فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف «شناسایی عوامل محتوایی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی» انجام شد. روش : روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که محتوای توسعه حرفه ای معلمان شامل 10 عامل (مولفه) است که عبارت بودند از: نگرش معلمان، دانش تخصصی موضوعی، تنوع فراگیران و نیازهای ویژه آنان، طراحی راهبردهای آموزشی، شیوه های ارزشیابی، محیط های یادگیری و الگوهای تدریس، مشارکت و تشریک مساعی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، فعالیت های گروهی و انفرادی و آموزش شهروندی و شخصیتی. نتیجه گیری : در مجموع عوامل محتوایی، حدود 95 درصد تغییرات توسعه حرفه ای معلمان را تبیین نمودند. در بین این عوامل، عامل محیط های یادگیری بیشترین بار عاملی(90/0) و عامل شیوه های ارزشیابی، کمترین بار عاملی(81/0) را به خود اختصاص داد.
مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد اختلال سلوک واختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات سلوک واختلال مقابله جویی دفاعی وجوه تشابه و تمایز زیادی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد تشخیص این دو اختلال بود. روش: طرح پژوهش حاضراز نوع مقایسه ای بوده است.به شیوه نمونه گیری در دسترس، 400 نفر از دانش آموزان 7تا 12 سال از یازده مدرسه شهر اصفهان انتخاب شده و -بعد از حذف پرسشنامه های فاقد اعتبار- بر اساس نقطه برش پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( اسپرافکین،لانی و گادو، 1994) 41 نفر واجد اختلال مقابله جویی دفاعی و 19 نفر واجد اختلال سلوک تشخیص داده شدند.سپس از این تعداد پرسشنامه همدلی (آیونگ و همکاران، 2009) و آزمون بازشناسی هیجانی چهره (اکمن و فرایزن، 1976) اجرا شد. نتایج: یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که و بین بازشناسی هیجانی چهره در دو شاخص ترس و تنفر بین گروه اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معنادار وجود دارد ( 05/0P<).بین همدلی و سایر شاخص های بازشناسی هیجانی چهره اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می آید بین بازشناسی هیجانی برخی از چهره ها تفاوت هایی بین این دو اختلال وجود دارد که ممکن است در مشکلات ارتباطی این کودکان با اطرافیان خود نقش داشته باشد.
تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر ناگویی هیجانی و خودبخشایشگری مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
111 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر ناگویی هیجانی و خودبخشایشگری مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری سبزوار (1395) انجام شد. این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 34 نفر از مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری 6 - 12 ساله سبزوار به صورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه جایگزین شدند. پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی به عنوان پیش آزمون اجرا شد. مادران گروه آزمایشی 8 جلسه 75 دقیقه ای دربرنامه آموزش مثبت اندیشی شرکت کردند و آن گاه پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مثبت اندیشی موجب کاهش ناگویی هیجانی و مولفه های آن ( دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تمرکز بر تجارب بیرونی ) و نیز افزایش خودبخشایشگری و مولفه های آن (احساسات و کنش های خودبخشایشگری و باورهای خودبخشایشگری) شد. براین اساس آموزش مثبت اندیشی یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری می باشد.
مقایسه ی فراشناخت در دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی، آسیب بینایی و کودکان با تحول بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده اند که افراد نابینا در انجام وظایف شنوایی، لمسی و شیمیایی خاص بهتر عمل می کنند. با این حال، مطالعات اندکی در مطالعه مشابه، افراد نابینا و بینا را در مقایسه با کودکان بیش فعال در حالت های مختلف حسی، شناختی ارزیابی کرده اند. این تحقیق به منظور مقایسه فراشناخت کودکان بیش فعال وکم توجه، نابینا و کودکان عادی شهرستان اهواز صورت پذیرفت. در پژوهش حاضر از روش علی-مقایسه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه کودکان شهرستان اهواز درسال 95 بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی به عنوان نمونه آماری گزینش شدند. کودکان حاضر در این تحقیق60 نفر بودند که 30 نفرعادی و 15 نفر دارای اختلال نابینایی و 15نفر نیز بیش فعال می باشند. انجام تحقیق به صورت میدانی و با مراجعه به مدارس عادی و کودکان استثنایی شهرستان اهواز صورت گرفت . در این پژوهش به منظور اندازه گیری و مقایسه متغیرهای مورد نظر، از پرسشنامه ی فراشناخت کودکان اسپرلینگ استفاده شده است. برای انجام تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار 23 SPSS استفاده شده است. یافته های توصیفی شامل محاسبه ی فراوانی ، میانگین ، انحراف معیار، و تحلیل واریانس تک متغیره مورد مطالعه قرار گرفته است . یافته ها نشانگر آن است که از نظر فراشناخت بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد، یعنی میزان فراشناخت کودکان نابینا و نیز کودکان بیش فعال با کودکان عادی با هم متفاوت بود . به طور کلی تأثیر فراشناخت در ادراک فرد از توانایی های خود با تداوم آسیب شناسی روانی را نمی توان نادیده گرفت . بنابراین باید در این راستا تلاش نمود تا هر چه بیشتر در آموزشگاه ها کارکرد فراشناخت و ابعاد آن را در پیشبرد اهداف آموزشی و سلامت روان و آسیب شناسی روانی کودکان عادی و خاص به کار گرفت.
اختلال اضطراب جدایی: ویژگی ها، سبب شناسی و راهکارهای درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر این بود تا با روش مرور سیستماتیکِ منابع علمی، جدیدترین ویژگی ها، سبب شناسی و راهکارهای درمانی اختلال اضطراب جدایی در کودکان را شناسایی و معرفی کند. نتیجه گیری: نتایج بررسی نشان داد که پس از گذشت چندین دهه از شناسایی و معرفی اختلال اضطراب جدایی، همچنان این اختلال به عنوان یکی از اختلال های اضطرابی شایع در آسیب شناسی روانی کودکان مطرح است. نتایج همچنین بیانگر این بود که بروز حالت ترس و نگرانی مفرط در موقعیت های جدایی کودک از والد یا خانه به عنوان مهمترین ویژگی این اختلال شناخته می شود و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در کنار یادگیری اضطراب و دخالت عوامل شناختی در سبب شناسی آن تاثیر گذارند. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثربخش ترین درمان های شناخته شده برای این اختلال شامل درمان شناختی رفتاری، درمان های خانوادگی، بازی درمانی و درمان دارویی است. در این راستا آموزش والدین و مربیان و معلمان در فرایند درمان اهمیت بسیاری دارد.
ویژگیهای روانسنجی مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام-ویرایش سوم (گارز-٣) در مبتلایان به اوتیسم: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ویژگیهای روانسنجی مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام-ویرایش سوم (گارز-٣) به اجرا درآمد. تعداد 200 نفر(87 دختر و 113 پسر) از مبتلایان به اتیسم مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران انتخاب و از والدین آنها دخواست گردید تا مقیاس گارز-3 و سیاهه رفتاری کودک( CBCL ) را تکمیل نمایند. دامنه سنی مبتلایان به اتیسم بین 3 تا 2 2 با میانگین 11/5 و انحراف استاندارد 3/70بود. نتایج نشان داد که خرده مقیاسها و همچنین کل مقیاس گاز-3 از اعتبار بالایی برخوردارند. همچنین شواهد حاصل از منابع و تحلیل های مختلف، حاکی از روایی محتوا، همگرا، و سازه گارز-3 است. در مجموع می توان گفت که گارز-3 ابزاری معتبر و روا برای سنجش اتیسم و غربالگیری افراد مبتلا به اتیسم در ایران است و از آن می توان در مشاوره های بالینی و فعالیت های پژوهشی استفاده کرد.
کشف آسیب های زیرمنظومه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی و بررسی اثربخشی درمان رابطه والد- فرزند بر مشکلات کشف شده و توانمندسازی این خانواده ها، یک مطالعه ی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف آسیب های زیرمنظومه های زوجی، والدینی و همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی و بررسی اثر بخشی درمان رابطه ی والد- فرزند بر مشکلات کشف شده و توانمندسازی این خانواده هاست. این پژوهش از نوع ترکیبی(کیفی- کمی) است. قسمت اول پژوهش به صورت کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. نمونه این قسمت شامل 16 خانواده (27 عضو) بودند که تجربه دست اولی از پدیده ی مورد مطالعه را داشته اند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که با روش کلایزی تحلیل گردید. درقسمت دوم پژوهش 4 نفر از والدین (2 نفر مادر و 2 نفر پدر) به صورت هدفمند انتخاب گردید و به صورت روش مورد منفرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های بخش کیفی شامل کشف آسیب های سه زیرمنظومه ی خانواده و تدوین پرسشنامه ی خانواده ADHD محور بود که شامل 77 سوال با روایی و پایایی مناسب بود. یافته های بخش کمی هم شامل اثربخشی معنادار درمان رابطه والد- فرزند بر توانمندی خانواده و مشکلات کشف شده خانواده ADHD محور بود. نتایج نشان داد که آسیب های کودک بیش فعال نه تنها بر تک تک اعضای خانواده تأثیر منفی می گذارد بلکه نظام خانوادگی را نیز به چالش می کشد و نیاز جدی این خانواده ها را به حمایت، نظارت، درمان و آموزش جامع را تأیید می کند.
مقایسه تاثیر تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی می توانند روش های موثر برای حل مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک باشند. در این بین، مقایسه اثربخشی تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی موضوعی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان اتیسم انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی کودکان پسر مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به مراکز روزانه تحت نظارت بهزیستی استان گیلان در دامنه سنی 6 تا 11 بود. حجم نمونه 30 شرکت کننده بود که به صورت تصادفی در سه گروه تحلیل رفتار کاربردی، بازی درمانی وکنترل (10= n ) جای گذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات رفتاری استفاده شد. در انتها، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین شاخص های مشکلات رفتاری گروه های آزمایش (تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی) در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است (01/0> p ). همچنین در مقایسه دو روش درمانی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0< p ). نتیجه گیری : با توجه به یافته ها، هر دو روش تحلیل رفتار کاربردی و روش بازی درمانی، به یک اندازه در کاهش مشکلات رفتاری این کودکان موثر بوده اند. در همین راستا، نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم وجود تفاوت مشخص در میزان تاثیرگذاری تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است.
اختلال وسواس فکری- عملی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلال های شایع روان شناختی است که در نوجوانان شیوع نسبتا بالایی دارد. این اختلال هزینه های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای افراد مبتلا و جامعه ایجاد می کند و بر کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و شغلی این نوجوانان تاثیر می گذارد. روش: مقاله های اختلال وسواس فکری-عملی در نوجوانان در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس از سال 2000 تا 2018، اریک از سال 2005 تا 2018، پابمد و موتور جستجوی گوگل از سال 1995 تا 2018 با استفاده از واژه های کلیدی وسواس، وسواس فکری، وسواس عملی و واژه های مرتبط، جستجو و منابع لازم برای پژوهش جمع آوری شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که اختلال وسواس فکری- عملی به علت عوامل ژنتیکی و غیرژنتیکی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی این نوجوانان تاثیر می گذارد؛ بنابراین تشخیص و مداخله بهنگام می تواند عملکرد اجتماعی، هیجانی و تحصیلی این دانش آموزان را افزایش دهد.
اثربخشی برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن بر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان با علائم مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شهرستان لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن بر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان با علائم مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شهرستان لاهیجان انجام گرفته است. روش: این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 ساله پیش دبستانی شهرستان لاهیجان بود. حجم نمونه اولیه شامل 120 نفر از مادران کودکان پیش دبستانی بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در نهایت 30 نفر از مادرانی که کودکان آنها علائم مشکلات درونی سازی و برونی سازی را داشتند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست رفتاری کودک آخنباخ (فرم والد و معلم) (1991) به عنوان ابزار غربالگری و پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1972) است. برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن که توسط علی اکبری دهکردی و علی پور (1394) طراحی شده بود در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزش مهارت فرزند پروری ایمن بر شیوه های فرزند پروری مادران مؤثر است (01/0≥ P ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت فرزند پروری ایمن باعث ارتقاء شیوه فرزندپروری مقتدرانه و کاهش شیوه فرزندپروری سختگیرانه می شود. با توجه به اینکه شیوه های فرزندپروری والدین نقش اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها دارد، لذا پیشنهاد می شود از برنامه آموزش فرزندپروری ایمن برای مادران جهت مدیریت روابط سالم با فرزندانشان و به کارگیری سبک های فرزندپروری مثبت استفاده شود.
کارکردهای اجرایی و راهبردهای اثربخش برای بهبود آن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش معرفی کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، حافظه کاری، بازداری پاسخ) و استفاده از راهبردهایی برای بهبود آنها در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. کارکردهای اجرایی وظایف و نقش های مختلفی دارند که در تمامی این افراد در هر سن و جنس به فراخور سن، قدرت و سلامت کارکردها در زندگی تاثیرگذار هستند. درواقع این نیرو که به عنوان یک سازه شناختی مطرح است، وظایفی مانند حل مسئله، توجه، استدلال، سازماندهی، برنامه ریزی، حافظه، بازداری پاسخ، کنترل بازدارنده، کنترل تکانه، حفظ آمایه و تغییر آمایه را بر عهده دارد. در نتیجه نارسایی در این زمینه با اختلال در عملکردهای روزانه همراه است. روش: پژوهش حاضر با روش مرور سیستماتیک پیشینه انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با استفاده از تکنیک ها و راهبردهای مطرح شده با توجه به موقعیت می توان در جهت بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی عمل کرد و کمک شایانی به دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در زندگی تحصیلی، اجتماعی و فردی آنها نمود.
اثربخشی بسته های آموزشی بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسش نامه سازگاری اجتماعی ﺳیﻨﻬﺎ و ﺳیﻨﮓ (1993) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آموزش های بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنی دار سازگاری اجتماعی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی با اثربخشی یکسان در ارتقای سازگاری اجتماعی موفق تر از برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی بود. برنامه های آموزشی که از رویکرد شناختی اجتماعی بندورا برای طراحی بسته های آموزشی بهره می گیرند، تأثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می باشد.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد دارای نشانگان نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه شهر تهران صورت گرفته است. روش. این پژوهش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. از جامعه آماری تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر کنترل با روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی انتخاب و گمارش شدند.برای گروه آزمایش مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه وندریوتا و تکلیف کامپیوتری اجرای همزمان دیداری و شنیداری (IVA) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها. نتایج تحقیق پس از مداخله نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر توجه (دیداری و شنیداری) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری . بنابراین می توان گفت تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز در بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه موثر است .
مقایسه مؤلفه های کنش های اجرایی برنامه ریزی- سازماندهی آزمون برج لندن در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
105-116
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مؤلفه های کنش های اجرایی برنامه ریزی – سازماندهی آزمون برج لندن در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص« نارسانویسی، نارساخوانی و دیسکلکلیا» با همتایان عادی انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه آن شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطه ابتدایی با و بدون ناتوانی یادگیری در شهر مشهد است. بر این اساس150 نفراز دانش آموزان مقطع ابتدایی مرکز ناتوانی های یادگیری منطقه تبادکان شهر مشهد به صورت نمونه هدفمند انتخاب و با 42 نفر از دانش آموزان عادی مقایسه شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون برج لندن و مقیاس هوشی وکسلر استفاده گردید. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری(مانوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کودکان دارای اختلال ناتوانی نارسانویسی، نارساخوانی و دیسکلکلیا نسبت به کودکان عادی عملکرد ضعیف تری در مؤلفه های کنش های اجرایی برنامه ریزی-سازماندهی دارند. و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد این ضعف منجر به مشکلاتی در تصمیم گیری و عدم قضاوت مناسب، مشکلات با نوآوری ها و تغییر، حواس پرتی و مشکلات در جنبه های مختلف حافظه می شود
نظام آموزش دوزبانه و لزوم تفکیک دو نیاز آموزشی متفاوت در دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : برخی مشکلات یا ناکارآمدی ها در شیوه های آموزشی ناشنوایان را می توان ناشی از این امر دانست که حق آموزشی و نیاز ناشنوا به فراگیری علوم، دروس و دانش های رایج در نظام آموزشی کشور، با نیاز وی به یادگیری زبان فارسی به صورت مجزا پاسخ داده نمی شود و اصولاً به مجزا بودن این دو نیاز آموزشی، به خصوص برای کودکان ناشنوا توجه نمی شود. دراین مقاله با استناد به یافته های پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی نشان خواهیم داد که دانش آموز ناشنوا فردی دوزبانه است و زبان فارسی زبان اصلی وی نیست. نتیجه گیری: از این رو راهکار پیشنهادی برای آموزش ناشنوایان که در این مقاله ارائه می شود، راهکار آموزش دوزبانه است. بدین صورت که علوم و دروس مختلف رایج در نظام آموزشی کشور را به زبان اول ناشنوایان، یعنی به زبان اشاره به او آموزش دهیم و یادگیری زبان فارسی را با روش های مخصوص آموزش زبان دوم و در مسیر موازی ببریم.
طراحی نرم افزار آموزشی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی نرم فزار آموزشی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان سال سوم ابتدایی مراکز اختلال های یادگیری شهر مشهد، در سال تحصیلی 97- 1396 بود که از این جامعه، 32 دانش آموز با اختلال خواندن (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) به عنوان نمونه به صورت تصادفی منظم انتخاب و به تصادف در گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون توجه انتخابی (D2) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 هفته برنامه آموزشی مبتنی بر خانواده را دریافت کرد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نرم افزارآموزشی خانواده محور بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال خواندن در گروه آزمایش تاثیر معنادار دارد (05/0<p). بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که نرم افزار آموزشی خانواده محور بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن موثر است و می توان از آن به عنوان مداخله موثر سود جست.
تبیین تجارب زیسته زوجین نابینا و کم بینا در همسرداری و فرزند پروری: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه زندگی زوجین نابینا و کم بینا دارای نیازها، دغدغه ها و مشکلات خاصی است. هدف از این پژوهش، تبیین و کاوش کلیه جنبه های تجارب زیسته زوجین نابینا / کم بینا بود. روش برای این منظور از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوج هایی بودند که هر دو نابینا یا کم بینا بوده و در انجمن توانبخشی یزد ثبت نام کرده و دارای فرزند بودند و بیش از 1 سال از ازدواج آنها سپری شده بود. پس از انجام مصاحبه با 24 نفر، محققان به اشباع رسیدند و مطلب جدیدی بدست نیامد. داده های این مطالعه کیفی به روش 7 مرحله ای کلایزی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها با بررسی دقیق، متن کل مصاحبه ها به 321 کد مجزا تقسیم بندی شد. با بررسی مجدد کدها، 40 زیرمفهوم استخراج شد. این زیرمفهوم ها در 7 مفهوم نهایی جای داده شدند. این مفاهیم عبارتند از: 1- «پیروی از دستورات دین و حضور خدا در زندگی»؛ 2- «توانمند بودن فرد نابینا و توانایی حل مشکلات»؛ 3- «زندگی عادی افراد نابینا»؛ 4- «نگرانی از برخورد ناصحیح جامعه»؛ 5- «اعتماد به نفس پایین ناشی از محدودیت های نابینایی / کم بینایی»؛ 6- «فرهنگ و دیدگاه نامناسب مردمی و برنامه ریزی» و 7- «واقع نگری افراد نابینا / کم بینا». نتیجه گیری جامعه افراد نابینا / کم بینا از زندگی همانند سایر اقشار جامعه برخوردارند. این طیف از افراد شیوه های همسرداری و فرزندپروری همانند افراد بینا دارند. البته به دلیل نابینایی، دچار مشکلات و محدودیت هایی نیز می باشند که باید از سایر توانایی های خود بهره گیری نمایند
اختلال هراس در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از اختلال های روانی که ریشه اضطرابی دارد، اختلال هراس است. در مورد این اختلال در بزرگسالان پژوهش های فراوانی صورت گرفته است؛ با این حال به نسبت اهمیت آن در دوران کودکی، توجه کمتری به این اختلال در کودکان شده است. در پژوهش حاضر با مرور مقاله های ارائه شده در این باره سعی شده است به فهم ابعاد این اختلال پرداخته شود. در ادامه اختلال هراس کودکان از نظر مفهوم، نشانه ها و روش های درمان مورد توجه قرارگرفته است. نتیجه گیری: طبق نتایج این بررسی ها مشخص شده است با آنکه سال ها در مورد امکان وجود اختلال هراس در کودکان تردیدهایی مطرح شده ، امروزه مشاهده می شود که بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، وقوع این اختلال در کودکان ممکن است و مشابهت های زیادی با همین حالت در بزرگسالان دارد. پژوهش های انجام شده بیانگر وجود راهکارهای درمانی مؤثر در جهت بهبود این اختلال است. جهت کمک به داشتن جامعه ای سالم تر، نیاز به انجام پژوهش های گسترده تر در مورد اختلال هراس کودکان احساس می شود.
مقایسه سرمایه گذاری عاطفی در بدن، عوامل حمایت های فردی و رفتارهای کنارآمدن با مشکلات کودکان نابینا و ناشنوا شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
147 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه سرمایه گذاری عاطفی در بدن، عوامل حمایت های فردی و رفتارهای کنارآمدن با مشکلات در میان دانش آموزان نابینا و ناشنوا شهر تبریز بود.روش پژوهش حاضر از نوع علیّ- مقایسه ای است. جامعه پژوهش را کلیه کودکان نابینا و ناشنوا موجود در مدارس استثنایی شهر تبریز به تعداد 742 نفر در نیمسال اول سال تحصیلی 96-97 تشکیل می دادند که از بین آن ها 150 نفر بصورت شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه سرمایه گذاری بدن، رفتارهای کنارآمدن کودکان وعوامل حمایت کننده فردی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در سطح معناداری (05/0P
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهن آگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.