فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار چینش آیات در سوره های قرآن، از دغدغه های قرآن شناسان بوده است. این مسئله در نگاه کلامی با تعابیر توقیفی - اجتهادی و ازنظر تاریخی با تعابیر اصالت (صیانت) - تحریف و از نگاه زیبایی شناسی به تعبیر تناسب / عدم تناسب آیات بررسی شده است. در دهه اخیر، این مسئله با رویکرد مطالعات متن شناسی دنبال شده است. در این میان، یکی از دست آوردهای مطالعات متن شناسی تاریخی، بلاغت سامی است که سبک کهن در تألیف متون بر پایه تقارن است. مطابق بلاغت سامی، متون براساس مجموعه ای پیچیده از تقارن ها در سطوح مختلف متن بنا شده اند. این مطالعات در آغاز با مطالعات عهدین، شروع و با مطالعات انسانشناسی فرهنگی تأیید شد. در گام بعد، به این الگو به عنوان سبک تألیف آیات قرآن توجه شده است. هدف نوشته حاضر، آزمون این الگو در سوره مبارکه فتح با روش تحلیل بلاغی است. برای تعیین بخش های متن این سوره از الگوی تقسیم بندی رکوعات قرآنی استفاده شد که بر اساس آن، محدوده ابتدا و انتهای رکوعات این سوره عبارت اند از آیات: 1-10؛ 11-17؛ 18-26؛ 27-29. یافته ها نشان می دهند ساختار بیان مطالب در سوره مبارکه فتح به این صورت است که ابتدا عناوین موضوعات سوره در رکوع اول به صورت مختصر بیان می شوند: بشارت و امتنان فتح مبین به پیامبر(ص) و مواهب اعطایی به پیامبر(ص) در سایه فتح مبین، آثار فتح مبین برای مؤمنان بیعت کننده با پیامبر(ص)، پیامدهای فتح مبین برای دشمنان پیامبر اکرم(ص)؛ سپس به ترتیب معکوس، این عناوین در سه رکوع بعدی توضیح داده می شوند. از نتایج این پژوهش، ایجاد زمینه مناسب برای فهم بهتر سوره، شناخت و تبیین بهتر ساختار متنی سوره های قرآن کریم و نیز نشان دادن ظرفیت رکوعات قرآنی در فهم بهتر و شناخت دقیقتر ساختار بیانی قرآن کریم اند.
Examining the verses regarding the non-presentation of miracles by the Holy Prophet, peace be upon him and his family(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The holy prophets performed miracles as a sign of their Nubuwwah. Things showed that those apostles relied on a power beyond the acquired forces of human. And these miracles had such a profound effect on human souls that have been recorded as the most famous events in history. According to verses from the Holy Qur’an as well as successive historical narrations, Prophet Mohammad (PBUH) has provided important creative miracles for the people of his time, in addition to the book which is an eternal and always present miracle of his Risālah (Mission). However, some anti-Islamists, citing verses, have denied that the Prophet performed creative miracles. Contrary to their claim, the verses which indicate that the Holy Prophet (PBUH) was associated with sorcery are evidences that the same polytheists have seen extraordinary things from the Prophet (PBUH) who have given him such a relationship. Also, the verses that seem to indicate the non-performance of miracles are related to impossible requests such as seeing God bodily or the coming of the Day of Judgment, or presenting verses from the Qur'an according to the wishes and beliefs of the polytheists, which could not be answered.
دلالت تقدیم وتأخیر در قرآن کریم ازنظر معناشناسی و کاربست آن در ترجمه به فارسی (مطالعه موردی برخی آیات سوره آل عمران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدیم وتأخیر از اسلوب های زبانی است و ترجمه قرآن، بدون آشنایی با آن، به نتیجه مطلوب نمی رسد. تقدیم وتأخیر در قرآن علاوه بر توجه به رعایت فواصل و ضرب آهنگ آیات، بر مفاهیمی نظیر تعظیم، اهتمام، اختصاص، ابراز تعجب و ... دلالت دارد. از منظر فرایند ترجمه، این اسلوب عملیاتی دشوار و گاهی ناشدنی است اما می توان با در پیش گرفتن برخی فنون، به ترجمه برخی از آن ها و انتقال پیام نهفته مبادرت ورزید. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین دلالت تقدیم وتأخیر ازنظر معناشناسی در آیاتی از سوره آل عمران و ارائه فنونی برای ترجمه چنین آیاتی به زبان فارسی است، طبق یافته های پژوهش، انتقال دلالت های تقدیم وتأخیر در همه آیات امکان پذیر نیست و گرچه ترجمه، دلالت معانی موردنظر را دستخوش تغییراتی می نماید اما مترجم باید تلاش کند هر چه بیشتر به کمال مطلوب که انتقال دلالت های تقدیم وتأخیر است، نزدیک تر شود. رعایت تقدم و تأخر واژگانی آیات در ترجمه، استفاده از ادات ویژه حصر و اختصاص در زبان فارسی، استفاده از واژگان جبرانی مناسب مقام آیات نظیر واژه های دارای بار معنایی تعجب، تهدید و تأکید ازجمله فنون ترجمه این اسلوب به زبان فارسی است.
نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری فریقین ذیل آیه 190 سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مرجع ضمیر در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما» از آیه 190 سوره اعراف، چالشی در میان مفسران فریقین پدید آورده است: بازگشت ضمیر فعل « جَعَلا» به حضرت آدم و حوا چگونه با عصمت حضرت آدم سازگاری خواهد داشت؟ متون روایی پرشمار ذیل آیه نشان از دیرینگی چالش در سده های نخست اسلامی دارد. مفسران فریقین رهیافت های گوناگونی در تبیین این آیه برگزیده اند. نظریه هایی همچون شرک آدم و حوا، شرک اجداد قریش، شرک نوع انسان ها در میان رهیافت های تفسیری فریقین دیده می شود. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای به گردآوری رهیافت ها پرداخته و پس از نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری بر اساس روش تحلیلی توصیفی، نظریه شرک نسل آدم و حوا را به عنوان رهیافت منتخب برگزیده است. با استناد به آیات مشابه و روایات تفسیری و نیز دلایل عقلی، قرآنی و روایی عصمت آدم علیه السلام، به نظر می رسد آیه در صدد بیان داستان فرزندآوری حضرت آدم و حوا است اما در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ» به عاقبت اولاد مشرک این دو اشاره شده است.
رواداری و بازتاب آن در فرهنگ شافعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
114 - 88
حوزههای تخصصی:
رواداری یا تالرنس عبارت است از پذیرفتن و احترام گذاشتن به نژادها، فرهنگ ها و شیوه های متنوع زیستن، اندیشیدن و اظهارنظر کردن؛ پذیرش و احترامی از روی آگاهی و صداقت و از موضع قدرت. رواداری که در آغاز فضیلتی اخلاقی به شمار می آمده به اقتضای ضررورت های تاریخی و اجتماعی وارد حوزه فلسفه سیاست شده و در نهایت به یک هنجار فرهنگی و حقوقی جهانی تبدیل شده است. در حدی که امروزه پیش شرط صلح و توسعه محسوب می شود و از بایسته های سیاست گذاری های کلان تلقی می گردد. بانیان و نظریه پردازان مذهب شافعی تحت تأثیر آموزه های قرآن کریم و سنت شریف نبوی، وسعت نظر شخص امام شافعی و بنیادهای مکتب اعتدالگرای اشعری به نحو درخور تحسینی روادار بوده اند و از موضع اقتدار علمی و موقعیت ممتاز اجتماعی، آگاهانه و صادقانه به ائمه و اتباع سایر مذاهب احترام می گذاشته اند و مبانی اجتهادی و فتاوای فقهی آنان را محتمل الصواب می شمرده اند. شافعیه علاوه بر رواداری های نظری در مقام عمل هم همواره بر مبنای حسن تفاهم و تعامل مثبت، با دیگران رو به رو می شده اند. در میراث مکتوب و سیره عملی آنان شواهد زیادی در تصدیق این ادعا وجود دارد.
انگاره انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا، و نقد لوازم آن بر اساس آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴۷
255 - 286
حوزههای تخصصی:
انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا انگاره ای تاریخی است به طوری که قرآن با شیوه های گوناگونی آن را مورد نقد و نکوش قرار داده است. از طرفی باور به این آموزه، لوازمی را دربردارد که در تقابل با آموزه های ناب توحیدی است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی، سیر تاریخی و لوازم باور به «ولادت» را بر مبنای آیات قرآن و همچنین مؤیدات روایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حکایت از آن دارد که قرآن با ذکر صفاتی نظیر مالک حقیقی، قادر مطلق، منزه بودن از نواقص برای خداوند به نفی این آموزه پرداخته است. «ولادت» براساس مکانیسم «خروج شئ من شئ» لوازمی از قبیل؛ حضور پیشین مولود در ذات والد و ازلیت آن به ازلیت والد، مثلیت، تعدد و تکثر خدایان در طول هم بر اساس تعدد و تکثر موالید، وجود شفعاء، محدودیت قدرت خداوند، پایستگی وجود، عدم تحقق بداء، یأس از والد و نفی دعا، ثنویت و نفی معجزه را در پی دارد. در مقابل، آموزه قرآنی «ابداع» و «خلق لا من شئ» لوازمی از قبیل؛ عدم وجود مخلوق در ذات خالق و حدوث آن، عدم مثلیت، توحید و احدیت، نفی شفعاء و وسائط، قدرت بی نهایت، نفی قانون پایستگی، تحقق بدا، دعا، نفی ثنویت و اثبات توحید و اثبات معجزه را به همراه دارد.
تاکتیک های نفوذ دشمن در جامعه اسلامی از منظر قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
نفوذ بیگانگان و دشمنان در سرزمین و فکر مسلمانان، سابقه ای به وسعت تاریخ اسلام دارد. از صدر اسلام تاکنون منافقان، اهل کتاب و سایر دشمنان دین در تلاش بوده اند تا به هر نحوی روزنه ای برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، فرهنگ، اقتصاد و... جامعه اسلامی بیابند. دشمنان، هنگامی که در خود توان رویارویی نظامی و مستقیم را نبینند، می کوشند از نقاط ضعف مسلمانان نهایت بهره را برده و در جهت مقاصد پلید خود بهترین استفاده را بنمایند. اصطلاحاً، نفوذ دشمن بیشتر به تاکتیک های غیرمحسوس و پنهانی آن ها جهت اعمال توطئه خود اشاره دارد؛ قرآن کریم در این میان نگاهی ویژه به مسئله نفوذ و اقسام و انواع آن دارد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که در قرآن کریم، استفاده از جاسوسان، روابط صمیمانه با بیگانگان، شایعه پراکنی، تبلیغات و القای شبهات، تبعید یا حذف فیزیکی رهبران دینی جامعه، ترور شخصیتی رهبران، اغفال مسلمانان از طریق تظاهر به دوستی، افشای اسرار مسلمانان، برداشت ناصحیح از فضائل اخلاقی، ایجاد تنگناهای اقتصادی، سوءاستفاده از چهره های موجّه در جامعه، نافرمانی از دستورات رهبر جامعه، تخریب مراکز فرهنگی و نفوذ در آن ها، جنگ روانی و قرار دادن توده مردم در استضعاف فکری، کارآمدترین ابزارها و ترفندهای دشمن جهت نفوذ است که در این مقاله به تفصیل مستندات آن جمع آوری شده است.
واکاوی توسعه معنایی در آیه «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۱۴۱-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم که از جانب خدای حکیم نازل شده، درصورت دارا بودن ویژگی فرازمانی و فرامکانی، قابلیّت بهره گیری برای عموم مخاطبان در همه اعصار و امصار را خواهد داشت. این قابلیت در گرو توسعه و تعمیم دلالت ها و معانی آیات قرآن کریم است. بدین سان، لازمه دریافت هرچه بیشتر پیام های قرآن و محروم نشدن از مضامین نو به نو آن، پذیرش مقوله توسعه معنایی آیات قرآن است. فرایند و عوامل توسعه معنایی آیات قرآن کریم گاهی برخاسته و به مدد خود الفاظ آیات است و گاه از رهگذر متون یا علوم و دانستنی های دیگر. در این راستا، پژوهش حاضر به بازکاوی عوامل و اسباب توسعه معنایی در آیه: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها» پرداخته است. نتیجه به دست آمده در این پژوهش،که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عوامل درون متنی، مانند: معنای دقیق و جامع «تَجْرِی» معانی حرف «لام» در «لِمُسْتَقَرٍّ» معنای ریشه «مُسْتَقَرٍّ» و صیغه «مُسْتَقَرٍّ» و عوامل برون متنی، مانند: دانش نجوم و هیئت جدید، موجب توسعه در مفهوم و دلالت آیه مورد بحث شده است.
بررسی استنباط های فرا سیاقی با محوریت تفسیر آیه 5 سوره احزاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیاق از مسائل زمینه ساز برای فهم قرآن کریم است. استنباط از آیات قرآن بدون لحاظ سیاق، ممکن است مفسر را از دستیابی به مراد واقعی خداوند باز دارد. با این حال مشاهده می شود در کتب فقهی، برخی احکام از بخش هایی از آیات بدون لحاظ قبل و بعد استنباط شده و این پندار در ذهن خواننده متبادر می شود که گویا فقها سیاق را حجت نمی دانند یا از آن غفلت دارند. نوشتار پیش رو با هدف تحلیل همین مسأله، با محوریت بررسی مرسله حماد، با روش توصیفی– تحلیلی سامان یافته است. در این مرسله، امام کاظم (ع) با استناد به قسمتِ «ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ» آیه 5 سوره احزاب، تعلق خمس را به کسانی که از طرف مادر به بنی هاشم منتسب هستند، رد می نماید. ظاهر سخن امام این پندار را در ذهن به وجود می آورد که در این استدلال، تناسب حکم و موضوع رعایت نشده و به سیاق آیه بی توجهی شده است. بعد از بررسی شش راه حل در تبیین نظر امام، یافته های پژوهش در راه حل هفتم نشان می دهد که انتساب موجود در عبارت «ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ»، علاوه بر اینکه شامل انتساب به پدر واقعی می شود، شامل انتساب به قبایل نیز می شود و استشهاد امام به این آیه از جهت انتساب به قبیله بوده است. بر اساس این تحلیل، استنباط امام خارج از سیاق نیست.
تحلیل محتوای مؤلفه های تربیت مبتنی بر محبت و مهرورزی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
9 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین شیوه ها در تعلیم و تربیت استفاده از محبت است. ذهن پاک و شفاف دانش آموز بر پایه محبت و مهرورزی نهادینه شده است. برداشت های ذهنی و فکری دانش آموز از مفاهیمی چون محبت و مهرورزی با توجه به مشاهدات، مطالعات و آموخته های کلاسی می باشد. لذا شایسته است متولیان آموزشی محبت و مهرورزی را به عنوان زیربنای نظام تعلیم و تربیت مورد توجه قرار دهند. پژوهش حاضر کیفی بوده و به شیوه تحلیل محتوا، بررسی اسنادی و پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و مستندات علمی معتبر مرتبط با پژوهش، و کلیه خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بوده است که نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها فیش برداری، چک لیست تحلیل محتوا و سؤالات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تربیت مبتنی بر محبت و مهرورزی دارای ابعاد هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، زیست شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و مقوله دینی است. بر اساس این ابعاد 60 مؤلفه اصلی استخراج گردید.
چالش های اطاعت از شوهر و راهکارهای برون رفت از آن در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
313 - 337
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر، موانع و چالش های اطاعت زنان از شوهر و راهکارهای برون رفت از این چالش ها را بر اساس آیات و روایات تبیین کرده است. از آنجایی که تنظیم شیوه زندگی بر اساس سبک زندگی اسلامی، موجب سعادت در دنیا و آخرت می گردد، این پژوهش با استفاده از سبک زندگی اهل بیت(ع) و سیره آن بزرگواران در خصوص چالش های اطاعت از شوهر، دارای اهمیت فراوانی است. هدف این پژوهش، یافتن راهکارهایی برای درمان چالش ها و اختلافات زندگی مشترک همسران می باشد. لزوم احیای سنت و سیره اهل بیت(ع) در خانواده ها، انجام این تحقیق را ضروری می نماید. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده در نهایت بدین نتیجه رسیده که قرآن و اهل بیت(ع) راهکارهای متنوعی برای برون رفت از آن، مانند محبت و تمکین و تأمین نیازهای جنسی، توجه به ثواب اطاعت و عقاب عدم اطاعت از شوهر، بصیرت افزایی نسبت به حقوق زوجین، تغافل زوجین نسبت به ضعف های هم، حسن ظن، انتخاب همسر شایسته، ارائه کرده است.
تبیین مؤلفه های جاهلیت از دیدگاه آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
429 - 445
حوزههای تخصصی:
از کلمه «جاهلیت» در چهار سوره مدنی قرآن کریم یاد شده است. مکتب انسان ساز اسلام، با عادات، احکام، عقاید باطل و انحرافات جامعه آن روز به مقابله پرداخت و از آن به جاهلیت تعبیر کرد. جاهلیت را نمی توان صرف نادانی در برابر علم دانست بلکه جاهلیت معنای وسیع تری دارد که خشونت، عدم توجه به علم، استبداد، خودپرستی و... را نیز در بر می گیرد. از منظر قرآن جاهلیت به دو بخش اولی و مدرن قابل تقسیم است که جاهلیت اولی مؤلفه هایی همچون ظن جاهلیت، تبرج جاهلیت، حمیت جاهلیت وحکم جاهلیت دارد. پس از این دوره، جاهلیت دیگری با مؤلفه های نسبتاً مشابه آغاز شد که تا عصر حاضر ادامه دارد که با جاهلیت مدرن نامبردار است. پژوهش حاضر با تأمل در آیات قرآن، آرای مفسران و... به تبیین مؤلفه های جاهلیت پرداخته است.
آیات موزونْ افتاده قرآن کریم و نقش آن ها در افزودن عنصر «قصد و نیت» در تعریف شعر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از تعریف علمای منطق که جوهر شعر را تخییل دانسته اند، ادبا و علمای عروض عربی، شعر را کلامی موزون و مقفّی تعریف کرده اند، به طوری که به اتفاق آراء وزن، ویژگی اساسی و متمایز شعر به شمار رفته است. از طرف دیگر بر خلاف نظر مشرکان صدر اسلام که قرآن را شعر، و پیامبر اکرم را شاعر قلمداد کرده اند، قرآن خود را از شعر بودن و پیامبر را از شاعری منزه و مبرا دانسته است. نکته حائز اهمیت این است که در میان آیات قرآن و نیز احادیث نبوی، آیات و عباراتی یافت می شود که موزون افتاده اند. از این رو اغلب عروضدانان عربی کوشیدند که شعر را به گونه ای تعریف کنند که این آیات و احادیث بیرون از این تعریف قرار گیرد. به همین دلیل «قصد و نیت» را به تعریف شعر افزودند تا از این طریق اگر سخنی بدون تعمد و نیتِ گوینده، موزون افتاد از دایره شعر خارج گردد. بنابراین از منظر این تعریف، از آنجا که آیات و احادیث نبویِ موزونْ افتاده، ناخواسته موزون شده و تعمدی در موزون بودنِ آن نبوده است خارج از دایره شعر قرار می گیرد. روش این پژوهش توصیفی و تحلیل تاریخی است.
معنی شناسی تاریخی نفاق در قرآن: نسبت نفاق با دورویی، پنهان کاری و اِنفاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معانی امروزین نفاق ازجمله پنهان کاری و دورویی با بسیاری از توصیف های منافقان در قرآن کریم ناهمخوان است؛ به ویژه آنکه نفاق در قرآن برای کنشی در حوزه عمومی به کار رفته است و محدود به حوزه دینی - اخلاقی نیست. این مطالعه درصدد است پس از ابهام زدایی از معنای قرآنی نفاق، رابطه آن را با مفاهیمی چون دورویی و پنهان کاری با تکیه بر معناشناسی تاریخی و اطلاعات اسباب النزولی مشخص کند. همچنین، به دلیل شباهت دو ریشه نفاق و انفاق، در این مقاله تلاش شده است رابطه معنایی این دو ریشه در زبان عربی بررسی شود. بررسی صورت گرفته نتایج متعددی داشت و درنهایت، به بی ارتباطی معنای نفاق با دورویی و پنهان کاری و نیز انفاق رسید. نتایج به دست آمده چنین بودند: در میان محققان اروپایی که در پی ریشه شناسی و معنی شناسی منافقان برآمده اند، اتفاق نظری وجود ندارد؛ منافقان صدر اسلام از دیده دیگران پنهان نمانده بودند تا بتوان پنهان کاری را ویژگی بارز آنان دانست؛ واژه های عربی «نفاق» و «انفاق» به ریشه مشترکی نمی رسیدند؛ لغتشناسان عرب اتفاق نظر دارند که ریشه (ن ف ق) به معنی از دست دادن است؛ اما تلاش آنان برای فهم معنای تاریخی منافق، به نتیجه پذیرفتنی نرسیده است. بسامد بالای کاربرد مشتقات این ریشه در زبان حبشی در معنی دونیم کردن و تکه کردن، معنادار است و با تمامی اوصاف منافقان در قرآن، همخوانی دارد. افزوده شود معادل هیپاکریسی (دورویی)، برگرفته شده از زبان یونانی باستان، باوجود نادرستی، در ترجمه های معاصر قرآنی به زبان انگلیسی، به معادلی غالب تبدیل شده است.
بررسی تطبیقی قسم های استدلالی از دیدگاه فراهی و بنت الشاطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث قسم های استدلالی، دیدگاه جدیدی است که برخی صاحب نظران به آن تصریح کرده اند که ضرورت تبیین و تصویر صحیح آن، غور در دیدگاه ها و بررسی تطبیقی آراء متفکران را می طلبد. در این راستا، این نوشتار از رهگذر روش توصیفی، تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به تطبیق آراء دو اندیشمند قرآنی؛ استاد عبدالحمید فراهی و استاد عایشه بنت الشاطی پرداخته است که پس از مروری کوتاه بر مبانی نظری این دو صاحب نظر، به مقایسه آن پرداخته است. وجه اشتراک آنان در مخالفت با دیدگاه مشهور در حکمت قسم و ایراد بر وجه تعظیم و تأکید قسم های الهی است و همچنین اصرار بر وجود ارتباط این قسم ها در راستای استدلال و باورپذیر شدن مضمون جواب قسم. تمایز این دو دیدگاه در بیان گستره و پیشینه الفاظ قسم و کیفیت استدلال به قسم های الهی است. بر اساس دیدگاه فراهی می توان هر یک از سور اقسام را در سه بخش قسم، جواب قسم و محتوای سوره، در نظر گرفت و فرایندی را برای کشف ارتباط این سه بخش، طراحی نمود. در این فرایند، جواب قسم به عنوان محور اصلی سوره در نظر گرفته شده که بقیه آیات سوره، در راستای اثبات این محور اصلی قرارگرفته اند.
انواع تأویلات اهل بیت (ع) در جزء 26 قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
254 - 273
حوزههای تخصصی:
قرآن آخرین کتاب آسمانی دارای ظاهر و باطن بوده و بر ساحت تفسیر و تأویل استوار شده است. افراد خاصی از علم تأویل بهره مند هستند و جامعه بشری برای دستیابی به آن حقایق در جهت سیر تعالی نیازمند به ایشان می باشد. مکتب تشیع مصداق اتمّ آگاهان از علم تأویل قرآن را معصومان(ع) معرفی می کند و بر این باور است که دانش معصوم(ع) فراتر از علم عادی بوده و دارای مبادی الهی می باشد؛ زیرا متون دینی بر اتصال علم معصوم(ع) به خداوند دلالت دارد. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سوال هست که انواع تأویلات اهل بیت(ع) در جزء 26 کدام است؟ بنابراین در این راستا روایات اهل بیت(ع) مربوط به جزء 26 قرآن که در تفاسیر روایی البرهان، نورالثقلین، صافی، قمی، الدرالمنثور، فرات کوفی و کنز الدقائق نقل شده است مورد بررسی قرار گرفت و با روش توصیفی- تحلیلی مشخص شد که از مجموع195 آیه در 6 سوره جزء 26، تعداد 25 آیه از تأویل برخوردارند که جمعاً 30 روایت تأویلی از اهل بیت (ع) در ذیل این آیات آمده است. از این 30 روایت، 25 روایت از نوع جری و تطبیق و از دسته ی بیان مصداق مطلق، 3 روایت از نوع جری و تطبیق و از دسته ی بیان مصداق عام و 2 روایت از نوع روایات باطنی می باشد و تأویلات باطنی درباره امیرالمومنین(ع) و ائمه اطهار، شعییان ائمه، دشمن ولایت آل محمد(ص)می باشند.
چگونگی وحدت انگاری ابعاد و ویژگی های مختلف انسان در قرآن
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، توصیفات متعدد و به ظاهر متعارض نسبت به انسان دیده می شود. از یک سو متصف به ویژگی هایی همچون فطرت الهی، مجهز به قوه ی تعقل، مجهز به قوه اختیار و انتخاب، مکرّم به کرامت الهی، برخوردار از نفخه الهی و ... شده و از سویی دیگر مکرراً به صفاتی نکوهیده همچون کفور، قنوط، ضعیف، عجول، هلوع، بخیل، قتور، جزوع، منوع و.... متصف شده است. این تفاوت ها از کجا ناشی می شود و چگونه می توان به هماهنگی میان آیات مربوطه رسید؟ این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین این صفات، در راستای وحدت انگاری آنها گام برداشته است. چنین به دست آمد که این مجموعه ظاهراً متعارض، انسان را در أحسن تقویم قرار می دهد. دسته ای از آیات صفات انسانی ناظر به مرحله تکوین انسان است و بدین لحاظ که ناشی از خلقت الهی است، مورد نکوهیدگی قرار نمی گیرد و اصولاً متعلَق ارزش گذاری اخلاقی واقع نمی گردد؛ اما در مرحله فراتکوین، آنجا که پای انتخاب و اختیار به میان آید، تکلیف، ارزش گذاری، پاداش و یا عقوبت مطرح می شود. انسان در سیر رو به جلوی خویش وامدار همه این ویژگی هاست. در کشاکش مجموع این ویژگی ها است که بشر به اعلی علّیین یا اسفل السافلین می رسد و این همه، در راستای چگونگی انتخاب اوست. واژه های کلیدی: قرآن، انسان، صفات انسان، وحدت انگاری.
تبیین تأویلی «مقام محمود» بر پایه مستندات تفسیری، عرفانی و کلامی
حوزههای تخصصی:
بر طبق آیه 79 سوره اِسراء، پیامبر اکرم(ص) مشروط به شرایطی به مقام محمود می رسد و این در حالی است که بر اساس آیه دوم سوره حمد، هرگونه حمدی به خداوند متعال بر می گردد. این که مقام محمود چگونه جایگاهی است، مستلزم فهم تأویلی قرآن است که به واسطه رمزگشایی حضرات معصوم(ع)، فهم آن میسر گشت. در این باره پرسش هایی مطرح می شود: مقام محمود در قرآن چگونه مقامی است و تأویل آن چیست؟ حمد حامدان به خداوند متعال باز می گردد یا به پیامبر(ص)؟ چگونه می توان بین آیات79 سوره اِسراء و دوم سوره حمد را جمع کرد؟ درباره دامنه اشتمال مقام محمود: آیا جزو اختصاصات النبی(ص) است یا دیگران هم می توانند بدان دست یابند؟ از جمله نتایج این پژوهش که با پویش نظری و کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مستندات تفسیری، عرفانی و کلامی و با اتکا به سوره اِسراء، زیارات عاشورا و جامعه کبیره تدوین شده، این است که بر طبق آیه 79 سوره مبارکه اِسراء، پیامبر اکرم(ص) با تهجّد و شب زنده داری به مقام محمود که عالی ترینِ مقامات سلوکی است، نائل می آید و در این مقام، تمامی حمد حامدان در مقام خلافت و مظهریت، که مقام وجه اللهی است - و نه در مقام الوهیت- به پیامبر(ص) بازمی گردد. همچنین در روایات معتبری در تأویل این آیه، مراد از آن، مقام شفاعت قلمداد شده است و با وجود اختصاصی بودن این مقام نبوی(ص)، حضرات معصوم(ع) و برخی مؤمنان نیز می توانند از آثار این عالی ترین مقام نبوی بهره مند شوند؛ چنان که در زیارات عاشورا و جامعه کبیره نیز بدین معنا اشاره شده است
بررسی دیدگاه عرفانی شیعه در تأویل واژگان نور و ظلمت با تکیه بر تفسیر بیان السّعاده گنابادی
حوزههای تخصصی:
نور و ظلمت در آیات متشابه قرآن از جمله واژگانی هستند که تأویلات متعدّدی درباره آن ها صورت گرفته و موضوعات بسیار پیچیده عرفانی حول این کلمات مطرح شده است. و کتاب بیان السّعاده فی مقامات العباده از سلطان محمّد گنابادی از جمله تفاسیر شیعه است که واژگان نور و ظلمت را تأویل عرفانی به مذاق شیعه صورت داده است. با بررسی های صورت گرفته می توان گفت که نور در این تفسیر، تأویل به وحدت وجود، روح، سکینه و ولایت شده؛ و ظلمت تعبیر به عدم مطلق، کثرت، شئون نفس، شهوات، حدود و نواقص شده است. و بر خلاف نظر برخی از مفسّرین که خداوند را صاحب نور می شناسند نه خود نور، بر اساس این تفسیر می شود گفت که خداوند هم ذات نور و و هم صاحب نور و هم نسبت به غیر خودش، روشن کننده است. یعنی نور هم حقیقت وجود است، که همان حق اوّل تعالی است و او در ذات خود، بدون علّت و فاعلی ظاهر است و هم روشن کننده غیر از خود از انواع حقیقی و عَرَضی است. و ظلمت عبارت از عدم نور، ماهیّت، حدود و نواقص است؛ که خودش ذاتاً مخفی است و غیر خودش را نیز مخفی می کند و این شأن ماهیّت حدود و عدم هاست که از تنزّل وجود و ضعف ناشی می شود. این پژوهش با شیوه تحلیل محتوای کیفی متن به انجام رسیده است.
مختصات تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
283 - 308
حوزههای تخصصی:
تفسیر عصری از مهم ترین رویکردهای تفسیری است که خاستگاه آن، ارائه پیام های قرآن متناسب با مقتضیات زمان و نیازهای روز است. یکی از مسائلی که پرداختن به آن لازم و ضروری به نظر می رسد، بررسی مختصات آن در قالب های مختلف تفسیری است. بررسی مختصات تفسیر عصری در یک قالب خاص یا تفاسیر یک دوره زمانی مشخص، همچنان که می تواند در زمینه شناخت ماهیت این رویکرد مفید واقع شود، برای آگاهی از جایگاه، نقش و تأثیرگذاری این رویکرد در آن قالب تفسیری نیز مؤثر می باشد. علی رغم اهمیت پرداختن به این مسئله و جایگاه مهم این رویکرد در عرصه تفسیر به ویژه تفسیر معاصر، این مسئله تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.از این منظر، در این پژوهش تلاش شده است با کنکاش در تفاسیر ترتیبی معاصر، این پرسش مورد بررسی قرار گیرد که: تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر از چه مختصاتی برخوردار است؟ بر اساس یافته های پژوهش که با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه منابع تفسیری معاصر انجام گرفته است، تفسیر عصری رویکردی است که در آن، مفسر می کوشد متناسب با نیازها، شرایط و مقتضیات زمانی عصر خود به تفسیر قرآن بپردازد، از این رو در دوره معاصر، انگیزه ها، دانش ها و تخصص مفسران، مقتضیات و نیازهای زمانی، تحولات و دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و مسائل و جدال های فکری این دوره، سبب ظهور صبغه ای خاص از تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی شده است که از ویژگی ها و مختصاتی همچون: تأکید بر وحدت موضوعی آیات هر سوره، منظومه سازی آیات، توسعه مصداقی آیات، پاسخ گویی به مسائل و شبهات نوپدید و توجه به اقناع مخاطب برخوردار است.