتیجه گیری: با توجه به تأیید نقش معنادار حافظه فعال در میزان حس عدد در کودکان، می توان مهارت های مرتبط با مؤلفه های حافظه فعال به ویژه صفحه دیداری – فضایی را در مراکز اختلال خاص یادگیری جهت افزایش حس عدد آموزش داد.
تأثیر آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر انگیزش خواندن در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سبک اسنادی و انگیزش خواندن از جمله عوامل مهم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. هدف از این
مطالعه، بررسی تأثیر آموزش سبک اسنادی مثبت بر انگیزش در دانش آموزان نارساخوان است.
روش: روش این پژوهش، آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری
در این پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت بود که در سال تحصیلی 1399 - 1398 در مرا کز اخت الل
یادگیری مشغول تحصیل بودند. از این جامعه آماری بر حسب شرایط ورود و خروج افراد نمونه، 30 دانش آموز انتخاب
شده و سپس به دو گروه آزمایشی و گواه به طور تصادفی جایدهی شدند. در این مطالعه آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی
نوری و مرادی ) 1387 ( جهت تشخیص نارساخوانی اجرا شد، آنگاه پرسشنامه ویگفلد و گاتری ) 1997 ( جهت اندازه گیری
سطح انگیزش خواندن استفاده شد که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایشی برنامه
بازآموزی سبک اسنادی مثبت را طی 11 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 6 هفته دریافت کردند. ولی گروه گواه بجز برنامه
متداول آموزشگاه، برنامه دیگری دریافت نکردند. در نهایت داده های به دست آمده با روش های آماری آزمون t مستقل و
تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مداخله بازآموزی اسنادی موجب بهبود انگیزش خواندن در دانش آموزان
نارساخوان شد. یعنی نشان دهنده افزایش معنا دار انگیزش دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه
است ) 05 / .)P<0
نتیجه گیری: درمان بازآموزی اسنادی با ایجاد اسنادهای مثبت باعث تأمین سالمت روانی دانش آموزان نارساخوان
می شود. بدین نحو می توان از هدر رفتن وقت، انرژی و هزینه های گزاف ناشی از مداخله های درمانی این گروه، تا حدودی
پیشگیری کرد.
اثربخشی تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز و حمایت اجتماعی بر رفتارهای مشکل ساز اختلال کمبود توجه-بیش فعالی همبود با اضطراب جدایی (مطالعه تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز و حمایت اجتماعی بر رفتارهای مشکل ساز اختلال کمبود توجه - بیش فعالی همبود با اضطراب جدایی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی مدل ABA بود که روی یک دانش آموز پسر 8 ساله با نشانه های اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی انجام شد. این دانش آموز به مدت 20 روز برنامه تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز و حمایت اجتماعی را دریافت کرد. سپس تعداد رفتارهای مشکل ساز هدف در سه مرحله خط پایه اول، مرحله آزمایشی و خط پایه دوم به شکل نمودار ترسیم و روند تغییرات به صورت بصری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رفتارهای مشکل ساز در مرحله آزمایشی نسبت به خط پایه اول که هیچ مداخله ای صورت نگرفته بود، کاهش پیدا کرد و این کاهش در خط پایه دوم که مداخله های قطع شده بود، همچنان ادامه داشت. نمره پرسشنامه کانرز نسخه معلم قبل از آزمایش ۸۴ بود که بعد از آزمایش ۴۳ شد و نمره پرسشنامه اضطراب جدایی نسخه والدین قبل از آزمایش ۸۲ و بعد از آزمایش ۵۱ شد. همچنین سه رفتار مشکل ساز هدف شامل دریافت تذکر نشستن، انجام ندادن یا ناقص بودن تمرین، نیاز به حضور مادر در مدرسه به دلیل اضطراب جدایی در مرحله خط پایه دوم کاهش پیدا کرد. نتیجه گیری: به نظر می رسد روش تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز به دلیل عدم وجود تنبیه و محروم سازی موجب کاهش تنش در دانش آموز شده و در کنار برنامه حمایت اجتماعی توانسته است نشانه های اصلی اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی را برطرف کند. پیشنهاد می شود در صورت عدم وجود رفتارهای خطرناک، روش های تقویتی بر روش های تنبیهی اصلاح رفتار اولویت داشته باشد و حمایت اجتماعی مناسب برای مبتلایان به نشانه های اختلال کمبود توجه - بیش فعالی و اضطراب جدایی فراهم شود.
بررسی اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: شایع ترین نوع اختلال یادگیری خاص، نارساخوانی است که ویژگی اصلی آن این است که فرد در درست
خواندن، سریع خواندن و درک مطلب مشکل دارد و با سن تقویمی، هوشبهر و شرایط تحصیلی مطابقت ندارد. این پژوهش با
هدف اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال
نارساخوانی انجام شد.
روش: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی
دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شهر بیرجند در سال
تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری، ۲۸ دانش آموز پسر با اختلال نارساخوانی، به روش نمونه گیری در دسترس
انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) ۱۴ ( و گواه ) ۱۴ ( گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۷۵ دقیقه ای
تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی، پرسشنامه خودتنظیمی
تحصیلی و آموزش ایمن سازی در برابر استرس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس
چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش
تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) 005 / .)p<0
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان چنین گفت که یکی از رویکردهای آموزش مفید در جهت
افزایش انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی، آموزش ایمن سازی در برابر استرس
است.
اثربخشی تکرار ناکلمات برشدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روانشناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکرار ناکلمات بر شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری شهر سنندج در سال 1402 بودند که از میان آنان 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله برای گروه آزمایش به پرسشنامه شدت لکنت رایلی (2009)، پرسشنامه هوش کودکان وکسلر نسخه 10 و پرسشنامه سازگاری دخانچی (1396) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش در 16 جلسه ۳۰ دقیقه ای و هر هفته سه جلسه برنامه آموزش ناکلمات را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تکرار ناکلمات، شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را به گونه معناداری بهبود بخشیده است (01/0>P). نتیجه گیری: استفاده از آموزش ناکلمات می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر بر بهبود لکنت زبان کودکان استفاده شود.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روا ن شناختی -آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی- آموزشی بر مهارت های
اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم در ایران بود.
روش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل یا یکپارچه کردن نتایج حاصل از پژوهش ها، میزان اندازه اثر مداخلات
روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم را مورد بررسی قرار داد. از بین 34 پژوهش،
15 پژوهش که دارای ملاک های ورود بودند، فراتحلیل انجام گرفت. ابزار پژوهش سیاهه ی فراتحلیل بود. پژوهش مبتنی بر
361 نمونه و 15 اندازه اثر بود.
نتایج: نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با
اختلال طیف اُتیسم 62 / d=1 بود ) 001 / p=0 (. اندازه اثر طبق جدول کوهن دارای اثر بالایی بود. همچنین پژوهش یاقوتی
و همکاران ) 1397 ( تحت عنوان طراحی، ساخت و اثربخشی برنامه پویانمایی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و اجتماعی
کودکان با اختلال طیف اُتیسم بالاترین اندازه اثر ) 34 / 2( را داشته است و پژوهش حیدری و همکاران ) 1392 ( تحت عنوان
اثربخشی مداخله ی مبتنی بر تحلیل کاربردی رفتار بر افزایش مهارت های اجتماعی-ارتباطی وکاهش رفتار کلیشه ای در
کودکان با اختلال طیف اُتیسم پایین ترین اندازه اثر ) 7/ 0( را داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه از مهمترین معضلات در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، نقص در مهارت های اجتماعی
است لذا درمانگران این حیطه می توانند از مداخلاتی که اندازه اثر بیشتری را داشته است، استفاده نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر فیلیال تراپی همراه با بازی های رایانه ای بر اختلال استرس پس از سانحه در کودکان 10-8 سال زلزله دیده استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
49 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی درمان فیلیال تراپی به همراه بازی های رایانه ای برکاهش میزان علائم اختلال استرس پس از در کودکان -١٠ ٨ سال زلزله ١ سانحه ٢ دیده استان کرمانشاه بود. فیلیالتراپی نوعی روش بازی درمانی خانواده محور است که از بازی به عنوان وسیله ای برای کمک به والدین و کودکان استفاده میکند تا بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، روی مشکلات شان کار و روابط شان را قوی تر کنند (اوکانور١٩٩٧،). روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله و ساکن مناطق مختلف زلزله زده استان کرمانشاه، درنیمه اول سال ١٣٩٧ بودند. از میان آنها ٢٤ نفر که دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بودند، به روش نمونه گیری دردسترس وارد پژوهش شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل، اختصاص یافتند. گروه آزمایش، ٨ جلسه فیلیالتراپی همراه با بازی های رایانه ای دریافت کردند؛ در حالی که افراد گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست اختلال استرس پس از سانحه بود (ودرز، هومن، هوسکا و کین ١٩٩٤؛ گودرزی، ١٣٨٢). یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، درمان فیلیالتراپی به همراه بازی های رایانه ای درکاهش شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه در کودکان مذکور، در تمامی ابعاد به طور معنی داری مؤثر بوده است (٠/٠٥>P). نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر، میتوان نتیجه گرفت فیلیالتراپی به همراه بازیهای رایانهای به مثابه یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در این کودکان میباشد. با وجود این، تعمیم این تاثیر به پژوهش های بیشتری نیاز دارد.
رزیابی کیفیت تدریس معلمان پذیرا و رابط در برنامه آموزش فراگیر: یک مطالعه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت تدریس معلمان پذیرا و رابط آموزش فراگیر دانش آموزان با نیاز ویژه در مدارس عادی در سطح کشور انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- پیمایشی با رویکرد آمیخته و از نوع ارزیابانه می باشد. نمونه گیری در این پژوهش، نخست به شیوه خوشه ای چند مرحله ای از بین استان های کشور به صورت ملاکی، 5 استان معرف انتخاب شد و سپس از این استان ها ، 15 مدرسه پشتیبان و 75 مدرسه پذیرا انتخاب شدند. حجم نمونه منطبق بر جامعه در بخش کمّی شامل 1132= n تن از والدین بود که فرزندان دارای نیازهای ویژه در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم داشتند که طرح فراگیرسازی تحصیل می کردند. ابزار بخش کمی پرسشنامه پژوهشگر ساخته کیفیت تدریس معلم بود. در بخش کیفی با 27 نفر از والدین و 14 نفر از کارشناسان استانی (سنجش، مشاوره و فراگیرسازی) مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع نظری داده ها انجام گرفت. داده های حاصل از پیاده سازی محتوای مصاحبه ها در بخش کیفی با روش اشتراوس و کوربین تحلیل و کدگذاری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر والدین، کیفیت تدریس معلمان رابط و پذیرا به سمت مثبت و به نسبت مطلوب گرایش دارد اما با سطح قابل قبول و مطلوب فاصله دارد. بین سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم در هر چهار مؤلفه کیفیت تدریس، یعنی پذیرش و انگیزه های معلمی (001/0> p،76/28= F)، انجام تدریس (001/0> p،26/26= F)، ارزشیابی تدریس (001/0> p،17/40= F) و روابط بین فردی (001/0> p،43/25= F) تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد در هر چهار مؤلفه کیفیت تدریس معلمان، میانگین نمره های دوره ابتدایی به طور معناداری از دوره های متوسطه اول و دوم بیشتر بوده و اما بین نمره های دو گروه متوسطه اول و دوم تفاوت معناداری وجود نداشته است. نتیجه گیری: شفافیت نداشتن در وظایف معلمان رابط، برخورد سلیقه ای با دانش آموز فراگیر، کمبود معلم رابط، نداشتن اطلاعات کافی و نبود برنامه مدون در مدارس عادی از عوامل عدم رضایت خانواده ها و تلاش و پیگیری های بی وقفه و کیفیت بالای تدریس برخی معلمان رابط و پذیرا به صورت حضوری و مجازی، ارائه خدمات رایگان و حتی خصوصی از طرف برخی معلمان رابط به عنوان عوامل رضایت خانواده ها بوده است.
اثربخشی روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد با اختلال طیف اُتیسم در انعطلف پذیری شناختی دچار مشکل هستند به طوری که زندگی روزمره آنها نیز
تحت تأثیر عواقب این مشکل قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر
انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد.
مواد و روش: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی
کودکان 7 تا 10 ساله ای بود که با اختلال طیف اُتیسم بودند و به مرا کز و کلینیک های درمانی شهر ارومیه 1401 - 1402 مراجعه
کرده بودند. سی کودک با اختلال طیف اُتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر (
به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایشی، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آنُدی )قطب
مثبت( به مدت 15 دقیقه روی سر قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اُتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی
کارت های ویسکانسین بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه
23 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و
به طور قابل توجهی باعث بهبودی انعطاف پذیری شناختی شده است.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی که کودکان با اختلال طیف اُتیسم در حوزه انعطاف پذیری شناختی دارند، روش تحریک
جریان مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان مکمل سودمندی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی آنان باشد.
مقایسه اثر بخشی بسته توا ن بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطا ف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی بسته توان بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطاف پذیری
شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه پژوهش
حاضر دانش آموزان 9 تا 12 ساله پسر سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 1400 - 1399
منطقه شبستر بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به
روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در 3 گروه 11 نفره همتا جایگزین شدند. در 2 گروه آزمایشی با استفاده از بسته های
توان بخشی شناختی پارس یا پریسا مداخلات توان بخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. در گروه گواه هیچ مداخله ای
انجام نشد. در هر 3 گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پی گیری پس از 45 روز انجام شد. برای اندازه گیری انعطاف پذیری
شناختی از آزمون ردیابی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال_ والیس انجام گرفت.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاربرد بسته توان بخشی شناختی پارس بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان
با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اثربخش بود اما بسته توان بخشی شناختی پریسا بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش
نبود اما بر بهبود زمان وا کنش اثربخش بود. نتایج آزمون پی گیری نشان داد در بیشتر مؤلفه ها اثربخشی بسته های توان بخشی
شناختی ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد، بسته توان بخشی شناختی پریسا در بهبود مؤلفه زمان وا کنش
اثربخشی بهتری نسبت به بسته توان بخشی شناختی پارس داشت.
تحلیل محتوای کتاب فارسی مقطع ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی از نظر سازه نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
43 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تحلیل محتوای کتاب درسی فارسی پایه های اول تا ششم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری کلیه کتاب های فارسی اول تا پایه ششم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی در سال 1397-1398با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند است. در این پژوهش، کلمه ها و جملات و تصاویر 8 کتاب فارسی این دانش آموزان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش بیان می کند که از بین مولفه های نظریه ذهن در فارسی اول دبستان تنها به مولفه های پیش بینی رفتار دیگران و توانایی درک و تفسیر حالات هیجانی دیگران پرداخته شده است. در کتاب فارسی دوم دبستان نیز به مولفه های توانایی درک و تفسیر حالات هیجانی دیگران و پیش بینی رفتار دیگران و در نظر گرفتن حالات ذهنی دیگران پرداخته شده است و در کتاب فارسی سوم دبستان به مولفه های توانایی درک و تفسیر هیجانات و تجارب هیجانی دیگران، پیش بینی رفتار دیگران، پیش بینی رفتار خود و در نظر گرفتن حالات ذهنی خود پرداخته شده است. در کتاب فارسی چهارم دبستان پیش بینی رفتار دیگران، در نظر گرفتن حالت های ذهنی دیگران و در نظر گرفتن حالت های ذهنی خود و توانایی درک و تفسیر هیجانات و تجارب دیگران در محتوای کتاب به عنوان مولفه های نظریه ذهن ذکر شده اند و در محتوای کتاب فارسی پنجم ابتدایی به مولفه های پیش بینی رفتار خود، پیش بینی رفتار دیگران، توانایی درک و تفسیر هیجانات دیگران و در نظر گرفتن حالت های ذهنی دیگران اشاره شده است و در نهایت در کتاب فارسی ششم ابتدایی، به همه مولفه های نظریه ذهن – هر چند اندک – به غیر از توانایی درک و تفسیر حالات هیجانی خود پرداخته شده است. نتیجه گیری: با نتایجی که از تحلیل محتوای کتاب های فارسی مقطع ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سازه نظریه ذهن به دست آمد مشخص شد که در این کتب به همه سازه های نظریه ذهن به طور کامل در اکثر پایه ها یا پرداخته نشده است و یا به صورت محدود پرداخته شده است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی و تعیین اثربخشی آن بر مهارت های ارتباطی-کلامی در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی و تعیین اثربخشی آن بر مهارت های ارتباطی-کلامی در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم دوره اول متوسطه شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس مهارت های ارتباطی کویین دام (۲۰۰۴)، استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. گروه آزمایش تحت آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی (8 جلسه) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای به جز آموزش های رسمی مدرسه دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی اعتبار لازم را داشت و بر مهارت های ارتباطی-کلامی دانش آموزان با آسیب شنوایی اثربخش بود (P<0.01). نتیجه گیری: با توجه به ماهیت ارتباط در ناشنوایان و اهمیت استفاده از فناوری های نوین، آموزش استعاره های زبان فارسی از طریق بسته آموزش الکترونیک منجر به بهبود مهارت های ارتباطی-کلامی در دانش آموزان با آسیب شنوایی شده است و چنین روش هایی به عنوان آموزش مکمل در مدارس قابل استفاده است.
مقایسه ابعاد تفکر آینده نگر در کودکان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت شناسایی تفکر آینده نگر در کودکان دچار اختلال یادگیری برای ارائه آموزش های مناسب به آنان، هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تفکر آینده نگر در بین کودکان مبتلا به اختلال یادگیری و کودکان عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر، روش علّی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 1402-1401 شهرستان بهبهان و 80 کودک به عنوان نمونه انتخاب شدند (40 نفر عادی و 40 نفر مبتلا به اختلال یادگیری) برای گردآوری داده ها از مقیاس تفکر آینده نگر کودکان مازاچووسکای و مهی (2020) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد کودکان دارای اختلال یادگیری در میانگین نمره های پس انداز و صرفه جویی (312/68F=)، حافظه آینده نگر (644/60F=)، آینده نگری رویدادی (914/111F=)، برنامه ریزی (481/112F=) و به تأخیر انداختن لذت (536/29F=) با گروه عادی تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که کودکان دارای اختلال یادگیری دچار ضعف در ابعاد تفکر آینده نگر هستند که به آموزش و تقویت شدن در این زمینه نیاز دارند.
مقایسه انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و عادی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و عادی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. که از این جامعه با استفاده از نمونه گیری هدفمند، نمونه ای با حجم 34 نفر (17 دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و 17 دانش آموز عادی) برای هر گروه انتخاب شدند. گروه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری توسط معلم و توسط یک متخصص روان شناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص تشخیص دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی انزوای اجتماعی آشر و همکاران (1984) و پرسشنامه ی بهزیستی کودکان استرلینگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کواریانس به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص و دانش آموزان عادی تفاوت معنی دار دارد (05/0P<).بنابراین می توان گفت دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص نیازمند دریافت مداخلات موثر جهت بهبود انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی می باشند.