فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۵٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تز سنجشناپذیرى علمى از زمان ارائهى آن توسط کوهن و فایرابند، تزى ضدواقعگرایانه انگاشته شده است. در این مقاله استدلال مىگردد که این تز از زمان ارائهى آن تا به حال دستخوش تحولاتى بوده است و تنسیق آخرى که کوهن از آن ارائه مىنماید منافاتى با واقعگرایى علمى ندارد. اینکه چگونه مرجع یک واژهى علمى مشخص مىگردد محل مناقشهى فلاسفه بوده است. در این مقاله از نظریهاى براى ارجاع دفاع مىگردد که متضمن تلائم تز سنجشناپذیرى و واقعگرایى علمى باشد.
هنجار و زبان علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسى نقش تجویز هنجارهاى زبانى در زبان علم مى پردازد. قواعد تجویزى فرآیند تغییر دائمى زبان را به نظم در مى آورند و ارتباط متخصصان را تسهیل مى نمایند. در این مقاله تکواژقاموسى CONTROL در رشتهء الکترونیک در زبان کرواسى مورد بررسى و تحلیل قرار گرفته است و هدف از این تحلیل نشان دادن این مطلب بوده است که واحدهاى وصفى مختلف در واحدهاى واژگانى چند کلمه اى چارچوب مفهومى برخى اصطلاحات را تغییر مى دهندکه معمولأ معنى این اصطلاحات مرتبط با بافت است و تحدید و تجویز آن ها بسیار مشکل است. در پایان، مولف نتیجه مى گیرد که به جاى سخن گفتن ازگرایش تجویزى هنجارى، بهتر است که تنها به توصیف الگوهاى زبانشناختى واقعى بپردازیم، چراکه زبان همواره یک قدم جلوتر از تجویزهاى ماگام بر مى دارد و هر چند ما تلاش مى کنیم که آن را با آرمانها و نیازهایمان تطبیق دهیم همواره راه هاى پنهانى خود را مى رود و قواعد خاص خود را مى آفریند.
الحاد، شک، یا ایمان؟
حوزههای تخصصی:
شواهد معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
کواین حوزه پیش بینى و آزمون را براى تحقیق برمىگزیند. در بحث شواهد (Evidence) مىگوید: که تشکیل نظامهاى نظرى از تحریک حواس شروع مىشود که آن، جملات مشاهدهاى (observation sentences) را به ما القا مىکند. از آنها گزارهاى مطلقه مشاهدهاى (observation categoricals) استنتاج مىشود. آزمون بر اساس این گزارههاست.
او مىگوید که معتقد به یقین علمى دکارتى (Cartesian sceintific certainty) نیست، و بعد به نظریه معرفتشناسى با قرائت طبیعى (naturalized epistemology) خودش به عنوان راه جایگزین اشارهاى مىکند.
فلسفه نفس
توجیه و تحلیل معرفت
حوزههای تخصصی:
در تحلیل معرفت ، مفهوم « توجیه » مورد توجه جدی معرفت شناسان قرار گرفته است . این که توجیه ، در حقیقت معرفت داخل است ، یا از شروط لازم یا کافی آن است ، یا اساساَ در تحلیل معرفت نقشی ندارد ، هر یک ، نظریاتی را به خود اختصاص داده است و لذا این نظریات ، دیدگاه های اصلاحی خویش را در مورد تعریف معرفت را عرضه نموده اند . تمامی این تلاش ها به این جهت صورت گرفته تا بتوان مصادیق راستین معرفت را از غیر آن تشخیص داد . در این میان ، غیر از عنوان توجیه ، عناوین دیگری از جمله « تحلیل توجیه » و « عوامل توجیه » نیز مورد ملاحظه ی اندیشمندان واقع گردیده است و طبعاَ در مباحث مربوط به معرفت نیز اثر قابل توجهی از خویش بر جای نهاده است ...
مقاله "بداهت" از کتاب "تئوری شناخت" برتراند راسل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
برتراند راسل معتقد است که در بحث از بداهت بهتر ایت از باورهای بدیهی سخن گفت نه قضایای بدیهی. زیرا بداهت را فقط از طریق مراجعه به فاعل شناسایی خاص یا رجوع به برخی وضعیتهای روانی و ذهنی میتوان تعریف کرد. معرفتی بدیهی است که از راه حواس حاصل آمده باشد و این معرفت تا لحظه احساس بدیهی نیست, پس این ماهیت قضیه نیست که آن را بدیهی میکند و چرا که این قضیه قبل از احساس همان قضیه بعد از احساس است. پس بداهت واقعی صفتی است که به فاعل آگاهی خاص در لحظههای خاص مرتبط است.
بررسى تحلیلى اصل علیت
حوزههای تخصصی:
چکیده
نظریه وحدت شخصى وجود ـ به عنوان رأى اخیر ملاصدرا در ساحت وجودشناختى ـ بر بسیارى از مباحث فلسفه متعارف تأثیر بنیادین داشته است. این دیدگاه که طبق آن وجود حقیقى مختص به وجود حق تعالى است و ممکنات صرفاً ظهور، نمود، شأن و وصف آن به شمار مىروند، نافى یکى از مهمترین مبادى حکمت، یعنى اصل تحقّق کثرت به حساب مىآید. ملاصدرا که در دیدگاه تشکیک وجود، تحقّق کثرت در عین وحدت را پذیرفته بود، بر تفسیر بسیارى از اصول فلسفى از جمله اصل علیت توانمند بود. با تغییر نظریه وجودشناختى وى و پذیرش دیدگاه وحدت شخصى وجود، امکان تبیین اصل علیت معهود فلسفى وجود نداشت و ملاصدرا ناچار شد در تبیین رابطه وجود حق با ظهورات و نمودهاى آن به طرح نظریه تجلّى که مولود عرفان اسلامى است، بپردازد. طبق این نظریه، وجود حق به واسطه وجود منبسط که به نحو تفصیلى دربرگیرنده همه ممکنات است، در مجالى و مظاهر مختلفى نمایان شده است.
ملاصدرا با تغییر دیدگاه وجودشناختى، اصل علیت را به نظریه تجلّى بازگرداند. این نظریه را مىتوان رویکردى عرفانى به اصل علیت تلقى کرد.
روش شناسى فارابى در علم مدنى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
نظریه و گرایش علمى مدنى فارابى، با توجه به برخورد بنیادین، فراگیر، نظاممند و غایى در عرصه عین یا پدیده مدنى، ذهن یا تعقل مدنى و علم یا یافتههاى مدنى و حتى عمل یا روابط و رفتار مدنى، ظرفیت بالایى براى باز سازى دوران جدید و پیش روى دارد و کارآیى روزافزونى مىیابد. این نظریه با رویکردى مستقل و معتدل، قابلیت والایى براى ورود به چالش علمى سیاسى، اجتماعى معاصر و پاسخگویى به نیازهاى علمى و عملى حاضر دارد. گرایش علمى مدنى فارابى، به عنوان جهتى مستقل، جایگزین مناسب روش طبیعت انگار پوزیتیویستى و رویکرد ضد طبیعتگراى هرمنوتیکى، از جهت معرفتشناسى، روششناسى و علمى اجتماعى و سیاسى بوده و براى رفع یا کاهش جهتگیرىهاى یک سویه افراطى یا تفریطى و متعارض چالش علمى - سیاسى جارى و آتى مىباشد.
معناى زندگى در ادیان جهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نحوه پرسش انسان معاصر از خویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان همواره به خویش اندیشیده است. اما نحوه این اندیشه در هر زمانی به گونه ای بوده است. پرسش این مقاله آنست که انسان معاصر خود را چگونه می یابد. پرسشها، دغدغه ها، امکانات و امتهای پیش روی او کدام است؟ بدون تردید اصول جهانشمول انسان معاصر نتیجه بسط و قوام یافتن تاریخ دوره جدید (مدرنیته) است. پیوستگی و همبستگی سرنوشت انسان معاصر مقتضی کوششی پیگیر از سوی همه متفکران سنتهای مختلف برای مواجهه با پرسشهای انسان معاصر است. فهم عمیق راه طی شده و شناخت ریشه های وضعیت کنونی و کوشش برای فهم سنتهای غیر مدرن در پرتو پرسشهای معاصر مهمترین تمهید برای ورود به عرصه گفتگو و هم فکری در باب مسایل انسان معاصر است. با این وجهه نظر میتوان این مقاله را درآمدی برای ورود به چنین عرصه ای تلقی کرد. در این مقاله سنت عرفان اسلامی، بخصوص مشرب ابن عربی و شارحان وی یکی از قدرتمندترین سنتهای غیر مدرن برای مواجهه با پرسشهای انسان معاصر تلقی شده، که توضیح این اشاره و ادعا مجالی دیگر می طلبد.
لایبنیتس و علم
گفتگو با کارل پوپر
فلسفه اخلاق کانت
درآمدی تاریخی بر فلسفه اخلاق معاصر
منبع:
تردید بهار ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی: