فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
اختلاف در تفسیر ایدهی پدیدارشناسی هگل؛ دلایل، دسته بندی و ارزیابی نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی برای هگل، ایده ای است که در کتاب پدیدارشناسی روح تعین یافته است. اهمیت این نکته در آن است که وارونِ برخی ارزیابی ها که کل فلسفه ی هگل را نوعی ارزیابی پدیدارشناسانه به معنای هگلی آن تلقی می کنند، ما باید از پدیدارشناسی، ایده ی مشخصی را مراد کنیم که دارای مسئله ، کارکرد و جایگاه مشخص در دستگاه فکری اوست. ولی بنا به دلایلی که باید در این مقاله بررسی شوند، درباره ی سرشت این ایده و کلان مسئله و برنامه ی آن میان شارحان برجسته ی هگل اختلافات مهمی پدید آمده که نمونه ی آن در تاریخ فلسفه کمتر پیش آمده است. مسئله ی این مقاله در همین راستا شکل می گیرد. این مقاله ابتدا دلایل اصلی پیدایش اختلاف را بررسی می کند و سپس می کوشد طرح مشخصی بیابد که تفسیرهای متنوع پدیدارشناسی هگلی به یاری آن دسته-بندی شوند؛ و در پایان با ارزیابی نقدیِ کلیت روی کرد شارحان پدیدارشناسی، تلاش می کند تا ضرورتِ عرضه ی راه کاری برای یافتن نوعی «جمع تفسیری» در فهم این ایده ی مهم هگلی را نشان دهد.
تشابه و تمایز دیدگاه غزالی و توماس آکوئینی در مسأله رؤیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره تعامل و یا توارد فکری ـ اعتقادی در میان صاحبان اندیشه وجود داشته است که در مقایسه آنها ضمن داشتن شباهت، تفاوت هایی نیز مشهود است. از جمله مباحث مطرح در الهیات اسلامی و مسیحی، «رؤیت» خداوند است که از سوی مفسران هر دو کتاب قرآن و انجیل پیرامون آن نظریه پردازی شده است. در این پژوهش آراء دو متفکر صاحب نظر در این دو دین؛ یعنی محمد غزالی و توماس آکوئینی، بررسی شده و سعی بر این است که همه وجوه مشترک و مفارق هر دو از میان آثارشان استخراج و تحلیل شود. محصول این مقاله، قوت بخشیدن به طرح مباحث میان ادیان در حوزه معرفت دینی است؛ البته، با این توجه که غزالی و توماس در دو نکته اساسی ذیل همسانند: 1- هر دو در اثبات مدعای خود به نقل و عقل استناد می کنند ؛ 2- هر دو معتقد به نقش معنویت در حوزه فهم و توجیه معرفت دینی هستند. هر چند در همسنخ بودن رؤیت اخروی با معرفت دنیوی و امکان وقوع آن در دنیا اختلاف نظر دارند. نقل شواهد و تبیین هر کدام به مناسبت موضوع در متن انجام گرفته است تا خوانندگان محترم روانتر با دیدگاهها آشنا شوند.
تأملی در افسانهی استدلال: نقدی بر تأملات دکتر سعید زیباکلام پیرامون عقل، استدلال و عقلانیت
حوزههای تخصصی:
شاید تأملات و نوشتههای دکتر سعید زیباکلام از آنرو که مخالف مشهورات است، بعضا مورد توجه یا بیاعتنایی و یا حتی انتقادات جدی باشد. هر چه باشد، ایشان با دغدغهی شکستن بت علم پوزیتیویستی در جامعهی معاصر، تأمل میکند و مگر نقد مدرنیته بدون نقد عمود خیمهی آن که علم و تکنیک است، راه به جایی میبرد؟ البته این دغدغهی ایشان، لزوما نشان از حقانیت و بیاشکالی آنچه که ایشان مینگارند نیست؛ بلکه صحبت اینجاست که چه خوب است اهالی فلسفه و منطق، وقتی که با این جنس سؤالات و ابهامات راجع به فلسفه مواجه میشوند، به جای برآشفتن، لحظهای درنگ کرده و ظرفیت فکر و فلسفه را در پاسخ به سؤالات طرح شده به کار گیرند. مگر نه این است که در ذات فلسفه، گفتوگو است. خوب تاکنون اندیشیدهایم که چرا چنین است. تاکنون اندیشیدهایم که آیا سؤال میتواند بدون ربط و نسبتی با امکان و ماهیت هر عصر و زمانهای طرح بشود؟ آیا تاکنون درنگ کردهایم که چه بسا بسیاری از سؤالاتی که به راحتی از کنار آن میگذریم و میخواهیم با بیاعتنایی آنها را محو کنیم، سؤالات عصر و زمانهی ما باشد که بر زبان انسان معاصر جاری میشود؟ و مگر میتوان عصر و زمانه را با بیاعتنایی و بیتوجهی تغییر داد و دگرگون کرد؟ ما اعتقاد داریم که این مجله ظرفیت آن را دارد که محفلی باشد برای گفتوگو و تضارب آراء، به امید روشن شدن آنچه که حق است. در همین راستا تأمل دکتر سعید زیباکلام را که در شمارهی قبل با عنوان «پای استدلالیان چوبین بود» چاپ شد، برای بررسی و نقد، خدمت یکی از اهالی فلسفهی اسلامی بردیم و ایشان هم با کمال تواضع و احترام درخواست ما را پذیرفتند و این مطالب را به رشتهی تحریر درآوردند.
ارزیابی فلسفی و دلالت های سیاستگذارانه تأثیرات چهارمین موج توسعه علمی و فناورانه بر فرهنگ و جامعه: ملاحظاتی از دیدگاه عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نقادانه تحولات اجتماعی و تأثیرات متقابل عواملی که در صحنه حیات آدمی، احوال و شیوه زیست افراد و جوامع را شکل می دهند از دغدغه های اصلی آن دسته از متفکران معاصر است که می کوشند از ابزارهای نظری برای راهگشایی در حوزه های عملی بهره بگیرند. در مقاله حاضر کوشش شده است به شیوه ای انتقادی و از دیدگاه ملاحظات فلسفی- نظری متکی به رویکرد عقلانیت نقاد و با تکیه به داده ها و اطلاعات تجربی، برخی آثار و عوارض فرهنگی- اجتماعی تغییرات گسترده ای که به علت پیشرفت بیسابقه علوم و فناوری های مدرن در حال پدیدار شدن است، مورد ارزیابی قرار گیرد. در بخش نخست مقاله توضیحاتی در باره چهارمین موج توسعه علمی و فناورانه ارائه می گردد. در بخش دوم برخی تبعات پیشرفت هایی که در زمینه این علوم و فناوری حاصل شده و یا در حال حصول است بر فرهنگ و جامعه بررسی خواهد شد. توجه اصلی این پژوهش فلسفی ناظر به گزینه هایی است که در برابر انسان مدرن و در ارتباط با تحولات بی وقفه علوم و فناوری-های جدید قرار دارد. در سومین بخش مقاله شماری از آموزه های سیاستگذارانه برای دست اندرکاران سیاست ها و سیاستگذاری ها در ارتباط با تأثیرات موج چهارم توسعه علمی و فناورانه بر اجتماع و فرهنگ در ایران ارائه شده است
تفسیر هایدگر از آزادی در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فرا روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل، و مواجهه با زیبایی قرار داده است. در نقد اول آزادی در ساحت شناخت بدین نحو آشکار می شود که شناخت مستلزم یافتِ پیش مفهو می از موجودات است. در اخلاق، آزادی در تبعیت از قانون و خود انگیختگی اراده ظهور می کند. ولی در ساحت مواجهه با امر زیبا آزادی محدود به هیچ قید و شرطی نیست و به عبارت دیگر از قید، مفاهیم، غایت، تملک و قوانینِ از پیش تعیین شده رهاست. بنابراین، آزادی در ساحت هنر، آزادی اصیل است؛ پس آنتولوژیِ (هستی شناسی) تقدیر و مواجهه با زیبایی برای نقد اول و دوم و سوم، اساسی است؛ چرا که هنر و مواجهه با امر زیبا به طور کامل، به واسطه مشارکت لذت بخش در هماهنگی، اساس عقل نظری و عملی و قوه حکم را آشکار می کند.
نقد و بررسی دیدگاه دیویس درباره تجربه دینی وحیانی (الهامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جربه های وحیانی (الهامی) یکی از انواع مهم تجربه دینی است که صاحبانش آن را به یقین رسیدن ناگهانی، الهام، وحی، روشنگری، مشاهده عرفانی و بارقه بصیرت مینامند. از نظر دیویس علایم مشخصه این تجربه ها عبارتند از: 1. ناگهانی و کوتاه مدت بودن در غالب موارد؛ 2. دستیابی به معرفتی جدید از غیر طریق استدلال یا ادراک حسی؛ 3. دریافت این معرفت از سوی عاملی بیرونی به نحوی سیل آسا و رگبارگونه در غالب موارد؛ 4. همراهی با یقین مطلق؛ 5. بیان ناپذیر بودن در بسیاری موارد. این مقاله میکوشد ضمن ارائه دقیق آنچه دیویس از منظر فلسفه دین مسیحی درباره این دسته از تجربه های دینی بیان کرده، آرای او را از دیدگاه عرفان اسلامی نقد و بررسی کند. در این مطالعه تطبیقی و انتقادی معلوم میشود، آنچه دیویس تجربه دینی وحیانی نامیده است، با آنچه در عرفان اسلامی کشف معنوی خوانده میشود، ارتباطی تنگاتنگ دارد و در منابع عرفانی ما به گونه ای عمیق تر و دقیق تر بررسی شده است. تمایز میان وحی رسالی با دیگر مصادیق تجربه دینی وحیانی و بیان تفاوت های اساسی این دو، از جمله نکاتی است که مورد توجه خاص عارفان مسلمان بوده است.
روش شناسی دیویدسون در باب معنا و تعبیر رادیکال و انتقادات دامت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیویدسون با تأثیرپذیری از فیلسوفانی چون فرگه، تارسکی و کواین، به طرح نظریة معنایی می پردازد که حاوی نظریة صدقی به شکل نظریة صدق تارسکی است. نظریة دیویدسونی، از یک سو، صوری و شرط صدقی و از سوی دیگر تجربی است؛ از این رو، کاربرد آن برای ارائة تعبیری از زبان و سخنان گویندگان، منوط به برآورده شدن محدودیت هایی صوری و تجربی است. محدودیت های صوری را دیویدسون، از کارهای تارسکی در باب کفایت صوری تعریف صدق می گیرد و برای آزمودن تجربی، آن را به معبر رادیکال می سپارد. دیویدسون عناصر دیگری نیز در کارهای خود وارد می کند؛ همچون پایبندی به کل گرایی و نیز، لحاظ الگوهایی عقلانی که تحت اصولی مانند اصل حسن ظن مطرح می شود. دامت دربارة بخش های گوناگون نظریة معنای دیویدسونی انتقادات صریح و گوناگونی مطرح می کند. وی کاربرد مفهوم صدق را در قلب یک نظریة معنا نمی پذیرد و معرفت صریح به شروط صدق در این نظریه ها را مشکل ساز می داند. در این نوشته، پس از بیان نظریة معنای دیویدسون، چارچوب پروژة تعبیر رادیکال را معرفی و در ادامه، مهم ترین انتقادات دامت را بر آن بیان می کنم. در نهایت بررسی خواهد شد که آیا انتقادات دامت، با توجه به نوع و حد ادعاهای دیویدسون، پذیرفتنی است یا خیر؟
دیدگاه ونسان برومر درباره تعارض دعا و علم مطلق الاهی و نقد آن از دیدگاه محمدحسین طباطیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
پای استدلالیان چوبین بود: تأملی پیرامون عقل، استدلال و عقلانیت
حوزههای تخصصی:
سازه انگاری معرفتی و بر ساخت گرایی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
«سازه انگاری معرفتی» و «برساخت گرایی اجتماعی» در زبان انگلیسی اگرچه از نظر لغوی به هم نزدیک اند؛ اما هر کدام مکتبی جداگانه محسوب می شوند که اولی نظریه ای تاثیرگذار در معرفت شناسی و دیگری نظریه ای جامعه شناسانه در مورد معرفت است. در این نوشتار پس از معرفی مفاهیم اصلی هر مکتب و صورت بندی درجات متفاوت از هر یک، به نقش تفکرات غالب بر هر مکتب در تحلیل موضوعاتی همچون تئوری های آموزشی، تبعیض های اجتماعی، مفهوم پناهجو و حتی فلسفه علم پرداخته شده است و در ادامه اهمیت کتاب «برساخت گرایی واقعیت» مورد بحث قرار گرفته است. در انتها، این نظریه ها از منظرهای گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند و نقاط ضعف و قدرت هر یک بیان شده است.