فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای قدرتمندی که امروزه در راستای کاهش هزینه، زمان، افزایش کیفیت و در نتیجه بهبود عملکرد پروژه ها به خصوص پروژه های عمرانی بهکار میرود، مهندسی ارزش است. برای مطالعه های مهندسی ارزش در پروژه های ساختمانی در بسیاری از موارد با قضاوت های زبانی و غیر دقیق سروکار داریم که میتوان از روش های تصمیم گیری چند شاخصه با رویکرد منطق فازی، به جای روش های معمول استفاده کرد. در مقالهی حاضر برنامه کار مهندسی ارزش با مدل های MADM فازی تلفیق شده است. در این تلفیق به منظور تعیین وزن معیارهای ارزیابی پیشنهادهای حاصل از مرحله خلاقیت، از روش AHP فازی و به منظور تعیین اولویت گزینه ها از روش TOPSIS فازی استفاده شده است. روش فوق در طرح تأسیسات مکانیکی پروژه برج موج شهرک مسکونی صدف، یکی از پروژه های در دست احداث بخش تعاونی در کشور، بهکار گرفته شده است. بر اساس برآورد تیم مهندسی ارزش، اجرای طرح پیشنهادی به جای طرح اولیه، کاهش45/21 درصدی در هزینه پروژه و 6/17 درصدی در زمان پروژه را در پی خواهد داشت.
ارائه مدلی برای طبقه بندی اقلام مواد و موجودی ها با استفاده از روش ABC –FUZZY (مطالعه موردی: شرکت پنل سازی هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موجودی انبارها به طور معمول شامل حداقل دو دسته اقلام می شوند؛ دسته اول که بخش عمده ارزش موجودی انبار محسوب می شوند و معمولاً تعداد آنها زیاد نیست و دسته دوم که بخش کمتری از ارزش موجودی انبار را تشکیل می دهند و تعداد اقلام آن ها به مراتب بیشتر از دسته اول است. از اینرو استفاده از یک روش واحد کنترل موجودی برای تمامی این اقلام منطقی به نظر نمیرسد. در سیستم کنترل موجودی ABC بیشترین توجه به اقلام طبقه بالا معطوف بوده و طبقات بعدی از اهمیت کمتری برخوردارند. در این پژوهش ابتدا با توجه به روش ABC، 77 قلم از مواد اولیه به سه گروه تقسیم بندی شده است که 11 قلم از آن ها به عنوان کالای A، 16 قلم در طبقه B و 50 قلم باقیمانده در طبقه C قرار گرفتند. در ادامه معیارهای مصرف، کمیابی و بحرانی بودن اقلام با استفاده از تلفیق روش ABC و طبقه بندی فازی برای طبقه بندی77 قلم از کالاها مورد استفاده قرار گرفت و مشخص شد که 14 قلم از کالاها بسیار مهم، 20 قلم مهم و 43 قلم در گروه غیر مهم هستند. از آنجا که کمبود یا در مواردی نبودن مواد اولیه در بازار سبب ایجاد مشکلاتی برای واحدهای تولیدی میشود، تشخیص دقیق کالاها در سه گروه مذکور با در نظر گرفتن معیارهای کیفی میتواند به برنامه ریزی در خرید و سیستم کنترل موجودی شرکت ها کمک شایانی نماید
به کارگیری الگوریتم های فراابتکاری در مدل یکپارچه سازی شبکه لجستیک توزیع کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه اقتصاد جهانی و گسترش بازاریابی الکترونیکی در بین کشورها، اینکه چگونه یک سیستم لجستیک به نحو کارآمد مدیریت شود، به یک موضوع کلیدی برای کاهش هزینه های شرکت ها تبدیل شده است، مخصوصاً شرکت های چند ملیتی که در فضای سخت رقابتی قرار دارند. یکی از زمینه های مناسب برای یکپارچه سازی در شبکه های لجستیک، طراحی یکپارچه شبکه لجستیک مستقیم و معکوس است که میتواند باعث جلوگیری از زیربهینگی ناشی از طراحی جدا از هم شبکه لجستیک مستقیم و معکوس شود. در این مقاله، یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح آمیخته برای طراحی شبکه یکپارچه لجستیک مستقیم و معکوس با هدف حداقل سازی هزینه ها ارائه شده است. با توجه به اینکه مدل ارائه شده به دسته NP-hard تعلق دارد، دو الگوریتم فراابتکاری- الگوریتم ممتیک(MA) و الگوریتم فرایند گروهی (TPA) برای حل مدل به کار گرفته شده است. الگوریتم ها از نظر بهترین مقدار تابع هدف و اولین زمان رسیدن به بهترین مقدار تابع هدف مقایسه شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده، از نظر مقدار تابع هدف، الگوریتم ممتیک و از نظر زمان رسیدن به جواب، الگوریتم فرایند گروهی برتری داشتند
طراحی شبکه عصبی جهت انتخاب راهبرد های بازاریابی اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حضور جدی رقبای خارجی در بازار لوازم خانگی ایران و استفاده آنان از فناوری اطلاعات و ارتباطات در این بازار، موقعیت رقابتی شرکت های داخلی در شرایط نامطلوبی قرار دارد و لازم است با نگاهی علمی و دقیق، راهبرد مناسب رقابت در بازارهای داخلی طراحی و الگوسازی شود تا بنگاه ها بر اساس آن بتوانند از راهبردهای مناسبی استفاده کنند. از اینرو، در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش نظریه برخواسته از داده ها و با بررسی رفتار مصرفکنندگان و تولیدکنندگان لوازم خانگی ایران، الگوی رفتار مصرفکنندگان طراحی و انواع راهبردهای بازاریابی در بازارهای اینترنتی طراحی و تبیین شود؛ سپس با استفاده از شبکه های عصبی، ارتباط بین الگوی رفتار مصرف کنندگان و راهبرد های بازاریابی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان میدهدکه مصرفکنندگان در بازار لوازم خانگی ایران دارای سه الگوی رفتاری عقلایی، احساسی و هوشمند هستند و به طبع آن بنگاه ها نیازمند استفاده از راهبردهای بازاریابی مبادله ای، تعاملی و هوشمند میباشند.
طراحی و بهینه سازی شبکه لجستیک معکوس در شرایط عدم قطعیت با استفاده از الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زنجیره تأمین، مدیریت برگشتی، در قالب لجستیک معکوس اعمال می شود. به دلایل مختلف، جریان مواد و کالاها در خلاف جهت عادی زنجیره، اجتناب ناپذیر است. پرداختن به موضوع شبکه لجستیک معکوس و مدیریت و هدایت موثر و ضروری است. با توجه به بررسیها یکی از مواردی که تأثیر بسیاری بر مدل سازی شبکه لجستیک معکوس دارد، در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت است. در لجستیک معکوس، پارامترهایی مثل ظرفیت مراکز، تقاضا، هزینه و کیفیت و... غیرقطعی هستند. با توجه به این موارد، در این تحقیق، یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح آمیخته احتمالی برای طراحی شبکه لجستیک معکوس ارائه شده است. برای حل این نوع مدل، ابتدا باید آن را به یک مدل قطعی تبدیل نمود. مدل ارائه شده در این تحقیق، چند محصولی و چند رده ای می باشد که همزمان، هزینه های حمل و نقل و احداث تسهیلات را در بر می گیرد. مدل مورد نظر با در نظر گرفتن کمینه سازی هزینه ها (هزینه های استقرار تسهیلات و هزینه های حمل و نقل) و همچنین در نظر گرفتن عدم قطعیت در تقاضای محصولات برگشتی، از نوع مسائل NP-Hard است که در آن، زمان حل مسأله به صورت نمایی و با توجه به ابعاد مسأله افزایش می یابد بنابراین، در این تحقیق، یک روش کارا با استفاده از الگوریتم ژنتیک با کدینگ اولویت ـ محور پیشنهاد داده شده است.
نقد و بررسی کتاب: «تحقیق در عملیات 1و2و3»؛ مؤلف : بهروز لاری سمنانی
منبع:
نقدنامه مدیریت
حوزههای تخصصی:
موسسه مدیریت هتل لوسرن سوئیس
حوزههای تخصصی:
مدل سازی ریاضی استوار، رویکردی نوین در بودجه ریزی عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین برنامه راهبردی در هر کشوری قانون بودجه است، بنابراین بررسی علمی بودجه ریزی در کشور ضروری است. بودجه ریزی در ایران تاکنون با استفاده از روش¬های تجربی و چانه زنی انجام شده است و عمدتا موجب تخصیص غیربهینه منابع گردیده است. همچنین پیچیدگی و تلاطم محیط سازمانی و دخالت پارامترها و متغیرهای بسیار در تصمیم گیری، استفاده از روش¬های کمی برای تخصیص بهینه منابع را لازم نموده است. با توجه به اینکه بودجه¬ریزی با خطاهای پیش¬بینی، اندازه¬گیری و اجرایی مواجه بوده و کوچکترین تغییرات نسبت به مقادیر از قبل تعیین شده باعث از دست رفتن بهینگی و غیرموجه¬بودن فضای قانون بودجه می¬شود، استفاده از مدل¬های بهینه سازی ریاضی با سطح پایداری بالای بهینگی از خواسته های کاربران بودجه ریزی در دنیا است. در این مقاله با بکارگیری روش برنامه ریزی خطی مدلی ریاضی برای بودجه ریزی در بخش عمومی ایران پیشنهاد شده و با رویکرد بهینه سازی استوار توسعه داده شده است. با استفاده از این رویکرد می توان ضمن حفظ انعطاف پذیری اجرای بودجه، بهینگی و موجه بودن فضای قانون را حفظ کرد. مدل ریاضی طراحی شده از قابلیت تحلیل سناریوهای مختلف در طی سال بودجه ریزی برخودار است و امکان عکس¬العمل مناسب نسبت به تغییرات محیطی را برای کاربران بوجود خواهد آورد.
بهینه سازی سبد سهام با رویکرد «میانگین- نیم واریانس» و با استفاده از روش «جستجوی هارمونی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای رسم مرز کارا و تشکیل پرتفوی بهینه معمولاً واریانس به عنوان عامل خطرپذیری عمومی در نظر گرفته می شود. اما از آن جا که نیم واریانس تخمین بهتری از خطرپذیری واقعی پرتفوی ارائه می دهد، در این تحقیق نیم واریانس به عنوان عامل اصلی خطرپذیری در نظر گرفته می شود. مسأله بهینه سازی پورتفوی ترکیبی از مسأله برنامه ریزی عدد صحیح و برنامه ریزی درجه 2 است که برای حل این گونه مسائل الگوریتم های مشخص و کارایی وجود ندارد.
هدف این تحقیق حل مسأله بهینه سازی مقید پرتفوی سهام با استفاده از الگوریتم جستجوی هارمونی (HS) است. این الگوریتم با الهام از فرایند بهبود و تکامل هارمونی به وسیله مجموعه نوازندگان موسیقی جهت حل مسائل بهینه سازی به وجود آمده است. به منظور حل مسأله بهینه سازی پرتفوی سهام با استفاده از اطلاعات قیمت 20 سهم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از مهر 1385 تا اسفند 1387، مرز کارای سرمایه گذاری برای دو الگو با عامل خطرپذیری واریانس و نیم واریانس رسم می گردد.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش جستجوی هارمونی در بهینه سازی مقید پرتفوی سهام، موفق عمل می کند و در یافتن جواب های بهینه در تمامی سطوح خطرپذیری و بازده از دقت قابل قبولی برخوردار است.
اندازه گیری رضایت مشتری در بانک توسعه صادرات ایران با استفاده از روش تجزیه و تحلیل چند معیاره رضایت (MUSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله رضایت مشتری بیانگر یک رویکرد نوین نسبت به کیفیت در مؤسسات اقتصادی و سازمان ها و همچنین ایجاد یک مدیریت و فرهنگ مشتری مدار واقعی می باشد. اندازه گیری رضایت مشتریان، ارایه کننده یک بازخورد فوری، معنی دار و عینی در خصوص انتظارات و اولویت های مشتری می باشد. بدین ترتیب، می بایست عملکرد سازمان ها در ارتباط با مجموعه ای از ابعاد رضایت مورد ارزیابی قرار گرفته که بیانگر نقاط قوت و ضعف یک سازمان باشد. در این تحقیق و برای اولین بار در ایران، روش تجزیه و تحلیل چندمعیاره رضایت (MUSA) جهت اندازه گیری و تجزیه و تحلیل رضایت مشتریان بانک توسعه صادرات ایران استفاده شده است. این روش به صورت یکپارچه، سطح رضایت مجموعه ای از مشتریان را بر پایه ارزش ها و اولویت های بیان شده آنها، ارزیابی می کند. این تحقیق بنا به درخواست اداره امور مشتریان و هماهنگی شعب بانک توسعه صادرات ایران انجام شده است که با حل چندین مدل برنامه ریزی خطی (با توجه به ساختار سلسله مراتبی ابعاد رضایت تعیین شده توسط خبرگان)، میانگین سطح رضایت در هریک از ابعاد و نیز رضایت کلی و همچنین اهمیت (وزن) هریک از ابعاد رضایت به دست می آید و در نهایت با ایجاد و توسعه مجموعه ای از شاخص های کمی و نمودارهای ادراکی به ارزیابی و اندازه گیری بهتر رضایت کمک می نماید.
رویکرد ارزیابی و انتخاب عرضه کنندگان در طول زنجیره تأمین با استفاده از تکنیک ترکیبی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و برنامه ریزی خطی چند هدفه فازی ( مطالعه موردی مرکز بهمن موتور )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، نحوه تأمین مواد اولیه و انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین، چالشی برای بیشتر سازمان ها بوده است. از آنجا که عملکرد تأمین کنندگان، اثر اساسی بر موفقیت یا شکست زنجیرة تأمین دارد، انتخاب تأمین کننده، یک وظیفه راهبردی شناخته می شود .
از این رو در این تحقیق که در مرکز بهمن موتور انجام گرفت، سعی بر آن است تا ضمن شناسایی معیارهای مهم در انتخاب تأمین کنندگان و تعیین اهمیت هر یک از آنها از نظر کارشناسان، بهترین تأمین کننده انتخاب گردد. بنابراین، ابتدا معیارهای اصلی انتخاب تأمین کنندگان برای یک قطعه از قطعات مرکز بهمن موتور ـ با نظرسنجی از کارشناسان مربوطه از طریق پرسشنامه ـ شناسایی شد و سپس با استفاده از روش AHP فازی بر اساس روش آنالیز توسعه، امتیاز هر معیار و وزن هر تأمین کننده در ارتباط با هر معیار تعیین شد و بعد از آن، یک تابع هدف فازی برای هر معیار ایجاد شد که هدف از آن، حداکثر کردن عملکرد تأمین کننده در ارتباط با هر معیار بود پس از خارج کردن مدل از حالت فازی، با استفاده از روش جمع پذیری وزنی، بهترین تأمین کننده انتخاب شد
تدوین راهبرد برای شرکت تولید تجهیزات پزشکی گوهرشفا با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت تجهیزات پزشکی از نظر تعداد محصولات تولیدی و بازارهای مصرفی، از گستردگی و جذابیت منحصربهفردی برخوردار است. به همین دلیل، کسب مزیت رقابتی و جایگاه مناسب در بین رقبا، برای فعالان در این صنعت اهمیت بسیاری دارد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است با استفاده از برخی روشهای کمی، راهبرد رقابتی برای شرکت تولید تجهیزات پزشکی گوهرشفا تدوین شود. از این رو، با استفاده از ماتریسهای ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و داخلی (IFE)، سوات (SWOT) و داخلی و خارجی (IE) مهمترین عوامل، شناسایی و ضمن تعیین جهت راهبردی شرکت، گزینههای ممکن مشخص شده است. سپس با استفاده از ماتریس برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM) گزینههای مختلف مورد ارزیابی و قضاوت قرار گرفته و از بین آنها مناسبترین گزینه انتخاب شده است. طبق نتایج این پژوهش، راهبرد توسعه بازار برای شرکت گوهرشفا توصیه میشود.
طراحی مدل ریاضی منبعیابی استوار چند هدفه: رویکردی در کاهش ریسک زنجیره تأمین (مورد مطالعه: زنجیره تأمین ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منبعیابی و تخصیص سفارش به تأمین کنندگان مناسب، هزینه های تأمین را به شکل قابل ملاحظه ای کاهش و قابلیت رقابت پذیری سازمان را افزایش می دهد. از طرفی در محیط پررقابت امروزی، سرعت بالای تغییرات، بر عدم اطمینان حاکم بر تصمیم گیری ها افزوده است. با توجه به این دو مهم، به منظور افزایش اطمینان در این تحقیق، از رویکرد بهینه سازی استوار در برنامه ریزی تأمین قطعات دو محصول شرکت ایران خودرو استفاده می شود. با توجه به تعداد بالای قطعات هر خودرو، قطعات ارزشمند برای بررسی انتخاب گردید و مدل تأمین این قطعات، در قالب یک مدل برنامه ریزی خطی چند هدفه چند دوره ای طراحی شد. با توجه به عدم اطمینان حاکم بر برخی پارامترهای مدل، این نوع پارامترها به صورت متغیری تصادفی در نظر گرفته شدند. برای رفع نگرانی در مورد این نوع پارامترها، به کمک تکنیک های موجود، مدل ما به مدلی استوار تبدیل شد تا پاسخ های آن قابل اتکا باشد. در پایان، برای ارزیابی صحت عملکرد مدل و بررسی کیفیت جواب ها از تکنیک شبیه سازی استفاده شد
مکانیابی بهینه پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی منطقه 6 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی پیش از وقوع بحران از مسائل مهمی است که امروزه پیش روی مدیران شهری به ویژه در حوزه مدیریت بحران قرار دارد. با توجه به اینکه ایران از کشورهای بلاخیز دنیا به شمار می رود، لازم است مدیریت شهری قدرت و توانایی بالایی در مواجهه با حوادث ناگوار طبیعی داشته باشد و به منظور کاهش اثرات سوء بحران های شهری برای ارتقاء و گسترش توانایی های خود به طور مستمر تلاش نماید. در سال های اخیر احداث پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در دستور کار سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران قرار گرفته است. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها مطالعه، بررسی و انتخاب مکان جغرافیایی مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. مکانی که در شرایط بحرانی محلی ایمن برای پایگاه باشد و همچنین در جهت کارایی هرچه بیشتر پایگاه موثر و مفید واقع شود. در این پژوهش مکان یابی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در منطقه 6 شهرداری تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله نخست به شناسایی و بررسی عوامل موثر بر مکان گزینی پایگاه ها، پرداخته شد. پس از گرد آوری وآماده سازی لایه ها، نقشه های فاکتور فازی تهیه گردید و سپس وزن دهی به پارامترها با استفاده ازفرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار Super Decision ، انجام گرفت. در مرحله بعدی لایه های اطلاعاتی بر مبنای مدل های همپوشانی شاخص و فازی با یکدیگر تلفیق و در نهایت از ترکیب نتایج حاصل از این مرحله با اعمال چهار عملیات جمع، ضرب، اشتراک فازی و اجتماع فازی گزینه هایی به عنوان مکان مطلوب، معرفی شدند که از بین آنها، بخش شمال شرقی تقاطع بزرگراه کردستان و شهید گمنام به عنوان گزینه برتر پیشنهاد شد. با توجه به قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی در حل مسائل پیچیده شهری و سهولت در تحلیل وآنالیزهای مکانی، از توانایی های این سیستم جهت آماده سازی، تلفیق و تحلیل لایه ها بهره گرفته شده است.
جایابی بهینه مراکز توزیع در فرآیند بازاریابی با استفاده از روش های ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارایه الگو و مدلی جهت مکانیابی مراکز فروش و خدمات پس از فروش شرکت تالیا انجام شده است. پژوهشگر از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با صاحب نظران و کارشناسان تالیا به شناسایی عوامل مؤثر در این رابطه پرداخته که شامل دو دسته شاخص و محدودیت هستند. دسته اول شامل شاخص های بازاریابی و مشتری مداری و دسته دوم مربوط به محدودیت های مالی و سرمایه گذاری و جغرافیایی است. در هر یک از مناطق 22 گانه شهر تهران نیز سه ملک با کاربری تجاری ـ اداری یعنی در مجموع 66 گزینه طی جستجو و جمع آوری اطلاعات و مصاحبه با کارشناسان سرمایه گذاری و مشاوران املاک انتخاب شد. از آنجا که انتخاب چند مرکز بهینه از میان 66 گزینه، با توجه به وجود دو دسته شاخص و محدودیت امکان پذیر نبود، از تلفیق دو مدل مقایسات زوجی- TOPSIS (مقایسات زوجی برای دست آوردن وزن شاخص ها) و برنامه ریزی صفر و یک به ترتیب برای عوامل دسته اول و دوم استفاده شده است. در نهایت 6 مرکز فروش و خدمات پس از فروش از میان این گزینه ها انتخاب شد.