فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : افکار خودکشی از مخربترین افکار در گروههای مختلف به ویژه دانشجویان است که زمینه خودکشی را فراهم می کنند. این پژوهش با هدف استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی در دانشجویان با روش کیفی از نوع گراندد تئوری انجام شد. روش : از میان دانشجویان دارای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی 17 نفر را با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و در نهایت با روشِ اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که مفهوم هسته ای مدل شکل گیری افکار خودکشی، ناکامی در بهبود وضعیت زندگی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند بود. بدبینی نسبت به زندگی و آینده، بی انگیزگی و درماندگی شدید سه عامل علی و زمینه ساز شناسایی شده بود. عوامل مداخله گر شناسایی شده خودتخریبی فکری و رفتاری، باور به کنترل ناپذیر بودن زندگی و همچنین تکانشگری هیجانی بود. واکنش ها به مفهوم هسته ای شناسایی شده بی معنی بودن زندگی، احساس تنهایی و انزوای عمیق و دلهره وجودی و همچنین پیامدهای نهایی مستخرج از پژوهش چهار کد محوری رهایی از زندگی، دلبستگی به مرگ، طرح ریزی شیوه مرگ و عملی کردن تصمیم به خودکشی بود. نتیجه گیری با شناخت و کسب بینش نسبت به چرخه شکل گیری افکار خودکشی به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری مفهوم هسته ای می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشیگیرانه و درمانی در عدم گرایش به خودکشی، طراحی و اجرا کرد و از شیوع افکار خودکشی کاست.
خشونت آسم را تشدید می کند
منبع:
پیوند ۱۳۷۶ شماره ۲۱۸
حوزههای تخصصی:
چرا از انتقاد می ترسیم
حوزههای تخصصی:
مرزهای یک جنون
حوزههای تخصصی:
پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس جهت گیری هویت و عملکرد خانواده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس جهت گیری هویت و عملکرد خانواده در نوجوان است.
روش: بدین منظور نمونه ای شامل 300 نفر از دانش آموزان دختر شهر کرج به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسش نامه ی مسئولیت پذیری دانش آموزان، پرسش نامه ی سبک هویت برزونسکی (ISI) و پرسش نامه ی عملکرد خانواده ی بلوم (FFS) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهند که میان دو متغیر مسئولیت پذیری و عملکرد خانواده، رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد. در این خصوص نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 17 درصد از مسئولیت پذیری دانش آموزان را با توجه به کارکردهای خانواده می توان پیش بینی نمود. کارکرد خانواده در سه خرده مقیاس آرمان خانوادگی، سازمان دهی و تأکیدات مذهبی معنادار شد. همچنین میان متغیرهای سبک های هویت و مسئولیت پذیری رابطه ی معناداری وجود دارد. علاوه بر این براساس نتایج رگرسیون، سبک هویتی تعهدی با 14 درصد و سبک هویتی اطلاعاتی با 2 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان پیش بینی را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی نقش مهم خانواده و هویت یابی نوجوانان در ایجاد مسئولیت پذیری در آنان است.
ارائه ی مدل علّی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس نگرش مذهبی و سبک های فرزند پروری والدین: با میانجیگری چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : رفتارهای پرخطر، رفتارهایی هستند که سلامت و بهزیستی نوجوانان و جوانان را در معرض خطر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر ارائه ی مدل علّی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس نگرش مذهبی و سبک های فرزند پروری والدین با میانجیگری چشم انداز زمان بود. روش : پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی، نوع کمی و ازنظر فرآیند و روش جمع آوری و تحلیل داده ها توصیفی-پیمایشی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها، روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش موردنظر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه ی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 251000 نفر بودند. نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرزند پروری ادراک شده بوری (PAQ)(1991)، نگرش سنج مذهبی گلریز و براهنی (1353)، پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) (1999) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و همکاران (1390) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش بیانگر آن است که گرایش به رفتار پرخطر با نگرش مذهبی رو سبک های فرزندپروری ابطه مستقیم دارد. همچنین گرایش به رفتار پرخطر بر اساس نگرش مذهبی با میانجیگری چشم انداز زمان رابطه غیرمستقیم دارد. نتایج نشان داد که گرایش به رفتار پرخطر بر اساس سبک فرزند پروری با میانجی گری چشم انداز زمان رابطه غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که چگونه عوامل درون فردی در یک مدل بر گرایش به انواع رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر می گذارند. در نهایت نتایج نشان داد که مدل کلی تحقیق از برازش قوی برخوردار است.
رابطه ی شرم تصویر بدنی با جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی در اعضای باشگاه های ورزشی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل روانی تأثیرگذار بر این متغیر با هدف تعیین رابطه ی شرم تصویر بدنی با جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی در اعضای باشگاه های ورزشی تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه ی آماری کلیه ی زنان و مردان عضو باشگاه های بدن سازی شهر تهران بودند. برای انجام این پژوهش نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای از باشگاه های جنوب تهران انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه های شرم و گناه تصویر بدنی تامسون، جرأت ورزی تونند، اضطراب اجتماعی کانور و شاخص توده ی بدنی جمع آوری و با روش مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شرم تصویر بدنی رابطه ی منفی معناداری با جرأت ورزی و رابطه ی مثبت معناداری با اضطراب اجتماعی دارد (05/0>P). علاوه بر این در زنان و مردان شاخص توده ی بدنی با جرأت ورزی رابطه ی مثبت معناداری داشت ولی رابطه ی شاخص توده ی بدنی و اضطراب اجتماعی فقط در مردان معنادار و منفی بود. بررسی مدل به دست آمده نیز نشان داد که متغیرهای جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی به ترتیب می توانند 55، 28 و 24 درصد از تغییرات شرم بدنی مردان و 21، 26و 2 درصد از تغییرات شرم بدنی زنان را تبیین کنند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بود که علاوه بر عوامل فیزیکی نظیر وزن (شاخص توده ی بدنی) عوامل روان شناختی (نظیر اضطراب اجتماعی و جرأت ورزی) می تواند بر شرم از تصویر بدنی افراد تأثیر گذارد.
روان شناسی و اجتماع: این جا و اکنون راهبردی موثر در روان شناسی
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی درون گروهی و شادی در بین شهروندان شهرتهران در سال 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی در افزایش خلاقیت و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان در شهر تبریز انجام شد. روشپژوهش نیمه آزمایشی و طرحپژوهش پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه اول دوره متوسطه بودند که 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. راهبردهای فراشناختی در 8 جلسه گروهی به آزمودنی های گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خلاقیت عابدی و عملکرد تحصیلی در تاج جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی می تواند مؤلفه های خلاقیت را به طور معنی داری افزایش دهد و خودکارآمدی، برنامه ریزی و تأثیرات هیجانی را در عملکرد تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری بهبود بخشد(P<0.01) و در فقدان کنترل پیامد و انگیزش تغییری ایجاد نشد. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش راهبردهای فراشناختی روش مناسبی برای افزایش خلاقیت و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد. لذا پیشنهاد می شود به منظور افزایش مؤلفه های خلاقیت و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ممکن است مفید باشد که سطح راهبردهای فراشناختی دانش آموزان تقویت شود.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیک بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
31 - 58
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش 30 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. از سیاهه ی خود گزارشی رفتارهای خود-آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد؛ برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. برنامه مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی نیز طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت پایدار موجب کاهش پرخاشگری شده است. اما در اثر بخشی دو روش مداخله، تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت، موجب بهبود کارکرد های درون فردی و بین فردی رفتار های خود آسیب و مولفه سازگاری و تحمل خود تنظیمی هیجانی شده است.
بچه ها و کمروئی
نماز؛ از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی پسر (آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ)
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۹۷
حوزههای تخصصی:
نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم و صدا در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
97 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی افراد مضطرب اجتماعی، ناتوانی آنان در شناسایی حالات ذهنی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز طراحی و اجرا گردید. روش: بدین منظور نمونه ای متشکل از 218 نفر زن و مرد بزرگسال به وسیله پرسشنامه اضطراب اجتماعی(SAQ)، پرسشنامه هوش اجتماعی ترمسو(TSIS)، آزمون ذهن خوانی از طریق چشم(RMET) و آزمون ذهن خوانی از طریق صدا(RMVT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش اجتماعی و مؤلفه های آن و ذهن خوانی از طریق چشم با اضطراب اجتماعی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. ضمن این که هیچ رابطه معنی داری بین ذهن خوانی ازطریق صدا با اضطراب اجتماعی و هوش اجتماعی یافت نگردید. نتایج رگرسیون نشان داد مؤلفه های مهارت های اجتماعی و آگاهی اجتماعی از هوش اجتماعی و همینطور ذهن خوانی از طریق چشم قادرند 37 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی را به طور معنی داری پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: در مجموع می توان چنین نتیجه گیری نمود که افراد مضطرب اجتماعی در مؤلفه های هوش اجتماعی و توانایی ذهن خوانی از طریق مشاهده دیگران ضعیف تر عمل می کنند، موضوعی که می بایست در شناخت و درمان اضطراب اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
فلسفه عرفی
حوزههای تخصصی:
پیش بینی حمایت اجتماعی دانشجویان بر اساس مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
179 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع بیماری کرونا و اجرای قانون های پیشگیرانه، تاثیرات گوناگونی بر ابعاد روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از این پژوهش مطالعه ارتباط حمایت اجتماعی دانشجویان با مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همه گیری کرونا بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری را کلیه دانشجویان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 با تعداد بالغ بر 40000 نفر تشکیل می دادند. گروه نمونه 402 دختر و پسر دانشجو بودند که توسط پرسشنامه حمایت اجتماعی(زیمت و همکاران، 1998)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی(پاتنام، 2000) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی(لوتانز و همکاران، 2007) به شکل اینترنتی و از طریق درگاه های مجازی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بصورت مثبت با حمایت اجتماعی دانشجویان، همبستگی دارند. همچنین مشخص شد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی، به ترتیب 24 و 48 درصد از تغییرات حمایت اجتماعی را پیش بینی می کنند(001/0p <). نتیجه گیری: به نظر می رسد می توان گفت حمایت اجتماعی دانشجویان با مؤلفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی قابل پیش بینی است و دارای تلویحات کاربردی در تهیه مداخله های در بحران در زمان شیوع بیماری کرونا و بعد از آن است.
بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
38 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر 425 نفر از افراد مراجعه کننده به رمال و فالگیر در شهرستان ارومیه است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های پردازش اطلاعات اپستین و پاسینی(1999)، اعتقاد به خرافات محقق ساخته(1398) و حس عاملیت) وودی و همکاران2013) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک پردازش خرد گرایی و حس عاملیت با باورهای خرافی رابطه منفی معنی دار و سبک پردازش تجربه ای با باورهای خرافی رابطه مثبت دارند و هر سه قادر به پیش بینی باورهای خرافی می باشند(01/0.> p). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت، نتایج این مطالعه دارای کارکردهایی برای کاهش گسترش خرافه گرایی و رمالی در جامعه است.
پیش بینی سلامت روان بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
129 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری بیماری کرونا و اجرای قرنطینه، اثرات مختلفی بر جنبه های روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط اضطراب و همبستگی ناشی از بیماری کرونا با سلامت روان در جامعه شهر تهران است. روش: به این منظور نمونه ای شامل 618 زن و مرد بزرگسال توسط پرسشنامه GHQ-12، مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علیپور، 1398)، و همبستگی اجتماعی (بر اساس پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و شاپیرو، 2004) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که اضطراب بیماری کرونا (بصورت منفی) و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا (بصورت مثبت) با سلامت روان همبستگی دارد. همچنین مشخص شد که اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا، به ترتیب 47 و 26 درصد از تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده بروز اثرات مثبت و منفی روانی و اجتماعی در زمان قرنطینه بوده و دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات بحران در زمان همه گیری بیماری کرونا است.
مقایسه احساس خصومت در زنانِ با و بدون بیماری ایدز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضرمقایسه احساس خصومت در زنان روسپی مبتلا به ایدز ( گروه ایدز فعال) و زنان مبتلا به ایدز ناشی از همسر( گروه ایدز منفعل) و زنان عادی بود. گروه نمونه شامل 90نفرزن که 60 نفر آنان به دلیل ابتلا به ایدز به بیمارستان امام خمینی مراجعه داشتند و از این تعداد 30 نفر به دلیل شرکای جنسی متعدد و 30 نفر از طریق همسران خود مبتلا شده بودند. 30 نفر باقیمانده فاقد ایدز و مانند دو گروه دیگر دارای حداقل یک فرزند و تحصیلات دیپلم تا لیسانس بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس خصومت رد فورد ویلیامز استفاده شد. به منظور ازمون فرضیه های پژوهش از آمونهای آماری خی دو و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر اساس نتایج، احساس خصومت گروه عادی کمتر از گروه ایدز فعال و منفعل است. زنان مبتلا به ایدز فعال نسبت به زنان ایدز منفعل خصومت بیشتری تجربه می کنند.با توجه به بالاتر بودن احساس خصومت در زنان روسپی و احتمال تبدیل احساس خصومت به رفتار و عدم رعایت عمدی نکات ایمنی و خطرات ناشی از آن، لازم است جنبه های این موضوع در این زنان و حمایت ها و کمک های لازم برای آنها مورد توجه قرار گیرد برنامه ریزی جهت ارائه خدمات پزشکی فرهنگی وروانشناسی جهت گروههای مبتلا واطلاع رسانی وارتقا سطح اگاهی جامعه ضروری است