فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۵٬۴۳۱ مورد.
اصل بیان پذیری
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل ارتباط زبانی به لحاظ طبیعی و فیزیکی کار چندان دشوار و پیچیده ای نیست؛اما به لحاظ فلسفی و معنا شناختی امری بسیار پیچیده و دشوار است. ما به وسیله اصوات،علایم و نشانه ها کارهای عجیب و خارق العاده ای انجام می دهیم،مثلا امر می کنیم ،نهی می کنیم ،بامعنا و بی معنا سخت می گوئیم : صادق یا کاذب اخبار می کنیم و مانند اینها.تجزیه و تحلیل چنین امور معنا شناختی ای که در این مقاله از آنها به افعال گفتاری تعبیر می شود نیازمند نظرورزی و تاسیس اصولی است که بوسیله آنها بتوان به طور منسجم و معقول چنین پدیده های معرفت شناختی و معنا شناختی مهمی را توضیخ داد.اصل بیان پذیری که در این مقاله مفاد آن شرح و به بعضی از نتایج و لوازم آن اشاره می شود،نخستین بار توسط جان سرل فیلسوف زبان و ذهن معاصر،تنسیق و تشریح شد.این اصل یکی از مبادی تصدیقیه نظریه افعال گفتاری است.توجه به این اصل و تحلیل مفاد آن می تواند به داوری در باب دو نظر گاهی که به لحاظ تاریخی به صورت معارض ظهور کرده اند،یعنی نظر گاه پیروان اصالت سیاق(ویتگشنتاین دوم،آستین و استراسن و ...)و نظرگاه قائلین به تعیین شرایط صدق جمله به وسیله معنای جمله(ویتگنشتاین اول ،اعضای حلقه وین،کواین،دیویدسن)کمک کند.
برهان صدیقین در فلسفه ملاصدرا و مقایسه آن با برهان وجودی آنسلم و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
سوء استفاده از زیبایی
درآمدی بر احتمال معرفت شناختی
حوزههای تخصصی:
آیا افلاطون مرتبه عالم محسوس را پایین آورده است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افلاطون را معمولاً سرسلسله کسانی می شمارند که عالم محسوس و اشیای طبیعی را در برابر عالمی معقول و موجوداتی ماورای طبیعی قربانی کرده اند. این سخن تا اندازه ای درست است. در آثار افلاطون به شواهد فراوانی برمی خوریم که از پایین تر بودن مرتبه عالم محسوس نسبت به مرتبه عالم معقول، و پایین تر بودن مرتبه ادراک حسی نسبت به مرتبه معرفت عقلی، حکایت می کند. اما اولاً، کسانی جلوتر از او بوده اند که حس و محسوسات را بی اعتبار خوانده اند؛ ثانیاً، شکاکیت نظری و آشفتگی عملی ناشی از حس گرایی باعث شده است که افلاطون در عالمی معقول به دنبال یقین نظری و ثبات عملی بگردد؛ و ثالثاً، عالم محسوس در نظر او بهره مند از واقعیت است و همین بهره مندی باعث می شود که نتوانیم آن را توهم محض بشماریم. وجود عالم محسوس و ادارک حسی آن مقدمه ای ضروری برای رسیدن به معرفت عالم معقول است. از منظر هستی شناختی نیز فرض عالم معقول چیزی از واقعیت عالم محسوس نمی کاهد.
آسیب شناسی تربیت اخلاقی
فضایل فکری ؛ جستاری در معرفت شناسی تنظیمی
حوزههای تخصصی:
درباره پوپر
اتانازی: تأملی فلسفی در مفهومی پزشکی
حوزههای تخصصی:
بررسی چیستی مرگ از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۶
حوزههای تخصصی:
انسانی را بررسی کند تا به وجوه تشابه و تمایز آنها راه یابد. مرگ در اندیشه افلاطون اشتیاق و تمنای موت در افلاطون و ملاصدرا وجود دارد. این نوشتار میکوشد با تحلیل محتوای علم النفس معطوف به مرگ افلاطون و ملاصدرا، ویژگیهای مرگ با اسطوره پیوند خورده است. همچنین او به وجود پیشین نفس معتقد است که در وجود پیش از بدن مشاهده حقایق کرده است. در صدرالمتألهین نیز مفهومی به نام مرگ طبیعی برخاسته از حرکت جوهری و حدوث جسمانی نفس وجود دارد. در پایان بیان میشود افزون بر پیش فهمهای زمانهای، تفاوت مبانی نفس شناسی نیز سبب شده است که بهرغم شباهتها، افلاطون و ملاصدرا فهم متفاوتی از مرگ داشته باشند. افلاطون مرگ را بازگشتی به عالم حقایق میداند؛ چون مرگ جدایی از عالم شدنهاست و فیلسوف مشتاق آن است؛ حال آنکه در اندیشه ملاصدرا مرگ، مرحلهای از تکامل است که پیشتر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده زمینه ساز معرفت حقیقی است.