فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرآن مجید با عنوان «اهل کتاب» به یهودیان و مسیحیان اشاره می کند. همچنین گاهی عناوین «کسانی که به آنان کتاب دادیم» یا «کسانی که کتاب داده شده اند» را به کار می برد. از بعضی آیات، احکامی اجتماعی یا فردی برای مصادیق این عنوان استفاده شده است. حال پرسشی مطرح می شود که آیا این عنوان بسته ای است و تنها پیروان همین ادیان را شامل خواهد شد یا اینکه می توان معیاری ارائه داد که برخی از ادیان دیگر نیز، مشمول حکم این عنوان شوند؟ عموم مفسران و فقیهان، یهودیان و مسیحیان را مطابق قرآن مجید، اهل کتاب شمرده اند و اکثریت قاطع آنان زرتشتیان را مطابق روایات، ملحق به اهل کتاب دانسته اند؛ اما وقتی کتاب این سه دین را بررسی می کنیم، می بینیم هر معیاری را که در نظر بگیریم، می توان پیروان برخی از ادیان دیگر را نیز اهل کتاب خواند. مطلب مقاله این است که اگر گزارش متون اسلامی از وضعیت کتاب این ادیان را با داده های بیرونی و نیز سخنان عام الهی در زمینة هدایت انسان ها کنار هم بگذاریم، می توانیم به ملاک و معیاری دست یابیم که در برخی از ادیان دیگر نیز وجود داشته باشد.
نقش ایمان و کفر در سعادت و شقاوت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگى به زندگى دنیایى موجب مى شود که انسان نعمت هاى خدا را محدود به نعمت هاى مادى ببیند. ازاین رو، وقتى به نعمتى مى رسد مى پندارد خدا به او عنایت کرده، اما وقتى از آن محروم مى شود، مى پندارد که مورد بى مهرى خدا قرار گرفته است. این در حالى است که نعمت هاى معنوى ازجمله ایمان به ولایت و معرفت و محبت، نعمت هاى اصلى خداى متعال هستند و با نعمت هاى مادى قابل قیاس نیستند. در روایات، حرمت مؤمن از حرمت کعبه، بلکه بسى بیشتر شمرده شده است. همچنین سرکشى از مؤمن و عیادت آنان اجر و قرب فراوانى دارد.
انتساب هدایت و اضلال به خدا در قرآن از دیدگاه علاّمه طباطبائی و فخر رازی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
علاّمه طباطبائی هدایت را به دو قِسم هدایت اوّلی و هدایت ثانی تقسیم می کند. وی هدایت اوّل را به انسان و هدایت دوم را به خدا منتسب نموده است و با تبیینی که دربارة هر یک انجام می دهد، هیچ یک از آنها را خارج از ارادة الهی قلمداد نمی کند و در عین حال، نقش اختیار انسان را در هر یک به وضوح نمایان می نماید. در باب اضلال الهی نیز باید گفت که وی اضلال منتسب به خداوند را اضلال مجازاتی دانسته است و به شیوه ای آن را به خدا نسبت می دهد که در عین حال که ارادة خداوند در آن وجود دارد، نقش اختیار بشر نیز در آن غیرقابل انکار است. فخر رازی نیز با استفاده از دلائل عقلی و نقلی، هدایت و اضلال الهی را تنها مستند به خداوند کرده است و فعل او معرّفی می کند، بدون اینکه در این میان، نقشی برای اختیار انسان قائل شود.
تدبّر در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراد از مکتب تدبّر، سامانه ای فکری برخوردار از مبانی، اصول و روش است که با دریافت چینش حکیمانة آیات و کشف غرض واحد سوره، در برابر آنچه قرآن را مجموعه ای از عبارات پراکنده و ناهماهنگ می نمایاند، آن را مجموعه ای هماهنگ و منسجم دانسته، بر رفع موانع برقراری ارتباط با آیات اهتمام دارد. رویکرد و محتوای مهمّ مکتب تدبّر، ضرورت تحقیق و معرّفی آن را به طور تخصّصی و روشمندانه ضروری می سازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف تبیین جایگاه و اهمیّت مکتب تدبّر در فهم قرآن نوشته شده است و در آن کوشش می شود مبانی، اصول و روش جریان های معاصر تدبّری بررسی گردد. بر اساس نتایج تحقیق پیش رو، تدبّر غیر از تفکّر، تعقّل و تذکّر است و با دانش تفسیر که از دیدگاه سنّتی، شرح معانی و بیان مدلول نص است، تفاوت دارد. مکتب تدبّر، برخلاف مکاتب تفسیری که در پی دریافت معارف عمقی آیات و توجّه به چگونگی الفاظ و بیان ویژگی های عبارات آن بوده اند، به عنوان امری اندیشه ای قلبی با نگرش جامع درصدد دریافت جنبه های هدایتی سُوَر، ضمن کشف ارتباط میانِ آیات و فهم روشمند و هماهنگ الفاظ قرآن است، به گونه ای که با حرکتی عرضی در سطح آیات، متعلَّقاتِ فهم از آیه به سیاق و سوره بسط می یابد تا جایی که می توان به مدد اندیشة عقلی و طهارت قلبی، غرض واحد هدایتی هر سوره را دریافت و با آن ارتباط برقرار نمود. روش فهم در مکتب تدبّر، تعبیری از فهم قرآن به قرآن است.
جایگاه ریاضت در تربیت اخلاقی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» می بخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصه ها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیر اختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خورده اند؛ فلسفه تبعید انسان به محنت کده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناک ترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
ارزیابی دیدگاه مفسران در تبیین معنای امر در آیة 54 سورة اعراف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
در آیات پرشماری از قرآن کریم، آفرینش همة موجودات با فعل «خلق» به خداوند استناد داده شده است؛ ولی در آیة 54 سوره اعراف، مالکیت «امر» در مقابل مالکیت «خلق» قرار گرفته و در نگاه نخست تقابل بین «خلق» و «امر» از آن برداشت می شود. ازاین رو مفسران درصدد تعیین معنای «امر» در برابر «خلق» برآمده اند. این مقاله، مفهوم امر را از دید مفسران با هدف تحلیل و نقد، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که دیدگاه ها در این زمینه عبارت اند از پنج نظریة 1. فرمان، 2. کلام خدا، 3. تدبیر الهی، 4. عالم امر، 5. جنبة امری موجودات، و ادلة این دیدگاه ها قابل نقدند. در این میان تنها دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان راه را برای تفسیر قابل دفاع از آیه گشوده است و مقاله حاضر افزون بر تحلیل و نقد جامع دیدگاه های دیگر مفسران، گامی دیگر در عرضة نظریة مورد توجه علامه طباطبایی در لابه لای تفسیر المیزان برداشته و با ترمیم آن به دیدگاهی نو راه یافته است: تفسیر امر به جنبة غیرتعینی موجودات.
حقیقت موت، انواع و مراتب آن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده «موت» مقوله ای است که به غیر از دانش های تجربی ، از دیدگاه فلسفی، کلامی و عرفانی به طورعمیق مطالعه می شود و به لحاظ جایگاه بحث، پیوند استواری نیز با ابواب علم النفس عقلی و حقیقت روح و مراتب آن در حکمت و عرفان دارد. علامه محمدحسین طباطبایی با استناد به آیات قرآنی و روایات معصومان علیهم السلام و بر مبنا و ممشای حکمت متعالیه صدرایی بر این باور است که روح اصالتاً به عالم امر متعلق است که در نشئه طبع، حدوث جسمانی داشته و به تدریج با حرکت در جوهر خود، تجرد یافته و سرانجام از بدن جدا مى شود؛ بدین ترتیب که با مرگ تن، به کلى از بدن جدا و مستقل می شود. ایشان مرگ را درواقع انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر می دانند؛ نه نابودی و پوچ شدن و با توجه به آیات قرآنی، دو مرحله از مرگ را براى انسان ها بیان می کند؛ یکى از آن دو، همان مرگى است که سبب خروج آدمى از دنیا می شود و دیگری مرگی است در عالم برزخ براى ورود به نشئه آخرت. برخی از حکما ازجمله علامه طباطبایی، افزون بر مرگ اضطراری و اجل محتوم، به دو نوع دیگر از مرگ نیز باور دارند که عبارت اند از: مرگ طبیعی و مرگ ارادی.
چیستی عشق الاهی و کارکرد آن در قوس صعود و نزول از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از دیدگاه ابن عربی، عارف بزرگ اسلامی، از اسرار الاهی است و همچنان که قلم تاب نوشتن از عشق را ندارد، حد و تعریف منطقی هم قادر به تحلیل چیستی عشق نیستند. هرکس عشق را تعریف کند در واقع آن را نشناخته است. کسی می تواند عشق را بیابد که جرعه ای از این جام نوشیده باشد. نزد ابن عربی مقام عشق بس شریف است، چرا که اصل و اساس هستی و انگیزه ی تجلیات جمال مطلق و گوهر هستی انسان، کامل ترین آینه دار جمال ربوبی، جز عشق نیست. پرده ی مستوری پری روی عالم را عشق کنار زد و او خود را در قالب تجلیات به نمایش گذاشت و از آن جا که از جمیل جز جمال نخیزد، کل هستی معشوق ذات حق است. اول عاشق خود اوست و از سویی معشوق حقیقی نیز جز او نیست و همگان به جذبه ی عشق به سوی او روان اند. در این مقاله، برآنیم که به تفصیل این مطالب بپردازیم.
تبیین تخالف نظر و عمل از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
فارابی و ابن سینا عللی را که تخالف نظر و عمل را تببین پسین می کنند و راهکار بالقوه این تخالف اند و همچنین از عوامل و مؤلفه های پیشین تخالف سازند، در آثارشان پراکنده بررسی کرده اند. تناسب کیفیت علم با سطوح ادراکی مختلف می تواند عاملی مهم در توجه به مؤلفه های تخالف باشد. باتوجه به پیروی بیشتر افراد از ظن و تخییل، شخص حتی با وجود علم مضاد با تخیلات و ظنیات خود، همچنان براساس ظنیات و تخیلات خود عمل می کند و دربرابر آن ها منفعل می شود. چنین چیزی نمایانگر تأثیر قوی تخییل در سطح تصوری و به تبع آن اقناع در سطح تصدیقی است؛ به گونه ای که می توان عوامل نقصان یا پیشرفت هر برنامه ای را در پرتو این دو بعد ارزیابی کرد. از دیگر عوامل تخالف، نبود انگیزش، ارشاد، شوق و همچنین خلقیات، انفعالات و عوامل روانی است که به آن ها توطئات ذهنی می گویند. گرایش مردم به تبعیت از امیال، بیانگر جایگاه هریک در افعال ارادی است. فارابی و ابن سینا به نقش اعتیاد نیز توجه کرده اند. این اعتیاد، نقش نظر و علم را در مبادی فعل ارادی کاهش می دهد. باید توجه کرد که دامنه افراد خاصی برای جایگاه هریک از عوامل تخالف بیان شده است؛ درنتیجه، مسئله تحقیق و پاسخ های آن در دو سطح توصیفی و تحلیلی، مطلق نیستند و نسبت به افراد و شرایط متغیر است.
طول عمر دنیا از دیدگاه تفسیری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحث برانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرح شده درباره ی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در این باره است. دراین میان، نظریه ی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمیِ این صاحب نظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول می سازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر می رسد تاکنون نظریه ی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا درباره ی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در این باره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح می نماید تا بدین وسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهراً با یافته های علمی و روایات اسلامی ناسازگاری است.
نقش حقایق مشترک ادیان در صدق و حقانیت دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با این استدلال که «اولاً، خداوند یکی است و ثانیاً، حقیقت و فطرت انسان هم همواره ثابت است. در نتیجه، دین یعنی راهی که خداوند برای هدایت انسان در نظر گرفته، نیز باید در شاکلة کلی و حتی بسیاری از جزئیات، ثابت باشد»، می توان این نظریه را مطرح نمود که همة ادیان آسمانی در سه حوزة اعتقادات، اخلاق و احکام تا آنجا که به سرشت مشترک و ابعاد غیرمتغیرشان ارتباط داشته باشد، از حقایقی مشترک و ثابت برخوردارند. این مقاله با تکیه بر همین برهان، به بررسی و نقش این حقایق پرداخته و ضمن تبیین نمونه هایی از این دست، نتیجه می گیرد که هرچند از صرف وجود این چنین اشتراکاتی در دین نمی توان حقانیت و صدق آن دین را نتیجه گرفت، اما از عدم وجود آن می توان به عدم صدق و وجود انحراف در آن دین رسید. به عبارت دیگر، حقایق مشترکی در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام همواره در تمام ادیان آسمانی وجود داشته که با بررسی و تبیین آنها، نه تنها در مباحث مربوط به حقانیت و صدق دین، بلکه در تعریف دین و گفت وگوهای بین الادیان نیز می توان به نتایج قابل توجهی دست یافت.
نقد و ارزیابیِ یکی از براهین اثبات واجب الوجود براساس فرض تسلسل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
براهین بسیاری برای اثبات واجب الوجود صورت بندی و ارائه شده اند. در یک دسته بندی کلّی، می توان این براهین را به سه دسته به شرطِ لا از تسلسل، لابه شرط از تسلسل و به شرط تسلسل تقسیم کرد؛ براین اساس، اکثر براهین اثبات وجود خداوند متعال، در دو دسته لابه شرط و به شرط لا از تسلسل قرار می گیرند. موضوع مقاله حاضر، نقد و ارزیابیِ برهانی است که در مقاله ای تحت عنوان «اثبات واجب الوجود براساس فرض تسلسل: نگاهی به برهان ابن سینا و اقامه برهانی بدیع» در شماره بیست و یکم همین نشریه به چاپ رسیده است. مؤلفان مقاله ی نام برده تلاش کرده اند تا با فرض تسلسل، و استفاده از برخی اصول فلسفی دیگر، برهانی بدیع ارائه کنند تا در دسته سوم از تقسیم بندی فوق قرار گیرد. در مقاله ی حاضر سعی شده است تا برهان مذکور با روش تحلیل منطقی، مورد نقد و ارزیابی قرار بگیرد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این برهان اولاً، جدای از صدق یا کذب مقدماتش، حاوی برخی اشکالات صوری است، و ثانیاً مبتنی بر مقدمه ای است که در حالت کلّی صادق نبوده و نیازمند بازنگری است. نقایص صوری این برهان را می توان با اعمال تغییراتی در برخی از مقدمات و تدقیق ساختار صوری استدلال برطرف کرد؛ اما تازمانی که مقدمه ی کاذب آن با مقدمه ای دیگر جایگزین نگردد، یا به نحوی اصلاح نشود، برهان یادشده ناتمام است.
سیر تحول آرای ویلیام لئونارد راو در باب شر بی وجه و ملاحظاتی انتقادی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویلیام لئونارد راو، فیلسوف دین معاصر (1931-)، با تأکید بر وجود برخی شرور بی وجه در جهان، کوشید تا روایت تازه ای از مسئله قرینه ای شر ارائه دهد. در این مقاله سعی ما بر آن است که نخست توصیف دقیق و مستندی از آرای راو ارائه دهیم و سپس به بررسی و نقد دیدگاه او بپردازیم. در مقام توصیف، کوشیده ایم سیر تحول آرای راو با توجه به اشکالات منتقدان و اصلاحات و جرح وتعدیل های او به خوبی نشان داده شود. پس از مواجهه با اشکالات منتقدانی چون ریشنباخ، لویز، ویکسترا، و پلنتینگا، راو به بازسازی برهان قرینه ای خود برمبنای شر بی وجه پرداخت. در این مقاله علاوه بر توصیف دقیق دیدگاه راو، نشان داده شده است که تلاش او برای انتقال از وجود شرور ظاهراً بی وجه به باور معقول به وجود شرور بی وجه نادرست و ناتمام بوده و از نیافتن توجیه برای برخی شرور نمی توان به واقعاً بی وجه بودن آن دست یافت.
رویکردی نوین در ترجمه بسمله با تحلیل ساختارهای زبانی آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم دیدگاه های نوینی را در تفسیر آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» بیان کرده اند. براساس این دیدگاه ها می توان فهم دقیق تری از معنای این آیه شریفه به دست آورد و ترجمه نوینی از آن عرضه کرد. بدین منظور باید با تکیه بر ساختارهای زبانی، «بسمله» را تحلیل کرد. منظور از ساختارهای زبانی، ساختار لغوی، صرفی و نحوی است. در این نوشتار، براساس دیدگاه های تفسیری آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، تلاش می کنیم ساختارهای زبانی بسمله را تحلیل و ترجمه دقیق و جدیدی از این عبارت شریف عرضه کنیم.
موطن اخذ میثاق ربوبیت از دیدگاه علامه جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم از پیمان های گوناگونی یاد شده که خدای سبحان از انسان ها گرفته است. یکی از این پیمان ها، میثاقی است که در آیه 172 سوره اعراف آمده است؛ براین اساس، خدای سبحان تمام فرزندان بنی آدم را از پشت آنان گرفته، تک تک ایشان را بر خودشان شاهد قرار داده، از آن ها بر ربوبیت خویش اقرار گرفته است و همه آنان اعتراف کرده اند. این آیه از پیچیده ترین آیات میثاق است که بیشتر مفسران نتوانسته اند آن را به درستی تبیین کنند. در این مقاله، ابتدا به مهم ترین دیدگاه های مفسران پیشین و اشکالات آن ها اشاره می کنیم. سپس درباره دیدگاه علامه طباطبائی و قوت ها و ضعف های آن از نگاه علامه جوادی آملی سخن می گوییم. در پایان، دیدگاه علامه جوادی آملی را تبیین و به برخی از مهم ترین مباحث درباره آن اشاره می کنیم.
بررسی خاتمیت در دین اسلام و مسیحیت
حوزههای تخصصی:
یکی از اعتقادات مشترک بین مسلمانان و مسیحیان مسأله خاتمیت است. به این معنا که مسلمانان بنیانگذار دین خود را آخرین فرستاده خداوند و دین و شریعت ایشان را آخرین و کاملترین دین و شریعت می دانند. در مسیحیت از آموزه های مهم و اساسی که هر مسیحی به آن ایمان دارد پایان یافتن جریان نبوت با ظهور عیسی مسیح است؛ با آمدن مسیح که منجی انسان ها است صلح همیشگی بین خدا و خلق برقرار شد و عهد بین آن دو نیز به اتمام رسید؛ همچنین معتقدند تعالیم ایشان نیز کامل ترین و آخرین تعالیم و شریعت است. در این مقاله ابتدا به اثبات خاتمیت پیامبر اسلام به گواهی آیات و روایات و فلسفه خاتمیت ایشان پرداخته شده و بعد از آن مساله خاتمیت عیسی مسیح در مسیحیت مطرح گردیده و در آخر این مطلب عنوان شد که اگرچه مسیحیان خاتمیت را مختص به دین خود می دانند؛ اما این ادعا درست نیست چرا که به گواهی تاریخ، مسیحیان و یهودیانی در زمان پیامبر اسلام به نبوت و خاتمیت ایشان آگاه شدند و اسلام آوردند. این خود بیانگر این مطلب است که بشارت به نبوت و خاتمیت پیامبر در عهدین وجود داشته است. بنابراین یک پیامبر خاتم و یک دین خاتم وجود دارد و آن حضرت محمد صلی الله علیه و آله و دین اسلام است.
پیوستگی نبوت و سیاست در فلسفه سیاسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
از دیرباز اندیشمندان و متفکران مسلمان تحت تأثیر شرایط و گرایش های مختلف، تفاسیر متفاوت و متنوعی را در تبیین و تشریح پیوند میان دین و سیاست عرضه نموده اند؛ از جمله این متفکران و فلاسفه مسلمان می توان به ابن سینا اشاره نمود. بوعلی ضمن حضور در عرصه های سیاست عملی، تلاش نمود با استفاده از منابع و آموزه های دینی و برمبنای فلسفه سینایی خود، پیوند میان نبوت و سیاست و ضرورت آن را تبیین نماید. مدعای این مقاله آن است که ابن سینا فیلسوفی است که در منظومه فلسفی خود، به مناسبت بحث از پیامبر و مقام والای وی در راهبری و هدایت انسان ها به سوی سعادت، و در راستای سخن از انسان و ضرورت مدیریت زندگی مدنی وی، فلسفه سیاسی خویش را بر پایه اثبات ارتباطی وثیق بین نبوت و سیاست ارائه نموده است. وی با اعتقاد به نقش محوری نبی در مرکزیت شریعت و راهبری انسان ها به سوی خیر اعلا و سعادت نهایی، نبوت را عنایتی الهی برای سامان بخشیدن به جامعه انسانی از طریق رهبری و هدایت انسان کاملی معرفی می کند که حلقه اتصال عالم انسانی با ماوراء الطبیعه است.
وی با اعتقاد به ضرورت استمرار و محوریت شریعت در اداره امور مجتمع انسانی، معتقد است که با ارتحال پیامبر و ختم نبوت، شریعت مرجعیت خود را در مدیریت اجتماعی از دست نمی دهد. ازاین رو با طرح بحث خلیفه و امام به عنوان جانشین نبی در رهبری و زعامت دینی و سیاسی جامعه، همچنان بر محوریت و مرکزیت دین و رهبران الهی در امر هدایت انسان ها و جوامع بشری تأکید می کند.
پدیدارشناسی انسان و کیهان پیش و پس از انقلاب کپرنیکی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چهار دیدگاه را درباره کیهان از اندیشه های روزگارِ باورهای اساطیری، روزگار پیدایش فلسفه در یونان باستان، منظومه ماندگار بطلمیوس در قرون وسطا و پیدایی علم جدید از یافته های نیکولاس کوزایی، کپرنیک، کپلر و گالیله بازجسته ایم و دلالت های اسطوره شناختی آن ها را در شش محور ارتباط خدا و کیهان، حیات انسان و جهان، انس انسان با کیهان و حیرتش از آن، گفت وشنود انسان با کیهان، طول و عرض کیهان و سرانجام رابطه علم و تجربه زیسته تبیین کرده ایم. ما بر حتمی بودن تأثیرات متافیزیکی و اسطوره شناختی هر نظریه علمی تأکید کرده ایم و با شواهد تاریخی نشان داده ایم این تأثیرات تابع اراده یا آیین و جهان بینی نظریه پرداز نیست.
وضعیت مستضعفان فکرى در قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرنوشت اخروى مستضعفان از مسائلى است که همیشه درباره اش سؤال شده است. پاسخ به این سؤال نه تنها موجب حل این معضل علمى شده است، بلکه روشن خواهد کرد که چه گروهى از مستضعفان مشمول عنایت و رحمت الهى شده، در قیامت به بهشت وارد مى گردند؟ با توجه به اینکه این بحث نقلى است، با مراجعه به آیات و روایات، به روش تحلیلى توصیفى به این سؤال پاسخ مى گوییم. در روایات و آیات قرآن، سرنوشت هاى متفاوتى براى مستضعفان ذکر شده است؛ مثل امتحان آنها در قیامت، نوید رحمت الهى، در گرو عمل خود بودن، واگذارى به مشیت الهى یا خادم اهل بهشت بودن. وجه جمعى که مى شود درباره اینها بیان کرد این است که این سرنوشت هاى متفاوت بستگى به نوع مستضعفان دارد. همچنین ممکن است در مواقف قیامت وضعیت ایشان فرق کند.
تبیین رویکرد سلبی فخر رازی به زبان دینی با تأکید بر مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان سه طریق سنتی مورد ادعای استیور در باب زبان دینی، رویکرد فخر رازی به زبان دینی را می توان در حیطة طریق سلبی جای داد؛ زیرا دیدگاه وی در زمینة اثبات و شناخت ذات خداوند و معناشناسی برخی از اسما، اوصاف و افعال الهی بر روش سلبی متکی است. از آن جا که یکی از لوازم رویکرد سلبی به زبان دینی، بیان ناپذیری آن است این مسئله در رویکرد رازی آن جا نمایان می شود که در حیطة خداشناسی و معناشناسی برخی اسما و اوصاف الهی از قبیل اسم جلالة الله، اسمای مضمر، اسم قدوس، رؤیت خداوند، سمع و بصر و برخی از افعال الهی، بر روش عرفانی و شیوة قرآن تأکید می کند و از معرفت شهودی سخن می گوید. لذا در این قلمرو عقل انسان قادر به شناخت برخی از علوم و اسرار الهی نیست؛ حتی اگر از طریق مجاهده و مکاشفه نیز ادراک حاصل شود زبان قادر به بیان و توصیف این اسرار و احوال نیست. در این مقاله سعی می شود تا مواضع فخر رازی در این زمینه با تأکید بر مبانی زبان شناختی و معرفت شناختی آن تحلیل و تبیین شود.