ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۱۵۶۱.

واکاوی نقش نمایشگاه های تخصصی هنر اسلامی در شناخت و دسته بندی فرش های صفوی در جوامع علمی غرب (1900- 1910)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایشگاه هنر اسلامی فرش صفوی نمایشگاه پاریس 1903 نمایشگاه مونیخ 1910 نمایشگاه نیویورک 1910

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۳۶
 از اواخر سده نوزدهم میلادی برگزاری نمایشگاه های تخصصی هنر اسلامی، ازجمله فرش های شرقی در اروپا و سپس در آمریکا فراگیر شد و تداوم برگزاری آن ها در دهه نخست سده بیستم، شناختی تازه از فرش های صفوی را در جوامع علمی غرب ایجاد کرد؛ گرچه نگاه تحلیلی به فرش های صفوی از نمایشگاه های وین 1873 و 1891 آغاز شده بود، اما سه نمایشگاه پاریس 1903، مونیخ 1910 و نیویورک 1910 نقشی بزرگ در تعریف و بازنگری روش های مناسب پژوهش بر فرش های صفوی و اصلاح داده های پیشین درباره آن ها بازی کردند. هدف پژوهش، تجزیه وتحلیل نقش نمایشگا ه های نام برده، در گسترش شناخت فرش های صفوی در جوامع علمی غرب است؛ هم چنین روش هایی که فرش شناسان غربی برای گردآوری، مجموعه سازی، تاریخ گذاری، دسته بندی و نمایش فرش های صفوی به کار گرفته اند تا به شناخت دقیق تری برسند، واکاوی شده اند. سؤالات پژوهش نیز در همین راستاست: 1) نمایشگاه های نام برده چه نقشی در شناخت فرش های صفوی در جوامع علمی غرب داشته اند؟ 2) فرش شناسان غربی در این دوره، چه روش هایی را برای شناخت فرش های صفوی به کار گرفته اند؟ روش پژوهش از نظر اجرا توصیفی   تحلیلی و از نظر هدف بنیادی است. شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) و جامعه آماری، اسناد، عکس ها و کاتالوگ های نمایشگاه های نام برده است. روش نمونه گیری، سرشماری و تجزیه وتحلیل اطلاعات کیفی است. نتایج نشان می دهد که سیر گردآوری فرش های صفوی پیوند تنگاتنگی با گسترش شناخت (زیباشناسی، فنون، تاریخ و دسته بندی) آن ها در غرب داشته است. آن چه گرد آوری شده، موارد مطالعاتی را تعیین کرده و آن چه مورد مطالعه قرار گرفته، به اصلاح الگوهای گرد آوری و شناختی انجامیده است. اصلی ترین روشی که پژوهشگران در تجزیه وتحلیل فرش های صفوی به کار گرفته اند، مطالعه تطبیقی بوده است و پژوهشگران فرش هایی را که در ظاهر به گروه یا ساختاری وابسته نبوده اند، با مقایسه ای مبتنی بر همسانی های عنصری در یک ساختار نَسَبی (تبارشناختی) جای داده اند.
۱۵۶۲.

تحلیل تابلوی نقاشی راهی به جُلجُتا اثر پیتر بروگل بر اساس آراء میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بروگل باختین تابلوی راهی به جلجتا منطق گفتگومندی چند صدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۹۹
پیتر بروگل از نقاشان فلاندر قرن شانزدهم می باشد که در آثارش زمینه های فرهنگی و تاریخی مورد توجه قرار گرفته و ویژگی های جامعه اش را به نمایش گذاشته است. نحوه ی اجرای نقاشی هایش او را به عنوان بزرگترین هنرمند کمیک میان رنسانس و قرون وسطی معرفی می کند. برای رسیدن به درکی عمیق تر و معنایی تازه تر از نقاشی های او باید آنها را در رابطه با زمینه فرهنگی که در آن ایجاد شده اند مطالعه کرد. گفتگومندی از ویژگی های آثار بروگل است. باختین، از شاخص ترین نظریه پردازانی است که به مفهوم گفتگومندی پرداخته است. پژوهش حاضر به هدف بررسی یکی از تابلو های معروف بروگل به نام "راهی به جلجتا" و ارتباط آن با آراء باختین در زمینه گفتگومندی و چندصدایی را به روش توصیفی – تحلیلی مورد مطالعه قرار می دهد. مؤلفه های گفتگومندی و چندصدایی ذکر شده توسط باختین در اثر بروگل شناسایی، معرفی و تطبیق داده می شوند. نتایج بدست آمده نشان می دهد این اثر بر اساس نظریه گفتگومندی باختین عناصر گفتگومندی و چند صدایی بودن لازم را دارا می باشد و به وسیله پنج مؤلفه معرفی شده در مقاله از جمله؛ روایت، تضادهای تصویری، صدا وحرکات و حالات روحی، توانسته شرایط گوناگون جامعه خود را به نمایش بگذارد.
۱۵۶۳.

سیاست های اقتصادی؛ فرهنگی و هنری امویان در خراسان و ماوراءالنهر و تأثیر آن بر گسترش هنر و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست های مالی مالیات خراسان ماوراء النّهر امویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۲۶
خراسان و ماورالنهر از مناطق مهم اقتصادی بودند که به علت موقعیت بازرگانی، زمین های حاصلخیز و همجواری با مناطق کافرنشین مورد توجه ویژهه مسلمانان قرار داشتند. این مناطق که مقارن ورود مسلمانان تحت فشارهای مالیاتی حکومت ساسانی قرار داشتند با شرط تخفیف های مالیاتی و تضمین های مالی و اقتصادی حاضر به پذیرش اسلام و همکاری با مسلمانان شدند. اما به علت سیاست چپاولگری و مال اندوزی بسیاری از خلفا و والیان اموی، پذیرش اسلام در میان مردم ماورالنهر و خراسان به صورت عمیق صورت نپذیرفت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است کوشیده شده تا به این پرسش که سیاست های اقتصادی و معافیت های مالیاتی چه نقشی در پذیرش اسلام مردم ناحیه خراسان و ماورءالنهر داشته است، پاسخ داده شود. بررسی ها نشان می دهد با کاهش سخت گیری های مالی و افزایش معافیت های مالیاتی روند گروش به اسلام افزایش قابل توجهی می یافت. تشویق های مالی که شامل کمک های نقدی و غیر نقدی به حاجتمدان، دادن مقرری و پاداش به شرکت کنندگان در نماز جماعت در کنار معافیت های مالیاتی به کار گرفته می شد. این سیاست ها به تدریج در رونق فرهنگی و هنری این مناطق مؤثر واقع شد.اهداف پژوهش:بررسی سیاست های اقتصادی امویان در خراسان و ماوراءالنهر.شناخت نقش گسترش اسلام در خراسان و ماوراءالنهر دوره اموی در رونق هنر و فرهنگدر این مناطق.سؤالات پژوهش:سیاست های اقتصادی و حمایت های مالی امویان در خراسان و ماوراءالنهر چگونه بود؟در دوره امویان گسترش اسلام در خراسان و ماوراء النهر چه تأثیری بر رونق هنر و معماری این مناطق داشت؟
۱۵۶۴.

معماری دروازه در استحکامات دفاعی برج و باروی شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری دروازه های شهری ویژگی معماری دروازه ها اجزاء معماری دروازه ها استحکامات دفاعی شهری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۲
بیان مسئله: دروازه ها در شهرها به دلایل حفاظتی، نظامی و امنیتی ایجاد شدند و تا پایان دوره قاجار عنصری ضروری و ارتباطی در حصار و برج و باروی شهرها بودند. توجه به ایجاد حریم بین درون و بیرون شهر، نیازمند ساختاری سازه ای و معماری در پیرامون شهر بود. به مرور زمان دروازه به عنوان جزوی از حصار شهر در یک کالبد معماری همراه با اجزاء و عناصر دیگر آن برحسب نیازها و شرایط موجود ظاهر شد؛ این موارد در هر دوره عواملی بودند که به صورت آشکارا و پنهان در کالبد معماری دروازه ها تأثیر گذاشته اند. این تأثیرات در قالب ویژگی ها و در اشکال متفاوت برحسب اهداف، مشخصات، کاربری و غیره نمایان شده است. بدین منظور سؤالات پژوهش چنین طرح شده است، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری دروازه های ایران چیست؟ و چگونه این عوامل بر ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های ایران تأثیر گذاشته است؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش شناسایی این عوامل اثرگذار و نمود آن در چارچوب ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های شهری ایران است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی است که با روش توصیفی-تحلیلی به کار رفته است. اطلاعات لازم برای تحقیق از طریق منابع کتابخانه ای و اسناد و بازدیدهای میدانی انجام گرفته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ، اجتماع، سیاست، اقتصاد، عملکرد، کاربرد و کالبد با ویژگی معماری دروازه ها متقابلاً در حال تأثیرگذاری بودند. درحالی که ارتباط متقابل و تنگاتنگ عوامل بر معماری دروازه ها سبب شده کالبد معماری ترکیبی از چند ویژگی باشد. با توجه به این که محدودیت هایی در شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و ویژگی های معماری دروازه ها وجود دارد، ولیکن تمام عوامل یافته شده در شکل گیری و کالبد معماری دروازه های شهری ایران در راستا و ترکیب با هم نمایان شده است.
۱۵۶۵.

تدوین مولفه های محیطی پاسخده به درمان شناختی- رفتاری اختلالات اضطرابی کودکان برمبنای اصول پایه بازی درمانی اکسلاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط های بازی کودکان بازی درمانی اختلالات اضطرابی تحلیل سلسله مراتبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۹
کودکان به دلیل پایین بودن سطح تفکر انتزاعی، قادر به بیان هیجانات و احساسات خود نیستند، سرکوب و عدم مهارت در بیان احساسات، بهداشت روانی کودک را به مخاطره می اندازد. لذا اجرای سیاست گذاری های بهداشتی و روانی دقیق جهت تامین سلامت جسمانی و روانی در دوران کودکی امری ضروری می نماید. بازی ابزاری برای ابراز نیازها، احساسات و افکار در کودکان بوده و ارتباط صحیح کودکان با دنیا از طریق الگو های اجتماعی و بازی های جمعی بدست می آید. طبق مطالعات پیشین در حوزه روانشناسی کودکان، بازی درمانی تکنیکی است برای مقابله با استرس های هیجانی که طراحی محیطی پاسخگو به الزامات این روش از اهمیت بالایی برخوردار است و همچنین در نظریه های مرتبط با شناخت اجتماعی اظهار شده است که در کنار خصوصیات فردی، ویژگی های محیطی در سلامت رفتاری کودکان نقش دارند. از این رو هدف این نوشتار تدوین مولفه های محیطی بازی محوری است که بتواند در راستای درمان شناختی- رفتاری کودکان دارای اختلالات اضطرابی پاسخگو باشد. پژوهش حاضر که با روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است، به منظور دستیابی به اهداف موردنظر ابتدا به مرور نتایج تحقیقات پیشین درزمینه مذکور و شناسایی عوامل موثر در ارتقاء سلامت روانی کودکان دارای اختلالات اضطرابی بر اساس تکنیک های بازی درمانی، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه باز با متخصصین روانشناسی در مراکز مشاوره پرداخته و در ادامه بر اساس اصول بازی درمانی اکسلاین ما به ازای صفت های فضایی بازی محور تبیین گردید. جهت تایید ارتباط معنادار اصول و مولفه های فضایی از تحلیل پرسشنامه متخصصین روانشناس به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و برای رتبه بندی میزان تاثیر مولفه های فضایی از تحلیل پرسشنامه متخصصین معمار در نرم افزار SPSS استفاده گردید. طبق نتایج مستخرج، ایجاد حس تعلق به مکان، احساس آزادی در محیط، امنیت ذهنی و ایجاد محیطی ایمن جهت آسایش فیزیکی کودک به ترتیب مهم ترین عوامل تاثیرگذار و در مراتب بعدی عواملی همچون خوانایی، مشارکت پذیری، نفوذپذیری و انعطاف پذیری نیز درصد بالایی را به خود اختصاص دادند.
۱۵۶۶.

نسبت اصالت و یکپارچگی در مرمت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت یکپارچگی مرمت میراث معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۳۲۱
اصالت و یکپارچگی از مفاهیم کلیدی در جهت انتقال ارزش ها و درک بهتر اثر هستند. مبهم بودن این مفاهیم در میراث معماری، به کار بستن مؤثر آن ها را با چالش مواجه ساخته است. در طول تاریخ، مفاهیم اصالت و یکپارچگی دغدغه ای برای سازندگان نبود؛ زیرا مصالح و از آن مهم تر فناوری ها تقریباً بدون تغییر، برای قرن ها، رایج بودند، درحالی که امروزه از معیارهای ضروری برای حفاظت و استفاده مجدد از آثار تاریخی هستند. اصالت و یکپارچگی در عین ارتباط نزدیک با یکدیگر، متفاوت از هم دانسته می شوند. تحلیل های صاحب نظران و متن اسناد بین المللی درباره مفهوم اصالت در میراث معماری از شفافیت بیشتری برخوردار است، اما در تعریف دقیق یکپارچگی، نوعی خلأ وجود دارد. مقاله حاضر در پی تبیین جایگاه و نسبت اصالت و یکپارچگی در فرایند حفاظت میراث معماری و چگونگی کاربست دو مفهوم در روند حفاظت این دسته از آثار است. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استدلال منطقی، ابتدا از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف دو واژه و معرفی مؤلفه های آن ها در قالب میراث معماری پرداخته است. پس از جمع بندی، در مرحله دوم، رابطه و نسبت اصالت و یکپارچگی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و رویکردهای متعدد در برخورد با این آثار ارائه شده است. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد هریک از میراث معماری، سنجش اصالت و یکپارچگی در مورد آن ها، براساس هفت مؤلفه طرح، مواد و مصالح، فن ساخت، زمینه، کارکرد، سنت ها و جنبه های ناملموس و روح مکان، به عنوان چهارچوبی جامع و مانع ارائه می گردد.
۱۵۶۷.

طراحی الگوریتمیک نمای هوشمند ساختمان در جهت کنترل نور روز با الهام از الگوی حرکتی گل زنبق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوریتم حرکتی نمای هوشمند کنترل نور روز آنالیز انرژی تابشی فناوری های نوین گل زنبق بدبو اقلیم شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف: باتوجه به پیشرفت تکنولوژی، مصرف انرژی افزایش یافته؛ بنابراین یکی از دغدغه های طراحان، یافتن راه حل جهت پاسخ به این مسئله جهانی است. یکی از راهکارهای پیشنهادی، بهره گیری از طبیعت به عنوان منبع الهام طرح های معماری است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که بخش زیادی از مصرف انرژی مربوط به ساختمان است. به همین دلیل، باتوجه به اینکه نمای ساختمان مرز میان فضای داخل و خارج است، باید به خوبی در جهت کاهش مصرف انرژی طراحی شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت ترکیبی و روش تحقیق شبیه سازی-مدلسازی است که به طراحی نمای متحرک ساختمان با الهام از الگوی حرکتی گل زنبق در جهت کنترل ورود نور روز به فضای داخلی ساختمان در اقلیم شیراز پرداخته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که گلبرگ های گل زنبق در پنج حرکت متوالی، الگوی باز و بسته شونده خود را انجام داده و می تواند به عنوان الگوی حرکتی یا منبع الهام حرکت سایبان هوشمند نمای ساختمان عمل کند. نتیجه گیری: گلبرگ های گل زنبق با هندسه مثلث در نظر گرفته شده که در راس از زاویه صفر تا زاویه 45 درجه باز و بسته شده است. با توجه به مسیر حرکت خورشید و زاویه تابش در ساعت 7 صبح تا 7 شب، مراحل متوالی باز و بسته شدن گل صورت گرفته که این امر می تواند 20 درصد از میزان حرارت جذب شده توسط سطح بازشو و 10 درصد از ساعت تابش نور خورشید را کاسته و در نتیجه گرمای فضای داخل در فصول گرم سال کاهش یافته؛ علاوه بر آن روشنایی طبیعی نور روز برای فضاهای داخلی تامین شده است.
۱۵۶۸.

تحلیل نظام گفتمانی فرش و کارکرد موزه ای آن

کلیدواژه‌ها: فرش نظام گفتمانی کارکرد موزه ای ساختار نظام حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۱۷
فرش به مثابه نظام گفتمانی وارد تعامل با فضا، ابژه های پیرامون خود و همچنین انسان می گردد. این امر سبب می شود تا فرش اثرِ هنری سیال تلقی گردد. این سیالیت سبب می شود تا فرش هم جنبه کاربردی استعمالی داشته باشد و هم مانند موزه دارای ویژگی های نمایشی، زیبایی شناختی و تخیلی باشد. فرش با حرکت بین سنت و مدرنیته، ما را از دور تا نزدیک، از فرهنگ تا طبیعت، از واحد تا متکثر و از شناخت تا هیجان به حرکت در می آورد. فرش با ورود به دو نظام گفتمانی جانشینی و هم نشینی قدرت حضور خود را توسعه می دهد. فرآیند جانشینی عامل تولید استعاره است؛ همانطور که فرآیند هم نشینی عامل تولید روایت است. به همین دلیل فرش با کارکرد موزه ای خود هم وجهی شاعرانه و موسیقیایی و هم وجهی تاریخی و روایی دارد. همین قدرت گفتمانی است که سبب می گردد تا همه ابژه های پیرامون فرش به آن تفویض اختیار کنند و فرش به صدای همه آن ها تبدیل شود. پس موزه بودن فرش یعنی همین قدرت نمایندگی همه ابژه های هنری پیرامون. چگونه فرش می تواند از زمینی بودن تا قدسی شدن و از فرهنگ تا طبیعت در نوسان باشد؟ هدف از این مطالعه بررسی ویژگی های گفتمانی فرش جهت دسترسی به کارکرد موزه ای آن و سپس عبور از وجه موزه ای جهت کشف جنبه های هستایشی و وجودی آن است. همچنین نشان خواهیم داد که فرش با ایجاد مرز بین دو جهان درون و بیرون از خود دو زمانِ حال و لحظه بارقه ای را خلق می کند.
۱۵۶۹.

نگاهی بر مبانی نمایشنامه نویسی در بالابردن هویت ملی کودک ایران اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
پژوهش حاضر تحت عنوان نگاهی بر مبانی نمایشنامه نویسی می باشد که در راستای اهداف مشخص در جامعه اسلامی، با عنوان بالابردن هویت ملی کودک ایران اسلامی به رشته تحریر در آمده است. با توجه میزان علاقه دانش آموزان به هنر نمایش و تاثیر این هنر بی بدیل در شناسایی و تقویت هویت ملی مذهبی ایران اسلامی برآن شدیم تا تحقیق و بررسی ای در زمینه اهمیت و جایگاه این موضوع در آموزش و پرورش با هدف ایجاد یا تقویت روحیه، مرام و مسلک پهلوانی و جوانمردی و... صورت پذیرد. از آنجا که کودکان تحت تاثیر فعالیت های هنری واکنش های مثبتی از خود نشان می دهند بنابراین نگارندگان این پژوهش را بر آن داشت تا با برقراری ارتباط میان خود و کودک و تبدیل داستان هایی که در کتابخانه های مدارس در قالب قصص قرآنی نیز وجود دارد با آموزش های از پیش تعیین شده آنها را جهت نوشتن یک نمایشنامه ای بس کوتاه ترغیب نمایند. در هر مدرسه تعدادی هنرمند دست به قلم وجود خواهد داشت که جهت ارائه متون درسی خود نیازی به جستجو اینترنتی نداشته و می توانند از متن های نوشته شده توسط خودشان آنها را اجرا نموده و در نهایت لذت، شور و اشتیاق خاص در محیط مدرسه و تحت نظارت اولیاء مدرسه و آموزگارشان به تحصیل و اجرای فعالیت هنری خود بپردازند. در همین راستا کودک آموزش می بیند که در جامعه اسلامی و با استفاده از کتب دینی و مذهبی و همچنین مشورت با هم نوعان و هم سالان نمایشنامه هایی را بنویسد که قابلیت اجرایی دارند و حتی تا مراحل مختلف از جمله مسابقات فرهنگی و هنری و همچنین سطوح بالاتر راه یابند. در نظام آموزش و پرورش تمامی تلاشها برای کودکان و با کودکان صورت می پذیرد بنابراین برای رسیدن به اهداف دراز مدت و متعالی همانند هویت ایرانی اسلامی و تقویت و ایجاد خلاقیت بیشتر و با توجه به نسل پویا و جدید باید از روشهای نوین مشارکتی و جذاب مانند هنر نمایش و ادبیات نمایشی و تبیین و تخصیص داستان های ادبیات کهن فارسی در کتب درسی برای سالم ماندن و دور از هرگونه تحریف هویت های ایرانی اسلامی استفاده کنیم.
۱۵۷۰.

بررسی تطبیقی نقوش گچبری محراب در دوره سلجوقیان و ایلخانیان با مقایسه دو مورد محراب مسجد شاه ابوالقاسم یزد (سلج وقی) و محراب مسجد جامع ابرکوه(ایلخ انی)

کلیدواژه‌ها: دوره سلجوقیان دوره ایلخانیان نقوش محراب های گچبری عناصر تزئینی محراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۷۳
در معماری ایران، تزئینات همیشه نقشی مهم را ایفا نموده اند و به دلیل منع شرعی صورتگری در دین اسلام، نقوش قرار دادی و انتزاعی جهت تزئین مساجد به وجود آمدند. اهمیت وجودی محراب و ضرورت مذهبی آن باعث شد که هنرمندان مسلمان، قبل از اجزای دیگر مسجد، به آن پرداخت کنند و برای تزئین آن از نقوش گیاهی و هندسی و کتیبه های قرآنی با شیوه های مختلف از جمله گچبری با نهایت دقت و ظرافت به کار برده که در این بین دوره سلجوقیان و ایلخانیان، نقطه عطفی در رشد و پیشرفت و اوج هنر گچبری و تزئین محراب به شمار می رود. در دوره سلجوقی این هنر راه تکامل خود را پیموده که از مشخصات این دوره کنده کاری و برجسته کاری و برش های عمیق همراه با استفاده فراوان از خط کوفی و ترکیب با انواع نقوش هندسی و گیاهی و فشردگی آن ها را می توان نام برد که ارزش این هنر و تنوع نقوش در این عهد باعث شد تا در دوره ایلخانیان، محراب های گسترده با انواع نقوش پرکار و پرپیچ و خم و انواع گره های هندسی و اسلیمی ها با شیوه های برجسته ، برهشته ، زبره ، مطبق و مجوف که قبلا در دوره سلجوقیان ابداع شده بود ، با مهارت تمام اجرا شود و این هنر را به اصلی ترین هنر دوره ایلخانیان تبدیل کرده و آن را به اوج کمال مطلوب برساند. بنابر تحقیقات انجام شده، در این مقاله ضمن بررسی عناصر تزئینی در محراب های گچبری دوره سلجوقیان و ایلخانیان عناصر تزیینی دو محراب گچبری شده مسجد شاه ابوالقاسم یزد، در دوره سلجوقی و مسجد جامع ابرکوه در دوره ایلخانی، مورد بررسی و تطبیق قرار داده می شود .
۱۵۷۱.

تحلیل لایه های بصری و مضمونی بزم نگاری در نقاشی قهوه خانه ای (مطالعه موردی: نقاشی بارگاه کی خسرو و شب چله)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقاشی قهوه خانه ای بزم روایتگری نقاشی قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
نقاشی قهوه خانه ای شیوه ای از نقاشی عامیانه است که با گسترش در قهوه خانه ها در دوره قاجار و توسط نقاشان مردمی به شکوفایی رسید. این نقاشی ها ضمن بهره مندی از پیشینه فرهنگی غنی، در عین سادگی در فرم واجد محتوایی عمیق هستند. مضمون بزم به عنوان یکی از مضامین تکرارشونده در فرهنگ و هنر ایران از مضامین اصلی نقاشی های قهوه خانه ای نیز محسوب می شود. هدف از این پژوهش ضمن بررسی جنبه های بصری دو نقاشی بزمی «بارگاه کی خسرو» و «شب چله»، تحلیل جنبه های مضمونی این نقاشی هاست که در پیوند با اوضاع فرهنگی و سیاسی   اجتماعی دوره قاجار شکل گرفته اند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده شده است که ویژگی های بصری و مضمونی دو نقاشی قهوه خانه ای مذکور با مضمون بزم چیست؟ پژوهش از لحاظ هدف بنیادی، از منظر ماهیت توصیفی   تحلیلی با رویکرد کیفی است و گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش ویژگی های بصری این دو نقاشی عبارت اند از: کاربست ترکیب بندی و پرسپکتیو مقامی متأثر از سنت بصری مقامی در هنرهای تصویری ایران، تصویر کردن صحنه نقاشی از روبه رو و بالا برای ایجاد عمق و ژرفا در فضا، انتشار یکدست نور و عدم ایجاد سایه، به کارگیری فرم های ساده و واقع گرایی در شخصیت پردازی، انطباق پوشش و پیرایش شخصیت ها و عناصر معماری با دوره قاجار، کاربرد نمادین رنگ های شاد و شفاف در راستای هماهنگی صورت و محتوا، ذره گرایی و پرهیز از فضای خالی در صحنه نقاشی، تصویرسازی رامشگران، خنیاگران و نوازندگان زن به عنوان ارکان اصلی مجالس بزم و شادی. مضامین بزمی این آثار روایتگر دو گونه از مناسب های بزمی ازجمله بزم پس از پیروزی در طبقه حاکم و جشن شب چله در طبقه عامه هستند. مضمون بزم در این نقاشی ها بازتابی از ویژگی های فرهنگی، آمال و آرزوهای مردم است. درون مایه اصلی روایت هر دو اثر نویدبخش پیروزی خیر بر شر، سلطه نهایی نور بر تاریکی و آینده ای روشن است که آینه ای تمام نما از شرایط حاکم بر جامعه قاجار پس از جنبش مشروطه است. نتیجه آنکه نقاشی قهوه خانه ای با بهره گیری توأمان از سنت های نقاشی ایرانی و برخی ویژگی های نقاشی غرب در خلال ارتباط نزدیک با مردم موفق به خلق گونه ای از هنر اجتماعی شد؛ هنری که در آن توجه به فرهنگ، سنت ها و اسطوره های ملی، نیازها و عقاید مردم در اولویت قرار داشت.
۱۵۷۲.

مقایسه نقوش تزیینی در دوخت پرکار بلوچ های ایران و سوزن دوزی کاسوتی هندوستان

کلیدواژه‌ها: سوزن دوزی بلوچ سوزن دوزی هندی دوخت پرکار کاسوتی نقش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
سوزن دوزی یکی از شیوه های تزیینی پارچه است که درمیان مردمان تمام سرزمین ها ازجمله جوامع شرقی و سنتی به اشکال متنوعی به منصه ظهور رسیده است. هدف این پژوهش، مقایسه صوری و مضمونی برخی از نقوش دوخت پرکار ایرانی با سوزن دوزی کاسوتی هندی است. دوخت های پرکار، زیرمجموعه سوزن دوزی بلوچ قرار می گیرد و سوزن دوزی کاسوتی با ایالت کارناتاکا در جنوب هندوستان ارتباط پیدا می کند. علت اقدام به این مقایسه آن است که به لحاظ بصری و تکنیکی به ویژه در اجرای خطوط محیطی شباهت فراوانی بین نقوش بلوچ دوزی و کاسوتی وجود دارد، به نحوی که در صورت ملاحظه طرح خطی، تشخیص اصالت سوزن دوزی برای بیننده دشوار می نماید و ممکن است نقوش هندی را بلوچی قلمداد کند و بالعکس. در این میان، تفاوت های بارز رنگی و نوع به کارگیری فنون اجرایی در پر کردن زمینه نقش است که در تشخیص صحیح مؤثر واقع می شود. با این نگاه، پرسش آن است: مقایسه صوری و مفهومی نقوش کاربردی در دوخت پرکار بلوچ و سوزن دوزی کاسوتی، مبین چه شباهت ها و تفاوت هایی در شیوه اجرا و مضمون آنهاست؟ این مطالعه توسعه ای با نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده، به شیوه توصیفی - تحلیلی نشان داد: علی رغم تشابه در شیوه دوخت، در مقابل دوخت های پرکار بلوچ ها، کاسوتی، یک سوزن دوزی میان کار است یعنی میزان پوشش سطح پارچه با نخ در دوخت پرکار، بیشتر از دوخت کاسوتی است اما به لحاظ صوری، نقوش در هر دو هنر، انتزاع یافته هستند و البته به صورت تقریبی بر مضامین مشابه دلالت می کنند که این امر بر قرابت فرهنگی مردمان این دو سرزمین صحه می گذارد.
۱۵۷۳.

نگاهی تطبیقی به جایگاه مسجد در آثار سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما معماری مسجد تطبیق هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۳
مکان های مقدسی چون کلیسا و مسجد، در سینما جایگاه ویژه ای یافته و کارکردهایی به خود اختصاص می دهند. چنین توجهی، به تنهایی می تواند زمینه پژوهش درخوری - هم در عرصه سینما و هم در زمینه این مکان ها- محسوب شود. اگرچه مسجد، مکانی برای عبادت محسوب می شود اما در آثار سینمایی ایرانی، دارای کارکردهای مختلف عبادی، اجتماعی و حتی گاهی اقتصادی است. هدف پژوهش آن است که نشان دهد ویژگی های هنری مساجد در آثار سینمایی ایرانی چیست و از چه کارکردهای اجتماعی برخوردار است؟ در کنار آن، توجه به ظاهر و فیزیک این مکان نیز حائز اهمیت است؛ مثلا از منظر معماری خارجی و داخلی، اگرچه دارای هویت شناخته شده ای است که با گذر زمان تغییراتی به خود دیده است؛ کارکرد های آن با حفظ فلسفه نخستین اش همچنان پابرجاست؛ منظور، غیر از کارکردهایی است که اکثرا ماهیت اجتماعی داشته و بعدها تغییر می یابد. این پژوهش تطبیقی به دو روش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی انجام شده و آثار سینمایی را از این منظر، در دو دوره پیش و پس از انقلاب بررسی کرده است. در نمونه های بررسی شده آثار سینمایی، آثار شاخص دو دوره انتخاب شده اند. سئوال اصلی آن است که چگونه می توان ظرفیت های فیزیکی و کارکردی مساجد در سینمای ایران را بررسی و به تحلیل جامع و درستی دست یافت.
۱۵۷۴.

آرایه های معماری ایرانی، از خوانش تا آفرینش (مراتب آرایه گزینی در معماری با جستجویی درآرای اندیشمندان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تزئینات معماری آرایه های معماری مصالح رنگ نقش کتیبه آموزش معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
ارتقاءکیفی معماریِ امروز ایران، از رهگذرِ «درس گرفتن» از ارزش های میراث معماری این سرزمین، سپس «مشق کردن» آن تا بازآفرینی معماری «اصیل و بدیع» در تمام ابعاد آن از جمله تزئینات و آرایه ها میسّر می گردد. از این رو، فهم روش درست طیِ این مسیر برای معماران و دانشجویان حائز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش، یافتن فرآیندی نظام مند در خوانش و آفرینش صحیح آرایه ها در معماری ایران می باشد و پرسش اصلی ما این است که «چگونه می توان به الگویی برای خوانش و آفرینش آرایه ها در معماری ایرانی دست یافت؟» یک گام اصلی و آغازین در مسیر پاسخ به این پرسش، رجوع به آراء متخصصان این حوزه است که در مطالعات خود به خوانش و بررسی آرایه های معماری ایران در ابعاد مختلف پرداخته اند. در این پژوهش طی مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، با رویکردی تفسیری و با روش تحلیل محتوا، گزیده ای از منابع شاخص در این زمینه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. بررسی ها حاکی از آن است که متخصصان، آرایه های معماری ایران را از سه منبع و به تَبَعِ آن با سه رویکرد، نگریسته اند: اول: از طریق بررسی آثار، دوم: استادکاران سنتی و سوم: خوانش مستندات غیر معماری، ازجمله منابع فرهنگی، ادبی و ... . حاصل این سه رویکرد، هشت رهیافت درباره آرایه هاست: «سیر تحول تاریخی»، «آرایه ها در یک گونه خاص معماری» (مسجد، خانه، بازار)، نگاه «فنی و مرمتی»، «معنایی-فلسفی» و «مصالح، رنگ، نقش و کتیبه» به مثابه آرایه در معماری. علاوه براین، فرآیند خوانش و آفرینش آرایه های معماری ایران را می توان در چهار لایه «مصالح، رنگ، نقش و کتیبه» دسته بندی کرد که همگی دست به دست هم به صورت یک منظومه موجب کیفیت، زیبایی و معنا بخشی به مکان می شوند. معماران امروز می توانند مبتنی بر نتیجه و کاربرد این تحقیق، با نگرشی جامع، طی پرداختن توأمان به هر دو جنبه «صورت و حکمت» آرایه ها، به «شناخت و کاربرد آرایه های چهارگانه» در «نقد و طراحی فضا» مجهز شوند که اکنون جای آن در «آموزش معماری» خالی ست.
۱۵۷۵.

جایگاه تقابل در شعر و نگاره های عاشقانه ی خمسه ی تهماسبی با تکیه بر نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنت؛ مطالعه ی موردی نگاره ی شیرین در چشمه سار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقابل شعر نگارگری خمسه تهماسبی خسرو و شیرین ترامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۳۵۵
ادبیات همواره همچون چراغ راهی برای هنر ایرانی-   اسلامی بوده است و از میان هنرها، بیش از همه، نگارگری ایرانی متأثر و وام دارِ صورتِ نظم ادبیات است. نمونه هایی همچون خمسه ی تهماسبی ماحصل همگامیِ شعر و نگارگری ایرانی اند، که این درآمیختگی خاصیت چند بعدی به آن بخشیده است. براین مبنا در این پژوهش سعی شده است تا از منظری دیگر به مقوله ی عشق در داستان خسرو و شیرین پرداخته شود و از صورتِ شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار، به کمک نظریه ی بینامتنیت، به معنای درونیِ عشق دست یافته شود. از این رو هدف در این پژوهش، شناسایی و معرفی بن مایه ی تقابل و تأکید بر محوریت آن به عنوان اصلی ترین عنصر سازنده ی عشق در شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار است و پرسش اصلی عبارت است از: بن مایه ی تقابل در شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار چگونه بروز و ظهور نموده است؟ روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد نظریه ی ترامتنیت، دارای ماهیت توصیفی-  تحلیلی و تطبیقی است و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای-  اسنادی انجام پذیرفته است. نتیجه بنیادین این پژوهش حاکی از آن است که در شعر، بن مایه تقابل در عناصر ساختاری و واژگانی و همچنین در ابعاد مختلف شخصیت ها نمود پیدا کرده است و در یک رابطه بینامتنی در نگاره نیز، عنصر تقابل از ارتباط عناصر تصویری و بصریِ متضاد حاصل گشته است. همچنین تقابل در قالب بیش متنی در شعر و نگاره، در صورت و پیکر شیرین و شیهه ی شبدیز نمایان گشته است و از حالت درونی به حالت بیرونی تغییر شکل داده است.
۱۵۷۶.

تحلیل عرفانی رنگ در بافته های پنج نگاره تکیه هفت تنان متکی بر آرای ابوالمفاخر یحیی باخرزی در رساله فصوص الآداب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رنگ شناسی عرفانی هنر زندیه بافته هفت تنان باخرزی فصوص الآداب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۹۷
تکیه هفت تنان شیراز از بناهای سودمند برای عامه مردم در عصر زندیه بوده است. معماری بنا و تزئینات وابسته به آن زمینه های پژوهشی گوناگونی را فراهم می آورد. در هر دوره تاریخی، نوع خاصی از آرایه ها جلوه گر شده است. در عصر زندیه نیز نقاشی دیواری از تزئینات شاخص ابنیه است. وجود پنج نگاره در عمارت هفت تنان گواهی بر این ادعاست. موضوع آیینی- عرفانی نقاشی ها هم سو با کاربرد عرفانی بناست. مسئله پژوهش تحلیل عرفانی رنگ در بافته های پنج نگاره تالار ستون دار است. بافته ها در دو دسته داری و دستگاهی به نوعی و جامگانی و غیرجامگانی به گونه ای دیگر طبقه بندی شده و بدین ترتیب رنگ در پوشاک، پرده و محفظه ها از منظر آراء باخرزی در رساله فصوص الآداب مطالعه شده است. رنگ های به کاررفته در نگاره ها از منظر عرفانی چگونه قابل تبیین است؟ به نظر می رسد در پنج مجلس عمارت هفت تنان رنگ های به کاررفته در انتقال حس عرفانی به سبب قرارگیری در دسته رنگ های پربسامد اسلامی، مؤثر هستند. پژوهش از نوع کیفی و در دامنه تحقیقات کاربردی جای دارد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات حاصل مشاهده عینی مجالس پنج گانه بنا و فیش نویسی از منابع کتابخانه ای است. نمونه گیری پژوهش غیراحتمالی بوده و پنج نگاره هفت تنان مطالعه شده است. نتیجه این که تمامی رنگ ها با تکیه بر رساله فصوص الآداب از رنگ های معنادار در عرفان ایرانی اسلامی بوده و رسانه ای جهت انتقال حس معنوی است.
۱۵۷۷.

دلالت های نظریه کنشگر-شبکه برونو لاتور در برنامه ریزی شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنشگر-شبکه برونو لاتور برنامه ریزی شهری سکونتگاه های غیررسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۳۶۰
بیان مسئله: پیچیدگی ها و تنوع مسائل شهری باعث شده که بین نظریه و عمل برنامه ریزی شکاف زیادی حاصل آید و لذا حرکت و تحول در مفاهیم و عمل در برنامه ریزی را ضروری ساخته است. شهر ها به دلیل اینکه جزء سیستم های پیچیده محسوب می شوند لذا نوع برنامه ریزی در آن ها بسیار مهم بوده و رویکرد های برنامه ریزی باید با توجه به تغییرات روزافزون در شهر ها تحول گردیده و افق های نوینی را در این زمینه شناسایی نمایند. هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی دلالت های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است و همچنین گسترش افق های نوین با استفاده از نظریات فکری – فلسفی جدید در رویکرد های برنامه ریزی شهری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع، بنیادی، از نظر روش کیفی و به لحاظ رویکردی، پیرو نظریه کنشگر-شبکه است. در پژوهش حاضر ابتدا به مرور اجمالی مفاهیم و اصول مهم نظریه کنشگر- شبکه پرداخته و سپس از روش دلالت پژوهی استفاده شده است. روش دلالت پژوهی از رهنمود های یک مکتب فلسفی، رشته پایه، چارچوب، نظریه و یا مدل استفاده کرده و آن ها را در حوزه تخصصی موردنظر به کار می گیرد. یافته ها: نظریه کنشگر- شبکه با رد ذات گرایی و همچنین دوگانه طبیعت/جامعه از عاملیت کنشگران غیرانسانی به همراه انسان دفاع می کند و معتقد است کنشگران انسانی بر کنشگران غیرانسانی برتری نداشته و تمامیت در دست هیچ کدام نیست. نحوه اولویت دهی به مسائل شهری، برنامه ریزی شهری سیال جایگزین برنامه ریزی شهری ایستا، عدم تفکیک کنشگران انسانی و غیرانسانی در برنامه ریزی شهری و رویکرد مواجهه با مسائل شهری از کاربست های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است. نتیجه گیری: نقش عوامل غیرانسانی در مسائل شهری به اندازه عوامل انسانی است و لذا در برنامه ریزی شهری باید به کنشگران انسانی و غیرانسانی به یک اندازه توجه شود. در برنامه ریزی شهری با استناد به نظریه کنشگر- شبکه، شبکه ها که از مفاهیم کلیدی در این نظریه است به صورت یک شیء مستقل بررسی نمی شوند بلکه هدف نحوه ساخت شبکه ها با استفاده از بررسی فرایند ترجمه ها، وساطت ها و پیوند های بین کنشگران انسانی و غیرانسانی است که نحوه تشکیل شبکه ها را مشخص می کنند تا از این طریق بتوان با تغییر و تحول در این مذاکرات و پیوند ها مسائل شهری را حل وفصل نمود. ازآنجایی که شبکه ها ذات ثابتی ندارند لذا رویکرد پویا و انعطاف پذیر باید در برنامه ریزی های شهری اتخاذ شود و برنامه ریزی شهری از حالت ایستا به حالت سیال تبدیل شود.
۱۵۷۸.

تحلیل روانکاوانه شخصیت «مخمل» در داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک با تکیه بر نظریه روان کاوی اجتماعی کارن هورنای

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی روانکاوی اجتماعی کارن هورنای انتری که لوطیش مرده بود صادق چوبک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۷۲
شخصیت در اجتماع و تعامل با دیگران شکل می گیرد. افراد دارای تناقض های پیچیده در رفتار، گفتار و اندیشه هستند. آن ها در پس کنش های متقابل بینافردی در جامعه، صاحب سرشتی متمایز و منحصربه فرد می شوند. خوانش روانکاوانه یکی از رویکردهای نقد ادبی است که در تفسیر عناصر داستانی، تحلیل امر ناخودآگاه شخصیت و ریشه یابی علل و انگیزه های رفتاری تأثیر بسزایی دارد. کارن هورنای از جمله نظریه پردازان روانکاوی محسوب می شود که با نگرشی متفاوت از آرای فروید به ارتباط میان فرهنگ و محیط با شکل گیری شاکله فرد اشاره نموده و شخصیت را در سه تیپ «مهرطلب»، «برتری طلب» و «عزلت طلب» تقسیم بندی کرده است. صادق چوبک از پیشگامان داستان نویسی مدرن در ایران است. در برخی از آثار وی اختلالات روانی در بطن شخصیت هایی روان رنجور دیده می شود. در پژوهش پیش رو خصوصیات رفتاری، اخلاقی و روانی شخصیت «مخمل» در داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک جهت تحلیل انتخاب شده است. مطالعه بینارشته ای حاضر قصد دارد با استناد به نظریات کارن هورنای، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به همراه فیش برداری از متن داستان کوتاه منتخب به سراغ واکاوی اختلالات روانی و فردی نهفته در شخصیت «مخمل» برود. در این پژوهش پس از تعریف مفاهیمی نظیر نقد روانکاوانه، شخصیت روان رنجور، رویکرد روا ن کاوی اجتماعی و تیپ شخصیتی مهرطلب، خلاصه ای از داستان ارائه و خصوصیات روانی شخصیت مدنظر تحلیل شده است. طبق نتیجه تحقیق، شخصیت روان رنجور «مخمل» مطابق با تقسیم بندی کارن هورنای زیرمجموعه تیپ مهرطلب قرار می گیرد. انتر شخصیتی وابسته، سلطه پذیر و فرودست دارد. در سراسر داستان از  ترس، شک، نفرت و کمبود اعتمادبه نفس رنج می کشد و دچار اختلال اضطراب جدایی است. می توان رابطه «مخمل» و «لوطی جهان» را به مثابه رابطه پدر مستبد و فرزند بازشناخت و به جامعه تعمیم داد.
۱۵۷۹.

زیباشناسی عرفانی در آثار کامران یوسف زاده

کلیدواژه‌ها: هنر قدسی عالم مثال خیال منفصل تمثیل عالم محسوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۳۶
پرسش از چیستیِ هنر در تفکر شرقی همواره با ماوراءالطبیعه پیوندی قریب داشته است. بر خلاف تصور مدرنیستی از سوژه، موجبات پدیدار شدنِ هنر در تفکر شرقی، ذوقِ هنرمند نیست. در تفکر شرقی، تمثیل اصلی ترین شیوه برای بیانِ محسوسِ معقولات است. هدف این مقاله، بررسی و تجزیه و تحلیل مجموعه آثاری از کامران یوسف زاده است که با عقایدِ عرفانی و متصوفه و همچنین معماری اسلامی پیوندی نزدیک دارد. لذا به روشِ توصیفی، ویژگی های هنر در عرفان، متصوفه و اسلام بررسی شده است و آرای عرفا، صوفیان و حکمای مسلمان در باب هنر و زیبایی، ابزارِ تحلیل بوده است. بررسیِ تحلیلیِ موضوعی که هنرمند می خواهد بیان کند و همچنین تجزیه تحلیلِ رنگ و شکلِ ساختاری آثار او، محور اصلی کندوکاوهای این مقاله است. نتیجه چنین بوده است که رنگ و ساختارِ دایره وار در آثار یوسف زاده بیانی تمثیلی از موضوعِ کائنات است. وی به شدت تحت تأثیر معماری قدسی گنبدِ مساجد اصفهان و نیز مضامین عرفان در اشعار مولوی و همچنین اندیشه صوفیانه بوده است. این که بتوان آثار او را مدرنیستی دانست یا خیر مجادله ای ما بین "فرم–محتوا" و "صورت–معنا" خواهد بود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که شیوه هنرمند از نظر تکنیکِ اجرا و سازماندهیِ انتزاعیِ فرمِ آثار، مدرنیستی ست اما در مقابل به دلیل ویژگی بیانگریِ رنگ ها و افلاطون گرایی در ساختارِ دایره وار، با مفاهیم زیباشناسی جدید قابل توصیف نمی باشد. همچنین خوانشِ آثار او از جانبِ مخاطب تلاشی در جهت کشف رابطه بین "محسوس- نامحسوس" و "دال-مدلول" بوده که با تأویل سرو کار دارد.
۱۵۸۰.

مطالعه تطبیقی نقوش کتیبهها و پرندگان سفالهای دوره سامانی (نیشابور، قرن 3 و 4 ه.ق) با سفال دوره تانگ درچین (چانگشا، قرن7تا10م) بر اساس نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور سفال چانگشا دوره سامانی دوره تانگ نقوش سفال گشتالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۳۴۸
سامانیان افزون بر ارتباط گسترده با مناطق مختلف، با احیای هنر ایران پیش ازاسلام، زمینه های رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر ایران را فراهم آوردند. از دستاوردهای این زمینه سازی، کاربرد متفاوت تزیینات خوشنویسی بر ظروف سفال سامانی است که با تمرکز بر اندیشه ایرانی و  تأثیرپذیری از نقوش هم عصر خود در سفال دوره تانگ چین شکل گرفته است. مسئله اینجاست که تنوع خطوط کوفی و ساده سازی نقوش پرندگان در سفال سامانی چه شباهت هایی با نقوش سفال تانگ و تفکر آن دارد؟ این مقاله با هدف شناخت ویژگی های مشترک بصری و معنایی خوشنویسی و دیگر نقوش سفال دو منطقه نیشابور و چانگشا، بر این فرض می باشد که روابط بینافرهنگی میان این دو تمدن در شکل و محتوا، مبتنی بر چرخش زمان،گردش طبیعت و به ویژه ارتباط انسان با جهان هستی است که از طریق عناصر طبیعت در تزیینات بازنمایی شده است.نگارندگان با روش توصیفی-تحلیلی به مطالعه تطبیقی عناصر بصری و اندیشه های این دو دوره بر اساس اصول گشتالت پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که نقوش سفال های هر دو منطقه بر پایه اصول گشتالت مشترکی شکل گرفته است که معناهای مشابهی از تفکر دائوئیستی و عرفان اسلامی را در بر دارد، به طوری که در طرح اندازی برخی از نقوش رایج سفال سامانی تأثیراتی از تفکر چین مشاهده می شود.   

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان