فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهم ترین چهارچوب های تبیینی در مباحث جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در دهه های اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوت های فردی، عادت ها ،ذائقه ها، رجحان ها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران است که اصولاً امری روان شناختی محسوب می شود. در این میان، سبک زندگی مفهومی وابسته به زمینه تلقی می شود و با طیفی از متغیرهای فردی، فرهنگی، دینی و اجتماعی گره خورده است که در توصیف و تحلیل نیازمند رویکردی میان رشته ای می باشد. به عبارت دیگر تفاوت ها و تمایزهای فردی و روان شناختی به ویژه در موضوعی مانند، سبک زندگی بر خلاف نظریه های کلاسیک روان شناختی، امری صرفاً فردگرایانه و شخصیتی محسوب نمی شود، بلکه به شدت با ساختار و متن اجتماعی و بافت و سرمایه فرهنگی در تعامل هستند. در این مقاله، ضمن توجه به این عوامل و عناصر، ابعادی از تأثیر رسانه های جمعی و الکترونیکی و نیز مدرسه و دانشگاه به عنوان شواهدی از تأثیر زمینه و متن برسبک زندگی طرف توجه قرار می گیرد. در پایان با اتخاذ رویکردی میان رشته ای به توصیف و تحلیل مواردی از کاربرد سبک زندگی در جامعه ایران پرداخته می شود و تلاش می شود با افزوده هایی از آرای دانشمندان اسلامی، دیدگاه هایی برای عرصه سیاست گذاری ارائه شود.
راهبردهای مناسب برای توسعه ژئوتوریسم غار آبی سهولان
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از بزرگترین و سودآورترین صنایع دنیا به حساب می آید و بخاطر اهمیت و نقش این صنعت، بسیاری از کشورها آن را در استراتژی ها و برنامه های توسعه گنجانده اند. یکی از جدیدترین شاخه های گردشگری، ژئوتوریسم یا گردشگری جغرافیایی است. این نوع گردشگری که شاخه ای از گردشگری مناطق طبیعی و شکلی از گردشگری پایدار به شمار می رود، روی ژئوسایت ها و چشم اندازهای ژئومورفولوژیکی تأکید دارد. این شکل گردشگری به واسطه برنامه ریزی مناسب و شناخت مزیت ها و محدودیت ها، می تواند نقش مهمی در توسعه ملی و تنوع بخشیدن به اقتصاد منطقه داشته باشد. غار سهولان به عنوان یکی از منابع ژئوتوریسمی در شمال غرب کشور، با وجود توانمندی بسیار زیاد در زمینه توسعه ژئوتوریسم هنوز نتوانسته است به جایگاه واقعی خود در این زمینه دست پیدا کند بنابراین، این سؤال مطرح می شود که پتانسیل ها و محدودیت های توسعه ژئوتوریسم این منطقه کدامند؟ و چه خط مشی ها و سیاست های راهبردی می تواند، توانمندی های ژئوتوریسم غار آبی سهولان را به فرصتی برای توسعه منطقه ای و ملی تبدیل نماید؟ هدف این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از کارشناسان مرتبط با صنعت گردشگری در شهرستان مهاباد و ارومیه بودند که با روش تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تعیین استراتژی های توسعه ژئوتوریسم منطقه از تکنیک SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه با 17 نقطه قوت و امتیاز وزنی 16/4 و 18 فرصت و امتیاز وزنی 22/4 در برابر 17 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 54/1 و 11 تهدید و امتیاز وزنی 92/2 توانمندی های بسیار زیادی برای توسعه ژئوتوریسم در منطقه شمال غرب کشور دارد ولی ضعف ها و تهدیدهای موجود مانع از بالفعل شدن این توانمندی ها گردیده است؛ بنابراین، چنانچه نقاط ضعف و تهدیدهای داخلی توسعه ژئوتوریسم غار آبی سهولان کاهش یابد و با سیاست های مناسب و مدیریت واحد از مزایا و نقاط قوت موجود استفاده شود، می توان این منطقه را به یکی از قطب های ژئوتوریسم کشور تبدیل نمود.
تراژدی قدرت در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نقش قومیت در رفتار انتخاباتی اجتماعات چندقومیتی (مورد مطالعه: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، نقش قومیت و هویت قومی را بر رفتار انتخاباتی شهروندان بجنوردی بررسی کرده است. مطالعه برپایه نظریات نخبه گرا، شکاف های اجتماعی، هویت اجتماعی، دلبستگی گروهی، انتخاب عقلانی، رقابت و نظریه استعمار داخلی استوار است. مطالعه روی 367 نفر از شهروندان بجنوردی از اقوام مختلف اجرا شد که این حجم نمونه به نسبت اقوام ساکن در شهر تخصیص پیدا کرده است. رفتار انتخاباتی شهروندان با متغیر الگوی رأی دهی قومی سنجیده شد که نتایج نشان می دهد میانگین الگوی رأی دهی قومی، 7/34 (در بازه 0 تا 100) است. همچنین میانگین هویت قومی پاسخگویان 6/58 است. بررسی رابطه بین ابعاد هویت قومی با متغیر وابسته نشان می دهد ابعاد اجتماعی، سیاسی و قوم مداری، رابطه ای معنی دار و مثبت با الگوی رأی دهی قومی داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد در مدل رگرسیونی چندمتغیره در مدل نهایی، متغیرهای مطالبات قومی، احساس مشروعیت نظام سیاسی و هویت قومی، رابطه ای معنی دار با الگوی رأی دهی قومی داشته اند. همچنین بررسی مدل پژوهش با مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد متغیرهای احساس نابرابری اجتماعی، مصرف رسانه ای، رضایت اجتماعی و احساس مشروعیت نظام سیاسی به همراه میزان تعاملات با سایر اقوام با تأثیر بر هویت قومی و درنهایت شکل گیری مطالبات قومی بر الگوی رأی دهی قومی تأثیر می گذارند.
