فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
116 - 138
حوزههای تخصصی:
اهتمَّ کتَّاب الدّفاع المقدّس بکتابه القصص والرّوایات لفئه المراهقین والنّاشئه؛ لما لهذه الفئه من أهمیّهٍ کبیرهٍ ودورٍ أساسیّ فی المجتمع ولاسیّما فی أثناء الحرب، فعدُّوا الرّوایهَ الموجّههَ للمراهقین منبراً لنقل أفکارهم وإیصالِ رسائلهم إلى القرّاء. قد حاولوا فیها توثیق أحداث الحرب العراقیه الإیرانیه المفروضه، وما رافقها من تضحیاتِ الإیرانیّین المادّیّه والمعنویّه فی سبیلِ الدّفاع عن الوطن، وما خلّفته من آثار سلبیّهٍ نفسیّهٍ ومادیّهٍ حلّت بمن فقدوا أحبّتهم أو منازلهم أو بمن أُصیبوا بإعاقهٍ جسدیهٍ دائمه، وما طرأ على حیاتِهم من تغیّراتٍ بعد کلّ هذه النّکبات والمصائب. عالج الکتّابُ هذه القضایا مرکّزینَ على الجوانب الأخلاقیّه، وعلیه تستهدف هذه المقاله دراسه میزات روایات المراهقین للدّفاع المقدس من النّاحیه الأخلاقیه استناداً إلى أعمال محمد رضا بایرامی (دود پشت تپه، پل معلق وسایه ملخ) وداوود غفارزادگان (شب أیوب وآواز نیمه شب) وذلک باستخدام المنهج التّحلیلیّ الوصفیّ. أظهرَتِ النّتائج أنّ المؤلّفَین کلیهما شجّعا القارِئَ على أن یتحلّى بقیمتینِ أخلاقیّتَین مهمّتین؛ أُولاهُما حبّ الوطن والتّضحیه فی سبیل الدّفاع عنه، أمّا الأُخرى فهیَ الأمل؛ لأنَّ الحلّ الأمثل للحرب یتجلّى فی الدفاع عن الوطن والتّضحیه فی سبیله، أمّا الأمل فهو الحلّ الأمثل لآثار الحرب النّفسیّه؛ لذا فإنَّ المؤلّفَینِ أظهرا ضرورهَ أن یتقبّلَ الإنسانُ الظّروفَ الجدیده وأن یواصلَ حیاته بأفکارٍ إیجابیّه وروحٍ قویّه مهما واجهَ مِن ألمٍ وضعف، ومهما عانى مِن یأسٍ وإحباط، فالیأس والضعف هما الخساره الحقیقیّه، والفشل الوحید.
دراسة مقارنة لمبادئ فن الحکم في حکومة القراخطائية وآل مظفر (بناء على الشؤون السياسية والثقافية)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
70 - 97
حوزههای تخصصی:
الهدف من البحث الحالی هو دراسه مقارنه للتعرف على المبادئ فن الحکم فی حکم القراخطائیین وآل مظفر بناءً على الشؤون السیاسیه والثقافیه. تم استخدام منهج تحلیلی - تاریخی لهذا البحث. تظهر نتائج البحث ما یلی: قبل تشکیل الحکومه المحلیه، تعتبران جزئین من هیکلیه الحکومات السابقه مثل السلاله الغزنویه، الخوارزمشاهات والدَّولَه الإلخَانِیَّه ومن خلال تسربهما فی بنیه السیاسیه لهذه الحکومات، وبتقلیدهما للبنیه السیاسیه للحکومات المذکوره، کان لدیهما هیکل سیاسی من النوع الملکی قائم على الاستبداد ومن الناحیه النظریه، یمکن النظر فی جهودهما من أجل الحصول على أسس الشرعیه فی إطار نظریه الملکیه والخلافه الإسلامیه. هناک محاوله لتعرف مبادئ فن الحکم فی هاتین الحکومتین من خلال الاعتماد على وثائق ومصادر المکتبیه. تشیر نتائج البحث إلى أن الحکومتین حاولتا الحفاظ على العلاقات السیاسیه والدینیه مع حکومات المجاوره والخلفاء العباسیین فی البعد السیاسی والشرعیه الدینیه لحکومتهما. ومن وجهه نظر ثقافیه، أصبحت کرمان واحده من مراکز العلوم والأدب والعماره بعد إنشاء القراخاطئیین الأمن النسبی. وفیما یتعلق بالأداء الثقافی لآل مظفر، یمکن أن نذکر إحیاء الدوله الإیرانیه، وإحیاء الوحده الإسلامیه، وإرساء أسس الدین الشیعی وانتشاره فی إیران.
"اضطراب اثرپذیری" نزد سرایندگان سده های سوم و چهارم هجری بر پایه نظریه "هارولد بلوم" (مطالعه موردی: ابوالطیّب متنبّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
73 - 57
حوزههای تخصصی:
اضطراب اثرپذیری نظریه ایست درباره اثرپذیری شاعران که نخستین بار هارولد بلوم آن را پیش کشیده است؛ دیدگاهی برپایه بینامتنیت که بر دو اصطلاح «پیشین» و «پسین» بنا شده و از پیوند ستیزه جویانه میان شاعر معاصر با گذشته و ترس از اثرپذیری وی سخن می گوید. شاعر پسین برای اینکه اثرپذیری اش را پنهان و خود را شاعری نوآور بشناساند، فرم و درون مایه سخن را دگرگون می کند. نگرانی یا ترس اثرپذیری، در بسیاری از سروده ها و گزارش هایی که وضعیت سرایندگانِ سده های سوم و چهارم هجری را در ادبیات عربی آینگی می کند، پدیده ای آشکاراست. در جستار پیشِ رو با روشی مقایسه ای-تحلیلی، نخست تلاش می شود با نگاه به سروده های شعری، گزارش های تاریخی-ادبی و دیدگاه های سخن سنجان آن روزگار، به ذهنیّت سرایندگان دست یافته، نگرانی یا دلواپسی آن ها نسبت به موضوع هایی چون تقلید و نوآوری آشکار شود، سپس با نگاه به نظریه بلوم، بررسی شود که ابوالطیب متنبّی از چه شیوه هایی برای دیگرگون نشان دادن سخن خود از گذشتگان، بهره برده است. پژوهش پیشِ رو نشان می دهد که برخودبالیدن های این سرایندگان و کوچک پنداشتن پیشینیان و هم روزگارانشان، بیش از آنکه از سرِ رقابت و ستیزه جویی شخصی باشد، ریشه در انگیزه های روانی و نگرانی های ذهنی آن ها دارد و شیوه های سخن سنجی آن روزگار نیز بر این فشار روانی افزوده است؛ از این رو انجام چنین پژوهشی بایسته می نماید. برخودبالیدن زیاد سرایندگان به توان هنری خود و کوچک پنداشتن دیگران، نشان دهنده دلشوره یا نگرانی آن ها از موضوع اثرپذیری است. متنبّی با بهره گیری از شگردهایی چون ایجاز، غلوّ یا اغراق در تصویرسازی، برعکس نمودن مفاهیم تکراری، بهره گیری از استعاره های دور و تشبیه های پنهان یا ضمنی به جای نمونه های نخ نماشده توانسته است فرم ها و مایه های تکراری را تازه و خود را شاعری نوآور بشناساند.
مقایسه طرح واره های تصویری برابر نهاده های عربی و فارسی زیست شناسی بر مبنای رویکرد زبان شناختی جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
89 - 74
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های علمی جدید که با ذهن انسان ارتباط مستقیم دارد، حوزه شناختی است. طرح واره های تصویری از مهم ترین زیرساخت های این حوزه هستند که برای اولین بار توسط مارک جانسون مطرح گردید. واژگان زبان را به دلیل ماهیت روان شناختی و ارتباط مستقیم آن با ذهن می توان از راه مطالعات شناختی بررسی کرد. پژوهشگران می توانند از طریق ابزارهایی چون علوم شناختی و علوم مرتبط با آن ازجمله زبان شناسی شناختی به دلیل ماهیت ارتباطی آن در زمینه های مختلف پژوهش هایی را انجام دهند. بنابراین هدف پژوهشگران در این مقاله استفاده از این ابزار در رمزگشایی معنایی واژگان فارسی و عربی می باشد.در پژوهش حاضر، به مطالعه موردی واژگان معادل یابی شده به زبان فارسی و عربی در درس زیست شناسی دوره اول و دوم پرداخته شده است و درصدد است که میزان کاربست طرح واره های تصویری در واژگان معادل یابی شده به این دو زبان را بر اساس رویکرد زبان شناختی جانسون بررسی کند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله هستیم که تا چه میزان واژگان معادل یابی شده به زبان فارسی و عربی در درس زیست شناسی از پایه هفتم تا دوازدهم برای رسیدن به معنی با کاربرد تجربیات جسمیت یافته در قالب زبان نمود پیداکرده اند؟هدف این پژوهش، برجسته سازی طرح واره های تصویری به عنوان ابزارهایی معناشناختی، جهت نشان دادن فضاهای انتزاعی ذهن می باشد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، مشخص شد که طرح واره حجمی بیشترین میزان را در معادل یابی واژگان به زبان عربی داراست. در طرح واره حرکتی واژه عربی یافت نمی شود ولی طرح واره قدرتی سهم یکسانی را در انتقال معنایی واژگان معادل یابی شده به زبان فارسی و عربی دارد.
شاخصه های رویکرد صورت گرایی روسی در عیار الشعر ابن طباطبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
20 - 40
حوزههای تخصصی:
ابن طباطبا، ناقد برجسته ادب عربی قرن چهارم هجری، در اثرش عیار الشعر شیوه ای متمایز را در پرداختن به نقد ادب عربی در قیاس با آثار ناقدان هم عصر و گذشتگان خود و حتی ناقدان پس از خود پی گرفته است. ابن طباطبا به طور خاص به شعر به عنوان صنعتی هنری پرداخته و ساختار و نظم شعری را محور اصلی بحث خویش قرار داده است، به گونه ای که از لا به لای گفته های وی می توان تفاوت ظریف میان گونه های متفاوت ادبی همچون نظم و نثر و شعر را استنباط کرد. حال از آنجایی که تمرکز ابن طباطبا بر صناعت شعری است و، از طرفی، برخی پژوهشگران بر این اعتقادند نقد قدیم عربی نقدی است صورت گرا، کوشیده ایم با استناد به آراء نقدی ابن طباطبا در عیار الشعر در چهار چوب اصول صورت گرایی روسی نشان دهیم چه میزان می توان ابن طباطبا را مشمول این حکم کلی دانست و وی را ناقدی با رویکرد صورت گرایی تلقی کرد. همچنین، چه میزان شواهد موجود در عیار الشعر این فرضیه را، که نقد ادبی عربی قدیم نقدی است صورت گرا، تقویت می کند. بنابر این، در این پژوهش آراء نقدی ابن طباطبا با استقراء شواهدی از کتاب عیار الشعر بر اساس شاخصه های اصلی رویکرد صورت گرایی روسی و با روش تحلیل محتوایی به بحث گذاشته شد. نتیجه پژوهش نشان داد ابن طباطبا در رأس ناقدانی قرار دارد که رویکردی صورت گرایی دارند و آراء نقدی وی این فرضیه را، که نقد قدیم عربی نقدی صورت گراست، بیش از پیش تقویت می کند.
دراسه الحال وواوها من منطلق معاني النحو للجرجاني(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
159 - 174
حوزههای تخصصی:
ما تتجرّد عنها وجوبا أو جوازا. ویبدو فی بادیء النظر أن هذه الصور مترادفه یمکن إحلال بعضها للآخر. والحقیقه لیس کذلک، بل کل صوره منها تمثل معنیً لطیفاً ودلاله دقیقه تُدرس علی ضوء معانی النحو التی تَمّ تأسیسها بید عبد القاهر الجرجانی، والتی تکشف عن الفروق بین مختلف التعبیرات فی اللغه. هذه المقاله ترید أن تدرس الفرق بین ضروب الحال ترکیزاً علی الحال التی تقترن بالواو أو تتجرد عنها بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی وتمخضت عن هذه لنتائج: اقتران الحال بالواو فیما یجب یعود إلی صیاغه اللغه وفیما یجوز یعود إلی دلاله اللغه ونظم الکلام فی رأی الجرجانی. یحصل الفعل المضارع حالا متلبسا مع عامله؛ وإن دخلت علیه الواو تدل علی استمرار الفعل المضارع إلی زمن التکلم. الحال المفرده تمثل الاهتمام بالحال، وما یقابلها من الحال الجمله الاسمیه المتصدره بضمیر ذی الحال تمثل الاهتمام بالفاعل. تفید الجمله الاسمیه حالا أن الحال کانت أصلا ثابتا مستقرا، إن اقرنت بالواو؛ وإن سقطت الواو منها تلازم العامل والأولی آکد من الثانیه. تدل الجمله الفعلیه المتصدره بالفعل الماضی حالا علی أن الحال حصلت قبل عاملها وانتهت عند اقترانها بالواو، وسقوط الواو منها یدلّ علی التلازم والتزامن بین الحال وعاملها کأن الحال هی العامل وعلی العکس. تلعب الواو الحالیه مع "لم" و"لما" نفس الدور الذی لعبت مع الفعل الماضی حالا لقلبهما المضارع ماضیا.
الصعاليک؛ من النرجسيه إلي اليوتوبيا في ضوء نظريه هاينزکوهت وجورج فلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
257 - 278
حوزههای تخصصی:
تلعب النرجسیّه دوراً مهماً فی تحدید هویه المرء وتدلّ علی الخصائص المتمثلّه بحبّ الذات والتفرّد، ویری بعض الباحثین أنَّها ناجمه عن خلل نفسی أسهم المجتمع فی ظهوره وانتشاره علی نحو واسع. والیوتوبیا منسوبه إلی «طوبی» و«طوباویّه» فی الحیاه الدنیا وتدلّ علی المدینه الفاضله علی ضوء نظریه المحلّل النفسی، «جورج فلز». یتبع هذا البحث دراسه سیکولوجیّه لمعالجه النرجسیّه والیوتوبیا فی شخصیّه الصعالیک فی ضوء آراء «هاینزکوهت» و«جورج فلز» اعتمادا علی المنهج الوصفیّ- التحلیلیّ.من نتائج البحث أنّ الصعالیک کانوا نرجسیین معتدین بأنفسهم معجبین بها بإفراط وأسباب ذلک یمکن أن تکون الحقاره وطردهم من القبیله والتمییز اللونی وضیم القبیله وحیاتهم الخاصّه ولجوئهم إلی البیداء والوحوش، ولکن لا یدلّ هذا العصیان الروحیّ علی التوحّش المحض فی الصعالیک کما یری بعض الباحثین، بل إنّ أعمالهم الأدبیّه أدّت إلی نشر فکره الیوتوبیا فی المجتمع وهی تدور حول المفاهیم الّتی یؤکد الإسلام علیها کالخروج علی الظلم الاجتماعیّ وبثّ فکره الوحده الاجتماعیّه والمساواه، مقارناً بما قال جورج فلز الانجلیزیّ فی الیوتوبیا.
تحلیل روایة «عبث الأقدار» لنجیب محفوظ في ضوء نظریة التاریخانیة الجدیدة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الشتاء ۱۴۴۵ شماره ۱۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
منذ أواخر القرن العشرین ظهر مصطلح التاریخانیه الجدیده علی أساس آراء المفکر الأمریکی ستیفن غرینبلت وذلک یکون کتیار مضاد للتاریخانیه التقلیدیه. یری أتباع هذه النزعه أن النصوص الأدبیه تقبل التأویل شأنها شأن النصوص التاریخیه؛ أی إذا کان التاریخ باعتباره ضرباً من الروایه، فإن الروایات تعتبر نوعاً من النصوص التاریخیه ولذلک جاء الاعتقاد عندهم بنصیه التاریخ وتاریخیه النص وعلی ذلک لایوجد هناک حدّ بین التاریخ والأدب ومن خلال قراءه النصوص الأدبیه بعنایه، یستطیع القارئ الحصول على معلومات تاریخیه قیمه فی الطبقات السفلى من النص. باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی قامت هذه المقاله بتحلیل روایه «عبث الأقدار» من أجل اکتشاف ودراسه الجوانب المهمّه من التاریخ والخطابات السائده فی عصر المؤلف. وفقاً لنتائج البحث، قد عرض نجیب محفوظ الخطابات والتوترات الفکریه والمواجهات الاجتماعیه للمجتمع فی منتصف القرن العشرین من خلال إعاده خلق قصص تاریخیه فرعونیه فی هذه الروایه، ویمکن القول بأنّ العمل هو النتاج المعاکس لخطابات مثل إنکار المصیر، وتعزیز روح النضال ومعارضه الاستبداد، وانعکاس الأصوات القومیه، والمواجهه بین الأفکار الاستعماریه والمناهضه للاستعمار.
دلالات التصریف القرآنی عند ابن الزبیر الغرناطی من خلال کتابه ملاک التأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
35 - 48
حوزههای تخصصی:
هذا البحث بعنوان دلالات التصریف القرآنی عند ابن الزبیر الغرناطی من خلال کتابه ملاک التأویل، أوردت فیه الدلالات المختلفه التی ذکرها ابن الزبیر الغرناطی فی کتابه، محاولا بذلک نفی التکرار عن الآیات المتشابهه، من خلال بیان ما تحمله من فروق دقیقه فی دلالاتها، متبعا المنهج الوصفی التحلیلی فی عرض وجهه نظر مؤلف الکتاب فی معرض دفاعه عن آیات القرآن الکریم المتشابهه. وقد بینا المنهج الذی سار علیه ابن الزبیر وقصده من تألیف کتابه، ثم ذکرنا ما اعتمد علیه من دلالات: اختصاص کل موضع بما فیه، واختلاف التعقیبات، واختلاف المقاصد، واختلاف العطف، ودلاله التقدیم والتأخیر، ودلاله التضعیف، والاختلاف فی الجمع، وزیاده حرف وخلوه فی آیه آخرى، والتعریف والتنکیر، والإجمال والتفصیل، والإیجاز والإطاله، ومناسبه الحال، ومناسبه النزول، ومراعاه ما بنیت علیه السوره، لنفی التکرار عن القرآن الکریم ویشیر إلى مدلولات التصریف القرآنی دون التصریح بذلک؛ ولعل أهمیه البحث تتأتى من أن موضوع التصریف فی القرآن لم یأخذ حقه من الاهتمام والتعریف فی الدراسات اللغویه على مستوى التنظیر والتطبیق، کما أن فیه رد على المشککین بکلام اللّٰه مدعین أنه لو من عند اللّٰه لم تتکرر آیاته. وقد خرج البحث بنتائج، أهمها أن التصریف لفظه قرآنیه ومنهج قرآنی کذلک اتخذه وسیله فی بیان معانیه، کما أن التصریف وجه من وجوه الإعجاز فی القرآن الکریم، ویکاد ابن الزبیر أول من أکمل جهود سابقیه فی هذا المضمار، من خلال ما أورده فی کتابه من دلالات تدحض آراء المشککین والطاعنین فی کتاب اللّٰه.
تحلیل الصور المطبوعه فی کتب العربیه للمرحله الثّانویه الثّانیه فی إیران وفق نموذج سلوج ومک تیغو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
63 - 84
حوزههای تخصصی:
الیوم ونظرا لما تمثل الماده المرئیه أو البصریه من دور مؤثر وإیجابی فی تحقیق عملیه التعلم والتعلیم، فلا نکاد نغلو إذا اعترفنا بأنها من أهم الرکائز الرئیسه التی تواکب الماده المکتوبه والسمعیه، والتی تعتمد علیها معظم الکتب المدرسیه. لقد تجلت الماده المرئیه بتمثلاتها المختلفه من خلال الصور والرسوم فی طیات الکتب المدرسیه التی تم تألیفها فی السنوات الأخیره لتعلیم اللغه العربیه فی إیران. علی هذا الأساس، یبادر هذا البحث المعتمد علی المنهج الوصفی التحلیلی، إلی دراسه وتحلیل کافه الصور والرسوم فی الکتب العربیه المخصصه للمرحله الثانویه الثانیه فی فرع الآداب والعلوم الإنسانیه، واستُخدم نموذج سلوج ومک تیغو أداه له، ویهدف إلی استقصاء الصور المطبوعه فی هذه الکتب من خلال دراسه شامله، إما من جهه تنوعها ودورها فی نقل المعلومات إلی الطلبه ولفتِ انتباههم إلیها، وإما من جهه الصله القائمه بینها وبین النصوص الموجوده فی طیات الکتب. فتم استخراج البیانات الإحصائیه المعنیه بالدراسه، وبالتالی تصنیفها إلی عده متغیرات تقتضیها أداه البحث ضمن جداول مخصصه لکل منها. تدل النتائج علی أنه لقد کان توظیف الصور والرسوم والألوان بأنواعها المختلفه فی بؤره اهتمام أعضاء لجنه التألیف، کما أن علاقه الصور بالنصوص تتجلى فی مختلف وحدات الکتب الثلاثه المدروسه بکل وضوح.
تطابق الرموز في شعر سيمين بهبهاني ونزار قباني(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
119 - 144
حوزههای تخصصی:
الخلفیه والهدف: نظرًا لأن الأدب المقارن هو وسیله لعبور الحدود السیاسیه والعرقیه والثقافیه ، فإن البیانات العقلیه تجد الفرصه للتطویر والخروج من قفلها لتوفیر أساس للإلمام بأعمال مماثله بین المجموعات العرقیه الأخرى. بطبیعه الحال ، ستکون النتیجه اکتشاف القواسم المشترکه ، والتی ستکشف دراسه کل منها ، بالإضافه إلى الکشف عن التأثیر والتفاعلات ، تأثیر العوامل الخارجیه والبیئیه فی تکوین تأثیرات مماثله. تکتسب الرمزیه المقارنه معناها فی هذا السیاق وتزیل العوامل التی تؤثر على تکوین کل منها. من الواضح أن اللجوء إلى الرمز یتجنب التصریح، والذی له أسباب مختلفه ، ومن أبرز هذه الأسباب تکاثر الصوره المستحدثه على عدد الجماهیر ، وهذا الاتساع والتعدد للصوره التی تم إنشاؤها هو أحد الأسباب الرئیسیه لدوام الرمز فی الأعمال الأدبیه.النتیجه: فی النهایه ، أصبحت الرموز الرومانسیه والقومیه لنزار قبانی ورموز سیمین بهبهانی الشخصیه والطبیعیه أکثر بروزًا من أی شیء آخر ، ویتضح موقف کل منهما بذکر أمثله فی هذا الصدد. فی هذا المقال، قمنا بدراسه مقارنه لشاعرین معاصرین إیرانی وعربی، هما سیمین بهبهانی ونزار قبانی، بمنهج الدراسات المکتبه والمنهج الوصفی، وفحص تأثر هذین الشاعرین بالرمز.
بازپژوهی تعریف بلاغت با رویکرد به واژگان غریب قرآن
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات عربی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
107 - 126
حوزههای تخصصی:
طبق دیدگاه دانشمندان بلاغت، کلام بلیغ مشروط به فصاحت کلمه و کلام است و «غرابت»، یکی از موانع فصاحت کلمه به شمار آمده است. در قرآن کریم واژگانی وجود دارد که در عصر نزول، معنای واضحی برای اهالی حجاز نداشته است که به آنها «غریب القرآن» می گویند. مقاله حاضر درصدد است تا تعریف بلاغت را با تمرکز بر بازبینی اشتراط فصاحت در بلاغت و با توجه به الفاظ غریب قرآن به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای بازپژوهی کند. دانشمندان علم بلاغت، الفاظ غریب را به غریب حسن و غریب وحشی تقسیم کرده و تنها غریب وحشی را مخل فصاحت دانسته اند. از نظر ایشان واژگان غریب قرآن، از سنخ غریب حسن است که با فصاحت کلمه منافات ندارد. غرابت زمانمند، مکانمند و ساحتمند، سه حوزه غریب حسن است. بر اساس دیدگاه برگزیده، کلامی بلیغ است که در حد امکانات زبان، با همه مقتضیات شرایط سخن در یک موقعیت زبانی مطابق باشد. این شرایط عموماً مقتضی فصاحت است، اما فصاحت همه جا شرط بلاغت نیست، بلکه گاهی شرایط، مقتضی استفاده از واژگان غریب است. در این موارد، استفاده از واژه فصیح به بلاغت کلام آسیب می رساند. در این دیدگاه، بلاغت کلام تنها یک ملاک دارد و آن، مطابقت با مقتضای شرایط سخن است و فصاحت کلمه و کلام، شرطی در عرض این ملاک نیست.
جمالیة الصورة الفنیة في سردیات القاص العراقي فهد محمود الأسدي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۰
97 - 126
حوزههای تخصصی:
فهد محمود الأسدی (1939-2013م) کاتب وقاص عراقی أبدع روایات ومجموعات قصصیه تناولت المنحی الواقعی من الحیاه الاجتماعیه فی العراق وخاصه حیاه الناس فی الأریاف. وقد أتقن الروائی حبک قصصه بأسلوب فنی آسر یجذب المخاطب من خلال بنیه قصصیه متماسکه وعبارات ذات صور بلاغیه تتناغم بتشبیهاتها ومجازاتها واستعاراتها الموحیه. وهذه الدراسه تهدف إلى إبراز جمالیه الصوره الفنیه فی هذه الروایات وإظهار ابداعات الروائی البیانیه المتمثله فی روعه التشبیهات وبلاغه الاستعارات المستخدمه فی النص القصصی. وقد اتبعت هذه الدراسه المنهج الوصفی-التحلیلی فی محاوله لاستکشاف الإطار العام للصوره الفنیه فی مجموعات الأسدی القصصیه، والإحاطه بالممیزات السردیه التی اتضحت من خلال استعمال الروائی أغراضاً بلاغیهً موحیه کالتشبیه والاستعاره والکنایه لتضفی جمالیهً مضاعفه وتقبّلاً ملموساً من قبل المتلقی. ورکّز هذا البحث فی تحلیله علی أعمال الأسدی الخمسه، وهی: روایه «الصلیب؛ حلب بن غریبه» وروایه «داره الإحسان» والمجموعه القصصیه «عدن مضاع»، والمجموعه القصصیه «طیور السماء»، والمجموعه القصصیه «معمره علی». وهذه الإبداعات السردیه جمیعها تصوّر الواقع الاجتماعی المریر الذی کان یعیشه الإنسان الجنوبی فی العراق. ففی الروایه الأولی جسّد الروائی مظاهر الظلم والمعاناه التی کان یفرضها نظام الإقطاع علی الفلاحین والطبقات الضعیفه الکادحه، فراح یدعو من خلال دعوه غیر مباشره عن طریق هذه الروایه إلی نبذ جمیع أنواع القهر والاستبداد والاضطهاد. أمّا الروایه الثانیه فهی تمثّل العادات الاجتماعیه السائده فی جنوب العراق بکل ما تحمل من معتقدات وخرافات وتقالید عرفیه لا یقبلها العقل السلیم. وتعد هذه الروایه صوره حقیقیه لتناقضات المجتمع الریفی وصراعه المستمر بین القدیم والحدیث. وتأتی المجموعه القصصیه الثالثه لتبیّن بصریح العباره التمایزَ الطبقی بین شرائح المجتمع الواحد، ومدی خطورته علی حیاه الناس وتداعیاته الکارثیه التی تفضی إلی شرذمه الناس وتشتتهم. أمّا المجموعه الرابعه فقد تناولت قضایا الإنسان وهمومه الاجتماعیه، وبینما جاءت المجموعه الخامسه لتنقد فقدان الوعی والجهل المستشری بین طبقات المجتمع المتخلف. ومن أهم النتائج التی توصّلت إلیها الدراسه: إنَّ الأدیب الأسدی تعامل مع نماذجه القصصیه بعفویه فنیه خالصه معبّراً عنها ببیان سهل ممتنع ضمن دائره التأویل واستکشاف بواطن الأمور من خلال تحلیل ظواهرها الجلیه. ولم یقحم الکاتب نفسه فی مبالغات مفرغه وتهویلات لفظیه طنانه تُخرج النص من جریانه الانسیابی وطاقاته المحتشده، بل کان مُسایراً ومتناغماً مع لغه الخطاب وبناء السرد الفنی.
راهبردهای فراخوانی شخصیت جمیله بوحیرد در گفتمان های سیاسی شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
22 - 1
حوزههای تخصصی:
مبارزه در راه عقیده و تلاش برای آزادی و دستیابی به عدالت اجتماعی، ازجمله بن مایه های اساسی شعر شاعران معاصر عربی است. یکی از شگردهایی که شاعران برای ترسیم خواسته ها و رؤیاهای خود به آن تمایل نشان داده اند، بهره گیری از چهره های مبارز و الگوپذیری از آن ها در متن شعری است. در میان شخصیت های دخالت داده شده در شعر معاصر عربی، «جمیله بوحیرد» یکی از شخصیت های مهم و تأثیرگذار الجزائر به علت داشتن تجربه مبارزاتی با استعمار فرانسه و تحمل شکنجه و رنج های طولانی در زندان ها، به عنوان الگویی مناسب، موردتوجه شاعران قرارگرفته و با دلالت های مختلف، حجم انبوهی از گفتمان های سیاسی شاعران را به خود اختصاص داده است. برخی از آن شاعران همچون نازک الملائکه، عبدالمعطی حجازی، بدرشاکر السیاب، نزار قبانی و عبدالوهاب البیاتی تمرکز ویژه ای بر این شخصیت نمودند و تلاش کردند با کاربست راهبردهای مختلف، از رهگذر این چهره، مفاهیم متعدد ذهنی خود را به صورت ملموس و عینی برای مخاطبان ترسیم نمایند. در پرتو حضور پررنگ و محوری چهره یادشده در گفتمان شعری شاعران و بار معنایی ای که بر دوش می کشد، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، از راهبردهای فراخوانی این شخصیت، میزان حضور و نحوه دخالت دهی وی در شعر شاعران یادشده پرده بردارد و به تحلیل گفتمان و تشریح دلالت های این شخصیت در متن شعری آنان بپردازد تا گامی در فهم دقیق تر شعر معاصر برداشته باشد. نتایج تحقیق حکایت از این دارد که جمیله بوحیرد به عنوان یک الگو و کنشگر فعال، در گفتمان های سیاسی در زمینه استعمارستیزی و بازستانی هویت از دست رفته، در بستر شعر شاعران مورد مطالعه ایفای نقش داشته است. در فرایند مفهوم سازی، حضور این چهره در سروده ها به صورت محوری بوده و در راستای کاهش فاصله عاطفی با او، به نام وی در آن متون تصریح شده است.
التحلیل السوسیولوجي للأحاسیس المؤثره على الهویه البارزه بناء علی نظریه سترایکر (البطل في روایه وطن الرجال زجاج: أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله علمیه محکمه تعد الهویه التی تبین علاقه الفرد الدیالکتیکیه مع العالم الخارجی، من نماذج جوده السلوک بین آحاد المجتمع. شیلدون سترایکر وهو من السوسیولوجیین یری الهویه ذات علاقه مع الأحاسیس و یعتقد بأن فی الهویات الموجوده فی الشخص تبرز هویه یجرب الشخص أحاسیس إیجابیه أو سلبیه صعبه مع الأدوار، والأفراد وکذلک الوضع الاجتماعی المتناسب معها. نظرا بأن الأدب السردی الذی هو المجال الواسع لصدی الهویه الاجتماعیه، فروایه «وطن من زجاج» لمؤلفها یاسمینه صالح الکاتبه الجزائریه والتی تتمحور حول أسئله الهویه فی إطار الأدوار الإجتماعیه المتعدده، تجسد مجموعه متداخله من تأثیرات المجتمع الجزائری وتأثراته فی اختیار الهویه لبطل الروایه. هذا المقال یقصد معالجه البنیه الاجتماعیه للمجتمع الجزائری والأحاسیس المنتجه منها والتی لها دور فی إبراز الهویه، مستخدما طریقه تحلیل المحتوی والقراءه النصیه بناء علی نظریه سترایکر. تُظهر نتائج البحث بأن بطل الروایه حصل علی مفاهیم عاطفیه مشترکه من جراء العلاقه المؤثره مع الطبقه المثقفه فی المجتمع کمعلمه فی المدرسه و تجربته الجامعیه والزملاء الصحفیین الذین یزیدون فی وعیه الاجتماعی. وهذا الأمر أدی إلی التزامه بالمجموعات المشترکه لیقاد إلی الأدوار الاجتماعیه منها الصحافه والتی تتناسب مع هویته البارزه بوصفه «شرطیا اجتماعیا». و کذلک ما یلفت النظر فی ترکیز الهویه جودهً، هی الأوضاع المتعدده التی کانت قد أثرت علی إعاده إنتاج أحاسیس بطل الروایه.
بناء المنظور الرّوائي في روايه «ثلاثيه غرناطه» لرضوى عاشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
279 - 302
حوزههای تخصصی:
لقد سعت هذه الدّراسه إلى تناول «بناء المنظور الرّوائی فی ثلاثیه غرناطه»، وقد شغلت «الثلاثیه» حیّزاً واسعاً فی الأعمال الرّوائیّه، ولهذا رأینا من المهم جدّاً التّرکیز على البنى الدّلالیه سیّما وأنها الأداه الرّئیسه للبحث فی الوقائع الماضیه والحاضره. بناء على ذلک سنخصّص الکلام فی «ثُلاثیّه غرناطه» على بنیه الموقع، والمستویین الإیدیولوجی والنّفسیّ، لتبیان أهمیّه البحث فی المنظور الروائی، وبنیه الموقع والدّور مع التّرکیز على المستوى الإیدیولوجی لنُظهر ما تحمله الأدیبه من فکر فذٍّ ونَفَسٍ طموح، وإظهار أهمّیّه ذلک من خلال ما تنطق به الشّخصیّات على لسان الرّواه. یتّضح لنا مما تقدم أنّ الأدیبه تُرکّز فی ثلاثیتها على راوٍ علیم مُتعدّد الظُّهور والغیاب فی الوقت نفسه، إلّا أنّ ظُهور الرّاوی هیمن على غیابه، فالمُستوى الإیدیولوجی فی الثُّلاثیّه یتمثّل بمحاور عدّه، کالدّین، السّیاسه، الاجتماع والتّاریخ، وجمیعها ارتبطت فیما بینها لتُشکّل النّصّ الرّوائی الّذی یُبلور بفکرٍ أخّاذ، فظهرت الکاتبه بوعی تام، وثقافه عمیقه لتاریخ العالم العربیّ، فالحاضر ما هو إلاّ امتداد للماضی، والبحث فی الماضی یُساعد المُتلقّی على فهم حاضره، ومُحاوله للمُحافظه على کیانه وعُروبته من أیّ اغتصاب أو اعتداء، وبالفعل هذا ما أرادته الرّوائیّه بحیث استمدّت من الأحداث التّاریخیّه رُؤیه فکریّه وفنّیّه مُعاصره لتخدم غایاتها السّیاسیّه، والاجتماعیّه والدّینیّه من ناحیه سیسیولوجیّه. وما رأینا ه فی روایه «رضوی عاشور» یُمثّل الوعی بحقیقه الأحداث والصّراع القائم فی غرناطه الّتی رُمز إلیها بفلسطین الیوم، وهنا إشاره إلى أنّ هذه القضیّه تثیر إشکالیه کبیره، سیّما وأنّ هناک إشکالیات حول القضیه، ولهذا تعدّ هذه المقارنه - فلسطین والأندلس-مرفوضه وغیر جائزه على الإطلاق؛ لأن فلسطین عربیه وهی لأبنائها العرب. أمّا الأندلس، فقد احتلها العرب وقام الإسبان باستعادتها. أمّا قضیه إعاده فلسطین إلى أهلها العرب فهو ما ترمی إلیه الأدیبه «رضوى عاشور»، ونعتقد أنّها تقصد هذه الاستعاده، وأنّ مقارنتها الأندلس بفلسطین جاءت عفواً منها على ما نظن. فقد اعتمدنا فی دراستنا هذه على المنهج البنیوی التکوینی لأنّ «ثُلاثیّه غرناطه» تحکی الوجع النّفسی والاجتماعی والفکری.
فاعلیه استخدام إستراتیجیات المراقبه الذاتیه فی الاستیعاب القرائی خاص بالمتعلمین الإیرانیین للغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
177 - 190
حوزههای تخصصی:
الاستیعاب القرائی عملیات معقده تقوم على الأسلوب التفاعلی بین النص ومکوناته والقارئ ومهاراته، مما یشکل الأساس لتعلم أی لغه. بأن ضعف الطلاب فی هذه المهاره ربما یکون أساس إخفاقه فی المواد الأخرى، حیث لا یمکن لمتعلمی اللغه الأجنبیه عادهً أن یتحدثوا جیدا، إذا لم یقرؤوا ویفهموا جیدا؛ فیسعی البحث الحالی أن یستخدم إستراتیجیات صحیحه وتطبیقیه بدل الإستراتیجیات التقلیدیه والاعتیادیه لتعزیز وتحسین هذه المهاره. بما أن إستراتیجیات المراقبه الذاتیه (ما وراء المعرفیه) مهارات ینظم بها الطلاب أنشطه التعلم وتوفر القدره على التفکیر الواعی فی أداء المتعلم، فتمّ اختیار 34 طالبا للغه العربیه من المستوى المتوسط فی جامعه فرهنکیان بقم، بصوره متاحه وعن قصد، ثمّ حذفت الإضافات. هذه المقاله تقوم بتقییم أداء المتعلمین خلال الاختبار التمهیدی – التدخل – الاختبار النهائی للقراءه واستیعاب النص قبل وبعد التدخل التعلیمی مستخدمه المنهج الشبه التجریبی وعبر برنامج SPSS واختبار t المزدوج. تشیر نتائج هذا البحث إلى أنّ إستراتیجیات المراقبه الذاتیه لها دور خاص وإیجابی فی تحسین أداء المتعلمین فی قراءه واستیعاب النص العربی؛ لأن الطلاب یتعلمون إستراتیجیات التنظیم الذاتی وحلّ المشکلات ضمن تعزیز الثقه بالنفس، ویکتسبون المزید من القدره على تفکیک رموز المعلومات النصیه والترکیز علیها وحفظها بشکل صریح.
دراسة في الإیقاع الداخلي لقصیدة «إرادة الشعب» لأبي القاسم الشابي؛ بنیویة دلالیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدّ الإیقاع الداخلی فی الشعر ظاهرهً تُطرب الأسماع، وتُثیر الدلالات جهراً وهمساً وتلقیاً، وذلک لتفاعل المتلقی مع البنیه الشکلیه والدلالیه، وقد یساعد على خلق نظام متناسق بین العملیه الانفعالیه وبین الأنساق اللغویه والقیمه الدلالیه إذ تُخلق عملیهٌ فنیهٌ متناسقهٌ انطلاقاً من البنیه الإیقاعیه الداخلیه والبنیه الدلالیه معاً لربط الجانب الفنی الإیقاعی والنظام الدلالی لهذا الإیقاع. وفی هذا المطاف یهدف البحث إلى الوقوف علی لوحات جمالیه من الإیقاع الداخلی لقصیده "إراده الشعب" لأبی القاسم الشابی ناهجاً المنهج الوصفی_التحلیلی اعتباراً من الدراسه البنیویه الإیقاعیه الدلالیه، لتبیین آثار وبصمات الإیقاع الداخلی لقصیده "إراده الشعب" وما تترکهما فی القصیده ولتناول نتاج أنساق التکرار فی القصیده. وتوصل البحث إلی أنّ النبر الشعری یتفق مع النبر اللغوی وقد یتجاوزه، ویتناغمان فی أغلب الحالات بحیث مارس الشاعر من خلال توظیف بنیات الإیقاع الداخلی عملیه فنیه مزدوجه قد یمکن إطلاق تفاعل الوجدانی والموضوعی کما یدلّ تفاعلهما معاً على تضمین الحرکه الوجدانیه فی الحرکه الإیقاعیه الداخلیه، ومواکبتها معها بالإضافه إلى تشابک الموضوعی للشاعر مع الحرکه الوجدانیه والإیقاعیه فهذه الثلاثیه لوحه فنیه ورسم دلالی کذلک، وقد یمکننا أن نطلق على هذا الاستخدام التلاحم الوجدانی والموضوعی والإیقاعی والدلالی معاً فی نفس الموقف التوظیفی، کما أنتجت أنساقُ التکرار الوظیفهَ الانفعالیهَ من حیث انصیاعها للعملیه اللسانیه والدلالیه، وکان تلاحم الإیقاع مع الدلاله ملازماً للفظ والمعنى.
سيمياء الحيوان في القرآن الكريم قصّة بني إسرائيل نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
193 - 204
حوزههای تخصصی:
یمتاز القرآن الکریم بنصّ أدبی تشعّ مفرداته بدلالات سیمائیه، حیث یتلقی منها المتلقی ما یتلاءم ونسبه جهوده ومعرفته فی استخراج تلک الدلالات السیمیائیه والإیحائیه ضمن نسق موحَّد من المعانی والمفاهیم التی تُکوِّن الفکره الأساسیه فی کلّ موقف قرآنی. فنجد کلّ مفرده فیه تحظی بدلالات إیحائیه متستره خلف المعانی الظاهره للمفرده ونلتمس ترابطاً بین تلک الدلالات المتنوعه للمفرده القرآنیه التی تتضح ضمن سیاقها القرآنی. هذا، وتعتبر الدراسه السیمیائیه مضماراً فاعلاً فی الکشف عن الدلالات المتستره فی النص القرآنی الذی یحفل بمعان جزئیه تتکامل فی سیاق متناسق یتلقیها القارئ منها معنی ومفهوماً کامل الملامح یعبر عن فکره مرکزیه یتمحور علیها النص القرآنی. بناء علی ذلک، یسعی هذا البحث إلی دراسه ما دلّ علی الحیوان فی قصه بنی إسرائیل من المفردات والألفاظ القرآنیه، لنبین ما حفلت به من دلالات سیمیائیه؛ وذلک علی أساس المنهج الوصفی التحلیلی، وبالاعتماد علی مراجعه آراء المفسرین للقرآن الکریم. وقد کشفت الدراسه عن هذه الدلالات السیمیائیه لألفاظ الحیوان فی قصه بنی إسرائیل، وکانت دلالات تُوثِّقها علاقه تظهر بین ما لتلک الألفاظ من معان لغویه أولیه وبین ما للقصه من فکره محوریه أساسیه؛ فنجد بین المعنی اللغوی والإیحائی انسجاماً وترابطاً یقع ضمن إطار من سیاق النص القرآنی فی کلّ موقف وحدث من القصه. وعلی هذا الأساس، وجدنا أنّ ألفاظ الحیوان فی قصه بنی إسرائیل تدلّ علی دلالات سیمیائیه تمثلت فی التبیین والکشف عن الحقائق، والاستعجال والتسرع، والإحیاء والنشور، والتفجیر والتفجر لشق الطریق، والمخادعه والمحایله، والغفله والنسیان، وهی دلالات ذات صله بکلّ موقف من مواقف القصه، کما هی دلالات لا یتبینها المتلقی مباشره، بل بعد تمعن فی نظام مترابط بین المعانی اللغویه وما یرتبط بفکره النص والموقف القرآنی.
معناشناسی اصول چهارگانه گرایس در رمان ساعت بغداد شهد الراوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
96 - 111
حوزههای تخصصی:
ادبیات از نقض ارتباط ها و هنجارگریزی ها شکل می گیرد و ساختار روایت و القا گفتمان آثار روایی تا حدود زیادی وابسته به همین هنجارگریزی ها و خروج از معیارهاست. در همین راستا و برای بررسی بخشی از این آشنایی زدایی ها، نظریه «اصول همکاری» از جانب محقق زبان شناس و فیلسوف بریتانیایی «هربرت پل گرایس» (1913- 1988) مورد اهتمام است؛ او در نظریه خود از چهار اصل «کمیّت»، «کیفیت»، «ارتباط» و «روش» سخن می گوید که گوینده ملزم به رعایت آن در گفتار و نوشتار است. با این وجود عدم رعایت این موارد در متن نشانگر ضعف و خروج اثر از دایره ادبیت نیست؛ بلکه به نظر گرایس در این صورت معانی ضمنی و تلویحی را به ارمغان دارد که کشف و بررسی آنها برای شناخت و نقد گفتمان و بن مایه های اثر ، مؤثر و کارا است. این مقاله با اتکاء بر روش توصیفی – تحلیلی و با کاربست این نظریه بر روی رمان «ساعت بغداد» (2016) شهد الراوی سعی می کند معانی پنهان و لایه ای زیرین گفتمانی و معنایی اثر را کشف و بررسی کند. مقاله ساعت بغداد از شهد الراوی، نویسنده زن جوان عراقی، پیرامون موضوع جنگ و اشغال در دهه های اخیر در عراق به نگارش درآمده و نویسنده با دغدغه های اجتماعی و سیاسی، زندگی شهروندان زن جامعه خویش را بازگو می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده هر کدام از این چهار اصل را در مقاطعی از رمان برای تجسم دقیق گفتمان جنگ و شخصیت پردازی کارآمد از دختران عراقی درگیر اشغال عراق بعد از سال 2003 نقض کرده است.