در مطالعات ترجمه، معنا در مرکزیت فعالیت ترجمه قرار دارد. از آنجا که زبان شناسی نقش گرای نظام مند،زبان را منبع بالقوه ای از معنا (منبع معناسازی) قلمداد می کند، اینگونه استدلال می شود که این دستور، ابزار سودمندی برای ترجمه فراهم می کند. در مدل نقش گرای نظام مند هر متنی سه نوع معنا یا فرانقش را کدگذاری می کند. به لحاظ سنتی، مترجمان و ارزیابان ترجمه اغلب روی یک بعد از معنا یعنی معنای انگاره ای، بویژه معنای تجربی تمرکز کرده اند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب دستور نقش گرای نظام مند، به بررسی شیوه تبادل معنا بر اساس معنای بینافردی در گفتگوی بین خداوند متعال و ابلیس در چهار سوره (أعراف، حجر، إسراء، ص) و نقش آن در ترجمه قرآن می پردازد.نتایج نشان می دهد، مترجم قرآن با در نظر گرفتن مؤلفه های تشکیل دهنده بند در مقام تبادل، و آگاهی از تحلیل فرانقش بینافردی متن، مدل مناسب و ملموسی برای بررسی شیوه تبادل معنا در اختیار خواهد داشت و به خوبی قادر خواهد بود کیفیت ترجمه خود را با توجه به سازوکار به کار رفته در تحلیل ارزیابی کند. لیکن با توجه به ویژگی های خاص زبان قرآن، وحدت شبکه ای آیات، وجود وجوه و لایه های معنایی متعدد متن و در نتیجه نهایت ناپذیری قرآن این رویکرد به طور کلی نمی تواند به طور بایسته در حوزه تفسیر قرآن راهگشا باشد.
کار و همّت، نقشی حیاتی در زندگی فردی و اجتماعی انسان ایفا می نماید. این دو، عمری به بلندای حیات انسانی داشته و در تمام ادیان، ملل و جوامع، به عنوان یک ارزش و امتیاز مطرح است؛ چرا که در صورت بروز روح سستی، استقلال اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، در معرض سقوط و انحطاط قرار خواهد گرفت.
در سیره پیشوایان دین به این صفت انسانی توجّه ویژه ای شده است. این توجّهات را می توان در «فرهنگ اسلامی کار» یا به دیگر سخن «آداب اسلامی کار و همّت» جستجو نمود.
بر همین مبنا، نگارنده کوشیده است تا فلسفه و لزوم کار، مقدّمات، آفات و جنبه های ارزشی کار و همّت را بر مبنای آموزه های اسلامی اراﺋﻪ نموده و سپس به تبیین و تحلیل یکی از بنیادی ترین بخش های اقتصادی، یعنی کشاورزی، از منظر سیره معصومان بپردازد.
برخی روایات با تعبیر «أَعْرِبُوا الْقُرْآنَ» به اعرابِ قرآن امر کرده است. مفسران، دانشمندان علوم قرآنی و شارحان حدیث، احتمالات مختلفی دربارة معنای این روایات مطرح کرده اند. این پژوهش با هدف تبیین بهتر و روشن تر این روایات به بررسی، شرح و تفسیر آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که «اعربوا» در برخی از این روایات، از اعراب به معنای اثرِ ظاهر یا مقدری مشتق شده است که به موجب عوامل مختلف در آخر کلماتِ مُعْرَبْ آورده می شود؛ در نتیجه «اعربوا» در آنها امر به درست خواندن کلمات قرآن از نظر اعراب است که خلاف آن «لحن» به معنای خطا در اعراب کلمات است. در برخی دیگر نیز «اعربوا» از اعراب، به معنای روشن و بیان کردن معانی کلمات مشتق شده، و امر به تأمل و تدبر در معنای کلمات و آیات قرآن است.