فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف نحوه بازنمایی فرهنگ سیاسی در اشعار کردی، اشعار عبدالرحمن شرفکندی (متخلص به هژار) و سید محمدامین شیخ الاسلامی موکری (متخلص به هیمن) را بررسی می کند. معیارهای اصلی انتخاب شاعران، مقبولیت اجتماعی و فرهنگی و جایگاه نخبگی بوده است. دوران حیات دو شاعر (1369-1300) دوره تجربه ظهور و توسعه مدرنیزاسیون و ناسیونالیسم در کردستان است و ادبیات این دوره مجرایی برای شناسایی تغییرات به وجودآمده در مناسبات فرهنگی و سیاسی اجتماع کردی است. در این پژوهش، از تحلیل محتوای آثار این دو شاعر بهره گرفته شده است که در فواصل زمانی 1320- 1369 سروده شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی سنت گرا، بازتابی بسیار اندک در اشعار مورد بررسی داشته است و چرخشی به سوی فرهنگ سیاسی تجددگرا دیده می شود. غلبه نگاه عاملیت گرایانه و بازاندیشانه به ساختار اجتماعی و فرهنگی مناطق کردنشین که بخشی از جامعه ایران است، تأکید بر ضرورت وجود مجاری نهادمند تغییرات مسالمت آمیز و خشونت زدایی از زندگی سیاسی از مشخصه های اصلی این اشعار محسوب می شود. در میان ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی، بیشترین مشابهت به بعد نگرش به آزادی های فردی معطوف است. ابعاد عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی در اشعار هژار و ابعاد نگرش به جنسیت و نگرش به تغییرات اجتماعی و سیاسی در اشعار هیمن بیشتر بازنمایی شده است.
بررسی رابطه بین بازاریابی رابطه ای مؤسسات خیریه و تمایل به اهدای کمک از سوی خیرین با نقش تعدیل گر هویت فرهنگی - محلی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین بازاریابی رابطه ای مؤسسات خیریه و تمایل به اهدای کمک از سوی خیرین با نقش تعدیل گر هویت فرهنگی - محلی در شهر ایلام است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن نیز شامل خیرین شهرستان ایلام است که باتوجه به نامحدود بودن، تعداد 384 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری در دسترس است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه می باشد که روایی و پایایی آن تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین بازاریابی رابطه ای مؤسسات خیریه و تمایل به اهدای کمک از سوی خیرین، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین هویت فرهنگی - محلی بر رابطه بین بازاریابی مؤسسات خیریه و تمایل به اهدای کمک از سوی آنها مؤثر است و نقش تعدیلگر دارد.
تعیین کننده های سلامتِ اجتماعی شهروندان منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی می تواند به عنوان ارزیابی افراد از روابط اجتماعی شان، چگونگی واکنش دیگران به آن ها و چگونگی تعامل آن ها با نهاد های اجتماعی و اجتماع تعریف گردد. از سوی دیگر، کلان شهر ها با انبوهی از مشکلات و مسایل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی روبرو هستند که نیازمند توجه بیشتر به این موضوع است. با توجه به اهمیت روزافزون موضوع سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است ضمن بررسی این موضوع مهم، اقدام به واکاوی تعیین کننده های اجتماعی موثر بر سلامت اجتماعی نماید. این پژوهش در بین 400 نفر از شهروندان ساکن در منطقه 12 تهران انجام شد و برای تبیین نظری موضوع از دیدگاه نظری«کوری کییز و شاپیرو» استفاده شد. در بخش روش نیز با استفاده از روش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای اقدام به تکمیل پرسشنامه گردید. نتایج نشان داد که چهار متغیر حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی همگی با متغیر وابسته سلامت اجتماعی (در جایگاه متغیر وابسته) رابطه دارند و متغیر های مستقل برشمرده شده قادر به پیش بینی متغیر سلامت اجتماعی نیز بوده اند. بر این مبنا بیشترین میزان پیش بینی کنندگی مربوط به متغیر حمایت اجتماعی (با ضریب بتای 50/0) و پس از آن به ترتیب مربوط به متغیر های کیفیت زندگی (با ضریب بتای 24/0)، امنیت اجتماعی (با ضریب بتای 22/0) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی (با ضریب بتای 10/0) بوده است. مهم ترین نتیجه تحقیق حاضر این است که مهم ترین نتیجه ای که می توان از پژوهش حاضر گرفت این است که سلامت اجتماعی بیشتر از آن که ناشی از بهبود شرایط فردی باشد، ناشی از بهبود شرایط اجتماعی است و هر چقدر میزان بهبود و اصلاح شرایط ساختاری جامعه افزایش یابد می توان انتظار داشت که سطح سلامت اجتماعی جامعه هم ارتقا یابد. در واقع، ارتقای سلامت اجتماعی وابستگی زیادی به ارتقای سطح کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و امنیت اجتماعی دارد. واژه های کلیدی: سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی.
عکس، گفتمان، فرهنگ عنوان فرعی: تحلیل تاریخی کارکردهای گفتمانی عکس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی، نه یک شیوه ی تولید مکانیکی تصویر، بلکه یک رویه ارتباطی است. با تحقیقاتی که پیرامون کارکردهای عکس در ایران شده است، به ندرت با تحلیلی کیفی بر تاریخ این رسانه مواجه ایم. بنابراین، ضرورت پژوهشی، بر اساس واکاوی ساختارهای کلان جامعه ی ایران ایجاب می شود. نگارندگان می کوشند، فضای غالب عکاسی را در اکنون آن [1]واکاوی کنند. بدین منظور از دریچه ی «گفتمان» به آن نگاه می شود تا به این سؤال پاسخ دهند که در دوره ی حاضر، چه گفتمانی، چرا و چگونه صورت بندی شده است؟ و این گفتمان چه ارتباطی با گفتمان های پیشینش دارد؟ به عبارتی با تقابل گفتمان اکنون و تاریخ آن روبروئیم. بدین منظور، نگارندگان مروری تاریخی بر عکاسی ایران می کنند تا درک بهتری از اکنونش حاصل کنند. چارچوب روش شناختی این تحقیق را اندیشه های میشل فوکو و استوارت هال تشکیل می دهد. نگارندگان اثبات می کنند که بدنه ی کنونی عکاسی ایران در گفتمانی فرهنگی احاطه شده و این گفتمان در رابطه ای دیالکتیکی با گفتمان های سیاسی و اجتماعی تاریخش قرار دارد. بررسی روابط قدرت، نقش سیاست، سوژه و ابژه سازی مواردی هستند که به آن ها پرداخته خواهد شد.
فراتحلیل مطالعات مرتبط با رابطه بین هویت قومی و هویت ملی در ایران با تأکید بر نقش رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اقوام متنوع در ایران از یک سو و تلاش برای ایجاد هویت ملی منسجم از دوره پهلوی اول تاکنون از سوی دیگر، این سؤال را به ذهن متبادر می کند که هویت قومی و ملی در ایران چه ارتباطی با هم دارند. هرچند در مطالعات پراکنده ای به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع پرداخته شده، درمجموع، نتیجه و برآیند کلی این مطالعات مشخص نشده است. ازاین رو در این مقاله به فراتحلیل پنجاه مقاله علمی و پژوهشی مرتبط با سؤال مذکور در مورد رابطه هویت قومی و هویت ملی در ایران پرداخته شده است. یافته ها نشان داد که رویکرد پوزیتویستی و روش های کمّی تحقیق به ویژه کاربرد ابزار پرسش نامه وجه غالب روش شناختی مقالات بوده است. مبحث قومیت در بین دو قوم کرد و عرب با حساسیت بیشتری دنبال می شود. مسئله این تحقیقات بیشتر تبیین چرایی و چگونگی فعال شدن هویت های قومی بوده است و به نقش رسانه در شکل دهی این رابطه توجه خاصی شده است. 40 درصد مقالات قائل به همسازی بین هویت ملی و هویت قومی بوده اند و 48درصد آنها رسانه ها و فضای جهانی شدن را باعث تقویت هویت قومی دانسته اند. در مجموع، مقالات، هویت ایرانی را چندگانه و ترکیبی می دانند و فقط در بین دو قوم کرد و عرب تعلق به هویت قومی بالاتر از هویت ملی بوده است.
بررسی تاثیر عامل قومیت بر سلامت روان، همسرآزاری، حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر قومیت بر سلامت روان، حمایت اجتماعی، رضایت زناشویی و همسرآزاری در زنان ایرانی اجرا شد. در قالب یک مطالعه علی– مقایسه ای، از بین جامعه ی آماری زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در ایران، تعداد320 زن به طور تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه SCL-90-R، سرمایه اجتماعی )مبارک بخشایش، 1389)، مقیاس سوء رفتار با همسر (هودسن، 1992)، رضایت زناشویی کانزاس (اسچام، 1986) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-20 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد با کنترل تحصیلات، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند، تعداد خانواده اصلی، تحصیلات همسر و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، در مجموع بین سلامت روان زنان و ابعاد آن، برحسب قومیت، تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر این، بین زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی نیز تفاوتی مشاهده نشد؛ اما زنان قومیت های مورد بررسی در مؤلفه همسرآزاری جنسی، تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند؛ به گونه ای که میزان همسرآزاری جنسی در زنان لر به طور معناداری بیشتر از زنان فارس و ترک و در زنان کرد به طور معناداری بالاتر از زنان ترک بود (05/0p
بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر رفتار باروری در بین زنان 15-49 ساله شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران علوم اجتماعی؛ به ویژه جمعیت شناسان معتقدند که رشد جمعیت، حاصل سه عامل مهم جمعیت شناختی (مهاجرت، مرگ و میر و باروری) است که خود این عوامل نیز تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... می باشند. هدف این تحقیق، بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر رفتار باروری در بین زنان شهر ایلام است. جامعه آماری این مطالعه را زنانِ حداقل یکبار ازدواج کرده 15-49 ساله ساکن شهر ایلام تشکیل می دهند که 370 نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش های آماری ضریب همبستگی تااوبی کندال و رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که قدرت تبیین کننده متغیرهای مستقل برابر با 546/0 و مقدار (بتا) ضرایب استاندارد متغیر «نگرش در مورد استفاده از وسایل پیشگیری» برابر با 270/0، «طول مدت ازدواج» برابر 211/0، «سن ازدواج» برابر با 232/0، «سن» برابر با 081/0، استفاده از وسایل پیشگیری برابر با 082/0 و «رضایت از زندگی زناشویی» برابر با 063/0 بوده است؛ امّا تحصیلات، درآمد خانواده، ترجیح جنسی و تقدیرگرایی، چهار متغیری هستند که در سطح 95 و 99 درصد معنادار نشده بودند و در روش گام به گام در مدل حذف شدند.
احساس تعلق به ایران در میان اقوام ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اقوام مختلف در ایران که مهم ترین ویژگی آنها بومی بودن آنهاست و همچنین تلاش حکومت مرکزی در یک سدة گذشته برای ایجاد یک دولت یا ملت واحد، این پرسش را مطرح می کند که درنتیجة سیاست های تمرکزگرایانة حکومت مرکزی، اقوام مختلف با مذاهب متفاوت تا چه اندازه به ایران و هویت ملی خود احساس تعلق می کنند. با استفاده از تحلیل ثانویة داده های مربوط به 2667 ایرانی در موج پنجم مطالعة ارزش های جهانی چنین نتیجه گیری شد که درمجموع، تمامی اقوام، احساس تعلق زیادی به ایران دارند و آنچه در برخی اقوام نظیر اعراب و کردهای اهل تسنن، میزان این تعلق را کاهش می دهد احساس نابرابری و مشارکت کم آنها در قدرت سیاسی و نیز سهم نامناسب آنها از توسعه یافتگی در مقایسه با سایر اقوام است. احساس تعلق زیاد قوم بلوچ سنی نسبت به ایران در بسیاری از شاخص های مطالعه شدة این تحقیق، درخور توجه است.
بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق ملی به عنوان یکی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی، واژه ای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام می شود و جامعه تا اندازه ای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعه ای قلمداد می شود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن می تواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 ساله شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عرفی شدن، مصرف گرایی، و شبکه های اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطه سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) به ترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرف گرایی بوده است.
بررسی نقش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام در توسعه فرهنگ عمومی (مورد مطالعه: فصلنامه فرهنگ ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ از رایج ترین واژه هایی است که در طول تاریخ برای شکل دادن به تمدن های زنده جهان، تأثیر بنیادی داشته است. امروزه نیز اقشار مختلف مردم؛ به ویژه پژوهشگران و صاحب نظران رشته های علوم انسانی به خوبی آن را می شناسند و هر کدام به شیوه ای خاص از آن بهره می جویند. هدف از تحقیق حاضر، نمایاندن نقش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام در رشد و توسعه فرهنگ عمومی است. چون دامنه فعالیت های اداره کل، وسیع است، از میان مناسبت های اولویت دار، موضوعات تکلیفی و ده ها برنامه شاخص دیگر در حوزه فرهنگ و هنر، «فصلنامه علمی – ترویجی فرهنگ ایلام» به عنوان یک رسانه شاخص و تأثیرگذار، برای بازتاب اهداف و تبیین مأموریت های اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، جهت بررسی و پژوهش انتخاب شد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسید. برای گردآوری اطلاعات آن نیز از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد. نتیجه بررسی و مطالعه 53 شماره از این نشریه نشان داد که با وجود فراز و فرودهای زیاد، ضمن انعکاس نتایج پژوهش های کاربردی و رویدادهای مهم فرهنگی، در رشد، پیشرفت و تبیین فرهنگ، هنر، آداب و رسوم مردم ایلام نقش ممتازی داشته است. بازتاب 330 مقاله علمی- پژوهشی از استادان دانشگاه ها، محققان و پژوهشگران با موضوعات متنوع فرهنگی، هنری، دینی، سیاسی، اجتماعی، آموزشی، تاریخی، اقتصادی، مدیریتی، ورزشی و ... در میان مسئولان، علاقه مندان و فرهنگ دوستان، محور اساسی رسالت این رسانه چاپی بوده است.
مکتب قرآن؛ مؤمنانی در نوستالژی «امت»؛ مطالعه موردیِ کردها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب قرآن، اولین و قدیمی ترین جریان اسلام گرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر به لحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانی ساختاری این جریان از میانه دهه 1370 هجری تا کنون با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوش ها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگی های بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالی که روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگ تر به سمت نوعی روابط جامعه ای حرکت کرده که ویژگی های بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعه ای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دل زده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی می آورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبه اجتماع گونه اش یکی از پناه گاه هاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است بلکه مبتنی بر جهت دهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درون گروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درون گروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
عامل های موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی در شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت- درمان روستایی در بخش مرکزی شهرستان کرج بودند که 110 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد محمدی زیدی و همکاران (2012) و لو و همکاران (2013) استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه با نظرسنجی از کارشناسان تأیید شده و روایی سازه و پایایی ابزار پژوهش نیز از راه بررسی برازش مدل در سه سطح مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و مدل کلی بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری به روش کم ترین مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار Smart PLS بکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای هنجارهای اجتماعی و کنترل رفتاری درک شده دارای اثری مثبت و معنی دار بر نگرش زنان روستایی نسبت به استفاده از گیاهان دارویی بودند. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیرهای هنجارهای اجتماعی کنترل رفتاری درک شده و نگرش اثری مثبت و معنی دار بر قصد استفاده زنان روستایی از گیاهان دارویی داشته و در حدود 44 درصد از واریانس آن را تبیین کردند.
بازتاب رسوم ایران باستان در فرهنگ مردم ایلام (تقدس آب و چشمه، احترام به نان و نمک، کارد و کفن)(1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان ایلام، تاریخ و فرهنگی چند هزار ساله دارد. آداب و رسوم اصیل و بسیار کهن مردم این استان، جدا از بحث قدمت تاریخی ، می تواند به لحاظ اخلاقی، فرهنگی، انسان سازی و حفاظت از محیط زیست الگو باشد. این آداب و رسوم که ریشه در فرهنگ باستانی این منطقه دارد، نسل به نسل از پس هزاره ها گذشته است و هم اکنون در فرهنگ مردم ایلام رایج است؛ از جمله این رسومِ بازتاب یافته از دوران باستان می توان به سنت «کارد و کفن»، «احترام به نان و نمک» و «تقدس آب و چشمه» اشاره کرد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع، به این پرسش، پاسخ داده شد که چه رسومی از ایران باستان در فرهنگ مردم ایلام بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که سنت کارد و کفن، احترام به نان و نمک و تقدس آب و چشمه، امروزه به همان شیوة مرسوم در ایران باستان در بین قوم کُرد و لُر رایج است.
فرهنگ عامه و تأثیر آن در شکل گیری گونه کلاه مخملی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش سینما در ایران تا امروز مجموعه آثاری پدید آمده اند که با عنوان کلی فیلم های کلاه مخملی شناخته می شوند. این فیلم ها با بهره گیری آگاهانه و مکرر از عناصر محتوایی و بصری فرهنگ عامه توانسته اند در ادوار مختلف سینمای ایران حضور داشته، مخاطبان عام و گاهی خاص را جذب کرده و به رونق صنعت سینمای ایران یاری رسانند. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به رویکرد مطالعات فرهنگی در تبیین تولیدات سینمای ملی و نفی نخبه گرایی فرهنگی، از آرای اروین پانوفسکی در تحلیل سطوح معنایی تصاویر و تمایز میان شمایل نگاری و شمایل شناسی استفاده شده و تأثیر این آراء بر رویکردِ گونه شناسیِ موسوم به رویکرد شمایل نگارانه در مطالعات سینمایی بررسی می شود. در ادامه و پس از تشریح سیر تاریخی سینمای کلاه مخملی تلاش می شود با بهره گیری از عناصر شمایل نگارانه و شمایل شناسانه، سطوح معنایی این آثار به عنوان یک گونه سینمایی تشریح شده و نشان داده شود که چگونه این آثار سینمایی با آگاهی از زمینه های تاریخی موثر بر مخاطبان بومی و بهره گیری از عناصر بصری فرهنگ عامه و رویکرد مفهومی به آئین های فتوت و جوانمردی به عنوان گونه ای از سینمای ملی قابل تحلیل هستند و حوزه مهمی در مطالعات سینمای بومی به شمار می آیند.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
شبکه های ماهواره ای ترک زبان و هویّت قومی جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فنّاوری های نوین اطّلاعاتی و ارتباطی همچون شبکه های ماهواره ی، افراد و گروه های قومی به شیوه های گوناگون از این رسانه ها در راه ایجاد و تثبیت هویّت قومی استفاده می کنند. چنان که هر روزه بر تعداد شبکه های ماهواره ای که با محور قومیّت فعّالیّت می کنند و مخاطبان آن افزوده می شود و این امر، در آینده نقش دولت و رسانة ملّی را در زمینة ارتباطات و اطّلاع رسانی با چالش رو به رو خواهد کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روش ترکیبی به مطالعة تأثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای ترک زبان (کشور آذربایجان و ترکیه) بر هویّت قومی مخاطبان جوان این شبکه ها پرداخته است. همچنین، به مهم ترین دلایل و زمینه های گرایش جوانان به شبکه های ماهواره ای ترک زبان در شهر تبریز نیز پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان استفاده، میزان استفاده، استفادة هدفمند و اعتماد به محتوای برنامه های شبکه های ماهواره ای ترک زبان با هویّت قومی کاربران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد. همچنین، سایر یافته های پژوهش نشان دهندة آن است که نارضایتی از برنامه های شبکة استانی سیمای آذربایجان شرقی، ضعف در بازنمایی فرهنگی و بازنمایی نامناسب ترک ها در برنامه های رسانة ملّی از مهم ترین دلایل و زمینه های گرایش جوانان تبریزی به سمت شبکه های ماهواره ای ترک زبان است.
بازنمایی زن دوم در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
165-209
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 می پردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانه شناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با به کارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالت های موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شده اند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشه های به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله می توان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشه هایی هستیم که به کرات به تصویر در آمده اند. کلیشه هایی چون: «یافتن تکیه گاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دین داری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بی آبرویی» از عمده کلیشه های مطرح شده در این فیلم ها هستند. با بررسی این فیلم ها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر می شود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگی ست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه می شود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آن ها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده می شود.
بررسی جامعه شناختی خانه های دوم در ایران و بررسی پیامدهای آن (مطالعه موردی شهرستان فراهان) .اباذر اشتری مهرجردی ، حسین میرزایی سید احمد فیروزآبادی ، حسین ایمانی جاجرمی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجه مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروه ها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزش های والدین خانواده نزدیک تر باشد. این تحرک به شکل گیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب وهوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله اراک منتج شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره برده ایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیخته هسه بایبر بهره برده و روش کیفی اساس کار بوده و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعه آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمام شماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که خانه های دوم بیشتر در روستاهای فارس زبان گسترش یافته. مالکان ساکن قم و اراک (کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبت ها درحالی که ساکنان تهران (بیش از 50 درصد) تنها در مناسبت ها مراجعه می کنند. لوازم موجود و چیدمان همه منازل ترکیبی از سنتی و مدرن است، تقریباً همه خانه ها در 5 تا 10 سال قبل ایجاد شده اند. حدود 10 درصد مالکان زن بوده، پایگاه اقتصادی اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دوسوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند. همه مالکان با ساکنان نسبت فامیلی داشتند، دوسوم اعلام کردند پوشش آنها بهتر از پوشش شهری آنها برای تمایز و نشان دادن تمکن مالی است. در برخی روستاها ایجاد خانه های دوم باعث بروز تشنج و اختلاف میان ساکنان شده و در برخی اثرات اجتماعی فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تم های استخراج شده شامل دستیابی به ارزش ها و نیازهای فرامادی بازگشت به هویت نمایش یا اثبات منزلت بالا احساس یا ابراز تمایز مصرف بر مبنای مد و ذائقه همه چیزپسند بوده است.
گونه شناسی خانه های سنتی (مطالعه موردی: روستای هلسم- شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی روستایی مناطق غربی ایران، در گذر زمان، به آرامی تکامل یافته و دارای بنیان ها، مؤلفه ها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص به خود شده است؛ به گونه ای که از گزند تهاجم تفکرات به اصطلاح وارداتی، مصون مانده و اصالت و بکر بودن خود را حفظ کرده است؛ از طرفی، روستاهای این مناطق، معماری ویژه ای بر اساس نوع توپوگرافی و اقلیم منطقه دارند که در این میان، روستای هلسم در شهرستان چرداول، نمونه ای شاخص و دارای اهمیتی ویژه به حساب می آید. اطلاعات این مقاله که با هدف بررسی و تحلیل گونه های معماری بومی و سنتی روستای هلسم نگاشته شده، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز، مشتمل بر 150 بنای مسکونی و 45 خانه سنتی است که دارای معماری ارزشمندی هستند. در این پژوهش، ضمن توصیف عوامل شکل دهنده به بافت روستا؛ مانند: اقلیم و وضعیت جغرافیایی؛ عناصر کالبدی، گونه شناسی بناها و فضاهای موجود در آن نیز معرفی شده است؛ همچنین این پژوهش، نشان می دهد که بیشتر بناها در این روستا برای بهره گیری از تابش آفتاب در فصل زمستان، جهتی رو به جنوب دارند و معابر نیز در جهتی شرقی - غربی شکل گرفته اند؛ همچنین در بافت روستای هلسم دو گونه معماری؛ شامل: خانه های طارمه دار (در دو نوعِ دو و چند اتاقه) و خانه های فاقد طارمه یا دوطبقه وجود دارد. فضاهای سکونتی و خدماتی در خانه های طارمه دار، دور از هم؛ ولی در یک سطح ایجاد شده است؛ اما فضای مسکونی در خانه های فاقد طارمه، به دلیل توپوگرافی دامنه کوه؛ همچنین بهره مندی از گرمای ناشی از وجود حیوانات در طبقه همکف، بر روی طویله قرار گرفته است. در این میان، خانه های طارمه دار چند اتاقه با 64٪ (بیشترین)، خانه های طارمه دار دو اتاقه فاقد نشیمن با 27٪ و خانه های فاقد طارمه با 9٪ (کمترین)، بافت سنتی روستا را تشکیل می دهند.
مطالعه جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و قوم گرایی در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در دهه های اخیر بدنبال پیشرفتهای تکنولوژیک، افزایش ارتباطات بین فرهنگی و لزوم شناسایی تمایزات خود با سایر گروهها برای کارایی موثرتر در زمینه های متفاوت فرهنگی، کسب برخی مهارتها و قابلیتها ضروری بنظر می رسد. هوش فرهنگی بعنوان یکی از مهارتهای لازم جهت سازگاری با موقعیت جدید و عملکرد موثر در شرایط فرهنگی جدید مطرح می گردد. این مقاله با هدف توصیف و طرح مبانی نظری پیرامون هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن، بعنوان یک متغیر فرهنگی اثر گذار بر قوم گرایی انجام گرفته است. داده های پیمایش از ۳۸۴ نفر نمونه آماری، بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین جوانان۱۸ تا ۲۹ ساله ساکن شهر تبریز گردآوری شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های استاندارد هوش فرهنگی انگ و داین و قوم گرایی نئولیپ و مک کروسکی بوده است. یافته ها حاکی از آن بود که تمامی مولفه های هوش فرهنگی تاثیر معناداری بر قوم گرایی دارند. همچنین نتایج اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد، میانگین قوم گرایی جوانان بر حسب جنسیت آنان متفاوت بود.