اقوام ایرانی و مسئله وجود خارجی آنها
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران اقوام در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
بررسی تطبیقی رابطه میزان توسعه یافتگی با بازدهی نظام آموزشی در میان کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مورد تبیین در این مقاله وجود رابطه علی دو جانبه میان بازدهی آموزشی هر کشور با میزان توسعه یافتگی آنها می باشد؛ بدین معنی که آموزش و پرورش در هر جامعه ای در عین حال که متأثر از سطوح مختلف توسعه موجود در آن است، خود نیز به عنوان متغیر مستقل در تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر می گذارد. لذا سؤال اصلی مطالعه حاضر عبارت است از اینکه؛آیا توسعه یافتگی با بازدهی نظام آموزشی رابطه معنادار متقابل دارد؟ در مقاله حاضر از روش تطبیقی کمی یا تحلیل بین کشوری استفاده گردیده است؛که در آن از داده های ثانویه 70 کشور جهان، در بین سال های 2004-1999، بهره گرفته شده است. آزمون نیکویی برازش مدل های الگوی معادلات ساختاری حاکی از برازش خوب مدل عنوان شده با داده های مشاهده شده در 70 کشور جهان است و نشان می دهد توسعه یافتگی جامعه بر بازدهی آموزشی تأثیر دارد و از سوی دیگر بازدهی آموزشی نیز تأثیر معناداری بر سطوح مختلف توسعه دارد. نتایج رگرسیونی نیز نشان می دهند توسعه اقتصادی با 27/0، توسعه سیاسی با 14/0 و توسعه اجتماعی با 29/0 سهمی را در تبیین متغیر وابسته (بازدهی نظام آموزشی) داشته اند.
تحلیلی بر سطح توسعه فرهنگی شهر اصفهان با استفاده از روش تحلیل عاملی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین و تحلیل سطح توسعه فرهنگی و نابرابری ناحیهای مناطق شهری اصفهان با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی است. جامعه آماری پژوهش، 14منطقه شهرداری اصفهان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی-کمی و تحلیلی » است. در این پژوهش 35 شاخص با روش تحلیل عاملی خلاصه شده و به 5 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارایه گردیدهاند. با بهرهگیری از تکنیک مزبور سهم عوامل تأثیرگذار در توسعه ی فرهنگی مناطق مشخص گردید. بدین صورت که هر یک از شاخص های بار گذاری شده در عامل ها مشخص و با استفاده از امتیاز عاملی مناطق رتبهبندی شده است و در نهایت، براساس رتبه عامل ها، مناطق در پنج سطح مشخص شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این پنج عامل، روی هم رفته11/93 درصد از واریانس را محاسبه و تبیین میکنند. عامل اول به تنهایی 12/53 درصد و عوامل بعدی به ترتیب 22/17، 11، 38/4 و 38/4 درصد از واریانس را محاسبه و توضیح میدهند. در این صورت توزیع امکانات و فضاهای فرهنگی در بین مناطق متعادل نیست.
ایرانشناسی: اشتراکات و روابط فرهنگی ایرانیان و ارمنیان
حوزههای تخصصی:
" روابط فرهنگی ایرانیان و ارمنیان از بیست و هشت سده پیش آغاز میگردد و ریشههای عمیق فرهنگی، ایرانیان و ارمنیان را به هم پیوند میدهد.
سرزمین ارمنستان، ادامه فلات ایران زمین است. هر دو قوم از نخستین خاستگاه اقوام آریایی به حرکت در آمدند و در سرزمینهای کنونی ساکن شدند. زبان ارمنی پیوندی ناگسستنی با زبان فارسی دارد. نامهای کهن ارمنی، نامهای اصیل هخامنشی و اشکانی است. ایرانیان و ارمنیان در روزگار هخامنشیان و اشکانیان دین واحدی داشتند.
هر دو قوم جشنهای مشترکی دارند که سابقهای دو هزار و هفتصد ساله دارد، و هم اکنون ارمنیان، این جشنها را در قالب مسیحیت برگزار میکنند، هیچ قوم و ملتی به اندازه ارمنیان به ایرانیان نزدیک نمیباشند و در حقیقت تشکیل یک خانواده را میدهند. در این مقاله گوشههایی از روابط و اشتراکات فرهنگی ایرانیان و ارمنیان بازگو میشود. "
آداب و رسوم و زبان عامه در حکایت های طنز مثنوی
حوزههای تخصصی:
ارزشهای حماسی شاهنامه - مقایسه ای بین شاهنامه فردوسی و ایلیاد همر (تاثیر شاهنامه در فرهنگ و تمدن
درباره ی عقل آزاد
فیلم مردم نگار: اندر حکایت فیلم کردن مردم نگاری
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تحلیلی درباره تنوع قومی و هویت ایرانی از نظرگاه تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور کهن سال ایران، به رغم پاره ای تغییر و تحولات در طول تاریخ، همواره گروه های متفاوتی زندگی کرده اند که در چارچوب جغرافیایی آن، خود را ایرانی نامیده اند. بکار بردن لفظ آریایی برای این مردم از سوی داریوش هخامنشی، قبایل امپراتوری را از دیگر قبایل متمایز ساخت، اما، توفیق حکومت هخامنشی در ایجاد واحد سیاسی یگانه متمرکز در تمامی سطوح اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نمی توانست پدید آورنده هویتی فراگیر باشد. در واقع، آنچه موجب همبستگی میان مردم اقصی نقاط امپراتوری می شد، بیش از هر چیز هدفِ دفع دشمنان مشترک بود و در هر شکست و اشغال درازمدت سرزمین توسط بیگانگان، تمایل به دفع آنها در تقویت همبستگی و رشد هویت مشترک تأثیرمی گذاشت. همچنین، از سوی دیگر، فتوحات سرزمینی امپراتوری، با فزونی افتخار ایرانی بودن به تقویت هویت ایرانی کمک کرد. در طول تاریخ، با از میان رفتنِ تدریجی تعارض های فرهنگی اقوام، مؤلفه های مشترک هویتی رشد یافتند و از چند قرن پیش زمینه های پدید آمدن هویت ملی را که بیش از هر چیز بر پایه دین قرار داشت فراهم ساختند. در کنار این مؤلفه هویتی باید به نقش برجسته اسطوره ها و تاریخ مشترک نیز اشاره کرد.
به سوی ترسیم مرزهای ناپیدای انسان شناسی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با انگیزه پاسخگویی به یک پرسش بنیادین درباره نسبت انسان شناسی و ادبیات فراهم آمده است. بنابراین در فراز نخست ریشه های فلسفی این رابطه در قالب دو نظام فلسفی اثبات گرایی و تاویل گرایی واکاوی و به تغییرات آن توجه شده است. در فراز بعدی بعدی سرنوشت تاریخی این رابطه در ژانر رمان تعقیب گردیده و با تمرکز بر نویسندگان آمریکای لاتین توسعه یافته است. ماربو بارگاس یوسا در میان این نویسندگان از جایگاه ویژه ای برخوردار است به خصوص به خاطر شمار قابل توجه رمان هایی که او با توسل به پژوهش هایش نوشته به گونه ای که این رمان ها وی را به یکی از بزرگ ترین نویسندگان ژانر رمان پژوهشی تبدیل کرده اند. مردی که حرف می زند نمونه درخشان این ژانر است که به لحاظ انسان شناختی مورد تجزیه و تحلیل واقع می شود و در قالب عینی آن رابطه انسان شناسی و ادبیات بار دیگر نشان داده می شود. به هر تقدیر نتیجه این نوشتار تاکید بر مرزهای چند ناپیدای انسان شناسی و ادبیات است تا حدی که رمان های پژوهشی نویسندگانی همچون یوسا را در بهترین حالت می توان رمان انسان شناسانه نامید.
نیم نگاهی بر اندیشه ی زوال
حوزههای تخصصی:
جامعه بازار
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۰
مطالعه کیفی سنخ شناسی سبک های زندگی: مطالعه جوانان شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مهاباد از نظر تراکم نشانگان فرهنگ قومی، شیوه های مصرف و سبک های زندگی همواره مورد توجه دیگر شهرهای کُردنشین و حتی غیر کُردنشین بوده است. تغییر و دگرگونی های ناشی از توسعه، موقعیت خاص جغرافیایی این شهر و وجود امکانات مناسب در مقایسه با دیگر شهرهای کُردنشین، باعث مهاجرت فراوان مردم از شهرها و روستاهای اطراف به این شهر شده است.این پژوهش برای سنخ شناسی سبک های زندگی در بین جوانان پسر شهر مهاباد، با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، کنش ها و ایده های شکل دهنده سبک زندگی را بررسی می نماید. در بخش نظری، با استفاده از آرای اندیشمندان مختلف در حوزه مصرف و سبک زندگی چارچوبی مفهومی تنظیم و برای سنخ شناسی سبک های زندگی استفاده شده است. روش کار، کیفی (نظریه مبنایی) است، و داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و معیار اشباع نظری در بین 25 نفر از جوانان پسر 18 تا 29 سال شهر مهاباد گردآوری شده اند. یافته های به دست آمده، شامل شش سبک زندگی به شرح ذیل است: پیشامدرن، مدرن، علمی، ورزش محور، شادزیست و جهان محلی.