فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مسائل مطرح برای انسان به طور چشمگیری ریشه و اساس اجتماعی دارند؛ این پژوهش با هدف بررسی توان پیشبینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک شناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی است، که بر روی 500 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 88 ـ 89 به شیوه تصادفی نسبتی اجرا شد. ابزارهای جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ی میزان مهارت حل مشکلات اجتماعی لیندا دالبرگ و همکاران (1387) و پرسشنامه سبکهای شناختی کلب بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه، رگرسیون و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبکهای شناختی به میزان 8 درصد می توانند تغییرات مربوط حل مسأله اجتماعی را بهطور معنی داری تبیین کنند (01/0=P)؛ نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معناداری در حل مسأله اجتماعی بر اساس سبکهای شناختی متفاوت وجود دارد (01/0> P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که توجه به سبکهای شناختی در حل مسأله اجتماعی ضرورت می نماید.
اثر گروه مواجهه در حل تعارض مادرها و دخترهای 16 - 15 تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی سودمندی گروه مواجهه در حل تعارض مادرها و دخترها پرداخته است. نمونه مورد پژوهش 40 نفر شامل دخترهای ?? - ?? ساله و مادرانشان است که از بین دانش آموزان منطقه پنج تهران به شیوه خوشه ای انتخاب شدند. دختران بعد از مصاحبه مقدماتی به اتفاق مادرانشان در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی در 8 جلسه مشاره گروهی و هر جلسه به مدت 90دقیقه شرکت کردند. یک هفته بعد از آخرین جلسه، پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. ابزار مورد پژوهش پرسشنامه رابطه ولی – فرزندی ، فرم مادر – فرزند ساخته مورلند، فاین و شوبل است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه یاد شده در پیش آزمون و پس آزمون ، از روش های آمار توصیفی، میانگین، انحراف معیار و نمودار؛ و در آمار استنباطی، تی استودنت گروه های مستقل استفاده شد و نتایج زیر بدست آمد: گروه مواجهه، تعارض مادرها و دخترها را کاهش می دهد. همچنین گروه مواجهه در بهبود ارتباط و عاطفه مثبت بین مادرها و دختر ها موثر است.
طراحی و تدوین برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و بررسی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان سرآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تقویت مهارت حل مسئله بین فردی در دانش آموزان سرآمد می تواند به آن ها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان، به طراحی برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ازمیان دانش آموزانی که دارای هوش بهر بالاتر از 120 تشخیص داده شده بودند، 42 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه (هر جلسه 60-45 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی شرکت کردند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارت های اجتماعی این دانش آموزان، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در تمامی خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی و حل مسئله، بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (p#,
بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه انجام گرفت. روش اجرا: این پژوهش از نوع آزمایشی است و نمونه پژوهش عبارت است از 40 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استاندارد شده راترو پرسشنامه برانگیختگی-کاهش ناهماهنگی DARQ هارمون ـ جونز (صفارینیا و زندی، 1389) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین منبع کنترل دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی تفکرانتقادی م یتواند باعث تغییر در بعضی از صفات و ویژگیها شود، که در این پژوهش ویژگی مورد نظر ما منبع کنترل است و تفکر انتقادی بر روی این متغیر تأثیر گذاشت. اما بین میزان کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیده اند، تفاوت معنیداری وجود ندارد. در این پژوهش تفکر انتقادی نه تنها میزان ناهماهنگی (بر انگیختگی) شناختی را در گروه کنترل کاهش نداد بلکه تا حدی باعث افزایش ناهماهنگی شناختی گردید.
بررسی و مقایسه ی تأثیر کنکور بر وضعیت روانی و شخصیتی راه یافته گان و راه نیافته گان به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مقایسه ی تاثیر کنکور بر وضعیت روانی و شخصیتی راه یافته گان و راه نیافته گان به دانشگاه و خانواده ی آنان در شهر شیراز بوده است. برای دست یابی به اهداف تحقیق، 600 شرکت کننده (300 پسر و 300 دختر) به صورت نمونه گیری تصادفی منظم گزیده شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه ی PANAS برای سنجش عاطفه ی مثبت و منفی، و فرم کوتاه پرسش نامه ی DASS برای ارزیابی سازه های روانی تنش، افسرده گی، و اضطراب بوده است.پس از بررسی های آماری یا آزمون t مستقل و تحلیل واریانس، نتایج نشان داد عاطفه ی مثبت و منفی دو گروه دانش جو و پشت کنکوری تفاوت معناداری با هم دارد (P<0.001). هم چنین نتایج، از لحاظ فشارهای روانی (تنش، اضطراب، و افسرده گی) تفاوت معناداری بین دو گروه نشان داد؛ یعنی فشارهای روانی بیش تری بر پذیرفته نشدگان در کنکور می آید (P<0.001).
خانواده ی دانش جویان نیز به گونه یی معنادار بیش تر از والدین پذیرفته شدگان دارای عاطفه ی مثبت بودند (P<0.001)، اما در عاطفه ی منفی و فشارهای روانی تفاوتی معنادار دیده نشد (P>0.05). نتایج پژوهش تفاوتی معنادار میان تفاوت های جنسیتی در ارتباط با تاثیر کنکور بر عاطفه ی مثبت و فشارهای روانی، جز عاطفه ی منفی نشان نداد (P>0.05) و این بیانگر این است که امروزه تفاوت ناچیزی در نقش های اجتماعی، انتظارات خانواده، آمال و آرزوهای شخصی میان دختر و پسر وجود دارد.سرانجام، بررسی میان دانش جویان 28 رشته از دانشکده های علوم انسانی، علوم تربیتی، فنی و مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، و دام پزشکی، نشان داد که همه گی در سطحی یکسان، از عاطفه ی مثبت و منفی، و فشارهای روانی برخوردار اند (P>0.05)."
کارکردهای تعارض بین فردی و مدیریت تعارض در پیوند میان استرس و فرسودگی با پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم استرس شغلی و فرسودگی در محیط های کار، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین استرس و فرسودگی با پرخاشگری با توجه به نقش تعدیل کننده تعارض با سرپرست و همکاران و سبک های مدیریت تعارض (تسلیم شدن ، سازش و حل مساله، اعمال زور و اجتناب ) به مرحله اجرا درآمد. نمونه ای به حجم 283 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تعارض بین فردی در محیط کار (ICWQ)، پرخاشگری در محیط کار (AWQ)، سبک های مدیریت تعارض (CMSQ)، استرس شغلی JSQ)) و فرسودگی هیجانی (EEQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که استرس شغلی با تعارض با همکاران ، با تعارض با سرپرست، با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری و با اجتناب، تعارض با همکاران با تعارض با سرپرست، با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری، با اعمال زور و با اجتناب، تعارض با سرپرست با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری و با اجتناب و فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، با تسلیم شدن، با اعمال زور و با اجتناب رابطه معنادار داشتند. بخش دیگر نتایج نشان داد که در تسلیم شدن بالا ، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، در سازش و حل مساله پایین، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، در اعمال زور و اجتناب بالا، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری رابطه نیرومندتری نشان دادند.
مقایسه درک اجتماعی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون اختلال شنوایی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه درک اجتماعی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون اختلال شنوایی شهر شیراز بود. در این پژوه پژوهش تعداد160 نفر (80 نفر با اختلالات شنوایی) و (80 نفربدون اختلال شنوایی) مورد بررسی قرار گرفتند. آزمودنی های موردبررسی شامل دو گروه از دانش آموزان با اختلال شنوایی(40 پسر و40 دختر) و دو گروه از دانش آموزان بدون اختلال شنوایی (40 پسر و40 دختر) بودند که از بین دانش آموزان دو مرکز ناشنوایی، دانش آموزان با اختلال شنوایی به صورت تصادفی ساده و در انتخاب دانش آموزان بدون اختلال شنوایی از روش نمونه برداری چند مرحله ای استفاده شد. ابزار مورد استفاده مقیاس درک اجتماعی بوزاکی(1998) بود. مقیاس درک اجتماعی شامل ابعاد مفهوم نقش پذیری، ادراک شخصی، احساس همدلی و توضیحات متناوب بود. روایی مقیاس از طریق همسانی درونی و پایایی آنها از طریق آلفای کرنباخ( 81/0) احراز گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین دانش آموزان دختر و پسر در نمره کل مقیاس درک اجتماعی و ابعاد آن تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه با اختلال شنوایی و بدون اختلال شنوایی در نمره کل مقیاس درک اجتماعی و ابعاد آن وجود دارد (001/0P<). نتایج نشان داد در میان دانش آموزان با اختلال شنوایی و بدون اختلال شنوایی با توجه به طبقه اقتصادی – اجتماعی (تحصیلات و شغل پدر) در مقیاس درک اجتماعی و ابعاد-آن تفاوت معنا داری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که در مقیاس درک اجتماعی به ترتیب، متغیرهای تحصیلات پدر(لیسانس و بالاتر)، شغل پدر (فنی تخصصی و خدماتی) در مقایسه با سایر متغیرها از قدرت پیش بینی معنا دار و بالاتری برخوردار هستند (001/0P<).
مقایسه موانع شخصی خلاقیت بین دبیران تربیت بدنی مرد و زن شهرستان نیشابور
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه موانع شخصی خلاقیت بین دبیران تربیت بدنی به عنوان عناصر اصلی پیشرفت و توسعه ورزش و سلامت دانش آموزان بود . 120 نفر از دبیران تربیت بدنی شهرستان نیشابور ( 73 مرد و 57 زن ) به پرسشنامه فیفر پاسخ دادند . بر اساس نتابج این پژوهش ، از نظر موانع شخصی خلاقیت ، که توسط فیفر به شش گروه تقسیم شده اند ، بین دبیران تربیت بدنی مرد و زن تفاوت معنی داری وجود ندارد . در هر دو گروه کمترین سهم در رابطه با موانع مرتبط با اعتماد به نفس و خطرپذیری مشاهده شد ...
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتیِ مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان بود. در یک پژوهش توصیفی-مقطعی از 509 دانش آموز دختر به شیوه خوشه ای چندمرحله ای نمونه گیری شد و هریک از آنها به پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم (BSRI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی(CERQ) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز(AAI) پاسخ دادند. مجموعه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی حداکثر توانست 37% از واریانس مشترک نتایج خشونت ورزی را پس از کنترل متغیرهای مخدوش کننده ی سن و سابقه بیماری جسمی تبیین نماید. در مدل نهایی راهبرد تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و زیرمقیاس های سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری، سرزنش دیگران و نقش جنسیتی مردانه به طور مستقیم و راهبرد تنظیم شناختی هیجانِ سازگار و راهبرد ارزیابی مجددمثبت به طور معکوس سطوح خشونت ورزی را پیش بینی می کردند. به نظر می رسد ارتقاء و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نیز زمینه سازی فرهنگی در خصوص تغییر باورهای نامطلوب جنسیتی می تواند در کاهش هیجانات منفی مانند خشم ثمربخش باشد.
" تاثیر جنس ، سن و سابقه ی کار در ادراک محیط کاری "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این مطالعه، بررسی وضعیت محیط کار کارکنان اداری و ابعاد مختلف آن با تاکید بر عوامل جنس، سن و سابقه ی کار در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی است. نمونه ی پژوهش شامل 2660 نفر از کارکنان اداری مناطق ده گانه ی دانشگاه آزاد اسلامی است که با روش تصادفی مرحله ای انتخاب و با پرسشنامه محقق ساخته، مورد سنجش قرار گرفتند
بررسی رابطه شبکه های اجتماعی فردی با سلامت اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های کلیدی سلامت، نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا کرده، و یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقاء بخشند. جوانی زمانی مناسب برای شکل دهی هویت (احساس و مفهومی از خود) است که تاریخچه گذشته فرد و توانمندی های مورد نیاز برای سلامت اجتماعی در بزرگسالی را درهم می آمیزد.
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه شبکه های اجتماعی فردی با سلامت اجتماعی جوانان می باشد. روش بررسی در این پژوهش، تلفیقی از روش کتابخانه ای و پیمایشی است که جوانان 29-18 سال شهر تهران به عنوان جامعه آماری آن در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه 383 نفر هستند که از طریق نمونه گیری طبقه ای، اطلاعات پاسخگویان با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق نرم افزار Spss داده ها تحلیل شده اند. سلامت اجتماعی جوانان به صورت توزیع تقریباً نرمال و در حد متوسط به دست آمده است. بین شبکه های اجتماعی، منابع حمایت اجتماعی شبکه ها، ارتباط شبکه ای جوانان با میزان سلامت اجتماعی آنان ارتباط معنادار آماری به اثبات رسید و در تحلیل رگرسیونی متغیرهای وارد شده در مدل توانسته اند در حدود 27درصد تغییرات واریانس متغیر سلامت اجتماعی جوانان را تبیین کنند که قوی ترین پیش بینی کننده، متغیر ارتباط شبکه ای بوده است. سلامت اجتماعی جوانان به عنوان سازه ای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و تعیین اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز آنان انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دوره اول ابتدایی منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران بود که در سال تحصیلی 96 1395 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 60 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه های انتخاب شدند و در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. به منظور مقایسه پذیری روند تغییرات در نمره های هیجانات تحصیلی دانش آموزان از یک گروه کنترل استفاده شد. از هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری آزمون هیجانات منفی تحصیلی گرفته شد. به گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک مطابق با الگوی لندرث به مدت ده جلسه 5/1 ساعته آموزش داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اینکه طرح تحقیق مورد نظر برای بررسی این فرضیه از طرح اندازه گیریهای مکرر دو گروهی برخوردار است و هیجانات منفی شامل پنج بعد است برای تحلیل این فرضیه از تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران است و پس از جلسات بازی درمانی برای گروه آزمایش، تمام آزمودنیها با همین آزمون مورد بررسی قرار گرفت. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به طور معنی داری آموزش روش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک به مادران سبب کاهش هیجانات تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی می شود.
اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت است. این پژوهش تجربی بر روی 40 نفر از دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری (AGQ) نمره بالایی بدست آورده بودند، اجرا گردید. این نمونه از طریق گزینش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه همتا (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم شدند، پس از آن برنامه آموزش گروهی به شیوه تحلیل ارتباط محاوره ای که بر طبق مجموعه مفاهیم این نظریه تهیه شده بود ، طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از اتمام آموزش به صورت همزمان و در شرایط یکسان آزمون AGQ (پس آزمون) بر روی دو گروه آزمایش و گواه اجرا گردید. اطلاعات مذکور با استفاده از آزمون های آماری T برای گروه مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مانوا (MANAOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد( 0001/0 > P )، به عبارت دیگر مداخله آزمایشی (آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای) موجب کاهش پرخاشگری و مولفه های آن در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است
بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد بهورزان
حوزههای تخصصی: