فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
Morpho-syntactic patterns device encompasses a subcategory of the cohesive devices that assists hearers to have an adequate mental representation for understanding speech. This article investigates the morpho-syntactic patterns employed in some Persian live sport radio and TV programs adapting Dooley and Levinsohn’s theoretical and analytical framework. The research data includes around 30,000 words extracted from 20 live sport radio and TV recorded programs. The morpho-syntactic patterns functionality is presented via comparing their frequency using descriptive statistics. The t-test is run to evaluate whether the differences in the utilization of morpho-syntactic patterns used in live radio and TV talks is significant or not. The results show that such patterns in Persian can be studied in the same way as Dooley and Levinsohn’s perspective, among which consistency of inflectional categories receives the most frequency while echoic utterances do the least. The consistency of inflectional categories catches a meaningful difference between its applications in the research data. Furthermore, there are not significant differences between the application of echoic utterances and discourse-pragmatic structuring in the corpora. Finally, morpho-syntactic patterns device, generally speaking, is reported as not having any significant relation in its applications in Persian live radio and TV talks under study.
ترتیب واژه در سمنانی از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رده شناسی زبان هم بر همگانی های زبانی و هم بر تنوعات زبانی تأکید دارد وهمگانی های زبانی در رده شناسی زبان بر اساس ملاحظات معنایی، کاربردشناختی، گفتمانی، پردازشی و شناختی تبیین می شوند. در تحقیق حاضر، ترتیب واژة زبان سمنانی بر اساس مؤلفه های بسیت و چهارگانة درایر (1992) از منظر رده شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این تحقیق تعیین ترتیب واژة زبان سمنانی از منظر رده شناسی است که نتایج تحقیق می تواند در مطالعات رده شناسی زبان تأثیرگذار باشد. داده های تحقیق نیز از طریق مصاحبه با گویشوران سمنانی جمع آوری شده است. داده های تحقیق حاکی از آن است که زبان سمنانی دارای 17 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 16 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا- آسیا و همچنین دارای 16 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان است. بنابراین زبان سمنانی گرایش به ردة زبان های فعل پایانی دارد. البته فاصلة چندانی بین مؤلفه های فعل پایانی قوی و فعل میانی قوی در تحقیق نیست که این نکته نشان دهندة تحول و تغییر زبان سمنانی به سمت ردة زبان های فعل میانی است. همچنین داده های تحقیق نشان می دهد که مطابقة جنسیت دستوری بین فاعل و فعل وجود دارد و تمامی مصدرها دارای نشانة نمود کامل هستند.
ساخت موقعیت فاعل: مطالعه موردی مجهول غیر شخصی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معنی شناختی حسن تعبیرات مرتبط با مرگ در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ واژه ای ناخوشایند و نامطلوب است و در اغلب زبان ها از گفتن صریح این واژه پرهیز، و برای اشاره به آن، از فرآیند حسن تعبیر استفاده می کنند. حسن تعبیر عبارت است از کاربرد عبارت و کلمه ای نیکو به جای واژه ا ی ناخوشایند. در این نوشتار، چگونگی سخن گفتن از مرگ در غزلیات حافظ براساس مقولة حسن تعبیر مورد بررسی قرار می گیرد. شگردهای بسیاری در ایجاد حسن تعبیر دخیل اند. مؤلفه هایی که حافظ برای ایجاد حسن تعبیر به کار می گیرد، عبارت اند از: وام واژه، واژگان کلی، عبارات اشاره ای، رد خُلف، استلزام معنایی، ترادف، متناقض نما، تلویح، لحن و قید حالت. این مؤلفه ها بیانگر غلبة شور زندگی بر مرگ در اندیشة حافظ است. قبح تعبیر هم که نقطة مقابل حسن تعبیر است، در سخن حافظ بسیار اندک است و عواملی چون شرایط نامساعد روحی، مقابله با دشمن، تذکر و هشدار و مبالغه در عشق در ایجاد آن نقش دارند.
