فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه خرده فرهنگ ها یکی از مهمترین شیوه ها برای شناخت و بررسی آسیب های اجتماعی می باشد. سهم مردم نگاری، در زمینه پژوهش در مواد مخدر، تمرکز بر روابط اجتماعی با محوریت استفاده از مواد مخدر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی خرده فرهنگ های قومی (قوم عرب شهرستان اهواز) و هنجارها و توصیه های عامیانه ی تشویق کننده مصرف مواد مخدر است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش قوم نگاری انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شد. قلمرو این بررسی، خرده فرهنگ قوم عرب بود. برای تحلیل داده های پژوهش، از روش کدگذاری سه مرحله ای بهره گرفته شد. مرحله ی اول، کدگذاری باز بود که مفاهیم مهم استخراج شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، کدهای محوری از تلخیص مفاهیم مقولات مهم بیرون کشیده شد. یافته ها: علل گرایش به باورها و آداب و رسوم، تعلیم نادرست والدین با توجه به بعد نسبتا بالای خانواده های اعراب، تبلیغات غلط فرهنگی، علم نداشتن، نبودن امکانات رفاهی، بیکاری، سطح پایین کیفیت زندگی و تبعیت از آداب و رسوم قومی در زمینه مصرف مواد مخدر بود. در خصوص باورهای عامیانه تشویق کننده مواد مخدر یافته ها نشان داد درک و ارزش های مشترک می تواند قواعد روشنی برای استفاده کنندگان مواد مخدر باشد. دانش در مورد مصرف مواد مخدر از طریق یک شبکه به هم پیوسته اجتماعی، که بیشتر نشان دهنده وجود یک خرده فرهنگ مواد مخدر است، منتقل می شود. نتیجه گیری: می توان استدلال کرد که باورها و هنجارهای تشویق کننده مصرف مواد مخدر، برای درمان و یا کاهش درد ناشی از بیماری ها از قدیم الایام در طب سنتی رواج داشته است.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، استرس و اضطراب معتادانِ ترک کرده زندانِ مرکزی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه حجم عظیمی از هزینه های سازمان زندان ها، شامل جرایم مرتبط با اعتیاد یا بازپروری آن ها می شود، با این حال بازگشت مجدد به اعتیاد تمامی این هزینه ها را تبدیل به سراب می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش علائم افسردگی، استرس و اضطراب معتادان ترک کرده بند پاک زندان مرکزی تبریز بود. روش: بدین منظور، تعداد 50 نفر مددجو به روش نمونه گیری در دسترس، از بین جامعه آماری 189 نفری زندانیان ترک کرده ی مرد زندان مرکزی تبریز انتخاب و به تصادف به دو گروه تقسیم شدند. پرسش نامه های اضطراب، افسردگی و استرس، قبل و بعد از مداخله ی درمانی به روش درمان گروهی پذیرش و تعهد، در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش میزان استرس و اضطراب مددجویان موثر بوده، ولی بر میزان افسردگی آن ها تاثیری نداشت؛ نتیجه گیری: در کنار درمان گروهی پذیرش و تعهد، بهتر است از سایر درمان های مکمل نیز استفاده شود و همچنین محققان باید آثار بلند مدت این درمان را نیز مورد توجه قرار دهند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی با رویکرد پذیرش خویشتن به روش درایدن با آموزه های گروه های معتادین گمنام بر مؤلفه های سلامت روان معتادین شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضربا هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی با رویکرد پذیرش خویشتن به روش درایدن با آموزه های گروه های معتادین گمنام بر مؤلفه های سلامت روان افراد معتاد انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح مقایسه گروه های نابرابر بود. در بخش گروه درمانی 21 نفر به طور داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت 10 جلسه گروه درمانی بارویکرد پذیرش خویشتن قرار گرفتند. در بخش گروه معتادین گمنام نیز 27 نفر به طور داوطلبانه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به مدت شش ماه تحت آموزه های این جلسات قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی آموزه های گروه های معتادین گمنام در مقایسه با گروه درمانی با رویکرد پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر سلامت روانی و کاهش علائم جسمانی و افسردگی افراد معتاد بیشتر است. نتیجه گیری: آموزه های گروه های معتادین گمنام به سبب ایجاد حس همدلی و انتخاب خود معتادین نسبت به روش گروه درمانی برای درمان علائم جسمانی، افسردگی و بهبود سلامت روان معتادان موثرتر می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر سوءمصرف موادمخدر از دیدگاه دانشجویان: کاربست نقشه های شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مصرف موادمخدر از دیدگاه دانشجویان با استفاده از نقشه های شناختی فازی است. روش: شرکت کنندگان این پژوهش 20 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه بودند که به پرسش نامه ای متشکل از 30 عبارت فازی پاسخ دادند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیر بیکاری با درجه بیرونی 53/1، مهم ترین متغیر تاثیر گذار بر متغیرهای دیگر است. پس از آن اعتیاد اعضای خانواده با درجه بیرونی 08/1، همسالان منحرف با درجه بیرونی 70/0 در مدل می باشد. از طرف دیگر، شاخص درجه درونی نشان داد که مهم ترین متغیر تاثیرپذیر، اعتیاد با درجه درونی 03/7 می باشد که نشان می دهد این متغیر بیشترین تاثیر را از سایر عوامل موجود در نقشه پذیرفته است. دومین متغیر تاثیرپذیر، همسالان منحرف با درجه درونی آن 37/1، و سومین متغیر تاثیر پذیر نیز امید به آینده با درجه درونی 72/0 می باشد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که از نظر دانشجویان هنگامی که جوانان بیکار باشند احتمال گرایش آن ها به گروه همسالان منحرف جهت گذراندن اوقات و کسب لذت و شادی بسیار بالا می رود، در نتیجه احتمال بیشتری دارد که گرفتار مصرف مواد شوند. نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به عوامل مؤثر بر سوءمصرف موادمخدر در دانشجویان و انجام اقدامات لازم به منظور پیشگیری از گرایش دانشجویان به آسیب های اجتماعی به خصوص مصرف مواد را به دنبال دارد.
اثربخشی مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بر بهبود کیفیت زندگی و مهار عقاید وسوسه انگیز درافراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاورهرفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بربهبود کیفیت زندگی ومهار عقاید وسوسه انگیز در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد می باشد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر در سال 1394 در شهرستان ارومیه بوده است. نمونه پژوهش شامل 40 نفر مرد در گستره سنی 20 تا 45 سال با اختلال سوءمصرف مواد بودند که به روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. سپس برنامه مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. گروه گواه در طول این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های عقاید وسوسه انگیز و کیفیت زندگی استفاده گردید. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بر افزایش کیفیت زندگی و بهبود عقاید وسوسه انگیز گروه آزمایشی تاثیر داشته است. همچنین اثربخشی این روش در پیگیری یک و نیم ماهه از ثبات نسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر شیوه اثربخش بر کنترل و درمان در افراد وابسته به موادمخدر بوده و می تواند به عنوان یک برنامه مداخله روان شناختی در مراکز درمانی مورد استفاده درمان گران قرار گیرد.
اثربخشی هیپنوتیزم درمانی بر پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع در افراد ترک کننده مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی هیپنوتیزم درمانی بر پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع در افراد ترک کننده مواد محرک صورت گرفت. روش: در یک طرح نیمه آزمایشی گروهی 40 نفری با تشخیص وابستگی به مواد محرک که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده بودند و گروه گواه که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی 5 جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش هیپنوتراپی قرار گرفتند. افراد از طریق آزمایش مرفین، مقیاس تکانشگری ارنست بارت و مقیاس ولع مصرف مواد قبل از شروع درمان و پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند.گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد و در انتظار درمان بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش هیپنوتراپی در پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع مصرف مواد موثر بود. نتیجه گیری: آموزش هیپنوتراپی را می توان به عنوان درمان جایگزین در کنار سایر مداخلات روان شناختی در درمان وابستگی به مواد محرک مورد استفاده قرار داد.
اثربخشی آموزش معنویت با تاکید بر آموزه های دین اسلام بر کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آموزش معنویت مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد انجام شد. جامعه آماری شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز متادون درمانی شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 90 نفر از افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از بین آن ها، 30 نفر از این افراد که در پرسش نامه کیفیت زندگی پایین ترین نمرات را گرفتند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 9 جلسه دو ساعته آموزش معنویت قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. گروه آزمایش و کنترل پرسش نامه کیفیت زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش معنویت با تاکید بر آموزه های دین اسلام به طور معنی داری در ارتقاء کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد مؤثر بود. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه آموزش معنویت به افزایش سطح کیفیت زندگی این افراد کمک کنند.
رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عاطفه منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عواطف منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی بود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر همبستگی از نوع مطالعات ساختاری بود. جامعه آماری شامل معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد استان آذربایجان غربی بود که در 6ماهه دوم 1394در مراکز بستری شده بودند (N=526). نمونه مورد مطالعه 216 نفر از افراد مذکور با استفاده از نمونه گیری دردسترس از جامعه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری، عاطفه منفی پاناس، مشکلات تنظیم هیجان، افسردگی بک و ولع مصرف پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد که ضرایب استاندارد مسیر مشکلات تنظیم هیجان به ولع مصرف (0/62 =β)؛ مسیر مشکلات تنظیم هیجان به افسردگی (0/35 =β)؛ مسیر عواطف منفی با ولع مصرف(0/59 =β)؛ مسیر عواطف منفی به افسردگی (0/41=β) و مسیر افسردگی به ولع مصرف (0/43 =β) در سطح آماری معنا دار بود؛ و همچنین حدپایین و حد بالای مسیرهای غیرمستقیم مشکلات تنظیم هیجان و عاطفه منفی به ولع مصرف از طریق افسردگی صفر را در بر نگرفت و این حاکی از معنا دار بودن این مسیرهای غیر مستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه یکی از مشکلات اساسی جامعه اعتیاد است واین معضل بیشتر افراد فعال جامعه را درگیر خود کرده، و افسردگی و کنترل هیجانات نقش اساسی در این مشکل دارد؛ پیشنهاد می شود خانواده ها و دستگاه های دولتی در پیشگیری از اختلالات رفتاری فعال تر عمل کنند و از مراکز مشاوره جهت درمان و آموزش مهارت های زندگی بهره مند شوند.
نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزند پروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان انجام شده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان پسر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده). برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ممیز به شیوه همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) پیش بینی کننده خوبی برای پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی می باشد. نتیجه گیری: یافته ها نقش و اهمیت متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه های فرزندپروری و ادراک حمایت اجتماعی در سوءمصرف مواد را متذکر می سازد.
مروری بر عوامل مخاطره آمیز فردی، بین فردی، محیطی و اجتماعی مرتبط با گرایش به سومصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف و وابستگی به مواد مخدر، یکی از معضلات و نگرانی های عمده جهان امروز و عامل بازدارنده رشد و شکوفایی جامعه است. پژوهش حاضر باهدف بررسی و مرور جامع عوامل مخاطره آمیز فردی، بین فردی، محیطی و اجتماعی مرتبط با گرایش به سوءمصرف مواد مخدر طبق تحقیقات انجام شد. بر همین اساس اطلاعات این مطالعه به روش تحلیلی-کتابخانه ای جمع آوری گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل فردی، بین فردی، اجتماعی و محیطی مورد توافق اکثر مطالعات در گرایش به اعتیاد بوده است. لذا پیشنهاد می گردد که هر برنامه پیشگیرانه از اعتیاد در کشور ضمن اینکه باید بر مبنای فرهنگ و ظرفیت های مناطق مختلف کشور تدوین گردد، باید چندجانبه و براساس کاهش عوامل خطر و تقویت عوامل محافظ باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی بر افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضر اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی بر افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش ناحیه چهار اهواز، جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده، که 50 نفر از آنان (25 نفرگروه آزمایشی و 25 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش در معرض 11 جلسه آموزشی مهارت های خودآگاهی هیجانی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس کنترل تکانه هوش هیجانی بارآن (1997) و آزمون استعداد گرایش به اعتیاد زرگر (1385) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت خودآگاهی هیجانی در گروه آزمایش باعث افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر در آنان شد. نتیجه گیری: برای ارتقاء رفتارهای پیشگیری از سوء مصرف موادمخدر، آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی ضروری است.
