فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
علم معانی - به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی- علاوه بر پیشینه مشترک، در بسیاری از زمینه ها و مباحث دیگر نیز با دانش زبان شناسی و به تبع آن نظریه های نقد ادبی معاصر مشابهت های فراوانی دارد. یاکوبسن یکی از نظریه پردازان حوزه زبان و زبان شناسی است که دیدگاه های وی در بررسی نقش های شش گانه زبان بسیار شبیه به نکات مطرح شده در مبحث «مقتضای حال و مقام» و «خبر» و «انشاء» در علم معانی است. وی شش جزء تشکیل دهنده ارتباط را تعیین کننده نقش های زبان دانسته و آرای خود را تحت عنوان نظریه ارتباط (Communicative Theory) ارائه می کند. مقاله حاضر با تکیه بر آیات قرآن کریم -که فنون بلاغت اعم از صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع همگی مولود نزول آن است- سعی در بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان علم معانی و نظریه ارتباط یاکوبسن دارد.
محقق دوانی و مسئله علم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان اسلامی، اصل علم خداوند را پذیرفته اند؛ اما تحلیل فلسفی و بیان چگونگی آن به ویژه در علم خداوند به جزئیات، نیازمند تأمل بیشتر است؛ تا آنجا که راهکارهای متفاوتی در این زمینه مطرح می شود. محقق دوانی نیز توجه خاصی به این موضوع داشته و به تفصیل بدان پرداخته است. وی ضمن ارزیابی آرای حکما و متکلمان، به اثبات علم الهی، به ویژه علم تفصیلی خداوند به اشیا می پردازد. ایشان در تببین نظر فلاسفه معتقد است آنها علم خداوند را به نحو تعقلی می دانند، نه تخیلی. دوانی به نقد توضیح خواجه نصیر می پردازد و علم موردنظر ابن سینا را نیز غیر از علم ارتسامی می داند. وی برای اثبات علم الهی به مخلوقات، از دلایلی مبتنی بر غیر زمانی و مافوق زمان بودن ذات الهی و رابطه علت و معلولی بین خداوند و موجودات بهره می گیرد و همچنین تحلیلی براساس ذوق تالّه ارائه می کند که نتیجه آن، علم اجمالی که خلاّق صور تفصیلی در خارج است خواهد بود.
بارخوانی انسجام متن قرآن در پرتو نظریه نظم نامتقارن (با تأکید بر دیدگاه میشل کویپرس)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پس از ارائه گزارشی مختصر در باب رویکردهای سنتی و معاصر به مسأله نظم قرآن، با درپیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «میشل کویپرس»، قرآن پژوه بلژیکی معاصر خواهد پرداخت. وی با تکیه بر نظریه نظم متقارن که خود ریشه در بلاغت سامی دارد، به تحلیل بلاغی متن قرآن می پردازد. اندیشه نظم متقارن نشان خواهد داد که متن قرآن منسجم است و هر آیه درست همانجایی از متن که باید، قرار گرفته است. بنا به این نظریه، تکرارهای متن نه تنها عامل انسجام بخش آن هستند، بلکه کارکرد تفسیری نیز دارند. در این مقاله، نخست با معرفی مفاهیم نظری بلاغت سامی نشان خواهیم داد که بلاغت در این نظریه، «فنّ تألیف کلام» است و نه صرفاً «فنّ تزیین کلام». پس از آن با ارائه نظم کامل سوره قارعه و با تمرکز بر تحلیل بلاغیِ کویپرس از مقطعی از سوره مائده، میزان کارآمدی این روش در اثبات انسجام متن قرآن و نیز کارکرد آن در تفسیر متن تبیین می شود. خواهیم دید که این روش هرگز یک هدف زیبایی شناختی صِرف ندارد و آن چنان که در ابتدای امر به نظر می رسد، انتزاعی نیست، بلکه با زبان شناسی متن قرابت بسیار دارد و شاخص های تألیفی آن با ابزارهای انسجام در زبان شناسی نظام مند نقش گرا به شکل معناداری همگرایی دارد.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
مسئله شناسی روایت ذبح فرزند ابراهیم علیه السلام در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراهیم به عنوان نیای مشترک ادیان ابراهیمی، از جایگاهی ویژه در سنت دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام برخوردار است. درحالیکه به باور برخی اندیشمندان معاصر، اختلاف این سه دین در مورد ابراهیم، از نقاط اشتراک آنها بیشتر است. مروری بر ادبیات تفسیری و مجادله ای پیرامون روایت ابراهیم در قرآن و کتاب مقدس، به ویژه تا پیش از شورای دوم واتیکان و عطف نظر کلیسای کاتولیک به اصل گفت وگو و تعامل ادیان، شاهدی بر این مسئله است. در این میان، ماجرای ذبح پسر ابراهیم علیه السلام ، از محوری ترین مسائل اختلافی است که در ادیان ابراهیمی تفاسیر متفاوتی از آن ارائه شده و در هر سنت دینی نقطه ثقل متمایزی یافته است. این مقاله درصدد است تا با بازخوانی برداشت های مختلفی که با تکیه بر روایت قرآن و عهدین از این واقعه صورت گرفته است، جان مایه اصلی روایت ذبح فرزند ابراهیم در ادیان ابراهیمی را مورد واکاوی قرار داده و این موضوع را در سه سنت دینی اسلام، مسیحیت و یهودیت در روایت ماجرایی واحد (ذبح پسر ابراهیم) بازنمایی کند.
باروری عقل از وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های بارز آیات قرآن دعوت مخاطبان به تعقّل، تدبّر و استنتاج است؛ اما در باب استقلال عقل در معارف مربوط به مبدأ و معاد، به آسانی نمی توان قرآن را موافق یا مخالف دانست؛ هرچند در هر سو گروه زیادی از اندیشمندان وجود داشته یا حتی نحله های علمی پدید آمده باشد. روایات شیعی نیز که در اصلِ ارزش و اعتبار عقل هم سو با قرآن است و بر رابطة تنگاتنگ عقل و وحی تأکید دارد، بی نیازی عقل از وحی در دستیابی به فروع آن معارف را برنمی تابد. این مقاله با پرهیز جدی از بحث های دامنه دار در بین نحله های فکری و با قصر نظر بر پاره ای از آیات و روایات کلیدی، به این نتیجه دست یافته است که در نگاه دین، عقل موهبتی است الهی برای دریافت معارف ربانی از سرچشمة وحی، و بیان می دارد که وحی بهترین منبع تغذیة عقل و عقل، مخاطب اصلی وحی است.
قرآن و فرضیة مشابهت با کلام های بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی نظریه مشابهت قرآن با کلام بشری موضوع اصلی این نوشتار است. نویسنده در این مورد اشاره می کند که مرادات کلام خدا با مفاهیم ذهنی انسان ها مطابق نیست. در عین حال که ظاهر قرآن قابل فهم مردم است اما مفاهیم دقیق آن به مفسّری از بیرون نیاز دارد. این مطلب به معنای نفی احتجاج و تحدّی قرآن نیست. فراگیری و جاودانگی قرآن نیز اقتضای آن دارد که قرآن دارای باطن و تأویل باشد که مبین این لایه های درونی فقط باید از طرف خدا معرفی شود. نگارنده برای کلام خود به ادلة عقلی و نقلی استناد کرده است.
تحلیلی انتقادی بر علم دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، هجمه ی سهمگین حوزه های گوناگون دانش را بر قلمرو ادیان شاهد بوده ایم. این مسأله نگرانی بسیاری را از سوی دانشمندانِ پیرو دین و همچنین خداباورانِ طرفدار علم برانگیخته است. ازاین رو، آلوین پلانتینگا، یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر دین، با ارائه ی نظریه ی معرفت خود، موضعی نو به باورهای دینی اتخاذ می کند. او با نقدهایی که متوجه دیدگاه پیشینیان می کند، گستره ی باورهای پایه را به طریقی وسعت می دهد، تا باورهای دینی را نیز دربرگیرد. پس از ارائه ی این دیدگاه، پلانتینگا در آثار متعدد خویش، تلاش می کند تا تضاد میان علوم معاصر و دین را به پیش فرض های الحادی نظریات علمی نسبت دهد. در ادامه ی این تلاش، او برساختن علمی دینی را پی می گیرد که علاوه بر اجتناب از عناصر الحادی، به کارگیری باورهای دینی را در اشتغال به فعالیت های علمی، به پیروان ادیان توصیه می کند. در این مقاله، ضمن تحلیل و بررسی علم دینیِ مدّنظر پلانتینگا، اشکالات عمده ای را بر آن وارد آورده ایم.
بررسی و نقد نظریه دلالت اقناعی معجزات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه دینی پدیده معجزات یکی از مهم ترین دلایل اثبات نبوت است. در میان اندیشمندان اسلامی در خصوص نوع دلالت معجزات بر اثبات نبوت دو دیدگاه کلی وجود دارد. به نظر برخی دلالت معجزات از نوع دلالت های عقلی است. در مقابل برخی از آنان بر این عقیده هستند که هیچ گونه رابطه منطقی میان معجزه و مدلول آن وجود ندارد و معجزه دلیل اقناعی در صدق ادعای نبوت محسوب می گردد. در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه کسانی که معجزات را دلیل اقناعی بر اثبات نبوت می دانند و منکر رابطه منطقی میان معجزه و صدق ادعای نبوت هستند مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
ماهیت و مراتب «ذکر» در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
معناشناسی اتهام جنون به پیامبر(ص) با تکیه بر پاسخ های قرآن به این اتهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
آیات قرآن به روشنی بیانگر آن هستند که مشرکان صدر اسلام، هنگام نزول قرآن کریم و به تناسب زمان، مکان و شرایط، در برابر قرآن و پیامبر(ص)، عکس العمل های مختلفی از خود نشان می دادند که بخشی مهمی از آن ها اتهامات وارده به به حضرت بود؛ که شایع ترین آن ها، اتهام جنون به پیامبر(ص) است که قرآن بیش از سایر اتهام ها بدان پرداخته است. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و مراجعه به تفاسیر متقدم و معاصر، با استقرای تام آیاتی که اتهام جنون نسبت به پیامبر(ص) در آن ها بیان شده، با تأکید بر سیر نزول آیات و تکیه بر دو رویکرد درون متنی و جامعه شناختی(معناشناسی توصیفی و تاریخی)، اتهام مذکور مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ های قرآن به آن به صورت تفصیلی بیان شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بر اساس رویکرد جامعه شناختی، مجنون در باور جاهلی به معنای بی عقل نیست، بلکه به معنای جن زده است و قرآن برای دفاع از پیامبر(ص) در مقابل این اتهام، نخست به تأکید با عناصر لفظی از قبیل قسم، روی آورده و سپس مشرکان را به تفکر در زندگی پیامبر(ص) که هم نشین آنان بوده است و تفکر درباره خالق آسمان و زمین دعوت می کند، باشد که به خالق و مدبر عالم هستی پی ببرند، و به توحید ایمان بیاورند؛ زیرا عامل اصلی این اتهامات، عدم باور به توحید است.
فرآیندتکون معرفت دینی در فلسفه ابن سینا (با تاکید بر شناخت مجردات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در قرون اخیر در پرتو یافته های علمی و فلسفی ، تحلیل پدیده معرفت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از آنجایی که متعلّق گزاره های دینی از دسترس حواس بشر خارج هستند ، تو جیهه باورهای دینی و احراز صدق آن ها از مباحث مهم و چالش برانگیز معرفت شناسی غرب محسوب می شود. در این نوشتار، سعی بر آن است که در راستای بررسی فرآیند تکون معرفت دینی از نگاه ابن سینا و جستجوی الگوی معرفت شناسی وی، به باز خوانی آراء او در شناخت جواهر مجرد و مفارق پرداخته شود. از نظر حکمای مشاء علم، حصول صورت اشیا در ذهن است که از طریق مواجهه با شیء خارجی و تجرید صورت حسی به دست می آید؛ اما مواجهه حسی با موجود مفارق ممکن نیست. پس چگونه می توان به شناخت حقایق ماوراءالطبیعی نائل شد ؟ در نظام حکمت سینوی اتصال به موجودی مجرد (عقل فعال)، کلید و رمز معمای معرفت است و شناخت موجود مجرد نیز با اتصال عقل به آن صورت می گیرد. غالب محققان ابن سینا را فیلسوفی قرینه گرا می دانند؛ چرا که او برای اثبات صدق باور خود دلیل اقامه می نماید. امااز آنجایی که معرفت شناسی وی بر اتصال با عقل فعال مبتنی است، روش معرفتی او را قرینه گرایی اشراقی می توان نامید. و بدین ترتیب الگوی معرفتی شناسی ابن سینا را از سایر الگوهای قرینه گرا متمایز نمود.
بررسی تفسیری حبط عمل درآیه 65 زمر با تاکید بر تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حبط اعمال یکی از موضوعات مهم کلامی است که در آیات قرآن از جمله آیه شریفه «لَئِنْ أ َشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» به کار رفته است. در این آیه که خطاب به پیامبر اکرم’ و پیامبران پیشین است، شرک به عنوان عامل حبط عمل معرفی شده است. امکان شرک و حبط شدن عمل پیامبران و ناسازگاری آن با عصمت یکی از چالش های پیش روی متکلمان و مفسران بوده است. در رویکرد امامیه احباط مورد نظر معتزله باطل است، از این رو حبط به کار رفته در آیات قرآن معنای متفاوتی با معنای کلامی آن خواهد داشت. عدم تفکیک کاربرد قرآنی آن با آنچه که در میان متکلمان رایج است، چالش های زیادی را در جهت معناشناسی حبط، متعلق حبط و علل حبط ایجاد می کند. این مقاله در تلاش است تا با تحقیق در مفاد آیه فوق و بهره گیری از آراء مفسران به ویژه امین الاسلام طبرسی، دو رویکرد عمده در باره امکان شرک و حبط عمل پیامبران و مومنان بررسی گردد، معنای قرآنی حبط و مغایرت آن با معنای کلامی تبیین گردد و علل حبط، متعلق و چگونگی تعلق آن به اعمال کافران و مشرکان مورد بررسی قرار گیرد.
بازخوانی نسبت بین جهانی و جاودانه بودن قرآن با جامعیت آن از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاره ای از اندیشمندان معاصر، از سر بی مهری به قرآن نگریسته اند و کاربست آموزه های آن را در انحصار ملیت، منطقه و عصر خاصی می دانند. اینان به تَبَع چنین باوری، جامعیت مورد اعتنای قرآن را نیز انکار می نمایند. نوشتار حاضر با توجه به آرای علامة طباطبایی، از منظر درون دینی و با رویکردی تحلیلی کوشیده است ضمن بررسی مدل ول آیات مربوط به: جهانی بودن و جاودانگی قرآن، جهانی بودن و جاودانگی رسالت پیامبر’، و جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبر’، به تبیین تلازم بین دو مقوله مهم جهانی و جاودانی بودن قرآن با جامعیت آن بپردازد. اهمیت این پژوهش ازآن رو است که با اثبات مدلول آیات مربوط ظبه جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبرر’، ناگزیر تلازم آن با مقوله جامعیت اثبات شده، قابل نفی و انکار نخواهد بود.
ارتباط اندیشه سعادت و سبک زندگی مهدوی (با تکیه بر مبانی علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
جستار پیش رو، ارتباط اندیشه سعادت با سبک زندگی مطلوب را بر اساس مبانی علامه طباطبایی مورد واکاوی قرار می دهد. بر اساس دیدگاه تفسیری - کلامی علامه، سعادت، خیر وجودی است که مقدمه کمال موجود است و در انسان که مرکب از روح و بدن است، خیری است که مقتضای قوای روحی و بدنی اوست. این سعادت، مراتب، درجات و تقسیماتی چون دنیوی و اخروی دارد و انسان در گزینش و اکتساب راه سعادت مخیر است. ایشان حقیقت سعادت را در گذراندن مراحل توحید، عبودیت و اتصال به ذات یگانه سبحان می داند. حال فردی که به این اندیشه معتقد است و حقیقت سعادت را در لقاءالله می داند، در پی دستیابی و رسیدن به این حقیقت، راهی را می جوید که هرچه بهتر و آسان تر او را به سرمنزل مقصود برساند. بهترین طریق ارائه شده با نظر به جامعیت و ظرفیت های ویژه آیین اسلام و به ویژه مذهب تشیّع، تربیت افراد به شیوه مهرورزی و محبت است که حقیقت این حبّ در محبت حق تعالی و در رتبه بعد، محبت به راهنمایان مسیر تکامل و سعادت است و دراین میان، محبت و معرفت به امام عصر? مصداق کنونی هدایتگران الهی است که با ایجاد سبک زندگی منتظرانه و تأثیر تکاملی خویش در ابعاد گوناگونی همچون بعد فکری، بعد روحی - روانی، بعد اخلاقی و بعد عملی، سبب تعالی فرد شود و او را به سعادت دنیوی و اخروی می رساند.
بررسی و نقد نظریه سوئینبرن درباره تجربه دینی
حوزههای تخصصی:
تجربه دینی یکی از مباحث مهم در فلسفه دین معاصر میباشد. مسألهای که توجه متفکرین را در این موضوع به خود جلب نموده، این است که آیا تجربههای دینی میتوانند اعتقاد افراد را به متعلَّق تجربههایشان توجیه نمایند یا خیر؟ ریچارد سوئینبرن معتقد است که با تمسک به اصل سادهباوری میتوان اعتبار تجربه دینی را برای شخص صاحب تجربه اثبات نمود. طبق این اصل اگر به نظر شخصی برسد که فلان شیء را دیدهاست، پس احتمالاً آن شیء در خارج تحقق دارد البته به شرط عدم تحقق پارهای از شرایط. وی به مدد اصل گواهی، اعتبار تجربه دینی را برای سایر افراد توجیه میکند، مگر آنکه آشکار شود که شخص ناقل دچار سوء فهم گردیده یا اغراق کرده یا دروغ میگوید.
نگارنده با تفکیک عقل به دو ساحت فلسفی و عرفی بر این باور است که نظریه سوئینبرن در ساحت عقل فلسفی غیرقابل دفاع است، ولی در ساحت عقل عرفی میتوان سخن او را پذیرفت.
قاعده وجوب هدایت و مباحث نبوت و امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
متکلمان شیعه در لزوم بعثت انبیا(علیهم السلام) و همچنین در ضرورت نصب امام و وصی، بر قاعده لطف تکیه کرده اند؛ حال آن که وجوب هدایت به مثابه قاعده ای برگرفته از آیه إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدیٰ و متکی به برهان عقلی درخور توجه بیشتر است؛ قاعده ای که گستره ای وسیع از مسائل نبوت و امامت را پوشش می دهد. توجه به این قاعده می تواند در تعیین شکل و شیوه هدایت راه گشا باشد. در این نوشتار، درباره مبانی این قاعده کندوکاو شده و مفاد دقیق آن تبیین گردیده است. در ادامه و با تکیه بر درکی تازه از قاعده و مبانی آن، به آثار در حوزه های امامت و مهدویت اشاره شده است. مهم ترین نتیجه این نوشتار، تغییر رویکرد نسبت به مدعیانی است که خود را به جایگاه امامت منتسب می کنند و مدعیاتی است که در حوزه علائم ظهور ابراز می شود.
نقش باورهای آخرالزمانی مسیحیت پنطیکاستی در حمایت از اسرائیل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
جنبش پنطیکاستی از جمله جریان های مسیحی پروتستانتی به شمار می رود که رشدی سریع و جهانی داشته است. جنبش پنطیکاستی طیف وسیعی از فرقه ها را دربر می گیرد. نقطه افتراق این جنبش با دیگر گروه های مسیحیت سنتی تأکید بر تجربه فردی تعمید در روح القدس و عطایای روحانی است. پنطیکاست ها به لحاظ آموزه ای پروتستانی هستند و عقاید پیشاهزاره گرایی و بنیادگرایی در همه فرقه های آن مشترک است. این جریان به دلیل ویژگی های منحصربه فرد، در سطح جهانی رشدی سریع داشته است. ویژگی هایی که لزوماً اعتقادی و دینی نیستند و بیشتر از تکنیک های جذب مخاطب بهره برده اند. مؤلفه هایی همچون مخاطب شناسی، سرمایه گذاری بر کودکان و نوجوانان، جلب مشارکت اقشار آسیب پذیر، زنان و گروه های حاشیه ای، القای ناکارآمدی اسلام و تأثیر شگفت انگیز ایمان مسیحی بر زندگی ایمان داران، حمایت های مالی کلان بنگاه های بین المللی به رشد این جریان کمک کرده است. انتظار ایام آخر و حکومت مسیحایی در سرزمین مقدس موجب شده این جریان حمایت های همه جانبه ای از رژیم غاصب صهیونیستی داشته باشد و کشورهای مسلمان و ایران _ که دروازه ورود به کشورهای منطقه است _ آماج هجوم تبشیری این جریان باشد.
مبانی صدرایی تمد نسازی اسلامی (با تأکید بر نظام حقوقی و تربیتی)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام و ایران
نظام های اجتماعی سازه های یک تمدن هستند که در قالب علوم اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند؛ ازاین رو برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی باید علوم اجتماعی اسلامی تولید کرد. علوم اجتماعی در هر جامعه باید ناظر بر مسائل و مشکلات واقعی آن جامعه و مبتنی بر مبانی فلسفی مورد قبول آن جامعه باشد. بنابراین برای ساخت تمدن نوین اسلامی باید نظام های اجتماعی ناظر بر مسائل و مشکلات جامعه اسلامی و مبتنی بر مبانی فلسفی صحیح شکل گیرد و تنها در این صورت است که تمدن برساخته از آن یک تمدن مستحکم و کامل شده خواهد بود. فلسفه اسلامی ظرفیت بالایی برای ورود به حوزه مسائل اجتماعی دارد که تاکنون مورد غفلت واقع شده است. نوشتار حاضر سعی دارد تا با بررسی امتداد اجتماعی فلسفه اسلامی در دو حوزه نظام حقوقی و نظام تربیتی توان ورود آن به حوزه تمدن سازی را نشان دهد.
تمدن سازی نوین اسلامی؛ بایدها و نبایدها
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی نوین اسلامی از بیانات ارزشمند و افق های بلند مقام معظم رهبری(دامت برکاته) است که چندین سال است در بیاناتشان بدان تأکید کرده و مردم و مسئولان را با ارائه راهکار و پیشنهاد به سمت آن سوق می دهند. ازاین رو باید اندیشه ها و نقشه راه مشخص باشد تا بتوان در مسیر تمدن سازی نوین اسلامی گام برداشت. ابتدا باید دانست تمدن اسلام از ابتدا تاکنون چه سیری داشته است و هم اکنون در چه وضعیتی است و سپس با توجه به مبانی مستحکم اسلامی، ظرفیت ها و موانع، تلاش و کوشش و مدیریت در جهت تمدن سازی نوین اسلامی را نظریه پردازی کرد.
برای وصول به چنین هدفی، لازم است برای چند پرسش اساسی به دنبال پاسخ بود: یک. تمدن نوین اسلامی چیست؟ دو. ظرفیت های ما برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی چیست؟ سه. وظایف و مسئولیت های ما برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی چیست؟