فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم بررسی دقیق ماهوی طرح های جامع و ساختاری راهبردی و عدم اشراف بر میزان ظرفیت آن ها در ساماندهی بهینه شهرهای کشور و عدم توجه دقیق به طرح های مطلوبی چون استراتژیک در راه نیل به شهرسازی پایدار خلل ایجاد کرده است. از طرفی برخی طرح ها علی رغم اینکه داعیه نوین بودن دارند، عملاً چیزی جز روکشی نو بر همان طرح های کهنه نیستند، طرح هایی که (مشخصاً طرح ساختاری راهبردی) خود سدی در راه تهیه طرح هایی حقیقتاً نوین و مطلوب هم بشمار می روند.
هدف: مقاله حاضر کوشیده ضمن تبیین طرح های جامع؛ استراتژیک و البته ساختاری راهبردی و روند تهیه این سه طرح، در مطالعه ای تحلیلی تطبیقی این سه طرح را مورد مقایسه قرار دهد.
روش: مقاله حاضر از نوع تحقیقات بنیادی کاربردی و توسعه ای محسوب می شود و روش توصیفی و تطبیقی تحلیلی را برای دستیابی به اهداف خود مدنظر قرار داده است. مشخصاً تحقیق در قالب رویکردی تحلیلی و توصیفی، ابتدا با مطالعه سه طرح جامع؛ استراتژیک و ساختاری راهبردی آغازشده و با یک بررسی مفصل اسنادی، مقدمات ایده شکل می گیرد. سپس با بررسی تحلیلی طرح ها (تحلیل محتوا) و طی یک بررسی تطبیقی، شاخص ها و داده ها و نیز اصول و اهداف اصلی طرح ها استخراج شده، مقایسه می گردند.
یافته ها: طرح جامع طرحی است کالبدمحور در تلاش برای پیش بینی آینده بر مبنای گذشته و مبشر تفکری بالا به پایین و با روند تهیه ای خطی که مقوله ارزیابی در آن تقریباً مغفول مانده، اما طرح استراتژیک طرحی است منعطف، همه جانبه با روند تهیه ای چرخه ای که مقوله ارزیابی از ارکان غیرقابل تفکیکش محسوب می شود. طرح ساختاری راهبردی نیز با وجود داعیه نوین بودن، طرحی است تلفیقی و به بیانی ملغمه ای از سه طرح جامع، استراتژیک و ساختاری. روند تهیه آن هم با مطالعات وضع موجود شروع، با تهیه بخشی به نام برنامه راهبردی یا استراتژیک (که کاملاً منفک از کل طرح است) ادامه و با برنامه ریزی ساختاری به پایان می رسد. طرحی با ادعای داشتن روندی حلزونی (روند چرخه ای)، درحالی که مقوله ارزیابی در آن به نحوی کلی و به دوراز قابلیت اجرا مطرح شده است.
نتیجه گیری: ادامه تهیه طرح جامع به شکل کنونی و حتی در شکل اصلاح شده خود، نیز دل خوش نمودن به تهیه طرح هایی به اصطلاح نوین (طرح ساختاری راهبردی) که چیز چندان فراتری از طرح های سنتی پیشین نیستند، قادر به مرتفع ساختن مشکلات مزمن شهرهای کشور نیست و ناگزیر باید به تهیه و اجرای طرح هایی مناسب تر و راهگشاتر، مشخصاً طرح استراتژیک (پس از تحقق پیش شرط هایی) اقدام نمود.
مطالعه کارکردهای پنهان هنر در جامعه؛ با تاکید بر ظرفیت قانون گذاری هنرمندان معاصر ایران
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
25 - 32
حوزههای تخصصی:
جنبش آینده گرایی با یک جنبش اجتماعی، شهرنشینی و پذیرش تفکر مدرنیستی ارتباط تنگاتنگی دارد. به همین ترتیب، جنبش هنری فمینیستی نقش مهمی در مبارزه برای حقوق زنان ایفا می نماید؛ با توجه به اینکه کارکرد هنر برای برقراری ارتباط و آرامش و گرد هم آوردن مردم در طول همه گیری کووید 19 به شدت خود را نشان داده است؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی کارکردهای پنهان هنر در جامعه؛ با تاکید بر ظرفیت قانون گذاری هنرمندان معاصر ایران مورد مطالعه قرار گرفت.پژوهش حاضر به روش کیفی و براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که در جامعه ی مدرن ما، هنر راهی جهانی برای مردم برای بیان خود و به اشتراک گذاشتن احساسات خود با جهان است. هنر راه مهمی است که از طریق آن می توان با دیگران ارتباط برقرار کرد، به ویژه در مواقع بحران. در نهایت، هنر بستری است برای مردم برای بیان خود و زندگی کردن رویاهای خود. این به آنها کمک می کند تا با زمان های سخت کنار بیایند و چیزی زیبا از آنها خلق کنند. پژوهش حاضر نشان داد که هنر به جامعه و افراد جامعه این امکان را می دهد که احساسات، عواطف و افکار خود را به شیوه هایی بیان کند که همیشه در کلمات یا اعمال ممکن نیست. هنر به افراد سایر جوامع کمک می کند تا احساس خود را نسبت به چیزهای خاص بهتر درک کنند. هنر بازتاب جامعه و فرهنگ است. این به جامعه کمک می کند تا انسان درک کند که به عنوان یک انسان چه هستیم و بر نحوه ارتباط افراد با یکدیگر تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر همچنین نشان داد که هنر بیان افکار، احساسات و تجربیات درونی ماست. همچنین بیانی از خلاقیت است که می تواند برای بازتاب خود یا تأثیر اجتماعی استفاده شود. جنبش های هنری اغلب نقش مهمی در تغییرات اجتماعی ایفا کرده اند و هنر اغلب منجر به تغییر در تفکر یا گرایش های سیاسی می شود.
