ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۱۳۶۲.

باستان گرایی در شعر حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر برجسته سازی باستان گرایی حمید مصدق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳۴ تعداد دانلود : ۱۹۲۹
"باستان گرایی یکی از شگردهای آشنایی زدایی در نظریه فرمالیست های روس است. کاربرد زبان آرکائیک یا گریز شاعر از گونه زبان هنجار، و به کارگیری ساخت زبانی گذشته که امروزه در زبان معیار کاربرد ندارد، باستان گرایی (Archaism) نامیده می شود. این پژوهش بر آن است تا باستان گرایی (هنجار گریزی زمانی) را در شعر حمید مصدق مورد بررسی و مداقه قرار دهد. در خور تامل است که حمید مصدق، متناسب با ساخت بیانی شعر خویش، گاهی به عمد و گاه ناخودآگاه به کلمات آرکائیک روی می آورد.او این نکته را در نظر دارد که این شگرد از مهم ترین شیوه هایی است که به زبان شاعر تشخص می بخشد، زیرا شاعر با روی آوردن به واژگان کهن و شیوه بیان غیرمعمول، موجب برجسته سازی و عادت ستیزی در زبان خود می شود. در این مقاله، باستان گرایی در اشعار نیمایی حمید مصدق بر اساس شیوه تحلیل متن در دو حوزه کلی آرکائیسم واژگانی و نحوی مورد بررسی قرار می گیرد"
۱۳۶۴.

تحول شخصیت در حکایات مشابه مولوی و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی عطار تحول شخصیت حکایات مشابه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۲۲
اگرچه مولوی به گفته خود برای ظاهر حکایت اهمیت چندانی قائل نیست و آن را پیمانه ای برای دانه معنی می داند، عملا پیمانه ای که برای نقل دانه معنی برمی گزیند بسیار زیبا و شکیل است. برای روشنتر شدن این معنی کافی است نظری به حکایات مشابه مولوی با دیگر شاعران و نویسندگان قبلی بیفکنیم. می دانیم که قسمت اعظم حکایات مولوی در مثنوی به وسیله دیگران قبلا نقل شده است. اگرچه بدون شک مهمترین هدف مولوی از ذکر و بیان این حکایات، نتایج مختلفی عرفانی است که از اجزا و کلیت حکایات می گیرد و در بیشتر موارد برای غنای حکایت در آنها دخل و تصرفهایی کرده که تقریبا در تمام موارد کاستیهایی را برطرف کرده و یا حکایات را زیباتر جلوه داده است. این دخل و تصرف و تغییرها شکلهای گوناگونی دارد؛ از جمله حقیقت نمایی حکایات، جهانی کردن شخصیتهای داستان، استفاده از طنز و.... یکی از مهمترین دخل و تصرفهای او در حکایات، پویایی شخصیتها و قهرمانان در مقابل ایستایی همان شخصیتها در حکایات دیگران است. به طور خلاصه می توان گفت قهرمان و شخصیتهای حکایات مولوی آهسته آهسته در طول حکایت به آگاهی می رسند و گره داستان که برای خواننده گشوده می شود برای خود قهرمان هم گشوده می شود و قهرمان در پایان حکایت معمولا به اشتباه خود پی می برد. این موضوع از نظر روانی بر خواننده و مخاطب تاثیر بیشتری می گذارد زیرا همچنان که قهرمان حکایت لحظه به لحظه از غفلت دور، و به آگاهی و دانش نزدیک می شود، مخاطب و خواننده که ناآگاهانه خود را با او برابر نهاده است، احساس شعف و رضایت بیشتری می کند و در نهایت چنین می پندارد که خود اوست که به آگاهی رسیده و یا به اشتباه خود پی برده است. در این مقاله از این جهت حکایات مشابه مولوی و عطار با هم مقایسه شده است. از مجموع 390 حکایت مثنوی حدود 42 حکایت با حکایات عطار مشابه است. حداقل قهرمانان 15 حکایت مولوی در طول داستان متحول می شوند (به آگاهی می رسند و یا عملا به اشتباه خود پی می برند). این در حالی است که در همین حکایات در مثنویهای عطار، قهرمانان چنین نیستند.
۱۳۶۶.

سازکارهای زبانی شوخ طبعی: جناس و ابهام/ ایهام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شوخ طبعی عدم تجانس تجنیس ابهام/ ایهام رسالة دلگشا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز طنز و مطایبه
تعداد بازدید : ۳۵۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۳۷
در این مقاله، عدم تجانس به منزلة یکی از سازکار های زبانی شوخ طبعی بررسی می شود. پرسش اصلی این است که عوامل سرگرم کنندگی و خنده در شوخ طبعی کدامند؟ به نظر می آید عوامل بسیاری، مانند رویکردهای روانی، ادبی و زبانی در ایجاد خنده مؤثرند. در این مقاله، عدم تجانس در سطوح ساختاری و کارکردی از جمله عوامل سرگرم کنندگی معرفی می شود. پس از اشاره به پیشینة مرتبط با بحث و واژگان مرتبط با شوخ طبعی، نظریة عدم تجانس زبانی در دو سطح ساختاری و کارکردی را با نگاهی به برخی از لطایف رسالة دلگشای عبید زاکانی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم. در سطح ساختاری به جناس و بازی های کلامی از جمله همنامی، هم آوایی، همجنسی و همشکلی و نیز انواع تجنیس در زبان فارسی اشاره می شود. در سطح کارکردی به ابهام/ ایهام و کارکرد آن در سطح معنایی اشاره می شود. نتایج بررسی نشان می دهند که عدم تجانس زبانی از رهگذر برخی مؤلفه های سطوح ساختاری مانند تجنیس و سطوح کارکردی مانند ابهام/ ایهام، از جمله علل اصلی سرگرم کنندگی متون مطایبه آمیز به شمار می آیند. البته این مقاله زمینه را برای پرداختن به سایر نظریه های شوخ طبعی نیز هموار می کند.
۱۳۶۷.

فروغی بسطامی و غزل بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مضامین استقبال بازگشت ادبی غزل فارسی فروغی بسطامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۹ تعداد دانلود : ۹۱۶
فروغی بسطامی از شاعران غزلسرای قرن سیزدهم هجری است وی مدتی از عمر خود را به مدح شاهزادگان قاجاری گذرانید و سپس شاعر دربار ناصرالدین شاه شد. استغراق در آثار و احوال عارفان بزرگ نظیر بایزید بسطامی، حلاج، ابوالحسن خرقانی و دیگر عارفان سبب تغییر حال او و اختیار زندگی درویشی شد. فروغی شاعر دوره بازگشت است . زبان غزلیاتش فصیح و استادانه و نزدیک به زبان سعدی و حافظ است او مضامین عاشقانه غزل خود را از سعدی و مضامین عارفانه را از حافظ گرفته و بسیاری از غزلیات او به تقلید از سعدی و حافظ است . در این مقاله ضمن بررسی ویژگی های غزل فروغی میزان تاثیرپذیری او از شاعران قرن هفت و هشت مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
۱۳۶۸.

نگاهی به واژه های ترکی شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی دقیقی لغات ترکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۰۰
وام واژه های مختلف زبان ترکی در کهن ترین متون و نمونه های نظم و نثر فارسی راه یافته است. درباره لغات و ترکیب های عربی در مفصل ترین و مهم ترین منظومه بازمانده از سده چهارم، شاهنامةفردوسی، پژوهش های بسیاری انجام شده است؛ اما هیچ پژوهش مستقلی درباره واژه های ترکی این متن وجود ندارد. در این مقاله برای نخستین بار لغات و نام های ترکی حماسه ملی ایران بر اساس جدیدترین و منقّح ترین تصحیح آن، ویرایش دوم متن خالقی مطلق، استخراج و در چند بخش بررسی شده است: الف) واژه های ترکی؛ ب) ترکیب های ترکی فارسی؛ ج) نام های خاص؛ د) لغت های ترکی ابیات دقیقی؛ ه) واژه های نیازمند بررسی بیشتر. بر اساس این تحقیق، ده لغت و شش نام خاص ترکی در ابیات فردوسی و چهار واژه و دو اسم خاص نیز در هزار و پانزده بیت منقول از دقیقی در شاهنامهبه کار رفته است. در میان کلمات ترکی شاهنامهبه ترتیب، واژه های تُرک، خاقان، تاراج و خدنگ بسامد بیشتری دارد.
۱۳۶۹.

بررسی روابط معنایی وابسته های خاص عددی و معدود در اشعار بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیدل دهلوی هنجارگریزی معنایی وابسته های خاص عددی روابط معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۵ تعداد دانلود : ۲۲۷۱
در سطح فرم اشعار بیدل دهلوی، عناصر متعددی زبان را نامألوف کرده و منجر به هنجارگریزی شده است. «وابسته های خاص عددی» از مهم ترین این عناصر است که دریافت معنی را نیز دشوار کرده است. وابسته های خاص عددی کلماتی هستند که در محور همنشینی زبان، هنگامی که با معدود رابطه معنایی برقرار می کنند، از هنجار عادی و متعارف زبان خارج می شوند. در زبان اشعار بیدل دهلوی، برجسته ترین و نامدارترین شاعر سبک هندی، وابسته های خاص عددی با بسامد بالا و به صورت گسترده تبلور یافته است. در این مقاله، روابط معنایی وابسته های خاص عددی و معدود در زبان اشعار بیدل با توجه به «هنجارگریزی معنایی» بررسی و تبیین شده است. وابسته های خاص ابتدا در چهار الگوی «عدد، وابسته مادی و معدود مادی»، «عدد، وابسته مادی و معدود انتزاعی»، «عدد، وابسته انتزاعی و معدود مادی» و «عدد، وابسته انتزاعی و معدود انتزاعی»، طبقه بندی شده، سپس انواع روابط معنایی در هر الگو به طور مجزا بیان شده است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که میان وابسته های خاص و معدود انواع روابط معناییِ ظرف، تشبیه، تضاد، زمان و ... وجود دارد وابسته های عددی، برای بیان اندیشه ای خاص و ایجاد تخیل بیشتر، برخلاف هنجار معمول در محور همنشینی زبان به کار رفته اند.
۱۳۷۰.

نقش آشنایی زدایی در آفرینش زبان ادبی

۱۳۷۱.

مطابقت فعل با نهاد ، متمم ، مضاف الیه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۵۵۳
در زبانهایی که فعل دارای شناسنامه است مثل فارسی و عربی و آلمانی، منطقا نهاد از نظر شمار باید با فعل مطابقت کند (مفرد با مفرد، جمع با جمع)؛ اما زبانها تابع چنین منطقی نیستند بلکه تابع کاربرد اهل زبان اند، به عبارت دیگر، تابع منطق سخن گویان هر زبان اند. لذا، در زبانهایی که فعل دارای شناسه است در مواردی این مطابقت را نمی بینیم. حتی، در زبان پهلوی، فعل ماضی متعدی به جای مطابقت با نهاد با مفعول مطابقت دارد. مثلا معادل جمله فارسی تو مردان را دیدی در زبان پهلوی چنین است: t? mard?n d?d h?nd (برگردان تحت اللفظی آن: «تو مردان [را] دیدند»). همچنین معادل جمله فارسی او را دیدم می شود: man ?y did (معادل تحت اللفظی: «من او را دید.») در بعضی از گویشهای ایرانی امروز نیز همین پدیده دستوری دیده می شود. در نگاهی سطحی و غیرتوصیفی شاید به نظر برسد که در فارسی امروز نهاد با فعل مطابقت دارد؛ حال آنکه، در بسیاری از موارد، چنین مطابقتی وجود ندارد. آنچه دستورنویسان، اعم از ایرانی و غیرایرانی، درباره مطابقت نهاد با فعل در زبان فارسی آورده اند بیشتر بر اساس استقراری ناقص است نه توصیف دقیق. مثلا در دستور زبان فارسی معروف به دستور پنج استاد چنین آمده است: اگر نهاد جمع و جاندار باشد، با فعل جمع می آید؛ اما، اگر نهاد جمع و جاندار نباشد، فعل می تواند مفرد بیاید یا جمع. اگر به اسم بی جان شخصیت انسانی داده شود، در حکم جاندار قرار می گیرد. گیاهان و اعضای زوج بدن و بعضی از کلمات که در آنها تغییر واقع گردد و زمان را برساند به ها و – ان جمع بسته می شود ...
۱۳۷۲.

بررسی تیپ شخصیتی شخصیت های رمان شوهر آهو خانم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیپ شخصیتی روان شناسی شخصیت علی محمد افغانی شوهر آهو خانم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
انسان ها ساختارِِ روانیِ پیچیده ای دارند و در موقعیت های گوناگون و ارتباط با افرادِ متفاوت تغییرپذیرند. بنابراین، ارزیابی شخصیت افراد کار ساده ای نیست که بتوان بر اساس آزمون های متفاوت به نوع شخصیت هر فرد پی برد؛ اما روان شناسان برای شناخت نسبی هر شخصیت آزمون هایی مطرح کرده اند. تیپ نمای «مایرز بریگز» یکی از این روش هاست که به کمک آن می توان به شناخت چهار بُعد شخصیتی انسان دست یافت. این چهار بُعد شامل برون گرا درون گرا، حسی شهودی، فکری احساسی، و باساختار منعطف است که ترکیب این چهار بُعد موجب پیدایش شانزده تیپ شخصیتی می شود. رمان شوهر آهو خانم، اثر علی محمد افغانی، با توصیف جزئیِ اعمال و رفتار شخصیت ها، گزینة مناسبی برای شناخت تیپ شخصیتی شخصیت های اصلی آن (سیدمیران، آهو، و هما) است. در این پژوهش، با توجه به اطلاعاتی که نویسنده از شخصیت های خود به خواننده می دهد، به عبارت های هر بُعد امتیاز داده شده است. و پس از تحلیل و بررسی هرکدام از این عبارت ها، تیپ شخصیتی سیدمیران برون گرا، حسی، فکری، و باساختار، تیپ شخصیتی آهو برون گرا، حسی، فکری/ احساسی، و باساختار، و تیپ شخصیتی هما برون گرا، حسی، فکری، و منعطف به دست آمد.
۱۳۷۳.

بررسی انتقادی شعر حجم بر مبنای روایت شناسی اشعار یدالله رویایی

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی روایت شناسی شعر حجم نقد ساختاری روایت پنهان یدالله رویایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۵۷
یدالله رویایی سال ها قبل، به دلیل تاکید بر جنبه های شکلی شعر، در زمره شاعران پیشرو و از موسسان جریان شعر حجم به شمار می رفت. در این مقاله، نوع روایت به کار رفته در شعر او مورد بررسی قرار می گیرد. ابزار این بررسی نشانه شناسی است که از ابزارهای مهم در نقد ساختاری به شمار می رود. در این مقاله، شعر «سکوت دسته گلی بود» از دفتر دریایی ها مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روایت در شعر حجم، روایتی پنهان است و عوامل روایت ساز به طور کامل در آن به کار گرفته نمی شود. روایت سازی در شعر رویایی، از طریق تکرار فضاسازی هایی است که در سطرهای کوتاه انجام می شود. به این ترتیب، شعر رویایی از سمبولیسم و رمانتیسم رایج آن روزگار فاصله گرفته، به نوعی فرمالیسم گرایش پیدا کرده است.
۱۳۷۵.

بررسی تطبیقی رمزهای تمثیلی شتر، شیر و کودک در آثار و اندیشة مولانا و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودک نماد مولوی تمثیل شیر نیچه شتر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
از مهم ترین مباحثی که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان زبان شناس قرار گرفته است، تأثیر نظام اندیشگانی بر جامعة نشانه ها و رابطة ذهن و قراردادهای زبانی است. اهمیت این رابطه در نگرش های تطبیقی جلوة بیشتری می یابد و در نهایت، پژوهشگران با بررسی و تحلیل تطبیقی طرح واره های اصلیِ ذهن چند متفکر و هنرمند، به استفادة همسو و تا حدودی مشترک نشانه های زبانی آنان دست یافته اند. مولانا و نیچه متفکرانی هستند که نخست، نظام اندیشگانی خویش را با زبان شعر و سپس با جامعة نمادها و سمبل ها بیان داشته اند و دیگر این که در شناخت خود از هستی، انسان، حقیقت، اخلاق و زندگی با یکدیگر اشتراکاتی دارند؛ بنابراین با توجه به مفاهیم یاد شده، هر دو از جامعه نشانه ها و رمزگان خویشاوند و همسو بهره مند می باشند. این جستار درصدد آن است تا میزان زیست مایه های معرفت شناختی و بن لایه های حرکت استعلایی انسانی را در نگرش مولانا و نیچه، با توجه به روایت های تمثیلی آنان، مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین در این راستا، به بررسی سه نماد برجستة «شتر»، «شیر» و «کودک» در حوزة اندیشة نیچه و مولانا، به عنوان مراحل تکوّن، صیرورت و تعالی انسانی پرداخته و این نتیجه حاصل شده است که هستی شناسی مشترک هر دو، منتج به کاربرد نشانه های ذکر شده در توصیف مراحل سلوک و تعالی انسانی است؛ اما تمایز آنان در مقصد شناسی، به چینش متفاوت این نشانه ها منتج خواهد شد.
۱۳۷۸.

ماه و خورشید در شعر خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خاقانی خورشید عید ماه صبح صور فلکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۲۵
«ماه» و «خورشید» از دیر باز در شعر و ادب فارسی، جایگاهی مهم و والا داشته و دمخوری خاقانی «شاعر صبح» با صورت های فلکی و بیش از همه با ماه و خورشید زبانزد سخن شناسان است. نگارنده مقاله، پس از پرداختن به پیشینه اساطیری و باز گفتن برخی باورهای آیینی و فرهنگی ایرانیان و نیز اشاره به پاره ای اعتقادات اقوام دیگر در مورد «ماه» و «خورشید»، رد و نشان آن ها را در اندیشه خاقانی جستجو کرده است.پیداست که بیان دیدگاه های شاعرانه و تصویرهای ذهنی شاعر نسبت به این دو صورت فلکی، با استناد به سروده های خود او، مستدل گردیده است.
۱۳۷۹.

نحوه واگذاری حالت دستوری در ساختهای دو مفعولی زبان فارسی - تحلیلی بر پایه نظریه حاکمیت و مرجع گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گروه فعلی مفعول صریح ساختهای دو مفعولی حالت دستوری مفعولی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان زبانشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۳۵۱۴
در زبان فارسی آرایش جمله از انعطاف پذیری نسبی برخوردار است . با وجود این در بسیاری از مطالعات مربوط به ساخت جمله ، آرایش بنیادین سازه ها در این زبان به صورت فاعل - مفعول - فعل ( SOV ) معرفی شده است . علیرغم این توافق عام در خصوص آرایش بنیادین جمله در زبان فارسی در ارتباط با آرایش گروههای نحوی در ساخت جمله های دو مفعولی این زبان بین زبان شناسان حداقل در حوزه مطالعات مبتنی بر چهارچوب نظری حاکمیت و مرجع گزینی اختلاف نظر وجود دارد . چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساختهای دو مفعولی زبان فارسی نشان می دهد که مفعول صریح در جایگاه...
۱۳۸۰.

ژیلبر دوران و نقد اسطوره ای (پیکره مطالعاتی: رمان قلب سگی اثر میخاییل بولگاکف)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱۴ تعداد دانلود : ۱۴۰۷
در این نوشتار به تبیین و تعریف دو روش «اسطوره سنجی» و «اسطوره کاوی» پرداخته ایم. تدقیق در این روش ها ما را بدان رهنمون شد که روش نقادی اسطوره سنجی به طور کلی روشی است که قصد دارد با شناسایی کوچک ترین واحدهای معنادار از گفتمان های اسطوره ای در یک اثر ادبی و هنری، و نیز بررسی روابط میان آنها با یکدیگر، به ساختاری طبیعی از اسطوره ای کلان یک سر اسطوره در آن اثر دست یابد که با چند و چون زندگی شخصی مؤلف اثر نیز به طور مستقیم در ارتباط است و از این بابت منتقد را در نقد آن اثر یاری می کند. اسطوره کاوی که بیش از نقد در پی تحلیل آثار ادبی و هنری است، در واقع در طول روش اسطوره سنجی قرار دارد و عبارت است از کاربرد همان روش در میدانی گسترده تر به همراه تمامی متون اجتماعی، فرهنگی، تاریخی موثر در خلق و حتی خوانش آن اثر. همچنین برای آشنایی با چند و چون کاربرد این روش ها در ادامه تلاش شد تا رمان قلب سگی میخاییل بولگاکوف به طور همزمان از طریق هر دو روش نقد و تحلیل شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان