فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۷۶۹ مورد.
اماکن مقدس در ارتباط با طبیعت
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
توجه به طبیعت و گرامیداشت مظاهر آن همچون کوه، آب، آتش، گیاه، خورشید، ماه و ستارگان از گذشته های دور مرسوم بوده است. درباورهای اسطوره ای ایرانیان باستان آب، گیاه، ماه و خورشید از نمادهای اَناهیتا و مهر بوده اند. مهر مظهر نور و فروغ خورشید که پرستش او در کنار آب انجام می شده و هم چنین نیایش اَناهیتا ایزدبانوی آبها و باروری و حاصلخیزی در ارتباط با آب و گیاه بوده است. اغلب نیایشگاههای ایزدان مهر و ماه (میترا و اَناهیتا) در جوار کوه، چشمه و درخت مقدس بر پا می شده است. از این جمله می توان به چارتاقی ها اشاره کرد که برخی به آتشکده یا اماکن مقدس دیگر تبدیل شده اند.
اسطوره و رویای جمعی
تجلی لوتوس در آیین و هنر ایران و هند
حوزههای تخصصی:
هنر از نظرگاه هگل
حوزههای تخصصی:
مقاله: هویت، سنت، مدرنیته: لغو و فرد منتشر
حوزههای تخصصی:
مبانی هنرهای تجسمی در اسلام
حوزههای تخصصی:
ماهیت دیالکتیک آثار هنری در آرا سنت آگوستین
حوزههای تخصصی:
اینکه هنر واجد حقیقت است یا نه، موضوعی است که پیشینه آن به دوران کهن رسیده، و امروزه نیز مناقشات متعددی پیرامون آن وجود دارد. در این میان، دیدگاه آگوستین، فیلسوف اواخر دوران باستان و اوایل قرون وسطی، در این باره هم پذیرش انسانی نسبت به هنرهای بازنمایانه و تجسمی را مدنظر قرار می دهد، و هم، راه را برای نقد و تفسیر آثار هنری بازمی کند. آگوستین هنرهای تجسمی را در پایین ترین درجه قرار داده، و آنها را واجد کذب می داند. او با برگذشتن از افلاطون، بر این باور است که هنرهای بازنمودی درگیر نوعی «کذب اجتناب ناپذیر» هستند؛ آنها به میل خود کذب نیستند، بلکه بنا بر ماهیت خود، نمی توانند صادق باشند؛ در واقع، وجود یک اثر هنری در همین نیمه غیرحقیقی آن است، و اگر نتوانیم خود را با این کذب آشتی دهیم، به سلب تمامی هنر اقدام کرده ایم. در این مقاله از این خصیصه به عنوان «ماهیت دیالکتیک آثار هنری» یاد شده است. به زعم نگارنده نظریه آگوستین نه تنها گامی در خور تامل در تاریخ نظریه مدرن «خودپایندگی هنر» به شمار می رود، بلکه از آن مهم تر، وجه کاذب اثر هنری راه را برای تفسیر و دیالوگ با آن گشوده، و از آنجا که نمود اثر هنری را مد نظر قرار می دهد، گویی بر شرط وجودی اثر هنری، یعنی نمود آن، تاکید می کند.
تأملی در مفهوم «هنر زمینه ساز»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تأملی بر موضوع «هنر زمینه ساز» و در جست وجوی ریشه هایی که با اصول هنر و مآثر هنری دینی و اسلامی تناسب بیابد، بحث «زمینه سازی» در دکترین مهدویت را بررسی می کند. سپس در بستر آن، بحث «هنر زمینه ساز» را با تأکید بر مفردات این تعبیر و سپس ترکیب مذکور، به بحث می گذارد.
در بحث از هنر به دو شیوه نگاه به هنر در حوزه مباحث نظری می پردازیم. از سویی هنرِ مبتنی بر اراده و اختیار هنرمند و از سوی دیگر هنرِ مبتنی بر شهود و بی اختیاری هنرمند را مطرح و سپس بحث «هنر زمینه ساز» را در بستر این دو نگاه بررسی کنیم. و در نهایت با استفاده از مباحث اندیشمندان حوزه هنر دینی و اسلامی، یکی از آن ها را با حوزه دین و مآثر هنری و دینیِ فرهنگ و تمدن اسلامی متناسب تر دانسته، مبتنی بر آن، هنر دینی منتظر را مورد بحث قرار می دهیم و گفتنی است در این تعبیر «هنر منتظر» را از «هنر زمینه ساز» دقیق تر و صحیح تر می دانیم.
در این مقاله می کوشیم به اشکال هایی که ممکن است در پذیرش این شیوه نگاه در رویارویی با روش های متعارف تبلیغ، برنامه ریزی یا برگزاری همایش ها (یا جشنواره ها) ایجاد شود، پاسخ دهیم.
زیبایی شناسی و خاستگاه آن در نقد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی جاذبه ای است ازلی که هنر پل ارتباط بین آن و انسان است. درک زیبایی موهبتی است الهی و پایگاهی ذهنی که به عینیت می انجامد و هنر بدون آن کالبدی است بی روح و خالی از جاذبه. در اینجا از چنین منظری به معماری نگریسته می شود که آمیزه ای است از تمام هنرها. بدین ترتیب تجلی روح زیبایی آن که فرایند معنوی و جلوه ای ظاهری دارد در قالب هرگونه گرایشی (از سنت گرایی گرفته تا واقع گرایی و نوگرایی) تبیین می گردد و به شیوه های نقد و ارزیابی آن - بر پایه مولفه های شناخته شده - اشاره می شود در خاتمه نیز نتیجه گیری به دست داده می شود.
پرسش از چیستی هرمنوتیک، تحلیل و بررسی مسائل آن
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
برای واژه هرمنوتیک (Hermeneutics) در اثر کاربردهایی که پیدا کرده است، معانی متعددی وضع کرده اند. کاربران این واژه، باید معنی و مقصود خویش را از واژه هرمنوتیک به طور دقیق و روشن، بیان کنند. حوزه نقد و تفسیر آثار هنری بیشترین آسیب های نظری را به خاطر ابهام در استعمال واژه هرمنوتیک و معادل های آن همچون تفسیر، تعبیر و تاویل، دیده است. منتقدین و نظریه پردازان و متفکران، همواره این اصل را در مکتوبات خویش رعایت می کنند که : اگر معنی واژه ها در کاربردهای خود و مقصود کاربران از واژه ها، معلوم نشود، واقعه فهم به طور صریح و روشن اتفاق نمی افتد و علاوه بر این، مخاطبانِ مکتوبات، دچار بدفهمی متن می شوند و تفسیرهایی مخالف مقصود نویسندگان از متن، خواهند داشت. فهم و تفسیر پدیده ها از یکدیگر جدایی ناپذیرند. تا آن جا که بسیاری از متفکران برای فهم و تفسیر، ماهیتی واحد قائل شده اند. قابلیت های ذهنی انسان به گونه ای است که قادر است، برای هر پدیده ای، معناسازی کند یا درپی کشف معنای پدیده ها باشد. چنین قابلیتی را قابلیت های تفسیری نام نهاده اند. متن ها در تفاسیر، مفتوح می شوند. هدف تفسیر و فهم متن، وصول به معنای آن است. معنا، محصول فرایند فهم است. دازاین (Dasein) موجود مفسری است که دارای عالَم است و ذاتا پدیده ها را تفسیر می کند. برای تفسیر متن، داشتن روش، الزامی است. متون، مفسرین را در یافتن روش های تفسیری، هدایت می کنند. و به عبارتی : متون، هادی مفسراند برای تفسیر! بررسی تعاریف هرمنوتیک و تحلیل ماهیت فرایند تفسیر برای هر پژوهشگری، ضروری است. زیرا تفسیر با معرفت شناسی و هستی شناسی ربطی ذاتی دارد و علاوه بر این، تفسیر در عالم هنر، به صورت نقد هنری ظاهر می شود. پرسش از چیستی هرمنوتیک و بررسی کلیات مسائل مربوط به تفسیر، درون مایه این مقاله است.
زبان و اسطوره
منبع:
فصلنامه هنر ۱۳۶۴ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر توصیف فرهنگ
حوزههای تخصصی:
جست و جوی ریشه های دینی پیدایش عروسک
منبع:
تئاتر ۱۳۸۷ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی: