فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی سیرتحول مفاهیم از یأس به امید و مقاومت در شعر فدوی طوقان
حوزههای تخصصی:
بی گمان شعر هر شاعری آینه ای است که مقتضیات زمانه ی او را بازتاب می دهد و نمودار احساسات و واکنش او در برابر رخدادها و جریان های موجود در جامعه اش است و از جانب دیگر شعر بر حوادث و مسائل زمانه ی خود نیز تأثیرگذار است و مردم را از کاری منع و به عملی تشویق می کند، شعر فدوی طوقان شاعر سیاسی و متعهد فلسطینی مجسم کننده ی دردها، امیدها و آرزوها، مبارزه و مقاومت مردمی است که در سرزمین خود مانند بیگانگان و متجاوزان با آن ها رفتار می شود. فدوی در مقطعی رهایی از این مشکلات و دشواری ها را ناممکن می داند و در گرداب یأس غوطه می خورد و به دنبال آن در شعر امید، آواز مقاومت تا رهایی سرمی دهد و هرآنچه در خود می بیند، در راه وطن فدا می کند. در این مقاله سعی شده تابا مطالعه ی دیوان شعری این شاعر بزرگ، اشعار وی را براساس سه مفهوم و درون مایه: یأس و ناامیدی، امید و اراده برای تغییر آینده، مبارزه و مقاومت طبقه بندی کرده و یک مسیریابی در شعر فدوی انجام گیرد؛ مسیری از یأس به امید و مبارزه که ردپای آن در شعر فدوی قابل ملاحظه و ردیابی است. با مطالعه ی دیوان فدوی طوقان برای مسائل فوق الذکر نمونه های فراوانی یافت شده است. در انجام این تحقیق روش استقرای تام استفاده شده است.
رینهارت دوزی
منبع:
جلوه آذر ۱۳۲۴ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل موازنه ای دو سوگ چامه از ابوفراس حمدانی و محمود سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوفراس حمدانی شاعر با احساس قرن چهارم هجری است که در زندان رومیان، چکامه ای در سوگ مادرش به نظم کشید و بارودی، شاعر باذوق قرن سیزدهم هجری است که در روزگار تبعید، به یاد همسر فقیدش اشک حسرت ریخت و طرح چامه ای باشکوه را در انداخت. این دو چکامه از جمله باشکوه ترین سوگ سرودهای این دو سراینده و ادبیات عربی است. تحلیل ساختاری و محتوایی این دو اثر جاودان و قرار دادن آن ها در ترازوی نقد و موازنه، چشم انداز کلان این نوشتار را تشکیل می دهد. پژوهش حاکی از آن است که این دو اثر شایان، با برخورداری از وحدت موضوعی و صدق هنری، عواطف دردآلود، دغدغه های روانی و شرایط ناگوار حاکم بر زندگی دو سراینده محنت کشیده را به نیکویی و در نمایی هنری به تصویر می کشند. دلالت ساختار سروده ها بر احوال و احساسات دو سراینده که در سطح گزاره ها، واژگان و حروف، نمودار شده، از جمله شباهت های دو چکامه است. اختلاف بین این دو چامه نیز، برآمده از تفاوت بین شرایط و روحیّات سرداری است گرفتار که در سوگ مادرش، اشک می ریزد و امیر رانده شده ای که داغدار همسر خاک نشین خویش است.
«تأکید مجاز» و پیوند آن با «ابهام متن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مجاز» از مشهورترین پدیده های زبانی در زبان شناسی عربی است. یکی از شرایط به کارگرفتن مجاز همراه ساختن آن با «قرینه» است. وظیفه قرینه جلوگیری از برداشت معنی حقیقی از واژه ای است که به صورت مجازی به کار رفته است. «تأکید» نیز یکی دیگر از ابزار های مهم در زبان عربی است که بر خلاف قرینه غالباً برای جلوگیری از احتمال برداشت معنی مجازی استفاده می شود؛ بنابراین، منطقی به نظر نمی رسد که واژه ای مجازی بتواند مورد تأکید قرار بگیرد. با این حال، برخی از زبان شناسان مسلمان «تأکید مجاز» را جایز شمرده و نمونه هایی نیز برای آن ذکر کرده اند. در این مقاله برآنیم تا با روشی وصفی تحلیلی، درستی دیدگاه ایشان را بررسی کرده تأثیر آن را بر شکل گیری فهم مخاطب توضیح دهیم. بر اساس داده های این پژوهش، تأکید مجاز بر خلاف ظاهر غیرمنطقی اش می تواند پدیده ای پذیرفته در سنت زبانی عربی باشد.
دراسه موقع الراوی وآلیاته فی روایه میرامار لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لما کانت المعرفه نسبیهً للبشرفإن راویاً واحداً،سواء أکان الکاتب أوشخصیه من شخصیات القصه، لا یلمّ بها من جوانبها کامله والراوی العالم بکل شیء فی الروایه لا یسیطر علی کل الجوانب المطلوبه لدی الشخصیات. فیستفید الکاتب من تقنیات السرد المختلفه؛ کتقنیه تعدد الرواه لیوظّف العوامل والرواه المختلفین للغور فی الأعماق البشریه ونیاتها وأعمالها. کان الرواه فی میرامار، وهم نفس الشخصیات المختلفه المشارب والمعارف التی تنقّلت فی أیدیولوجیاتها من التعقل والحکمه إلی التَّطرّف والجنون، ومن حبّ الخیر للآخر وإسداء النصائح له إلی الحقد علیه وکراهیته.ومن هنا تعددت وجهات النّظر فی الأحداث حسب الموقع الّذی یقف فیه الراوی لرصد العالم المحیط به،وقد یکون هذا الموقع أیدیولوجیاً أو دینیاً أوسوی ذلک. فتتبدّل صور الأشیاء بتبدّل المواقع ومخیله القارئ، وتتبدّل هذه الصور علی حسب الزاویه الّتی تُلتقط منها الصور وحسب المسافه الّتی تقع بین الراوی والأشیاء. الرواه فی هذه الروایه مشارکون فی صناعه الأحداث، بل کانوا أبطالها؛ ینتمون إلی المکان والزمان اللذین تنتمی إلیهما الشخصیات والأحداث وهم لا یحکون من الماضی فقط بل یسردون أیضاً الأحداث الّتی یعیشون فیها. فأهمیه هذه الروایه تکون فی الشهاده علی وقوع الحدث والمشارکه فیه من جهه ومعرفه وجهه نظر الراوی فی ما یبثه ویرویه من جهه أخری. تختلف صوره المکان فی هذه الروایه بین راو وآخر. للمعلومات والحوادث مصادر وآلیات مختلفه فی هذه الروایه؛کالتذکر، والحوار، والمونولوج، والمشاهده. فالروایه فی میرامار تقدم لنا عبر وعی الرواه عن طریق الحوار والمنولوج الداخلی وتیار الوعی. فمیرامار هوالمکان المرکز الّذی یضم هذه الشخصیات المتنافره ولکنه لا یجمع بینها؛ فهم لا یشکلون أسره یعرف أفرادها أشیاء کثیره ومعلومات جمه عن کل شخصیه. میرامار روایه ذات بنیه متعدده الأصوات لأحداث واحده؛ فلذلک تقوم علی التکرار فی کثیر من مفاصلها؛ لأن وجهات النّظر تکون مختلفه حول الحدث الواحد والصوره الّتی یرسمها الراوی لنفسه تکون غالباً أوضح من الصوره الّتی یرسمها لسواه والتی یرسمها سواه له.
لغت عربی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رمزیة ""الجمل"" التصوفیة فی روایة ""التبر"" لإبراهیم الکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت الطبیعة ومازالت مصدر إلهام للشعراء والکتّاب فی مختلف أنحاء العالم وعلی وجه الخصوص عند العرب الذین هم أکثر ارتباطاً وعلاقة بها. وعند قراءتنا لراوایات ابراهیم الکونی، الکاتب والروائی اللیبی، نشاهدالأجواء الصحراویة وحضور الطبیعة الحیة منها والصامتة جلیاً؛ فقد اعتدنا منه تسخیر عنصر الطبیعة وتوظیفها لإلقاء الأفکار التی یطمح فی إیصالها إلی المتلقی. إنّ ابراهیم الکونی یتخذ الجمل، وهو عنصر من عناصر الطبیعة الحیة،بطلا فی روایته ""التبر""؛ فیعتبره أرفع مکانةً من أن یعدّضمن الحیوانات، بل یقدّر له صفات إنسانیة سامیة، بل یفضله علی جمیع الناس حتی علی زوجه وأولاده. یسعی هذا المقال عن طریق المنهج الوصفی التحلیلی إلی إلقاء الضوء علی کیفیة توظیف الحیوان فی هذه الروایة، والنتائج تدل بوضوح علی أن الکاتب قد وظّف الحیوان کرمز فی خدمة المفاهیم الصوفیةکالصحبة، والحب، والخطیئة وثمنها، والصبر، من خلال نظرته إلی التراث والخرافات والأساطیر المأثورة.
أشکال الحنین إلی الماضی فی شعر بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن تقنیه الحنین إلی الماضی إحدی التقنیات المهمّه التی ظهرت کمصطلح نقدی فی الأعوام الأخیره عند نقّاد الأدب. هذه التقنیه وإن کانت حدیثه الظهور فی النقد الأدبیّ العربی، لکنّ توظیفها فی النّصوص الأدبیه کان موجوداً، بدءً بالعصر الجاهلی ومروراً بالعصر الحدیث. فالحنین إلی الماضی عند الأدباء، وخاصه الشّعراء منهم، له أسباب مختلفه، وهو منبعث من دواعٍ وعوامل کثیره، کالعوامل الشخصیه، والسّیاسیه، والاجتماعیه، والعاطفیه، وغیرها. والشاعر الذی ین زع نحو هذا الفنّ تؤذیه الغربه والاغتراب عاده ویتضجّر من ظروفه الراهنه، شخصیه کانت أو اجتماعیه، إذن بمقدورنا أن نقسِّم الحنین، بناء على العوامل المذکوره، إلی قسمین رئیسین: الحنین الفردیّ والحنین الاجتماعیّ- السیاسیّ. وقد ظهرت هذه الظاهره فی عصرنا الحاضر عند الشعراء العرب فی ظلّ الأحداث السیاسیه والاجتماعیه والآلام النفسیّه الفردیه فی البلاد العربیه.
ومن أبرز هؤلاء الشعراء الذین یتجلّی الشعور بالشوق والحنین فی أشعارهم هو بدر شاکر السیاب (1926– 1964م)، رائد الشعر الحرّ، حیث حنّ إلی الطفوله والشباب والأهل والوطن. وقد توصل البحث إلى أن السیّاب، لعوامل عدیده، التجأ إلی ماضیه المفعم بالأفراح والراحه، تسلیه لهمومه التی ألمّت به من کلّ جانب، ومن أهمّ تلک العوامل عاطفته الجیّاشه العمیقه التی کانت تجرُّه إلی الأیام الحالمه الجمیله التی لم تتکرّر أبداً. وهذه المقاله تعمد إلی دراسه هذه الظاهره فی شعر الشاعر وأسبابها وأنواعها.
الأدب الساخر فی الصحافة المصریة: أحمد رجب نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الصحافة لیست وسیلة للتعبیر عن ال آلام أو أداة تسلیة فحسب، بل هی وسیلة للتعبیر عن الأفکار والآراء أیضا لأنها تأخذ فاعلیتها من قوة الکلمة. وقد احتلّ الأدب الساخر حیزاً واسعاً من الصحافة. وتصویر الأدب الساخر للأوجاع فی قالب ساخر یرسم البسمة على وجه القارئ أو المتلقی وتکون السخریة سلاحاً حاداً للتنبیه على النقائص. یعتبر الصحفی المصری أحمد رجب ممن شعر بالمسؤولیة تجاه شعبه وسجل آراءه الانتقادیة فی الصحف المصریة باللغتین الفصحی والعامیة. ویلاحظ القارئ من خلال هذه الدراسة أن السخریة لدیه غیر جارحة ولکنها تنال من الغایة أشد النیل.
وهذا المقال یستعرض دور الأدب الساخر فی مصر ومکانته فی الصحافة معتمدا على المنهج الوصفی- التحلیلی. ومن النتائج التی توصل إلیها المقال هی أن نثر رجب موجز، والصور لدیه حسیة مأخوذة من واقع الحیاة وأن اللغة الدارجة تلعب دوراً هاما فی أدبه إلى جانب اللغة الفصحی.
مبتکر واقعی فن مقامات
حوزههای تخصصی:
دراسة موازنة لصورة الروم فی الأشعار الحربیة لأبی تمام و أبی فراس الحمدانی (بررسی و مقایسه بین تصویر رومیان در اشعار جنگی ابو تمام و ابوفراس الحمدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر عباسی علاوه بر جنگ های بین قبیله ای، جنگ های بسیاری بین خلفای عباسی با رومیان و خُرّمیان، وهمچنین بین حَمدانیان و رومیان در گرفته، این مقاله که شیوه وصفی ـ تحلیلی را دنبال کرده برای بررسی جنگ های عرب با روم اشعار جنگی دو شاعر برجسته ی قرن 3 و4 هجری را مد نظر قرار داده است، دو شاعری که در محیطی مشابه زیسته اند و دینشان اسلام و دشمنشان روم بوده است.
یکی از آنها ابوتمام الطائی است که با زبان گویای خود و با اشعارش در جنگ شرکت کرده ودیگری ابوفراس الحَمدانی است که با تمام موجودیتش در جنگ حضور یافته است.
اما ابو تمام بیشتر در قصیده های مدحی خود به وصف جنگ مسلمانان با رومیان پرداخته است برای همین بیشتر این قصیده ها را با غزل گویی یا وصف خرابه ها شروع کرده و همچنین ناچار بوده که جنگ را همانطور که ممدوحانش می پسندیدند وصف کند، ولی به هرحال او توانسته با این اشعار خود یاد فرماندهانی مثل ابو سعید الثَّغری را که تاریخ به فراموشی سپرده بود زنده کند. ولی ابو فراس در قصیده های فخری و مدحی خود مستقیما و بدون تکیه بر غزل گویی و مفصل گویی به وصف جنگ پرداخته است.
مقاله به زبان عربی: درنگی در زندگی و شعر ابو المجد اصفهانی (أبو المجد الأصفهانی حیاتُه وشعرُه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابو المجد اصفهانی یکی از برترین شاعران ایرانی عربی سرا است که در دو محیط ایران و عراق (اصفهان و نجف) تربیت شد و به تحصیل علم پرداخت و از این دو سرچشمه فرهنگی نوشید. با وجود اینکه ابوالمجد, شاعر و دانشمند توانایی است اما زندگی علمی و ادبی او کمتر مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است، لذا پژوهش حاضر در صدد است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی جنبه های مختلف زندگی علمی و ادبی او را مورد بررسی قرار دهد.
از مهمترین یافته های این پژوهش این است که اخوانیات مهمترین موضوع شعری ابوالمجد را تشکیل می دهد, کما اینکه او همیشه به مدح بزرگان و شکوه از انسان های باطل و پست نیز نظر داشته است. او هر چند شاعر پرکاری نبوده است اما معانی و مفاهیمی را در شعرش گنجانده که او را شاعری با طبع روان نشان می دهد. مهمترین ویژگی شعر ابوالمجد, اهتمام او به صنایع بدیعی و از همه مهمتر جناس و توریه است.
مقوّمات العالمیّة فی دیوان «أغانی مهیار الدمشقی» حسب آراء حسام الخطیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هناک دراسات شتّی حول عالمیة الأدب ومیزاتها وأطرها، منها کتاب الناقد العربی الشهیر الدکتور حسام الخطیب المعنون ب ""الأدب المقارن من العالمیة إلی العولمة"" الذی أورد فیه الکاتب بحثاً قیماً عن عالمیّة الأدب ومقوّماتها. ولنظریّة الخطیب فی هذا المجال أهمیّة قصوی وذلک لأنه ینظر إلی هذه القضیّة نظرة شاملة ویقسم هذه المقوّمات إلی ثلاثة أقسام هی الذاتیّة، واللغویّة والإطاریّة، حیث بحثت هذه الدراسة عن تلک المقوّمات فی دیوان ""أغانی مهیار الدمشقی"" لأدونیس حسب آراء حسام الخطیب. وقد رکّزت علی المقوّمات وفرّعت منها مقومات أخری لإیضاح مؤشرات العالمیة فی هذا الدیوان.
توصلت الدراسة إلی أن الدیوان امتلک معظم مقوّمات العالمیة من وجهة نظر حسام الخطیب وتمیز بسمات تجعلنا نعتبره دیواناً عالمیاً بسبب عرضه أفکاراً عمیقة تدفع الإنسان إلی التفکر بعمق فی القضایا الاجتماعیة والوقوف منها موقفاً إنسانیاً جلیّاً وتجعله یتمیّز بسمة التفرّد والإبداع، ولکنه یخلو من ثلاثة مقوّمات، هی: النکهة المحلیة، والمقوم الإطاری، وتحقیق التوازن الدقیق بین المعانی المنشودة للخاصة والعامة؛ فالشاعر لم ینجح فی إثارة انتباه القراء المحلیین بالنسبة إلی المتخصصین، کما أنّ أسلوبه المتوغّل فی الرمز والأسطورة والدلالات الصوفیّة تسبّب فی صعوبة فهم شعره من قبل عامة الناس.
تحلیل نمادهای مبارزه در شعر مظفّر النوّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر سیاسی و متعهّد عراقی، «مظفّر النوّاب» از جمله شاعرانی است که ویژگی فنّی و تعهّد اجتماعی را در شعر خویش در امتداد یکدیگر می بیند. او بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در شعر، علیه موانع و گسست های جوامع عربی به پا خیزد ؛ به همین سبب، سنگ بنای ساختار فکری اش را بر استراتژی تمرد و سرکشی در مقابل نگرش تسامح آمیز سران عرب و ناکارآمدی شان گذاشته از مقوله های بنیادینی چون اسلوب شعری، تحت تأثیر این اهداف، سود می برد؛ علاوه بر این از جمله شروط لازم و ضروری برای راهیابی به ژرف ساخت های ذهن شاعر، فرایافت نمادهای به کار رفته در مجموعه اشعار وی می باشد. مظفّر النوّاب برای ارائه نگرش ها و آگاهی ها و همچنین برای ارائه تصویری روشن از تقابل میان این مباحث و واقعیّت های جامعه عربی، رمزهای شعرش را از دامان آگاهی جمعی جوامع عربی برگزیده، مفاهیم انتزاعی را از ورای آنها بیان می کند. در این مقاله، سعی شده تا با مطالعه دیوان شاعر، میزان انسجام و همبستگی دو سویه میان کارکرد نمادها و جهان بینی وی لحاظ گردد.
السیاق وفاعلیّته فی دراسة ""الصورة الفنّیة"" وتبیینها؛ ""رسائل الإمام علی (ع) نموذجاً"" (سیاق و کارکرد آن در تحلیل و بررسی تصویرآفرینی های هنری""مطالعه موردی: نامه های امام علی(ع)"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر تصویر آفرینی به عنوان یک عنصر ادبی که مؤلفه های مهمی همچون خیال، عاطفه، موسیقی و غیره آن را تشکیل می دهند، از جایگاه بسیار بالایی در نقد و بررسی یک اثر ادبی برخوردار است.
امام علی(ع) در نامه های خود از این عنصر ادبی بی بهره نبوده، و از آن برای بیان مفاهیم دینی، اخلاقی، اجتماعی و غیره استفاده فراوان نموده است.
از آنجایی که این عنصر ادبی ارتباط تنگاتنگی با سیاق و انواع مختلف آن دارد، سعی بر آن شد تا در این جستار به بررسی ارتباط سیاق با تصاویر مختلف هنری در نامه های امام علی(ع)، و نقش آن در تبیین و تحلیل این تصاویر پرداخته شود.
این پژوهش که براساس روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفت، به این نتیجه دست یافت که سیاق نقشی اساسی در تبیین و تحلیل تصویر آفرینی های ادبی در نامه های امام علی(ع) وتعیین جایگاه و میزان موفقیت آن، إیفا می کند.
ششتری و نقش او در گسترش شعر عرفانی عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ششتری از جمله شاعران نامدار سده هفتم هجری در اندلس است که شعر او افزون بر درون مایه های عرفانی، از زبان و ساختاری متفاوت با سروده های سایر عرفا برخوردار است. او مضامین عرفانی و معانی صوفیانه را در قالب زجل و موشّح که ساختاری متفاوت با قصاید کلاسیک عربی دارد و زبان آن عامیانه و مورد اقبال مردم است، بیان نمود و از این رهگذر، شعر عرفانی را نه برای طبقه صوفیه که برای عامه مردم سرود. هدف از پژوهش پیش رو، بیان نقش ششتری در شعر عرفانی عربی است؛ به همین منظور، ابتدا به جایگاه ششتری در عرفان و ادب عربی می پردازیم و پس از ذکر نوآوری های او در بیان مضامین عرفانی با به کارگیری گویش های عامیانه و زبانی ساده و صریح و به دور از پچیدگی ها و رمزپردازی های صوفیه، تعریفی از موشّح و زجل صوفیانه که ششتری از پایه گذاران آن است، بیان می کنیم و بازتاب مضامین عرفانی را در نمونه هایی از موشّحات و زجل های او نشان می دهیم.
تحلیل هرمنوتیکی نقش عناصر فرهنگی در درک زیبایی-شناسی شعر عربی قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک زیبایی در شعر عربی دوره پیش از اسلام اگر با شناخت عناصر فرهنگی همراه نشود در فرم و تصویر محدود خواهد شد. در باب اشعاری که از ویژگی، سبک ها و معانی این اشعار تقلید کرده و بر همان منوال پیش رفته است نیز وضع چنین است. درک زیبایی شناسی فارسی زبانان از چنین اشعاری در صورتی که با دانش پیش زمینه ی فرهنگی همراه نباشد، سطحی و در حد همان وزن و قافیه خواهد بود. از دیدگاه رویکرد هرمنوتیک فلسفی در باب اشعار عربی معناگرا، حکمت آمیز و عرفانی، همانند اشعار فارسی همسان، شناختِ متناسب فرهنگی و همچنین جنبه های فرازمانی و قابلیت اطلاق در معنا باعث می شود تا خواننده، از زیبایی های نهفته در عالم معنایی شاعر نیز بهره مند شود. در این اشعار به دلیل اشتراک فرهنگی موجود، خواننده درک زیبایی شناسی کاملی دارد؛ زیرا عناصر فرهنگی همسان به عنوان عامل جهت دهنده ی پویا، حضور فرازمانی داشته و خواننده می تواند با حاضرسازی این عناصر، درک زیبایی شناسی عمیق تری داشته باشد. در این حالت اشعار عربی مورد نظر در حقیقت تفاوتی جز زبان ظاهر با اشعار فارسی ندارند.
نوآورى در ادب متعهد عرب ""شعر حسینى معاصر""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، محقق تلاش نموده با بررسى نمونه اى از ادب متعهد عرب ضمن پرداختن به خصائص آن گونه ادبى جلوه هاى تجدید و نوآورى را در آن به بحث نشیند. نمونه منتخب اختصاص به ادبیات عاشورا و امام حسین (ع) در جلوهء نظم آن دارد. بخشى از پژوهش به مقایسة گذرى این شعر با اشعار حسینى دوره هاى گذشته مى پردازد و بخش عمده جستار به فنون و شیوه هاى نو در این شعر همت مى گمارد. اشعار قصصى و شعر آزاد از این زمره محسوب مى شوند که ضمن تکیه بر چارچوبهاى اصلى که برخى از ادب غربى به ادبیات عرب واردگردیده است، به دلیل آمیختگى با مایه هاى عربى و ارزشها و فرهنگ اسلامى جلوه اى نو از این فنون را به جهان عرب عرضه داشت.