کارآیی انگارة صرف واژگانی؛ تحلیلی براساس داده های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی نظام ساختواژی زبان فارسی در چارچوب انگاره صرف واژگانی- مطرح شده توسط کیپارسکی- است. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان کارایی این انگاره در تحلیل داده های زبان فارسی است. بدین منظور، پس از معرفی این انگاره در قالب سه پرسش به تحلیل داده هایی پرداخته می شود که در نگاه نخست انطباق چندانی با انگاره موردنظرِ این مقاله ندارند. در ادامه به کمک معیارهای مختلف نحوی، معنایی و شناختی آشکار می شود که اغلب داده ها نهایتاً نوعی همسویی و انطباق با انگاره موردنظر نشان می دهند. تأکید می شود که میزان کارایی این انگاره در تحلیل داده های زبان انگلیسی- زبانی که انگاره براساس آن بنا شده بیشتر از کارایی آن در زبان فارسی است. افزون بر این، نگارنده در جهت رفع نقصی که انگاره کیپارسکی در تحلیل گروه واژه ها در زبان فارسی دارد، پیشنهادِ وجود حلقه ای ارتباطی داده است که بتواند نمایانگر نوعی حرکت چرخه ای یا رفت و برگشتی میان دو سطح واژگان و نحو زبان باشد؛ زیرا خاستگاه اولیه گروه واژه ها سطح نحو زبان است که پس از واژگانی شدن بار دیگر به سطح نحو بازمی گردند. به نظر می رسد وجود این حلقه، ضریب کارآمدیِ الگوی کیپارسکی را افزایش می دهد.
Spelling-based Phonics Instruction: It’s Effect on English Reading and Spelling in an EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Systematic phonics instruction in first language education has recently received considerable research attention due to its critical role in facilitating phonological awareness and processing skills. However, little is known about the effects of systematic phonics instruction on foreign language reading and spelling in an EFL context. This study examined the effects of spelling-based phonics instruction on 9-12 year old Persian speaking learners’ reading and spelling English words. The participants were randomly assigned into two groups: a control group who received non-phonics instruction, and an experimental group who received spelling-based phonics instruction. CORE Phonics Survey (2003), a battery of diagnostic tests and tasks, was used to uncover the effects of phonics on oral reading and word spelling development of the learners. The results of independent-samples t-test revealed that after 10-weeks of instruction, the spelling-based phonics instruction had really significant effects on improving both young Iranian EFL learners’ oral reading and whole word spelling. In other words, the experimental group benefited from spelling-based phonics instruction compared to the group with non-phonics instruction.
بهنجارسازی فضای واکه ای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم واکه ها در فضای F1*F2 نه تنها از نظر صوت شناختی تولیدی بلکه از نظر رویکردهای ادراکی نیز از اصلی ترین ابعاد در بیان کیفیت واکه ای محسوب می شوند. در ترسیم فضای واکه ای مشکل اصلی ای که اکثر محققان با آن روبرو هستند این است که ارزش های سازه های اندازه گیری شده برای یک واکه یکسان تولید شده توسط افراد مختلف، متفاوت است. جهت حذف تنوعات سازه ای ناشی از منابع ایجاد تغییر در سازه ها همچون تفاوت های فیزیولوژیکی میان گویندگان، موضوع بهنجار سازی واکه ای مطرح می شود. انتخاب میان تکنیک های بهنجار سازی اگرچه بسته به طبیعت و هدف بررسی می تواند متفاوت باشد ولی همان طور که همگی زبان شناسان بر آن توافق دارند فرایند بهنجار سازی و عملکرد آن یک امر وابسته به زبان است و یک فرایند بهنجار سازی نمی تواند موثرترین فرایند در همه ی زبان ها محسوب شود. از این رو در این بررسی جهت بهنجار کردن داده های زبان فارسی به ارزیابی شیوه های مختلف بهنجار سازی در زبان فارسی بر اساس دو معیار الف) تکنیک محاسبه میزان همپوشانی و ب) تکنیک تحلیل تشخیصی پرداخته می شود. شاخصه الف با هدف شناسایی مقیاسی که نسبت به سایرین بهتر بتواند اثر شخص را حذف کند اعمال می شود و معیار ب در جهت حفظ اطلاعات واجی و به منظور ارزیابی قدرت تفکیکی یک تکنیک در جهت جداسازی بسامد های سازه ای بهنجار سازی شده به گروه های متمایز آوایی تعریف می شود. این تحقیق تکنیک نری را به عنوان مطلوب ترین شیوه بهنجارسازی جهت حذف و یا کمینه کردن تاثیرات فیزیولوژیکی با حفظ تمایزات واجی در زبان فارسی معرفی می کند. همچنین فضای واکه ای زنان چه در حالت تکیه دار و چه بی تکیه بزرگتر از مردان نمایش داده شده است.
بررسی انواع هم معنایی میان فعل های سادة فارسی و متناظر صوری- معناییِ مرکب آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی معنی شناختی است که به منظور بررسیِ معناییِ فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای مرکبِ صوری معنایی آن ها صورت گرفته است، تا مشخص شود از میان انواعِ گوناگون هم معنایی، کدام انواع میان فعل های یادشده برقرار است و کدام انواع میان آن ها برقرار نیست. در این بررسی، نخست، طرز تلقی نگارنده از فعل ساده و مرکب بیان شده و سپس، اشاره ای کلی به روش های ساخت افعال مرکب از متناظر سادة آن ها شده است. پس از آن، انواع تناظر میان فعل های ساده و مرکب معرفی شده اند. پس از بحثی کوتاه دربارة انواع گوناگونِ هم معنایی، کوشش شده به صورت مستدل و با ارائة نمونه، انواعِ گوناگون هم معنایی مشخص شوند و اینکه کدام نوع یا انواعِ هم معنایی میان فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای صوری معنایی مرکب آن ها برقرار است. برای دستیابی به این هدف، آن گروه از فعل های سادة فارسی که دارای متناظرهای صوری معناییِ مرکب اند، از فرهنگ سخن برگرفته شده اند و پیکرة موردبررسی را در این مختصر تشکیل داده اند. با بررسی این پیکره که 363 فعل دارد و در انتها، در بخش پیوست آمده، مشخص شده است که هم معنایی مطلق و ضمنی میان فعل های یادشده نیست؛ اما سایر انواع هم معنایی میان آن ها برقرار است.
بازشناسی نوع دستوری واژه «یعنی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردی زبان شناختی پیرامون چند معنایی واژه «رحمه» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجموعه ای از واژگان زنده و پویاست که همواره در حال نوزایی و گسترش معنایی هستند. در بررسی های معناشناختی مطالعات زبان شناسی، چند معنایی ««Polysemy یکی از مهم ترین موضوعات قابل طرح در همة سطوح زبانی بوده که از آن جمله، می توان به چند معنایی واژگانی یا همان چند معنایی جانشینی اشاره نمود. در رویکردهای زبان شناختی نسبت به مفهوم واژگان، همواره با معانی ای روبرو هستیم که تحت تأثیر عناصر هم نشین خود در یک نظام ساختاری قرار گرفته اند و تحلیل معناشناختی آن ها با توجه به رابطة دو سویه میان عناصر این نظام و فرایند گفتمان متن صورت می پذیرد. توجه به بافت زبانی و کلیت متن پس از بررسی ریشه شناختی و کشف میدان معنایی یک واژه، سیر معنایی و در نتیجه چند معنایی آن را به خوبی نشان می دهد.
یکی از مهم ترین محورهای بررسی و پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی واژگان در ساختار کلام الهی است تا بدین طریق، درک و دریافت گزاره های دینی برآمده از آن ها هموار گردد. آنچه در این جستار بدان پرداخته می شود بررسی زبان شناختی
چند معنایی واژة «رحمة» در قرآن کریم است که سیر معنایی این واژه را در ساختار آیات قرآن تبیین نموده و وجوه متعدد معنایی آن را در ارتباط با هستة مرکزی معنا و همچنین تأثیر واحدهای هم نشین با تکیه بر کتب تفسیری قرآن کریم مشخص می نماید. در این بررسی، واژة «رحمة» در قرآن کریم وجوه معنایی متعددی چون دین اسلام، بهشت، ایمان، باران، روزی و ... دارد که همة این معانی در ارتباط با هستة اصلی معنا و روابط مفهومی با دیگر واحدهای زبانی در ساختار کلام پردازش می شوند.
Компьютерный сленг в лингвистическом описании (بررسی اصطلاحات حرفه ای در حوزه رایانه از دیدگاه زبانشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه فناوری های رایانه ای، زبان ویژه خود را می سازد. امروزه این حوزه هم به شکل سیستمی غنی از واژگان تخصصی و هم به شکل اصطلاحات حرفه ای نمود پیدا کرده است. در این مقاله به تاریخچه استفاده از اصطلاح «زبان حرفه ای» (Сленг) که از دهه هشتاد سده بیستم در روسیه رواج گسترده ای یافته، پرداخته شده است. در حوزه رایانه، مجموعه اصطلاحات حرفه ای بخش چندلایه ای از واژگان را تشکیل می دهند که می توان آن ها را با استفاده از شیوه تعیین ساختار حوزه معنایی ارائه نمود. ۲۷۸ واحد واژگانی از اصطلاحات حرفه ای در حوزه رایانه که با روش نمونه برداری مستمر از فرهنگ لغت «اصطلاحات حرفه ای جوانان: فرهنگ تفسیری» ت. گ. نیکیتینا استخراج شده اند، در پنج گروه موضوعی توزیع شده اند: ۱- برنامه ها و عملکردها؛ ۲- سیستم ها، سمبل ها و نشانه ها؛ ۳- اعمال و فرمان ها؛ ۴- قطعات و تجهیزات؛ ۵- انسان. در مقاله با استفاده از داده های درصدی، حوزه معنایی واژگان رایانه ای را تعیین می نماییم. گروه چهارم که تجهیزات رایانه را توصیف می کند در جایگاه اول، و اعمال و فرمان ها (گروه سه) که بخش مهمی برای کاربران به شمار می آیند، در جایگاه دوم قرار می گیرند. گروه اول در جایگاه سوم قرار می گیرد و درصد قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد؛ زیرا هدایت عمل را تشریح می کند. گروه دوم که سهمی حدود ۹ درصدی در حوزه معنایی واژگان رایانه ای دارد و بی شک از اجزای مهم سیستم مورد اشاره به شمار می آید، جایگاه چهارم را به خود اختصاص می دهد. در جایگاه آخر، گروه «انسان» که این سیستم را به کار می اندازد، قرار می گیرد. به این ترتیب، به کمک ساختار حوزه معنایی، ویژگی های خاص مجموعه واژگانی اصطلاحات حرفه ای حوزه رایانه تعیین می گردد.
Прагматический подход к анализу произведения «Слово о полку Игореве» (رویکرد کاربردشناختی در تحلیل اثر «کلامی درباره هنگ ایگور»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثر «کلامی درباره هنگ ایگور» از دیدگاه کاربردشناختی خواهیم پرداخت. مبنای کار، ترجمه واژه به واژه لیخاچف از این اثر است. این اثر به عنوان گفتمان و در چهارچوب تئوری کنش گفتاری جان سیرل بررسی شده است و کنش های گفتاری به کاررفته در آن تفکیک شده اند. چنین رویکردی در تحلیل اثر، این امکان را فراهم می آورد تا بلوک های ارتباطی متن را تفکیک و مقاصد نویسنده را تعیین کنیم که چگونه از طریق تغییر استراتژی ارتباطی گفتار، سعی در تأثیرگذاری بر روی مخاطبان دارد. علاوه براین در مقاله حاضر اهداف منظوری گفتار سایر شخصیت های اثر تعیین شده و تحلیل آماری انواع کنش های گفتاری به کاررفته در آن ارائه می شود. نتایج این پژوهش می تواند برای ترجمه این اثر به زبان های دیگر و نیز برای اهداف آموزشی در کلاس های خارجی زبانان سودمند باشد.
Exploring Persian Commercials Based on the Halliday’s Systemic-Functional Grammar(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Advertisement has long been used as a tool for informing and attracting audiences in different ways. This study aims at investigating the linguistic tools of advertisement in Persian on the basis of Halliday’s systemic-functional grammar theory. The data of this study were gathered from written and verbal commercial advertisements which were recorded and rewritten in order to investigate verbal groups in the sentences in terms of process and function types and subsequently compare the two bodies. The results showed that material and relational processes had highest frequency in Persian language in terms of ideational metafunction. From the interpersonal metafunction perspective, information function was frequent in most cases. Regarding these factors, there was no significant difference between verbal and written bodies.
Nominalization in the Writing of Novice vs. Experienced Members of Academic Communities: A Comparative Discourse Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The language register used in academic communities has the special features of density, complexity, and abstractness which are associated with nominalization with which new members of the communities might not be familiar. To explore the possible distance between novice and established members regarding their awareness of this grammatical feature, the present study investigated the employment of nominalization in the writings of Iranian graduate students (both MA and PhD students) and experienced figures in applied linguistics. Forty five research articles in the discipline by the three groups of writers served as the corpus of the study. A rigorous analysis began by identifying and outlining nominalization instances manually through and per all rhetorical sections of the articles. The occurrences of the two types of nominal expressions was counted and normalized. So as to detect the possible significant differences between the samples, chi-square tests were run. The results revealed that the experienced writers used significantly more nominalization in their writings. However, although the total nominal expressions used in MA texts were more than those used in PhD texts, the difference turned out not to be significant. There were also similarities and variations in the ranking patterns of the two types of nominalization in four rhetorical sections of the three groups of the articles. It can be concluded that the differences might reflect the distance between the novice and the established authors regarding their awareness of the importance of nominalization in academic writing. The implications of the study for EAP courses were also discussed.
جمله واره های متممی در کوردی سورانی و سلسله مراتب مرجع گزینی متمم ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
نگاهی دوباره به پسوند نام آواساز /-ast/ در فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسوند نام آواساز /-ast/ از پسوندهای کهنی است که در متون دری حوزة خراسان به کار رفته است. جلال متینی، علی رواقی، نجیب مایل هروی و دیگران، با استناد به شواهد گویشی خراسانی، این پسوند را پسوندی خراسانی دانسته اند. پس از ایشان، حسن حاتمی به وجود صورت دیگری از این پسوند در گویش کازرونی اشاره کرده است؛ بی آنکه به پیشینه یا ریشة آن بپردازد. در مقالة حاضر، نگارندگان کوشیده اند ضمن ارائة شواهدی از کاربرد این پسوند در گویش های خوزستان و متون کهن فارسی، فرضیه ای درمورد چگونگی شکل گیری آن ارائه کنند. طبق این فرضیه، پسوند مذکور در پسوند اسم مصدرساز /-išt/ ریشه دارد؛ به نظر می رسد که پسوند اخیر (-išt) در برهه ای خاص به طور وسیع در ساخت نام آواها به کار رفته است. ازسوی دیگر، در «قرآن قدس» که از متون حوزة گویشی جنوب ایران (سیستان) است، شواهدی از کاربرد /-ast/ یا /-ist/ در مقام پسوند اسم مصدرساز دیده می شود. ظاهراً این شواهد شاذ، حلقة پیوند تاریخی پسوند نام آواساز خراسانی (-ast) و پسوند نام آواساز جنوبی (-ešt) هستند.
نقش های ارتباطی سکوت بلیغ در زبان فارسی؛ مطالعة موردی: فیلم «جدایی نادر از سیمین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر بررسی نقش های ارتباط سکوت بلیغ در زبان فارسی را هدف خود قرار داده است. بر این اساس و به کمک چارچوب افرات (2008) که سکوت بلیغ را ابزاری فعال در انتقال پیام و بر آوردن نقش های ارجاعی عاطفی، ترغیبی، شعری، همدلی و فرازبانی می داند، فیلم «جدایی نادر از سیمین»، به عنوان اولین فیلم ایرانی برندة جایزة اسکار، به دلیل برخورداری از روایت های پنهانی که به واسطة سکوت شکل می گیرند، در چارچوب پیشنهادی افرات (2008) مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص گردد که اولاً این موارد، منتقل کنندة کدام معانی و نقش های ارتباطی هستند و ثانیاً عوامل بافتی، اعم از زبانی و موقعیتی و کاربرد شناختی، چه نقشی در انتقال معنا و نقش آفرینی سکوت بلیغ در ارتباطی موفق بر عهده دارند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که سکوت بلیغ به شکل تأثیر گذاری در این فیلم در خلق و انتقال انواع مختلف نقش ها و معانی، مورد استفاده قرار گرفته است که این خود می تواند از عوامل زبانی برای موفقیت فیلم یاد شده باشد. از طرفی مشاهده گردید که هدف ارتباط، بافت موقعیتی، نوع مخاطب، روابط قدرت بین مشارکان و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، از جمله عوامل بافتی و کاربردشناختی بودند که در ترجیح استفاده از سکوت بلیغ بر کلام صریح برای برآوردن یک نقش ارتباطی، سهم به سزایی دارند.
بررسی تغییرات نحوی در روند ترجمة قرآن کریم به زبان فارسی بر مبنای نظریة ایکس تیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر در چارچوب نظریة ایکس تیره2 به بررسی تغییرات نحوی در ترجمة قرآن کریم از زبان عربی به زبان فارسی پرداخته و متن مبدأ و متون مقصد را با یکدیگر مقایسه کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نوع گروه های نحوی در متن قرآن کریم و بررسی نوع و میزان تغییرات این گروه ها در روند ترجمه و مقایسة متن عربی و دو ترجمة فارسی آن است.
در این مطالعه، بررسی علمی و کاربرد گروه های نحوی در فرآیند ترجمه عبارت است از: مقایسة کاربرد گروه های محتوایی3 اسمی و فعلی، مقایسة کاربرد گروه های نقشی4 تصریف، متمم نما و حرف تعریف در متن مبدأ و دو متن ترجمة آن به فارسی. از این رو ساخت های نحوی دو زبان با یکدیگر، مقایسه و تفاوت های ساختاری آن ها مشخص می گردد و آنچه در این مطالعه مورد نظر است، بررسی پیکره ای قرآن، شناسایی مقوله ها و تعیین نوع تغییر و تبدیل آن ها به یکدیگر در ترجمه های فارسی آن ها است تا چگونگی نوع و میزان تغییرات دستوری یا تغییرات معنایی در مسیر ترجمة قرآن به زبان فارسی مشخص شود.
ویژگی های آکوستیکی تکیه در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی ویژگی های آکوستیکی تکیه در زبان تاتی، یک جفت کمینه انتخاب شد که در یکی تکیه روی هجای اول کلمه و در دیگری بر روی هجای آخر قرار داشت. این جفت کمینه در جمله های پرسشی و خبری توسط گویشوران بومی تات زبان خوانده شد. با استفاده از نرم افزارPRAAT برای هر جمله، شبکه ای متنی ساخته شد؛ به طوری که مرز واکه ها مشخص شد. سپس مقادیر دیرش، فرکانس پایه، انرژی و فرکانس سازه های اول و دوم واکه های موردنظر در هجای تکیه بر و بدون تکیه محاسبه شد. نتایج آزمون تولیدی نشان داد، تفاوت مقدار میانگین دیرش، فرکانس پایه و انرژی در هجای تکیه بر و بدون تکیه معنی دار است و تفاوت فرکانس های اول و دوم تفاوتی نداشت. این بدان معناست که مهم ترین همبسته های آکوستیکی تکیه در زبان تاتی دیرش، فرکانس پایه و انرژی اند. همچنین منحنی تغییرات فرکانس پایه در این زبان نشان داد که الگوی فرکانس پایه در انتهای جملات خبریL% و در انتهای جملات سوالی H% است.