درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۱۰۰۲.

شالوده شکنی و عرفان: امکان یا امتناع (با تکیه بر اندیشه دریدا و مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ساختارشکنی
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۵۱۹۷
شناخت عمیق از صورت بندی های یک جریان فکری، با توجه به بسترها و زمینه ها و با تکیه بر کلیت آن محقق می شود و خوانش های گزینشی و منفک از بافت و زمینه، غالباً به تقلیل گرایی و برداشت های یک سویه منتهی می گردد. براین اساس، پژوهش حاضر به آسیب شناسی یکی از تصورات رایج در گفتمان نقد ادبی ایران می پردازد که تبیینِ سازوکارهای شالوده شکنی در یک متن عرفانی و قرائت شالوده شکنانه از آن را غیرممکن می-داند. این پژوهش با تکیه بر عناصر عرفانی در دستگاه فکری دریدا، چون همسانی ها و شباهت های اندیشة دریدا با سنت های شرقی و عرفان اسلامی، ارتباط اندیشة دریدا با عرفان یهود/ کابالا و تفکر هرمسی، و سکوت دریدا در برابر خوانش های الاهیاتی و دینی از متونش، ارتباط شالوده شکنی و عرفان را تبیین می نماید و همچنین با تکیه بر چگونگی شکل گیریِ برداشت مذکور و پاسخگویی به آن، به بازخوانی بار معنایی و جهت گیری مفاهیمی چون عدم قطعیت، نسبی نگری، مرکزگریزی و حیرت در شالوده شکنی دریدایی و واکاوی و تحلیل آنها در دستگاه فکری مولوی می پردازد.
۱۰۰۴.

المنهج السیمیائی: آلیه مقاربه الخطاب الشعری الحدیث وإشکالیاته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النقد الأدبی الأدب العربی الحدیث السیمیائیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب کلیات مفاهیم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی مفاهیم کلی نقد
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۷۲۴
عرف المنهج السیمیائی فی العقود الأخیره من القرن العشرین تحولات عده فی التعاطی مع الخطاب الشعری الحدیث على وجه الخصوص، هذا ما أثار العدید من الإشکالات فی کیفیه مقاربه النص الأدبی مقاربه واعیه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أوعلى مستوى التأویل واستنطاق النص بشکل لا یفسد دلاله المعانی الحقیقیه للبنى العمیقه، ومن هنا یعدّ نقد ""الخطاب الشعری الحدیث والمعاصر"" من القضایا النقدیه المهمّه التی تناولها نقادنا المحدثون، فی ظل المنهج السیمیائی الممارس فی تحلیل علامات هذه النصوص دون المساس بهویتها العربیه بلا إفراط أو تفریط. والتحلیل المقترح، لا یتوقف عند الإحالات إلى المعارف والعلوم المختلفه، وکذا لا ینتهی عند دلاله معینه، بل یفتح النص على سیل من المعارف المتنوّعه، لأنه بالغ التنوّع والتعدد، ویحیل إلى معارف وإیدیولوجیات مختلفه، ولهذا فإن التحلیل السیمیائی یستوعب کل هذا ویضعه ضمن استراتیجیاته. لقد أصبحت المقاربات النصّانیه منهج بحث نقدی، ونظریه علمیه تطرح العدید من التصورات والرؤى المنهجیه والإجرائیه فی تناول النص العربی الحدیث على مستوى التنظیر أو الممارسه التطبیقیه، والتی لا یمکن الاستغناء عنها، خاصه أثناء التحلیل. وعلیه تکشف هذه المداخله عن أهمیه المنهج ""السیمیائی"" فی مقاربه النص العربی الحدیث، وأهم المشاکل التی یشکو منها الخطاب الشعری الحدیث خاصه من خلط بین النقاد فی تناول الظاهره الأدبیه، وطرق وأسالیب التحلیل التی تبقى محتشمه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أو على مستوى التأویل الصحیح فی استنطاق النص.
۱۰۰۸.

تحلیل دگردیسی گفتمان قدرت قدسی در ادبیات ایران از اوستا تا متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۲ تعداد دانلود : ۹۳۰
بررسی صورت بندی هایِ گفتمان فرّه ایزدی در متون دوره های مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامه فردوسی، نشان می دهد که صورت بندیِ عناصر این گفتمان با دگردیسی های متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزاره های موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّه ایزدی، واسطه فیض الهی بودن و حقّ الهی آنان برای حکومت بر مردم، به عنوان دال های خاص در شبکه ای از عناصر مرتبط و به هم پیوسته، مفصل بندی، برجسته سازی و دارای قطعیت معنا شد و معانی دیگر گفتمان فرّه ایزدی، به سبب منظم و هماهنگ شدن دیگر نشانه ها حول این نقطة مرکزی و تقلیل و انسداد معنای آنها، به حاشیه رانده شد. این بررسی نشان می دهد که گفتمان فرّه ایزدی با استفاده از راهبرد های زبانی مانند تکرار گزاره های سازگار، غیریت سازی، قطعیت گزاره های گفتمان خودی، تقلیل گرایی، تخلیة معنایی نشانه های گفتمان رقیب و حاشیه رانی بسیاری از نشانه ها، برساخته شده و به عنوان حقیقتی بدیهی و طبیعی شده تثبیت شده است.
۱۰۱۰.

تحلیل ادبی زبانی داستان قرآنی موسی(ع) و خضر از منظر نظام های گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی نظام های گفتمانی گرمس حکایت موسی و خضر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی قصص قرآنی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۹۵۹
از رویکردهای مهم و دیرینه ی قرآن پژوهان، تأمل در زبان و چگونگی فهم و تفسیر این متن عظیم است که دارای وجوه گوناگون دینی، معرفتی و هنری می باشد. از جمله ی این رویکردها، رویکرد ادبی و زبان شناسی به قرآن است که افرادی چون سید قطب، مستنصر میر، نیل رابینسون، ایزوتسو، آنگلیکا نویورت طرح و آثاری در این زمینه تألیف کرده اند. با پیشرفت تحلیل مباحث گوناگون زبان شناسی و نشانه شناسی در متون مختلف، دریافته می شود که متن قرآن کریم و از جمله قصص قرآنی در بردارنده ی بسیاری از شگردهای زبانی در رساندن و القای مفاهیم متعالی خویش است که از این حیث کمتر به آنها پرداخته شده است. این پژوهش با تحلیل داستان موسی و خضر در سوره کهف، بر اساس تحلیل نشانه معناشناسی گفتمانی به توصیف و تبیین انواع نظام های گفتمانی چون رخدادی، تجویزی و تنشی در این داستان می پردازد. با توجه به این نکته که در این تحقیق، ما هرگز در صدد این نیستیم که ارزش قصص قرآن را به سبب دارا بودن این نظام های گفتمانی بدانیم، بلکه با قبول تعالی همه جانبه ی این متن برآنیم که این بعد از نظام های گفتمانی را در ساختار و محتوای آن آشکار سازیم. به سخنی دیگر در صدد توصیف این نظام ها در سطح و عمق این قصه هستیم تا از این رهگذر به بیان و اثبات یکی دیگر از ابعاد ارزشمند قصه های قرآنی پرداخته شود. روش تحقیق به شیوه ی تحلیل محتوا و بر اساس نظریه های نشانه معناشناسی است که توسط افرادی چون گرمس و کورتز در سال های اخیر مطرح شده است.
۱۰۱۲.

بررسی تداوم زمان در منظومه آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان روایت حذف تداوم آرش کمانگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۲ تعداد دانلود : ۹۶۰
منظومه آرش کمانگیر، یکی از شاهکارهای برجسته در حوزه منظومه های روایی است. سیاوش کسرایی با به کارگیری شگردهای زمان روایی، اسطوره آرش را در حوزه ادب معاصر تا ابد زنده نگه داشت. این جستار با بررسی تداوم زمان در این منظومه و انواع شگردهای روایی در بخش تداوم که دربرگیرنده حذف، درنگ، چکیده و صحنه می شود، بر اساس نظریه ژرار ژنت پرداخته و در نهایت از داده های به دست آمده، نتیجه گیری شده است. در این منظومه، بیش از همه از شگرد حذف، استفاده شده است. پانزده مورد حذف در کلّ منظومه، بیانگر اهمیّت و عدم اهمیّت برخی رویدادها نسبت به دیگری است. همچنین این عامل بیانگر صدا، انگیزه و محرّک اصلی راوی آن است. بیشترین شگرد روایی تداوم از آن حذف است امّا از هشت مورد توصیف، پنج مورد چکیده و صحنه نیز بهره گرفته شده است. هر چند که بسامد حذف از توصیف بیشتر است امّا در نهایت اعمال توصیفات ایستا و مقتدرانه بر حذف ها و چکیده ها می چربد. دو شگرد حذف و چکیده با ابزار دیگری تحت عنوان ایجاز با یکدیگر خلط شده و سبب شتاب مثبت در رویدادهای بی اهمیّت یا کم اهمیّت روایت شده اند. توصیفات اغلب برای آشناسازی خواننده با فضا و صحنه است. هر چه توصیف یک رویداد طولانی تر است، نشان دهنده اهمیّت آن رویداد در پیکره کلّ روایت است. اهمیّت سرعت/پویایی رویدادها سبب تمرکز ما بر برخی رویدادها می شود و بی اهمیّتی نسبت به برخی رویدادها. بسامد مکرّر و توصیفات در نهایت سبب بخشیدن شتاب منفی به روایت شده اند.
۱۰۱۳.

الگوی پیشنهادی برای تطبیق نظریة جامعه شناسی با ساختار ادبی اجتماعی رمان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۹۰۸
نقد جامعه شناختی رمان یکی از انواع پرکاربرد نقد ادبیات داستانی است که بر مبنای پیوند میان ساختارهای اجتماعی و ساختار ادبی، قرائتی جامعه شناسانه از متن ادبی ارائه می دهد و در عین حال، جنبه های زیبایی شناسانه اثر را نیز در نظر می گیرد. این نقد مانند سایر انواع نقد ادبی وارداتی است و در بسیاری موارد میان نظریه و متنِِ بررسی شده پیوند محکمی وجود ندارد. هدف از نگارش این مقاله ارائه الگویی کاربردی از این نقد، متناسب با ویژگی های اجتماعی ادبی رمان فارسی است که با در نظر گرفتن اصول پایه ای این نظریه و تطابق آن با دوره های اجتماعی در رمان فارسی تدوین شده است. کشف ساختارهای معنادار که فاعل جمعی دارند، کشف درون مایه های اجتماعی تکرارشونده در رمان فارسی، اهمیت شناخت جایگاه طبقاتی نویسنده و بازتاب آن بر پیرنگ و شخصیت های رمان، کشف ارتباط و تناظر میان ساختار ادبی و ساختار اجتماعی رمان، و درنهایت تحلیل و تشریح یافته ها و برقراری پیوند میان ساختار اجتماعی و ساختار ادبی ساختار پیشنهادی این مقاله است. به نظر می رسد با استفاده از این ساختار بتوان الگویی کاربردی و متناسب با رمان ایرانی بر مبنای نظریه، برای نقد جامعه شناختی رمان فارسی تدوین کرد.
۱۰۱۴.

تحلیل انتقادی ساختاری مقالات حوزه تحلیل گفتمان انتقادی در زبان فارسی در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرور انتقادی ساختاری تحلیل گفتمان تحلیل گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
هدف مقاله حاضر، تحلیل انتقادی ساختاری مقالات علمی پژوهشی در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است تا تصویری از وضعیت پژوهش های انجام شده در این حوزه و طرحی برای پژوهش های آتی ارائه شود. بدین منظور، مقالات چاپ شده در مجلات علمی پژوهشی حوزه علوم انسانی با استفاده از روش مرور ساختاری منابع تحلیل شد. در بهمن 1399 کلیدواژه «گفتمان انتقادی» در پایگاه آی اِس سی با قیدهای «تمامی اقلام»، «تا سال 1399»، «زبان فارسی»، «ژورنال های داخلی» و مقالات «علمی» جست وجو شد. با این قیدها، 451 مقاله استخراج شد و پس ارزبازبینی عنوان، کلیدواژه ها و چکیده و در برخی موارد خواندن متن مقالات، 295 مقاله مرتبط با «تحلیل گفتمان انتقادی» به عنوان داده های تحلیل و جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیشترین تحلیل ها مربوط به موضوع بازنمایی جنسیت، قدرت و ایدئولوژی در گفتمان های ادبی (100 مقاله)، مطبوعاتی (66 مقاله) بود و کمترین شان به بازنمایی ایدئولوژی، قدرت و جنسیت در رسانه برخط (5 مقاله)، تصاویر (6 مقاله)، گفتمان حقوقی (6 مقاله)، گفتمان ترجمه (7 مقاله)، و درنهایت گفتمان تبلیغات (7 مقاله) اختصاص داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با توجه به گذشت بیش از دو دهه از طرح تحلیل انتقادی گفتمان در محافل دانشگاهی ایران، لزوم تأسیس مجله ای با موضوع خاصِ گفتمان احساس می شود؛ همکاری های بین المللی باید موردتوجه محققان این حوزه قرارگیرد. رویکردهای جدیدی مانند تحلیل چندوجهی و تحلیل های پیکره ای و روش شناسی متناسب با آن ها وارد تحلیل انتقادی گفتمان شود؛ گفتمان هایی مانند رسانه برخط، متون حقوقی و قانونی می تواند بیشتر موضوعِ تحلیل انتقادی قرار گیرد؛ و در نهایت، با توجه تحولات پیش آمده در روش های ارتباطی در جامعه امروز، روش های تحقیقی مانند پیکره ای، چندوجهی و روش های کمّی می تواند موجبات تدقیق یافته های تحلیل ها را فراهم آورد.
۱۰۱۵.

جستجو، عنصر ثابتِ بُن مایة اصلی داستان دقوقی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی داستان دقوقی جستجو الگوی کنش عنصر ثابت بن مایه اصلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۹۱۴
داستان پردازی و آوردن حکایات، تمثیلات و به طور کلّی طرح «قصّه در قصّه» از ویژگی-های ساختار روایی مثنوی است. از میان داستان های مثنوی، داستان نمادین دقوقی، چیره دستی مولانا را در داستان پردازی نمایان می سازد. این داستان، قصّه ای است حادثه پردازانه که در آن شخصیّت اصلی با وقایع شگفت آوری که سال ها در آرزوی تحقّق آنها بوده، به تصویر کشیده شده است. هدف مقالة حاضر بررسی داستان دقوقی برحسب مؤلّفه های روایت شناختی با تکیه بر عنصر بُن مایه ثابت است، مسألة اصلی آن تبیین بُن مایه های ثابت این داستان برحسب مؤلّفه های روایت شناختی است که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. پراپ عنصر ثابت و عنصر متغیّر را واحدهای کمینة گزاره روایی معرّفی می کند. بُن مایه هایی که موقعیّت را تغییر می دهند، «بُن مایه های پویا» و بُن مایه هایی که تغییری در آن پدید نمی-آورند، «بُن مایه های ایستا» خوانده می شوند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که «جستجو» و «دعا» عنصر ثابت بُن مایة اصلی و موتیف های تکرار شوندةاین داستان هستند که تصاویر خیالی و داستان پردازی در لایه هایی از آن و جنبه های فیزیکی در سطوح دیگر این روایت آشکار می شود.
۱۰۱۶.

بررسی ساخت های گفتمان مدار سورة قصص بر اساس الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم تحلیل گفتمان سوره قصص گفتمان مدار کارگزار اجتماعی ون لیوون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۱۲۷۲
هر متن به شرطی در بازتولید اندیشة مدنظر خود نقش مهمی ایفا می کند که بتواند به گفتمان هایی که کارگزاران اجتماعی را در افکار عمومی هژمونی می سازد، دسترسی یابد. نظریة گفتمان مدار ون لیوون (2008م) یکی از رویکردهای تحلیل گفتمان است که همراه با مقوله های جامعه شناختی-معنایی و با تأکید بر اهمیت کارگزاران اجتماعی گفتمان، لایه های پنهان زبان را در متون شفاهی و کتبی می کاود و روابط زیرین هر گفتمان را آشکار می سازد. این شاخه از تحلیل می تواند جایگاه ویژه ای در مطالعات قرآنی پیدا کند؛ چراکه ساخت های گفتمان مدار قرآن کریم و میزان رازگونگی آن ها به خوبی نشان می دهد که ایدئولوژی پنهان در پس همة آن ها کم وبیش یکسان است. پژوهش حاضر در تلاش است با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی گفتمان مدار ون لیوون، نظام گفتمانی سورة قصص را مورد تحلیل قرار دهد. علت انتخاب سورة قصص این است که این سوره به علت روایت فشردة زندگی حضرت موسی (ع)، از کارگزاران اجتماعی و کنش های گفتاری قابل توجهی برخوردار است؛ لذا تحلیل گفتمان آن با نظریة ون لیوون کاملا منطبق است. بررسی ها نشان از آن دارد که در این سوره، مؤلفه های گفتمانی مبتنی بر اظهار (بسامد 916) در مقایسه با مؤلفه های مبتنی بر پوشیدگی (بسامد245) از بسامد بالایی برخوردار است؛ و این بدان معناست که خداوند در یک خلاقیت سبکی، مخاطب را با نام افراد، گرو هها، مکان ها و زمان هایی که کارگزاران اجتماعی در آن نقش فعال دارند، آشنا می سازد. همچنین به ترتیب شیوة تعیین نقش (بسامد475)، تعیین نوع اشاره (بسامد353) و تعیین ماهیت (بسامد88) بیشترین بازنمایی را در انواع اظهارِ کارگزاران اجتماعی در این سوره داراست.
۱۰۱۷.

رابطه ی ساختار و عقاید در حکایت های اعتقادی عطار: بررسی مصیبت نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بررسی ساختاری مصیبت نامه بررسی نشانه شناختی حکایت اعتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۹۳۰
حکایت های اعتقادی دسته ای از پاره روایت ها هستند که راوی برای روشن ساختن اصول اعتقادی و پاسخ گویی به مخالفان عقیدتی اش آن ها را پردازش می کند. این حکایت ها غالبا در بخش آغازین و خارج از ساختمان محتوایی اصل منظومه قرار دارند. از میان آثار عطار نیشابوری، در بخش آغازین منظومه ی مصیبت نامه، ده حکایت اعتقادی وجود دارد. محتوای این ده حکایت، دفاع از حقانیت اعتقادهای مذهبی عطار و پاسخ گویی به مخالفان و تبیین ارزش شعر و شاعری است. ساختار حکایت ها از طرح «بحران، تلاش، نتیجه» و دو زیر مجموعه ی این طرح پیروی می کند و حذف یا تغییر آگاهانه ی این اجزای ساختاری در برجسته کردن اعتقاد راوی نقش داشته است. راوی، فضای اعتقادی حکایت ها را با تمهیدات نشانه شناختی موثر برجسته کرده است و نشانه ها در شکل دادن به ساختمان این نوع از حکایت ها، کارکرد بیشتری داشته است. تمهیدات نشانه ای موجود در حکایت ها عبارت اند از: انتخاب شخصیت، انتخاب زمان و مکان، آغازشدن حکایت با حرف ربط «چون»، سرعت کنش و واکنش، طراحی معادله ی ارزشی، استفاده از ضمیر متصل شخصی، نقل کلام از سوی مقدسان.
۱۰۲۰.

کهن الگوی ایثار با نگاهی به حلاج در اشعار شفیعی کدکنی و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره تولد دوباره حلاج کهن الگوی ایثار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۷۳۳
کهن الگو تجربیات مشترک همة انسان ها است که از گذشته ها ی دور در ناخودآگاه جمعی آن ها باقی مانده است. به دلیل فراوان بودن تجربیات انسانی نمی توان تعداد کهن الگوها را مشخص کرد؛ اما شاخص ترین کهن الگوها عبارت اند از آنیما، آنیموس، خود، پرسونا، سایه، پیر فرزانه و مادر. ایثار یکی از مهم ترین کهن الگوها است که در ناخودآگاه جمعی بیشتر انسان ها نهادینه شده است. از دیدگاه روان کاوان، ایثار یکی از مکانیزم های دفاعی انسان در برابر خواسته های نهاد است که به علاقة اجتماعی منجر می شود. کهن الگوها خود را در رویاها، خیال پردازی ها و توهمات نشان می دهند. هنر و به ویژه ادبیات، یکی از تجلی گاه های اصلی کهن الگوها است. کهن الگوی ایثار و ویژگی هایش در آثار هنری فراوانی یافت می شوند. یکی از شخصیت هایی که ملازمات کهن الگوی ایثار در سرگذشت او برجسته است، حسین بن منصور حلاج است. در این نوشته، کهن الگو ی ایثار را با توجه به ویژگی هایش در شخصیت حلاج، در شعر «حلاج» شفیعی کدکنی و سرودة «مرثیة حلاج» آدونیس بررسی می کنیم و نقدی اسطوره ای- کهن الگویی از آن ها ارائه می دهیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان