قرآن کریم، سند نبوت و معجزهء جاویدان خاتم پیامبران است, مسلمانان موظف به خواندن آن بزبان عربى شده اند. از زمان روى آورى غیر عربها به دین اسلام، موضوع ترجمهء قرآن کریم و میزان ترجمه پذیرى آن چهره نمایانده است و تاکنون نیز ادامه دارد. نگارنده در این نوشتار سعى بر آن دارد با اشاره به اهمیت بررسى موضوع ترجمهء قرآن، به بررسى تاریخى سیر ترجمهء قرآن در جهان و دلایل ضرورت ترجمهء قرآن پرداخته و میزان ترجمه پذیرى آن را از دیدگاه مذاهب گوناگون تبیین نماید,سپس با ذکر استنادات شرعى و ارائه نظرات مراجع تقلید دیدگاه مکتب تشیع را در بارهء مو ضوع ترجمهء قرآن کریم گزارش نماید.
قرآن پژوهان در بسیاری از عرصه های قرآن پژوهی با پدیده ای به نام «اختلاف قراءت در قرآن کریم» رو به رو هستند. خاستگاه این پدیده آنجاست که قاریان قرآن کریم بر اثر علل و عواملی پاره ای از عبارتها و کلمات قرآنی را به صورتهای گوناگون خوانده اند. پاره ای از این قراءتها تنها به تلفّظ و طرز ادای کلمه یا عبارت مربوط می شود و به اختلاف در معانی منجر نمی شود. مانند «کفوا احد» و «کفْؤاً احد» و «کفوا احد» ولی برخی از این قراءتها اختلاف معنی به دنبال دارد. مانند «مالک یوم الدین» و «ملک یوم الدین» و «ملک یوم الدین» یا مانند بما کانوا یکذبون (بقره /10) و «بما کانو یکذِّبون» (از باب تفعیل) در این مقاله به وظیفة مترجمان قرآن کریم در برابر قراءات نوع اخیر پرداخته شده است.