فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی درباره فرآیند نوستالژی در شعر شاعر معاصر فلسطینی، سمیح القاسم، است. نوستالژی در آغاز اصطلاحی روان شناختی بود و سپس وارد ادبیات شد. این واژه، دراصل، به معنای رنج بردن و غم ناشی از غیرممکن بودن بازگشت به گذشته است. این خصلت روانی، به منزله یک رفتار ناخودآگاه، زمینه خلق بسیاری از آثار ادبی جهان را فراهم کرده است. شعر عربی نیز، از نخستین نمونه ها تاکنون، سهم بسزایی از این احساس داشته است. شعر سمیح القاسم دارای احساس نوستالژیک است. نوستالژی او مولود عوامل مختلف فردی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و خارجی است. بازخوانی خاطرات گذشته و ایام کودکی، پناه بردن به آرمان شهر و آرکاییسم (باستان گرایی) مهم ترین واکنش های سمیح القاسم دربرابر احساس نوستالژی است.
شعریّه التکوین البدیعیّ لدى عبد القاهر الجرجانیّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصبّ هذه الدراسه فی جزءٍ یسیر مما یمکن درسه فی تراثنا البلاغیّ الزاخر، محاوِلهً محاورته فی ضوء الدراسات الحدیثه، ولربّما کان من الإنصاف أن یخَصّص "" فنّ البدیع "" لدى عبد القاهر الجرجانیّ بالدراسه، ولا سیّما أن ّه لم یلقَ شهرهً فی الدراسات الکثیره التی تناولت جهودَه.
فکانت محاوله هنا لإلقاء الضوء على طریقته فی تناول مظاهر التشکیل البدیعیّ، وقراءتها، ووقوفه على البلاغ ه والشعری ّه فیها، انطلاقاً من نظریّته فی "" الن ّظْ م "" التی فهم تکوین النتاج الإبداع یّ من خلالها.
بررسی و تحلیل روان شناختیِ رمان «الاعترافات» نوشته ربیع جابر (با تأکید بر سازوکار های دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «الإعترافات» نوشته ربیع جابر، جنگ های داخلی لبنان و فشار های روحی روانی ناشی از آن را روایت می کند و نقشی که عمده اشخاص این داستان عهده دار آن هستند پرورش اندیشه های جنگ ستیزانه ونشان دادن تباهی و ویرانی های مادی و روحی متأثر از جنگ است. این رمان را می توان از جنبه های مختلف از جمله نقد روان کاوانه بررسی کرد. ربیع جابر در نشان دادن بحران روحی-روانی شخصیّت ها و نمود بارز این بحران در قالب ترس و اضطراب، شیوه ها و سازوکارهای تدافعی آنها در مقابل این درگیری ها بسیار موفق عمل کرده است. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل عقلانی رمان، به بررسی و تحلیل جلوه های ترس، اضطراب و سازوکار های دفاعی در رمان «الإعترافات» پرداخته شده است. هرکدام از شخصیت های داستانی در رمان «الإعترافات» برای کاهش و یا غلبه بر آسیب های روانی متأثر از جنگ های داخلی لبنان، از راه های مقابله و سازوکار های دفاعی استفاده می کنند؛ مهم ترین شیوه های مقابله با ترس و اضطراب ناشی از جنگ در رمان الإعترافات، مقابله هیجان مدار، اجتنابی و سازوکار های دفاعی است که می توانند فرد را هرچند سطحی به آرامش برسانند. هم چنین بالاترین بسامد در رفتار های مقابله ای شخصیت های رمان الإعترافات، مقابله اجتنابی است که به شکل فرار از موقعیّت، ترک شهر و وطن است. شیوه مقابله دیگری که در رمان الإعترافات به کار گرفته می شود روش هیجان مدارانه است که در این رمان در شیوه ناسازگارانه با گرایش به مواد مخدر و مصرف سیگار و در شیوه سازگارانه، به صورت رفتن به کلیسا، دعا، گریه و نوشیدن چای یا قهوه نشان داده شده است.
تحلیل انتقادی کتاب المذاهب الأدبیه و النقدیه عند العرب و الغربیین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
158-175 صفحه
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر به معرفی و بررسی ساختاری و محتوایی کتاب « المذاهب الأدبیه و النقدیه عند العرب و الغربیین» اثر دکتر محمد شکری عیاد می پردازد و این اثر را با توجه به مؤلفه های تعریف شده یعنی عنوان، انسجام منطقی، اصالت موضوع، استنادها و ارجاعات و رعایت بی طرفی علمی نتوانسته خوب عمل کند و ضعف های زیادی در آن دیده می شود. کتاب آقای دکتر محمد شکری عیاد همچنانکه خود مولف نیز در مقدمه اشاره می کند نمی توان به عنوان یک کتاب تطبیقی که به معرفی مکاتب نقدی وادبی عربی و غربی پرداخته آن را در نظر گرفت، بلکه این کتاب نوعی رهیافت مولف و حتی می توان گفت نوعی «تفسیر به رای» در مورد مکاتب ادبی و نه نقدی و در بین مکاتب نقدی تنها به کلاسیک و رومانتیک و واقع گرایی پرداخته و نه همه ی مکاتب، چه اینکه مولف در مقدمه اشاره می کند که در این کتاب به جنبه های فلسفه این سه مکتب مذکور به صورت تحلیل پرداخته است و از مهمترین نتایج دست یافته عدم انسجام و نظم منطقی و عدم همخوانی محتوا با بخشها و فصول کتاب است . از ضرورتهای پرداختن به این کتاب، می توان توجه به جنبه های تحلیل و فلسفی مکاتب ادبی که کمتر ذکر آن رفته اشاره کرد و ازاهداف این مقاله آشنایی محققان با کتاب مذکور و رهیافتهای مؤلف در این زمینه است
روایات علیاء الأنصاری بین الإسلامیه والنسائیه والوطنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
95 - 115
حوزههای تخصصی:
تحتفظ المرأه بحضور قوی فی الإبداع العربی والغربی القدیم والحدیث على حد سواء حیث کانت دائماً محفزاً کبیراً للأدب وسرّ نهضته على مرّ العصور وعند الأمم. وتختلف صور حضورها من جنس إلى آخر، ومن مبدع إلى آخر مما یستدعی البحث والتأمل للإجابه على الأسئله التی یثیر هذا الحضور فی هذا المجال أو ذاک. فقد حظی أدب المرأه فی العصر الراهن اهتمام الکتاب والمفکرین، کما شغلت حیزاً واسعاً فی نتاجهم العلمی والأدبی، وقد تأثر الأدباء بحرکه الواقع وأثروا فیها. هذا وقد دخلت المرأه فی مجال الروایه کاتبه وبطله؛ فنراها تتحدث عن مشاکلها ومشاکل أبناء جنسها سارده ومسروده. یقوم هذا المقال ضمن المنهج الوصفی بتحلیل روایات علیاء الأنصاری الراویه العراقیه الملتزمه فی ضوء النقد الإسلامی والنقد النسوی لیصل إلى رؤیه أکثر وضوحاً بین وظیفه الأدب مرتبطاً بالایدیولوجیا والجنس أولاً، ثم الوطن والجنس ثانیاً. فللروائیه عدد من الروایات بما فیها: ترنیمه الحب، وعینا أم موسی، والوسم، وجاء متأخراً. تدور قصه الروایات حول الصراع النفسی الذی یظهر فی علاقه المرأه بالرجل؛ فتبدو الکاتبه متحمسه نسویه خلال محاولتها الدائمه للتحرر من الهیمنه التی تتحول فیما بعد إلی نوع آخر من الصراع حیث تجد المرأه التی تعانی فی نفسها من الخوف من الآخر لتصل إلی الثقه بالنفس حتی تصبح بوصفها إمرأه مسلمه نموذجا یقتدی به فی المواجهه أمام المشاکل الوطنیه السائده فی بلدها المنکوب.
دور علماء أصول الفقه فی تطوّر البحوث اللغویة؛ الجمل الإنشائیة والخبریة نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الإشکالیات اللغویه فی الترجمه الشفویه من الفارسیه إلى العربیه بالاعتماد على القواعد النحویه؛ دراسه میدانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
113 - 130
حوزههای تخصصی:
تهدف هذه الدراسه إلى تحدید إشکالیات الترجمه الشفهیه اللغویه من اللغه الفارسیه إلى اللغه العربیه بالاعتماد على القواعد النحویه من وجهه نظر المترجمین. ولتحقیق أهداف الدراسه، تم استخدام المنهج االوصفی التحلیلی؛ حیث اختیرت عینه الدراسه بطریقه عشوائیه بلغ عددها 36 شخصا من الأساتذه ذوی الخبره فی حقل الترجمه الشفویه بقسم اللغه العربیه فی جامعتی أصفهان وطهران الحکومیتین، وکذلک المترجمین البارعین الذین یمارسون الترجمه الشفویه فی الأوساط الإعلامیه خاصه هیئه الإذاعه والتلفزیون الایرانیه والوزاره الخارجیه. و تتضمن الاستبانه 30 سؤالاً عن الإشکالیات اللغویه فی الترجمه الشفویه من الفارسیه إلى العربیه ترکیزاً على البنى النحویه. وقد تم التأکید من صدق الاستبانه ومن ثباتها بطریقه "آلفا کرونباخ" بمعامل الثبات الکلی (89/.)، مما یدل على ثبات الاستبیان. وکذلک تم تنفیذ جمیع التحلیلات الإحصایه باستخدام برنامج الرزم الإحصائیه (spss). وقد أسفرت الدراسه عن النتائج التالیه: إن إشکالیات الترجمه الشفویه اللغویه تنحصر فی الإشکالیات العامیه والنحویه والصرفیه والمعجمیه والصوتیه؛ وحسب المعالجات الإحصائیه للاستبانه ککل، تبین أن هذه الإشکالیات الخمس کلها ذات أهمیه لدى المترجمین الذین اتفقوا على أبعادها جمیعا (نسبه کل محور منها تکون أکثر من درجه (3))؛ حیث أحرزت الإشکالیات المعجمیه على الترتیب، أعلى درجه لدى المترجمین مع متوسطها العام (3.89)، والإشکالیات الصوتیه بمتوسطها العام ( 3.87)، ثم الإشکالیات العامیه التی بلغ متوسطها العام (3.73)، ثم الإشکالیات النحویه بمتوسطها العام (3.62)، والأخیره الإشکالیات الصرفیه بمتوسطها العام (3.33). فهذه کلها تدل على أن القواعد النحویه والصرفیه تکون أقل أهمیه عند المترجمین الشفهیین بالنسبه إلى الإشکالیات الثلاث الأخرى.
تحدید المستوى المصنف لمهاره المحادثه لدى متعلمی اللغه العربیه وفقاً للإطار العالمی ACTFL المعیاری فی تعلیم اللغات الأجنبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اللغه هی الوسیله الأساسیه للتواصل والتفاهم بین البشر، ویکون ذلک عن طریق تعلم اللغات وتعلیمها سواء للناطقین بها أو للناطقین بغیرها، وهذا یحتم على المهتمین والمختصین فی تعلیم اللغات وتعلمها وضع أطر عامه ومعاییر محدده تکون دلیلاً مرجعیاً للمعلمین والمتعلمین على حد سواء، یمکن قیاس محتویات هذه الأطر من خلال مؤشرات أداء علمیه دقیقه؛ لیکون التعلیم صحیحاً یؤتی ثماره ویحقق أهدافه من خلال مخرجاته. ومن أهم الأطر العالمیه فی تعلیم مهارات اللغات الأجنبیه، إرشادات المجلس الأمریکی لتعلیم اللغات الأجنبیه ACTFL، وقد قام بوضع هذه الأطر فریق من المتخصصین والعاملین فی حقل تدریس اللغات. ویعد هذا الإطار دلیل مرجعی عالمی فی تعلیم اللغات الأجنبیه. ومهاره المحادثه باعتبارها المهاره اللغویه الرئیسه الثانیه بعد الاستماع وذات أهمیه للتواصل الشفهی مع الناطقین بالعربیه؛ والطلاب بصوره عامه من غیر الناطقین بالعربیه یحفظون المفردات وأسالیب اللغه العربیه، لکن معظهم عاجزون عن تطبیق ما یتعلمونه من المفردات والأسالیب فی المحادثه. والعینه التی تم اختیارها للدراسه 30 طالباً وطالبه فی الفصل الدراسی الثامن من مرحله البکالوریوس فی قسم اللغه العربیه وآدابها بجامعه الخوارزمی. واتبعت الدراسه المنهج الوصفی الاستقرائی فی إطار میدانی، للکشف عن مستوى أداء الطلاب فی المحادثه، وأسباب ضعفهم، وتم استخدام الملاحظه والاختبار فی جمع البیانات کأداه للدراسه. ومن أبرز النتائج التی توصلت إلیها الدراسه هی أن الطلبه الناطقین بغیر العربیه ورغم دراستهم لاثنتی عشره وحده دراسیه، خاصه بمهاره المحادثه (3 مستویات)، وبمختبر اللغه العربیه (3 مستویات)، لم یحققوا المستوى المطلوب المعیاری، وذلک لعده أسباب، منها: قلّه الساعات المخصّصه لتعلیم مهاره المحادثه، ودوافعهم لدراسه هذه اللغه، والمحتوی الدراسی العلمی للمنهج، وطرائق التدریس، ووسائل وأنشطه التعلیم، وأخیراً التقویم.
ارزیابی مؤلفه های ساختاری مقاله های مجله «نقد ادب عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه طراحی شده، 63 مقاله مجله نقد ادب عربی را با روش تحلیل محتوای ترکیبی مورد نقد و ارزیابی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مقاله ها از سال 89 تا 94 در مولفه های ساختاری روند رو به رشدی دارند. اما در سال های 94 و 95 این روند سیر نزولی پیدا کرده است و سپس سال 96 و 97 مولفه های ساختاری رشد قابل ملاحظه ای دارد. بررسی انطباق ساختار مقاله ها با معیارهای مطلوب مقاله های علمی پژوهشی نشان می دهد که ساختار مقاله ها در قسمت سوال، پیشینه ، روش پژوهش و علت انتخاب آن، چگونگی جمع و تحلیل مواد پژوهش و نتیجه، بامعیارهای مقاله های علمی پژوهشی مطابقت ندارد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نویسندگان الگوی ساختاری منسجمی در اختیار نداشتند و ساختار مقاله ها را بر اساس آنچه خود آموزش دیده اند تنظیم کرده اند. ضعف موجود را می توان به بی توجهی به معیارهای ساختاری در آموزش های دانشگاهی ارتباط داد و از طرفی دیگر مشخص نبودن الگوی جامع ساختاری مقاله علمی پژوهشی از سوی سردبیران و داوران از دیگر عوامل برجسته شدن این مشکل در مقاله ها است. بنابراین این پژوهش مدل مفهومی ساختار مقاله های علمی پژوهشی زبان و ادبیات عربی را پیشنهاد داده است.
چهره ناخودی در سروده های شاعرانِ عربِ دوره عباسی (برای نمونه: چهره های ایرانی پیشااسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند دینی، تاریخی و سیاسی میان ایرانی ها و عرب ها را از زوایای گوناگون می توان تماشا و غوررسی کرد؛ و کم نیست آنچه در این زمینه، به رشتة تحریر درآمده است. این پیوند و اثرگذاری دوسویه را در بسیاری از زمینه های به ویژه ادبی و دینی به روشنی می بینیم. تصویر ایرانِ تاریخی و افسانه ای در ادبیات عربی، چه در شعر و چه در نثر، یکی از این نشانه هاست. اگر به سروده های شاعران عرب نژاد در دورة عباسی نگاه کنیم، پیوسته با نام شخصیت های ایرانی روبه رو می شویم؛ طبیعی است که در سروده های شاعران وطن پرست ایرانی، چهره ای مثبت از این کسان ارائه شود اما وقتی می بینیم بیش تر شاعران عرب نژادی نیز که هیچ حس وطن پرستی ایرانی ندارند، همواره به نیک نامی از آن ها یاد می کنند، موضوع، متفاوت و ریشه یابی ریزبینانه تری احساس می شود. ازآنجاکه شاعر عرب زبان و به ویژه کسی که ریشه ایرانی ندارد، هرازگاهی این نام های ایرانی را که از لحاظ دینی و ملیت با او هم ساز نبوده فراخوانی می کند، بایسته است بررسی شود که او چگونه این افراد ناخودی را به تصویر می کشد. آنچه در این جستار می آید از یک سو نشان می دهد که تا چه اندازه میراث ایران پیش از اسلام برای عرب ها و مسلمانان دوره عباسی، شناخته شده بوده است و از دیگر سو، به اهمیت و ارزش این میراث در سده های نخستین اسلامی اشاره دارد. تصویر ایرانیان در شعر عربی دوره عباسی، برخلاف متونی که از روی جانبداری از سوی ایرانیان و عرب ها نوشته شده، نه تنها پاک نگشته بلکه چه بسا نیکو و مثبت ارائه شده است.
ملامح الاغتراب فی شعر "علی فودة" وردود فعله علیها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاغتراب هو وعی الفرد بالصراع القائم بین ذاته وبین البیئة المحیطة به بصورة تتجسّد فی الشعور بعدم الانتماء والسخط والقلق والعدوانیة وما یصاحب ذﻟک من سلوک إیجابی أو شعور بفقدان المعنی واللامبالاة والانعزال الاجتماعی وما یصاحبه من أعراض إکلینیکیة، وهو ظاهرةٌ بارزةٌ فی العصر الحدیث، فالأدب فی مثل هذه الظروف ینعدم فیه الاستقرار والهدوء، فمن هنا غلبت فکرة الاغتراب فی الوقت الحاضر على تجربة الشعراء. هدفَت هذه المقالةُ دراسةَ أنواع الاغتراب فی شعر "علی فودة" الشاعر الفلسطینی المعاصر (1946-1982م) والسبب فی اختیار هذا الشاعر یعود إلی أن هذا الشاعر لا یعرفه الطلّاب والباحثون کما یستحقّه، فدراسة شعره من خلال الفحص عن أقسام الاغتراب فی حیاته یسدل الستار عن کثیر من الزوایا الخفیة فی شخصیته. کذﻟک قَصدَت المقالة الکشفَ عن توظیفه بعضَ الآلیّات التعویضیة إزالةً لهذا الشعور وکلّ هذا عبر المنهج الکیفی الذی یعتمد علی الوصف والتحلیل. إضافة إلی هذا، دَرَسَت ردّةَ فعل الشاعر وتعامُلَه تجاه اغترابه، ووصَلَت إلی أنّ اغتراب هذا الشّاعر ظَهَرَ متمثّلاً فی الاغتراب الاجتماعی، والسیاسی، والنفسی، والإخوانی، والزمانی، والمکانی. وظّف هذا الشاعرُآلیات لدفع اغتراباته کتکرار الألفاظ الدّالة عن الاغتراب واستخدام أسلوب الحوار فی اللجوء إلی الطبیعة والاستئناس بها وخطاب أمّه المیّتة عند الحنین إلی الطفولة، وأیضاً الخشوع تارة والسّخط تارة أخری.
القیم الأخلاقیّه والإنسانیّه فی شعر أبی فراس الحمدانیّ وسلوکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث الجانب القیمیّ فی شعر أبی فراس الحمدانیّ، فیرصد قیمه الأخلاقیّه والإنسانیّه من خلال سلوکه ومواقفه، موضّحًا إیّاها، وکاشفًا أسبابها، هادفًا من ذلک إلى التّأکید على دور القیم الرّفیعه فی بناء مجتمع حضاریّ، یلیق بإنسانیّه الإنسان. مؤکدا أن الحکمه لیست ولیده عمر طویل وتجارب، بل هی نتاج خلق کریم، صاغته خصائص فطریّه متأصّله فی شخصیّه صاحبها.
کما یؤکد البحث أنه یمکن اعتماد منهج أبی فراس الأخلاقی قانونًا مؤسّسًا لمجتمع إنسانیّ جدید، قائم على القیم التی تعزّزها مناهج تعلیمیّه، وأبحاث علمیّه، وسلطه راعیه ومشرفه على حضانه هذه القیم؛ تکافئ من یعزّزها، وتزجر من یستهین بها.
ویژگی های ترجمه متون نمایشی از عربی به فارسی بر پایه ساختار، بافتار و گونه های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ترجمه متون نمایشی، در میان منتقدین،کمتر مورد بررسی و موشکافی قرار گرفته است. برای نمونه در این که در ترجمه این متون، چه راهکارهایی کاربرد بیشتری دارد، چیز بسیاری نمی دانیم. تفاوت ساختارهای نحوی زبان ها سبب می شود که پس از گزینش برابر مناسب و نزدیک واژه، معیارها و پیمانه های مشخصی در انتقال این ساختارها وجود نداشته باشد. گاهی ساختار زبان مبدأ با توجه به کاربرد درست آن در زبان مقصد، درست آرایش داده نمی شود؛ مانند اشتباه در زمان فعل (مانند ترجمه فعل ماضی ساده به جای استمرار و مضارع و...)، اشتباه در ترجمه جمله خبری به جای انشایی و.... از آنجا که ساختارهای دو زبان مبدأ و مقصد با هم متفاوتند، طبیعی است که ترجمه نیز باید بر پایه ساختار زبان مقصد باشد. از سوی دیگر، توجه به سبک و رسایی نگارش جمله زبان مبدأ، یکی از محدودیت های مترجم در گزینش جمله برابر به شمار می رود، مانند تفاوتی که می تواند میان نگارش یک متن تاریخی و یا یک متن عاشقانه و خودمانی باشد. این مقاله در پی نشان دادن راهکارهای مترجم در ترجمه متون نمایشی است و نکته های مورد توجه در ترجمه نمایشنامه را در بخش 1-ساختار (ارزش پیامی ساختار زبان مبدأ، ترجمه ساختار به ساختار، بینامتنیت و اشتباه در درک معنا)؛ 2-بافتار (انسجام متنی و عوامل حاکم بر آن، نشانه های سجاوندی، عوامل تأثیرگذار بر معنا)؛ 3- گونه های زبانی (تفاوت سبک و یا شیوه بیان) بررسی کرده و نمونه های آن را در چهار نمایشنامه گزینشی مورد واکاوی قرار می دهد و در پایان ترجمه پیشنهادی خود را در برابر هر یک از جمله های نمایشی بیان می کند. نتایج بررسی، نشان دهنده وجود روش های گوناگونی در ترجمه متون نمایشی است که برای نمونه، توجه به ساخت و بافت و سبک جمله و... ترجمه را از گزینش زبان اشتباه رهایی می بخشد.
دراسه دلالیه لحرکه الضمّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
21 - 36
حوزههای تخصصی:
اللغه العربیه لغه اشتقاقیه. فالکلمات فیها لا تعیش فرادى، بل لها مجتمعات مشترکه رغم کثیر من لغات العالم. وهذه المیزه معروفه عند أهل اللغه. هذا من جانب، ومن جانب آخر لها میزه أخرى، وهی قضیه الحرکات التی تنتج منها المعانی. فکلُّ حرکه تتّصف بعدّه خصائص تمیزها عن باقی الحرکات وتعطی لها خاصیه صوتیه، بحیث تدلّ على معنى معین دون غیره. یستهدف هذا البحث دراسه تاثیر أقوى الحرکات أی الضمّه (قصیرها وطویلها) فی معانی مفردات وجمل اللغه العربیه والقرآن الکریم. فدراسه تأثیر الضمه فی تقویه بنیه الأسماء والأفعال والتراکیب النحویه تکوّن المحاور الرئیسه فی هذه المقاله. تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفی التحلیلی، حیث تبحث عن وصف الصوائت ووجودها فی بنیه الکلمات فی اللغه العربیه والقرآن الکریم. النتائج المستقاه من البحث تبین أنّ الضمه هی أقوى الحرکات، وهذه القوّه تؤدّی إلى تقویه المعنى فی المفردات والتراکیب الصرفیه والنحویه، حیث المرفوعات فی التراکیب النحویه هی العمده على عکس المنصوبات والمجرورات التی هما فضلتان. فیمکننا أن نضع قاعده لغویه جدیده معنونه ب «أقوى الحرکات تدلّ على أقوى المعانی»، کما قیل سابا: «زیاده المبانی تدلّ على زیاده المعانی» و«أقوى الحروف تدلّ على أقوى المعانی».
دراسه دلالیه سردیه فی قصیده شجره القمر لنازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
63 - 74
حوزههای تخصصی:
اتجه الشعر المعاصر إلی اتجاهات عده لها أصول فی اللغه العربیه والدراسات الغربیه الحدیثه، حیث مزجت التراث العربی القدیم بالرؤی الحدیثه. ومن هذه الآراء نظریه جیرار جینیت حول السردیه ومکوناتها التی تنطلق منها الدراسات حول الراوی والمروی والزمان والمکان والأحداث. من هذا المنطلق، البناء السردی فی الشعر القصصی له أهمیه کبری فی الدراسات الأدبیه، حیث تختلف منهجیه الحکی عن السرد فی دراسه الأشعار. ففی موضوع البحث، نلاحظ أن قصیده شجره القمر للشاعره العراقیه، نازک الملائکه، قصیده قصصیه تحتوی علی مکونات السرد القصصی، حیث تتجه الدراسه نحو بنیه العنوان والحکایه السردیه فی الشعر القصصی فی الزمن السردی والاسترجاعی والاستباقی. فالقصه التی نظمتها نازک الملائکه شعراً قصصیاً مثقله باستعارات ورموز کثیره. تهدف هذه الدراسه إلی تحلیل البنیه السردیه فی القصیده، وذلک بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. ومن نتائج البحث أنّ الدیمومه والتکرار السردی هما المکوّنان الأساسان للسرد القصصی فی قصیده شجره القمر ، والشاعره ربطت الأصوات وموسیقی الشعر الداخلیه والخارجیه بشعور وانفعالات مؤثّره فی القصه الشعریه الخیالیه، فالبنیه السردیه فی القصیده متماسکها فی دیمومتها وسردها التکراری.
الموازنه بین نهج البلاغه والصحیفه السجادیه علی أساس الأسلوبیه الإحصائیه وفقا لنظریتی بوزیمان وجونسون (الرساله 74 والدعاء 38 نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
193-217
حوزههای تخصصی:
الکتابه تعدّ من أهمّ الطرق لنقل الأفکار إلى الآخرین. یختار کلّ کاتب أسلوباً متناسقاً مع أهدافه المطلوبه، لیتأثّر فی ذهن القارئین، ولکن من الممکن، وربّما فی کثیر من الأحیان، على الرغم من مشابهه غرض الکتابه، هناک اختلافات فی الأسالیب المستخدمه من قبل المؤلفین. إنّ الأسلوب یلعب دوراً هامّا فی نقل المحتوى والوصول إلى الغرض من الکتابه؛ لأنّ رغبه القارئین فی قرائه النصّ، تعتمد کثیرا على حسن ترکیب الجمل المستخدمه. الأسلوبیه هی من أهمّ الاتجاهات الحدیثه ولها مناهج متعدّده؛ منها: الأسلوبیه الإحصائیه. هذا الاتجاه یعنى بالکمّ وإحصاء الظواهر اللغویه فی النصّ ویبنی أحکامه بناء على نتائج هذا الإحصاء، وبعباره أخرى تستفید من الکمّ للحصول على الکیف. بمساعده الدراسات الأسلوبیه الإحصائیه نستطیع أن نمیّز بین الأسالیب المختلفه، نحو: الأسلوب العلمی، الأدبی، الخطابی و.... . یتناول هذا البحث دراسه الأسلوبیه الإحصائیه فی نهج البلاغه والصحیفه السجادیه. اخترنا الرساله 74 والدعاء 38 نموذجا ونقارن بین أسلوبهما وفقا لنظریتی بوزیمان وجونسون، خلال المنهج الوصفی-التحلیلی والإحصائی. استنتجنا وفقا لنظریه بوزیمان أنّ أسلوب الصحیفه السجادیه، هو أقرب إلى الأسلوب الأدبی، وأسلوب نهج البلاغه، هو أقرب إلى الأسلوب العلمی، ووفقا لنظریه جونسون، أنّ الثروه اللفظیه للصحیفه السجادیه، هی أکثر منها لنهج البلاغه، ولکن لا تختلف فیهما اختلافا کثیرا وکان هذا الاختلاف بسبب تأثیر الظروف الاجتماعیه.
موقع الراوی و تجلیاته فی روایه "قالت ضحی" لبهاء طاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵ (پیاپی ۷۳)
179-216 صفحه
حوزههای تخصصی:
یتشکل النص السردی من شبکه من العلاقات السردیه القایمه علی أساس الراوی ودوره الرییس فی تبلورها. یتفق النقاد الیوم علی أن الراوی کاین الخطاب فی النص السردی والقوه المکونه له وهو الذی یقوم بفعل الحکی أو السرد ویعد حلقه الوصل بین المروی والمروی له فمن ثم نجد فی کل نص سردی حضورا ممیزا للراوی. فی الروایه الجدیده یتقلص حضورالروای فیما نری حضورا واسعا له فی الحکایات والقصص القدیمه حتی فی الروایه التقلیدیه. إن حضوره فی الروایه الجدیده غالبا ما یکون بسیطا وحیادیا لکنه فاعل ومتمیز بین المکونات السردیه. نسعى فی هذه المقاله إلی تحلیل موقف الراوی فی روایه "قالت ضحی" لبهاء طاهر ونتحدث عن موقعه وتجلیاته فی النص السردی علی ضوء المنهج الوصفی-التحلیلی. قد أفادت هذه الدراسه من آراء عدد من الباحثین فی السردانیه کجیرار جینیت، وتودورف، وعبدالرحیم الکردی وتوصلت إلی أن الراوی فی هذه الراویه یعد شخصیه دینامیه تتطور بفعل الأحداث وتتعرض لصیروره بین الهیمنه وعدمها والحیادیه واللاحیادیه والراوی هو نفس شخصیه الموظف المثقف الصغیر الذی یروی الأحداث بالاعتماد علی التبییر الداخلی وبمعونه شخصیات کضحی، وسید، وحاتم الذین لهم دور بارز فی تنسیق السرد
بررسی رویکردهای بلاغی نوین در تفسیر قرآن (مطالعه موردی: التفسیر البنائی للقرآن الکریم محمود بستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، تفسیر بلاغی قرآن با رویکردها و شیوه های جدید و توسط مفسرانی چون سیدقطب، امین الخولی، عایشه عبدالرحمن بنت الشاطیء، نصر حامد ابوزید و برخی مفسران دیگر صورت گرفته است. یکی دیگر از این رویکردهای جدید و مبتکرانه در این حوزه، روش ساختارگرایانه محمود بستانی در «التفسیر البنائی للقرآن الکریم» است. وی در این اثر با دو رویکرد معنایی و هنری به بررسی و تفسیر سور قرآنی به عنوان ساختار و مجموعه ای واحد پرداخته و در این زمینه از هشت عنصر بلاغی: پیام، موضوع ، معنایی، صوری، لفظی، موسیقایی، ادبی و ساختار در جهت تبیین ارتباط منسجم بین شکل و مضمون آیات و سوره های قرآن کریم یاری جسته است؛ از میان عناصر فوق، کارکرد عنصر ساختار به عنوان یکی از مهمترین عناصر، بررسی ساختار کلی سوره و نیز بررسی جایگاه عناصر هفت گانه در هر سوره قرآن بوده و اینکه مجموعه این عناصر، چگونه ساختار هندسی سوره را تشکیل می دهند. هدف این پژوهش ضمن معرفی روش ساختارگرایانه بستانی در تفسیر قرآن بر مبنای مبانی مطرح شده در کتاب «القواعد البلاغیه فی ضوء المنهج الإسلامی»، بررسی و تحلیل رویکرد تفسیری وی در تفسیر پنج جلدی «التفسیر البنائی للقرآن الکریم» بوده است و این نتایج به دست آمد که دیدگاه های بستانی در بحث ازعنصر پیام، موضوع، بحث تقدیم و تأخیر، ذکر وحذف، عنصر ادبی و عنصر ساختار دیدگاه های جدید در حوزه تفسیر بلاغی قرآن بوده و روش وی به عنوان یکی از شیوه های تفسیر ساختاری با وجود برخی کاستی ها می تواند کارآمد باشد.
شهید و شهادت در شعر محمد العید آل خلیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره پنجم بهار و تالستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۸)
109-131 صفحه
حوزههای تخصصی:
محمد العید آل خلیفه (۱۹۰۴- ۱۹۷۹) از جمله شاعران انقلابی معاصر الجزایر به شمار می رود که سورده های او نمونه بارز شعر، حماسه ساز و پرشور و انقلابی الجزایر و اشعار وی بازتاب واقعی شخصیت، افکار دینی و میهنی اوست. از بن مایه های شعر محمد العید توجه خاص وی به شهید و شهادت است. انعکاس مقاومت و پایداری مردم الجزایر در برابر استعمار فرانسه باعث تبلور فرهنگ ایثار و شهادت در شعر این شاعر الجزایری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد دو پدیده اجتماعی «انقلاب» و «جنگ» از مهم ترین تحولات تأثیرگذار بر جریانات ادبی با موضوع شهید و شهادت به شمار می روند و کوشش های وی در اعتلای ادبیات انقلاب، جنگ و دفاع در خور ستایش است. در این مقاله ضمن معرفی این شخصیت و نگاهی اجمالی به موضوع شهید و شهادت به تحلیل اشعار محمد العید براساس دیوان شعری وی می پردازیم. روش پژوهش تحلیلی توصیفی و بر مبنای جمع آوری مطالب از منابع فارسی و عربی و طبقه بندی موضوعی است.
الرؤیة التأمُّلیَّة فی روایة الشحاذ لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الرؤیة التأملیة فی الروایات الفلسفیة مِن أهمّ الدراسات فی الرؤیة الإنسانیة التأملیة لوظیفة الأدب الهادف، فالبحث عن الحقیقة مِن أهمِّ البحوث فی نظریات الأدب الفلسفی، روایة الشحاذ الفلسفیة والتی هی تعبیر مُکمِّل للبُعد الفلسفی والنفسی والصوفی الإنسانی، مِن روایات محفوظ القائمة علی بطل واحد، وهی تعبیر صادق عن بحث الإنسان عن الحقیقة وعن الذات وعن الله –تبارک وتعالی- محفوظ حاوَلَ مِن خلال شخصیة بطل الروایة «عمر الحمزاوی» أن یُبیِّن للجنس البشری أجمع تعاسةَ الإنسان وحیرته فی عالمه هذا، وإنّ الإنسان بحاجة ماسة إلی کشف ذاته، فهو فی الواقع شحاذ یشحذ ذاته وحقیقته ویتسول ویطلب بُعده الإلهی، هذه الروایة تجمع الآراء النفسیة والفلسفیة والصوفیة حیث تدعو الإنسان إلی مراجعة حساباته فی ذاته وفی نفسه وقراءة متطلبات الحیاة وقد توصل البحث إلی أنّ هذه الروایة الفلسفیة تدعو الإنسان إلی التأمّل فی حیاته ومماته، تدعوه للشک وللشکوی من الوضع الموجود وهی تُبیّن الواقع المُرّ المرکون إلیه فهی مزاج مِن الفلسفة والعرفان، تدعو إلی الاعتزال لکن اعتزال مع تأمّل فی مسار الحیاة. وهدف البحث دراسة روایة الشحاذ من منطلق الرؤیة الوجودیة، والمنهج المتّبع وصفی –تحلیلی.