فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات عمده در سیستم های آموزشی، مشروط شدن دانشجویان در طول تحصیل است. با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر افت تحصیلی، این مطالعه با هدف مقایسة باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان مشروط و عادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سپیدان انجام گرفت. به منظور بررسی این هدف، 268 دانشجو شامل 59 نفر از دانشجویان مشروط (39 پسر و 20 دختر) و 209 نفر از دانشجویان عادی (129 پسر و 80 دختر) مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از دو پرسش نامه مشتمل بر پرسش نامة ویژگی های دموگرافیک و پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) جمع آوری شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون تی گروه های مستقل تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه دانشجویان عادی و مشروط به لحاظ استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری، تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که دانشجویان عادی نسبت به دانشجویان مشروط بیشتر از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری استفاده می کنند. افزون بر این، نتایج مطالعه نشان داد که بین دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین، مقایسة دانشجویان عادی و مشروط در مؤلفه های باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان) بیانگر تفاوت دو گروه در این مؤلفه ها بود؛ اما تفاوت جنسیتی در مؤلفه های باورهای انگیزشی مشاهده نشد.یکی از مشکلات عمده در سیستم های آموزشی، مشروط شدن دانشجویان در طول تحصیل است. با توجه به اهمیت شناسایی عوامل موثر بر افت تحصیلی، این مطالعه با هدف مقایسه باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان مشروط و عادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سپیدان انجام گرفت. به منظور بررسی این هدف، 268 دانشجو شامل، 59 نفر از دانشجویان مشروط (39 پسر و 20 دختر ) و 209 نفر از دانشجویان عادی (129 پسر و 80 دختر ) مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه مشتمل بر پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون تی گروه های مستقل تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین دو گروه دانشجویان عادی و مشروط به لحاظ استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که دانشجویان عادی نسبت به دانشجویان مشروط بیشتر از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری استفاده می کنند. افزون بر این، نتایج مطالعه نشان داد که بین دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه دانشجویان عادی و مشروط در مولفه های باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان) بیانگر تفاوت دو گروه در این مولفه ها بود. اما تفاوت جنسیتی در مولفه های باورهای انگیزشی مشاهده نگردید.
بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان بود. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری چهارماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392-1391 بودند. نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی مرحله ای بود که تعداد 40 آزمودنی انتخاب و به شیوه تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند و برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) بر روی آنان اجرا شد. از معدل دانش آموزان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، ارائه مداخله آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 6/45% نمره های عملکرد تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 9/45% آن در مرحله پیگیری شد. لذا فرضیه اول پژوهش تأیید شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مداخله تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 1/57% نمره های انگیزش تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون 6/56% آن در مرحله پیگیری شده است. لذا فرض دوم پژوهش نیز تأیید شد. یافته های این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی را در جهت افزایش انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پیشنهاد می کند.
رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اقلید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اقلید بود. روش کار: جامعه آماری این پژوهش کاربردی-همبستگی شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اقلید در سال تحصیلی 94-1393 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس دوره دوم متوسطه شهر اقلید به صورت تصادفی 8 مدرسه انتخاب و از هر مدرسه یک کلاس به تصادف انتخاب و تمام دانش آموزان آن کلاس ها شرکت داده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ویژگی شخصیتی نئو (1992)، یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990) استفاده شد. جهت تحلیل اطلاعات از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شد. یافته ها: بین ویژگی های شخصیتی روان نژندی با عملکرد تحصیلی رابطه ی معکوس معنی دار و بین توافق پذیری، وظیفه شناسی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد. بین یادگیری خود تنظیمی و زیرمقایس های ارزش تکلیف، راهبردهای شناختی و فراشناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد. ابعاد روان نژندی به صورت معکوس و وظیفه شناسی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشند. نتیجه گیری: بنا بر نتایج، به نظر می رسد که راهبرد فراشناختی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان باشد.
رابطه باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی بود. روش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی 94-93 بود که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، آزمون باورهای غیرمنطقی اهواز (عبادی ومعتمدین، 1384) و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (تری شورت و همکاران 1995) بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش تحلیل رگرسیون با کمک نرم افزار SPSSاستفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نشان داد که باورغیرمنطقی درماندگی در برابر تغییر قادر به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی به طور مثبت و معنی دار و توقع تایید از دیگران به طور منفی و معنی دار قادر به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی می باشند اما باورهای غیر منطقی اجتناب از مشکل و بی مسئولیتی هیجانی قادر به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی نیستند. همچنین کمال گرایی مثبت قادر به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی به طور منفی و معنی دار و کمال گرایی منفی قادر به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی به طور مثبت و معنی دار می باشند. نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش، باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی قادر به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی می باشند.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر سبک های اسنادی، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان، شایع ترین نوع سرطان در زنان است و این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر سبک های اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. از بین تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امید مشهد در سال 1394، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. گروه آزمون طی 8 هفته تحت درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند در حالی که گروه شاهد در لیست انتظار برای دریافت درمان قرار داشتند. پرسش نامه های سبک های اسنادی پیترسون و سلیگمن (ASQ)، کیفیت زندگی (SF-36) و افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه ی 22 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی منجر به تغییر سبک های اسنادی (001/0>P)، افزایش معنی دار کیفیت زندگی (001/0>P) و کاهش افسردگی (001/0>P) در مقایسه با گروه شاهد می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی منجر به بهبود سبک های اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان می شود.
تحلیل چند سطحی عوامل مؤثّر بر تاب آوری تحصیلی(مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع متوسّطة مناطق کمتر توسعه یافتة شهرستان مبارکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثّر بر تاب آوری تحصیلی در سه سطح فردی- شخصیتی، خانواده و مدرسه به صورت پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه ای روی 250 دانش آموز، 192 دختر و 58 پسر در مقطع متوسّطة مناطق کمتر توسعه یافته در شهرستان مبارکه انجام شده است. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی (HLM) نشان می دهد که متغیّرهای سطح فردی (عزّت نفس و انگیزش تحصیلی) و سطح خانواده (سرمایة اجتماعی خانواده) تأثیر معناداری بر تاب آوری تحصیلی دارند. همچنین برخلاف ارتباط متغیّرهای سطح مدرسه با تاب آوری تحصیلی با ورود متغیّرهای سطوح دیگر در مدل نهایی، این تأثیر غیرمعنادار می شود. در نهایت بر اساس یافته های مذکور، پیشنهادهایی برای بهبود تاب آوری تحصیلی ارائه شده است.
نقش سبک های اسنادی در هیجان های خودآگاه شرم و گناه در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً باب جدیدی در مطالعات هیجان ها، تحت عنوان هیجان های خود آگاه، مطرح شده است؛ اما تحقیقات کمی درباره معنا،رشد و مکانیزم های اثرگذاری آن ها، انجام شده است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های اسنادی در هیجان های خودآگاه شرم و گناه کودکان انجام شد. نمونه پژوهش شامل 565 نفر از دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم و ششم شهر گله دار بودند؛ که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و دو پرسش نامه، آزمون هیجان خودآگاه برای کودکان (TOSCA-C) و نسخه تجدید نظر شده پرسش نامه ی سبک اسناد کودکان (CASQ–R) را تکمیل نمودند. اعتبار و پایایی این ابزارها مورد بررسی قرار گرفت که در حد مطلوب ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که از ابعاد سبک اسنادی منفی به ترتیب سه بعد پایدار منفی، درونی منفیو کلی منفی به صورت مستقیم و از ابعاد سبک اسنادی مثبت، بعد پایدار مثبت به صورت معکوس، شرم را پیش بینی می نمایند. به علاوه، از ابعاد سبک اسنادی منفی به ترتیب دو بعد پایدار منفی و کلی منفی به صورت معکوس و از ابعاد سبک اسنادی مثبت، بعد پایدار مثبت به صورت مستقیم، هیجان گناه را پیش بینی نمود. لذا الگوی اسناددهی متفاوتی در هیجان شرم و گناه کودکان مشاهده گردید. یافته های پژوهش در راستای اهمیت نحوه اسناد دهی دانش آموزان در تجربه هیجان های خودآگاه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
الگوی علّی خود ناتوان سازی تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر آزمون متغیرهای مرتبط با خود ناتوان سازی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش بررسی: جهت انجام پژوهش 305 نفر از دانشجویان (پسر 142، دختر 163)، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این تحقیق مقیاس ترس از ارزیابی منفی؛ پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت گرایش مدار، پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت اجتناب مدار، مقیاس ارزیابی هیجان پیشرفت تحصیلی، مقیاس تعهد تحصیلی، مقیاس فرسودگی تحصیلی، پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی بودند. به منظور آزمون الگوی روابط علی خود ناتوان سازی تحصیلی از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 8 استفاده شد.
نقش متغیرهای کارایی خانواده، حرمت خود، خودکارآمدی و شخصیت در پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای کارایی خانواده، حرمت خود، خودکارآمدی و شخصیت در انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره متوسطه شهر سمنان در سال تحصیلی 1390 بودند. 400 دانش آموز دوره دبیرستان از شهر سمنان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پس ازکنارگذاشتن پرسشنامه های ناقص در نهایت 371 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی بحرانی (1372)، خودکارآمدی شوارزر و جروسالم(1981)، حرمت خود روزنبرگ(1965)، کارایی خانواده نجاریان (1374) و شخصیت آیزنگ- فرم کوتاه (1985) بود. نتایج نشان داد که بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با کارآیی خانواده و مؤلّفه های آن، حرمت خود، برون گرایی و خودکارآمدی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین روان رنجور خویی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که کارآیی خانواده، خودکارآمدی، برون گرایی، حرمت خود و روان رنجور خویی به ترتیب نقش مهم و معناداری در تبیین انگیزش پیشرفت تحصیلی دارند. درمجموع این متغیرها 33 % از واریانس انگیزش پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند. بنابراین، در افزایش انگیزش تحصیلی باید این متغیرها را در برنامه ریزی و سیاست های آموزشی و پرورشی مد نظر قرار داد.
تاثیرآموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 بود که از میان آنها 40 دانش آموز دارای عزت نفس پایین به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل به گروه های پژوهش به تصادف گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). مداخلات مربوط به خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه غربالگری سلامت عمومی وزارت آموزش و پرورش و عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس افزایش معناداری را در میانگین نمره های عزت نفس در پس آزمون و پیگیری نشان داد. به نظر می رسد که برنامه آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در افزایش عزت نفس پسران نوجوان موثر بوده است.
رابطه عمل به باورهای دینی و سرمایه اجتماعی با وضیعت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و عمل به باورهای دینی با وضیعت تحصیلی دانش آموزان بود. روش تحقیق از نوع همبستگی و نمونه مورد مطالعه، تعداد 145 نفر از دانش آموزن مقطع متوسطه در شهر صائین قلعه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های سرمایه اجتماعی و عمل به باورهای دینی بر روی آنها اجرا شدند. برای اندازه گیری وضیعت تحصیلی، از معدل تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین عمل به باورهای دینی و وضیعت تحصیلی دانش آموزان و نیز بین سرمایه اجتماعی و وضیعت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد که 37 درصد از تغییرات (واریانس) متغیر وضیعت تحصیلی توسط دو متغیر عمل به باورهای دینی و سرمایه اجتماعی توضیح داده می شود و 63 درصد نیز وضیعت تحصیلی به تغییرات سایر متغیرها و عوامل است.
شفقت-خود به عنوان میانجی بین ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی مدل شفقت-خود به عنوان میانجی بین ابعاد دلبستگی با بهزیستی ذهنی در پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز در سال 1393 بود.
روش: از 230 پرسنل زن و مرد زندان سپیدار شهر اهواز 115 نفر به صورت داوطلب-مبتنی بر هدف با رعایت کلیه موازین اخلاق پژوهش انتخاب شدند، و مقیاس های تجارب در رابطه ی نزدیک (ECR)، شفقت-خود (SCS) و بهزیستی ذهنی (WEMWBS) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) و با استفاده از نرم افزار آماری 16-SPSS و آزمون سوبل تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای مدل شفقت-خود به عنوان میانجی بین دلبستگی های اضطرابی و اجتنابی و بهزیستی ذهنی هم برای مسیرهای مستقیم و هم برای مسیرهای غیرمستقیم تایید شد.
نتیجهگیری: در نتیجه می توان بیان کرد که دلبستگی ایمن و شفقت-خود یک نقش راهبرد مقابله ای در ارتقاء بهزیستی و کنش وری روانشناختی دارند.
تاثیر هوش فرهنگی بر یادگیری خودراهبر دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هوش فرهنگی دامنه جدیدی از هوش است که می تواند باعث افزایش سازگاری دانشجویان شود و یادگیری آنان را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان انجام شد.
ابزار و روش ها: این پژوهش علّی- مقایسه ای در سال 1394 در دانشجویان دختر رشته پرستاری مقطع کارشناسی شهر قم انجام شد. 86 دانشجوی دختر پرستاری از یکی از دانشگاه های شهر قم به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران و پرسش نامه یادگیری خودراهبرِ فیشر، کینگ و تاگو توسط نمونه ها تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات یادگیری خودراهبر و دو مولفه خودمدیریتی و رغبت به یادگیری، در دانشجویان دارای هوش فرهنگی بالا به طور معنی داری بالاتر از دانشجویان با هوش فرهنگی پایین بود. اما در مولفه خودکنترلی بین دانشجویان با هوش فرهنگی بالا و پایین تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: هر چه هوش فرهنگی فرد بالاتر باشد، خودراهبری در یادگیری، خودمدیریتی و رغبت به یادگیری نیز بالاتر است.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی در افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه-آزمایشی 32نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانش آموزان پسر سال اول متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به عنوان دانش آموزان کم پیشرفت انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (16نفر) و گروه کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بوده است. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله پرسشنامه های خودکارآمدی شی رر (1983) و خودپنداره راجرز (1951)را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه مصاحبه انگیزشی به مدت 5 جلسه، هر جلسه به مدت 75 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه مصاحبه انگیزشی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودکارآمدی و خودپنداره شرکت کنندگان پس از مصاحبه انگیزشی بهبود و ارتقاء معناداری یافتند. درزمینه کار با دانش آموزان کم پیشرفت، مصاحبه انگیزشی با توجه به ماهیّت آن به مثابه یک سبک مشاوره ای بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد و می توان از این روش در کاهش افت تحصیلی دانش آموزان که با مشکل آموزشی مواجه شده اند بهره جست.
نقش سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری در پیش بینی جهت گیری های هدف پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین نقش سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری در پیش بینی جهت گیری های هدف پیشرفت در دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه های پیام نور داراب و زرین دشت بود که تعداد تقریبی آ ن ها 3000 نفر بود. نمونه انتخابی شامل 250 نفر (95 پسر و 155 دختر) بود که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه سیستم های فعال ساز و بازداری کارور و وایت و پرسشنامه جهت گیری هدف چهار بعدی الیوت و مک گریگور را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بعد حساسیت به پاداش-تنبیه، جهت گیری های هدف تسلط گرایشی و اجتنابی و نیز جهت گیری هدف عملکرد اجتنابی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. بعد سائق موفقیت، جهت گیری عملکرد و تسلط گرایشی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. همچنین بعد جستجوی سرگرمی و هیجان، جهت گیری های عملکرد گرایشی و تسلط اجتنابی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. هر یک از ابعاد سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری، الگوی بی همتایی از جهت گیری هدف پیشرفت دانشجویان را پیش بینی می کردند که اهمیت گرایش های خلقی را در پیش بینی انواع جهت گیری هدف نشان می دهد.
پیش بینی رضایت زناشویی زوج ها براساس نیازهای اساسی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی رضایت زناشویی زوج ها براساس نیازهای اساسی آن ها بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زوج های شهر اصفهان در سال 1394 بود که از میان آن ها تعداد 82 زوج، به شیوه ی در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. مقیاس وضعیت زناشویی گلمبوک- راست (GRIMS) و پرسشنامه ی نیازهای اساسی، به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که رضایت زناشویی مردان براساس نیازهای آزادی و عشق و تعلق آن ها و نیز نیازهای آزادی، تفریح و عشق و تعلق همسرانشان به طور معناداری پیش بینی شد. به علاوه، رضایت زناشویی زنان براساس نیازهای تفریح و آزادی آن ها پیش بینی گردید. براساس نتایج این پژوهش، نیازهای عشق و تعلق و تفریح، به افزایش رضایت زناشویی کمک می کنند، در حالیکه نیاز به آزادی، می تواند در تضاد با رضایت زناشویی قرار بگیرد.
ارائه مدلی برای بررسی تأثیر راهبردهای الگوی تفکر سازنده بر خود کارآمدی دانشجویان از طریق اثر گالاتیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدلی برای بررسی تأثیر راهبردهای الگوی تفکر سازنده خود رهبری بر خود کارآمدی از طریق اثر گالاتیا در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. 350 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه خود رهبری هاوتن و نک، پرسشنامه خود کارآمدی شوارز و جروسالم و یک پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش خود انتظاری مثبت بود. داده ها به وسیله مدل تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که خود گویی (0001/0p=)، تصورات ذهنی (0001/0p=) و باورها و مفروضات دانشجویان (002/0p=) روی خود انتظاری مثبت آن ها تأثیر دارد؛ خود انتظاری مثبت دانشجویان (0001/0p=) روی خود کارآمدی آن ها تأثیر دارد و خود گویی (001/0p=)، تصورات ذهنی (0001/0p=) و باورها و مفروضات دانشجویان (0001/0p=) روی خود کارآمدی آن ها تأثیرگذار است. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای الگوی تفکر سازنده قادرند تغییرات متغیر خود کارآمدی را به طور معنی داری پیش بینی کنند.
مدل یابی روابط بین باورهای هوشی، معرفت شناختی و انگیزشی با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، باورهای معرفت شناختی و باورهای انگیزشی با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و بهروش تحلیل مسیر است. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز مختلف دانشگاه پیام نور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای به طور تصادفی انتخاب و به پرسش نامه خودگزارشی متشکّل از مقیاس های باورهای معرفت شناختی (شومر، 1993)، خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دی گروت، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و اهداف پیشرفت (میدلتون و میگلی، 1997) پاسخ دادند. یافته ها حاکی از آن است که مدل عِلّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیر مستقیم نیز دارند. همچنین یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان به ویژه باورهای هوشی افزایشی می توانند با میانجی گری باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها مؤثر باشند. لذا، ضروری است که زمینة لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
نگرش دانشجویان فیزیوتراپی نسبت به دروس علوم پایه پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: نگرش دانشجویان به دروس علوم پایه در عملکرد بالینی آنان، تاثیر بسزایی دارد. هدف از این تحقیق، بررسی نگرش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته فیزیوتراپی نسبت به دروس علوم پایه بود.
ابزار و روش ها: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی و از طریق دسترسی آسان، روی 151 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته فیزیوتراپی دانشکده های توان بخشی دانشگاه های علوم پزشکی ایران و تهران در مهر و آبان سال 1391 انجام شد. برای ارزیابی نگرش و دو زیرمقیاس اهمیت و تاثیر از پرسش نامه وست استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 17 و با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، T مستقل و رگرسیون لجستیک انجام شد.
یافته ها: بین دو جنس در پاسخ به گویه های 1، 4، 7 و 8 اختلاف معنی دار وجود داشت. میانگین مقادیر نگرش و زیرمقیاس های اهمیت و تاثیر در زنان در ترم های پنجم و هفتم کارشناسی به طور معنی داری بیشتر از مردان بود. در مقطع کارشناسی ارشد در ترم اول، میزان نگرش و اهمیت زنان به طور معنی داری نسبت به مردان مثبت تر بود، اما در ترم سوم کارشناسی ارشد دو جنس از این نظر با هم اختلاف آماری معنی داری نداشتند.
نتیجه گیری: نگرش مثبت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد فیزیوتراپی به دروس علوم پایه تحت تاثیر جنسیت آنان است و زنان اهمیت بیشتری به یادگیری جزییات روند فیزیولوژیک درمان می دهند، در حالی که مردان بیشتر به نتیجه درمان تاکید دارند. با افزایش حضور زنان در مقطع کارشناسی ارشد نگرش آنان به مردان نزدیک می شود.