بررسی تطبیقی معماری بازار سنتی و مرکز خرید گلستان در کرمانشاه براساس نظریه سینومرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ایجاد ارتباط مطلوب بین کاربران و محیط کالبدی یکی از مسائلی است که معماران معاصر با آن روبه رو هستند، به طوری که می توان میزان موفقیت برنامه کارکردی هر فضا را با سنجش ارتباط کالبد و رفتار ارزیابی کرد. بارکر بیان می دارد هر چه سازگاری ساختارهای کالبدی- اجتماعی محیط که آن را سینومورفی می نامد، قوی تر باشد، فضا از کارایی بیش تری برخوردار خواهد بود. مطالعه رابطه محیط کالبدی و الگوهای رفتاری در فضاهای عمومی، به سبب درک رابطه بین انسان و نیازهای آن با شکل بروز رفتار در محیط و این که طیف گسترده ای از رفتارهای انسانی را در برمی گیرد، همواره اهمیت دارد. هم چنین عدم ارزیابی اکولوژیک محیط های انسان ساخت می تواند سبب نابسامانی معماری شود. بدین منظور در این پژوهش دو فضای تجاری با ساختار کالبدی متفاوت بررسی شد تا تأثیرات کالبد متفاوت بر تشکیل رفتارها ارزیابی شود. از این رو سؤال پژوهش عبارت است از چگونه می توان عملکرد بازارها (اعم از سنتی و معاصر) را با تأکید بر نظریه قرارگاه های رفتاری بارکر بهبود بخشید؟
هدف پژوهش: هدف کلی این پژوهش بررسی پیوند سینومورفیک ساختارهای محیطی و رفتار محیطی در بازار سنتی کرمانشاه و مرکز خرید گلستان به عنوان نمونه ای از مراکز تجاری معاصر است.
روش پژوهش: این پژوهش، تحقیقی کاربردی با رویکردی کیفی، از نوع توصیفی-تحلیلی، میدانی و غیرشبیه سازی شده است که در بازه ها و مقاطع زمانی معینی اجرا شده است.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بازار سنتی کرمانشاه با توجه به هم ساختی قوی تر کالبد-رفتار کارایی مناسب تری داشته و پاسخ گوی الگوهای رفتاری کاربران است، اگرچه در آینده با توجه به عوامل تهدیدکننده و نقاط ضعف موجود، احتمال کاهش تنوع الگوهای رفتاری و در نتیجه تضعیف برنامه بازار وجود دارد. در مرکز خرید گلستان نیز ارتباط کالبد-رفتار نامطلوب ارزیابی شد که با استفاده از پیشنهاداتی که ارائه شده است می توان در جهت ارتقاء کارکرد آن قدم برداشت.
پژوهشی در آثار و احوال میرزا عبدالرزاق کاشی پز: پیشگام کاشی نگاران شیراز در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
59 - 77
حوزههای تخصصی:
کاشی کاری شیراز در عصر قاجار هنرمندان گوناگونی داشته که از این میان «میرزا عبدالرزاق کاشی پز (1284- 1356 ق)» از شاخص ترین آن ها و از کاشی نگارانی است که میراثی ماندگار و خانوادگی از خود برجای گذاشته است. هدف این پژوهش شناسایی احوال، دسته بندی دوران تطور حیات هنری و درنهایت گونه شناسی اولیه ای از آثار اوست تا بتواند منبعی برای مطالعات تطبیقی و تکمیلی بعدی باشد؛ بنابراین پرسش های اصلی در اینجا این است که 1. حیات هنری میرزا عبدالرزاق به چند دوره قابل تقسیم است و عوامل مؤثر بر آن ها چه مواردی بوده است؟ 2. آثار موردبررسی در چه موضوعات و مضامینی قابل طبقه بندی هستند؟ 3. ازنظر تاریخی چه داده هایی از دیگر شخصیت های هنری زمان وی در این آثار قابل استنتاج هستند؟ روش پژوهش، تفسیری-تاریخی باهدف رسیدن به یک تک نگاری است. شیوه گردآوری داده ها به روش میدانی و کتابخانه ای و شامل عکس هایی از 10 اثر رقم دار از میرزا عبدالرزاق است. این داده ها در فرآیندی تحلیلی به روایتی از آثار و احوال میرزا عبدالرزاق، شخصیت های تأثیرگذار، همکاران و کارفرمایان او منتهی شده اند. نتایج مطالعه نشان داد حیات هنری او را می توان به چهار دسته 1. تکوین (1294-1304 ق)، 2. تثبیت (1304-1310 ق)، 3. پیشگامی (1310-1347 ق) و 4. بی مهری (1347-1356 ق) تقسیم کرد. همچنین دست کم، آثار او را می توان در پنج گروه شامل 1. کاشی های با طرح گل و مرغ 2. کاشی های با مضامین حماسی 3. کاشی های با مضامین دینی 4. کاشی های با طرح شمایل ها و چهره ها و 5. کاشی های با طرح گلدانی تقسیم کرد. یافته های این پژوهش که مبتنی بر کاشی های رقم دار از او سامان یافته، نشان از وجود سلسله مراتبی از کارفرمایان، معماران و هنرمندان در آثار وی دارد که با الفاظ ویژه ای از هم متمایز شده اند. همچنین شخصیت هایی مانند «محمدابراهیم ابن فریدون»، «عبدالعلی اشرف الکتاب یزدی»، «فرصت الدوله شیرازی» و «سیّد صدرالدین شایسته شیرازی» از افراد مؤثر در شکل گیری، تداوم و بلوغ آثار او به شمار می روند.
سنجش و تحلیل میزان استفاده از ظرفیت های رسانه و تأثیر آن بر برندسازی شهری؛ مطالعه موردی: شهر خلاق خوراک رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهری از عوامل مهم در دستیابی شهرها به توسعه اقتصادی است که یکی از راه های مؤثر جهت نیل به این هدف، استفاده از ظرفیت رسانه و وسایل ارتباط جمعی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق برندینگ شهر خلاق خوراک شناسی رشت صورت پذیرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. با مطالعات مبانی نظری و پیشینه تحقیق، چهار معیار برندسازی شهری، رسانه های جمعی، رسانه های اجتماعی و کیفیت اطلاعات رسانه ای استخراج شده و پرسش نامه ای بر مبنای آن ها با سؤالات طیف لیکرت طراحی شد. تعداد 395 پرسش نامه به صورت آنلاین در میان شهروندان و گردشگران شهر رشت جهت جمع آوری اطلاعات تکمیل شده است. داده های به دست آمده وارد نرم افزار SPSS شد و برای تحلیل داده ها از میانگین و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج رتبه بندی آزمون فریدمن نشان داد به ترتیب معیارهای برندسازی شهری، کیفیت اطلاعات رسانه ای، رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی دارای بیشترین اهمیت هستند. سپس با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 به مدل سازی و تحلیل پژوهش پرداخته شده است. ضریب مسیر معیار های رسانه های اجتماعی، کیفیت اطلاعات رسانه ای و رسانه های جمعی به ترتیب با مقادیر 361/0، 279/0 و 124/0 در ارتباط با برندسازی به دست آمدند. نتایج پژوهش نشان داد رسانه های اجتماعی به خصوص تبلیغات به واسطه افراد مشهور و تاثیرگذار در فضای مجازی نقش بسیار پررنگی را در شناساندن برند ایفا می کند و با سرمایه گذاری ها و توسعه زیرساخت های اینترنت می توان به ارتقای برند شهر کمک نمود که نیازمند تعاملات بیشتری با افراد داخل و خارج کشور است. در آخر نیز، تأثیر رسانه های جمعی بر برندسازی از نظر پاسخ دهندگان بسیارکم بدست آمد که به دلیل عدم فعالیت های مؤثر در این حوزه و اعتماد کمتر مردم به رسانه های رادیویی و تلویزیون است، با این حال نمی توان تأثیر آن را به طور کامل نادیده گرفت و لزوم فعالیت در هر دو حوزه از رسانه را می طلبد.
جایگاه ایزد مهر در متون آیینی کهن و سلسله های باستانی ایران و انعکاس آن بر نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
138 - 152
حوزههای تخصصی:
از زمان های بسیار کهن ایزد مهر مورد پرستش اقوام آریایی بود. صفات منحصربه فردی که برای این ایزد برشمرده اند؛ مانند، دوستی، نور، فروغ، خورشید، عهد و میثاق، وی را خدایی خاص و محبوب برای پرستش قرار داده است. در تاریخ اسطوره های ایرانی نیز نقش آفرینی در پیروزی فریدون بر ضحاک در هفتمین ماه سال و یا آغاز پادشاهی وی را در ماه مهر می توان پیدا کرد. مهر خدایی آرام بخش، نیکخواه و پشتیبان اعمال و مناسبات شرافتمندانه بوده و برخلاف خدای ورونه که دهشتناک و خشن معرفی شده است، دشمن خشونت و تندی است. مهر ایرانی نیز همان مفاهیم لطف و مهربانی مهر هندی را دربردارد. نام او همواره با مظاهر آسمانی چون خورشید و ستارگان و ماه پیوند خورده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که ایزد مهر در میان قوم آریایی های باستان به عنوان خدای بزرگ عهد و پیمان و فروغ روشنایی خورشید از منزلت و مقام سترگی برخوردار بود؛ به طوری که جایگاه والای این ایزد پس از مهاجرت آنان به هند و ایران در کنار سایر خدایان حفظ گردید. در منابع ودایی ایزد مهر دارای صفات و کارکردهای منحصربه فردی است که این ویژگی های در مراتب و اشکال دیگری در منابع زرتشتی نمود یافته است و جایگاه ویژه ای را برای وی در سلسله های هخامنشی تا ساسانیان ترسیم کرده است. نماد مهر در هنر اسلامی به خصوص در نگارگری اسلامی نیز تداوم یافته است.اهداف پژوهش:بررسی نقش ایزد مهر در ایران باستان.بررسی جایگاه ایزد مهر نگاره های دوره اسلامی.سؤالات پژوهش:جایگاه ایزدمهر در سلسله های هخامنشی تا ساسانیان چگونه بوده است؟انعکاس جایگاه ایزدمهر بر نگاره های اسلامی چگونه است؟
تبیین ارتباط مبانی انسان شناختی و عرفان اسلامی با گزاره های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
430 - 448
حوزههای تخصصی:
پویایی و حرکت که یکی از خصوصیات بارز اخلاق عرفانی است را می توان نتیجه مبانی انسان شناختی و نگرش خاصی دانست که در این مکتب اخلاقی ن سبت ب ه ان سان وجود دارد. باتوجه به فرضیات و سؤالات مندرج، این تحقیق از جمله تحقیق های نظری به شمار می آید که در جمع آوری و تدوین آن از مطالعه اسناد کتابخانه ای استفاده شده و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز به صورت تحلیل کیفی می باشد. یافته ها حاکی از آن است که اخلاق عرفانی، بستری لازم و کافی را برای طرح گزاره های اخلاقی و به دس ت آوردن ب الاترین آموزه های اخلاقی، به عنوان یکی از رویکردهای دقیق و عمیق اخلاقی با مب انی ان سان ش ناختی غنی و جامع خود، فراهم آورده است. مبانی که از عرفان عملی در سامان دهی اخلاقی برتر و تحلیل مسائل اخلاقی و بازس ازی منظوم ه کام ل اخلاقی، بهره های بسیار جسته است. ساختن انسانی که همه صفات اخلاقی شای سته را ب ه ب الاترین نحو ممکن دارا باشد و آنچنان که در ظاهر حی ات، رش د و پی شرفت دارد در ب اطن حی ات ه م حرکت صعودی داشته و به هر خوبی به بالاترین وجه آن نائ ل گ ردد، غایت مبانی انسان شناختی عرفانی و گزاره های اخلاقی متأثر از آن است.اهداف پژوهش:تبیین ارتباط مبانی انسان شناختی عرفان با گزاره های اخلاقی.معرفی ظرفیت و واقعیت عرفان اسلامی در برخورد با اخلاق.سؤالات پژوهش:مبانی انسان شناختی عرفانی بر چه ابعادی اشاره دارد؟بین مبانی انسان شناختی عرفانی سعادت انسان و گزاره های اخلاقی چه ارتباطی وجود دارد؟
شیوه های انتقال مفاهیم تعلیمی مولانا در نی نامه با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن و تصویر نسخه خطی مصور محفوظ در موزه هنر والترز بالتیمور امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
527 - 552
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا از متون گران سنگ کلاسیک زبان دری است. کسب معرفت در دیدگاه مولانا از اهم امور است و پیوسته مخاطب خویش را تا نیل به سرمنزل سعادت همراهی می کند. مفاهیم این اثر چندبُعدی از زوایای مختلف قابل کندوکاو است. تصویرسازی در فضای شعری از مختصات سبک مولانا است؛ چگونگی تأثیر این سبک بر انتقال مفاهیم تعلیمی مسئله ای است که پژوهش حاضر دنبال می کند. یکی از معدود آثار مصور مثنوی در موزه والتزر بالتیمور نگهداری می شود که نمونه منحصربه فردی در سنجش تصویرسازی در اثر مولانا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. ابزار اصلی در استخراج شگردهای مولانا در این پژوهش نظریه انسجام بخشی «مایکل هالیدی» و «رقیه حسن» است. متن نی نامه در دو سطح فرم و محتوا بررسی می شود و همه عناصر درهم تنیده معنایی کشف می گردد. عناصر ارجاع، حذف، ادات ربط و همچنین در حیطه بازآیی تکرار، تضاد معنایی و شمول معنایی بیشترین ابزارهای کارآمد در انتقال مفاهیم در نی نامه هستند و زیبایی سخن و کلام مولانا را به وضوح نشان می دهند. نتیجه اینکه برای درک بخشی از رموز موفقیت مولانا در انتقال معانی و مفاهیم بایستی از ابزارهای معناشناسی جدید نیز در مطالعه مثنوی به کار گیریم تا زوایای جدیدی از این شاهکار ادبی و عرفانی را بیابیم.اهداف پژوهش:بررسی ارتباط متن و تصویر در مثنوی مولوی و نقش آن در انتقال مفاهیم تعلیمی.بررسی تکنیک های بلاغی مثنوی از لابه لای ابیات تعلیمی آن با کاربست تئوری هالیدی.سؤالات پژوهش:ارتباط متن تصویر در مثنوی مولوی چه ارتباطی در انتقال مفاهیم تعلیمی دارد؟تکنیک های بلاغی چه میزان از انتقال معانی بُعد تعلیمی را در مثنوی مولانا پوشش می دهد؟
تطبیق ساختار بصری کادربندی و صفحه بندی کتب هم عصر حکومت ایلخانی (مطالعه موردی دو کتاب «الموالید و منافع الحیوان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
450 - 472
حوزههای تخصصی:
در نسخ خطی ایرانی، کادربندی به عنوان جزئی از عناصر کاربردی صفحه از توجه و منش زیبانگارانه هنرمند بری نبوده است. در کتب مختلف دوره اسلامی، به واسطه انزوای سرزمینی و یا تأثیر فرهنگ مستولی شده بر سرزمین و مانند آن، نمونه های متفاوت و مشابهی در دوره های مختلف حوزه تمدن ایرانی دیده شده است. کادربندی و صفحه آرایی نسخ خطی که در گذشته با عنوان جدول کشی و صفحه بندی نسخ شناخته می شد با ورود اسلام به ایران و توجه ویژه به کتاب آرایی و تزئین نسخ خطی مذهبی و غیر مذهبی بیش از پیش موردتوجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت. در این پژوهش ساختار صفحه بندی در دو کتاب هم عصر ایلخانی، «الموالید» و «منافع الحیوان»، تطبیق داده شده است. پژوهش حاضر کیفی است و داده های آن بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی با رویکردی تطبیقی است. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که در این کتب، علی رغم اینکه اعمال ساختار هماهنگ کننده کلی مشتمل بر کادربندی دیده می شود اما تفاوت عمده ای در نحوه استفاده از این عنصر ساختاری در صفحه بندی این نسخ مصور وجود دارد و آن کاربستِ ساختار متحدالشکل و قاعده مندِ چهارگانه در کتاب «الموالید» و تنوع در شکل کادر و تغییر ابعاد آن با بزرگی و کوچکی سوژه اصلی درون کادر در «منافع الحیوان» است. در کتاب الموالید ظهور نوعی کادربندی مبتنی بر اولویت و اهمیت موضوع دیده می شود.اهداف پژوهش:شناختِ روش ها، تکنیک ها و عناصر ساختاری در صفحه بندی نسخ حوزه تمدنی ایرانی در کتاب الموالید و منافع الحیوان.بررسی چگونگی جدول و کادربندی در دو کتاب الموالید و منافع الحیوان.سؤالات پژوهش:ساختار بصریِ کادربندی در دو نسخه «الموالید» و «منافع الحیوان» چگونه بود؟تشابه و تمایز کادربندی و صفحه بندی در دو نسخه الموالید» و «منافع الحیوان» چیست؟
بررسی تحلیلی غنای حسی در بازشناخت فضای شهری با تمرکز بر حواس بویایی و چشایی؛ نمونه موردی: خیابان حافظ شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
29 - 42
حوزههای تخصصی:
«غنای حسی» یکی از کیفیت های مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل می دهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیت بخشی به فضا در پژوهش های حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی و چشایی است و به کمک روش های کیفی و با استفاده از بررسی منابع کتابخانه ای، برداشت میدانی در قالب «حس گردی»، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای آنها انجام شده است. نمونه مورد مطالعه بخشی از خیابان حافظ شیراز است که ضمن دارا بودن هویت تاریخی و جاذبه گردشگری، می تواند در لایه تجربه حسی و منظر حسی نیز فضای شهری مورد توجهی در مواجهه کیفی شهروندان با شهر باشد. یافته های حاصل از پژوهش، حاکی از اهمیت شاخص های «آسایش بویایی»، «حضور گیاهان مثمر» و «خاطرات توأم با محرک چشایی در فضا»، در تجربه حسی مردم است. این یافته ها نشان می دهد، محدوده مورد مطالعه در شاخص های «بوهای طبیعی»، «بوهای وابسته به زمان» و «آسایش بویایی» وضعیت مطلوب تری دارد و نیاز است که شاخص های «تنوع بویایی» و «سازگاری بویایی» در بازنگری، مورد توجه بیشتری قرار گیرند. یافته های این پژوهش همچنین حاکی از اهمیت توجه به تأثیر متقابل تجربه های حواس «بویایی» و «چشایی» بر بعد زمان و مکان و ارتقای هویت مندی و خاطره انگیزی فضاهای شهری است. این پژوهش هم با هدف بسط مطالعات آتی در این حوزه با توجه به خلأهای پژوهشی و هم در انجام پروژه های سامان دهی منظر فضاهای شهری می تواند مورد استناد پژوهشگران حوزه شهرسازی و استفاده حرفه مندان طراحی و برنامه ریزی شهری قرار گیرد.
فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
23 - 36
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی منعکس کننده تنوع فرهنگی جوامع اسلامی و بیانگر حرکت های فرهنگی این گونه جوامع است و لازم به ذکر است بدانیم، معماری اسلامی بیشتر از جهان اندیشه، از فرم و مفهوم بهره برده است. از سویی دیگر، فرایند سیستماتیک و تعاملات افراد با محیط فیزیکی خود برای به دست آوردن ایده های بهتر از چگونگی روابط انسان با محیط ساخته شده خود بر روی معماری بسیار تأثیرگذار می باشد. نحوه استفاده از مکان ها، رفتار و پیوستن احساسات خود با این فضا از عوامل بسیار مهمی است که باید توسط طراحان در نظر گرفته شود تصویری که از هر فضا در ادراک انسان شکل می گیرد، از نظر فرایند شکل گیری بسیار ذهنی است در واقع فکر انسان و محیط برای ایجاد ترکیبی از کیفیت بصری در تعامل و ارتباط همیشگی هستند. همچنین ویژگی های فضایی محیط ساخته شده انسانی، بر ادراک انسان و مولفه های بصری داخلی آن نیز تأثیر می گذارد. پس درمی یابیم که مغز انسان شامل شبکه های عملکردی گسترده ای است که می توان هر کدام را به عنوان عملیات روان شناختی اساسی که برای ایجاد طیفی از حالات ذهنی از جمله خشم، غم، ترس، انزجار، و غیره که محدود هم نمی شود، مجدد توصیف کرد؛ بنابراین هدف این مقاله ارائه ی فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط می باشد و روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع ترکیبی و از جنبه ی هدف کاربردی است و برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد فراروش استفاده شده و جنس داده های این پژوهش از نوع متن مقالات مورد بررسی می باشد. برای بررسی مطالعات علمی پژوهشی از پایگاه های اسکولار و ساینس دایرکت و حوزه ی تخصصی هنر و معماری که در بازه ی زمانی 2019 الی 2023 به چاپ رسیده اند، استفاده شده است. در بررسی این مطالعات کشف رابطه ی بین پارادایم های فلسفی، افق های زمانی، رویکرد و ماهیت پژوهش، روش های تحقیق و تحلیل و ابزارهای آن ها مدنظر می باشد. در بررسی مطالعات صورت گرفته و نتایج خروجی یافته های تحقیق با نرم افزار مکس کیودا نشان می دهد که بیشتر مطالعات از روش تحقیق کیفی، پارادایم اثبات گرایانه، روش گردآوری اطلاعات اسنادی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا استفاده کرده اند، پس درمی یابیم که فراوانی مطالعات با روش تحقیق کیفی بسیار گسترده و مطالعات کمی و ترکیبی بسیار کمتر مورد استقبال نویسندگان قرار گرفته است و البته باید در نظر داشت که کمبود ابزارهای تحلیل کیفی نوین و بررسی فصل مشترک و راهبردهای این دو حوزه بسیار به چشم می خورد.
شناسایی مؤلفه های ویژه برای «معماری خوب» از دیدگاه اندیشمندان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
33 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی برای بسیاری از معماران، معلمان و پژوهشگران حوزه معماری، شناسایی عوامل مؤثر بر «معماری خوب» است. با وجود تلاش در راستای دستیابی به مؤلفه های مختلف معماری خوب، نظریه های متفاوتی مشاهده می شود. ازطرفی، بسیاری از طراحان، مجموعه ای از مؤلفه های معماری را گردآوری و مطرح می کنند، اما در هنگام طراحی و آموزش، به دلیل عدم وجود معیارهای مناسب و قطعی برای تصمیم گیری با مشکل مواجه می شوند. در طول تاریخ، درخصوص معماری خوب، معیارهای متفاوتی در نظریات اندیشمندان حوزه معماری مشهود است که به نظر می رسد پیمایش در آنها، می تواند راهی به سوی شناسایی و تعمق بر مؤلفه های معماری خوب باشد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تدقیق مؤلفه هایی برای معماری خوب براساس نظریات اندیشمندان معاصر است تا بدین وسیله مبنایی برای تحقق پذیری آموزش و خلق معماری خوب حاصل شود. با این هدف، پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعه اسنادی نظریات موجود در منابع کتابخانه ای حوزه معماری صورت گرفته است. منابع با استفاده از روش گلوله برفی پیدا شد و با تحلیل محتوا از میان آن ها به صورت هدفمند، پالایش و انتخاب شد. در این روند، 200 نظریه از سالهای 1950 تا 2020 شناسایی و بررسی شد که از میان آن ها، 42 نظریه که بیشتر بر مؤلفهها و توصیف معماری خوب تأکید داشتند، انتخاب شد. استخراج مؤلفه های مطرح شده از سوی نظریه پردازان و شناسایی محورهای مشترک میان آن ها نشان میدهد که مؤلفه های غالب برای معماری خوب را میتوان معطوف بر مصالح، شیوه های طراحی و ساخت، هندسه، عناصر کالبدی، فرم و عملکرد، زیبایی و تزئینات، طبیعت و اقلیم، محیط و جهان احساس دانست. البته این مؤلفه ها دارای مفاهیم گستردهای هستند که درجه اهمیت و نوع نگاه هر نظریه پرداز به آن ها متفاوت است.
مطالعه نقش جنسیت در عرصه موسیقی شهری ایران با تأکید بر زنان (مطالعه موردی: آموزشگاه ها و ارکسترهای موسیقی شهر تهران در سال 1397)
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
129 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف رابطه بین جنسیت و انتخاب ساز و آواز در موسیقی شهری ایران و مطالعه موردی شهر تهران با تأکید بر وضعیت زنان نگاشته شده است. این بررسی در بین دو گروه هنرجویان (مبتدیان) و نوازندگان حرفه ای (حرفه ای ها) بوده است. بررسی نسبت تعداد زنان و مردان در آغاز فعالیت هنری و سپس خروجی این تعداد در نوازندگان حرفه ای و مدرسین و همچنین بررسی علل بیشتر حضور مردان در فعالیت حرفه ای نسبت به زنان از مسائل اصلی مورد بررسی در مقاله حاضر است. هدف از این پژوهش، کشف رابطه بین جنسیت و انتخاب ساز و آواز در موسیقی شهری ایران و مطالعه موردی شهر تهران در سال 1397 است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت تحقیق توصیفی- تحلیلی، از نظر هدف، تحقیق کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات به روش میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، هنرجویان چند آموزشگاه موسیقی و مدرسان و نوازندگان حرفه ای چند ارکستر در شهر تهران هستند. نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته نشان می دهد، در موسیقی شهری ایران نگاه جنسیتی به ساز وجود نداشته و حضور زنان در یادگیری موسیقی نسبت به مردان افزایش زیادی دارد در حالی که در عرصه موسیقی حرفه ای شاهد حضور بیشتر مردان هستیم. همچنین نتایج نشان دهنده این است که علی رغم محدودیت های عرفی و مذهبیِ حاکم در کشور، فعالیت بانوان به خصوص در شبکه های غیررسمی در آواز بسیار چشمگیر است. علاوه بر این بر اساس پاسخ های دریافت شده از دو گروه مذکور، از موانعی که باعث شده زنان در موسیقی حرف ه ای کمتر فعالیت داشته باشند، حاکم بودن فضای مردسالار، وضعیت اجتماعی مردان مبنی بر درآمدزایی در خانواده، کناره گیری زنان بعد از ازدواج از فعالیت های حرفه ای و برخی سوء استفاده های جنسیتی از زنان بوده است.
جلوه نمادهای ایرانی- اسلامی در بازی ویدیویی گربه و کودتا
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، بازی های ویدیویی به مثابه جانشینی برای بازی های کهن، بدل به یکی از مطلوب ترین فعالیت های انسان در تمامی جوامع بشری شده است. بازی های ویدیویی معاصر ایران به دلیل تأثیرات هنر ایرانی- اسلامی، دارای نمادها و نشانه هایی است که قابل تأمل و بررسی است. هدف مقاله حاضر، شناخت جلوه نمادهای ایرانی- اسلامی در طراحی بازی ویدیویی «گربه و کودتا» به مثابه یکی از شیوه های بیان تصویری در ساخت بازی های ایران و تحلیل مفاهیم به کار رفته در هر یک از نمادهای آن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. نوع تحقیق از نظر هدف، نظری است. این تحقیق با این پرسش آغاز شده است که نمادهای به کار رفته در بازی «گربه و کودتا» شامل چه مواردی است؟ و هر یک از نمادهای به کار رفته در این بازی، دارای چه مفاهیمی است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در بازی گربه و کودتا، علاوه بر پیروی از سنت های تصویری نگارگری ایرانی- اسلامی، از نمادهایی نیز استفاده شده که هر یک به تنهایی مفاهیمی را به نمایش گذاشته اند. عناصر نمادین بازی گربه و کودتا را می توان در سه بخش نمادهای هندسی، تلفیقی و طبیعی بخش بندی کرد. هریک از این عناصر نمادین، انعکاس القای قدرت انسان و حیوان، نابودی نیروهای پلید، نبرد خیر و شر، کشمکش میان نور و تاریکی و نیز به عنوان واسطه ای بین عالم محسوس (دنیا) و عالم ملکوت (خدا) به حساب می آیند که با پایبندی به سنت نگارگری ایرانی- اسلامی مورد استفاده قرار گرفته اند.
نقاشی در اندیشه مانی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
7 - 16
حوزههای تخصصی:
مانی نقاش، خطاط و پیام آور ایرانی در سومین سده میلادی، مسیحیت ثنویت گرای ملهم از آرای ایران باستان را گسترش داد. بر این مبنا، دو نیروی خیر و شر، به گونه ای مجزا و مستقل مدّ نظر قرار می گیرند که در این باور، نور و روشنی، «خیر»، و ظلمت و جهل، «شر» محسوب می شوند. ازآنجاکه در آئین وی نور مقدس است، حس بینایی جایگاهی ویژه دارد. زیرا در فقدان نور، بینایی مؤثر نیست. به عبارتی نور آشکار کننده حقیقت است و چشم دریافت کننده آن. مانی نخستین پیام آوری است که خود اقدام به مکتوب نمودن آراء آیین نموده و به نقاشی مزین ساخته است. بنابراین نقاشی و کتابت در میان مانویان واجد پایگاهی اساسی بوده است. کتب مصور میراث مانی پیام آور آن آیین بود که میان آنان فرهنگ هنری را رواج داد. این مقاله با رویکردی فلسفی بر اساس آرای مانی مدلل می دارد که بهره گیری از نقاشی در آئین وی، تنها، وسیله انتقال اندیشه اش به افرادی فاقد آشنایی به نوشتار و خواندن و ابزاری جهت تبلیغ دین نبوده، بلکه دلایلی غامض و پیچیده در ورای آن را شامل می شده است که برخاسته از تفکر ثنویت گرا است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه ثنویت گرای مانوی-گنوسی نور از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ لذا در این تفکر حس دیداری بر حس شنیداری ارجح است. بر این اساس مانی برای تبلیغ آیین خود از نقاشی سود جسته است.
خوانش آرکی تایپی نقشمایه پدر در آثار اکبر رادی با تمرکز بر نمایشنامه های افول، روزنه آبی و مرگ در پاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
37 - 49
حوزههای تخصصی:
روایتها، عناصر و الگوهای داستانی از ظرفیت ها و مفاهیم کهنی ریشه می گیرند که در بستر خوانش کهن الگویی قابل تحلیل و بررسی هستند. در دوره ی نقد نو از اصلی ترین شیوه های تحلیل آثار ادبی، نقد آرکی تایپی یا کهن الگویی است که یونگ پایه گذار مبحث ناخودآگاه جمعی و آرکی تایپ هاست. هدف این پژوهش، تحلیل آرکی تایپی نقشمایه ی پدر یه عنوان یکی از پربسامدترین نقشمایه ها در نمایشنامه های اکبر رادی؛ پدر نمایشنامه نویسی نوین ایران است که نشانگر اهمیت کارکرد کهن الگویی این نقشمایه چه در ناخودآگاه فردی نویسنده و چه در موقعیت های داستانی، وضعیت های نمایشی، کنش ها و واکنش های جامعه ی نمایشی و کشمکش های اصلی نمایشنامه های اوست. با توجه به جولانگاه و تکثیر صدای پدر در نمایشنامه های اکبر رادی، این پرسش اساسی مطرح می شود که این صدا چه نقشها و سوژه هایی را خلق میکند، چه مفاهیم کهن الگویی دیگری را فعال کرده و اینکه نقشمایه پدر در چه نقشواره هایی تکثیر و بازتولید می شود. از این بررسی کیفی در نتایج نمایشنامه های افول، روزنه آبی و مرگ در پاییز می توان کارکرد اساسی، روایت غالب و قدرت نقش برجسته پدر در مقابل دیگر نقش ها، در ایجاد موقعیت های داستانی، عناصر دراماتیک و وضعیت های نمایشی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
الگوشناسی اندام های کالبدی خانه های تاریخی لاهیجان با هدف ارائۀ رهیافت های هویت ساز در طراحی ساختارهای معاصر در زمینۀ تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۹۴-۱۶۸
حوزههای تخصصی:
از بین رفتن هویت در ساخت و سازهای نوین و سرعت تغییرات در بافت قدیم شهرها به عنوان گنجینه تاریخی- فرهنگی، لزوم بازشناسی الگوهای بومی را مسجل می نماید. الگوشناسی رویکردی است که سعی در شناخت روش های کاربردی برای دستیابی به عناصر هویت ساز بومی را داراست. در این میان، بافت های مسکونی به عنوان هسته اولیه شهرهای سنتی، میراثی واجد ارزش برای شناخت و تحلیل الگوهای بومی در راستای بهسازی و نوسازی توأم با تداوم هویت در بافت های فرسوده تاریخی و پیشگیری از پیدایش بناهای ناهمگون در بافت های نوین شهرهای ایران است. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن مستندسازی خانه های قاجار شهر لاهیجان به بازشناسی الگوهای کالبدی هویت ساز بپردازد؛ لذا در گام نخست به روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مرور مباحث پایه ای مرتبط با مبانی الگوشناسی، شاخص های کالبدی مؤثر در الگویابی تبیین می گردد. در ادامه برای شناسایی الگوهای کالبدی، خانه های قاجار بازمانده در بافت تاریخی لاهیجان به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفته و ضمن شناسایی مؤثرترین عوامل، رهنمودهایی پایدار برای طراحی ساختارهای معاصر با هدف ارتقای ابعاد کیفیت ساز معرفی می گردند. نتایج حاصل از مطالعه نشان دادند که براساس الگوهای کالبدی شناخته شده در نمونه های مورد مطالعه که مشتمل بر چهار دسته اندام های فضایی (در سه مقیاس کلان، میانه و خرد)، سازه ای، نما و آرایه ای هستند، رهیافت هایی هویت ساز و پایدار در طراحی ساختارهای امروزی در منطقه مورد بررسی قابل پیگیری است.
ارزیابی مؤلفه های امنیت زیست محیطی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
106 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها از مشکلات و آسیب های جدی در زمینه های مختلف به خصوص چالش های زیست محیطی رنج می برند. تمرکز جمعیت در شهرها و عدم تناسب بین رشد خدمات و زیرساخت های شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، مناطق شهری را از نظر معیارهای پایداری زیست محیطی و کیفیت زندگی با انواع آسیب های زیست محیطی مانند آلاینده های هوا، شنیداری، دیداری، مشکلات دفع فاضلاب و زباله، تأمین آب بهداشتی و غیره مواجه ساخته است. تداوم این گونه آسیب ها، به ویژه با شکل و کارکردی که در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران دارد، بحران آفرین و هشداری بر ناپایداری زیست محیطی به ویژه در کلان شهرها است؛ بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی و سنجش مؤلفه های امنیت زیست محیطی در شهر تبریز است زیرا محیط زیست یکی از مهم ترین بخش ها در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری بوده و لذا توجه به آن در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها امری اجتناب ناپذیر است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها به صورت میدانی و پرسشنامه ای بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام، سوارا و واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مقدار میانگین امنیت زیست محیطی با آزمون تی تک نمونه ای: برای شاخص کیفیت خاک 69/2، کیفیت آب 32/2، کیفیت هوا 91/1، مدیریت شهری 67/2، زیرساختی 42/2 و فرهنگ و آگاهی شهروندان 54/2 می باشد. میزان میانگین امنیت زیست محیطی کل شهر تبریز نیز برابر 43/2 است (پایین تر از حد مبنا 5/2) که نشان می دهد شهر تبریز از لحاظ امنیت زیست محیطی در وضعیت تنش اکولوژیک قرار دارد.
به سوی مرمت مکان
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
5 - 5
حوزههای تخصصی:
در فرایند طراحی منظر شهری در دانشگاه تهران، یک مرحله به «خیال طرح» اختصاص دارد (بنگرید به کتاب رویکرد منظرین در طراحی شهری نوشته منصوری و فرزین، 1396) که دانشجویان پس از خوانش مکان طرح و برنامه ریزی کارکردی پروژه، برای محصول نهایی خود هویتی یکه و یکپارچه تصور می کنند که علاوه بر اقتضائات واقعی عرصه طراحی از جمله شرایط جغرافیایی، عملکردی، آثار تاریخی و شبکه آمدوشد فهم شهروندان از آن عرصه را نیز ضمیمه کار می کنند. نتیجه این تلفیق، روایت خیال گونه از طرح است که ضمن حفظ قابلیت های فضایی و واقعی عرصه، عنصر خیال را برای تداوم هویت مکانی طرح به نحو مبسوطی به خدمت می گیرد. این روش، محصول رویکرد نوین به مکان و منظر است که در فرایند مرمت فضا نقش بنیادی در فهم عرصه مورد نظر برای طراحی دارد. نشریه مکتب احیاء با توجه به اهمیت به کارگیری دانش های نوین در روند توسعه و پیشرفت جامعه بر آن است تا از طریق تأکید بر این دیدگاه از خوانش فضا در حوزه مسائل مرمت شهر، منظر، معماری و هنرهای وابسته به بسط ادبیات علمی آن همت گمارد. در این راه ضمن بهره گیری از همیاری متخصصان دانشگاهی چشم امید به مشارکت و یاری جوانان دانشمند در تحقیقات جدید خود و به کارگیری رویکردهای نوین در حل مسائل جامعه دارد. مکتب احیاء آمادگی خود را برای پذیرش و طرح بین المللی یافته های محققان ایرانی و بین المللی در زمینه تخصصی نشریه اعلام می کند. تصویر روی جلد این شماره اثر علیرضا افضلی است که طراحی محیط پیرامونی برج طغرل در شهر ری را با هدف ایجاد فضای جمعی در دست داشت. تصویرسازی او روایت خیال گونه و سورئالیستی همچون رؤیای شبانه از واقعیتی است که عناصر شاخص آن قابل تمیز است.
مقایسه تطبیقی تناسبات ایوان در مساجد دوره صفویه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
13 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اهمیت ایوان به عنوان عنصری اصلی در معماری مساجد، مسئله مورد توجه این پژوهش تناسبات به کاررفته در ایوان های این بناها به عنوان ابزاری در جهت خلق اثر مطلوب و ماندگار معماری است. این پژوهش، به مقایسه تطبیقی تناسبات هندسی ایوان ها در هفت مسجد به عنوان نمونه هدفمند پرداخته است. مساجد دوره صفویه اصفهان از آن جهت مورد توجه قرار گرفت که معماری ایرانی -اسلامی در این دوره به اوج خود می رسد و اصفهان، پایتخت این جلوه گری ها است . مساجد دوره صفویه اصفهان از منظر تاریخ و حاکمیت ، به سه دوره تقسیم شده اند. از هر دوره، مساجد انتخابی براساس پراکندگی زمانی که بیش ترین تنوع هندسی در ایوان را دارا هستند انتخاب و تحلیل شدند.هدف پژوهش: با توجه به اهمیت مساجد در دوره صفوی به نظر می رسد در طراحی و ساخت ایوان این مساجد از تناسبات مشخصی استفاده شده است که پژوهش حاضر در پی کشف تناسبات ایوان های مساجد منتخب برآمده است.روش پژوهش: روش تحقیق ، استقرایی بوده که با توجه به غیرتصادفی بودن نمونه های مورد بررسی ، به شیوه شبه تجربی ابعاد و اندازه های ایوان های مساجد برمبنای رعایت تناسبات تحلیل و بررسی شده اند. داده های مورد استفاده در این پژوهش با بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای ، تحلیل نقشه ها و بررسی میدانی گردآوری شده است .نتیجه گیری: از بین نمونه های مورد مقایسه تطبیقی، به عنوان نمونه های هدفمند عصر صفوی در اصفهان، تناسبات غالباً یکسانی میان ایوان های هر دوره مشاهده می شود و در نمای تمام نمونه ها از تناسبات ایرانی مشتق از شش ضلعی منتظم برگرفته شده است. این تناسبات در دوره اول به18/ 1 : 1 و 3/ 1 :1، در دوره دوم به 18/ 1 : 1 و در دوره سوم به 7/ 1: 1 و 14 / 1: 1 نزدیکی بیش تری دارد.