فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل مهم دانش سبک شناسی مسأله تشخیص سبک ادبی Literary Style از سبک علمیScintific Style است. دانشمند آلمانی به نام أ. بوزیمان A.Busemann راه حل و شیوه ای عملی و روشمند ارائه کرد که به معادله بوزیمان مشهور شد.این معادله با بررسی رابطه تعدادافعال«Number of verbs» و تعداد صفات« Number of adjectives» در متون ادبی سطح احساس آنها را می سنجد. این رابطه، VARیا (ن. ف .ص ) نامیده می شود. هدف از این پژوهش سنجش ادبیت هاشمیات کمیت و حجازیات شریف رضی سپس مقایسه آن دو با یکدیگر بر پایه این معادله آماری می باشد .با به کارگیری این معادله در هاشمیات کمیت و حجازیات شریف رضی مشخص شد که، حجازیات از سطح احساس بسیار بیشتری نسبت به هاشمیات برخوردار بوده و از این لحاظ ادبی تر می باشد. عواملی وجود دارد که منجر به کاهش و افزایش ارزش VAR (ن. ف. ص) در اشعار این دو شاعرشده است. از جمله آن می توان به مسأله سن،موضوع اشعار،محیط اجتماعی و سبک شعری آن دو اشاره کرد.
من النفی النحوی إلى نفی القیم الثوریه؛ تحلیل جمالی لأسلوب النفی فی روایه «حرب الکلب الثانیه» لإبراهیم نصرالله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الترکیب النحوی فی النص تنظمه تلک الفکره الّتی تکوّن الرؤیه الفنیه للنص الأدبی، فلایمکن الوصول إلیها إلّا بإدراک المعانی النحویه المستنبطه منه. أی إذا طغت علی النص رؤیه تشاؤمیه فیغطی علیه ما یلائمها من الترکیب النحوی. وهذا ما نجده فی روایه «حرب الکلب الثانیه» لإبراهیم نصرالله الفلسطینی، فقد سادت علی هذه الروایه السیاسیه، الرؤیه التشاؤمیه، لأن أکثر شخصیاتها الروائیه سلبیه انتهازیه جدّا، خاصّه بطل الروایه «راشد» الّذی یتجاوز کل القیم الأخلاقیه والاجتماعیه فی سبیل تحقیق مصالحه الخاصّه حیث یعارض تلک القیم الثوریه التی کان یناضل لأجلها فینفیها نفیا قاطعا لیتحوّل من سجین إلی سجّان، ویشارکَ ببراعه مع الضابط شقیق سلام زوجه راشد فی الاتّجار بالبشر. هذا النفی للقیم ورفضها یناسب أسلوب النفی لغویا. فجاء هذا الأسلوب أکثر استخداما فی الروایه من الأسالیب النحویه الأخری لیتناسب مع الرؤیه التشاؤمیه السائده علی الروایه وفی مستویات اللغه الثلاثه للروایه: السرد، والحوار، والوصف. فلهذه الرؤیه التشاؤمیه حاز أسلوب النفی فیها مکانه عالیه، خاصّه فی قضیه الأشباه (الشبیهات) الّتی کثُرت وجودها فی الروایه بشکل مکثف، حیث یصبح من الصعب التمییز بین أصل الأشیاء وبین شبیهاتها رغم الفروق الکثیره فی ماهیتهما. فیهدف المقال إلی دراسه جمالیه أسلوب النفی لیجیب عن مدی التناسق بین أدوات النفی والرؤیه التشاؤمیه مع مستویات اللغه الروائیه الثلاثه بتتبّع للمنهج الوصفی – التحلیلی مستمدا من الأسلوبیه الإحصائیه، لیصل إلی أن الراوی استخدم أسلوب النفی فی هذه الروایه 1759 مرّه وبنسبتها المئویه 52%؛ وهذا متلائم مع الرؤیه التشاؤمیه السائده علی الروایه والناتجه عن فساد السلطه الفلسطینیه المستبده، لأنّ فی الروایه شخصیات انتهازیّه تعمل أعمالا سلبیّه لتحقیق مصالحها، خاصّه بطل الروایه راشد الّذی تتمیز شخصیته بأنها سلبیه جدّا، مما یؤدی الى أن تتغیر شخصیته من الإیجابیه، إلی السلبیه والانتهازیه.
تحلیل خطاب السرد القرآنی لسوره الحجرات وفق نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد التحلیل النقدی للخطاب من أحدث المناهج النقدیه، تأثر هذا المنهج من وجهات نظر میشل فوکو وفروید ومارکس فلسفیًا. إنه ینوی ربط الأشکال التعبیریه بالقضایا الاجتماعیه ونقلها إلى النقطه المطلوبه.تعتبر مقاربه فرکلاف ذات المستویات الثلاثه من أوصاف وتفاسیر وشروح مفیده وناجحه فی هذا الجانب. من جانب آخر حاول القرآن الکریم تعدیل الممارسات الاجتماعیه من خلال استخدام الإشارات والرموز التعبیریه بشکل مجموعه ذات دلاله فی مثل سوره الحجرات، ویمکن للباحث أن یتبنی نموذج فرکلاف فی دراسه السور القرآنیه، فمن خلال تحلیل البنیه النصیه مثل الکلمات والجمل على مستوى الوصف وتطبیقه علی السیاق فی مستوى تفسیر الخطاب الحاکم، یقوم بشرح دور الجمل وعلاقتها بالخطابات الموجوده فی المجتمع. تسعى هذه الدراسه معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی إلى توفیر إطار لتحلیل سوره الحجرات کخطاب قرآنی وتوضیح وظیفته الاجتماعیه فی ضوء نظریه فرکلاف النقدیه. وتشیر نتائج الدراسه إلی أن خطاب سوره الحجرات فی المحور التربوی ینسجم مع الخطاب الموجود السائد فی المجتمع ویحاول شرح نظام القیم الإسلامیه.
رهیافتی در بن مایه های ژانر حماسه در شعر قعقاع بن عمرو تمیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
195 - 210
حوزههای تخصصی:
ادبیات عربی هیچ گاه از حماسه به معنای یک ژانر ادبی مستقل با قواعد و هنجارهای مشخص، برخوردار نبوده است؛ اما گاه به اشعار و آثاری برمی خوریم که از مضامین و مؤلفه های حماسی برخوردار است. این اشعار بیشتر به صورت چکامه های بلندی هستند که مضمون حماسی در بخش هایی از این چکامه ها - به ویژه زمانی که به فخر می پردازند- دیده می شود. در سروده های شاعران شعر فتوحات در صدر اسلام، گاه با چکامه ها و قطعه هایی برخورد می کنیم که مؤلفه های حماسی در سراسر آن حضور چشمگیری دارد؛ ازجمله شاعران این سبک قعقاع بن عمرو تمیمی را می توان نام برد. اشعار او علی رغم اندک بودن و پراکندگی برای شناخت پاره ای از مهم ترین مؤلفه های شعر حماسی عربی کارساز است. موضوع برخورداری شعر عربی از حماسه از موضوعات مهم و چالش برانگیز در پژوهش های معاصر است. این پژوهش، ضمن تأیید فقدان اثر بلند حماسی در ادبیات عربی، باهدف اثبات پاره ای مضامین و بن مایه های حماسی و حکایت های دراماتیک و پهلوانی در شعر عربی سامان یافته است. ازاین رو پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی تحلیلی، سه شاخصه مهم ژانر حماسه را در اشعار قعقاع بن عمرو تمیمی، شاعر و مبارز عرب در زمان فتوحات اسلامی، تبیین و تحلیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که شماری از اشعار حماسی قعقاع از مهم ترین سازه های حماسی نظیر: جنگ و رزم آوری، قهرمان با تمام ویژگی های حماسی آن و سبک پرطنین حماسی، برخوردار است؛ اما به دلیل رشد در محیطی واقع گرا و اسلامی از خصایص حماسه های اسطوره ای مانند طلسم و جادو، اخترشناسی، وجود جانوران عجیب و اجنّه و پریان و عنصر پیشگویی بی بهره است.
بارقه های طلوع مدرنیسم در رمان حین ترکنا الجسر؛ اثر عبدالرحمن منیف
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
89-110
حوزههای تخصصی:
بررسی دیدگاه شیخ طَبْرِسی درباره مشکلات نحوی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخالفت با قرآن کریم و ایراد وارد ساختن بر بعضی ساختارهای نحویِ آن، از دیرباز تا کنون، سابقه ای بس دراز دارد و افراد ناآگاهی بر قرآن ایرادهای نحوی وارد ساخته اند. لکن در در طول تاریخ، دانشمندان و نحویان و مفسران به آن اشکالات پاسخ های مستدل و قانع کننده ای ارائه داده اند. یکی از کهن ترین و مهم ترین کتاب هایی که در آن به شکاکان و طراحان ایرادهای نحوی پاسخ داده شده، کتاب تأویل مشکل القرآن تألیف: عبدالله بن مسلم بن قتیبه الدینوری (213-276ق) است که در خلال این مقاله به مناسبتِ بحث، به بخش هایی از آن اشاره خواهد شد. بعضی از آیاتی که در طول زمان بر آنها ایرادهای نحوی طرح نموده بودند، بعدها به مرور زمان، «آیات مشکل» نامیده شد. ما در این مقاله به عنوان نمونه، به ده مورد از برجسته ترین و مهم ترین آیات شریفه که مدّعیان به آن ها ایراداتِ نحوی وارد ساخته اند، اشاره می نماییم؛ سپس با نگاهی گذرا به زندگی نامه شیخ طَبْرِسی و به مشایخ و تلامیذِ وی و نیز به معرفی آثار شیخ می پردازیم که یکی از برجسته ترین آثار ماندگار او همان تفسیر مشهور مجمع البیان است. همچنین نظرات و دیدگاه های نحویِ وی را پیرامونِ همان ده آیه موردِ نقد و بررسی قرار می دهیم.
إعداد شامل للدلالات الهامشیه للفظه "السبیل" فی القرآن الکریم فی ضوء الأحادیث والتفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
لفظه "السبیل" تحتمل فی کثیر من النصوص القرآنیه من الدلالات أکثر مما حدّه اللغویون فی کتب القوامیس والمعاجم. وتکشف الدراسات التی تمّت فی کتب وجوه القرآن و الوجوه والنظائر ، أنّ مدلولها یختلف فی الآیات المختلفه حسب السیاق والقرینه فلا یجوز أن نفترض لجمیعها مدلولا واحداً، غیر أنّ کثیرا ممّا ذهب إلیه أئمه هذا الفن وسجّلوه فی کتبهم محلّ النقد والنقاش، ولا یتناسب مع ما روی عن أئمه أهل البیت (b) والمفسّرین. حاولت هذه المقاله أن تدرس تعدد الوجوه الدلالیه لهذه اللفظه فی القرآن الکریم على ضوء نظریه الدلالات المرکزیه والهامشیه بأسلوب وصفی تحلیلی مستعینه بأحادیث المعصومین وآراء المفسّرین من جهه وأن تقارنها بما ورد فی کتب وجوه القرآن الکریم و الوجوه والنظائر من جهه أخرى، ومما توصلت إلیها هذه المقاله أنّ هذه الدلالات متشابهه فی قسم یسیر منها ومختلفه فی معظمها لم یفطن إلى الکشف عن دلالاتها مؤلّفو هذه الکتب.
خوانشی نشانه شناختی بارویکردی لایه ای از زبان شعری امل دنقل مطالعه موردی قصیده «البکاء بین یدی زرقاءالیمامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
60 - 76
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، روش نقدی متن محوری است که با رویکردی نظام مند به مطالعه همه عواملی که در تولید و تفسیر معنا یا در فرایند دلالت شرکت دارند، می پردازد. امل دنقل به عنوان فردی از جامعه ای که در آن زندگی می کند و شاعری ملتزم به اجتماع خود که دغدغه مند است، زبان را ابزاری برای واکنش هایی مستقیم و غیرمستقیم علیه گفتمان های قدرت ساز عصر خود پنداشته و اشعار وی تبدیل به متونی هدفمند گردیده اند؛ لذا این جستار با تکیه بر روش توصیفی –تحلیلی قصیده «البکاء بین یدی زرقاء الیمامه» امل دنقل را مدنظر قرارداده و سعی دارد با بررسی گزینش های زبانی در سطوح مختلف زبانش باورها، عقاید و اندیشه های خود که را در ساختار زبان ریخته و بر مخاطب خویش القا کرده را بنمایاند این خوانش، متن قصیده را به مثابه شبکه ای از رمزگان، در چارچوبی منسجم و با رویکردی لایه ای نشانه ها را در سطوح عنوان، لایه آوایی، لایه واژگانی و لایه نحوی- بلاغی بررسی می کند، نشانه ها در متن از خلال دو محور هم نشینی و جانشینی و با توجه به سیاق و فضای حاکم بر قصیده از کارکرد ارجاعی خود دور شده و دلالت هایی سیاسی- اجتماعی می گیرند و درنتیجه از خلال تحلیل و بررسی نشانه ها و دلالت های متن به معنی پنهان یا معنی عمیق قصیده که همان هجو سیاسی حکام، سرزنش ملت عربی و دعوت به شورش علیه شرایط است می رسیم.
دراسه أسلوبیه فی الدواوین النثریه للشاعر العراقی یحیى السماوی المستوی الصوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
61 - 80
حوزههای تخصصی:
یعدّ المستوى الصوتی مجالاً من مجالات المنهج الأسلوبی، وهو یهتم بمعرفه الدور الذی یلعبه الإیقاع فی النص، لأنالمادهالصوتیهوماتتضمنهمنإیقاع وتکراروموسیقىعذبه وماتحویهمنتأثیراتصوتیهتسهمفی جمالیه النصوإثراءالمعنى. بما أن قصیده النثر بوصفها واحده من أشکال الکتابه الشعریه الجدیده لا تخلو من العناصر الإیقاعیه التی تتلون أشکالها وتتعدد مصادرها وتؤتی القصیده قوتها الإیحائیه والجمالیه، فتحاول هذه الدراسه أن تتلمس أسالیب التشکیل الإیقاعی فی القصائد النثریه للشاعر العراقی یحیى السماوی. وقد اتبع البحث منهجاً وصفیاً تحلیلیاً، وذلک باستقراء القصائد النثریه وتفکک عناصرها الإیقاعیه لاستخراج أسلوب الشاعر الإیقاعی وقیمته الدلالیه والجمالیه. وقد تبین من خلال هذه الدراسه أن قصائد السماوی النثریه مشحونه بطاقات إیقاعیه فذه، مما تؤدی دوراً دلالیاً وجمالیاً لإثاره المتلقی وإثراء تجربته، وبذلک تنتمی إلى قصیده التفعیله وتکتسب صبغه الشعر. ومن أهم أسالیب الشاعر الإیقاعیه فی قصائده النثریه هی: إیقاع التقابل والتضاد، وإیقاع التوازی، وإیقاع تعداد، والتکرار بکافه أشکاله، والتراکم الصوتی، والجناس، والتجانس الصوتی. إن هذهالأسالیبجمیعاتسهمفیتشکیلواقعالإیقاعالصوتیالذیتنهضعلیهالقصیده وتسهم بقدرتها على الإثاره والتأثیر فی المتلقی.
تحلیل منسجم قصیده لامیه العرب (نمایی هنری از برزخ بین «آرمان» و «ادّعا»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
77 - 91
حوزههای تخصصی:
لامیه العرب، قصیده ای پرآوازه، شامل 68 بیت، منتسب به شنفری ازجمله شاعران صعلوک عرب در عصر جاهلی است. پژوهش حاضر، مبتنی بر یک تحلیل منسجم یا متکامل است که همه عناصر و اثرگذارهای شرکت کننده در آفرینش قصیده را از زوایای مختلف فنّی، تاریخی و روانشناسی، مورد کاوش قرار می دهد. این پژوهش درصدد است که با رویکرد تحلیل عناصر متن از جنبه های مختلف روانشناسی، بلاغی و تحلیل محتوا، تعبیرات شعری را واکاوَد، پرده از عواطف سراینده بردارد و کیفیت رابطه بین ذهن و زبانش را کشف کند. این تحقیق هم از جنبه روانشناسی و هم از منظر بلاغی، ناسازگاری بین ادّعاهای شاعر و ناخودآگاهش را برملا می سازد. در بحث از تخیّل، مشبّه به هایی که شاعر، گزینش کرده، رویکرد وی به سمت جامعه و زندگی اجتماعی را نشان می دهند، درحالی که شاعر از همان آغازین ابیات، آشکارا مدّعی ترک قبیله است. لحن شاعر نیز بین دو حالت غنایی و خطابی در نوسان است و حتّی جنبه خطابی آن، بر جنبه غنایی و ذاتی اش غلبه دارد. باری این تناقض ها نشان دهنده ناسرگی سروده و عدم صدق عاطفی سراینده نیست، بلکه بیانگر دنیای آشفته و متناقضی است که شنفری در بسترش، زیست و نیز نشان دهنده گسلی است که بین واقعیت های ناهنجار زندگی وی و آرمان های بلندش، واقع بوده است.
الگوهای ترجمه از زبان عربی به فارسی بر اساس چهار نسخه کهن "شهاب الأخبار" در سده های پنجم تا هفتم هجری( ارموی، دانش پژوه، شیروانی، ضیاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
92 - 111
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مبنای چهار نسخه ی ترجمه ی فارسی کهن از کتاب «شهاب الاخبار کلمات قصار پیامبر (ص)» که شامل 1000 حدیث می باشد؛ صورت گرفته است. این چهار نسخه توسط آقایان ارموی، دانش پژوه و شیروانی و جویا جهانبخش و همکاران به چاپ رسیده است. در این مقاله ویژگی های واژگانی و ساختاریِ این چهار نسخه ی متعلق به سده های پنجم تا هفتم موردبررسی قرارگرفته و هدف از آن تبیین ویژگی های دستور زبانی حاکم بر آن ها اعمّ از ویژگی های واژگانی و دستیابی به الگوهای کهن ترجمه عربی به فارسی بوده است. متن عربی کتاب "شهاب الأخبار" احادیث را بر اساس ساختار جمله های عربی همچون اسمیه فعلیه شرطیه با مَنْ شرط اسمیه ی همراه با إنّ فعل امر فعل لیس ساختارهای تفضیلی فعل بئسَ و... گردآوری کرده است و هرکدام تحت عنوان یک باب نامگذاری شده است. اما این کاوش، بر اساس استخراج ویژگی های مهم واژگانی و دستوری حاکم بر ترجمه های موردبررسی انجام گرفته که با تبیین و مقایسه ترجمه های این چهار نسخه، ویژگی های واژگانی و سبک ترجمه آن ها بیان شده و در هر مورد در حد امکان با توجه به گنجایش مقاله نمونه هایی بیان شده است.این پژوهش با ضرورت تبیین الگوهای ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی انجام گرفته و ویژگی های واژگانی و ساختاری ترجمه های کهن عربی به فارسی بر اساس چهار نسخه شهاب الاخبار که هدف این پژوهش بوده،به تفصیل بیان شده است. براساس این تحقیق، ما شاهد چیرگی ساختار دستور زبان عربی بر ترجمه کهن فارسی هستیم.
السمات الدادائیه فی السرد الشعری لشوقی أبی شقراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الدادائیه ظاهره انفجرت فی وجه الأزمات السیاسیه، والاقتصادیه، والأخلاقیه، واعتبرها روّادها المنقذ الذی سیبدد کل هذه المشاکل. وکان الشکل الوحید للخلاص هو رفض کل ما هو تقلیدی وتبنّی منطق الفوضى والرفض. فی الدادائیه،کثیرا ما یُترجَم الشکُّ الأساسی فی ضیق أفق الفنّ إلى عداء صریح تجاه قِیَم الفنّ ومؤسساته.کان الشاعر شوقی أبو شقرا أحد أبرز أرکان مجله "شعر" التی أسّسها شعراء السریالیه آنذاک. وکان لها دور أساسی فی انتشار وتطوّر الحرکه الحدیثه للشعر العربی. یحاول هذا البحث الوقوف عبر منهج وصفی-تحلیلی، على میزات الحرکه الدادائیه فی شعر أبی شقرا للبحث عن روافد الدادائیه ومیزاتها فی شعره. هذه الدراسه توصّلت إلى نتائج تدلّ على أن أبا شقرا عمل جاهدا على التحرّر من ربقه الماضی تحّرراً کلیاً یتجاوز أنصاف الحلول وفکره التسویات، ویحررالانسان من القیود التی تعوق حرکته، لعلّه یصل إلى المستقبل لیصوغه على هواه. کما وأن الخلق البداهی لدى أبی شقرا و محاولته من أجل تحریر اللغه و تجرید المفردات من حسیّتها و خلق التراکیب المتناقضه، أثارت الفوضویه فی أشعاره و جعلتها تجسیداً بلیغاً للأعمال الدادائیه.
التطور البنائی والدلالی للکلمات العربیه الدخیله فی اللغه الترکیه المعاصره بجمهوریه أذربیجان دراسه مصطلحات جدیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طفقت اللغه الترکیه تتطور فی جمهوریه أذربیجان بفعل الحاجه وتلوذ إلى صنع کلمماتها من صمیم لغتها أو تستعیر کلمات عربیه لتوسیع دائره الإفاده فی بیان الأغراض لدى الأوساط القومیه والدولیه. من هنا، تتبیّن أجواء الدراسه؛ إذ أنّها تهدف إلى معالجه الکلمات والمصطلحات العربیه الدخیله ودراسه سماتها الصوتیه وتتابع من خلالها، التطورات الصرفیه والدلالیه للکلمات، ضمن استعمالها فی الأذربیجانیه. قامت هذه الدراسه بتصنیف الألفاظ فی الجداول تحت عناوین أصلیه وفرعیه، نظراً للتطوّرات البنائیه (الصوتیه والصرفیه) والدلالیه؛ وتمّ اختیار الألفاظ للبحث صدفهً، حسب القراءه فی الصحافه، والکتب، والمقالات العلمیه والأدبیه بلغتها الأذربیجانیه؛ وتمّ اختیارها أیضاً عن طریق المشاهده والاستماع لوسائل الإعلام المرئیه والمسموعه، نظراً لتداولها الکثیر فیها. وحصلت النتائج التالیه: أوّلاً، أنّه لا یکتب فی الأبجدیه الأذربیجانیه اللاتینیه حرفا "ء ، ع"؛ ومن عاده اللغه إشباع الکسره یاءً والوقف على التّاء المربوطه وحذفها فی الکتابه ونقل الضمّه إلى واو مشبعه مضاعفه؛ وثانیاً، تحلیل بناء بعض الکلمات صرفیاً یهتدی بنا إلى قضیّه النحت؛ وقد لا تستعمل الکلمات بصیاغتها الصرفیه فی العربیه، رغم تداولها فی الأذربیجانیه؛ وثالثاً، قد تصنع الکلمه الدخیله نوعاً من المشترک اللفظی، والسبب فیه انتقال الألفاظ من معناها الأصلی إلى معانٍ مجازیّه؛ والکلمه قد لا تتطوّر لفظاً فتبقى على حالها، رغم التّحول المعنوی فیها؛ وعن سبب تحویل المعنى، قد یتبادر إلى الذّهن وجود علاقه مجازیّه شفیفه بین الکلمات؛ واللفظ الأذربیجانی قد یکون قصیر الدلاله؛ بینما اللفظ العربی یتوسّع فی المعنى؛ وقد تجد اللفظه حیاه معنویه جدیده فی الأذربیجانیه دون العربیه؛ وقد تشیع الکلمات فی اللغتین على السواء وبمعنى واحد؛ وقد تختلط الکلمات الدخیله فی الدلاله فتستعملان بمعنى واحد فی الأذربیجانیه دون العربیه .
توظیف الأمثال العامیّه فی تفسیر الشعراوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
207-234
حوزههای تخصصی:
"تفسیر الشعراوی" للشیخ «محمّد متولی الشعراوی» من جمله التفاسیر التی یُمکن اعتبارها حلقه اتصال بین المنهج التقلیدی فی التفسیر والمنهج الحدیث التی تطرق إلیه معظم المفسّرون الجدد؛ فالشعراوی أبداً یحاول تیسیر فحوی الآیات والسور القرآنیه بصوره تجعل القارئ لا یملّ حدیثه وینجذب إلیه أیّما انجذاب. الأدبیه هی السمه الغالبه فی تفسیر الشعراوی فهو یعتمد علی شرح الأسالیب النحویه والبلاغیه فی القرآن بأسلوب یمیّزه عن أقرانه من المفسّرین وهذا ما جعله یعتمد على غیر قلیل من الأمثال العامیه فی تفسیره ممّا لا نجد هذا الأسلوب –إلاّ نادراً - عند غیره من المفسّرین. من هذا المنطلق یحاول هذا البحث بالاعتماد علی المنهج الوصفی-التحلیلی أن یبیّن مکانه الأمثال العامیه وتوظیفها فی تفسیر الشعراوی. تُظهر لنا نتائج البحث بأنّ الشعراوی اعتمد على الأمثال فی ثلاثه مستویات) أ: فکّ شفره الاستعارات ب: بیان العله والأسباب. ج: نقل المفاهیم العقلیه إلى العینیه والمحسوسه. ولا ننسى الإشاره إلى أنّ کلّ هذه العوامل أدّت إلى الاختصار والإیجاز فی القول.
ارزیابی ترجمه استعاره های قرآن در موضوع قیامت بر اساس نظریه نیومارک (نیمه نخست قرآن)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نشانه - معناشناختی گفتمان «رمان بازگشت به حیفا» اثر غسان کنفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
21 - 35
حوزههای تخصصی:
گریماس، معناشناس لیتوانیایی جهت ساحت مندی نظام روایت، الگوی منسجمی ارائه نمود که بر اساس نظر وی، درک بهتر متون ادبی با شناخت کامل از معنا حاصل می شود. و این معنا تنها با مبنی قراردادن انگاره های کُنشی و شوشی و رخدادی در قلمرو گفتمان حاصل می شود. از این رو، به دلیل اهمیّت و جایگاهی که بررسی و شناخت معنا در رمان «بازگشت به حیفا» از نگاه پژوهشگران داشته، در پژوهش حاضر سعی شده، با روش توصیفی-تحلیلی به واکاوی و تحلیل عوامل کُنشی و شوشی و انواع نظام معناشناختی گفتمان و چگونگی سیرِ تولید معنا در این رمان با بهره گیری از مبانی نظری تحلیل نشانه _ معناشناختی گفتمان گریماس پرداخته شود؛ تا نقش عملیّات انواع گفتمان حسی، عاطفی که با تأثیر بر عوامل معنایی مُنجر به تولید معنا شده، کشف نماییم. نتایج حاکی از آن است، که رمان بازگشت به حیفا به دلیل قراردادن محوریّت پایداری قابلیّت تحلیل و بررسی با انگاره های کُنشی و شوشی را دارد. نوع گفتمان رمان مذکور از نوع پویا است؛ چراکه روایت با تغییر در افکار و حرکت سعید(کنشگر) از رام الله به حیفا، به یاری همسرش صفیه(کُنش یار) برای رسیدن به هدف خویش(خلدون)، وضعیّت ابتدایی را به وضعیّت ثانوی یعنی مواجه شدن با نیروهای مخالفی چون کشمکش های سعید و خلدون سوق می دهد که در نتیجه منجر به تغییر در افکار سعید، مبنی بر آزاد نهادن خالد در عضویّت گروه فدائیان و تولید معنای استقامت و پایداری می شود. البته در این رمان شاهد گفتمان های رخدادی و مرام مدار نیز هستیم.
آواهای القاگر در مرگ نگاره های بدر شاکر السیاب با تکیه بر نظریه موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
112 - 130
حوزههای تخصصی:
زبان، مجموعه ی آوا هایی است که القاگر احساسات و عواطف گونه گون و انگار هایی از رنگ ها و رایحه ها هستند؛ بدین ترتیب، زبان، توده ای از آوا ها و نشانه های نابسامان نیست؛ بلکه شبکه ای است نظام مند و درهم بافته از لایه ها و پیوند ها یعنی هر پاره از گفتار یا متن، از خلال همکاری و پیوستگی همه سطوح زبانی متمایز، سازمان دهی می شود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی آوا های القاگر در سروده های بدر شاکر السیاب است؛ یکی از مباحث برجسته ای که باید در اشعار این سراینده نامدار به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد، بحث آوا ها و القا هاست. شاعر جیکور یکی از شاعران چیره دستی است که از آواها، برای همراه ساختن خواننده با خویش بهره ی فراوان برده است؛ نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا بر بنیاد نظریه موریس گرامون، زبان شناس نامدار فرانسوی به خوانش و تحلیل القاگری آواها در سروده های سراینده سوگوار عراق، بدر شاکر السیاب دست یازند و در این راستا با کاربست روش توصیفی –تحلیلی به بررسی نشانه ها و شاخصه های موسیقایی سروده های بدر شاکر السیاب به ویژه واکه ها و همخوان ها پرداخته اند؛ خوانش و تحلیل چکامه های بدر شاکر السیاب بر بنیاد نظریه آواهای القاگر گرامون نشان می دهد که متناسب با مضامین چکامه های سیّاب و متأثّر از نفوذ عمیق و ژرف روح سوگباری و اندوه در اندیشه و زبان شاعر، واکه ها و همخوان های پربسامد سروده های او نیز همین بار معنایی منفی، تیره و حزن آلود را تکرار می کنند؛ به دیگر بیان، یافته های این پژوهش نشان می دهد که آوا های القاگر در سروده های بدر شاکر السیاب به توصیف شکست روحی و جسمی مردمان سرزمین شاعر می پردازد و از لحاظ آوایی، اشعار او مرگ نگاره هایی است از شک و تردید، سرخوردگی و دل مردگی و اندوه و بدبینی.
مکانه الفضله فی بنیه الجمله العربیه عند نحاه قدامى ومحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
159 - 178
حوزههای تخصصی:
تناول البحث آراء بعض علماء اللغه القدامى والمحدثین، ممن أتیح الاطلاع على آرائهم فی مکانه الفضله فی بنیه الجمله العربیه ودورها فی بناء النص. فالجمله عند النحاه العرب هی المسند والمسند إلیه، وبهما تتم الفائده، والفضله من الزیاده التی یمکن الاستغناء عنها عند أغلب النحاه، ونُظر إلیها عند اللسانیین المحدثین عربا وغربیین نظره غیر بعیده عن نظره النحویین العرب القدامى، غیر أن بعضهم قد تحدث عن البعد الدلالی فی بنیه الجمله نفسها، بما توفره المتممات أو الذیل فی الجمله، ویقصدون بذلک الفضله، وهذا وصف یغلق الجمله عن بعدها النصی. لکن المتمعن فی بنیه النص والجمله من ناحیه الدلاله والتداول، یجد أن الفضله عنصر قار فی بناء الجمله، وهو الذی یقود الجمله إلى نصها، ویحدد المعنى المقصود من الجمله، ومن الجمله إلى الجمله یتکوّن النص، وبعض الجمل یکون نصا. فالفضله هی الرکن الأساس الثانی فی بناء الجمله العربیه بعد العمده، أی العمده والفضله أو العنصر الثالث فی بناء الجمله، (المسند والمسند إلیه والفضله)، وهو موجه نصی للجمله؛ وعلیه نسمی الفضله بالموجِّه؛ لأنها توجه الجمله إلى نصها الذی تنتمی إلیه. لم یتناول أحد قضیه موقع الفضله فی بنیه الجمله العربیه کعنصر أساسی. وقد اعتمدنا هذه الدراسه بناء على المنهج الوصفی التحلیلی فی ظل علم نحو النص.
آلیات الترابط النصّی فی خطبه الجهاد للإمام علی بن أبی طالب(ع) (دراسه تحلیلیه فی ضوء لسانیات النصّ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدّ النصّ وحده لغویه کبیره تفهم الجمله فی إطارها، فالنصّ هو الموضوع الرئیس فی التحلیل والوصف اللغوی. إنّ الترابط أو التماسک النصّی من أشهر خصائص النصّ إذ لا یقوم النصّ إلّا به، فقد أجمع علماء اللسانیات النصّیَّه بوصف التماسک النصّی أساساً فی بناء النصّ وصیاغتهِ. یهدف الترابط النصی إلی بیان تماسک النصّ وانسجامه عبر توظیف أداوته التی من أهمها وأشهرها الإحاله والحذف والتکرار والوصل وغیر ذلک. هذا البحث یتخذ من المنهج الوصفی- التحلیلی وسیله لیتناول عناصر الاتساق فی خطبه الجهاد ویرمو إلی نفض الغبار عن الموروث الأدبی، وإبراز مواطن ومکامن النصّیه فی خطبه الجهاد التی تعدّ من أهمّ الخطب فی تاریخ موروثنا الدینی والأدبی لما فیها من رصانه وقوه واستحکام. ومن النتائج التی وصل إلیها البحث نذکر أنّ عناصر الاتساق فی خطبه الجهاد ساهمت بشکل کبیر فی الربط بین أجزاء الکلام مما أدی إلی ظهور الخطبه فی قمه جمالها وإبداعها اللفظی والفکری وقد استخدمت الأدوات لسدّ الفجوات والثغرات بین سطور الخطبه. وعلی إثر هذه العناصر، قد جاءت الفکره موحده منسجمه لم یطعن فی تماسکها تشتت ولا رکاکه ولولا هذا الربط لما کانت هذه الخطبه بهذه المکانه التی تحتلها الیوم.
نماد های مقاومت در شعر محمّد حلمی الرّیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات مقاومت، پژواک صدای آزادی خواهانی است که در پی رهایی از چنگال متجاوزان هستند. حضور اشغالگرانه اسرائیل در فلسطین، نقش بسزایی در بروز این نوع از ادبیّات داشت و شعر را تجلّی گاه فریاد انسان های متعهد قرار داد؛ از این رو، شاعران، مقاومت را به عنوان جان مایه اشعار خویش بکار برده اند. محمّد حلمی الریشه (1958)، شاعر نامدار فلسطینی، یکی از شاعران متعهدی است که فریاد اعتراضش را در شعر منعکس نموده است. وی در شعر خویش بر آنان که مهر سکوت بر لب دارند، می تازد و سر آن دارد با به جوش آوردن احساسات ناسیونالیستی مردم، آن ها را به براندازی سایه شوم اشغالگران ترغیب نماید. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به واکاوی نماد های مقاومت شاعر پرداخته و مهم ترین نوع نماد های مقاومت در شعر وی را باز گو نماید. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شاعر طنین ندای ظلم ستیزی خویش را با وام گیری نماد ها -غالباً در پرتو نماد های ساختمند و خرده نماد- به مخاطب القاء نموده است و این امر حاصل شد که خرده نماد هایی که شاعر در پرتو نماد طبیعت بکار برده از بسامد بیشتری برخوردار بوده است؛ دیگر این که شاعر در کاربست بعضی از نماد ها مانند دادن بار معنایی منفی به سیب و ابر، اقدام به قاعده شکنی نموده و تعبیر واژگونی از نماد ها را خلق کرده است.