فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت فیلمنامة داستانی و توجه پژوهشگران ادبی بر اولویت آن و خواندن آن همچون گونه ای از داستان روایی، این عرصه کمتر مورد نقد و تحلیل علمی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با توجه به جنبه های کاربردی نظریات گردآوری شدة کر الام در نشانه شناسی متن با تمرکز بر عنصر گفتگو و عوامل بافتی بیش از عرصه های دیگر در آن و بررسی اصولی چون؛ نظام نشانه ای فرا زبان (رمزگان مشترک، لهجة فردی، محدودیت زبان)، جهت گیری اشاره ای، صنایع بلاغی، تضمین دریافت و اصول مکالمه گرایس به تحلیل نشانه شناختی فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری بپردازد. داشتن نقش محوری کارکردهای نشانه ای گفتگو در این فیلمنامه آن را به اثری حائز اهمیت برای بررسی های نشانه شناختی اشاره شده تبدیل کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شخصیت آقاجان در گفتگو با سایر شخصیتهای فیلمنامه علی رغم حضور فعالانه در گفتگو و درک شنونده و موقعیت گفتگوها (جهت گیری های اشاره ای) با زمینه سازی برای ایجاد نظام فرازبان با دو زیر مجموعة رمزگان و محدودیت زبان، نقض اصول مکالمه گرایس در چهار زمینة کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه، استفاده از صنایع بلاغی در چهار مورد (: این رانندة احمق، رستم، پیران و گم شدن)، بر آن است تا نشان دهد که چگونه با آشکارا ناقص کردن یا ناکامل بودن گفتار خود به بیش از آنچه گفته است نظر دارد ولی شخصیت های دیگر نمی توانند معنایی را که در ظاهر کلمات او وجود ندارد درک کنند.
در باب نقد جامع التواریخ
نقد ادبی، متن ادبی واقتدار گرایی
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی تطبیقی گونه مقامه و پیکارسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه، گونه ای از روایت است که با استفاده از نثری فنّی، غالباً به استغاثه گدایان و سؤال نیازمندان و ادیبان حیله گر می پردازد. پیکارسک نیز گونه ای از روایت است که به بیان حوادثی می پردازد که برای افراد فرودست اجتماع و بزهکارانی که در تنازع دائم برای بقا هستند، اتفاق می افتد. هدف در این مقاله، شناسایی و کشف ویژگی های مشترک گونه های مقامه و پیکارسک در راستای اثبات تأثیرپذیری پیکارسک از مقامه است. برای رسیدن به هدف مورد نظر به مطالعه و جستجو در منابع پرداختیم و با روش توصیفی و مقایسه ای، اطّلاعات به دست آمده را تجزیه وتحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که با استناد به ویژگی-های مشترک این دو گونه ادبی (در بخش های پیرنگ، دیدگاه روایی و کانونی سازی، قهرمان ضدّ قهرمان، وجه داستان و استفاده از نثری شاعرانه و سرشار از اصطلاحات علمی و ادبی و بازی های زبانی) پیکارسک، گونه تکامل یافته و بومی شده مقامات عربی در اسپانیا و پس ازآن در میان دیگر ملل است.
البنیه السّردیّه والخطاب السّردی فی الروایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبثقت الدراسات السردیّه الواعیه بفنّ السرد من نتائج البحث النقدیّ للشکلانیین الروس، منذ منتصف القرن العشرین، فی نطاق هاجس علمیّ دفع الناقد ""تودوروف"" إلى تحدید علمٍ خاصٍ بالسرد أطلق علیه مصطلح (السردیّه) الذی یعنی (علم السرد) ویهتمّ بتحدید البُنى الداخلیه فی السرد، وتمییز خصائصها النوعیه، والکشف عن العلاقات التی تربط بعضها ببعض من حیث هی عناصر ثابته فی المبنى الروائی وتکشف عن العلاقات التی تربطها بمکونات الخطاب السردیّ، ومعرفه آلیه اشتغالها، وتحدید نظام عملها وقواعده، مما هیأ للدارسین أرضیه علمیه تمکّنهم من تحدید أسالیب الخطاب القادره على توصیل الرساله السردیه فی صوره منتج فنیّ هو قصه أو روایه، وأصبحت دراسه هذا الفن بوصفه فرعاً أدبیاً قائماً بذاته تُبنى على خصائصه الداخلیه النوعیه بعیداً عن التدخلات الخارجیه أو إسقاطات ما حول النصّ على النصّ.
یهتمّ هذا البحث بمصطلحی (البنیّه السردیّه) و(الخطاب السردیّ) بوصفهما یشکلان المنهج التطبیقی لمصطلحین أساسیین هما: (الأدبیّه) الذی یُعنى بالکشف عن الخصائص النوعیّه للسرد، ولمصطلح (الشعریّه) المعنیّ بالکشف عن خصائص الخطاب السردیّ الذی یتمثّل فی النصّ الروائی الحامل لإرسالیه لغویه یتجاذبها طرفان (المرسِل = الراوی، والمرسَل إلیه = المرویّ له)، علماً بأنّ الهدف المرکزی للمصطلحین یتوخى التأکید على الخصوصیه النوعیه لمقولات الفن الروائی، وتتفق المناهج االنقدیه بالرغم من اختلاف مذاهبها على أنّ دراسه الفن السردیّ لا بدّ أن تنطلق من البنیه السردیه بما تتضمنه بُنیاتها الداخلیه من خصائص نوعیه، حیث ترتبط عناصر التکوین السردیّ فیما بینها بعلاقات ذات صبغه وظیفیه وتقنیه وتعمل على تأسیس النصّ الروائی (الخطاب السردیّ) وفق أسالیب متنوعه تحدّدها ضوابط البنیّه السردیّه.
فالخطاب السردیّ لیس أیّ صیاغه نثریه، إنه فرع أدبی قائم بذاته ینبنی على عناصر ومکونات ذات خصائص نوعیه تشتغل وفق نظام تضبطه المفاهیم السردیه فی قواعد ثابته.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی جنبه های روایی در داستان کوتاه «وهمناک» اثر «موپاسان» (Les aspects narratifs dans Horla de Guy de Maupassant)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موپاسان به منظور خلق قصه های وهمناک، از شیوه های گوناگونی استفاده می کند. در راستای کاشتن بذر تردید در ذهن مخاطبش، او تلاش می کند تا جایی که امکان پذیر است واقع گرایی را به مرزهای واقع نمایی نزدیک نماید. این عمل بدین منظور است که مخاطب داستان پس از فراغت از خواندن قادر نباشد پاسخی قانع کننده برای سوالاتی بیابد که مربوط به حوادث رخ داده در جریان شکل گیری قصه می باشند. در این مقاله سعی می گردد تا با الهام گرفتن از الگوی طرح فراگیر روایی گرمس، روش های مورد استفاده ی موپاسان به منظور خلق معنای ترس در داستان کوتاه وهمناک هورلا معرفی گردند.
بررسی ساختار روایی خورشید و مهپاره براساس دیدگاه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خورشید و مهپاره اثر میرزا محمد سعید طبیب قمی از شاعران قرن یازدهم هجری قمری به عنوان یکی از منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی که گاه داستان هایی از سنخ فولکلورند، قابلیت بررسی با بسیاری از نظریات تحلیلی فولکلور از جمله الگوی تحلیل ساختاری روایت پراپ را دارد. ضرورت تحقیق در اینست که آشنایی با ساخت یک اثر ناشناخته یا کمتر شناخته شده را به عنوان بخشی از ادب غنایی ما ممکن می سازد. الگوی پراپ در صدد بررسی عناصر اصلی سازنده قصه های عامیانه است که رهاورد آن استخراج 31 خویشکاری بنیادین در قصه های عامیانه روسی بوده است. در بررسی قصه حاضر که به شیوه ی تحلیل و توصیف متن، بر اساس الگوی مذکور انجام شده است این نتیجه ی کلی به دست آمد که این قصه اکثر خویشکاری های پراپ را با همان تعریف و توالی دارد به جز دو خویشکاری که در اغلب منظومه های غنایی فارسی معمولا دیده نمی شوند.
بازخوانی سفر قهرمان در داستان هفتخان رستم و معلقه ی عنتره بن شداد عبسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سفر قهرمان و گذشتن از مراحل دشوار برای نیل به مقصودی معین و بخشیدن رهآورد این سفر پرمخاطره به یاران، کهن الگویی است که ژوزف کمبل (1987-1904)، اسطورهشناس آمریکایی را بر آن داشت تا با بررسی شواهدی متعدد از قصه ها و افسانه های مختلف جهان، طرح جامعی را به شیوه رایج ساختارگرایان، برای ارائه نمایه بنیادین کهن الگوی سفر قهرمان، ارائه نماید. مفروض بر اینکه بررسی و انطباق این الگو با داستان های ملل، با تفاوتها و شباهتهایی در سیر ساختاری مواجه خواهد شد. با هدف تبیین همگونی ها و ناهمگونی های ساختار این الگو با سفر قهرمانی در داستان «هفت خوان رستم» از شاهنامه فردوسی و «معلقه عنتره بن شداد» از شاعران عصر جاهلی عرب (نجد،525م.)، به بررسی ویژگیها و صفات کهن الگوهای مربوط با روش توصیفی- تحلیلی به لحاظ نقد کهن الگویی می پردازد. این جستار، با ارائه نشانه های حماسی و بازگویی نشانه های قهرمانی در سروده عنتره و موارد قابل انطباق ساختار آن با سفر قهرمانی (الگوی یگانه کمبل)، طی مطالعه ارتباطات متقابل دو اثر، به این شیوه، این نتیجه را نشان می دهد که ساختار این الگو، در هر دو اثر، خود را در قالبی جدید، با وجود تفاوت ها و شباهت ها تکرار می کند.
بررسی تطبیقی کهن الگوهای آنیما و آنیموس در اشعار سیمین بهبهانی و غادة السّمّان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، شعر دو شاعر برجستة ادب معاصر فارسی و عربی، سیمین بهبهانی و غادة السّمّان، از منظر ادبیّات تطبیقی و کهن الگوهای آنیما و آنیموس که یونگ توجّه خاصّی به آن ها داشته، بررسی شده است. در این مقاله، ابتدا به تحلیل نظری موضوع پرداخته شده و سپس کهن الگوهای آنیما و آنیموس در اشعار ایشان مورد مطالعه قرار گرفته است؛ افزون بر این، میزان بسامد هر کدام، با توجّه به شرایط فرهنگی، زمانی و شخصیّتی در اشعار آنان بررسی شد. یافته ها بیانگر این است که جنبه های مثبت و منفی این دو کهن الگو، در شعر هر دو شاعر ملاحظه میشود؛ هرچند با توجّه به نوع زندگی و تفکّراتشان، جنبه منفی آنیموس در شعر ایشان از بسامد بیشتری برخوردار است. شیوه بررسی در این پژوهش، از نوع توصیفی - تحلیلی بوده است.
تحلیل نشانه –معناشناسی بیش خوابی و بی خوابی در «نایب کنسول» اثر مارگریت دوراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رمان نایب کنسول مارگریت دوراس نویسنده معاصر فرانسوی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد که در آن شخصیت ها از اختلالات مربوط به خواب رنج می برند. هدف ما اثبات ارتباطی مستقیم بین احساسات این شخصیت ها وکیفیت و کمیت خواب آنها می باشد، زیرا همانند اکثر آثار دوراس احساسات و عواطف پیش برنده داستان و شکل دهنده ساختار آن هستند.
از طرف دیگر باید گفت بیش خوابی و یا بی خوابی شخصیتهای داستان همانند ژان مارک دو اش، شارل روست و دختری که شخصیت اصلی و البته بدون نام می باشد، ریشه در احساساتی کاملا منفی و ناخوشایند نظیر بی تفاوتی، خشم، ملال، خستگی و نارضایتی دارد که خود این احساسات نیز از ناکامی و عدم توفیق شخصیت ها در رسیدن به خواسته هایشان ناشی می گردد. در واقع می خواهیم نشان دهیم که بیش خوابی یا بی خوابی نوعی بیان روان تنی در نوشتار هستند که از احساسات منفی شخصیت ها سرچشمه می گیرد. بدین منظور برای شناسایی، ریشه یابی و اثبات این حالات و عواطف منجر به اختلالات خواب، نشانه-معناشناسی عواطف را برای روش تحقیق برگزیده ایم، که از خلال افعال مؤثر رابطه بین فاعل و موضوع ارزشی را نشان می دهد. در حقیقت افعال مودال (مؤثر نظیر دانستن، خواستن، بایستن، توانستن و باور داشتن) تعیین کننده حالات روحی فاعل در ارتباط با موضوعات ارزشی می باشد. در تحلیل نشانه شناسی عواطف بیشتر از طرحواره احساسی ژاک فونتنی بهره برده ایم که روند عاطفی داستان را در پنج مرحله بررسی می نماید.
زولا، در بوته نقد نو!
بازآفرینی اسطوره سوشیانس در روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی اشعار جمال الدّین محمّد بن عبدالرّزّاق اصفهانی براساس نظریه عمل پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخچه نقد الشعر در ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی نمود کلامی روایت در مصیبت نامه عطار نیشابوری براساس نظریه تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تثلیت عشق و جاودانگی و مرگ»
حوزههای تخصصی: