فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حوزه مطالعات علم، تبیین فلسفی اولین رویکرد به علم بود که از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و سبب پیدایش مکاتبی همچون پوزیتیویسم، ابطالگرایی و برنامه های پژوهشی لاکاتوش در قرن بیستم شد. از نیمه دوم قرن به بعد مکاتب هایی همچون مکتب اجتماعی ادینبورا سعی کردند تا تبیین های اجتماعی از علم ارائه دهند. مطالعاتی از این دست، علم را نه صرفا مجموعه ای از گزاره ها بلکه حاصل فعالیت جامعه ای با عنوان جامعه فیزیکدانان، شیمی دانان و... می دیدند که ویژگی های اجتماعی آنها در ظهور و پیدایش نظریه های علمی تاثیری مهم دارند. از دهه هفتاد به بعد رویکرد نوینی به علم به وجود آمد که همچون رویکرد اجتماعی به علم دو ساحت جداگانه برای علم و جامعه قایل نبود که به تاثیر آنها بر یگدیگر بپردازند، بلکه علم را یک «شکل زندگی» می دید که برای فهم آن باید از روش های مردم شناسی استفاده کرد. این روش بدنبال ارائه تبیین فلسفی یا اجتماعی از علم نبود بلکه می کوشید تا توصیفی از فعالیت علمی در جامعه مورد نظر ارائه کند. چنین رویکردی به علم مبتنی بر نگرشی فلسفی خاصی است. این مقاله سعی دارد تا با بیان روش مردم شناسی علم، مقومات فلسفی آن را بر اساس نگرش های فلسفی ویتگنشتاین دوم نشان دهد.
رویکرد فارابی و ابن سینا به علوم و تقسیم آن؛ رویکردی پیشارشته ای، رشته ای و یا میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه فارابی و ابن سینا علم در معنای عام مترادف با فلسفه است. از این مقسم واحد دو شاخه نظری و عملی و از هر یک از این دو، اقسام متعددی از علوم تخصصی به دست می آید. در این نمودار خوشه ای دو تصویر وحدت انگارانه و تکثرگرایانه (تخصصی) از علوم در کنار هم گرد آمده است. به این معنا، در علم شناسی ابن سینا هم از وحدت علوم و ارتباط آن ها با یکدیگر سخن گفته شده است و هم از تمایز و تفرد هر یک از دیگری. با این حال این موضع نه معادل رویکرد رشته ای در عصر مدرن و نه معادل رویکرد میان رشته ای است. این موضع حتی معادل وحدت این دو با یکدیگر هم نیست. بلکه اساساً این علم شناسی در یک فضای فکریِ متفاوت از علم شناسی قرون اخیر طرح گردیده است. این نوشتار درصدد است پس از تشریح علم شناسی فارابی و ابن سینا و سپس تشریح رویکرد رشته ای و میان رشته ای این تفاوت را نشان دهد. در پایان با لحاظ احتیاط در استعمال واژه «پیشارشته ای» این رویکرد به علم شناسی فارابی و ابن سینا نسبت داده می شود.
ترسیم «میان رشتگی» در پژوهش های علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات علم سنجی در سال های اخیر بسیار فزونی یافته است. بیشتر این مطالعات به گزارش های اجرایی شبیه بوده است و متخصصان این حوزه نیز از این مسأله ابراز نگرانی کرده اند. اینکه علم سنجی یک حوزه فرارشته ای، میان-رشته ای، و یا چندرشته ای است در پژوهش های بسیار فراوان پیشین چندان مورد توجه نبوده است. در این پژوهش، با استفاده از یک رویکرد علم سنجی به بررسی مقالات منتشرشده با عنوان علم سنجی پرداخته می شود و نتایج آن در قالب پاسخ پرسش های زیر ارائه می گردد: 1) آیا علم سنجی رویکردی میان رشته ای است؟ 2) سهم حوزه های علمی گوناگون از مقالات علمی با عناوین علم سنجی چقدر است؟ 3) تحولات اخیر علم سنجی به کدام سمت وسو سیر می کند؟ داده های این پژوهش از پایگاه «وب آوساینس» استخراج گردید و براساس آن به ترسیم ارتباطات حوزه های علمی گوناگون در تولید مقالات با عنوان علم سنجی پرداخته شد. نتایج نشان می دهد مطالعات علم سنجی را می توان در زمره مطالعات میان رشته ای قلمداد کرد که بیشتر در سیطره دو رشته علوم کتابداری و اطلاع رسانی و علوم رایانه قرار دارد. همچنین، سهم حوزه های علمی گوناگون از مطالعات علم سنجی یکسان نیست و بیشترین میزان مقالات منتشرشده با این رویکرد، به دو حوزه علمی پیش گفته تعلق دارد. گفتنی است سال های 2006 تا 2010 پررونق ترین دوره زمانی انتشار مقالات با عناوین علم سنجی است. در این سال ها، حوزه های علمی به مطالعات علم سنجی بیشتر روی آورده اند و به احتمال، این مسأله ناشی از توجه کشورهای مختلف جهان به مطالعات سنجش کمّی در حوزه علم و سیاست گذاری و برنامه ریزی برای پیشی گرفتن از یکدیگر است.
