فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۳۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هویت هستی شناختی و معرفت شناختی مقوله شرّ و پاسخ گویی به شبهات مربوط به آن در حوزه ذات، صفات و افعال الهی همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است.بدین رو فیلسوفان و متکلمان برای دفاع از اصل بنیادین عدل الهی، پیوسته در مقام پاسخ به ایرادات بوده اند.
استاد متأله، آیت الله جوادی آملی با نگاهی جامع و مبتنی بر قرآن، برهان و عرفان ، ضمن تبیین ماهیت شرّ و تفکیک میان راهکارها و فلسفه شرور ؛دو راهکار اساسی (عدمی بودن شرّ و دیگری نظام احسن) را برای حل مساله ارائه می دهند.جستار حاضر، به تبیین این امر در آثار استاد می پردازد.
مسئله شر و انتساب آن به خداوند با تکیه بر آیه 79 78 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهی به شمار می آید. این مسئله با رویکردهای گوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. رهیافت درون دینی یکی از رویکردهای مهم مسئله شر است. مسئله شر در قرآن کریم از ابعاد مختلف مورد اهتمام بوده است. مسئله شر و انتساب آن به خدا از جمله مسائلی است که در آیات قرآن به ویژه در آیه 79 78 سوره نساء بدان اشاره شده است. قرآن کریم در این آیه با بیان «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» خیرات و شرور عالم را به یک منبع و آن هم خداوند نسبت می دهد و در ادامه با بیان «وَ ما أ َصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» به عوامل و زمینه های انسانی که به نوعی در تحقق شرور دخالت دارند، اشاره می نماید. این مسئله موجب تناقض ظاهری آیه شریفه شده است. مفسران در پاسخ به این تناقض، راه حل هایی را مطرح کرده اند. این تحقیق ابتدا به نقل و نقد چهار رهیافت تفسیری پرداخته و در ادامه به بازسازی راه حل علامه طباطبایی بر اساس دیدگاه نیستی انگاری شر می پردازد و آن را پاسخ موفق ارزیابی می نماید.
تسبیح موجودات غیر ذی شعور از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تسبیح» به معنای تنزیهی است که توأم با علم و آگاهی باشد و از روی قصد صورت گیرد و تسبیح خداوند به معنای منزّه دانستن او از عیوب و نقایص امکانی است. «حمد» نیز به معنای ستایش فعل جمیل اختیاری است. وجه تقارن «حمد» و «تسبیح» در آیات مورد نظر این است که موجودات، با صفاتی خدا را حمد می گویند که محدود به حدود خود آنان است، ولی ذات خداوند منزّه از هر محدودیّت است. بنابراین، آمدن «حمد» و «تسبیح» در کنار هم، برای اِشعار به این است که خداوند از حمد حامدان منزّه است. در این مقاله، محدودة بررسی تسبیح موجودات، تنها موجودات غیر ذی شعور، یعنی جمادات، نباتات و حیوانات است که در ظاهر امر این گونه به نظر می رسد که این سه دسته از موجودات، فاقد علم و ادراک می باشند، چراکه تسبیح و عبادت موجودات صاحب عقل، یعنی انسان، جن و فرشته نیاز به توضیح ندارد و برای همه قابل پذیرش است. بر این اساس، به سه دیدگاه اصلی در باب تسبیح این موجودات پرداخته شده که از میان این سه دیدگاه، دیدگاه سوم برگزیده می شود که به ارادی، آگاهانه و حقیقی بودن تسبیح این موجودات اعتقاد دارد و فهم و نطق که در آیات قرآن به آن اشاره شده، دلیل بر این مطلب گرفته می شود.
کارکرد دین در جهان سوم
منبع:
حضور ۱۳۸۲ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
مبانی فلسفی و جایگاه علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی
حوزههای تخصصی:
جهت دستیابی به تمدن اسلامی، راهی جز عبور از علوم انسانی موجود و حرکت به سمت علوم انسانی- اسلامی وجود ندارد. پایداری و تحقق کامل اهداف ارزشی انقلاب اسلامی نیز به این مسئله بستگی دارد و از آسیب ها و چالش های جدی که امروز در مسیر جامعه اسلامی وجود دارد، از این ناحیه برمی خیزد. به عبارت دیگر، اگر در علوم انسانی، تئوری ها و فرضیه های جدیدی مطرح نشود که بر اساس آنها، حقیقت دین و دینداری در جامعه اسلامی جریان یابد و اگر بومی سازی علوم انسانی اتفاق نیفتد و مدل های انسان شناسی به مبانی اسلام نزدیک نشود، قطعاً انقلاب اسلامی در جریان تحقق تمدن نوین اسلامی و رسیدن به اهداف خود دچار مشکل خواهد شد. تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای اسلامی سازی علوم انسانی در همین راستاست. بنابراین لازم است علوم انسانی با مبانی دین تولید شوند و اسلامی سازی علوم انسانی در مسیری صحیحی قرار گیرد. این حرکت باید مسیری منطقی و قاعده مند داشته باشد تا بر اساس آن، مدلی دقیق و تبیین کننده اهداف ارزشی جامعه اسلامی ایجاد شود و مسائل اجتماعی جامعه اسلامی ایجاد شود و مسائل اجتماعی جامعه از این طریق حل و فصل گردند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد که با روش تحلیل محتوا، مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی مورد شناسایی قرار گرفته و جایگاه این علوم در تحقق تمدن نوین اسلامی تبیین شده است.
سبک های بیان استدلال در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیشتر استدلال های قرآن به صورت مضمر است. به همین دلیل، شناخت حدود و مقدمات و نوع آنها نیازمند تحلیل این استدلال ها است. برای این کار، علاوه بر ضرورت آشنایی با صورت های عقلی استدلال مانند صورت های مختلف قیاسی، آشنایی با سبک های بیانی استدلال در قرآن نیز ضروری است؛ آشنایی با سبک های بیان استدلال در قرآن برای شناسایی مواضع استدلال و شناخت نوع استدلال های مضمر در قرآن نقش اساسی دارد.. بررسی استدلال از نظر سبک بیان بحثی مربوط به صورت استدلال است؛ مقصود از بررسی سبک بیان استدلال بررسی صورت استدلال از نظر قالب های لفظی برای بیان استدلال است. پس، همان گونه که بررسی صورت استدلال از نظر قالب های معنوی و عقلی را بحثی صوری می دانیم، بررسی صورت استدلال از نظر قالب های بیانی و لفظی را هم باید بحثی صوری بدانیم. قرآن کریم بدین سبب که در بالاترین درجه بلاغت است، الگویی کامل و برتر برای استفاده از سبک های مختلف بیانی برای دستیابی به اغراض گوناگون است و، از این رو، می تواند بهترین منبع برای بازخوانی سبک های مختلفی باشد که در مقام ارائه استدلال به کار گرفته می شوند. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به بررسی سبک شناسی استدلال در قرآن کریم پرداخته ایم تا با رایج ترین اسلوب ها برای ارائه استدلال ها از جمله استدلال های قرآنی آشنا شویم.
اثبات ارتباط برزخیان با اهل دنیا با رویکرد کلام نقلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان ها پس از مرگ در قالب بدن مثالى یا جسم برزخى وارد عالم برزخ می شوند و به حیات برزخی خویش ادامه می دهند و در بهشت و جهنمِ برزخی از نعمت های الهی بهره مند و از نقمت های آن متألم می شوند. عالم برزخ و مسئلة ارتباط برزخیان با اهل دنیا و تأثیر و تأثّر آنان بر یکدیگر از مباحث بسیار دقیق و چالشی آموزه هاى اسلامى در فرجام شناسی است، که نیاز به دقت و تأمل عمیق دارد. به همین جهت، این موضوعات برای برخی از گروه های اسلامی ابهام برانگیز شده است. متکلمان، با استفاده از متون و مستندات اسلامى، ارتباط عالم پس از مرگ را با جهان مادى تبیین کرده و همگی به این موضوع اذعان نموده اند.
این نوشتار که با رویکرد ایجابى و با روش توصیفى تحلیلى نگارش یافته است از طریق واکاوى متون روایى در منابع شیعه و اهل تسنن با دسته بندی مناسب برای اثبات ادعای یادشده تحت عناوینی چون: امکان ارتباط، وقوع ارتباط، و آثار و فواید ارتباط اقدام نموده و به اشکالات وارده در این زمینه پاسخ داده است.
رابطه علم و دین در آرای مرتضی مطهری و مهدی بازرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش نهضت علمی و پیشرفت علوم تجربی، چالش های فراوانی میان علم و دین پدید آمده و دیدگاه های متفاوتی درباره نسبت میان آن دو ارائه شده است. علاوه بر دیدگاه تعارض (conflict) که علم و دین را دو امر ناسازگار می انگارد، دیدگاه های دیگری نیز در تبیین این رابطه ارائه شده است که ازجمله می توان به دیدگاه تمایز (contrast)، دیدگاه تلاقی (contact) و دیدگاه تأیید (confirmation) اشاره کرد. مرتضی مطهری و مهدی بازرگان، به عنوان دو اندیشمند مسلمان با دو رویکرد متفاوت، در نشان دادن عدم تعارض میان علم و دین اهتمام داشته اند. مطهری با تحلیل پیش فرض های فلسفی، در پی حل تعارضات ادعاشده میان علم و دین است. او دین را مؤید علم دانسته و انسان را نیازمند هر دو می داند. بازرگان با استفاده از یافته های علوم تجربی، سعی در توجیه علمی آموزه های دینی داشته و می کوشد آن ها را مطابق دستاوردهای علمی نشان دهد. به باور او، علم و دین دارای دستاوردهای مشابه اند. آرای بازرگان درباره رابطه علم و دین در اواخر عمرش تغییر کرده و به دیدگاه تمایز گرایش پیدا کرده است.
بررسی انتقادی شبکه شعور کیهانی در عرفان حلقه و مقایسه آن با رحمانیت الهی در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در دو دهة اخیر شاهد پیدایش و فعالیت برخی جریان های شبه دینی و معنویت گرا بوده که در کانون توجه جامعه شناسان، فیلسوفان دین، روان شناسان دین، دین پژوهان و معنویت پژوهان قرار گرفته اند. جریان معروف به «عرفان کیهانی» یا «حلقه» یکی از آنهاست. این جریان پایه های نظری و عملی خود را بر «شبکه شعور کیهانی»، بنا کرده است. عرفان کیهانی، اگرچه با نگاهی دقیق و ژرف، چیزی جز بافته هایی ناموزون، معیوب و التقاطی از آراء مکاتب مختلف نیست، اما کوشیده است تا با وام گیری از ادبیات زیست بوم اسلامی و ایرانی، خود را به عنوان مکتبی منسجم معرفتی جلوه دهد. مهم ترین روش رهبر و گردانندگان این جریان برای رسیدن به چنین هدفی، تطبیق آموزه های خود با گزاره های تثبیت شدة اسلامی است. برای نمونه، رهبر این جریان در جای جای آثار خود، شبکه شعور مدعایی خود را با رحمانیت الهی منطبق دانسته است.
این پژوهش به دنبال این است تا با بررسی و مقایسه شبکة شعورِ کیهانی جریان حلقه، با رحمانیتِ الهی اسلامی به عنوان یک مورد پژوهی مشخص، میزان تطابق پذیری مدعیات این پدیده با آموزه های اسلامی را راستی آزمایی کند.
یافته ها حاکی از این است که تصویر ارائه شده از شبکة شعور کیهانی در منابع حلقه با رحمانیت الهی منابع اسلامی همخوان نیست و حاکی از نافرجامی این جریان برای برقراری این همانی میان ادعاهای خود با منابع اسلامی است.
مراحل تحول مسیحیت
بستر تاریخى دفاع عقلانى از دین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر ۱۳۷۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
فلسفه دین و فلسفه علم دین (1)
حوزههای تخصصی:
الهیات امید: یک الهیات، دو سنت، دو رویکرد؛ بررسی جاودانگی روح و حیات پس از مرگ از دیدگاه کارل رانر و یورگن مولتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل رانر، فیلسوف و الهیدان کاتولیک، با بیان روح در جهان، که ریشه در انسان شناسی استعلایی روح دارد، بحث جاودانگی روح پس از مرگ را مطرح می کند. وی با نقد دیدگاه افلاطون، قائل به بقای ارواح پس از مرگ در همین دنیا بوده و جهان را به سان پیکری برای ارواح دانسته، معتقد است: برزخ ارواح و پاک سازی آنها در همین دنیا صورت می گیرد. دیگر فیلسوف و الهیدان پروتستان، یورگن مولتمان، با ابزار الهیات امید، نظریه جاودانگی روح افلاطون را تکامل بخشیده و فرجام دنیا را امید به رستگاری همه انسان ها می داند. او گرچه امکان منطقی وجود جهنم را منکر نمی شود، اما خواست خدا بر سوزاندن و بقای در عذاب بندگان را منافی عشق خدا به بندگان می داند. این مقاله، درصدد است تا با بررسی و تحلیل نظرات این دو فیلسوف با دو رویکرد متفاوت، اما با یک الهیات و همچنین با تأمل در انتقاداتی که از سوی هم کیشان آنان وارد گردیده، ریشه اظهارت اخیر کلیسا مبنی بر نمادین بودن بهشت و جهنم را دریابد.
معاد جسمانی از منظر قاضی سعید و آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
معاد جسمانی عنصری از منظر ابن سینا و ملاصدرا، دو طلایه دار حکمت اسلامی، با محذوراتی مواجه است. قاضی سعید قمی شاگرد باواسطه صدرالمتألهین و آقاعلی مدرس زنوزی شارح مکتب صدرا می باشد، با وجود این، هر دو دیدگاهی متفاوت از دیدگاه صدرا در باب معاد جسمانی ارائه داده و قائل به حشر ابدان عنصری شده اند. به باور هر دو حکیم، آخرت در نشئه ای متفاوت از نشئه دنیا تحقق می یابد. همچنین تعلق نفس به بدن با مرگ از بین نمی رود، بلکه توجه نفس به بدن حتی بعد از پوسیده شدن بدن و تفرق اجزا وجود دارد و اجزای بدن بعد از مرگ، حرکت و سیر تکاملی خود را ادامه می دهند و نفس در قیامت به بدنی تعلق می گیرد که از همین ماده اجزای بدن دنیوی تشکیل شده است. بعد از تبیین دو دیدگاه مشخص خواهد شد که تبیین آقاعلی مدرس از قوت علمی و استدلالی بیشتری برخوردار است.
تاملی بر «اثبات تناسخ، بر اساس وحدت خاطرات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادله ای که مساله تناسخ را در دوره جدید تایید می کند، وجود افرادی است که مدعی اند از زندگی پیشین خود خاطراتی دارند. در تحقیقات مشخص شده است تعداد زیادی از این افراد دچار توهم اند، یا احتمال فریبکاری آنان وجود دارد؛ اما ادعای بیش از سی نفر مورد توجه قرار گرفته است.
برای تکیه بر خاطرات این افراد به عنوان دلیلی بر تناسخ، باید معیار وحدت هویت شخصی را صرف خاطرات بگیریم؛ اما این معیار اولا به شروطی مانند واقعی بودن خاطرات بستگی دارد و ثانیا به وجود شاهدی که واقعی بودن آن خاطرات را تایید کند. وجود این شاهدان می تواند احتمال اینکه در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم، این اطلاعات را از آنان گرفته باشد وجود دارد
پیش فرض های هستی شناختی علوم طبیعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد پوزیتیویستی در علوم طبیعی جدید که روش این علوم را به تجربه منحصر می دانست، هرچند در ابتدا مورد استقبال قرار گرفت اما در نیمة دوم قرن بیستم به چالش کشیده شد و برخی فلاسفة علم با مطرح کردن نقش پیش فرض ها، تأثیر ساختارها و عوامل غیر تجربی را در علوم طبیعی نوین برجسته نمودند؛ چنانکه امروزه، تصویر سنتی علم به عنوان امری صرفاً تجربی، اعتبار خود را از دست داده است. در مقالة حاضر تلاش شده ضمن استخراج برخی پیش فرض های هستی شناسی علوم طبیعی جدید مانند اصالت کمیت، اصل سادگی و انحصار واقعیت موجود در ماده؛ نشان داده شود که اولاً: با وجود ادعاهای دانشمندان مبنی بر ابتنای این علوم بر مشاهده و آزمایش، پیش فرض های غیرتجربی نیز نقش پررنگی در فرآیند علوم طبیعی دارند ثانیاً: علی رغم وجود برخی مبانی مشترک میان علوم طبیعی جدید و قدیم نظیر اصل علیت و اصل کیهان شناختی، تفاوت های مبنایی نیز میان آنها وجود دارد که بر اساس آن نمی توان علوم جدید را تداوم طبیعیات قدیم دانست و الگوی جدید با رویکردی ماده گرایانه و تک بعدی، برخی ابعاد عالم هستی را نادیده گرفته است. از این رو برای قرار گرفتن علوم طبیعی در جایگاه شایستة خود لازم است در این پیش فرض ها تأمل و بازنگری صورت پذیرد.
نگاهی ارزیابانه به «تجربه گرایی برساختی» ون فراسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ون فراسن از زمان نگارش کتاب تصویر علمی، رئالیسم علمی را به باد انتقاد گرفته و تجربه گرایی برساختی خود را به عنوان جایگزینی مناسب برای آن ارائه نموده است. او با تمسک به این آموزه تجربه گرایی که «تجربه، یگانه منبع ما برای شناخت جهان می باشد» هر گونه آگاهی از سطح مشاهده ناپذیر جهان طبیعت را ناممکن اعلام می کند. ون فراسن اعتقاد رئالیست ها به صدق (تقریبی) نظریه های علمی را فاقد هر گونه مبنای معرفتی به شمار می آورد و در این مورد فقط باور به کفایت تجربی این نظریه ها را مجاز و معتبر می شمارد. در این مقاله عناصر محوری تجربه گرایی برساختی و نوع تقابل آن با رئالیسم علمی به بحث، بررسی و ارزیابی گذاشته می شود. نتیجه بررسی های این مقاله حکایت از آن دارد که نکات و استنادات ون فراسن در رد رئالیسم و دفاع از مواضع مختار خویش به گونه ای نیستند که بتوان آنها را فراهم کننده توجیهات لازم و کافی برای جایگزینی رئالیسم علمی با تجربه گرایی برساختی در نظر گرفت.
الیاده و هستی شناسی مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی آرای میرچا الیاده دربارة هستی می پردازد. الیاده، که با روش هرمنوتیک تاریخی- دینی به کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اسطوره ها، آیین ها و نُمادها می پردازد، پرسش از هستی را، پرسشی راستین و اساسی انسان می داند. هر دینی، حتی در ابتدایی ترین صورتش، یک هستی شناسی است. الیاده انسان ها را به لحاظ نگرش به هستی به دو دسته تقسیم می کند: انسان جوامع سنتی که قطعاً انسان دین ورز است و انسان مدرن. الیاده مجموعه اعتقادات انسان جوامع کهن را «هستی شناسی آغازین» خوانده و بر آن است که انسان جوامع سنتی در یک دنیای واقعی و مؤثر زندگی کرده و از زندگی در وجه مقدس هستی احساس آرامش می نماید. هستی دو وجه دارد: مقدس و نامقدس. وجه مقدس وجه واقعی، منظم و مهم است، در صورتی که وجه نامقدس بدون ساختار، بی نظم ، نسبی و نامتجانس است. توصیف الیاده از هستی شناسی کهن بیانگر یک سری مضامین کلی است: هستی رابطه ای، نشأت ناپذیر، تحویل ناپذیر، نامشروط، پویا و ایستا است. هستی علاوه بر وجود انسان ها وجود جهان را نیز دربر دارد. در هستی شناسی الیاده ماهیت مقدم بر وجود است. یعنی انسان دینی دقیقاً همان چیزی است که در زمان آغاز به او داده شده است. مقدس به انواع و اقسام مختلف در کسوت اساطیر، خدایان، نُمادها، آفرینش و انسان ها تجلی می کند. تجلی مقدس، دیالکتیکی است که نکته بسیار اساسی در آن، تبدیل شیء غیر مقدس به مقدس است. نمادها و اسطوره ها «هستی» را آشکار می سازند. اسطوره مبتنی بر هستی شناسی است و تنها از اموری که واقعاً حادث شده اند، سخن می گوید. حقیقت همان امر مقدس است. انسان دینی، در پرتو اسطوره ها شاهد تجلی «هستی» گشته و خود را شبان آن می داند. هستی شناسی او متأثر از افلاطون و تفکر هندویی است؛ از این رو متهم به این شده که جهان نامقدس را به نمود یا توهم فروکاسته و برای آن واقعیتی قایل نیست.