ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
۲۲۳.

توالی بندهای قیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وزن تصویرگونگی جایگاه آغازی جایگاه پایانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰ تعداد دانلود : ۸۰۰
در پژوهش حاضر ضمن بررسی توالی بندهای قیدی، به رابطة آن با عواملی چون معنا، کلام، وزن و تصویرگونگی پرداخته ایم. بدین منظور پیکره ای با 1343 جمله حاوی بند قیدی گردآوری کرده ایم که شامل شش نوع بند قیدی زمان، شرطی، سببی، منظوری، نتیجه ای و حالت است. با استفاده از تحلیل آماری درمی یابیم که بندهای قیدی در فارسی در دو جایگاه آغازی و پایانی واقع می شوند و گرایش غالب آنها به قرار گرفتن در جایگاه آغازی است و همچنین از چهار عامل یادشده، سه عامل در تعیین توالی این بندها مؤثر است. عامل معنا تأثیر بسزایی در توالی انواع بندهای قیدی دارد و عامل کلام نیز عامل بسیار مهمی در تعیین جایگاه بندهای قیدی است. وزن به عنوان عاملی شناخته شد که نقشی در تعیین این توالی ندارد، اما تصویرگونگی عاملی مهم در تعیین جایگاه این گونه بندها، به ویژه بندهای آغازی است
۲۲۴.

شناسایی طبقات طبیعی همخوان ها با توجه به سجع پایانی آیات قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: همخوان واکه طبقه طبیعی سجع پایانی مشخصه های تمایزدهنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۶۸۵
هدف پژوهش حاضر، بررسی طبقات طبیعی موجود در سجع پایانی برخی از سوره های قرآن کریماست. بسیاری از سوره های قرآن، به ویژه جزء سی اُم سجع پایانی دارند و به واکه ها و همخوان های یکسان ختم شده اند. برخی دیگر با وجود نداشتن واکه ها و همخوان های یکسان در سجع پایانی، موزون و گوشنوازند. دلیل این امر را می توان در رابطه ای دانست که واکه ها و همخوان ها در پایان هر آیه با آیة دیگر دارند که در قالب طبقات طبیعی قابل تبیین است. متن مورد استفاده در این پژوهش را کلیة آیات قرآن کریمتشکیل می دهند. برخی نتایج این تحقیق عبارتند از: 1 با وجود آنکه همخوان ها در واژه های پایانی برخی آیات با یکدیگر تفاوت دارند، از دیدگاه واج شناسی در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 2 در یک سوره، برخی از آیات به /m/ و برخی به /n/ پایان می یابند که این دو همخوان در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 3 طبقة طبیعی «رساها» بیشترین بسامد را در سجع پایانی آیات قرآنبه خود اختصاص داده اند.
۲۲۷.

خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واج شناسی گویش شناسی گویش سیستانی واجشناسی زایشی همگونی واج شناسی خودواحد خوشه همخوانی آغازین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
۲۲۸.

تأملی بر مبحث «وجهیّت های» زبانی با تأکید بر نقش افعال شبه معین در تکوین نظام معرفت شناختی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی مثنوی وجهیّت زبانی نقصان معنا کنش کلامی عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۶۶۵
از جمله ابزارهای زبانی که می تواند محقق را در بررسی ارتباط میان گوینده و مخاطب یاری رساند، «وجهیت ها»ی زبانی است که معمولاً در قالب کنش های کلامی عاطفی نمود می یابد. نظر به این که کنش های عاطفی لازمة گونه هایی از متون به شمار می رود که ذهنیت ها، احساسات و ارزش های گوینده در آن پر رنگ تر جلوه می کند، از این رو، در مثنوی نیز که به سبب برخورداری از چند گونگی ادبی، به گوینده امکان می دهد که از خاموشی روحانی خود، به شیوه ای مؤثر و خلاق بیرون آید و زبان را همچون واقعیتی اجتماعی و در مسیر ایجاد رشد و ارتباط با مخاطب به کار گیرد، تنوع جهات زبانی امری انکارناپذیر است. با توجه به ویژگی های زبان عرفانی، مطالعة آن قسم جهت های زبانی که حیثیت هستی شناختی و معرفت شناختی متن را منعکس می سازد، حائز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه گوینده با استفاده از گونه ای از جهت ها که از نظر «منطقی» شهرت دارد، توفیق یافته است تا اندیشه ها و احوال خود را در قالب واژه ها بریزد و از این طریق، مخاطب را از نظام فکری و ارزشی خود بیاگاهاند. به همین منظور، این مقاله، ضمن اشاره به دسته بندی های ارائه شده از جهت های گوناگون زبانی، ابتدا به تبیین ارتباط میان افعال شبه معین جهت دار با نظام معرفت شناختی حاکم بر متن می پردازد و سپس متن را مطابق با این ابزارها تجزیه و تحلیل می کند.
۲۲۹.

واژه های ویژه زبان فارسی: خلأهای موجود در انطباق واژگانی فارس نت با شبکه واژگانی پرینستون (وردنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انطباق واژگانی شدگی وردنت فار س نت خلأ واژگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳ تعداد دانلود : ۶۳۲
این پژوهش به بررسی انطباق فارس نت با شبکه واژگانیِ انگلیسی پرینستون (وردنت) می پردازد و در پی پاسخ به پرسش های زیر است: آیا دسته های هم معنایی که در فارس نت بدون تطابق با وردنت اند، واژه های ویژه زبان فارسی اند؟ به عبارت دیگر آیا این واژه ها در زبان انگلیسی آمریکایی و یا شبکه واژگانی پرینستون واقعاً خلأ واژگانی به شمار می روند؟ پرسش دیگر اینکه این موارد را چگونه می توان تقسیم بندی کرد و درصد هرکدام به چه میزان است؟ آیا می توان برای بعضی از آن ها با کنکاش و بررسی بیشتر معادلی در انگلیسی یا وردنت پرینستون یافت؛ به عبارت دیگر آیا می توان گفت، خلأ واژگانی نیستند؛ بلکه علت، عدم سهولتِ یافتن معادل های آن هاست؟ به این منظور، با بررسی نمونه ای شامل 2000 دسته هم معنای فارس نت به مواردی که بدون انطباق با دسته های هم معنای وردنت اند، پرداخته می شود. دسته های هم معنای یادشده استخراج می شوند که حدوداً پانزده درصد از نمونه ها را به خود اختصاص می دهند. طبقه بندی و بررسی موارد یادشده حاکی از این امر است که درحدود دوسوم از مواردِ بدون انطباق، واژه های ویژه زبان فارسی اند و یک سوم دیگر به علل دیگری بدون انطباق اند که بسیاری از آن ها واژه های ویژه زبان فارسی نیستند. در پایان با تکمیل اطلاعات موجود در وردنت و فارس نت برای برخی از دسته های هم معنای بدون انطباق در فارس نت می توان معادل هایی در وردنت یا زبان انگلیسی یافت و با تکمیل اطلاعات وردنت می توان میان دسته های هم معنای فارس نت و آن ها انطباق برقرار کرد.
۲۳۰.

XML تبیین تشدیدزدایی از پایانه مشدّد وام واژه های عربی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشدیدزدایی تشدید نظریه بهینگی همخوان مشدّد کشش همخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۹ تعداد دانلود : ۷۰۳
واژه هایی در زبان عربی وجود دارند که پایانه هجایشان دارای همخوان مشدّد است. این واژه ها وارد زبان فارسی شده اند. ولی از آنجا که در زبان فارسی وجود همخوان مشدّد در پایانه مجاز نیست، این پایانه ها از حالت مشدّد به غیرمشدّد یا ساده تبدیل شده اند. این فرایند، تشدیدزداییِ پایانه نامیده می شود. هدف این پژوهشِ تحلیلی، تبیین این فرایند در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993/2004) است. نخست، تشدید و گونه های آن تعریف می شود تا بر آن اساس بتوان تشدیدزدایی را مورد تحلیل قرار داد. سپس، استدلال می شود که این واژه ها در درون داد مشدّدند و از توالی دو همخوان یکسان تشکیل شده اند، نه یک همخوان کشیده. در تحلیل فرایندهای مربوط به تشدید و تشدیدزدایی، معمولاً واج شناسانِ نظریه بهینگی از نظریه مورایی یا نظریه ایکس بهره می گیرند. در این پژوهش استدلال می شود که نظریه مورایی برای تبیین فرایند تشدیدزداییِ پایانه در زبان فارسی کارایی لازم را ندارد و هرچند نظریه ایکس کارآمدتر است، دچار یک نارسایی است. بدین منظور این واژه ها در سه بافت مورد تحلیل قرار می گیرند؛ در حالت مجزّا و در بافت هایی که نخستین واجِ تکواژ یا واژه ای که در پی آنها می آید یک همخوان یا یک واکه باشد. محدودیت هایی که عامل رخداد تشدیدزداییِ پایانه در هر گروه هستند در قالب رتبه بندی ارائه می شوند. هدف دست یابی به یک رتبه بندیِ دربرگیرنده نهایی است که قابلیت تبیین تشدیدزداییِ پایانه در هر سه بافت را داشته باشد.
۲۳۲.

شعر منظوم و نثر شاعرانه در زبان های هندواروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گاهان ریگ ودا زبان شناسی تطبیقی زبان هندواروپایی زبان شناسی درزمانی و هم زمانی شعر منظوم و نثر شاعرانه مفاهیم شعری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۹ تعداد دانلود : ۸۹۱
زبان شناسی تطبیقی برای شناخت زبان ها دو روش مشخص دارد: روش رده شناختی و روش تکوینی. هدف روش نخست تثبیت ویژگی های همگانی زبان ها و هدف روش تکوینی، تدوین تاریخ زبان هاست. زبان شناس تطبیقی برای هر زبانی یک اصل مسلم و یک فرض دارد. اصل مسلم نزد ایشان مشابهت های بسیار زبان هاست که نمی توان آنها را حمل بر اتفاق یا وام گیری کرد. فرض آنان بر این است که این زبان ها از یک اصل مشترکی منشأ گرفته اند و اختلافات کنونی میان آنها نتیجه تحولی است که زبان های هر گروه، پس از جدایی از نیای اصلی، پذیرفته اند. بررسی زبان ها از طریق روش تطبیقی، بازسازی ویژگی های بنیادی دستور و واژگان زبان فرضی را ممکن می سازد، که این خود آغازی برای توصیف تاریخی زبان های وابسته است. بر اساس مطالعات زبان شناسی تطبیقی، زبان دارای دو بعد است، یکی توصیفی، یعنی بعد زبانی و دیگری هنری و شعری. بعد زبانی به دنبال عاملی است که یک پیام زبانی را به یک اثر هنری تبدیل می کند. مقایسه الگوهای شاخص در زبان های هندواروپایی امکان باسازی زبان ها را تا رسیدن به زبان مشترک اصلی، نیز شناخت ویژگی های شعر منظوم و نثر شاعرانه را فراهم می سازد. بر اساس این مقایسه می توان دریافت که در جوامع سنتی هندواروپایی، زبان شاعرانه در صلاحیت متخصصانی بوده است که انگیزه شاعری داشته، امّا جز سرودن شعر، وظایف دیگری از نوع موبدی، پیشگویی و مداحی را نیز عهده دار بوده اند. اصطلاحات بازمانده در برخی از شاخه های زبانی این خانواده، هم در بُعد واژه ها و هم در چهارچوب وظایف و خویشکاری های شاعران، در شرق و غرب یکسان است و از خلال این مشترکات می توان هم از پایگاه اجتماعی شاعر آگاه شد و هم اصطلاحات مربوط به شعر را در شاخه های زبانی خانواده هندواروپایی باز شناخت. در گفتار پیش رو کوشش شده است با تأکید بر شاخه هندوایرانی زبان ها، زبان شعری و شکل آغازین آن بر اساس داده های موجود باسازی و توصیف شود.
۲۳۳.

مقایسه زمان فعل فارسی معیار و تاجیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زمان فعل فارسی صفت مفعولی تاجیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها افغانستان و تاجیکستان
تعداد بازدید : ۱۲۴۳ تعداد دانلود : ۶۷۰
زبان فارسی تاجیکی از زبانﻫﺎی ایرانی غربی و همان فارسی دری است با تفاوتﻫﺎیی در واژگان، آواها و برخی ویژگیﻫﺎی صرف و نحوی با زبان فارسی، که این دو زبان را از هم متمایز می کند. این مقاله در مورد تفاوتﻫﺎ و شباهتﻫﺎی فعل از نظر زمان (گذشته، حال و آینده) در این دو زبان است. بعد از ذکر چند نمونه تفاوت آوایی و واژگانی، زمان، شخص، شمار، اساس، فعل و صفت مفعولی معرفی ﻣیشود؛ سپس انواع فعلﻫﺎ در سه زمان و وجوه اشتراک و اختلاف آنها در زبان تاجیکی و فارسی معیار؛ همچنین فعلﻫﺎی رایج تاجیکی که در فارسی کاربردی ندارد، ارائه شده است.
۲۳۵.

بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه- معنا شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان شفیعی کدکنی نشانه - معنا شناسی الگوی تنشی رویکرد عاطفی گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۲۴۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۸۶
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود. این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
۲۳۶.

الگوی شناور در ساخت جمله های مرکّب با توجه به کاربرد زمان افعال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختار جمله دستور زبان جمله مرکب الگوی شناور حروف ربط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۵ تعداد دانلود : ۶۳۱
جمله و ساختار آن، مفصّل ترین، پربحث ترین و جذّاب ترین موضوع نحوی در دستور زبان است. از نظر ساختار، جمله یا ساده است یا مرکّب. درباره جمله ساده چندان اختلاف و پیچیدگی وجود ندارد اما در بررسی جمله مرکب، هم کمتر تحقیق شده و هم جای بحث و اختلاف بیشتری وجود دارد؛ زیرا در برخی از دستورها بدون دقّت در معیار ترکیب، همه جمله هایی را که با حروف ربط به هم وصل و عطف شده اند، جمله مرکب شمرده اند. در این پژوهش با بررسی دقیق جمله هایی که مرکب شمرده شده اند و بیان معیارهای جمله مرکب، به اشتباه برخی از دستورها اشاره شده و برای اوّلین بار در پژوهشی مفصّل الگوهای ساختاری جمله های مرکب با توجه به کاربرد زمان افعال معرفی گردیده است. سؤال اصلی در این تحقیق این است که چه نوع جمله ای را می توانیم مرکب بشماریم و الگوی ساختاری آن چگونه است؟ در کنار پاسخ به این پرسش به چگونگی تعریف آن در دیدگاههای زبان شناسی و دستورهای فارسی و برخی ویژگیهای جمله مرکب پرداخته ایم. در بررسی جمله های امروزی زبان فارسی و برخی جمله های زبان متون گذشته که مانند جمله های امروزین هستند، 193 الگو برای ساخت جمله مرکب، استخراج و معرفی شده است که به سبب فراوانی و تنوع الگوی ساخت و کاربرد زمان افعال این جمله ها، آن را شناور نامیده ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که زبان فارسی در ساخت جمله بویژه جمله مرکب، امکانات فراوان و در نحوه بیان پیام و خبر، انعطاف، گستردگی، آزادی عمل و تنوع کم نظیری دارد
۲۳۸.

بازنمود رویدادهای حرکتی در گفتار روایی کودکان فارسی زبان در نگرش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تابع معنی شناسی شناختی رویدادهای حرکتی رده شناسی دوگانه الگوهای واژگانی شدگی زبان کودک گفتار روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
براساس الگوهای واژگانی شدگی تالمی (2000b) زبان ها بسته به آن که شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابع های آن رمزگذاری کنند، به دو ردة فعل محور و تابع محور تقسیم می شوند. فرض تالمی بر آن است که زبان های هندواروپایی، به استثنای زبان های رومی و پسایونانی، در ردة زبان های تابع محور جای می گیرند؛ چرا که شیوة حرکت را در ستاک فعل ادغام می کنند و مؤلفة مسیر را در قالب تابع فعل بیان می نمایند. در این پژوهش با استفاده از کلیپ های انیمیشن که در آن مسیر و شیوة حرکت به طور همزمان به نمایش درمی آیند، چگونگی رمزگذاری دو مؤلفة مسیر و شیوة حرکت در گفتار روایی کودکان پیش دبستانی فارسی زبان، بررسی و با گفتار بزرگسالان مقایسه شده است؛ سپس این پرسش به بحث گذاشته شده است که زبان فارسی، به عنوان یکی از زبان های هندواروپایی، در رده شناسی دوگانه می گنجد یا خیر. تحلیل داده های این پژوهش نشان می دهد که کودکان فارسی زبان هنگام بازگویی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره می گیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آن ها استفاده می کنند: مسیر حرکت را در ستاک فعل های مسیرنما ادغام می کنند و آن ها را همراه یا بدون تابع های مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی مرزگذر) به کار می گیرند. به این ترتیب تا آنجا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا تابع، مورد نظر است، زبان فارسی در گسترة پژوهش حاضر در ردة زبان های فعل محور جای می گیرد.
۲۳۹.

تأثیر بافت زمانی- مکانی بر تحلیل کنش گفتار؛ مقایسة فراوانی انواع کنش های گفتار در سوره های مکّی و مدنی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش گفتار سرل تحلیل گفتمان قرآن سوره های مکی سوره های مدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۷ تعداد دانلود : ۹۸۴
بررسی کنش های گفتار در متون مذهبی یکی از راه های درک لایه های پنهان کلام و شناخت تأثیر مورد نظر مبدأ کلام است. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی و مقایسة کنش های گفتار در منتخبی از سوره های مکّی و مدنی قرآن کریم می پردازد. در این تحقیق توصیفی با روش تحلیل محتوا، شصت صفحه از قرآن کریم مشتمل بر سی صفحه از سوره های مکّی و سی صفحه از سوره های مدنی به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. بر اساس نظریة کنش گفتارِ آستین و طبقه بندی پنج گانة سرل در مورد انواع کنش های گفتار، با در نظرگرفتن محتوا و مفاهیم سوره ها و آیات، فراوانی هر یک از انواع کنش های گفتار موجود در آن ها بررسی شد. نتایج نشان داد که پراکندگی و فراوانی انواع کنش های گفتار در سوره های مکّی و مدنی تفاوت قابل توجّهی دارد. بر این اساس، در سوره های مکّی کنش اظهاری بیشترین فراوانی را دارد و کنش های عاطفی، ترغیبی، تعهّدی و اعلامی در رتبه های بعد قرار دارند. امّا در سوره های مدنی، فراوانی کنش اظهاری به نفع سایر کنش ها کاهش یافته و در مقابل، کنش های ترغیبی و عاطفی و کنش های تعهّدی و اعلامی افزایش یافته اند. این آمار می تواند در مقایسة این دو نوع از سوره ها دارای پیامدهای تفسیری مهمّی باشد؛ از جمله این که بیان اخبار و معارف الهی و اسلامی در قالب کنش اظهاری در سوره های مکّی و در آغاز اسلام، حجم بیشتری از آیات را به خود اختصاص داده است؛ درحالی که کنش های گفتاری مربوط به اوامر ونواهی تشویقی و ترغیبی و تبشیر و انذار، در سوره های مدنی اولویت بیشتری دارد.
۲۴۰.

بررسی نحوی بندهای موصولی در زبان فارسی: فرآیند حرکت بند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانون مبتدا بند موصولی متمم نما حرکت بند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۶ تعداد دانلود : ۸۰۸
مقالة حاضر به مطالعة ساختاری و صوری بندهای موصولی (توصیفی و توضیحی) زبان فارسی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش، چگونگی حرکت بند موصولی از جایگاه اشتقاق در پایه به انتهای جمله و چگونگی اتصال آن به گروه های بالاتر است. به طور کلی، سه دیدگاه در خصوص حرکت بند موصولی در زبان وجود دارد: دیدگاه حرکت بند به سمت راست (جایگاه پس از فعل و انتهای جمله)، دیدگاه ادغام با تأخیر و دیدگاه حرکت عناصری مانند فعل به سمت چپ و سرگردانی بند در جایگاه پس از فعل. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش باید گفت تحلیل داده های زبان فارسی نشان می دهد با توجه به امکان داشتن بندهای موصولی متوالی در جایگاه پس از فعل، حرکت اجباری بند نتیجه از جایگاه متمم درجه به جایگاه پایانی و نیز امکان حرکت بند موصولی با هسته های همپایه، حرکت بند موصولی در فارسی فقط به جایگاه پس از فعل صورت می پذیرد. بند موصولی حرکت یافته به گروه زمان یا گروه کانون افزوده می شود تا بر ردّ خود تسلط سازه ای داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان