فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۰۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی امکان افزایش بازده سرمایه گذاری ها و کسب بازده های غیرعادی از طریق به کارگیری راهبرد معاملاتی معکوس در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. راهبرد معکوس بیان می کند سهامی که در گذشته عملکردی موفق داشته، فروخته شده و سهامی که عملکردی ضعیف و ناموفق داشته خریداری شوند راهبرد بر اساس این اعتقاد طراحی شده که بازار سرمایه نسبت به اطلاعات جدید واکنشی بیش از حد اندازه نشان داده و قیمت های سهام موفق را بیشتر از قیمت واقعی و قیمت های سهام ناموفق را کمتر از قیمت واقعی تعیین می نماید از این رو در دوره های آتی که بازار به اشتباه در قیمت گذاری خود پی خواهد برد، برگشت بازده در مورد این سهام به وجود خواهد آمد. جامعه آماری این تحقیق را 5 صنعت عمده و اصلی بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند که در قلمرو زمانی 1384- 1379 مورد بررسی واقع شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری t استیودنت صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر امکان افزایش بازده سرمایه گذاری در سهام در بازار اوراق بهادار تهران از طریق به کارگیری راهبرد معاملاتی معکوس می باشند.
تاثیر فرهنگ بر سیستم حاکمیت شرکتی مورد: کره جنوبی تاثیر فلسفه کنفوسیوس
منبع:
حسابدار ۱۳۸۵ شماره ۱۷۲
حوزههای تخصصی:
انتخاب سبد سرمایه ریسکی با استفاده از شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق دستیابی به یک سبد سرمایه مناسب تر برای سرمایه گذاران ریسک پذیر است. در این تحقیق مدل مارکوتیز در تئوری سبد سرمایه به عنوان مدل مقایسه ای استفاده شده است و مدل شبکه عصبی با آن مقایسه شده است. الگوی یادگیری شبکه عصبی، الگوی «پس انتشار خطا» می باشد. سبد انتخابی شامل بیست سهم از بازار بورس اوراق بهادار تهران است که برای یک دوره سیزده ماهه مورد مطالعه قرار گرفته است. در هر دو مدل شبکه عصبی و مارکوتیز، تفاوت معنی داری بین بازده روزانه سبد تصادفی و نتیجه سرمایه گذاری در پایان دوره آزمون وجود دارد. در این سبد، تنها معیار بازده مورد نظر است و ریسک مورد توجه نیست، بنابراین سبد با بالاترین ریسک در مدل مارکوتیز مورد استفاده قرار گرفته است. هزینه معامله در هر دو مدل در نظر گرفته نشده است. این مطالعه نشان می دهد که سبد سرمایه مدل شبکه عصبی پس از دوره آزمون هم بازده بیشتری داشته است و هم ریسک آن از مدل مارکوتیز پایین تر بوده است
مروری بر تحقیقات تجربی پیرامون تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری شرکت ها
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی نتایج تحقیقات داخلی و بین المللی پیرامون ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش با سودآوری شرکت ها می باشد. در این پژوهش ادبیات مدیریت سرمایه در گردش و تاثیر آن بر سودآوری شرکت ها برای دوره زمانی 5 ساله از 2008 تا 2012، جمع آوری شده است. یافته های ما، نشان می دهد که بین دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودی ها و چرخه تبدیل به نقد با سودآوری شرکت ها رابطه معکوس و معناداری وجود دارد؛ و مدیران شرکت ها می توانند با کاهش دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودی ها و چرخه تبدیل به نقد، سودآوری شرکت را افزایش دهند. ولی در رابطه با ارتباط دوره پرداخت حساب های پرداختنی با سودآوری شرکت ها، پژوهش های انجام شده در این زمینه به نتایج یکسانی دست نیافته اند. کلیه پژوهش های انجام شده در این زمینه بر این واقعیت که مدیریت سرمایه در گردش باعث بهبود سودآوری شرکت ها می شود، تاکید کرده اند
ارائه الگوی جامع ساختار سرمایه(مطالعه موردی شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران)
حوزههای تخصصی:
مسئله ساختار سرمایه از موضوعات بحث¬ برانگیز در حیطه مالیه شرکتی است. پژوهشگران مختلف با ارائه نظریات و تئوریهای گوناگون، به دنبال یافتن راهی برای تعیین ساختار سرمایه بهینهای هستند که هزینه سرمایه شرکت را حداقل و ارزش آن را حداکثر کند. همگام با شکلگیری تئوریهای جدید و معرفی متغیرهای تاثیرگذار، فقدان پژوهشی جامع که به طور همزمان به آزمون آخرین نظریات موجود بپردازد، احساس میشود. در این تحقیق سعی شده است تا با بررسی دقیق و کامل ادبیات موضوع، متغیرهای اثرگذار شناسایی و با استفاده از الگوریتم کاهش داده Forward Stepwise و ابزارهای اقتصادسنجی، مدل مناسبی ارائه شود. بدین منظور با استفاده از تکنیک غربال¬گری، تعداد 78 شرکت از شرکت¬های پذیرفته شده در بورس تهران انتخاب گردید و اثرات متغیرهای ارائه شده در تئوری توزان، تئوری سلسله مراتب گزینههای تامین مالی، تئوری هزینههای نمایندگی و تئوری زمانسنجی بازار طی دوره 1380 تا 1384 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت برای کل نمونه و همچنین هر کدام از صنایع، مدل رگرسیونی که بهترین برازش را از دادههای موجود به دست می¬دهد، ارائه شده است.
بررسی بهره و ربا از دیدگاه مدیریت مالی
منبع:
حسابدار ۱۳۷۷ شماره ۱۲۹
حوزههای تخصصی:
مقایسه سیستم های هوش مصنوعی (ANFIS و ANN) و رگرسیون لجیت در پیش بینی ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانک ها به عنوان بخش اصلی نظام مالی نقش کلیدی را در تأمین مالی بخش های مختلف اقتصادی بر عهده دارند. یکی از مهم ترین موضوع های مطرح شده در زمینه ی مدیریت مالی و بازار یابی مالی، این است که سرمایه گذاران فرصت های مناسب سرمایه گذاری را از فرصت های نامطلوب تشخیص دهندو مدیران مدیریت مالی موثر و کارآمد در تامین منابع مالی داشته باشند. یکی از راه های کمک به سرمایه گذاران، ارائه ی الگوهای پیش بینی ورشکستگی شرکت ها است. تا به امروز تکنیک های مختلفی برای طراحی مدل های پیش بینی ورشکستگی شرکت ها مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا که مطالعات اخیر در زمینه ی پیش بینی ورشکستگی ، بر ایجاد و به کارگیری هوش مصنوعی و روش های یادگیری ماشینی متمرکز شده است، لذا در پژوهش حاضر به منظور پیش بینی ورشکستگی شرکت ها از شبکه های عصبی-فازی(ANFIS)و شبکه های عصبی مصنوعی(ANN) و رگرسیون لجیت(LR) به عنوان مدل مقایسه ای وبرای پیاده سازی مدل ها، از نرم افزار متلب نسخه 2015 استفاده شده است. نمونه ی تحت بررسی شامل 71 شرکت ورشکسته و 74 شرکت سالم می باشد که طی یک دوره 5 ساله از سال 1389 الی1394از بورس اوراق بهادر تهران انتخاب شده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در پیش بینی ورشکستگی شرکت ها، مدل مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی(ANN) نسبت به مدل مبتنی بر شبکه های عصبی-فازی(ANFIS) و رگرسیون لجیت(LR) از دقت کلی بیشتری برخوردار است.
چارچوبی پیشنهادی جهت تقویت مبادلات تجاری ایران با کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اید گفت که هر چند در نوشته های اقتصادی درباره انواع موافقت نامه های ترجیحی و آثار آنها بر کشورهای عضو مطالبی به رشته تحریر درآمده است، ولی درباره چگونگی کاهش های تعرفه ای و ارایه فهرست کالاهای پیشنهادی برای دادن امتیازات و فهرست کالاهای درخواستی برای گرفتن امتیازات که در مذاکرات مطرح می شود، مطلب چندانی در دست نیست. با توجه به موج مذاکرات آزادسازی های تجاری دو جانبه بین ایران و سایر کشورها و مذاکرات جاری در چارچوب موافقت نامه TPS/OIC، در این مطالعه سعی شده است که یک چارچوب نظری برای تهیه فهرست های مزبور تدوین و سپس در قالب آن و به صورت مطالعه موردی ایران و ترکیه فهرست کالاهای مهم پیشنهادی و درخواستی ایران برای امتیازات تعرفه ای ارایه گردد. نتایج نشان می دهد که پتانسیل مبادله کالا میان این دو کشور حدود یک میلیارد دلار است. فهرست مهمترین کالاهای پیشنهادی ایران برای مذاکره دو جانبه با ترکیه بر حسب کد شش رقمی H.S. 252 قلم کالا و فهرست مهمترین کالاهای درخواستی از آن کشور 153 قلم کالا می باشد. همین روش را می توان در مورد بقیه کشورهای عضو موافقت نامه و مذاکرات دوجانبه برای سایر کشورهای غیرعضو نیز اعمال نمود.
تغییرات قیمت سهام سود و ریسک شرکت پیرامون تاریخ عرضه سهام جدید
حوزههای تخصصی:
حسابهای مالی سلامت
حوزههای تخصصی:
اطلاعات جامع، دقیق و کافی در مورد تأمین مالی سیستم بهداشت، زیربنای اساسی و لازم برای طرح ریزی خردمندانه سیاستهای اصلاحات در سیستم بهداشت است. اولین گام در تحلیل مسائل تأمین مالی مراقبتهای بهداشتی، محاسبه درست و منطقی هزینه های ملی سلامت است. کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، حسابهای ملی سلامت موفقی را طرح ریزی کرده اند که امکان مقایسه بین کشورها از طریق تعاریف استاندارد منابع تأمین مالی و مصارف بهداشتی (بخشها و برنامه هایی که منابع مالی در آنها هزینه شده است) را فراهم ساخته است. ایالات متحد نیز رویکرد بسیار دقیقی برای محاسبه هزینه های بهداشتی فراهم ساخته است که «حسابهای ملی سلامت» نامیده می شود. در کشورهای در حال توسعه، علی رغم توصیه های مکرر سازمانهای بین المللی مانند سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی تحلیل هزینه های بهداشتی بسیار نامنظم انجام گرفته است.کشورهای در حال توسعه از جمله ایران ساختار تأمین مالی چندگانه و متفرق دارد. از این رو روش ماتریس «منابع – مصارف» برای تحلیل هزینه های بهداشتی این کشورها ارائه شده است. روش ماتریس منابع – مصارف، شکل بهبودیافته حسابهای ملی سلامت در کشور امریکاست. این روش به این دلیل ارائه شده است که سیستم بهداشتی کشورهای در حال توسعه به لحاظ تأمین مالی بسیار شبیه سیستم بهداشتی امریکاست، که در آن منابع مالی از منابع و بخشهای مختلف تأمین می شود. تجارب گذشته نشان می دهد امکان محاسبه دقیق و کامل هزینه های بهداشتی از طریق این روش امکان پذیر است. برای درک بیشتر تأثیر حسابهای ملی سلامت بر سیاستهای بهداشتی و کاربرد عملی آن مثالهایی از اجرای حسابهای ملی سلامت در کشورهای مصر و هند ارائه شده است.
بررسی ارزش جاری به عنوان یک سنجه مربوط در ایران
حوزههای تخصصی:
"هدف اصلی حسابداری مالی، تهیه و ارائه اطلاعات مربوط به عملکرد و وضعیت مالی واحد تجاری به استفاده کنندگان برون سازمانی به منظور آسان سازی و بهبود تصمیم گیری آنهاست. به منظور دستیابی به این هدف، اطلاعات مالی باید دو ویژگی مربوط بودن و قابل اتکا بودن را دارا باشد اما این دو ویژگی اساسی باهم در تضاد هستند.
از لحاظ نظری، اغلب افزایش در سطح مربوط بودن باعث کاهش قابل اتکا بودن می شود. در عمل، این تضاد زمانی آشکار می گردد که حسابداری بهای تمام شده تاریخی با حسابداری ارزش جاری مقایسه شود.
این تحقیق، به بررسی ارزش جاری به عنوان یک سنجه مربوط در تصمیم گیری استفاده کنندگان (سرمایه گذاران) می پردازد. از این رو با استفاده از ادبیات و نتایج تحقیقات پیشین، پرسشنامه مربوط، طراحی و اطلاعات لازم جمع آوری شد.
جامعه آماری تحقیق شامل گروه اصلی استفاده کننده صورتهای مالی یعنی سرمایه گذاران بود. فرضیه ها با استفاده از آزمون آماری t و تحلیل آماری کای-دو مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین تغییرات ارزش جاری و تغییرات قیمت سهام رابطه معنادار وجود دارد.
هم چنین ارزش جاری نقش معناداری در پیش بینی ارزش شرکت دارد.
"
مطالعه تجربی معیارهای عملکرد مبتنی بر ارزش، رضایت سهامدار و قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی کاربرد معیارهای مالی مبتنی بر ارزش نظیر بازده سرمایه، بازده دارایی ها، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی بر شاخص صنعت داوجونز، حمل و نقل و قیمت سهام شرکتهای عام المنفعه می پردازد. ضمنا رضایت ذی نفعان از عملکرد شرکت نیز با علایم مالی مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. با استفاده از اطلاعات مقطعی و تحلیل رگرسیون، نتایج از آن حکایت دارد که تمام معیارهای عملکرد مبتنی بر ارزش دارای رابطه معنادار با قیمت هستند. همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد رضایت مشتری که با استفاده از حجم فروش اندازه گیری شده با حجم فروش، دارای رابطه ای قوی و مستقیم با قیمت سهام است. با این وجود، رابطه بین رضایت دارنده اوراق قرضه که با استفاده از نسبت دفعات پوشش بهره و قیمت اندازه گیری می شود، منفی و غیرمعنادار می باشد. تاثیر مالیات به عنوان نماینده مسوولیت های اجتماعی شرکت، معنادار نیست. به طور کلی، نتایج نشان می دهد حداکثر کردن قیمت سهم به عنوان هدف اصلی شرکت می تواند به رضایت سهامداران و مشتریان منجر شود. با این وجود، رابطه بین استراتژی حداکثر کردن قیمت و دارندگان اوراق قرضه رضایت جامعه نیازمند بررسی بیشتر است
مدیریت بحران مالی
منبع:
حسابدار ۱۳۷۷ شماره ۱۲۷
حوزههای تخصصی:
بررسی عکسالعمل بیش از اندازه سرمایهگذاران به الگوهای عملکرد گذشته شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگرانی که عکس العمل بیش از اندازه سهامداران را مورد بررسی قرار داده اند، به این نتیجه رسیده اندکه سرمایه گذاران به عملکرد مالی گذشته شرکت ها عکس العمل بیش از اندازه نشان می دهند. سرمایه گذاران، سهام های با عملکرد گذشته خوب را بالاتر از ارزش ذاتی شان و سهام های با عملکرد مالی گذشته ضعیف را پایین تر از ارزش ذاتی شان ارزش گذاری می کنند. بعد از مدتی وقتی سرمایه گذاران تشخیص دهند که انتظارات قبلی آنها صحیح نبوده است، قیمت سهام به ارزش ذاتی و واقعی خود باز می گردد. تحقیق حاضر به بررسی عکس العمل بیش از اندازه سهامداران بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این بررسی در مرحله اول بدون کنترل اثر متغیر های «نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام»و«اندازه شرکت» و در مرحله دوم با کنترل« نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام» و «اندازه شرکت»، به عنوان معیارهای ریسک صورت گرفته است. دوره زمانی تحقیق هشت ساله از سال 1378 تا 1385 می باشد. جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش تحقیق آزمون پرتفولیو می باشد. تجزیه وتحلیل نتایج از طریق آزمون آماریt اسیتودنت صورت گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که سها مداران در بورس اوراق بهادار تهران نسبت به متغیرهای سود قبل از اقلام غیر مترقبه، فروش و بازده سهام، عکس العمل بیش از اندازه نشان می دهند ولی نسبت به متغیر جریان نقدی، عکس العمل بیش از اندازه نشان نمی دهند.
بررسی میزان استفاده از تکنیک های پیشرفته مدیریت مالی در شرکت های تابعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
حوزههای تخصصی:
مدیران مالی با مسایل سرمایه گذاری وجوه در دارایی ها، کسب بهترین ترکیب تأمین مالی و تقسیم سود به منظور افزایش ارزش کلی مؤسسه روبرو هستند. در صورت استفاده درست از تکنیک های پیشرفته مدیریت مالی، مدیران با اطمینان بیشتری قادر خواهند بود تصمیمات صحیحی را اتخاذ نمایند. این تحقیق به بررسی میزان استفاده از تکنیک های پیشرفته مدیریت مالی در شرکت های تابعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران می پردازد. نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که در شرکت های تابعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت ها، بودجه بندی عملیاتی، بودجه بندی نقدی، بودجه بندی سرمایه ای، تجزیه و تحلیل نقطه سربسر استفاده می شود. لیکن در شرکت های مذکور تکنیک های مدیریت دارایی های جاری، مدیریت بدهی های جاری، تعیین ساختار سرمایه، تعیین سیاست های تعیین سود و ارزیابی قیمت سهام بکار گرفته نمی شوند. تحقیق حاضر همچنین اهمیت هر یک از تکنیک های پیشرفته مدیریت مالی را از دیدگاه مسوولان شرکت های تابعه سازمان گسترش مشخص نموده و تاثیر فقدان سیستم اطلاعاتی موثر و پایین بودن سطح دانش و تجربه پرسنل مالی شرکت های مزبور را بر محدودیت در استفاده از تکنیک های پیشرفته مدیریت مالی بیان می دارد.
بررسی ساختار سرمایهی شرکتهای کوچک و کارآفرین
حوزههای تخصصی:
تصمیمگیری در مورد ساختار سرمایه، یکی از چالشبرانگیزترین و مشکلترین مسایل پیشروی شرکتها، اما در عین حال حیاتی ترین تصمیم در مورد ادامهی بقای آنها است. در این تحقیق ساختار سرمایه و عوامل موثر بر آن از طریق بررسی 70 نمونه از شرکتهای شهر اهواز در دورهی زمانی منتهی به پایان سال 1384مطالعه شده است. با استفاده از مطالعات کتابخانهیی مبانی نظری تحقیق و با استفاده از روش بررسی اسناد ومدارک حسابداری شرکتها و چک لیستهای دادهیی، دادههای مورد نیاز برای تجزیه وتحلیل و تصمیمگیری در مورد فرضیه¬های تحقیق گردآوری شده است. با استفاده از تکنیکهای آماری پارامتریک و ناپارامتریک تجزیه و تحلیل دادهها انجام شد. نتایج تحقیق نشان میدهد بین اندازهی شرکت، سن مدیران، میزان تحصیلات، ترجیحات و سلایق آنان و سن مالکان شرکتها با ساختار سرمایه شرکتها رابطهی معناداری وجود دارد. اما، بین عمر شرکت و میزان آشنایی مدیران با مفاهیم مالی با ساختار سرمایهی شرکتها رابطهی معناداری وجود ندارد.
مقایسه روش های پارامتریک و نیمه پارامتریک در تخمین ارزش در معرض ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش عملکرد مدل های GARCH چند متغیره پارامتریک و نیمه پارامتریک پرتفویی شامل شاخص های TEDPIX، DJIA و Nikkei 225 جهت تعیین بهترین سنجه ارزش در معرض ریسک مورد مقایسه قرار گرفت. جهت فائق آمدن بر مشکل مدل های پارامتریک که اطلاعات موجود در خطاهای استاندارد را نادیده می گیرد، از مدل های نیمه پارامتریک استفاده گردید. به همین منظور پس از تخمین ماتریس کواریانس شرطی، با استفاده از مدل های GARCH چند متغیره پارامتریک، خطاهای استاندارد شده به صورت ناپارامتریک، با استفاده از تخمین زننده رگرسیون کرنل محاسبه گردید. با ترکیب ماتریس کواریانس پارامتریک و ماتریس پسماندهای ناپارامتریک، ماتریس کواریانس نیمه پارامتریک به دست آمد. سپس ارزش در معرض ریسک، با استفاده از ماتریس کواریانس پارامتریک و نیمه پارامتریک محاسبه و نتایج مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از برتری مدل های نیمه پارامتریک نسبت به مدل های پارامتریک در زمینه تخمین ارزش در معرض ریسک است.
عملیات بازار باز با اوراق بهادار دولت و بانک مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تلاش می کند تا تا ماهیت عملیات بازار باز در بانکداری متعارف را مورد بررسی قرار داده و دو شیوه استفاده از «اوراق بهادار دولت»[i] و «اوراق بهادار بانک مرکزی» جهت این عملیات را با یکدیگر مقایسه نماید. علاوه بر این، تجربه استفاده از اوراق مشارکت بانک مرکزی در کشور ایران را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. یافته های این تحقیق که به روش تحلیلی-توصیفی بدست آمده اند نشان می دهد که: اولاً، صرفاً آن دسته از اوراق بهادار می توانند مبنای عملیات بازار باز واقع شوند که از ویژگی های خاص چون حداقل ریسک، دوره زمانی کوتاه مدت، نرخ بهره مشخص و قابلیّت بلوکه نمودن منابع برخوردار باشند. ثانیاً، در کشورهای توسعه یافته که معمولاً بازار ثانویه ساختار یافته بر روی اوراق بهادار دولتی دارند، معمولاً بانک مرکزی با ورود در این بازار به عملیات بازار باز می پردازد. اما در کشورهای در حال توسعه که معمولاً فاقد چنین بازارهایی می باشند، بانک مرکزی ناگزیر به انتشار مستقیم اوراق بهادار بانک مرکزی جهت سیاستگذاری پولی می باشد. ثالثاً، استفاده از هر کدام از دو شیوه (اوراق بهادار دولت یا بانک مرکزی) جهت عملیات بازار باز نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود دارد. اما اگر شرایط بازارهای ثانویه اوراق بهادار دولتی به گونه ای باشد که نیازهای بانک مرکزی جهت سیاستگذاری پولی را برطرف می کند، عملاً دلیلی برای انتشار مستقیم اوراق توسط بانک مرکزی وجود نخواهد داشت. نهایتاً اینکه اوراق مشارکت بانک مرکزی که تاکنون به عنوان تنها ابزار عملیات بازار باز توسط بانک مرکزی کشور اجرا شده است با ماهیت این عملیات سازگاری ندارد. چرا که عقد مشارکت ذاتاً با مخاطره همراه می باشد، دوره زمانی مشارکت معمولاً کوتاه مدت نیست، امکان تعیین نرخ سود به صورت قطعی و از پیش تعیین شده وجود ندارد و نهایتاً بانک مرکزی نمی تواند منابع جمع آوری شده را بلوکه کند. بنابراین، حرکت به سمت ابزارهای جایگزین اوراق مشارکت ضروری است.