فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، رابطه نوع اختلال رفتاری کودک با چگونگی درک او از حوزه تحت کنترل خویش در وقایع مختلف سنجیده شده است. بدین منظور، 42 کودک و نوجوان 18-6 ساله که با شکایت از مشکلات رفتاری، هیجانی و یادگیری به درمانگاه های روان پزشکی کودک و نوجوان بیمارستان های روزبه و ایران مراجعه کرده بودند، انتخاب و به دو گروه اختلالات درون سازی و اختلال کمبود توجه ـ بیش فعالی تقسیم شدند. سپس (قبل از اقدامات درمانی)، کودکان و والدین آنها پرسشنامه های سنجش کانون کنترل (locus of control) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که میان اختلالات رفتاری کودکان و نتایج گزارش های شخصی آنان از کانون کنترل، رابطه وجود دارد. در هر دو گروه، ارجحیت با حوزه کنترل درونی بود که با افزایش سن همبستگی منفی داشت. در ضمن، والدینی که دارای تحصیلات بالاتری بودند، به صورت معنی داری، کمتر از سایر والدین، علت وقایع را به عوامل خارج از حوزه کنترل خویش نسبت می دادند.
تاثیر درمانی آموزش چندرسانه ای فرزندپروری به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعامل والدین در بهداشت روانی کودکان موثر است. سبک فرزندپروری، مجموعه نگرشهای ایجادکنندهی جو هیجانی برای بروز رفتارهای والدین با کودک است. پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر آموزش چندرسانهای فرزندپروری به والدین در درمان کودکان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای (ODD) انجام شده است.
روشکار: در این مطالعهی کارآزمایی 45 نفر از مادران دارای کودکان 10-3 سالهی مبتلا به ODD در مشهد در سال 1389وارد مطالعه و به طور تصادفی ساده به سه گروه تقسیم شدند. به گروه اول آموزش رو در رو (PMT) و به گروه دوم، مطالب آموزشی در قالب نرمافزاری به صورت آموزش چندرسانهای (M-PMT) ارایه شد. گروه سوم، گروه شاهد (در نوبت درمان) بودند. ارزیابی با آزمون کانرز و ارزیابی فرزندپروری بامریند، قبل و بعد از زمان مداخله سنجیده شد. دادهها توسط نرمافزار SPSSنسخهی 16 و آزمونهای آنووا، کروسکالوالیس، آزمون تی زوجی و منویتنی تحلیل شدند.
یافتهها: روش M-PMT بر بهبود مشکلات سلوک (03/0=P)، یادگیری (04/0=P)، بیشفعالی (01/0=P)، رفتار تکانهای (02/0=P) و اضطراب (01/0=P) کودکان موثر بود، ولی در مشکلات جسمی-روانی (2/0=P) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بهبود مشکلات سلوک در گروه M-PMT و PMT اختلاف معنیداری نداشت (1/0=P). در بهبود رفتارهای تکانهای و اضطراب M-PMT موثرتر از PMT بود (به ترتیب 009/0=P و 02/0=P) ولی میزان کاهش بیشفعالی در گروهPMT بهتر بود (03/0=P).
نتیجهگیری: شیوهی نوین آموزش به روش چندرسانهای بر بهبود مشکلات یادگیری، بیشفعالی، رفتار تکانهای و اضطراب کودکان موثر بود، البته در رفتارهای تکانهای و اضطراب روش چندرسانهای و در بیشفعالی روش آموزش رو در روی والدین، پاسخ بهتری داشت.
مقایسه اثربخشی مداخلات خانواده محور، کودک محور و ترکیبی بر میزان نشانه های ADHD در کودکان دارای این اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پ ژوهش حاضر بررسی ومقایسه اثربخشی مداخلات خانواده محور، کودک محور و ترکیبی بر میزان نشانه های بیش فعالی- تکانشگری، در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که آزمودنی ها به روش تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان مقطع سوم مدارس شهر اصفهان انتخاب شدند و از میان آنها 60 نفرکه به وسیله روانشناس بالینی و روانپزشک مورد بررسی و تأیید علائم اختلال قرار گرفتند، به صورت تصادفی در چهار گروه 15 نفره، شامل 3 گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه کانرز بود و داده ها به وسیله تحلیل کواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS-16 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پ ژوهش نشان داد بین چهار گروه تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین نتایج آزمون توکی نشان داد کارآمدترین روش ها در کاهش نشانه های بیش فعالی- تکانشگری، روش ترکیبی (آموزش همزمان والدین و کودکان) و آموزش والدین بود. نتیجه گیری: از مؤثرترین شیوه های درمانی کاهش نشانه های بیش فعالی-تکانشگری در کودکان مبتلا به این اختلال، آموزش والدین و کودکان به صورت همزمان و مداخلات خانواده محور می باشد.
بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره برتعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره برتعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بی سرپرست و بد سرپرست انجام گرفت.پژوهش حاضر از نوع کاربردی و طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل است. روش کار: در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان دختران نوجوان بی سرپرست و بد سرپرست ساکن در مرکز شبه خانواده حضرت علی اصغر(ع) ،20 نفر انتخاب شدند(20=n) و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند .پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) در پیش آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.سپس در گروه آزمایش مداخله گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره اجرا شد.پس از پایان دوره 11جلسه ای درمان بار دیگر پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه)بعنوان پس آزمون در هر دو گروه اجرا گردید. نتایج: نتایج حاصل از تحلیل آماری با آزمون Tمستقل نشان می دهد که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در مقایسه با گروه کنترل ،بطور معنادار باعث کاهش نمره کلی در پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ شده است(باسطح معناداری 0.000P=).در مورد هر یک از طرحواره ها به طور جداگانه نیز در نتایج حاصل از آزمون Tجز در طرحواره شکست و رهاشدگی درمان برکاهش نمرات سایر طرحواره ها بطور معنادار موثر بود.
تأثیر بازی های رایانه ای آموزش توجه بر شبکه های توجه و خُلق دانش آموزان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی های رایانه ای آموزش توجه بر شبکه های توجه و خُلق دانش آموزان پیش دبستانی دارای نارسایی توجه/بیش فعالی صورت گرفت. روش: طرح شبه آزمایشی با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت. نمونه شامل 20 دانش آموز تشخیص گرفته در مصاحبه بالینی با معیارهای انجمن روان پزشکی آمریکا نسخه 5 بودند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. دو گروه در پیش آزمون هوش ریون، تفاوت معناداری نداشتند. آزمون شبکه های توجه برای اندازه گیری توجه و فرم کوتاه پرسش نامه رفتاری کودکان برای اندازه گیری خُلق به کار گرفته شد. گروه آزمایشی 10 جلسه نیم ساعته و سه روز در هفته تحت آموزش قرار گرفتند. یافته ها: در تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه آزمایش در میزان پاسخ های صحیح در آزمون شبکه های توجه نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری نشان دادند ( 0/001≥ P، 46/387 = F)، در حالی که تفاوت معناداری میان شبکه های گوش به زنگی، جهت یابی و کنترل اجرایی میان دو گروه دیده نشد. در ویژگی های خلقی، گروه آزمایش در مهم ترین مقیاس آن یعنی کنترل کوشش مند، نمرات بهتری نسبت به گروه کنترل کسب کردند و تفاوت معناداری مشاهده شد( 0/05≥ P، 5/256 = F). نتیجه گیری: بازی های رایانه ای آموزش توجه می تواند به عنوان روشی مؤثر برای بهبود توجه و کنترل کوشش مند دانش آموزان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی مورد استفاده قرار گیرد.
گنگی انتخابی
تدریس ساخت دار راهبردهایی برای حمایت از دانش آموزان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدریس ساخت دار شیوه ای برای سازماندهی کلاس درس و مناسب ساختن فرایند و شیوه تدریس با ویژگی های درخودماندگی است. این روش شیوه ای برای ساخت دادن به برنامه های آموزشی با توجه به مشکلات، مهارت ها و علائق افراد درخودمانده است. تدریس ساخت دار چهار مولفه دارد که در هر برنامه آموزشی به هم می پیوندند: ساختار فیزیکی، برنامه های روزانه، روش های کار و ساختار و اطلاعات دیداری. در مقاله حاضر به طور اجمالی به معرفی این روش پرداخته می شود.
نقش اضطراب و افسردگی در تبیین اختلالات نارسایی توجه در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه با اضطراب و افسردگی در نمونه های بزرگسال و گروه های بالینی رابطه نشان داده است. به نظر می رسد تا این تاریخ رابطه مؤلفه های عاطفی اضطراب و افسردگی با اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه در کودکان دبستانی بسیار اندک مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دو اختلال ذکر شده در کودکان دبستانی انجام گرفت.
روش: بدین منظور نمونه ای به حجم 1009 نفر (490 دختر و 519 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از نواحی چهارگانه مدارس ابتدایی شیراز، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که اضطراب - افسردگی در تبیین تغییرات انواع سه گانه فزون کنشی/نارسایی توجه یعنی نارسایی توجه، فزون کنشی - تکانشگری و ترکیبی سهم قابل ملاحظه ای دارد. این یافته ها همسو با تحقیقات قبلی تفسیر گردید و نشان داد ساز وکار های مشترکی بین مؤلفه های عاطفی و فزون کنشی/نارسایی توجه وجود دارد. نتیجه گیری: نارسایی توجه نقش اساسی در اشتراکات دو متغیر دارد و در این راستا شاید بتوان نوعی آمادگی ژنتیکی عمومی برای شکل گیری اختلالات نارسایی توجه و اضطراب - افسردگی را متصور شد.
مقایسه ویژگی های عصب- روان شناختی کودکان با ناتوانی های یادگیری ریاضی و عادی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه ویژگی های عصب- روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و عادی انجام شد. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان پایه چهارم دبستان با ناتوانی یادگیری ریاضی و 30 نفر دانش آموز عادی (بدون ناتوانی یادگیری ریاضی) پایه چهارم دبستان شهر اصفهان بودند. مقیاس عصب-روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر(WISC) ،مقیاس تشخیص حساب نارسایی(DDT) و مصاحبه بالینی در مورد شرکت کنندگان اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ویژگی های عصب- روان شناختی شامل کارکردهای اجرایی، توجه، زبان، پردازش بینایی- فضایی، حافظه و یادگیری دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و عادی تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی دارای نارسایی های عصب- روان شناختی هستند. نتایج این پژوهش می تواند در تشخیص و طراحی مداخلات عصب-روان شناختی برای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی مفید باشد.