ارزیابی مدل مفهومی پیشایندها و پسایندهای مهم اعتیاد در مراجعین به مراکز درمانی زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی مدل مفهومی پیشایندها و پسایندهای مهم اعتیاد در مراجعین به مراکز درمانی زنجان بود. روش: در این مطالعه توصیفی-همبستگی، نمونه پژوهش شامل 250 نفر مرد معتاد بود که به روش تصادفی ساده، از بین معتادین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر زنجان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه های فرزندپروری بامریند، حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران، ویژگی های شخصیتی نئو و هیجان خواهی زاکرمن، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، بهزیستی روان شناختی ریف و بررسی وضعیت مصرف مواد محقق ساخته بودند. یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمون روابط از آزمون بوت استراپ ( AMOS ) استفاده شد. براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی معادلات ساختاری روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بودند. همچنین نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که پیشایندها (سبک های فرزندپروری، حمایت اجتماعی، ویژگی های شخصیتی) در اعتیاد جوانان تأثیر دارد و همچنین اعتیاد بر کیفیت زندگی، بهزیستی روانی جوانان تأثیرگذار می باشد. براساس نتایج مدل معادلات ساختاری کلیه فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به تدوین برنامه های آموزشی-درمانی و سبک فرزندپروری مناسب به منظور تغییر و اصلاح ویژگی های شخصیتی و همچنین آﻣﻮزش ﺷﺎدﮐﺎﻣﯽ در زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮانند ﮔﺎم های ﻣﻮﺛﺮی در ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی و ﻣﻬﺎر اﻋﺘﯿﺎد ﺑﺎشند.
استروئیدهای آنابولیک: مروری بر تاریخچه، شیوع و سوءمصرف در میان ورزشکاران و غیر ورزشکاران
حوزههای تخصصی:
آندروژن های منسوب به استروئیدهای آنابولیک در دهه های اخیر جهان را با مشکلات سوءمصرف مواجه کرده است. مصرف تستوسترون ها به صورت مجزا از سال ۱۹۳۰ و به عنوان آندروژن به سرعت رشد و توسعه پیدا نمود. طولی نکشید که ورزشکاران به تأثیرات هورمونی این مواد پی برده و به همین منظور مصرف آن به سرعت در میان ورزشکاران نخبه و بدنسازکاران در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ گسترش یافت. بنابراین تا قبل از سال های ۱۹۸۰ استروئیدهای آنابولیک شیوع وسیعی در میان ورزشکاران پیدا نموده و حتی در افراد عادی نیز نفوذ پیدا کرد. امروزه اکثر مصرف کنندگان مواد استروئیدی را ورزشکاران رقابتی تشکیل نمی دهد بلکه بسیاری از مردان در سنین جوانی عمدتاً از این داروها برای بهبود ظاهر شخصی خود استفاده می کنند. سوءمصرف مواد استروئیدی هم اکنون در بیشتر مناطق جهان از قبیل کشورهای اسکاندیناوی، ایالات متحده آمریکا، برزیل و بسیاری از کشورهای انگلیسی زبان شیوع گسترده ای پیداکرده است. ایران نیز یکی از کشورهایی است که در سالیان اخیر به صورت خطرناکی سوءمصرف مواد استروئیدی را در الگوهای مصرفی بسیاری از جوانان جای داده است. بنابراین نیاز به مداخلات پیشگیرانه در این حوزه می باشد.
نقش سرمایه های روان شناختی در پیشگیری از گرایش افراد به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به موادمخدر یکی از پدیده های خطرناکی که نس ل بش ر را در معرض انحطاط روانی، اخلاقی و جسمانی قرار می دهد. اعتیاد هزینه های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی گزافی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. اعتیاد اختلالی چند عاملی است که اغلب سیری مزمن و عودکننده دارد. آنچه در این زمینه مهم است، این است که اعتیاد امری قابل پیشگیری و قابل درمان است، اما درمان آن ساده نیست چرا که اعتیاد ابعاد گوناگون دارد. پیشگیری، موثرتر و کم هزینه تر از درمان است و با شناخت عوامل، ویژگی ها و خصیصه هایی که افراد را در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می کند، شروع می شود. در سال های اخیر توجه روان شناسان به مفهوم روان شناسی مثبت جلب شده است. نتایج پژوهش ها نشان داده اند که ظرفیت های روان شناختی از قبیل امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی در کنار هم عاملی را با عنوان سرمایه روان شناختی تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، متغیرهای روان شناختی امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی نقش مهمی در پیشگیری و درمان اعتیاد دارند. با شناخت سرمایه های روان شناختی مثبت (خوش بینی، تاب آوری، خودکارآمدی و امید) می توان از گرایش افراد به اعتیاد پیشگیری کرد و حتی می توان درمان موثر و متناسب با شرایط افراد وابسته به مواد انتخاب نمود.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی افراد وابسته به شیشه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی در افراد وابسته به شیشه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهرستان رودسر در سال 1395 بودند. 24 فرد وابسته به مصرف شیشه که کمترین نمره را در خودکارآمدی و بیشترین نمره را در افسردگی کسب کرده بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش شناختی-رفتاری را طی 12 جلسه90 دقیقه ای دریافت کرد وگروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. گروه آزمایش و کنترل به پرسش نامه های خودکارآمدی و افسردگی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که درمان-شناختی رفتاری به شکل معناداری منجر به کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی در گروه آزمایش شد. در مجموع، نتایج نشان داد که درمان شناختی -رفتاری در افزایش خودکارآمدی و کاهش افسردگی اثربخش است و می توان از آن استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای در بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر نجف آباد بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه گواه بود و ارزیابی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی مردان تحت درمان با متادون در مراکز ترک اعتیاد شهر نجف آباد از تابستان سال 1392 بود. از این بین،30 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش علاوه بر دریافت متادون، از 10 جلسه درمان گروهی به شیوه مدل فرانظری در طی 2 ماه بهره برد و گروه گواه تنها تحت درمان با متادون باقی ماند. پرسش نامه راهبردهای مقابله با موقعیت های فشارزا مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر مدل فرانظری تأثیر معناداری بر مجموع راهبردهای مقابله ای در پس آزمون داشت (001/0p<)، اما این نتایج تفاوت معناداری را در نمرات پیگیری نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت: درمان مبتنی بر مدل فرانظری در بهبود راهبردهای مقابله ای مردان وابسته به مواد تحت درمان با متادون مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مناسب در درمان علائم روانشناختی اعتیاد به کارگرفته شود.
ارائه مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل برای شیوع سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع مصرف مواد مخدر امروزه از جمله مشکلاتی است که به شدت رو به افزایش است و برکنش های اجتماعی افراد معتاد بر دیگر نفرات جامعه بستگی دارد. هدف این پژوهش ارائه یک مدل پیوسته ریاضی با استفاده از معادله انتگرال- دیفرانسیل برای مسئله شیوع سومصرف مواد مخدر در بین نفرات یک جامعه مفروض می باشد. روش: ساختارهای ارتباطی که در شبکه ها و سیستم های گسسته در میان اعضای یک مجموعه مفروض وجود دارند، می تواند به یک مدل شبکه ای گسسته و درنهایت به یک مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل در حالت پیوسته منتهی شود. در این پژوهش مصرف کنندگان مواد مخدر و میزان پاکی و سلامت آن ها با درنظرگرفتن تأثیر نفرات دیگر جامعه بررسی شده است. یافته ها: در این مقاله، علاوه بر ارائه مدل های گسسته ساده برای مسئله شیوع مصرف مواد مخدر، مدل جایگزین جدیدی به همراه مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل معرفی می کنیم که از سکون و اینرسی موجود در مدل های قدیمی در شیوع مصرف در بین افراد جامعه دوری می کند. نتیجه گیری: تحلیل هایی بر روی مدل های شبکه ای گسسته برای مسئله شیوع سوء مصرف مواد مخدر در یک جامعه مفروض انجام شد و معادله ای ریاضی برای روند انتشار سوء مصرف مواد مخدر با درنظرگرفتن انعطاف پذیری نفرات و اثرگذاری افراد معتاد بر دیگران ارائه شد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و ذهن آگاهی بر علائم روان تنی در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و ذهن آگاهی بر علائم روان تنی و ابعاد آن (شکایت جسمانی، وسواس-اجباری، حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، پارانویایی و روان پریشی) در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد محرک بود. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش بیمارانی بودند که برای ترک مواد محرک به مرکز ترک اعتیاد بیماران سرپایی وابسته به سازمان بهزیستی اهواز در سال 1393 مراجعه نمودند و از میان آن ها، 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جای داده شدند.گروه آزمایشی طرح واره درمانی در طی 10 جلسه 1 ساعته و گروه آزمایشی ذهن آگاهی در طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسش نامه سلامت روان، پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 3 ماهه پس از درمان بطورگروهی اجرا شد. گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج نشان داد طرح واره درمانی و ذهن آگاهی در پیشگیری از عود مصرف مواد محرک موثرند. طرح واره درمانی تأثیر بیشتری از ذهن آگاهی داشت. نتیجه گیری: طرح واره درمانی و ذهن آگاهی به دلیل مؤلفه های مشترک درمان در کاهش علائم روان تنی ناشی از مصرف مواد محرک موثر می باشند.
بررسی نقش میانجی گری سرسختی روان شناختی در رابطه بین جهت گیری مذهبی، خودکارآمدی و خودپنداره با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر به هدف بررسی نقش میانجی سرسختی روان شناختی در رابطه بین جهت گیری مذهبی، خودپنداره و خودکارآمدی در پیش بینی گرایش به اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان پسر دانشگاه رازی مقطع کارشناسی بوده که تعداد 358 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، خودکارآمدی شرر، خودپنداره بک و سرسختی روان شناختی اهواز و آمادگی اعتیاد اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد خودکارآمدی، خودپنداره و جهت گیری مذهبی درونی از طریق سرسختی روان شناختی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار دارند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر متغیرهای پژوهش بر گرایش به اعتیاد می توان از نتایج پژوهش در برنامه های اجرایی در زمینه پیشگیری و درمان اعتیاد استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی در بیماران معتاد می باشد. روش: این تحقیق بر روی جامعه بیماران معتاد شهرستان مهاباد انجام گرفت. به شیوه نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب شدند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت مقایسه دو رویکرد واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی، گروه ها در معرض واقعیت درمانی گروهی و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسش نامه DASS-21 در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد علائم خلقی در گروه تحت تاثیر واقعیت درمانی گروهی نسبت به گروه تحت تاثیر دارودرمانی به طور معناداری از بهبود بیشتری بر خوردار بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی مناسب در درمان علائم خلقی معتادان مورد استفاده قرار گیرد.