به سوی پارادایمی جدید از علم: تآملی انتقادی در باب ماهیت فراعلمی الگوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
تعیین روابط علّیتی شاخص های توسعه ای علم و فناوری در بخش خصوصی صنعتی به کمک فرآیند تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله هدف اصلی بررسی ارتباط علّی و معلولی میان شاخص های کارایی در حوزه علم و فناوری مورد استفاده بخش خصوصی صنعتی بر پایه کارت امتیازی متوازن می باشد. بررسی میزان حمایت سازمان های توسعه ای وزارت صنایع و معادن در توانمندسازی بخش خصوصی در حوزه علم و فناوری بر اساس رویکرد کارت امتیازی در چهارجنبه بوده که در قدم اول شاخص های ارزیابی بر اساس مطالعات میدانی و در نهایت تهیه پرسشنامه هایی دوطرفه در این سازمان ها بدست آمده است. این شاخص ها در دسته هایی به نام موضوعات راهبردی در وجه مورد نظر گروه بندی و ارتباط اولیه مفهومی میان آنها ترسیم گردید. در قدم بعدی روابط بین هر یک از این موضوعات به کمک مفاهیم آماری اعتبارسنجی و در نهایت مسیرهای اجرایی اولویت بندی می گردند. این تحقیق به مدیران کمک می کند مدیریت شاخص های کلیدی در رسیدن به موفقیت را شناخته و مسیرهای بحرانی و نحوه غلبه بر مشکلات را مشخص کنند.
بررسی نقش و جایگاه میان رشته ای در رابطه دانشگاه و صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری ها در حوزه توسعه علوم و پژوهش و میزان اثر بخشی آنها
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی کارویژه های دانشگاه به مثابه یک نهاد مستقل و آسیب شناسی آن
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه میان رشته ای در رابطه دانشگاه و صنعت نوشته شده است. با بررسی فرایند تولید علم و مرور هر سه پارادایم موجود در جامعه شناسی علم، پارادایم اخیر تولید علم، رابطه دانشگاه و صنعت را به عنوان یکی از الگوهای تولید علم معرفی می نماید. اما ارتباط دانشگاه با صنعت یک رابطه ساده و بی چالش نبوده و مطالعات انجام شده در این زمینه گویای این مسئله است. از طرفی دیگر آموزش و انجام پژوهش های میان رشته ای نیز در سال های اخیر رونق گرفته است. با بررسی عوامل موثر بر انجام کار میان رشته ای و محدودیت های موجود در آن این نتایج بدست آمد که چالش های موجود بر سر راه ارتباط دانشگاه با صنعت، مواردی هستند که جزو عوامل موثر بر کار میان رشته ای تلقی می شوند و عدم وجود این عامل ها باعث اخلال در کار میان رشته ای و ایجاد چالش در رابطه دانشگاه و صنعت شده است. بنابراین تاکید بر کار و پژوهش های میان رشته ای می تواند قسمت عظیمی از چالش های موجود در رابطه دانشگاه و صنعت را بر طرف کند.
حفاظت از اختراعات نرم افزاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مسیر حرکت به سوی یک جامعه دانش بنیان که از اهداف سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران است، صنعت نرم افزار به عنوان صنعتی دانش بنیان و متکی به فکر و تخصص می تواند جایگاه ویژه ای داشته باشد. در همین راستا توسعه و صادرات محصولات نرم افزاری می تواند مورد توجه سیاست گذاران ملی در حوزه فناوری قرار گیرد. یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیر گذار بر شکوفایی صنعت نرم افزار و فناوری های مربوطه، نظام مالکیت فکری است و به همین دلیل نوع نگاه این نظام به ویژگی های این صنعت از جمله دل نگرانی های سیاست گذاران فناوری در سطح ملی به شمار می رود. در این مقاله انواع روش های حفاظت از دارایی های فکری محصولات نرم افزاری به اختصار معرفی شده و سپس مزایا و کاستی های کسب حفاظت از راه سازوکار ثبت اختراع در مقایسه با دیگر روش ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ادامه، ظرافت ها و پیچیدگی های مرتبط با ثبت اختراعات نرم افزاری در نظام های حقوقی گوناگون و عمق دقیق حفاظت اختراعی از نرم افزارها در ایران بررسی شده است. سپس گستره و عمق نوآوری ها در صنعت نرم افزار ایران مورد ارزیابی قرارگرفته تا نیاز به حفاظت اختراعی در صنعت نرم افزار ایران و کفایت حفاظت های قانونی موجود ارزیابی گردد. در آخر، نارسایی های موجود در زمینه حفاظت از اختراعات نرم افزاری معرفی می گردند
مدل بومی بلوغ دولت سیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ روز افزون فناوری های سیار، باعث ظهور و پیاده سازی دولت سیار، در برخی کشورها شده است. سنجش مراحل پیشرفت در پیاده سازی دولت سیار با استفاده از مدل بلوغ امکان پذیر است. در این مقاله، عناصر اصلی و مفاهیم کلیدی مدلهای بلوغ دولت الکترونیکی و دولت سیار استخراج و با استفاده از روش فراترکیب تحلیل می شود. برای اختصاصی شدن مدل برای دولت سیار، الزامات مورد نیاز برای پیاده سازی آن بر پایه تجربیات سایر کشورها تعیین شده و محدودیت های موجود فناوریهای سیار نیز در مدل بلوغ لحاظ می شود. برای بومی سازی مدل، الزامات موجود در سازمان های ایرانی، با مطالعه اسناد بالا دستی استخراج می شود. در نهایت مدلی برای بلوغ دولت سیار معرفی شده و مولفه های آن با در نظر گرفتن الزامات فوق تشریح می شوند. اعتبار این مدل با استفاده از پرسشنامه و تحلیل آن با نظر سنجی از خبرگان و استفاده از آزمونهای مناسب آماری تایید می شود. نتایج مدلی با 11 مولفه و 8 گام را نتیجه داده است.
شاخص ترکیبی پایش توانمندی فناوری: بررسی وضعیت توانمندی فناوری ایران و 69 کشور دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت توانمندی فناوری در رشد اقتصادی و افزایش رفاه کشورها، مقوله ارزیابی توانمندی فناوری از اهمیت ویژه در سالهای اخیر برخوردار شده است. مدل های بین المللی متنوعی در ارتباط با ارزیابی توانمندی فناوری تاکنون طراحی و معرفی شده اند. با توجه به ویژگی ذاتی شاخص های ترکیبی که نقص هایی را در بردارد در این تحقیق سعی شده است تا با در نظر گرفتن تجربیات موجود در سایر مدل های معتبر بین المللی، شاخص ترکیبی جدیدی در زمینه ارزیابی توانمندی فناوری معرفی شود تا بتواند به شکل بهتری توانمندی فناوری های کشورها را در ابعاد مختلف مورد سنجش قرار دهد. همچنین سعی شده تا با ارائه وزن های منطقی ناشی از بکارگیری روش تحلیل عاملی، بتوان شاخصی کاربردی تر را برای کشورهای مختلف به خصوص کشورهای در حال توسعه که عموماً از توسعه نامتوازن رنج می برند، طراحی نمود. در این تحقیق 17 شاخص بر اساس فرآیندی مشخص از میان 37 شاخص معتبر بین المللی در زمینه توانمندی فناورانه انتخاب شد. در ادامه بر اساس تحلیل عاملی از داده های موجود در زمینه شاخص های انتخاب شده، 17 شاخص در سه بعد قرار گرفتند و به ابعاد و شاخص ها، وزن های مشخصی اختصاص یافت. در نهایت بر اساس ترکیب شاخص های مذکور در سه بعد بدست آمده، شاخص ترکیبی پایش توانمندی فناوری ایجاد گردید و توانمندی فناوری 69 کشور دنیا به همراه ایران مورد بررسی قرار گرفت. در این ارزیابی ایران با وجود دارا بودن وضعیت نسبتاً مناسب در ابعاد زیر ساخت توسعه فناوری و توانمندی نوآوری، در بعد کیفیت سرمایه گذاری با مشکلات جدی مواجه است. در نهایت باید اشاره نمود که شاخص ترکیبی پایش توانمندی فناوری، توانایی های جدیدی را در کنار سایر شاخص های بین المللی به مبحث ارزیابی توانمندی فناوری می افزاید
الگوی حمایت از شکل گیری شرکت های انشعابی دانشگاهی، با ساز وکار سرمایه گذاری خطرپذیر؛ مطالعه موردی دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت کارآفرینی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری های مالی و ساختاری برای نهاد دانشگاهی کشور
دانشگاه کارآفرین امروز باید بستری توانمند برای انتقال دانش و فناوری به محیط صنعت کشور و مجهز به ابزارهای کارآمد حمایت از تجاری سازی باشد. سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان اهرمی توانمند می تواند در کنار ساختارهای دیگر حمایتی، شکاف تأمین مالی و کمک های مدیریتی مورد نیاز شرکت های فناوری محور دانشگاهی را پر کند. این که دانشگاه علم و صنعت، برای بکارگیری ابزار سرمایه گذاری خطر پذیر با چه ملاحظاتی روبروست و چگونه می تواند این زیرساخت را برای گام برداشتن در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین به خدمت بگیرد، پرسش این تحقیق است. این پرسش پاسخ های مختلفی می تواند داشته باشد که در قالب سناریوها یا راه حل های جایگزین، قابل ارائه به تصمیم گیران هستند. در این مقاله برای سناریوسازی از تحلیل ریخت شناسی استفاده شده است. اولین گام در تحلیل ریخت شناسی، شکستن سؤال اصلی تحقیق به ابعاد و مراحل فرعی است که به این منظور بر مبنای یک مدل کاربردی، ابعاد مسئله تشریح و با مصاحبه از دوگروه، یعنی دست اندرکاران و صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر و همچنین مطالعه قوانین حاکم، گزینه های ممکن هر بعد استخراج گردیده اند. حذف مسیرهای غیر ممکن از ترکیب تمام گزینه ها، با مقایسه زوجی و روش فار (FAR) صورت گرفته که به این ترتیب، مسیرهای فاقد ناسازگاری، در نهایت پنج سناریو یا گزینه تصمیم را برای ارائه به تصمیم گیرندگان ایجاد کرده است. دانشگاه کارآفرین، سرمایه گذاری خطرپذیر، تحلیل ریخت شناسی، برنامه ریزی سناریو، شرکت های انشعابی، دانشگاه علم و صنعت ایران
توسعه فرآیندهای چرخه مدیریت دانش مبتنی بر عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس جایگاه مهمی در سازمان ها پیدا کرده است. به کارگیری هرچه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازمان دهی شده و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمان ها ایجاد می کند. اما از سوی دیگر مدیریت دانش ناموفق هم می تواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. بنابراین شناخت عوامل موفقیت مدیریت دانش و به کار بردن آنها می تواند راهنمایی برای مدیریت بهتر آن باشد. عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها از زوایای مختلف در تحقیقات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مورد کاوی های مختلفی در سازمان ها و شرکت ها در جهان برای بررسی این عوامل صورت گرفته است. در این مقاله سعی شده تا با دیدگاهی متفاوت این عوامل در چرخه مدیریت دانش یعنی کسب و تولید دانش، عرضه و به اشتراک گذاری دانش و به کارگیری دانش استخراج شده و چارچوبی برای این عوامل ارائه شود. همچنین اولویت این عوامل در هر مرحله با استفاده از آزمون های مناسب آماری مشخص می شود. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، 17 عامل رتبه اول تا هفتم را در بین عوامل اولویت دار در سه مرحله فرایند کسب، عرضه و به کارگیری دانش به خود اختصاص داده اند و از میان آنها، عوامل مشوق های انگیزشی مناسب، حمایت مدیریت ارشد، یادگیری مداوم و فضای آزاد سازمانی بیشترین فراوانی را در هر سه فرایند داشته اند.