ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
۱۶۶۱.

ارزیابی دیدگاه ونزبرو در باب مقوله «نبوت» در کتاب مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان ونزبرو کتاب مطالعات قرآنی نبوت رسالت تفضیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۱۷
مسئله مقاله حاضر تبیین و ارزیابی فرضیات ونزبرو در امور مرتبط با نبوت است. از این رو نخست تمایز میان کاربرد قرآنی دو لقب «نبی» و «رسول» و ساختارهای دال بر انتصاب به نبوت را مورد بررسی قرار می دهد. سپس امکان اقتباس افترایات کفار خطاب به پیامبر| از نسبت های منقول عهد عتیق درباره انبیا را به بحث می گذارد. در گام بعد جهان شمولی و همگانی بودن ماموریت انبیا و آیات دال بر هر یک و نیز میزان ارتباط میان این آیات و فرازهای عهدین را تبیین می کند. از آنجا که ونزبرو با تحلیل ادبی به بررسی پرداخته است، این مقاله نیز با بهره گیری از روش تحقیق تحلیلی-انتقادی آرای وی را ارزیابی می کند. در مجموع یافته های این تحقیق عبارتند از: همسان پنداری ونزبرو میان نسبت های ناروای منقول در قرآن و عهدین و وجوه تمایزی که برای «نبی» و «رسول» در نظر می گیرد، با خطا همراه است و از میان عبارات قرآنی و آیاتی که به باور وی انتصاب به نبوت، محدودیت یا عمومیت ماموریت انبیاء و آموزه تفضیل را نشان می دهند، تنها چند مورد بر این امور دلالت دارند.
۱۶۶۲.

وجودشناسی اجتماعی علامه طباطبایی بر اساس اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجودشناسی اجتماعی علامه طباطبایی اعتباریات استخدام روان شناخت گرایی برپایی جمعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۹
وجودشناسی اجتماعی، حوزه ای ذیل متافیزیک کاربردی است که به بررسی ماهیت و ویژگی های هستی شناختی اجتماع می پردازد. پرسش اصلی وجودشناسی اجتماعی این است که جهان اجتماعی چگونه ساخته شده است که خود شامل دو پرسش است: اجزاء تشکیل دهنده جهان اجتماعی چیست؟ و چه عاملی آن را برپا داشته است؟ طباطبایی در مبحث «اعتباریات» و به ویژه «اعتباریات بعد از اجتماع» نظریاتی دارد که به نظر رابطه محکمی با موضوع دارد. در این مقاله کوشیده ام پاسخ های بالقوه او را به این پرسش از اصطلاح شناسی و ساختار مفهومی تفکر او استخراج کنم. در این راستا، نخست به تلخیص دیدگاه طباطبایی در باب شکل گیری مقولات اجتماعی، و سپس به مقایسه آراء وی با نظریه های موجود پرداختم. به نظر می رسد که علامه اجزاء تشکیل دهنده اجتماع را اجزایی غیر اجتماعی شامل اعتبارات و حالات ذهنی اعضای جامعه، نظیر روان شناخت گرایی می داند و عامل برپایی مقولات اجتماعی را یک عامل در مقیاس جامعه (توافق دو استخدام و بیشتر) تلقی می کند که لزوماً «توافق» یا «قرارداد» نیست.
۱۶۶۳.

پی جویی مبانی صلح فرهنگی گالتونگ در نظام فکری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صلح ملاصدرا کثرت گرایی کرامت انسانی رحمت الهی گالتونگ خشونت فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۵۶
یوهان گالتونگ، صلح پژوه شهیر نروژی، سه ضلع برای خشونت قائل است: مستقیم، ساختاری و فرهنگی. خشونت فرهنگی به نوعی از خشونت اطلاق می شود که در بستر یک فرهنگ مجاز شمرده شده و ارتکاب آن منفی و ناشایست به حساب نیاید و ضمناً زمینه ساز یا توجیه گر سایر انواع خشونت باشد. در دیدگاه گالتونگ فرهنگ شامل ایدئولوژی، مذهب، زبان، هنر و ... است که در این نوشتار به تناسب نظام فکری صدرایی تنها به جنبه های الهیاتی فرهنگ می پردازیم و از جنبه های دیگر صرف نظر می کنیم. خشونت دینی گونه ای از خشونت فرهنگی است که در آن یک «دین» به خشونت مشروعیت می بخشد. دیدگاه مرتکبان چنین خشونتی حق مطلق دانستن خود و باطل مطلق دانستن دیگران است که باعث مقدس شمرده شدن خشونت و عدم تحمل غیر می گردد. نوشتار حاضر بر آن است که نشان دهد در نظام فکری صدرایی، اصولی تأثیرگذار برای کاهش این نوع از خشونت وجود دارد. صدرالمتألهین در کنار رد کثرت گرایی معرفتی، معتقد است اکثر انسان ها از نجات اخروی بهره مند خواهند شد– که نوعی کثرت گرایی نجات شمرده می شود. چنین نگاهی با وسیع کردن دایره تحمل دیگران زمینه کاهش بسیاری از خشونت های دینی و به تعبیر گالتونگ خشونت های فرهنگی را فراهم می آورد. همچنین کرامت ذاتی که صدرالمتألهین برای انسان قائل است، مانعی استوار در برابر خشونت دینی به شمار می آید. به علاوه، رحمت واسعه الهی و خلیفه الله بودن انسان موجب می شود رحمت انسان ها نسبت به مجموعه مخلوقات از غضبشان پیشی بگیرد و در نتیجه خشونت جای خود را به صلح و دوستی بدهد. قابل تحمیل نبودن دین هم از مبانی فکری صدرا در این زمینه است. این اصول را می توان با استفاده از مبانی اصالت وجود، تشکیک در وجود، مساوقت وجود و خیر و نیز حرکت جوهری از آراء ملاصدرا برداشت کرد.
۱۶۶۴.

نگاهی تطبیقی به نظریه فطرت در اندیشه مولانا و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه فطرت مولوی مرتضی مطهری مطالعه ی تطبیقی کمال مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۲۳
در نهاد بشر گرایش هایی وجود دارد که فصل ممیز او از حیوانات است ، در فرهنگ قرآنی از آنها به «فطرت» تعبیر می شود. مولوی اساس انسان را بر مبنای فطرت پاک الهی می داند و برای وجود انسان مقام والایی ، قائل است، برخلاف دیگر عرفا که اصولا انسان را با گرایشهای غریزی و امیال نفسانی تعریف می کنند و لذا توصیه به مهار و سرکوب تمایلات نفسانی می دهند. مطهری نیز انسان را واجد فطریاتی می داند که منشأ آنها به یک فطرت یعنی کمال مطلق برمی گردد. دراین مقاله با روش توصیفی- تحلیلی این نتیجه بدست آمد که هر دو اندیشمند، منشاء فطریات را ربوبیت الهی می دانند .همچنین، وجود انسان صحنه تعارض و کشاکش بین قوای معنوی و فطری با امور پست وغریزی است وتنها زمانی انسان در خود احساس پیروزی می کند که قوای فطری بر بخش دانی وجودش غلبه کند. هنگامی که انسان از خود واقعی و فطرت الهی خود دور می شود ،دچار بی قراری ،یاس و حرمان می گردد. همچنان که عواملی مانند امور مادی ، محیط و القائات جامعه می تواند سبب انحراف و دوری از فطرت گردد عواملی همچون وجود انبیا یکی از مهمترین عوامل بازگشت به فطرت اولیه انسان است.
۱۶۶۵.

تحلیل و بررسی تطبیقی مفهوم خزائن در تفاسیر المیزان و کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خزائن طباطبایی میبدی علم عین مراتب عالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۸۳
از ساحت های مورد اشاره در قرآن مفهوم خزائن است که به عنوان سرچشمه جهان خلقت معرفی شده ودر حیطه قدرت خداوند متعال است. در این پژوهش با روش توصیفی-تطبیقی به چگونگی بررسی مفهوم خزائن و تحلیل تطبیقی ابعاد هستی شناختی آن از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان و رشیدالدین میبدی در کشف الاسرار پرداخته شده است. در خصوص علمی یا عینی بودن خزائن، یافته های تحقیق نشان می دهد که خزائن الهی متشکل از دو عالم علم و عین است که این مطلب در نظریه علامه طباطبایی مشهود است، اما نگاه یک وجهی به خزائن در تفسیر میبدی (اکتفا به ساحت عین)، مشهود است. در حوزه ی خزائن و مراتب هستی، علامه طباطبایی خزائن را منبع اعلای فیض الهی دانسته که تنزل از آن بصورت توالی از مبدأ اعلی بر اساس رابطه عِلّی و معلولی است، حال آنکه از نظر میبدی، خزائن ناظر برعلم خداوند بر ادار ه ی امور و احاطه ی به فیوضات و مراتب عوالم و نفس در حوزه ی توانایی و اختیار انسان است، منتها ورودی به کیفیت استقرار نظام مراتبی و نحوه افاده ی فیض ندارد.
۱۶۶۶.

تحلیل کارکرد نزول حضرت عیسی علیه السلام در دولت امام مهدی علیه السلام از منظر مفسران فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حضرت عیسی (ع) نزول آخرالزمان منجی قیامت شیعه اهل سنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۳۰۷
زنده بودن حضرت عیسی7 برخلاف اعتقاد مسیحیان، امری قطعی میان مسلمانان است و دلیل آن صراحت آیات قرآن کریم بر این امر است. براساس برخی آیات قرآن کریم و روایات تفسیری پیرامون آنها، شیعه و سنی بر این اعتقاد هستند که حضرت عیسی7 در آخرالزمان دوباره به زمین نزول کرده و برای برقراری عدالت و صلح و امنیت تلاش خواهند کرد. مسئله پژوهش حاضر آن است که مفسرین شیعه و سنی چه جایگاه و وظیفه ای برای حضرت عیسی7 پس از نزول در آخرالزمان قائل هستند که بدین منظور به بررسی آراء و نظرات برخی از مهم ترین مفسرین شیعه و سنی پیرامون این آیات پرداخته و ضمن بررسی آنها، به نقاط اشتراک و افتراق نظر آنها اشاره شده است. با بررسی آراء مفسرین شیعه این نتیجه به دست آمد که نزول حضرت عیسی7 امری مسلم بوده و آن حضرت در آخرالزمان در رکاب امام زمان4 و برای کمک به آن حضرت در راستای برقراری حکومت عدل جهانی تلاش خواهند کرد. بررسی آراء مفسرین اهل سنت نشان داد اعتقاد به نزول حضرت عیسی7 نزد غالب آنها براساس آیات قرآن کریم امری مسلم بوده، اما برخی از آنها اشاره ای به این که آن حضرت در رکاب چه کسی نزول می کنند نکرده اند و برخی دیگر اشاره کرده اند که حضرت عیسی7 در رکاب امام خواهند بود اما اشاره ای به این که آن امام چه کسی است نداشته اند. فحوای کلام این دسته از مفسرین اهل سنت به گونه ای است که گویا حضرت عیسی7 خود منجی موعود است و رهبری قیام جهانی پس از ظهور را بر عهده دارد. اما در سوی دیگر بسیاری از مفسران اهل سنت به صراحت از نزول عیسی7 در معیت امام عصر4 سخن گفته و منجی آخرالزمان را مهدی موعود4 می دانند. در مجموع نزول حضرت عیسی7 نزد مسلمانان بنابر قرآن و روایات، مسلم بوده و جملگی به تلاش آن حضرت در راستای برقراری حکومت عدل جهانی معترف هستند.
۱۶۶۷.

بررسی و نقد نگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مستشرقان امام حسن عسکری (ع) مهدویت امامت غیبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۵۰
دیدگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان را می توان به سه رویکرد تقسیم کرد. برخی از آنان معتقدند که امام حسن عسکری؟ع؟ فرزندی نداشته است و به همین خاطر معتقدند که ایشان جانشینی ندارد. عمده تکیه این رویکرد بر مدار شبهه عقیم بودن امام یازدهم برمی گردد. رویکرد دوم به جانشینی جعفربن علی معروف به جعفر کذاب اشاره دارد. رویکرد سوم اما به بحثی پردامنه در اندیشه سیاسی شیعه می پردازد که بسیار مورد توجه خاورشناسان واقع شده است. این رویکرد به اصل مسئله مهدویت می پردازد و عمدتاً نگاهی انتقادی و نادرست به آن دارد. این رویکرد، مهدویت به عنوان اصل جانشینی امام یازدهم را دارای ریشه اسطوره ای و سیاسی دانسته و منشعب از سایر ادیان می داند. از حیث روشی، روش پردازش داده ها در این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی و نیز تحلیل محتوا است.
۱۶۶۸.

فاعلیت عقل فعال در مهندسی نظام عالم ماده از نظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل عالم ماده صادر نخست عقل فعال وجود منبسط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۷۸
عقول به عنوان موجودات مفارق از ماده، در فلسفه اسلامی به خصوص در حکمت متعالیه، جایگاه ویژه ای دارد. بحث وجود شناختی عقول برای حل مسئله چگونگی صدور کثرات عالم مادی از واجب تعالی توسط فلاسفه مطرح شده است.نقش عقول در عالم از دو جنبه مهم، قابل بررسی است. جنبه معرفت شناسی و جنبه وجود شناختی عقول. که در بحث معرفت شناختی عقول، چگونگی اتصال نفس ناطقه با عقل فعال و دریافت صور و معقولات از آن، علم و ادراک، اتحاد عقل و معقول پرداخته می شود. و بحث وجود شناختی عقول به دنبال چیستی صادر نخست و بیان چگونگی صدورکثرات عالم از واجب تعالی و نقش عقول در این روند است که این مقاله عهده دار نقش وجودشناختی و فاعلیت ایجادی عقول است، بالاخص عقل فعال که مهندسی نظام عالم ماده را برعهده دارد و نهایتا به این امر پرداخته است که عقول در دیدگاه ملاصدرا مورد خدشه است و وجود منبسط به عنوان صادر تخست در همه سلسه مراتب وجود ظهور دارد که در هر مرتبه با تعین خاص همراهی می کند.
۱۶۶۹.

جایگاه قاعده الواحد در آراء محقق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاعده الواحد علت معلول وجوب بالغیر امکان ماهوی امکان وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۳۷۶
قاعده «الواحد» از قواعد معروف فلسفی است که مورد پذیرش  فیلسوفان قرار گرفته است امّا متکلّمانی همچون غزالی و فخر رازی  این قاعده را نپذیرفته و در ردّ آن کوشیده اند. مهم ترین ادله بر اثبات قاعده از سوی بوعلی ارائه گردیده و پس از او نیز تلاش هایی در تقویت این ادله و پاسخ به اشکالات بر آن، صورت یافته است محقق اصفهانی نیز که قاعده الواحد را پذیرفته برای اثبات آن، استدلال هایی را سامان داده و با بهره گیری از وجوب بالغیر، امکان ماهوی و امکان وجودی (فقری) به اثبات قاعده پرداخته یا تقریرهای روشنی از آن به دست داده است در این دسته براهین با استفاده از اموری همچون وجوب و امکان، وجود هر گونه تعدد در ناحیه این امور را سبب تعدد در وجود علت و معلول یا حیثیت ها و اعتبارات مربوطه دانسته و آن را ناسازگار با وحدت شمرده است.تلاش این نوشتار ارائه تقریر روشنی از ادله ایشان است.
۱۶۷۰.

تحول متافیزیکی مفهوم جوهر در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اعراض اصالت وجود جوهر ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۲۰
مفهوم جوهر در فلسفه اسلامی با طرح نسبت وجود و ماهیت در تفکر فارابی و ابن سینا تفاوت شگرفی با فلسفه ارسطویی پیدا میکند. در واقع فارابی و به دنبال او ابن سینا با تحول در نظام فلسفه اسلامی و قرار دادن مفهوم جوهر در ذیل تقسیمات ماهیت، جایگاه آن را در فلسفه اسلامی دگرگون میکنند. این دگرگونی در نسبت میان جوهر و اعراض نیز گسترده شده است. در گرانیگاه تفکر صدرایی که همانا اصالت وجود است، بیشتر مسائل فلسفی با تصویر جدیدی رونمایی میشوند که مفهوم جوهر و نسبت آن با اعراض نیز از آن جمله است. ملاصدار اکثر مسائل فلسفی و از جمله مفهوم جوهر را در سه گام متحول کرده است. درگام نخست به همراهی با قوم به بیان دیدگاه پیشینیان در باب جوهر و رابطه آن با اعراض پرداخته است. در گام بعدی متناسب با مبانی حکمت صدرایی، تصویری جدید از مسئله ارائه میدهد. در این گام دو تفسیر از یک نگاه در رابطه اعراض و جوهر قابل رصد و رهگیری است. در تفسیر اول مطابق با این دیدگاه که ماهیت بالعرض وجود در خارج موجود است، جوهر و عرض همچنان دارای دو مرتبه وجودی هستند و اعراض به نظر ماهوی همچنان ماهیتی مستقل از جوهر دارد. اما مطابق با تفسیر دوم که ماهیت شأن معرفت شناختی دارد، جوهر و ویژگیهای آن را، موجود به یک وجود دانسته، اعراض را شئونات جوهر معرفی میکند. در این مقاله سعی برآن است که سیر تطور مسئله رابطه جوهر و عرض بررسی واز رهگذر آن، از تصویر نهایی ملاصدار تبیین دقیقتری ارائه شودتا برخی اشکالات وارده بر آن برطرف گردد.
۱۶۷۱.

مطالعه تطبیقی و شیوه های بازنمایی مفهوم «ملکوت» در«قرآن کریم» و «جغرافیایِ عرفانیِ اندیشه حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن شعر و اندیشه حافظ جغرافیای ملکوت انسان فرشته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
«ملکوت» از مفاهیم بین الادیانی است که با اشتراکات و افتراقاتی در آیین های یهود، مسیحیت و اسلام مورد توجه بوده و واژه ای است که در قرآن به طور مشخص و نیز در قالب مشتقات آن به کار رفته و در کتب تفسیری ، معادل های معنایی نظیر «مالکیت مطلق خدا و باطن عالم خلقت» برای آن بیان کرده اند .این کلمه در کتب عرفانی نیز که قرآن را به عنوان یکی از مهم ترین منبع معرفتی مورد توجه قرار می دهند، کاربرد داشته و ازجمله اصطلاحات صوفیه به شمار می رود. توجه ،رویکرد و نگرش هر اندیشمندی به چنین کلیدواژه معرفتی می تواند گویای جهت گیری هستی شناسانه او نسبت به خدا و عالم وجود باشد. حافظ شاعری اندیشه ور است که در پس بیان هنرمندانه عواطف خود ، از تدقیق در مبادی اندیشه و حکمت غافل نیست. او خود را وامدار «دولت قرآن» می داند پس بیراه نیست که می توان بین نگاه هستی شناسانه او با معارف قرآنی ارتباط معناداری یافت. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که: «ملکوت » در «قرآن» و «جغرافیای عرفانی حافظ»، چگونه بازنمایی شده اند؟ و تاثیرپذیری حافظ از معارف قرآن در باره این واژه چگونه است؟. یافته ها حاکی از آن است که در شعر حافظ ، «ملکوت» را علاوه بر مفهوم «باطن و حقیقت هر چیز و مالکیت و حکمرانی خداوند» به معنای «جغرافیای غیب و عالم فرشتگان» می توان تعبیر کرد. این واژه در ذیل روایت ویژه او از داستان آفرینش به کار رفته است. در این ماجرا که اساس هندسه فکری حافظ در نسبت خدا، انسان و ملکوت را در خود دارد، «عشق» به عنوان اصلی ترین موضوع معرفتی مطرح می شود و حافظ گاه با ضمیر اول شخص مفرد، قهرمان روایت خود از حماسه آفرینش می گردد.واژگان مرتبط با کلمه«ملکوت» نظیر:سروش،هاتف، و ... نیز درچارچوب همین روایت حماسی اسطورهای و قرآنی مطرح می شوند؛ از سوی دیگر، حافظ از طریق دعا، مناجات و تهذیب نفس با جغرافیای ملکوت و معنا،رابطه و تجربه عرفانی می یابد.
۱۶۷۲.

مبانی انسان شناسی انتظار و عوامل زمینه ساز آن در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای

کلیدواژه‌ها: مبنانی انسان شناسی انتظار منجی خلیفه الله واسطه فیض کرامت ذاتی آیت الله خامنه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۳۳۱
از آن هنگام که پیامبران الهی انسان ها را از وجود آینده ای درخشان و رسیدن روزی موعود آگاه کردند و نوید آن روز را دادند، انسان ها در انتظار و چشم به راه موعود الهی در چنین روزی بودند و به یک معنا می توان گفت انتظار برای فرارسیدن ظهور آن حضرت، امرى فطری و عقلى است. از سویی حضرت آیت الله خامنه ای نیز در تبیین نظریه انتظار بر مبانی انسان شناسانه ای تأکید دارد که بیانگر عمومیت و دوام این نظریه ارزشمند است. در آثار ایشان اهم مبانی انسان شناسانه این نظریه که عبارت اند از کرامت ذاتی انسان، خلیفه اللهی انسان کامل، واسطه فیض بودن امام، سعادت، کمال نهایی و ذومراتب بودن انسان پیگیری شده و درنهایت عوامل زمینه ساز ظهور از نگاه ایشان به روش توصیفی و تحلیلی در این نوشتار بررسی شده است.
۱۶۷۳.

بررسی مفهوم و مصادیق حیات در قرآن و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود حیات نفس علم قدرت ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۷۷
صدرالمتالهین حیات را مبدا «ادراک» و «فعل» می داند و با توجه به اصول فلسفه خود مثل اصل اصالت، بساطت و تشکیک وجود ثابت کرد که حیات، حقیقتی تشکیکی است که در همه مراتب وجود سریان دارد. بنابراین طبق فلسفه ملاصدرا همه موجودات زنده هستند. در حالی که طبق فلسفه های پیش از ملاصدرا در عالم طبیعت صرفاً حیوانات و انسان ها دارای حیات دانسته می شدند چراکه فقط این دو دسته دارای قوای مدرکه و محرکه بودند و گیاهان و جمادات فاقد این قوا بودند و در نتیجه طبق این فلسفه ها فاقد حیات دانسته می شدند. این دیدگاه با آیات قرآن و مبانی فلسفه ملاصدرا قابل پذیرش نیست. در بسیاری از آیات قرآن به تسبیح عمومی همه موجودات اشاره می کند، تسبیحی که برای انسان قابل فهم نیست. محتوای این آیات نشان دهنده ی این است که همه موجودات دارای آگاهی و حیات هستند. آگاهی و حیاتی که ملاصدرا توانست آن را با اصول فلسفه خود اثبات کند.
۱۶۷۴.

بررسی و نقد مبانی فلسفی رویکرد اکتسابی بودن «ملکات اخلاقی» با تأکید بر مباحث نفس شناسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه اکتساب ملکات اخلاقی نفس تجرد ذاتی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
از مباحث مهم در اخلاق کیفیت حصول ملکات اخلاقی است. اما متاسفانه از جمله خلاهای مهم در حوزه دانش اخلاق عدم تبیین نظریات اخلاقی بر اساس مبانی نفس شناسی فلسفی است.ابن سینا تاحدودی از این امر مستثنی است. وی همانند سایر اندیشمندان ملکات اخلاقی را اکتسابی می داند و برای آن دلیل عقلی و نقلی اقامه نموده است. ابن سینا بر مبنای اصول خویش در نفس شناسی مانند؛ جوهریت نفس، تجرد ذاتی نفس، روحانیه الحدوث و البقا بودن نفس و حرکت استکمالی نفس به تبیین کیفیت پیدایش و زوال ملکات اخلاقی پرداخته است. وی نفس را جوهرِ مجردِ ذاتی می داند که در تعامل با بدن بوده و با استفاده از قوای مختلف، افعالی را از خود بروز می دهد که آن رفتار، حالاتی در نفس ظاهر می کنند و به علت تکرار آن اعمال و در اثر حرکت، آن حالات در نفس به ملکات راسخی تبدیل می گردند که استکمال عرضی نفس را در پی-دارند. اما مبانی انسان شناسی ابن سینا با ناسازگاری هایی همچون: ناسازگاری تجرد نفس با خالی بودن نفس از کمالات، ناسازگاری تجرد نفس با رویکرد اکتسابی بودن بر اساس مفهوم حرکت، ناسازگاری هدف اخلاق با حرکت در اعراض و عدم تغییر در ذات نفس و نیز عدم سنخیت نفس مجرد با بدن مادی مواجه می باشد. براین اساس رویکرد اکتسابی بودن ملکات به دلیل ناسازگاری با برخی از مبانی نفس شناسی ابن سینا مورد پذیرش نیست. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی و نقد رویکرد اکتسابی ملکات اخلاقی رویکردی جایگزین با عنوان نظریه انکشاف در ملکات اخلاقی مطرح شود.
۱۶۷۵.

رویکردی چندوجهی و قرآن محور به الهیات سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سلبی الهیات ایجابی ذات خداوند ذاتیات خداوند اسماء خداوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۲۷۶
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به عنوان دو نظریه یا دو روی کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی های او در نسبت با انسان معرفی شده اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می دهد آن دو الهیات می توانند ابعاد و وجوه هستی شناختی و عمل شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت شناختی، زبان شناختی، عمل شناختی، و هستی شناختی، معرفی و پیش رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
۱۶۷۶.

بازشناخت علمی- دینی رابطه «مدائن سماء» و «عمود نور» در روایتی از امیرالمؤمنین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدائن سماء عمود نور مدار جاذبه خورشیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۷
در روایتی از امام علی(ع) وجود مدائنی در آسمان که هر یک به عمودی از نور اتصال دارند، مطمح نظر قرار گرفته است. بعضی مراد از «مدائن سماء» را شهرهایی شبیه به شهرهای زمینی در آسمان دانسته اند و آن را حمل بر وجود زمین های متعدد در فضا کرده اند. برخی نیز بر جعلی بودن روایت مذکور تأکید کرده اند. بر این اساس نوشتار حاضر با عنایت به اختلاف برداشت ها، جهت تبیین چیستی مدلول روایت مذکور به بررسی متنی و سندی آن با تکیه بر روش های نقد حدیث پرداخته است. بر این اساس می توان با تکیه بر صحت سندی و معنای جامع و فراگیر«محصون بودن» برای واژه «مدائن» و «سیارات» برای «نجوم» در متن، به ترتیب به معانی «مدارهای سیارات» و «نیروی جاذبه خورشیدی» برای «مدائن سماء» و «عمود نور» دست یافت. همچنین طول عمود نور در متن حدیث و شعاع منظومه شمسی یعنی فاصله کمربند کوئیپر از خورشید با نظرداشت مرز بخش سیاره ای (با تقریب بالا) برابر است.
۱۶۷۷.

نقد و بررسی دیدگاه مایکل روس در باب رابطه علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین علم استعاره ماشین استقلال مکمل مایکل روس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۳۱۱
تحلیل و بررسی رابطه علم و دین همواره یکی از مهمترین دغدغه های فلسفی و کلامی بوده است. از جمله کسانی که به طور مفصَّل به این مسئله پرداخته مایکل روس است. مدعای وی آن است که ماهیت علم ذاتاً استعاری است و از آن جا که استعاره محدود است، علم نیز محدود بوده و اساساً برخی مسائل، برای دانشمند مسئله نیست تا در صدد پاسخ به آن ها برآید. وی فهرستی از این گونه مسائل به شرح زیر ارائه می دهد: منشأ موجودات، مبانی اخلاق، ماهیت آگاهی و معنای جهان؛ لذا موقعیتی برای دیگر حوزه ها از جمله دین فراهم می شود تا به آن سؤالات پاسخ دهند. بنابراین، روس خود را از حامیان دیدگاه استقلال می داند. نقطه ضعف دیدگاه روس آن است که وی ادعا می کند شاید مسائلی که امروزه در قلمرو دین اند، در آینده ذیل علم قرار گیرند، حال آنکه نگارندگان بر این باورند که اولاً، غالب مسائل چهارگانه ای که در فهرست فوق وجود دارند، به دلیل ویژگی هایی مانند: مسئله محور بودن علم، غیرارزشی بودن و حاکمیت استعاره ماشین در علم، هرگز نمی توانند ذیل علم قرار گیرند، لذا همواره ذیل دین باقی می مانند. ثانیاً، با توجه به استعاری بودن زبان علم باید در رابطه علم و دین به دیدگاه مکمّل باور داشت، نه دیدگاه استقلال.
۱۶۷۸.

دگردیسی مفهوم سعادت در فلسفه ی اسلامی؛ توسعه و ترمیم میراث خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق فلسفی دین و اخلاق سعادت فضیلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۲۸۶
اخلاق نگاری فلسفی جهان اسلام با اثر سرنوشت ساز خواجه نصیر به جانب ترجیح سعادت اخروی متمایل می شود. در این مسیر، آموزه ی عمران اجتماعی ابن خلدون که یک جریان موازی با قابلیت توسعه است، متوقف می شود و فلسفه ی اسلامی، در سیر کلی خود، بر قسم اخروی سعادت متمرکز می شود. میراث خواجه در مکتب اصفهان نهادینه شده و اخلاق فلسفیِ پس از ملاصدرا، به تمهید سعادت باطنی، آن جهانی و موعود اشتغال می یابد و حتی سلوک عرفانی متمایل به سعادت دنیوی را نیز انحراف از مقصود اعلی تلقی می کند. با این همه، در تفسیرِ فرایند و غایت اخلاق که در نگرش علامه ی طباطبایی ظهور دارد، می توان تجمیع سعادت دنیوی و اخروی و توازن میان این دو را تصدیق کرد. ضمن گشودن احتمال تکرار دگردیسی تاریخی در تفسیر نظریه ی ادراکات اعتباری، این نظریه در چشم انداز توصیفی- تحلیلی مقاله، طلیعه ی بازسازی فلسفه ی اخلاق اسلامی، با ملاحظه ی خیر عمومی و عمران اجتماعی قرائت می شود.
۱۶۷۹.

معنا و مبنای قاعده الاتفاقی در فلسفه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاتفاقی اتفاق ابن سینا استقرا علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۶
ابن سینا به تبع ارسطو برای حل معضل استقرا از قاعده «الإتفاقی لایکون دائمیاً و لا اکثریاً» بهره برده و بر این اساس، اولین مسئله مقاله حاضر، پرسش درباره معنا و مفاد این قاعده ازنگاه اوست. از آنجا که واژه «اتفاق» به پنج معنا به کار می رود، در وهله نخست باید مشخص کرد او دقیقاً کدام معنا را درنظر داشته است تا از این طریق، مفاد این قاعده روشن شود. درپی بررسی آثار شیخ الرئیس درمی یابیم مراد او اتفاق به معنای بخت و همچنین هرسه معنای نفی علیت (فقدان علت فاعلی، علت غایی و رابطه علّی) نبوده؛ بلکه اتفاق به معنای وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بیان بوعلی، وقتی می توان پدیده ای را اتفاقی دانست که نسبت به سبب ذاتی اش درنظر گرفته نشود. اتفاقی، امری است که سبب و غایت بالعَرَض دارد و اکثری و دائمی نیست. هر امری که نسبت به سبب ذاتی اش سنجیده شود، ازنوع دائمی و اکثری خواهد بود و بر این اساس می توان گفت ازنظر ابن سینا دائمی و اکثری بودن، ملاکی است که نشان می دهد شیء مطابق طبیعت و ذات خود عمل می کند. در این مقاله، اصل علیت و لوازم آن (ضرورت و سنخیت علت و معلول)، قاعده «الشیء ما لم یجب لم یوجد» و قاعده «القسر لایدوم» به عنوان مبانی قاعده الاتفاقی معرفی شده اند.
۱۶۸۰.

گستره مفهومی انتظار با تأکید بر قانون اشتراک لفظی و معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انتظار گستره مفهومی انتظار مشترک معنوی مشترک لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۵۲۹
در این تحقیق ابتدا به بحث کلی یا جزئی بودن واژه انتظار و بعد به مراتب و جایگاه آن توجه شده و در ادامه به بحث کیفیت اشتراک این واژه پرداخته می شود که گستره آن به چه صورتی است معنوی یا لفظی؟ و در مرحله بعد مقوله انتظار با نمای تواطی و تشکیک روبرو شده و مورد سنجه قرار می گیرد تا متواطی بودن و یا مشکک بودن آن به اثبات برسد. که در بیان جلوه های انتظار گفته می شود اولاً؛ مقوله انتظار مقوله کلی است نه جزئی. ثانیاً؛ مقوله کلی انتظار، مشترک معنوی است نه لفظی. ثالثاً؛ مقوله کلی انتظار با وصف اشتراک معنوی، با قانون مشکک همراه و همخوان است نه با قانون تواطی. یعنی افراد انتظار نظیر انتظار عام، انتظار خاص، انتظار مثبت، انتظار منفی، انتظار روحی، انتظار قلبی، انتظار قولی و انتظار عملی همه مفهوماً با لحاظ تفاوت در مراتب و درجه، جزو مصادیق انتظار بوده و حمل انتظار بر همه آنها به صورت مصداقی درست می باشد. ولی هرکدام از آنها دارای مراتب و جایگاه خاصی بوده و در بهره مندی از انتظار برخی شدت بیشتر و برخی دیگر با شدت کمتر همراه می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان