درخت حوزه‌های تخصصی

اختلالات مربوط به مصرف مواد

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
۸۲۱.

مقایسه الگوی تعاملات خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی و ارائه ی راهبردهای مداخله ی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی تعاملات خانواده کارکرد خانواده وابستگی به مواد و راهبردهای مداخله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۳ تعداد دانلود : ۴۶۰
زمینه و هدف: مطابق با رویکرد سیستمی، اعتیاد مرکز ثقل کارکرد خانواده های ناکارآمد است. در این مطالعه کارکرد خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی به منظور شناسایی الگوی تعاملات این گونه خانواده ها و ارائه راهبردهای مداخله ای مناسب، مورد مقایسه قرار گرفته است. روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل خانواده های ساکن در مناطق غرب و شرق شهر تهران است که یکی از اعضای آن(فرزند خانواده) وابسته به مواد است و جهت درمان به مراکز درمان سرپایی اعتیاد در این مناطق مراجعه می کردند. 4 مرکز درمان سرپایی اعتیاد از مناطق غرب و شرق تهران بصورت تصادفی انتخاب شد. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز بودند که واجد شرایط ورود به پژوهش بودند. 50 نفر نیز از افراد عادی، جهت مقایسه، با گروه اول همتا شدند. شرکت کنندگان به ابزار سنجش خانواده مک مستر (FAD) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده، با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که کارکرد خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی در تمامی ابعاد بجز نقش در سطح خطای کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند. همچنین نتایج نشان داد کارکرد خانواده افراد وابسته به مواد که میزان عود بالا و تاریخچه خانوادگی مثبت اعتیاد دارند ناکارآمدتر است این تفاوت با توجه به نوع ماده مصرفی معنادار نبود. نتیجه گیری: این مطالعه به متخصصان و درمانگران راهبردهای مداخله ای پیشگیرانه و الگوی درمانی متناسب با ویژگیهای خانواده های دارای فرزند وابسته به مواد را ارائه می کند.
۸۲۲.

اثر زولپیدم بر پیدایش وابستگی به مورفین به روش CPP در موش های سوری نر بالغ

کلیدواژه‌ها: وابستگی به مورفیت زولپیدم روش ترجیح مکان شرطی cpp

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۵۵۵
این پژوهش با هدف بررسی اثر داروی ضداضطرابی زولپیدم بر پیدایش وابستگی به مورفین به روش CPP در موش های سوری نر بالغ انجام شد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 56 سر موش سوری نر بالغ با وزن تقریبی 35-30 گرم و سن حدوداً 80 روزه بود که به گروه های کنترل، شاهد و 5 گروه تجربی تیمار با مورفین، تیمار با زولپیدم با دوز حداقل و حداکثر و تیمار با مورفین+زولپیدم با دوز حداقل و تیمار با مورفین+زولپیدم با دوز حداکثر تقسیم گردیدند. از مورفین برای ایجاد وابستگی و از زولپیدم به عنوان یک داروی آرام بخش و ضداضطراب استفاده شد و برای تشخیص ایجاد وابستگی از روش ترجیح مکان شرطی(یا به اختصار CPP) استفاده گردید. داده های به دست آمده با کمک آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه کنترل و شاهد اختلاف معنی داری در ترجیح مکان خاصی وجود ندارد و همچنین بین گروه کنترل با گروه تجربی تیمار با زولپیدم نیز اختلاف معنی داری در ترجیح مکان خاصی وجود ندارد. اما بین گروه کنترل و گروه تیمار با مورفین اختلاف معنی داری در ترجیح مکان دریافت مورفین مشاهده گردید و بین گروه تیمار با زولپیدم با دوزهای حداقل و حداکثر+مورفین نسبت به گروه تیمار با مورفین به تنهایی کاهش معنی داری در ترجیح مکانی مشاهده شد. با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که زولپیدم به عنوان آگونیست گیرنده های GABA از طریق مهار مسیرهای دوپامینرژیک باعث کاهش ترجیح مکان شرطی(CPP) القاء شده با مورفین می گردد
۸۲۳.

اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه

کلیدواژه‌ها: افسردگی نگرش خلق شیشه مهارت های شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
تعداد بازدید : ۱۲۴۰ تعداد دانلود : ۶۵۵
هدف پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه می باشد. بدین منظور، در یک طرح آزمایشی با اندازه گیری مکرر، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایشی طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت (SCID)، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، افسردگی بک و پرسشنامه بهر هیجانی، قبل از شروع درمان(مرحله ارزیابی)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان مورد ارزیابی قرار گرفت. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آنالیز واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق داده ها و یافته ها، از نظر متغیرهای پژوهش بین میانگین های دو گروه آزمایشی و کنترل در مرحله پیگیری تفاوت معنادار آماری وجود دارد. یعنی، در مرحله پیگیری گروهی که از درمان شناختی رفتاری برخوردار بودند در مقایسه با گروه کنترل که درمانی دریافت نکردند، تغییر نگرش، افسردگی و خلق عمومی از خود نشان دادند و فرضیه های پژوهش تایید شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های شناختی رفتاری تغییر نگرش، کاهش افسردگی و بهبود خلق عمومی را در پی دارد
۸۲۶.

مقایسه سبک های مدارا با استرس و سطح امیدواری بین اعضای انجمن معتادان گمنام و معتادان تحت درمان نگهدارنده متادون

۸۲۷.

مقایسه ابعاد عملکرد خانواده و کیفیت زندگی و رابطه این متغیرها در بین افراد معتاد و غیر معتاد

سایر:

کلیدواژه‌ها: عملکرد خانواده کیفیت زندگی اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۲۹۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۴۸
مقدمه: هدف تحقیق حاضر مقایسه عملکرد خانواده و کیفیت زندگی افراد معتاد و غیر معتاد و تعیین رابطه این متغیرها بود. روش: تحقیق از نوع پس رویدادی بود. نمونه مورد مطالعه 107 نفر از افراد معتاد و 107 نفر از افراد غیر معتاد بودند. روش نمونه گیری افراد معتاد خوشه ای تصادفی بود. افراد غیر معتاد نیز از بین جمعیت عادی که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با افراد معتاد همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در تحقیق ابزار سنجش خانواده و مقیاس کیفیت زندگی بود. روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t برای دو گروه مستقل بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اختلال در ابعاد عملکرد خانواده افراد معتاد بیشتر از افراد غیر معتاد است. افراد معتاد کیفیت زندگی پایین تری از افراد غیر معتاد دارند. همچنین بین ابعاد عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در افراد معتاد و غیر معتاد رابطه وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که حدود 17 درصد از تغییرات کیفیت زندگی در افراد معتاد را ابعاد نقش ها و ارتباط عملکرد خانواده تبیین می کنند. در افراد غیر معتاد حدود 17 درصد از تغییرات کیفیت زندگی را بعد کنترل رفتار عملکرد خانواده تبیین می کند. نتیجه گیری: بین ابعاد عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در افراد معتاد و غیر معتاد رابطه وجود دارد و بین عملکرد مختل شده روابط خانوادگی و کیفیت زندگی فرزندان رابطه منفی برقرار است.
۸۲۹.

مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه ی افراد معتاد موفق و ناموفق به ترک و جمعیت غیر بالینی

کلیدواژه‌ها: لغزش طرحواره های ناسازگار اولیه معتاد موفق به ترک معتاد ناموفق به ترک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۲۶۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۷
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه طرحواره های ناسازگاراولیه ی افراد معتاد موفق و ناموفق به ترک و جمعیت غیر بالینی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه پس رویدادی (علی-مقایسه ای) بود. یکی از مجموعه های پوشش دهنده این افراد به نام جمعیت خیریه تولد دوباره به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. انتخاب افراد به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. افراد گروه نمونه 90 نفر (سه گروه 30 نفره) که به ترتیب در سه گروه معتاد موفق به ترک مواد افیونی، افراد معتاد ناموفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر بالینی انتخاب شدند. به منظور انتخاب افراد موفق به ترک مواد افیونی (شش ماه بدون لغزش) و افراد ناموفق به ترک مواد افیونی(شش ماه با لغزش) مبنا قرار گرفت. همچنین، منظور از جمعیت غیر بالینی افراد عادی غیرمعتاد بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ استفاده شد. یافته ها: یافته ها حکایت از وجود تفاوت در طرحواره های ناسازگار اولیه داشت. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق دارای تلویحات کاربردی در کلینیک های ترک اعتیاد است.
۸۳۰.

مقایسه ابعاد سه گانه شخصیتی معتادان مرد خودمعرف و افراد بهنجار

کلیدواژه‌ها: برون‏گرایی روان رنجورخویی روان پریش خویی و وابسـتگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۶۶۴
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه نیمرخ شخصیتی افراد معتاد و بهنجار انجام گرفت. روش: روش این پژوهش از نوع علّی-مقایسه ای بود که در آن نمونه ای شامل 30 نفر از معتادان خود معرف به روش در دسترس برگزیده شده و با 30 نفر از افراد بهنجار (غیر معتاد) از نظر جنس، سن، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات همتا شدند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که افراد معتاد تنها در بعد روان رنجورخویی نمرات بالاتری نسبت به گروه بهنجار اخذ کرده اند ولی در سایر ابعاد شخصیتی بین دو گروه تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: این یافته ها میتوانند تلویحات کاربردی در کلینیکها داشته باشند.
۸۳۳.

تحلیل نظام تصمیم گیری معتادان، پیش و پس از درمان نگهدارنده با متادون (در آزمون خطرپذیری بادکنکی، با استفاده از مد لسازی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: با متادون آزمون خطرپذیری درمان نگهدارنده پاداش‌جویی معتادان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۶
هدف: هدف این مطالعه، بررسی خطرپذیری معتادان به مواد افیونی و تحلیل تاثیر درمان نگه‌دارنده با متادون بر بهبود زیرساخت‌های شناختی اختلالات احتمالی، با بهره‌گیری از روش‌های مد ل سازی محاسباتی است. روش: در این پژوهش، نظام تصمیم گیری پنج گروه آزمودنی (شاهد مرد، شاهد زن ، معتادان پیش از درمان، معتادان پس از سه ماه درمان نگه‌دارنده با متادون و معتادان پس از شش ماه درمان)، با استفاده از نسخه فارسی رایانه‌ای آزمون خطرپذیری بادکنکی بررسی شد. یافته‌ها: یافته های به دست‌آمده از نمرات آزمون نشان می دهد که عملکرد دو گروه زنان شاهد و مردان شاهد تفاوت چندانی ندارد، اما خطرپذیری معتادان در تصمیم گیری، پیش از درمان، بیشتر از گروه مردان شاهد است. همچنین، میزان خطرپذیری گروه معتادان پس از شش ماه درمان، کمتر از گروه‌های دیگر وابسته به مواد است. بنابراین، درمان نگه‌دارنده، بر رفع عدم تعادل در خطرپذیری تاثیر داشته است. در این مطالعه، برای توصیف نظام تصمیم گیری گروه های مختلف، به منظور کشف علل عملکرد متفاوت گروه ها، از مدل-سازی شناختی استفاده شد. نتیجه‌گیری: تحلیل پارامترهای تخمین زده شده نشان می دهد که عدم تعادل در پاداش جویی معتادان، باعث بروز رفتار خطرپذیر در این گروه می شود. همچنین، این گروه به ارزیابی خود از میزان سود و ضرر در هر انتخاب اهمیت کمتری می دهد. بنابراین، رفتارشان تصادفی-تر است. به عکس، گروه شاهد در هر انتخاب گزینه ای را انتخاب می-کند که، بر اساس ارزیابی از مقدار سود و ضرر، ارزش بیشتری داشته باشد.
۸۳۴.

اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در معتادان

کلیدواژه‌ها: معتاد مهارت خودآگاهی رفتار پرخطر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۲۰۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۵
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در میان مردان معتاد است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش معتادان مرد شهر کرمانشاه بود که با روش نمونه گیری در دسترس از چهار مرکز ترک اعتیاد انتخاب شدند. تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرکدام 20 نفر) جایگزین شدند. آموزش گروهی مهارت خود آگاهی برای گروه آزمایشی اجرا شد. یک هفته بعد از اتمام جلسات از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار میانگین رفتارهای پر خطر گروه آزمایش و گواه بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای کاهش رفتار پر خطر جنسی در بین معتادان می توان از آموزش مهارت های خودآگاهی استفاده کرد.
۸۳۶.

نوروفیدبک: راهکاری نوین در بهبود بیماران وابسته به شیشه

کلیدواژه‌ها: سلامت روان نوروفیدبک شیشه شدت اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۷۳۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک همراه با دارودرمانی، در مقایسه با دارودرمانی تنها، بر شدّت اعتیاد، اضطراب، کیفیّت زندگی، سلامت روان، توجّه و تمرکز و عملکرد مغزی بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه بود. روش: به این منظور 100 نفر از بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد، که تحت یکی از انواع دارودرمانی های ویژه اختلال وابستگی به مواد قرار داشتند، به شیوه در دسترس، انتخاب و بر اساس نمرات شدت اعتیاد همتا شده و پس از تکمیل پرسش نامه-های سنجش شدّت اعتیاد (ASI) و سلامت عمومی روان شناختی (GHQ-28) به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 50 بیمار) قرار گرفتند. در مرحله درمان، کلیه این بیماران روان درمانی و دارودرمانی معمول خود را دنبال کرده و متعاقب آن گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی، از 30 جلسه نوروفیدبک (5 جلسه در هفته) برخوردار شد و گروه گواه تنها درمان معمول خود را پی گرفت. پس از پایان 6 هفته درمان نوروفیدبک، کلیه بیماران هر دو گروه، به وسیله ابزارهای مذکور مورد سنجش مجدّد قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش، در پایان دوره، به شکل معناداری بهبود بیشتری در متغیرهای شدت اعتیاد و سلامت روان شناختی داشتند. نتیجه-گیری: می توان گفت درمان نوروفیدبک برای کاهش شدت اعتیاد و افزایش بهبود سلامت روان بیماران وابسته به ماده محرک شیشه به کاربرد دارد.
۸۳۸.

رابطه سبک های دلبستگی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد

کلیدواژه‌ها: تاب آوری سبک های دلبستگی نگرش به مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۳۵۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۱۱
هدف: مصرف مواد و اعتیاد به آن به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های روانی- اجتماعی قرن حاضر، اقشار مختلف خصوصاً جوانان و دانشجویان را همواره در معرض تهدید قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان پسر دانشگاه تبریز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 90- 1389 بودند که از این جامعه آماری 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلبستگی بزرگسال هازن و شیور، پرسشنامه تاب آوری دیویدسون و مقیاس گرایش به مصرف مواد وید استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گرایش مثبت به مصرف مواد مخدر با سبک دلبستگی ایمن رابطه منفی و با سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. از سویی گرایش مثبت به مصرف مواد با تاب آوری رابطه منفی دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سبک های دلبستگی و تاب آوری می توانند گرایش به مصرف مواد در دانشجویان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده با افزایش دلبستگی ایمن خانواده ها با فرزندان و نیز با به کارگیری برنامه های مربوط به تاب آوری می توان گرایش به مصرف مواد را در دانشجویان کاهش داد.
۸۳۹.

رابطه سبک های والدینی با استعداد اعتیاد در فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندان استعداد اعتیاد سبک های والدینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۳۴۵۷ تعداد دانلود : ۱۸۷۰
هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر نوع سبک والدینی در پیش بینی میزان استعداد اعتیاد فرزندان است. به این منظور پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند، آیا سبک های والدینی مختلف به شکل دهی استعداد متفاوت برای اعتیاد در فرزندان می انجامد؟ شرکت کنندگان در پژوهش 304 نفر از دانشجویان دختر و پسر مجرد دانشگاه آزاد اسلامی خوی بودند که دامنه سنی بین 19 تا 26 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استعداد اعتیاد- ویراست دانشجویان ASQ-SV و پرسشنامه سبک های والدینی PSQ بود. داده های حاصل از شرکت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چندمتغیری و ضریب همبستگی تفکیکی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند، سبک والدینی مقتدر پدر و مادر رابطه منفی و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده معکوس و معنا دار آن است. سبک والدینی مستبد پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است. سبک والدینی بی اعتنای پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد. سبک والدینی بی اعتنای مادر پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است اما سبک والدینی بی اعتنای پدر پیش بینی کننده معنا دار آن نیست. سبک والدینی آزادگذار پدر و مادر رابطه معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان ندارد. پژوهش حاضر سبک والدینی مقتدر را به عنوان کارآمدترین سبک از نظر کاهش استعداد اعتیاد و سبک های والدینی بی اعتنا و مستبد را به عنوان سبک های ناکارآمد از نظر افزایش استعداد اعتیاد در فرزندان معرفی می نماید و آموزش به والدین را در این زمینه جزء اهداف اصلی برنامه های کاهش تقاضای مصرف مواد می داند.
۸۴۰.

الگوی مصرف مواد در معتادان گمنام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد سوء مصرف مواد معتاد اپیوم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۷۸۱ تعداد دانلود : ۷۲۷
هدف: شناسائی الگوی مصرف مواد در جامعه و همه گیر شناسی آن از مهمترین اقدامات لازم جهت ارزیابی، پیگیری و کنترل مصرف این مواد محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی سوء مصرف داروها و روشهای مصرف آنها در گروه معتادان گمنام می باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی، به روش تمام شمار، 300 نفر از معتادان مراجعه کننده به یک مرکز درمانی معتادان گمنام شهر تهران (که به صورت در دسترس انتخاب شده بود) شرکت کرده و اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک افراد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان و نوع و نحوه مصرف مواد، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از آنان اخذ و داده‌های حاصل با استفاده از آزمون مجذور خی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: ۸۰ درصد از جمعیت معتادان گمنام را مردان و حدود 2/65% از این جمعیت را افراد دارای سنین کمتر از 40 سال تشکیل می‌دادند. بیش از دو سوم افراد مورد مطالعه دارای مشاغل آزاد بوده و 2/21 درصد از آنان بیکار بودند. 32% از بیماران واجد تحصیلات دانشگاهی و شایعترین مواد مصرفی در افراد مورد مطالعه به ترتیب شامل تریاک (88%)، سیگار (7/76%) و الکل (63%) بوده و 34% افراد مواد را از طریق تزریق مصرف می نمودند. مصرف الکل ، حشیش ، کوکائین و اکستازی به طور معناداری در گروه کمتر از 40 سال بیشتر از افراد مسن تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که روند مصرف مواد در قشر جوان و تحصیل کرده در حال افزایش است. الگوی مصرف در جوانان بیشتر به سمت مواد روانگردان از قبیل کوکائین، حشیش و اکستازی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان