فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۰۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان دارای حقیقتی استکمالی و مقام لایقفی است، اما این موضوع که از نظر ملاصدرا، منازل انسان در سیر استکمالی چیست؟ و انسان برای وصول به مراتب کمال، چه منازلی را از سر می گذراند، مسأله مورد تحقیق در این نوشتار است. هستی دارای مراتب طبیعی، مثالی و عقلی بوده و انسان به تبع آن دارای مراتب وجودی حسی، خیالی و عقلی است. انسان از مقام جسمانی با استمداد از عقل نظری و عملی و بهره گیری از جذبه ربانی عبور می کند و به سمت تجرد خیالی می رود و پس از استکمال در این درجه به درجه عقلی می رسد، شخص انسانی دارای اکوان متعددی است و در هر انسان جسمانی، انسانی نفسانی و عقلی موجود است. ایشان در تقریر سیر استکمال نفس بر اساس حرکت جوهری، از مرتبه حس به خیال و از خیال به عقل، انسان را متوقف نمی داند و مرتبه فوق عقلی نیز برای او قائل است و راه یابی به کمال باید در عقل نظری و عملی اشتداد یابد و این استکمال در عقل نظری در مرتبه ای متوقف نمی ماند و عبور از عقل مستفاد و رسیدن به مقام فنای فی الله راه را برای سلوک در مراتب فنا می گشاید و در مرتبه عقل عملی نیز میان قوای علم و غضب و شهوت اعتدال ایجاد می نماید، به مراتب کمالی نائل می آید و در نهایت عقل عملی و نظری در مرتبه وصول به فنای فی الله با یکدیگر متحد می شوند. بر اساس راهبرد حکمت متعالیه که جامعی از برهان، قرآن و عرفان است، معلوم می گردد که در حرکت جبلّی و ارادی انسان در قوس صعود می تواند همه مراتب امکانی را تا فراسوی بی نهایت و مقام لایقفی بپیماید.
نقش حرکت جوهری در تحول وجودی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حرکت نشان از اشتداد هستی موجود متحرک دارد. لذا در تفکر صدرایی، حرکت امری وجودی است، نه ماهوی، ولی به دلیل اتحاد ماهیت با وجود، حرکت به جوهر نسبت داده می شود. معنای حرکت جوهری این است که هر صورت حادث، مشتمل بر آثار و کمالات صور قبلی نیز هست و جریان حرکت به نحو «لبس بعد از لبس» است. اثبات حدوث جسمانی نفس، وحدت نفس با قوای آن و جامع اکوان ثلاثه بودن انسان، از دست آوردهای حرکت جوهری است. صدرا بر مبنای «حدوث جسمانی نفس» و «حرکت اشتدادی جوهری»، نفس انسانی را در آغاز، جسمانی می داند که با حرکت تکاملی، مادی- مثالی و سپس مثالی محض خواهد شد و سرانجام به مرتبة تجرد عقلی می رسد. نفس حقیقتی ذومراتب است که بدن، مرتبة نازلة آن است و هر فعل و انفعالی که در یک مرتبه رخ دهد، با فعل و انفعال در مراتب دیگر مرتبط است.
نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
علامه طباطبایی در المیزان، روایتی از نسبی گرایی اخلاقی را مطرح کرده، به نقد و بررسی آن می پردازد؛ نسبی نگری ای که به هیچ اصل اخلاقی جهان شمولی باور ندارد و اخلاق را تابع اهداف و شرایط متغیر اجتماعی و فرهنگی می داند. پرسش پایة این جستار این است: علامه طباطبایی چگونه و بر پایة چه پایگاه فکری ای نسبی نگری اخلاقی را نقد می کند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که علامه سه نوع مغالطه را در ادعای نسبی گرایان تشخیص می دهد که عبارت اند از: 1. مغالطة خلط میان اصل اخلاقی و امور ناظر به واقع؛ 2. مغالطة خلط میان اطلاق مفهومی (=کلیت) و اطلاق وجودی (= دوام)؛ 3. مغالطة خلط میان امر عینی و فرضی. همچنین، به نظر می رسد: پایگاه فکری علامه طباطبایی در نقد نسبی گرایان اخلاقی، شهودگرایی اخلاقیِ مُستنَد به فطرت است؛ شهودگرایی ای که از سوی عقل و نقل، تأیید و تفسیر و تبیین شده است و نقل و عقل در حل تعارض میان شهودات متعارض به ما کمک می کنند.
تعالی صرف واجب الوجود و مسئله نیایش با خدای غیرشخص وار در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
خداوند در آثار ابن سینا به مثابة وجودی کاملاً متفاوت و دیگر حضور می یابد و وی در مباحث فلسفی خویش، از واجب الوجود به عنوان خدا، تصویری ارائه می کند که نه تنها به لحاظ وجودی، متعالی صرف و متباین نسبت به ماسواست؛ بلکه حتی دامنه این تعالی تا حوزه ذهن و معرفت انسان نیز ادامه می یابد. از سوی دیگر، مباحث وی درباره نیایش در آثار گوناگون او، در نگاه نخست ممکن است بیانگر ناسازگاری یا دست کم چندگانگی درباره تصور بوعلی از خدا باشد. اما ابن سینا که به اشکال نیایش با خدای غیرشخص وار واقف است، به صراحت، سخن گفتن به معنای عرفی را با واجب الوجود متعال محال می داند؛ ازاین رو به جای تغییر تصویر خدا، به مفهوم سازی دیگری از نیایش می پردازد و تعریفی فلسفی از آن ارائه می دهد. حقیقت نیایش در نگاه وی، یک گفتگوی صرف نیست؛ بلکه گونه ای تحول وجودی است که در معرفت و عشق ریشه دارد. وی این امر را با تمایز نهادن میان دو بعد ظاهری که وی با رویکری تشریعی بیان می کند و بعد حقیقی که با نگاه فلسفی وی پیوند دارد و تحویل نیایش به مفهوم عشق توضیح می دهد. مفهوم سازی ابن سینا از عشق الهی نیز، هم با تصور وی از خدای غیر متشخص و هم با تعریف نیایش سازگاری کامل دارد.
بررسى تکوینى یا اعتبارى بودن حق از دیدگاه آیت اللّه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو درباره یکى از بحث هاى مهم فلسفه حق است و آن پرداختن به این پرسش است که آیا «حق» در کاربرد «حق داشتن» از نظر آیت اللّه مصباح، امرى تکوینى است یا اعتبارى؟ براى مثال وقتى گفته مى شود «خداوند حق خلق دارد» یا «انسان حق حیات دارد»، آیا حق موردنظر با قطع نظر از جعل جاعل داراى واقعیت نفس الامرى و حاکى از واقع است یا امرى اعتبارى و قراردادى است؟ اگر حق نیز امرى عینى و تکوینى باشد، در آن صورت حق ها ازجمله امور عینى و نفس الامرى بوده، کشف شدنى خواهند بود و براى پى بردن به حق ها باید به امور عینى و تکوینى مراجعه کرد؛ وگرنه مفهوم حق از قبیل مفاهیم اعتبارى و قراردادى بوده، حاکى از واقع نیست که در این صورت حق ها متکى به اعتبار معتبِرند. با توجه به اینکه آیت اللّه مصباح از شخصیت هاى برجسته و صاحب نظر در علوم انسانى بوده، نظرشان در مسئله حق تأثیرگذار است، نوشتار حاضر به بررسى نظر ایشان در این باره پرداخته و درصدد بیان این مدعاست که بر اساس مبانى آیت اللّه مصباح و معانى مختلف اعتبارى چنین نیست که حق فقط ماهیتى اعتبارى داشته باشد، بلکه مى توان براى حق ماهیتى غیراعتبارى نیز قایل شد.
تحلیل انتقادی برهان وجوب و امکان ابن سینا و نقد ملاصدرا بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان وجوب و امکان را فارابی ابداع و ابن سینا به کمال رساند. برهان فارابی مبتنی بر امتناع تسلسل است؛ اما ابن سینا در ضمن برهانِ خویش به ابطال تسلسل می پردازد. بنابراین، پذیرش برهان سینوی منوط به پذیرش استحاله تسلسل به عنوان یک اصل نیست و این یکی از تفاوت های برهان سینوی با برهان وجوب و امکان فارابی است. اگرچه ابن سینا در اشاراتمدعی فراتر از این نوآوری است و می گوید تقریر اشارات، وجود واجب را حتی با فرض جواز تسلسل اثبات می کند، اما به نظر می رسد اولاً، برهان وجوب و امکان ابن سینا در اشارات، برخلاف ادعای او و تصور رایج ، امتیاز چشم گیری نسبت به تقریر های این برهان در مبدأ و معادو نجاتندارد و ثانیاً، این ادعای او در مورد هیچ یک از تقریرهایش صدق نمی کند. یکی دیگر از ایراد های برهان سینوی نادرستیِ مبنای او در بابِ نیاز معلول به علّت است. در عین حال، نقدِ «ممکن الوجود نبودنِ سلسله ممکنات» را نیز نمی توان از ملاصدرا پذیرفت؛ زیرا اوّلاً فرضِ مساوقت وحدت و وجود که استدلال او مبتنی بر آن است، نمی تواند حد وسط قرار گیرد و ثانیاً این نقد با نظریه او در باب وحدت حقیقی عالم ناسازگار است.
بررسی امکان تحقق نفس جزئی قبل از حیات دنیوی با استمداد از نظریه وحدت شخصی وجود نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث قدم نفس جزئی از پیچیده ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین در برخی آثار خود قائل به قدم نفس جزئی شده و در عین حال همواره به حدوث جسمانی نفس تصریح نموده است. این دو اعتقاد ظاهراً ناسازگارند. این مقاله می کوشد نشان دهد که مطابق مبانی عرفانی صدرا در نظریه وحدت شخصی وجود، اولاً اعتقاد به قدم نفس جزئی امری موجه است و ثانیاً چنین قِدمی با حدوث جسمانی نفس منافات ندارد. بر اساس این نظریه، همان طور که وجود حقیقتی واحد است، ظهور آن نیز واحد است و این ظهور در عین وحدت، واجد سه مرتبه مجرد، نیمه مجرد، و مادی است و بر اساس تشکیک در مظاهر، حقیقت انسانی در مرتبه عقلی و در مراتب مادون حاضر است. حقیقت عقلی انسان در عالم برزخ محدود به لوازم ماده می شود و در عالم جسمانی علاوه بر آنها، محدود به ماده و استعداد نیز می گردد. نفوس جزئی انسان ها قبل از تحقق در عالم ماده، در برزخ نزولی، به نحو مقداری و ذو ابعاد ظاهر بوده اند و سپس، در عالم ماده به صورت جسمانی حادث شده اند.
تبیین و بررسی ادراک حسی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از نوآوری های مهم علامه طباطبایی در فلسفه، نظریه ادراکات اعتباری است. او ادراکات اعتباری را در سه بخش: کیفیت پیدایش علوم اعتبارى از انسان، کیفیت پیدایش کثرت در علوم اعتبارى و کیفیت ارتباط علوم اعتبارى با آثار واقعى و حقیقى مورد بررسی دقیق قرار داده است. این نظریه در بُعد معرفت شناسی، می تواند بر بسیاری از مسائل در علوم مختلف تأثیری عمیق بگذارد یا دست کم گمان شده که چنین است. این تأثیر به حدی است که می توان این نظریه را از حیث تأثیرگذاری بر مسائل مختلف با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا مقایسه کرد. نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تبیین تأثیرات این نظریه در علوم مختلف و در صدد است، ضمن تبیین اجمالی آن، به بررسی برخی از این تأثیرات در دو حوزه فلسفه و اخلاق و نقد بعضی دیدگاه ها در این باره بپردازد.
بررسی ارتباط تعبیر خواب و تأویل آیات بر مبنای دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
ابن سینا و پس از وی شیخ اشراق به رابطة میان تاویل و تعبیر اشاره کرده اند و معتقدند که گاهی نفس در بیان حقیقتی معنوی که در خواب یا کشف و شهود مشاهده کرده است، آن را به مشابه یا ضد آن تغییر می دهد که در این صورت نیازمند تفسیر باطنی هستیم. این تفسیر باطنی در صورتی که در مورد کشف و شهود و الهاماتی باشد که در بیداری دریافت شده اند، تاویل نامیده می شود و در صورتی که در مورد مطالب دریافت شده در خواب باشد، تعبیر نامیده می شود. بدین ترتیب تاویل وحی و تعبیر خواب دارای فرایندی واحد هستند. بر این اساس این فرضیه مطرح می شود که قاعدتا باید میان تاویلات عرفانی و تعبیرات خوابگزاران در مورد مصادیق واحد، تشابه و تناظر وجود داشته باشد. این مقاله با تبیین نظریة ابن سینا و شیخ اشراق و بررسی موارد مشابه میان تاویلات عرفا و تعبیرات خوابگزاران به بررسی این موضوع پرداخته است.
سعادت از نظر ابن سینا؛ غایت جامع یا غالب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
احراز صدق اولیات ازجمله دغدغه های مهم معرفت شناختی است. ابن سینا این قضایا را بدیهی الصدق می داند (نظریه کلاسیک). از میان متأخران، مصباح یزدی این راه حل را کافی ندانسته و به آن اشکال وارد کرده است. از نظر وی احراز صدق و کلیت حقیقی این قضایا در گروی فرارَوی از مفاهیم و به کار گرفتن علم حضوری است و این گونه می توان اطمینان حاصل کرد که اولیات بافته های ذهن نیستند، بلکه حقایقی عینی و کلی هستند. مقاله پیشِ رو شامل سه بخش است: بخش اول، طرح مسئله تحقیق است؛ بخش دوم، طرح نظریه کلاسیک و نقد مصباح یزدی بر آن است؛ بخش آخر، طرح و بررسی نظریه مصباح یزدی و پاسخ به اشکالات واردشده به این نظریه است. در این قسمت دو بحث عمده وجود دارد: اول اینکه هردو معنای ارجاع اولیات به علم حضوری معانی قابل قبولی هستند؛ بحث دوم اینکه اشکال ابتنای صدق قضیه کلی بر جزئی، ناشی از عدم تفکیک بین حیثیت مابه ینظر و مافیه ینظر مفاهیم است. نتیجه اینکه از نظر ما رگه هایی از دیدگاه مصباح یزدی در آثار ابن سینا وجود دارد.
معرفت فطری و رابطه ی آن با معرفت های حاصل از سایر قوای ادراکی از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام معرفت شناسی اشراقی نظامی متعالی است که می تواند، جایگاه معرفت فطری و رابطه ی آن با سایر معرفت های بشری را تبیین نماید. بداهت، خطاناپذیری، ثبات، عمومیت و قابلیت پذیرش و صف کلیت و تشکیک از جمله شاخصه های معرفت فطری از دیدگاه سهروردی است. دامنه ی مفهومی معرفت فطری در نظام نوری و علم النفس اشراقی توسعه-ی ویژه ای پیدا می کند. به نحوی که دربازخوانی مفاهیم و نظریات مربوط به حوزه ی ادراکات، محتمل است که معرفت حسی زیر مجموعه ی معرفت فطری قرار بگیرد. معرفت عقلی که از دیدگاه اشراق کارکرد عقل تحلیلی و انتزاعی و ترکیبی و... به طور کلی از نوع حصولی است با معرفت فطری متمایز است. اما معرفت عقلی از دیدگاه شیخ اشراق به نحوی تبیین شده است که می تواند با معرفت فطری رابطه ی قویمی داشته باشد. معرفت قلبی نیز در برخی از اقسام شاخصه هایی دارد که با شاخصه های معرفت فطری یکی است. در این مقاله با توجه به جایگاه کانونی معرفت فطری در دستگاه تفکر مربوط به علم اشراقی سعی شده است با ذکر شواهد و مستنداتی و با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی این موارد بپردازد.
« بررسی نسبت طینت و اختیار با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی(ره)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخبار مربوط به طینت به علت صعوبت و پیچیدگی، دارای تفاسیر مختلف و گاه متعارض با هم هستند. در این تحقیق تلاش شده ضمن واکاوی احادیث با توجه به سیر تاریخی آن و بررسی مختصر نظر پیشینیان و گزارش مفصل نظر علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) به این مسأله پرداخته شود. علامه طباطبایی با دسته بندی اخبار طینت در پنج دسته با تحلیل فلسفی دقیق و بدیع اخبار طینت را تفسیر می کند و نظری نو در باب ذاتی بودن سعادت و شقاوت ارائه می کند. در طرف دیگر امام خمینی(ره) راه حل پیچیدگی اخبار طینت را تاویل آنها می داند. وی طینت را به مواد تشکیل دهنده انسان ارجاع می دهد که از پیش و بدو منعقد شدن نطفه که متاثر از نوع تغذیه والدین می داند به عنوان مبادی سعادت و شقاوت در سرنوشت انسان تاثیر دارند. امام(ره) ضمن رفع شبهه جبر، این مواد را در سرنوشت انسان دخیل و موثر دانسته، لکن سعادت و شقاوت را اموری اکتسابی می داند.
تبیین ضرورت وجودى عقل فعال از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا موجودى مجرد را به نام عقل فعال در نظام فلسفى خود پذیرفت و در پى تبیین عقلى براى ضرورت وجود آن برآمد. قبل از او، ارسطو عقل فعال را در فلسفه خود مطرح کرد. دغدغه اصلى ارسطو حل مسئله ادراک کلى بود؛ چراکه در نظام فلسفى او، نفس به مثابه امرى مادى، قادر به ادراک صور عقلى مجرد نبود. در نتیجه، ارسطو ضرورتا به عقل فعال مجرد رسید که جایگاه وجودشناختى آن در نزد وى، ابهاماتى دارد. ابن سینا در تلاش خود براى حل این مشکل، با رویکردى متفاوت با ارسطو به تبیین وجود عقل فعال پرداخت. آیا ابن سینا در رویکرد جدید خود، توانست به تبیین وجودى عقل فعال برسد و در صورت پاسخ مثبت، چگونه بدان پرداخت؟ در مقاله حاضر، پس از بیان رویکرد ابن سینا، با استفاده از قاعده الواحد و برهان ضرورت وجود عقل فعال به مثابه مُفیض صور عقلى، وجود آن اثبات مى شود و در پایان، نظر ابن سینا مورد ارزیابى قرار مى گیرد.
رابطه زبان دین و واقعیت از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از «رابطه زبان دین و واقعیت» از جمله مسائل مهم در حوزه زبان دین محسوب می شود. با توجه به اهمیت مبانی هستی شناخی ومعرفت شناختی در بررسی رابطه زبان دین و واقعیت، در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه ملاصدرا در دو محور اساسی «رابطه زبان دین و واقعیت» و «کیفیت حکایتگری زبان دین از واقعیت» با توجه به مبانی یادشده بررسی شود. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در حکمت متعالیه، وجود شواهدی مانند انتقادات جدی ملاصدرا نسبت به برآیندهای غیرقابل پذیرش رویکرد ناواقع گرایی، تبیین ارتباط مرتبه ظهور لفظی کلام الهی با مراتب فوق آن بر اساس کثرت در مظاهر وجود و همچنین فهم معانی کلام الهی در پرتو اصل تطابق و تناظر عوالم هستی، بر رویکرد واقع گرایانه نسبت به زبان دین دلالت دارد. علاوه بر این، در حکمت متعالیه، با توجه به نقش انسان کامل در ظهور تفصیلی عالم واقع، نه تنها تمامی توصیفات انسان کامل از واقعیت عین صدق است، بلکه سایر توصیفات نیز بر اساس مطابقت با توصیف انسان کامل متصف به صدق می گردد.
ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی از منظر قرآن در دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلامی سازی علوم انسانی، نیازمند تغییرهای اساسی در زیرساخت های علمی و فرهنگی کشور و مؤسسات آموزشی در راستای تمدن سازی نوین دینی بر پایه آموزه های ناب وحیانی است؛ فرایند عمیق وگسترده ای که با هزینه های بسیار همراه است؛ ازاین رو برای تبدیل علوم انسانی سکولار به علوم انسانی اسلامی، افزون بر اثبات نواقص آنچه موجود است، باید قوت و برتری آنچه باید جایگزین گردد به حد ضرورت رسیده باشد تا بتواند توجیه گر هزینه ها گردد؛ به خصوص اگر نظرها گوناگون و مخالفت ها فراوان باشد؛ پس لازم است ضرورت آن با تکیه بر قوی ترین منبع اسلامی، یعنی قرآن کریم و مستند به استوارترین برداشت ها از آن اثبات شود. از منظر طرفداران اسلامی سازی علوم انسانی و اندیشمندانی مانند علامه طباطبایی، آیات قرآنی و مبانی مسلم دینی ظرفیت این امر را داراست؛ بنابراین ضرورت دارد علومی همانند اقتصاد، تربیت، سیاست و مدیریت با آموزه های وحیانی تهذیب، تکمیل یا از اساس بر پایه آموزه های دینی و تجارب بشری تأسیس شوند؛ اسلامی کردن علوم انسانی گرچه به طور مستقیم در قرآن کریم و آثار علامه طباطبایی طرح نشده است، با بررسی لوازم مؤلفه هایی چون جامعیت، جاودانگی، کمال دین، تعریف دین، اهداف دین و موارد دیگر، می توان این ضرورت را از برداشت های قرآنی علامه کشف نمود و این نوشته دنبال همین هدف است.
نقد و بررسی ادلّه سهروردی بر اعتباریت وجود با تکیه بر مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
مسئله اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، پایه و اساس بسیاری از مسائل فلسفی است. این اصل، آن گونه که امروزه در حوزه های فلسفی وجود دارد، در مکتب اشراقی پرورده نشده است. با این وجود، سهروردی با توجه به قاعده فلسفی «فی عدم زیاده وجود علی الماهیه فی الخارج» در آثارش، و دلایلی که برای اثبات این قاعده، تحت عنوان دلایل اعتباریت وجود آورده، متهم به پذیرش قول اصالت ماهیت است. اما بحث اصالت وجود در آثار ملاصدرا با توجه به دلایلی که وی برای اثبات این اصل آورده و نیز، نقد ادلّه قائلان به اعتباریت وجود، به طرز روشنی بیان شده است. از آنجایی که آگاهی داشتن از این انتقادات در فهم بهتر و عمیق تر اصل اصالت وجود، مهم و مؤثر است، در این مقاله سعی بر این است که دلایل سهروردی بر اعتباریت وجود و نقدهای ملاصدرا بر آن بررسی شود.
تحلیل حقیقت نبوت از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
مسئلة «نبوت» از دیرباز کانون گفت گوهای متکلمان و فلاسفه اسلامی بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای به تحلیل و بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة حقیقت نبوت، می پردازد. صدرالمتألهین براساس مبانی فلسفی خود ازجمله تشکیک در وجود، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و با توجه به شایستگی های نفسانی پیامبر، به تبیین و تحلیل حقیقت نبوت پرداخته است. از دیدگاه او نبی انسانی است که با گذر از مرحله حس، خیال و عقل، به بالاترین مرتبه عقل نظری (عقل مستفاد) و عقل عملی (فناء) برسد که دراین صورت، نفس نبی با صور معقوله و عقل فعّال متحد می شود و این بالاترین مقام انسان، یعنی مقام نبوت است.
صدرالمتألهین انبیاء را صاحب کمالات اولیه و ثانویه ای می داند که براساس آنها به مرتبه خلافت الهیه نایل می شوند و استحقاق آن را دارند که ریاست خلق را بر عهده گیرند. وی شریعت را ظاهر نبوت و باطن آن را ولایت می داند و معتقد است مقام نبوت یکی از مراتب ولایت است.
این نوشتار برای تبیین هرچه بهتر نظریه ملاصدرا دربارة حقیقت نبوت، به بررسی مباحث دیگری همچون تفاوت نبی و ولیّ، نبی و فیلسوف، مقام نبوت و رسالت و تفاوت نبوت و کهانت از دیدگاه ملاصدرا می پردازد.
بررسی دیدگاه ابن میمون درباره نقش عقل و شرع در استکمال انسان، بر مبنای رویکرد صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن میمون آندلسی ""عقل"" را مهمترین ممیّزه انسان از سایر حیوانات و نعمتی از جانب خداوند برای بشر می داند که مهمترین عامل پیونددهنده بین او و حق تعالی می باشد. به باور این متفکر، میزان بهره گیری از این گوهر است که مراتب افراد در قرب نسبت به باریتعالی را تعیین نموده و بهره گیری ازعقل و علم در عرصه اجتماعی را نیز موجب رشد جامعه و تعاملات حسنه در میان مردم می داند. ابن میمون به عنوان یک خاخام برجسته یهودی ، پیروی ازفرامین شریعت حضرت موسی که مطابقت با موازین خرد و حکمت دارد را راهی می داند که می تواند انسان را به کمالات مادی و معنوی نائل نموده و زمینه شکوفایی عقلی و خُلقی جامعه را فراهم آورد. در همین راستا وی مراتبی را برای سیر تکاملی انسان برشمرده و معتقد است که صرفاً وصول به مرتبه پایانی که دربرگیرنده معرفت به حقایق و خصوصاً معرفت به خداوند و افعال اوست می تواند سعادت حقیقی را برای انسان فراهم آورد. با این حال به عقیده ابن میمون، هیچ یک از این محاسن نمی تواند توجه کننده قول به محوریّت انسان در میان مخلوقات و اینکه او غایت خلقت است ، محسوب گردد.
نقش اراده در شکل گیری معرفت از منظر صدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
از مباحث مهم در معرفت شناسی، تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر شکل گیری معرفت، به ویژه تأثیر اراده بر معرفت است. صدرا، به دلیل اتخاذ مبنای اصالت وجود و تشکیک و ...، برخلاف نگاه پیشینیان، تحلیلی دقیق از نسبت اراده و معرفت داده است. بر اساس نگاه او، در حوزه ادراکات حضوری، بنا بر حرکت اشتدادیِ نفس انسانی متناسب با سعه وجودی و تکامل انسانی که فرآیندی ارادی است، درک حضوری انسان وضوح و اشتدادی متناسب پیدا می کند. در حوزه ادراکات حصولی انسان، اعم از ادراکات جزئی و کلی، در نگاه صدرا دو تحلیل مطرح می شود که در هر دو، اراده انسان در شکل گیری معرفت نقش آفرین است. در تحلیل نخست، نفس با تکامل ارادی و اختیاری خود مستعد پذیرش صور ادراکی از مبادی عالیه وجود یا عقل فعال می شود؛ و در تحلیل دوم این نفس انسانی است که با تکامل جوهری خود و در سایه اتحاد با عقل فعال، این ادراکات را انشا می کند و مواجهه با واقعیت صرفاً زمینه ساز این انشای ارادی انسان است.