فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، بررسی اصطلاح ایام الله در دو متن مقدس قرآن و عهدین است. هدف از این جستار درک معنا، مفهوم و مصادیق ایام الله در متون ابراهیمی به مثابه اصطلاحی خاص است. روش تحقیق کتابخانه ای و متن محور با تکیه بر خصیصه استنادپژوهی و برون مایه تحلیل است. براساس این پژوهش یوم الله در عهدین به معنای روز قیامت و در بیشتر موارد در معنای انتقام به مثابه تجلی قدرت جبهه حق آمده است؛ یعنی روزهایی که خداوند از کافران و ظالمان انتقام سختی گرفته است؛ مانند روز سقوط اورشلیم. ولی در برخی از تفاسیر قرآن کریم و روایات ذیل آنها، وسعت معنایی بیشتری از انتقام به عنوان مدلول این واژه به نسبت عهدین استفاده می شود، لیکن بیشترین ظهور مفهومی ایام الله در آیات قرآن نیز در انتقام سخت از جبهه باطل است. در هر دو رویکرد بر لزوم پاسداشت و تکریم این ایام تأکید شده است.
نقد حدوث جهان با فرض نظریه استاتیک زمان (پاسخی به اندرو لوک)
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
39 - 52
حوزههای تخصصی:
کریگ دو برهان برای اثبات حدوث جهان اقامه کرده است. برهان اول مبتنی بر استحاله تحقق بینهایت بالفعل و برهان دوم با فرض امکان تحقق بینهایت، تحقق آن به شکل تدریجی را محال میداند. دومین برهان مبتنی بر نظریه داینامیک زمان است. اندرو لوک مدعی است میتواند با تغییر در صورتبندی برهان، حتی با فرض نظریه استاتیک زمان، از برهان دفاع کند. او سه استدلال برای حدوث جهان در نگاه استاتیک بیان کرده است. استدلال اول تناقض رسیدن به پایان یک بی پایان، استدلال دوم عدم امکان عبور از محدود و رسیدن به نامحدود و سومین استدلال به شماره در امدن بینهایت در فرض ازلی بودن جهان است. ما در این مقاله هر سه استدلال لوک را غیر منتج میدانیم و با فرض نظریه استاتیک، استدلال های او نتیجه بخش نیستند.
بررسی و نقد مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های [حضرت] یوسف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
شیرین شفایی در مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های یوسف» قصد دارد از طریق تفسیر بینامتنی قرآن و کتاب مقدس تأثیر دو مقوله الهیاتی وحی و نبوت بر داستان حضرت یوسفG در این دو کتاب و خوانش پیروان اسلام و یهود از آن را بررسی کند. به اعتقاد وی از آنجا که داستان یوسفG در کتاب مقدس تکوینی الهی_ بشری است در بازتاب جنبه های انسانی داستان این پیامبر الهی قوی تر بوده و چون داستان یوسفG در قرآن حاصل وحی مستقیم خداوند است، جنبه های الهی قصه وی را بهتر بازتاب داده است. ازاین رو با کنار هم قرار دادن این دو متن مقدس می توان هر دو جنبه الهی و بشری این ماجرا را بهتر درک کرد. از سوی دیگر در نگاه وی مسلمانان با تحمیل آموزه عصمت انبیاء بر متن قرآن کریم یوسفG را از جایگاه بشری خارج ساخته و او را همچون یک فرشته تصور کردند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به نقد آراء وی پرداخته و در نهایت مشخص شده که مهم ترین آسیب های پژوهش وی اطلاعات نادرست درباره کتاب مقدس، عدم نگاه کل نگر به آیات قرآن و برداشت غیرصحیح از آموزه عصمت انبیاء می باشد.
تناقض نمایی عصیان و عصمت حضرت آدم؛بررسی شبهات عصمت ناظر بر آیات دالّ بر معصیت آدم بر اساس تحلیل سید مرتضی و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
103 - 124
حوزههای تخصصی:
عصمت انبیا از اصول مسلم و قطعی امامیه است، اما ظاهر برخی آیات قرآن که بر معصیت و خطای حضرت آدم دلالت دارد، موجب اشکال و شبهه در اصل عصمت انبیا شده است. این تحقیق، شبهات عصمت ناظر بر آیات دال بر معصیت و خطای آدم را براساس تحلیل سیدمرتضی و علامه مجلسی بحث و ارزیابی کرده است. آن دو بزرگوار باتوجه به ظواهر برخی آیات، حدود هفت شبهه را بر عصمت آدم و درنهایت عصمت همه انبیا، بررسی کرده و پاسخ گفته اند. تمامی این شبهات برگرفته از تعبیراتی مانند عصیان، غوایت، ظلم، توبه، لغزش، غفران و مخالفت با نهی الهی است که در قرآن نسبت به حضرت آدم به کار رفته است. آنچه از پاسخ سیدمرتضی و علامه مجلسی به دست می آید این است که بر اساس مبانی عقلی و نقلی امامیه اولاً مفاهیم و تعبیراتی مورداستدلال، معانی و کاربردهای متعدد دارد و تنها دال بر معصیت و گناه نیست. ثانیاً این مفاهیم از نوع مفاهیم مشکک بوده و نحوه صدقشان بر مصادیق خود یکسان نیستند. ثالثاً عصیان حضرت آدم مخالفت با امر استحبابی و ترک اولی بوده است و چهارم اینکه به خاطر ادله قطعی بر عصمت انبیا، از ظواهر نصوص مورداستدلال، دست برداشته می شود. روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی با رویکرد اجتهادی است.
نفاق سیاسی خواص در دین گریزی عوام و تأثیر آن در ناکارآمدی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفاق پدیده ای است که در آموزه های دین به این صفت و نیز پیامدهای آن در سطوح مختلف اشاره شده است. نفاق آن هم درسطح خواص، خسارت های زیان بار به بار می آورد. از جمله پیامدهای جبران ناپذیر این صفت مذموم، بدبینی و فاصله گرفتن مردم از دین و شریعت است. خواص در صورت ضعف و تزلزل در ساحت شناخت و بینش، جهت دست یافتن به قدرت یا حفظ جایگاه خود، تدریجاً صفت نفاق را پیدا می کنند. تاریخ نیز بیانگر این حقیقت است که عملکرد منافقانه برخی خواص، آسیب های جبران ناپذیری وارد نموده است. رویکرد اساسی در این جستار، بررسی نفاق خواص جامعه در حکومت دینی و تأثیر آن در دین گریزی عوام است. این جستار در مقام بررسی این مسئله است که ابتلای خواص جامعه مبتلا به این پدیده مذموم و عملکرد منافقانه آنان الزاماً در عوام تأثیر منفی گذاشته و باعث بدبینی و حتی فاصله گرفتن آنها از دین شود. خواص منافق در طول تاریخ لطمات جبران ناپذیری بر پیکره جامعه وارد نموده اند. در عصر حاضر بعد از تحقق حکومت اسلامی در منطقه و اتمام دوران دفاع مقدس، مدعیان دین و خدمت به مردم تدریجاً در بدنه نظام نفوذ نمودند. آنان با استفاده ابزاری از دین و نمادهای آن، در راستای عوام فریبی، اعتماد توده مردم را نسبت به خود جلب نمودند. عملکرد نابه هنجار آنان عامه مردم را دچار تضاد نمود، موجب گردید مردم نسنجیده به پای دین بگذارند. هدف اساسی در این جستار، بررسی پیوند ناگسستنی میان نفاق خواص جامعه و تأثیرگذاری عملکرد منافقانه آنان در عرصه های مختلف از جمله در عرصه سیاست و مدیریت جامعه، بر اعتقادات دینی توده مردم و در نتیجه دین گریزی آنان است. پرسش اصلی نیز این است: چگونه نفاق سیاسی خواص جامعه موجب ناکارآمدی دین می شود؟ روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای است.
رابطه حکمرانی متعالی مهدوی و حکمرانی مطلوب ولی فقیه
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مهدوی، در قالب حکمرانی اسلامی معنا و مفهوم پیدا می کند و حکمرانی اسلامی به اقسامی نظیر: حکمرانی نبوی، حکمرانی علوی و حکمرانی مهدوی تقسیم می شود. حکمرانی مهدوی، به دو قسم حکمرانی متعالی مهدوی و حکمرانی مطلوب ولی فقیه تقسیم می شود؛ زیرا تنوع حکمرانی مهدوی براساس اعصار (عصر غیبت و ظهور ) منجر به تنوع در حکمرانی مهدوی به حکمرانی متعالی مهدوی با حاکمیت امام مهدوی# و حکمرانی ولی فقیه با حاکمیت جانشینان امام مهدی# می شود. هر دو حکمرانی یعنی حکمرانی متعالی مهدوی و حکمرانی مطلوب ولی فقیه دارای خاستگاه واحدی به نام اندیشه مهدویت هستند که براین اساس به هر دو لقب حکمرانی مهدوی داده می شود. این دو حکمرانی علاوه بر اشتراک در خاستگاه (اندیشه مهدویت) دارای رابطه و نسبت دوسویه هستند و در تکامل و تعالی یکدیگر نقش مهمی دارند که لازم و ضروری است با بیان این رابطه و نسبت دو سویه، زمینه تعالی و معرفت افزایی نسبت به آنها در میان مردم و جامعه فراهم شود. در این نوشتار جمع آوری داده ها با روش کیفی و به صورت کتابخانه ای و اسنادی، و پردازش داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده است. نتایج این پژوهش دستاوردهایی نظیر: نقش آفرینی حکمرانی متعالی مهدوی در قالب سه مؤلفه مشروعیت سازی، مقبولیت سازی و هدف نمائی نسبت به حکمرانی ولی فقیه، و نقش آفرینی حکمرانی ولی فقیه در قالب مؤلفه های سه گانه تمهیدگری، ترویج گری و الگوسازی نسبت به حکمرانی متعالی مهدوی می باشد .
قلمرو دخالت حکومت دینی در تربیت اسلامی مردم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اجرا و نهادینه کردن حکومت دینی در جامعه اسلامی نیازمند تربیت اسلامی مردم و اداره آنها در حیطه قوانین و شریعت الهی است. در این رابطه دلایل قرآنی و روایی در ابعاد مختلف تربیت دینی وارد شده است که براساس آن خداوند حاکمیت دینی را به آل محمد؟ص؟ واگذار کرده و این امر با حکومت جهانی امام زمان؟عج؟ تا روز قیامت تداوم می یابد. حاکم جامعه اسلامی برای اجرای قوانین الهی، می بایست عادل بوده و ضمن مبارزه با انحرافات به اصلاح امور مردم بپردازد. اصل حاکمیت دینی در منابع اسلامی مشروع دانسته شده، اما حدود و قلمرو این دخالت مورد بحث است که دلایل موافق در این زمینه از آیات و روایات آمده است و در عین حال ادله مخالف در زمینه تکالیف فردیِ افراد درجامعه مطرح شده که بیانگر حفظ حقوق و مصالح عمومی در مقابل حریم خصوصی است. هدف این تحقیق دست یابی به دلایل قرآنی و رواییِ محدوده دخالت حاکمیت اسلامی در تربیت اسلامی افراد و جامعه بوده که براساس روش جمع آوری کتابخانه ای، با شیوه توصیفی _ تحلیلی به تحلیل داده ها پرداخته است.
حشر با محبوب از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
113 - 128
حوزههای تخصصی:
مسئله ی حشر به عنوان یکی از مراحل معاد مسأله ی مهمی است. چرا که مانند بحث معاد با زندگی ابدی انسان در سرای آخرت گره خورده است. از طرفی روایات بسیاری داریم که به این امر اشاره دارند که انسانها بعد از مرگ با محبوب های خود محشور می شوند و اینجاست که محبوب های زندگی مادی دارای اهمیت می شوند تا حدی که زندگی ابدی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. بعد از پذیرش این احادیث به عنوان اخباری از جانب معصومین لازم می آید که ابتدا این مسأله از طریق قرآن و عقل اثبات شود و سپس به چرایی آن پرداخته شود. این نوشته با روشی تحلیلی و کتابخانه ایی و با کنار هم قرار دادن آیات قرآن کریم درباره حشر و محبوب و تحلیل آنها نگاشته شده. ابتدا انواع محبوب ها را معرفی ومحبوب حقیقی را مشخص نموده و نتیجه گرفته است که هر کسی با محبوب خویش محشور می شود چرا که محبوب هر فرد، معبود او قرار می گیرد. بعد از این نتیجه گیری اشاره به بحث تولی و تبری و اطاعت و ولایت شده است که معلول مستقیم عبادت و محبت اند.
مقایسه انتقادی نظریه «واقعیّت های خیالی» یووال نوح هراری با نظریه «ادراکات اعتباری» علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
53 - 80
حوزههای تخصصی:
«یووال نوح هراری» از منظری طبیعت گرایانه، تاریخ پرماجرای انسان را روایت می کند. او متّکی بر این مبنا به مسائل بنیادین دین، سیاست، اقتصاد می پردازد. هراری پیش از طرحِ تاریخِ این سه دستاوردِ فرهنگیِ بشر ، یک اصل را که به منزله هسته اصلی نظریه اوست، پایه ریزی می کند. آن اصل عبارت است از دیدگاه خاص او درباره «پیدایش مفاهیم اجتماعی-قراردادی و کارکرد آن در رشد فرهنگی انسان». هراری با این اصل، گوهر دین یعنی وجود خداوند را مفهومی «پنداری» و امری «اعتباری» تلقی می کند. ازین رو نظریه او مَحمِل دیدگاه های الحادی می باشد. مقاله حاضر نقدی است صرفاً ناظر به اصل «واقعیت های خیالی» هراری؛ لذا به طرح مسائل پیرامون دین و بررسی استدلال های مختلف اثبات وجود خداوند، رابطه خدا با جهان، مسئله خیر و شرّ که در آثار هراری با رویکرد ماده انگارانه طرح شده است، نپرداخته و به پاسخ های گوناگون دستگاه های الهیاتی ادیان معتبر اکتفا می شود. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای گرد آمده، اصول واقعی و امور اعتباری در هر سه محور مذکور وجود داشته و اصل اولیه هراری از دو جنبه معرفت شناسی و انسان شناسی با نظریه اعتباریات علامه طباطبایی مورد مناقشه است.
پرستشگاه در سنت زرتشتی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
95-110
حوزههای تخصصی:
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
رسم «ساتی» و چرایی آن با توجه به جایگاه زنان هندو و مقایسه آن با اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
یکی از سنت های هندوان رسم «ساتی» است که در آن زنِ شوهر مرده به همراه وی سوزانده می شود. این سنت در طول تاریخ هند، افت وخیزهایی را تجربه کرده و سرانجام با توجه به مخالفت های افراد و گروه های مختلف ممنوع اعلام شده است. مطالعات انجام شده بیانگر انگیزه های گوناگون نسبت به انجام این سنت است. از نگاه برخی محققان، این عمل با انگیزه الهی و با تأسی به الهه داکشیانی، و از نگاه عده ای دیگر علت آن مشوق ها و عقوبت های اجتماعی است که زن بیوه را ملزم به انجام چنین عملی می کرده است. اعتقاد به تناسخ در کنار عشق و محبت زن نسبت به شوهر از دست رفته و ملحق شدن به او از دیگر عواملی است که تمایل به این رسم را تشدید می کرده است. البته بی توجهی به نیازهای عاطفی و اجتماعی بیوه زنان نیز سبب شده است این خودسوزی نوعی رفتار خشونت آمیز قلمداد شود که فرجام این سنت شاهدی بر این ادعاست. عنایت دین مبین اسلام نسبت به وضعیت این گروه از زنان نشان دهنده نگاه متعالی تعالیم آن و رعایت مصالح فردی و اجتماعی در این مسئله است.
در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، رسم ساتی تبیین شده و پس از بررسی ریشه های فکری آن به مقایسه جایگاه زن در هندوئیسم و اسلام پرداخته می شود.
بررسی و نقد دیدگاه نسل دوم جریان روشنفکری دینی ایران در انکار میلاد امام دوازدهم(عج) با تکیه بر گزاره های تحلیلی فلسفه علم تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
255 - 272
حوزههای تخصصی:
مهدویت باور اصیل اسلامی است. البته برخی از علمای شهیر اهل سنت بر ولادت امام دوازدهم هم صحه گذاشته اند. پیشران روشنفکری دینی زمانه با تشکیک در منابع تاریخ اسلام از جمله حدیث، دستاوردهای مدرنیته را تقدیر تاریخی می داند و با ستایش اندیشه پسامدرن و تاسی به اندیشه نومعتزلی و عرفان، میلاد امام دوازدهم را به دلیل کمبود شواهد از نظر تاریخی رد می کند. این پژوهش براساس منابع کتابخانه ای، از روش های استدلالی در بررسی و نقد این ادعا استفاده کرده است. هدف این تحقیق نگاهی نو به موضوع مهدویت با به کار بستن روش تحلیلی بحث های فلسفه علم تاریخ است. بر این اساس، نادیده گرفتن وقایع تاریخی به بهانه کمبود شواهد، تحریف تاریخ است و این شواهد به درد فرد شکاک نمی خورد. راه فهم گزاره های تاریخی نیز همدلی و بصیرت است و معنای عینیت، گزینشی منطقی در میان این گزاره هاست. همچنین شواهد میلاد براساس زاویه دید و مسئله ارزش ها، گزینشی منطقی است. ثمره نگاه پست مدرن، شکاکیت مطلق و ویرانی پایه های علوم از جمله تاریخ است، اما به دلیل برخورداری این رویکرد از عناصر پلورالیسم و نسبی گرایی، نمی توان میلاد امام دوازدهم را با این دید انکار کرد.
نسبت شناسی فرایند اهداف انقلاب اسلامی (تمدن نوین اسلامی) با تمدن مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
265 - 285
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی بوده که هر یک دارای مختصات و ویژگی های خاص خود از منظر متفکران این دو حوزه مفهومی می باشد، پژوهش پیش رو با هدف کشف رابطه و نسبت دقیق بین تمدن نوین اسلامی _ به عنوان فرایند اهداف انقلاب اسلامی _ با تمدن مهدوی اقدام نموده است، از این رو مسئله اصلی چیستی نسبت بین این دو مقوله می باشد، که با روش تطبیقی و بر اساس مقایسه شعارها و شاخص ها، دیدگاه امامین انقلاب(امام خمینی; و مقام معظم رهبری) و در نهایت با استفاده از داده های نقلی و احادیث مهدوی و عصر ظهور اقدام به کشف این رابطه نموده است، نتیجه آن که در میان فرضیه های نسبت سنجی بین این دو همچون؛ 1. تمایز مطلق 2. تمایز ماهیت شناختی 3. همسانی مطلق 4. همسانی غایت شناختی جز در مورد اول _ عدم ارتباط_ امکان جمع بین سایر فرضیه ها بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است وجود دارد.
تحلیل و بررسی الهیات سلبی بمثابه تقریر نظریه «عینیت» در اندیشه کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
61 - 84
حوزههای تخصصی:
«الهیات سلبی» به مثابه نظریه ای مهم و پرطرفدار در ادیان ابراهیمی، بر مؤلفه سلبی گروی در حوزه خداشناسی تأکید داشته، ساحت ها، رویکردها و تقریرهای مختلفی دارد که شاخص ترین آن ها در میان متکلمان امامیه، رویکرد الهیات سلبی به مثابه تقریر نظریه «عینیت» است. این رویکرد، رابطه نظریه عینیت و الهیات سلبی را در کانون بررسی قرار داده، در پی سازگار انگاری این دو نظریه است و مورد پذیرش ثقهالاسلام کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد قرار دارد. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی این رویکرد سامان یافته، آشکار می شود که این نظریه سه مؤلفه برجسته دارد؛ 1. سلبی انگاری صفات ثبوتی در ساحت هستی شناختی؛ 2.سازگاری سلبی انگاری صفات ثبوتی با بساطت ذات الهی و ناسازگاری ثبوتی انگاری آن ها با بساطت ذات(برهان نظریه)؛ 3. تقریر نظریه عینیت در سایه سلبی انگاری صفات ثبوتی. با این همه، به نظر می رسد هیچ کدام از این مؤلفه ها موجه نیست و این نظریه علاوه بر اشکالات درونی، نمی تواند تقریرکننده نظریه عینیت باشد.
ایده پایداری شاخص های زمینه ساز حکومت مهدوی، با تأکید بر اندیشه های امام خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
273 - 294
حوزههای تخصصی:
شاخص های «مدینه فاضله» همان اهداف عقلانی، پویا و واقعی اند که در صورت پایداری، نسبت به دو مسئله «ارائه الگوی وضع مطلوب» و «عدم مقبولیت وضع موجود» بشریت را به حیات در آرمان شهر رهنمون می سازند. این سؤال مطرح است که چگونه می توان با پایداری و استقامت در سه گستره معنویت، روح و روانی و سیاست زمینه های تعجیل حکومت آرمانی مهدوی را فراهم کرد؟ در این مقاله با روش تحلیلی _ توصیفی راهکارهای پایداری برای ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عُظمی اسلامی در بُعد معنوی از منظر مقام معظم رهبری بررسی شده که عبارت از: یاد خدا (اقامه نماز)، ایمان به وعده الهی و اعتقاد به مهدی موعود؟عج؟ می باشد. معرفت افزایی جهانیان به موع ود عدل گستر، ایستادگی بازدارنده از طریق حذف مدیریت دیکتاتوری و تشکیل کمپین ضد استکباری علیه آمریکا و اسرائیل، اعتلای اقتدار ایرانیان مشروط به روش دمکراسی اسلامی، تشکیلات نظامی و امنیتی، پیشرفت در بُعد نرم افزاری و سخت افزاری راهکارهای پایداری علیه ظلم و بی عدالتی است. در آخر، سرّ کامیابی پایداری در دو گستره قبلی، مزین شدن انقلابیون با روحیاتی چون برخورداری از عزت ملی، امید و قوت قلب است که با این شاخص ها باید آرمان ها را از اهداف فردی به اهداف جمعی با رویکردی جهانی مبدّل سازند.
بررسی و نقد نحوه خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
33 - 60
حوزههای تخصصی:
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند می پردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدی ترین مباحث در ترسیم هستی شناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهان بینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهان بینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک می کند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگی ش به دست آید، زیرا با ترسیم مدل های هستی شناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، می توان خطاها و ضعف های محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) می کند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندان که در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
تحلیل کلامی نظریات تفسیری متکلمین درباره مفهوم «لقاءالله»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
131 - 155
حوزههای تخصصی:
مسئله «لقاءالله» با هویتی کلامی یکی از مسائل مهم قرآنی است که خداوند درباره تصدیق و تکذیب آن «وعده و وعید» فراوانی داده است واز اصول اعتقادات یا فروع اصلی آن ها محسوب می شود. به همین جهت تأملات پژوهشی پیرامون آن دارای ضرورت است و تضارب آراء دیدگاه های کلامی وعرفانی درباره این مفهوم ازیک سو واختلاف نظر امامیه واهل تسنن پیرامون آن از سوی دیگر بر ضرورت تحقیق می افزاید. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی نظرات مفسرین امامیه واهل تسنن سعی نموده است به روش توصیفی، تحلیلی به استقراء وسیع در آرای ایشان پرداخته و به تحلیل تأثیر مبانی کلامی ایشان در نظرات تفسیری آنان درباره مساله لقاءالله بپردازد. از یافته های تحقیق این است که نشان داده مبنای کلامی نظیر «تجسیم» و «تشبیه» زمینه ساز تفسیر لقاءالله به مواردی نظیر رؤیت جسمانی است و مبنایی نظیر «تنزیه صرف» زمینه ساز تفسیر لقاءالله به مواردی شبیه لقاء ثواب و عقاب است. امامیه با مبانی کلامی که با مشی معتدل بین تنزیه و تشبیه جمع نموده اند با حمل لقاءالله بر شهود باطنی و رؤیت تجلیات الهیه، دارای موضع تفسیری متفاوتی شده اند.
بررسی تحلیلی ابعاد وابستگی عالم به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تأکید بر اندیشه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
93 - 113
حوزههای تخصصی:
در علوم مختلف کلامی، فلسفی و تفسیری، همواره به بحث لزوم وجود امام معصوم در هر دوره زمانی اشاره شده است؛ اما همواره سر سخن بدین سو بوده که این لزوم و وابستگی شامل چه ابعادی می شود؟ به عبارتی دیگر عالم اعم از ماده و ملکوت، در چه ساحت هایی به وجود امام عصر(عج) نیازمند است؟ آیا در این بین می توان قائل به منطقه فراغی شد، بدین معنی که نقطه ای را یافت که عالم به امام وابسته نباشد؟ امروزه بخش قابل توجهی از شناخت های موجود نسبت به امام عصر(عج) در میان عموم مردم و حتی نخبگان حوزوی و دانشگاهی، محصول شنیده ها و واژگان پرتکراری است که از منظومه معرفتی ترسیم شده در آیات و روایات فاصله زیادی دارد. این ضرورت سبب شد تا در این اثر به بررسی تحلیلی ابعاد این وابستگی با تأکید بر اندیشه آیت الله صافی گلپایگانی (ره) با روشی توصیفی - تحلیلی روی آورده شود. از مهم ترین یافته ها و نوآوری های این اثر، تشریح ابعاد وابستگی عالم به امام عصر(عج) در همه شئون مادی، ملکوتی، فردی و اجتماعی، حدوثی و بقایی است؛ به طوری که مطابق با آیات و روایات شریفه، عالم در هیچ بُعدی از زوایای وجودی خود قادر نیست به حیات خود بدون وجود امام عصر(عج) ادامه دهد؛ بدین ترتیب در هیچ دوره زمانی زمین از حجت خداوند خالی نخواهد بود و این وابستگی ریشه در اعتبار نداشته، بلکه ناشی از رابطه حقیقی آن با ولیّ خداوند است.
اعتبار کشف و شهود از منظر آیات و روایات (با درنگی در ادله و استنادات اهل تصوف)
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
109 - 142
حوزههای تخصصی:
محققین و نویسندگان مکتب تصوف، که به حجیت ذاتی مکاشفه و معرفت زا بودن آن باور دارند، برای اثبات مقصود خود به برخی از آیات و روایات استناد کرده و دیدگاه خود را مورد تایید متون وحیانی می دانند. پژوهشگر در صدد آن است که این ادعا را مورد سنجش قرار داده و به واکاوی و نقد ادله موجود بپردازد. در بخش اول این نوشتار، سند، منبع و دلالت هرکدام از این متون مورد بررسی قرار گرفته و در بخش دوم، ابهامات کلی استناد به متون وحی برای حجیت مکاشفه تبیین شده است. حداکثر مطلبی که از دلالت نصوص دینی در مقوله کشف و شهود استفاده می شود، کارایی آن در حوزه عواطف و احساسات انسانی است؛ بحث کارایی مکاشفه در حوزه احساسات و عواطف، موضوعی نیست که تنها از متون وحیانی به دست آمده باشد، بلکه از کلمات مختلف اصحاب شهود و حتی عرفان پژوهان غربی هم می توان این مهم را دریافت. طبق اذعان اهل شهود، خصیصه مشترک مکاشفات، حالت های انفعالی روحی و احساسات خاصی است که به سالک دست می دهد. اینکه گفته می شود شهود، ورای طور عقل بوده و حلوای تنترانی (لن ترانی) است که باید طعم آن چشیده شود، به خاطر حس خاصی است که در آن لحظه به فرد دست می دهد. احساساتی چون:حس رهایی، تعلق به یک منبع لا یتناهی، عدم تعلق به جهان مادی یا جسم، یقین، شادی، حالت های قبض و بسط و حیرت، شوق و ذوق و عشق و ... همه اینها نه در حوزه علوم و معارف بلکه در حوزه احساسات و عواطف درونی مطرح می شود. خطا از جایی آغاز شد که اموری از جنس احساس، در حوزه های معرفت شناختی خرج شد و مبانی هستی شناسی و خداشناسی از آن استخراج گردید.
بسط ولایت مهدوی و جهانی شدن دین در اندیشه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
40 - 69
حوزههای تخصصی:
وجود رهبری الهی، حضور دین و مکتب، ایجاد تشکل مؤمنان (حزب الله) و تشکیل دولت اسلامی از ارکان چهارگانه ای هستند که برای بسط ولایت مهدوی در زمین و جهانی شدن دین لازم و ضروری است. در زمان غیبت رهبری الهی در قالب ولایت فقیه جامع الشرایط متجلی است و دین الهی نیز در قالب قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام موجود است. اما دو رکن دیگر یعنی تشکل مؤمنان و حزب الله (امت سازی) و دولت اسلامی را باید محقق کرد و به هر میزان این دو رکن تحقق پیدا کنند و دایره شمول بیشتری را در بر بگیرند، یک گام به سمت بسط ولایت الهی به پیش خواهیم رفت و به جهانی شدن دین کمک خواهیم کرد که نقطه اوج آن در زمان ظهور اتفاق خواهد افتاد. بدین جهت بررسی چگونگی بسط ولایت مهدوی در زمین و به تبع آن جهانی شدن دین، از امور مهم و ضروری برای پژوهش و تحقیق است. حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) از معدود فقهایی است که با نگاه راهبردی به امامت و مهدویت در صدد بود با نشان دادن چگونگی بسط ولایت مهدوی برای تمام بشریت و در همه پهنه جهان هستی، به جهانی شدن دین کمک کند. ایشان برای تحقق این امر مهم هم به آیات قرآن کریم و هم به روایات استشهاد کرده است؛ بنابراین فرضیه این پژوهش آن است که در اندیشه آیت الله صافی گلپایگانی (ره) با بسط ولایت مهدوی می توان به جهانی شدن دین کمک کرد. در این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی بسط و گسترش ولایت مهدوی و جهانی شدن دین در اندیشه حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) مورد بررسی قرار گرفته و به این سؤال اصلی که در اندیشه حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) چگونه می توان ولایت مهدوی را به هدف جهانی شدن دین بسط و گسترش داد؟ پاسخ داده شده است. تبیین ارکانی چون ضرورت وجود امامت و رهبری الهی در زمین و ضرورت وجود دین الهی و تشکل مؤمنانه و امت سازی اسلامی با تأکید بر نقش دولت اسلامی در این حوزه از یافته ها و نوآوری های این مقاله است.