فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
87 - 109
حوزههای تخصصی:
کشف الرّاز فی حلّ اشعار مشکله حافظ شیراز، تألیف مشفق کرمانشاهی، پیرمرادبیگ (زنده تا سال 1237ق) مشتمل بر شرح ابیاتی از حافظ است که خود از دیوان خواجه برگزیده است. شارح در این شرح با به کارگیری روشی بالنسبه علمی به شرح ابیات دشوار خواجه پرداخته، از یکسونگری ها پرهیز کرده، از افسانه پردازی های معمول شارحان و به تعبیر خود او از «تکلفاّت رکیکه» فاصله گرفته، تا حدی به شمول معنایی شعر حافظ نزدیک شده و در نهایت شرحی به دور از اطناب از ابیات دشوار به دست داده است که در مقایسه با شروح معمول آن روزگار و احیاناً برخی شروح این روزگار می توان آن را شرحی بالنسبه علمی و واقع گرا خواند.
جرم، تقصیر و توبه به پیشگاه الهی، با نگاه عرفانی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
325 - 336
حوزههای تخصصی:
سعدی، بزرگ ترین شاعر و نویسنده قرن هفتم در تاریخ زبان و ادب فارسی و دوران ساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی و فرهنگی بوده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینش های ادبی و فکری آثار سعدی نگریسته و جلوه های از جرم، تقصیر و توبه در آن ها باز نموده شود. هدف اصلی نگاه عرفانی به این موضوع و بررسی میزان مصداق آن درنگاه عرفانی سعدی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانه ای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها در آثارسعدی بوده است. نتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد جرم، تقصیروتوبه به پیشگاه الهی بانگاه عرفانی سعدی، نمود فراوان داشته و زیباترین و لطیف ترین جلوه های آن در بوستان دیده و به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است و در نتیجه، با توجه به اندیشه اصلاح گرایانه سعدی و آموزه های عملگرایانه وی، توبه، عاملی مهم در جلوگیری از جرم و تکرار آن و بازپروری مجرم می تواند باشد.
سلوک عرفانی در کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوبت سوم کشف الاسرار به منزله یکی از تفاسیر ادبی- عرفانی همواره مورد توجه بوده است. میبدی در این نوبت استنباط های عرفانی از آیات قرآن را با زبان ادبی بیان کرده است. در بعضی از قسمت های این نوبت میبدی به موضوع حال و مقام یا ترتیب مراحل سلوک اشاره کرده است. پیگیری این اشارات می تواند نظر میبدی را درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی آشکار کند. از این رو لازم است همه اشارات میبدی درباره سالک و مقامات سلوک، و نیز عبارات او درباره موضوعاتی که در طریقت عرفانی نقش دارند، استخراج و تحلیل شود و سپس، درباره مراحل سلوک، مقدمات، اقسام و مراتب هر مرحله تحقیق شود. بدین منظور، این مقاله بر آن است مراحل سلوک و کمال معنوی انسان را در نوبت سوم کشف الاسرار برشمارد و پیوند میان این مراحل را با آیات و اصطلاحات قرآنی بررسی کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، افزون بر این که ترتیب مراحل سلوک را از دیدگاه یک مفسر عارف نشان می دهد، ریشه های قرآنی عرفان اسلامی را نیز تبیین می کند.
تأثیر تصوّف در منظومه های عاشقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
13 - 39
حوزههای تخصصی:
تصوّف، که از آن می توان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعه اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصه ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا از جمله آنهاست. تحت تأثیر این آثار و با توجه به غلبه روح و فرهنگ تصوّف در فضای اجتماعی قرون هفتم، هشتم و نهم، داستان های عاشقانه عصر نیز که به دلیل نگاه عاطفی و احساسی آن ها بیش از سایر داستان ها مورد توجّه بوده اند دگرگون گشته، ضمن حفظ برخی ویژگی های آثار پیشین، آب و رنگ تازه ای به خود گرفتند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی برخی از برجسته ترین منظومه های عاشقانه این قرون یعنی هشت بهشت امیر خسرو دهلوی(قرن هفتم)، جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی(قرن هشتم)، و لیلی و مجنون مکتبی شیرازی(قرن نهم)، عناصر مشترکی را که بیانگر تأثیرپذیری پدیدآورندگان این آثار از اندیشه های صوفیّه است، استخراج کرده و مورد مطالعه قرار دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این معناست که این اثرپذیری تنها به تحول شخصیت های داستانی و صفات و رفتار آنها محدود نگشته بلکه واژگان و تعابیر عاشقانه نیز چه بسا تحت تأثیر تصوّف بار معنایی گسترده تری یافته اند؛ به عبارتی می توان اذعان کرد که عشق زمینی و مجازی در این داستان ها به پاکی و بلندای عشق آسمانی ارتقا می یابد و عشق و عرفان آنچنان در هم آمیخته و به هم پیوند می خورد که نمی توان حدّ و مرز مشخصی برای عاشقانه یا عارفانه بودن آن ها تعیین نمود.
درآمدی بر تأثیرپذیری عرفانی شهریار از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
151 - 174
حوزههای تخصصی:
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزل سرایی از مضامین شعرأ بهره مند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذاب ترین مقوله های نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آن هاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده می شود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.
تحلیل و بررسی چیستی و جایگاه عقلانیت در معنویت مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله معنویت برای بشر اهمیت فراوانی پیدا کرده است. بر همین اساس، دیدگاه های معنوی متعدد و گاه متضادی در میان مکاتب فکری و فلسفی طرح شده است که یکی از آنها معنویت مدرن نام دارد. از این منظر، امروزه بر اساس عقلانیت مدرن و همسو با تجددگرایی، باید فهمی نوین از دین ارائه داد تا در پرتو آن، درد و رنج انسان کاهش یابد، و انسان به آرامش و رضایت باطن دست پیدا کند. از سوی دیگر، این رویکرد معتقد است که معنویت دینی در تأمین غرض یاد شده ناکارآمد است. در پژوهش پیش رو تلاش شده است تا حد ممکن بررسی جامعی از ماهیت و ویژگی های عقلانیت در نظریه معنویت مدرن صورت گیرد. از رهگذار این بررسی و پژوهش روشن می شود که عقلانیت با مشخصه استدلال طلبی نه تنها مقتضی معنویت مدرن نیست، بلکه در تمایز و تباین با آن است.
تحلیل تطبیقی تأویل آیات در دو کتاب الکشف و کتاب مرآه الانوار و مشکوه الاسرار از منظر بطن معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه علوم قرآن بوده است و هر کدام از مفسران دو فرقه شیعه و اهل سنت طبق تعاریف خود از این علم به آن پرداخته اند، اماواقعیت این است که متن اغلب تفاسیر، ظاهر و تنزیل قرآن است و پرداختن به تأویل آیات مورد توجه تعداد اندکی از مفسران بوده است،از جمله کتب تفسیری که به باطن آیات پرداخته اند؛ کتاب الکشف تالیف جعفربن منصورالیمن است که از جمله داعیان اسماعیلی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم است و همینطور کتاب مرآه الانوار و مشکوه الاسرار تالیف ابوالحسن عاملی که از جمله دانشمندان اثنی عشری قرن دوازدهم هجری است، این دو دانشمند که از دو فرقه مختلف و دو قرن متفاوت هستند در کتب خود فقط به بطون و تأویل آیات پرداخته اند اما علاوه بر اینکه دیدگاه دو مفسر در پرداختن به بطون آیات متفاوت است، موضوعاتی که به آنها اشاره کرده اند نیز موضوعات مختلفی است که در برخی از این موضوعات اشتراک و در برخی دیگر تفاوتهایی دارند، همچنین روش پرداختن به بطون و تأویل آیات نیز در هردو کتاب متفاوت است، به نظر می رسد برای درک بهتر و فهم دقیقتر کتاب الکشف خواننده این کتاب نیاز به آشنایی با دو علم متفاوت دارد؛ علم سیمیا (که عبارت است از علم حروف ابجد، علم اعداد، علم کواکب، افلاک و بروج و،،،،) و دیگری دانستن احادیث تأویلی که از ناحیه ائمه(ع) بخصوص امام باقر و امام صادق(ع) وارد شده است، با نگاهی گذرا به این کتاب می توان فهمید که خود مولف نیز با توجه به این علوم و احادیث، دست به تالیف این کتاب زده است، اما درک مطالب کتاب مرآه الانوار برای خواننده این کتاب آسان تر است زیرا تأویل آیات در این کتاب بر اساس روایات اهل بیت(ع) می باشد
انواع و مراتب صبر در متون منثور عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
329 - 351
حوزههای تخصصی:
صبر، یکی از مقامات عرفانی و از بنیان های اساسی سیر و سلوک عارفانه است. در قرآن کریم، 104 بار از صبر و متعلقات آن سخن گفته شده است. رسول اکرم(ص) نیز صبر را یکی از دو قاعده ایمان دانسته اند. عارفان، با تأسی به کلام وحی و سیره نبوی، برای طی مراحل سلوک، رسیدن به مقام صبر و تمکّن در آن را امری ضروری و لازم دانسته اند و هر یک تعریفی برای صبر ذکر کرده اند. برخی از مهم ترین انواع صبر در این متون عبارتند از: صبر بر مصیبت، معصیت، فراخی نعمت، صبر ستوده و ناستوده، صبر عابدان، محبان و زاهدان، صبر مکتسب و غیرمکتسب، صبر با خدا، صبر از خدا و صبر برای خدا. عرفا صبر را هدیه و عنایت الهی به انبیا و اولیا دانسته آن را یکی از مقامات نامیده اند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته ، بر آن است تا بر اساس امهات متون نثر عرفانی فارسی، ضمن بیان تلقی عرفا از مفهوم صبر انواع و مراتب آن را از منظر آنان تبیین نماید.
تحلیل مسأله عینیت و غیریت خدا با خلق در عرفان اسلامی با رویکرد ارزیابی اشکالات منتقدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
111 - 125
حوزههای تخصصی:
مسأله عینیت و غیریت حق با خلق از مهم ترین مسائل علم عرفان اسلامی است. عباراتی در آثار عرفا وجود دارد که ظاهرش این است که خداوند عین اشیاء است. این مسأله از سوی منتقدان مورد اشکال جدی قرار گرفته است. این پژوهش، کوشش کرده مسأله عینیت و غیریت حق با خلق از منظر عرفان اسلامی را در چهار تحلیل تبیین کند.
مقاله حاضر بیان می کند که مقصود عرفا از عینیت حق با خلق، عینیت مطلق و اتحاد ذات اقدس خداوند با خلق و مخلوقات نیست و مراد عرفا از عینیت این نیست که هویت حق، تنها همین ممکنات است و چیزی در ورای آنها نیست. همچنین این مقاله، روشن کرده که عرفا نمی خواهند ممکنات را به مقام ذات واجب الوجود ارتقا دهند بلکه مراد عرفا از عینیت، عینیت اصطلاحی عرفانی است نه عینیت عرفی و عینیت فلسفی.
پژوهش حاضر، معنای عینیت حق و خلق را در مرتبه ظهور و نه در ذات دانسته و بر اساس آن، اشکالات منتقدان را تحلیل و نقد کرده است.
کارکرد عرفانی نماد رنگ در مثنوی های عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
231 - 252
حوزههای تخصصی:
رنگ ها شکلی از بیان احساسات، افکار و تجربیات آدمی هستند. توجه به آن ها در متون عرفانی به دلیل نقش تأویل پذیری در شناخت بینش شاعران صوفی مسلک اهمیت ویژه ای دارد. ضرورت پژوهش حاضر کشف رموز رنگ هایی بود که عطار از آن به زبان نمادین مفاهیم باطنی را تأویل کرده است. بازگشایی معنای رمزی رنگ های به کار رفته در چهار مثنوی عطار و رسیدن به معانی نهفته و عرفانی زﻣیﻨه تازه ای برای درک معانی اشعار وی فراهم می کند. پرسش اساسی اینجاست کدام رنگ ها و با چه مفاهیم رمزی در اشعار شیخ عطار بازتاب داشته است؟ نگارنده در این جستار حین بررسی چهار منظومه عرفانی شاعر با رنگ های نمادین مواجه شد. این رنگ ها، سپید یا سفید، سیاه و کبود، نیلی یا فیروزه ای، زرد، سبز و سرخ بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عطار علاقه وافری به استفاده از زبان نمادین رنگ برای بیان مفاهیم عرفانی دارد. نمود حالات عرفانی از طریق زبان سمبلیک رنگ در مثنوی ها مخاطب را به عمیق ترین لایه های درونی عرفان کشانده است.رنگ ها در زبان شعری عطار با پیشینه اعتقادی، اساطیری، ادبی و عرفانی دارای تأویل های منفی و مثبت بودند.
بررسی تطبیقی «خیر و شر» در تصوف اسلامی و قبّالای یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
109 - 127
حوزههای تخصصی:
خیر و شر و نسبت آن ها با مبدأ هستی، و صدورشان از اصل واحد یا اصول دوگانه یا چندگانه مهم ترین بحث در آموزه های مکاتب عرفانی است. تصوف و قبّالا نیز متأثر از آبشخورهای فکری خود درباره وجود خیر و شر و نسبت آن دو با یکدیگر و نیز منشأ صدور آن ها و اصالت یا نسبیت شان در عالم دیدگاه های ویژه ای دارند که نوشتار حاضر در صدد تبیین تطبیقی این دیدگاه ها است. صوفیه و قبالا خداوند را خیر محض می دانند و در عین حال نمی توانند وجود شر را در این عالم انکار کنند. در این میان، صوفیه با تمسک به مفهوم نسبیت، تناقضی را که از نسبت دادن شر به خیر محض پدید می آمد، حل کرده اند؛ اما بیشتر قبالائیان این تناقض را نادیده گرفته و شر را مستقیماً به خدا نسبت داده اند. بزرگان صوفیه خیر را امری ذاتی و شر را عَرَضی می دانند اما قبالائیان، برخی شر را نیز ذاتی می دانند و برخی دیگر، مانند صوفیه، شر را ناشی از محدود بودن موجودات می پندارند.
تحلیل پدیدارشناختی کارکردهای فردی و اجتماعی فراست در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81-114
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث در منظومه فکری اهل عرفان، بحث درباره مفهوم «کرامت» است. کرامت را می توان یکی از ارکان مهم تصوف و نظریه ولایت نیز در نظر گرفت. یکی از انواع کرامات که در متون عرفانی و حکایات منقول در باب مشایخ، بر پایه آیات و روایات، بسیار مورد توجه بوده، «فراستِ» عارفانه است. فراست، به سبب خصیصه های ماهوی متفاوت و ابعاد معرفت شناختی خاص خود، در میان کرامات منتسب به صوفیه، جایگاه ممتاز و ویژه ای را به خود اختصاص داده است. یکی از دلایل اهمیت بسیار زیاد این قوه موهوبی و باطنی، که آن را از سایر کرامات صوفیه متمایز نموده است؛ نقش ها و کارکردهای فردی و اجتماعی فراوانی است که در حوزه تصوف و عرفان بدان منسوب است. در این پژوهش، کوشیده ایم تا با مطالعه و بررسی دقیق متون کلاسیک متصوفه و حکایات مندرج در تذکره ها و اولیانامه ها، حول محور فراست، به شناسایی، دسته بندی و تحلیل پدیدارشناختی هریک از این کارکردها و زیرشاخه های آن ها بپردازیم. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که فراستِ عارفانه، به مثابه یک ابزار مناسب در جهت پیشبرد اهداف مادی و معنوی صوفیه، دارای کارکردهایی با ماهیت های گوناگون معرفتی، تربیتی، اِقناعی، سیاسی حکومتی و رقابتی بوده است. بدیهی است که نگاه دقیق و علمی به این امر می تواند روشن کننده حقایق فراوان باشد و برخی از گره های ادبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تاریخ تصوف را نیز بگشاید.
بازتاب جلوه های عشق عرفانی در زبان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
353 - 376
حوزههای تخصصی:
مطالعه دیوان حافظ، در هر شرایطی و برای جست وجوی هر مقوله یی، لذت بخش و آموزنده است. امّا تردید نباید کرد که عشق، در غزل های آسمانی او، هرگز عطش جست وجوگر را فرونمی نشاند؛ بلکه همواره او را تشنه تر می کند. در این مقاله کوشیده ایم یک بار دیگر به این موضوع آشنا بپردازیم و عواطف و اندیشه های حافظ را با اندیشه های فیلسوفان و عارفان، رویاروی کرده، سهم حافظ را در پیش برد «طریقت عشق»، در کنار انبوهی از مسایل که با این عاطفه انسانی، همراه می شوند، نشان دهیم. اطلاعات این مقاله از طریق کتاب و اسناد، گرد آمده و سپس داده های تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیل شده است. برای بازنمود اندیشه حافظ در این مقوله، ابتدا به سراغ مباحث کلی عشق رفته و آن را در قالب یک مثلث در دیوان حافظ کاویده ایم. مثلثی که پایه اش عشق و دو ضلع آن معشوق و عاشق است. حاصل کار این است که تمام آن چه بر زبان حافظ جاری شده، محصول تجربه های شخصی اوست و با سخن کسانی که «عشق» را با «عقل» توصیف کرده اند، بسیار متفاوت است.
نامدار گمنام بررسی متن بلاغهُ المُراد فی طریق الأوراد اثر عیدعاشق خبوشانی (جشنی) صوفی و عارف سده های هفتم و هشتم هجری قمری (زنده در 719 ه .. ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
39 - 58
حوزههای تخصصی:
بلاغه المراد فی طریق الأوراد متنی کهن و ناشناخته با موضوع تعلیم آداب سلوک عرفانی به مریدان است. این کتاب توسّط شخصیّتی ارجمند امّا بی نام و نشان از رجال صوفیه قرون هفتم و هشتم هجری قمری خراسان به نام «عیدعاشقِ خَبوشانی» با تخلّص شعری «جشنی» نوشته شده است. کتاب حاوی ویژگی های دستوری و واژگان و ترکیباتی بدیع از نظم و نثر خراسان است که برخی از آن در سایر آثار ادبی این دوره، تکرار نشده است. از ویژگی های شاخص این اثر، مدّت تألیف آن است که تماماً در طیّ سه روز به رشته تحریر درآمده که در متون ادبی از استثنائات است. نویسنده خود از مشایخ صوفی و از شاگردان شیخ حسن شمشیری صوفی شهیر قرن هفتم است. بلندای عرفانی نگاه نویسنده از خلال متن هویداست چنان که گاه نویسنده با پرهیز از افشای اسرار الهی دم فرو می بندد. در این نوشتار تلاش می شود تا ضمن آشنایی با مؤلّف و اثر او، شمّه ای کوتاه درباره سرشت ادبی و مفاهیم فرهنگی این کتاب در کنار مباحث نسخه شناسی و کتابشناسی آن، بیان شود.
بررسی ادعای یکسان انگاری «فتکون انت ذاک» در بیان بایزید بسطامی و «تت توام اسی» در اوپانیشاد چاندوگیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
5-30
حوزههای تخصصی:
زینر با این پیش فرض که اسلام فی نفسه شنزاری است که فاقد توانایی کافی در به ثمر آوردن عرفان است، سعی نموده تا برخی از ریشه های درخت پربار عرفان اسلامی را در سرزمین هندوان نمایان سازد. او در آثارِ خود با تمرکز بر بایزید بسطامی، سعی بسیاری در نشان دادن مطابقت گفته های او با آموزه های اوپانیشادی کرده است. به زعم زینر، «فتکون انت ذاک» که در ضمن یکی از مناجات های بایزید بیان شده، به لحاظ لفظ و معنا معادل با تعبیر «تت توام اسی» در اوپانیشاد چاندوگیه است. اما به نظر می رسد که از یک سو عدم ترجمه صحیح او از بیان بایزید و عدم دقت در معنای بیان او با توجه به کل ساختار گفتار او و از سوی دیگر فقدان اطلاعات کافی زینر در خصوص آموزه های اسلامی که منشأ تفوه بایزید به بیان مذکور شده اند، سبب ارائه نظریه ای نادرست در خصوص عینیت لفظی و معنوی دو گفتار شده است.
یادگار مکتوب خاندان بزغش در مکتب صوفیانه سهروردیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهروردیه یکی از چندین جریان تصوف عملی و زاهدانه در قرن هفتم هجری بود که توسط صوفی صالحی موسوم به «ابوحفص، شیخ شهاب الدین عمر بن محمد سهروردی» بر اساس عقیده به جمع میان طریقت و شریعت (زهد و شرع) بنیان نهاده شدو نوعی واکنش به اعتراضات و مخالفت های دیرین فقهای دینی به جماعت صوفیه بود که در چندین مورد،منجر به صدور حکم قتل آنان شده بود،این سلسله پس از سهروردی توسط شاگردانش در هند و پاکستان و ایران و عثمانی رایج شد، نجیب الدین علی بن بُزغش شیرازی رئیس شاخه ایرانی آن در مناطق مرکزی ایران بود و اصول این طریقه را بواسطه شاگردان نامدار خود که فرزندش ظهیر الدین از آن جمله است اشاعه داد، در نهایت، شیخ صدر الدین جنید شیرازی نوه شیخ ظهیر الدین، عوارف المعارف را که در حکم رساله عملیه این سلسله بود،به فارسی شرح و علاوه بر تبیین مشکلات و مبهمات آن بسیاری از ظرایف و نکات آن را نمایان ساخت، در این نوشتار ضمن معرفی سلسله و رساله عملی سهروردیه، پیشرفت آن در خاندان بزغُشیه جستجو شده و نسخه های نویافته شرح ماندگار و تأثیرگذار صدرالدین معرفی شده است
تحلیل و تبیین فقهی، حقوقی و عرفانی توبه در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
333 - 350
حوزههای تخصصی:
انسان به واسطه اختیاروعقل خدادادی، دربرابر رفتاروگفتارخویش مسؤولیت داردودرتخطی از کارهای خلاف شرع، مجازات می شود، در این میان گاهی عواملی وجود دارد مانندتوبه، موجب سقوط مجازات وعفووی می گردد، توبه، یکی از موضوعات مهم اسلام است که درشریعت، عرفان وقانون مجازات اسلامی جایگاه ویژه ای داردو در فقه جزایی اسلام، یکی از عوامل سقوط، عفو و تخفیف مجازات های حدی به جزء حد قذف می باشد، رویکرد این مقاله، تبیین این مسأله است که آیاتوبه می تواند با این تئوری اسلامی درعمل موردپذیرش وقابل بهره برداری باشد؟ نگارندگان دراین مکتوب با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، برآنندکه این مسأله را درفقه وقانون مجازات اسلامی بارویکردعرفانی تحلیل وتوجیه نمایند، یافته ها حاکی از رویکرد نوین قانونگذار در راستای تحولاتقانون مجازات اسلامی92 است که با پیش بینی نهاد توبه به عنوان یکی از عوامل سقوط مجازات، این مفهومرا به صورتی قاعده مند وارد نظام کیفری ایران کرده است وچنان که بانظرگاه شریعت وعرفان بررسی شود، نقش عملی توبه را دراصلاح، بازپروری ورشدمعنوی انسان مجرم، بیشتر نمایان می سازدوبااین نگاه ومعیارهای فقهی وعرفانی، قاضی آسان تر به احراز توبه وندامت واصلاح مجرم، دست می یابد
بازخورد عرفانی دومفهوم- واژه «درد» و «کودک» در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه شعرهای قیصر امین پور، حامل مفاهیم خاص فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ویژگی درونی و روانی انسان است، نگاه ویژه قیصر به برخی از این مفاهیم در مطالعات جامعه شناختی در بُعد روانشناسی و آسیب انگاری، تأمل برانگیز است، برخی نیز مفاهیم عرفانی عمیق در خود دارند، دومفهوم «درد» و «کودکی»، از این زمره اند، قیصر، به دنبال عینی سازی ای از مفهوم انتزاعی «درد» است، این درد، دارای مراتب و ابعاد گوناگون است، ساختار و پیکره مخصوصی دارد و فضای خاصی بر آن حاکم است،کودکی در نگاه نخست، تفاوت ماهوی و ساختاری با «درد» دارد؛ اما با مطالعه عمیق تر، مشاهده می شود که «کودک»، فضایی در بطن «درد» دارد، التقا و به هم پیوستگی این دو مفهوم، ناشی از غم غربت و نوستالژی به ساحت و شهری است که در اندیشه قیصر، دارای جغرافیا و مساحت خاصی است،شیوه پژوهش، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است، در این روش با استفاده از مطالعه منابع موجود و کسب آگاهی های لازم درباره موضوع مورد بحث به تحلیل و بررسی آن می پردازند، جامعه آماری پژوهش حاضر تمام اشعار قیصر امین پور است
زبان نمادین در اشعار عارفانه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
235 - 256
حوزههای تخصصی:
شعر کلاسیک فارسی مشحون از ایماژها و تصاویر عاشقانه، عارفانه و ادبی است که هر خواننده مشتاقی را سر ذوق می آورد. این شعر، پر است از مضامین و بن مایه های شهودی و عارفانه. در میان شاعران کلاسیک فارسی، سنایی از جمله آغازکنندگان شعر عارفانه است. سنایی با شعر زاهدانه خویش، توانست صورت های شهودی و سیر و سلوک عارفانه سالک راه حق را به زیبایی تصویر کند. در واقع سنایی اولین شاعر ایرانی پس از اسلام به شمار می رود که حقایق عرفانی و معانی و نمادین تصوف را در ادبیات مطرح کرد. سنایی در عصر خودش یک شاعر نوگرا بود. بیشتر پژوهندگان او را پایه گذار شعر عرفانی و رمزی می دانند. کاری که او آغاز کرد، با عطار نیشابوری تداوم یافت و در شعر جلال الدین محمد بلخی به اوج خود رسید. درون مایه عرفانی و غزل سرایی عارفانه و عاشقانه، تنها نوآوری این شاعر بزرگ در ادب پارسی نیست. او در بیشتر قالب های شعر پیش از خود بازنگری می کند و حال و هوایی تازه در کالبد آنان می دمد. سنایی با وارد کردن درون مایه های عرفانی، نمادین و استعاری، جان و روح تازه ای به کالبد بی جان قصیده دمید. سنایی به جز درون مایه های عرفانی و اندرزهای اخلاقی؛ نوعی نقد اجتماعی را نیز وارد قصیده کرد. با این تفاسیر، رویکرد زبان شناختی به مفاهیم عرفانی و رمزی شعر سنایی، اهمیتی دو چندان پیدا می کند. از این رو ما در این مقاله سعی داریم ضمن تعریف زبان و کارکردهای آن و نیز تعریف زبان نمادین، علاوه بر واکاوی و نحوه استفاده سنایی از آرایه های زبانی در دو مجموعه به نام «حدیقه الحقیقه» و «سیر العباد الی المعاد»، وجوه نمادین اشعار او را بازنمایی کنیم.
تحلیل و بررسی گام های روان شناختی در منطق الطیر با استناد به روان شناسی تحلیلی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
59 - 85
حوزههای تخصصی:
داستان عزیمت مرغان به سوی سیمرغ در منطق الطیر را می توان به دو بخش اصلی تقسیم نمود که از این دو، بخش نخست گفتگوهای پی در پی مرغان را در برمی گیرد و هرچند رویداد خاصی را بازگو نمی کند اما قسمت بزرگی از داستان را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با تکیه بر روانشناسی تحلیلی یونگ و مفهوم تفرد، به این بخش از داستان پرداخته و نه گام روان شناختی را در آن شناسایی نموده است. این نه بخش با عناوین ضرورت سفر، برگشادن نقاب ها، گسترده شده فضای روانی، آزمایش جرات- آمادگی درونی، حلقه زدن بر گرد رهبر درونی تفرّد، روبرو شدن با سایه، رهایی انرژی روانی حبس شده، نفخ روانی، رفع نفخ روانی و ظهور نشانه های طلب نامگذاری می گردد. در واقع، گذر از گام های روانشناختی فوق که در آینه گفتگوهای مابین مرغان در بخش اول داستان منطق الطیر پدیدار گردیده، برای ورود به بخش دوم داستان که رویدادهای سفر پر رنج مرغان را شرح می دهد و در نهایت برخی از آنها را به آستانه سیمرغ می رساند، کاملاً ضروری است.