فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
با ظهور پسامدرنیسم در حوزه پزشکی، تفسیرهای جدیدی از مفاهیم سلامت و رویکردهای آن پدید آمد. یکی از روش های درمانیکه با تفسیرهای پست مدرنیستی تناسب دارد، طب مکمل و جایگزین است.با نقصان حضور انواع مختلف طب مکمل به خصوص موسیقی درمانی در دانشگاه ها و کمبود کلینیک های موسیقی درمانی در فضای اجتماعی ایران، در فضای مجازی شاهد ظهور سایت ها و وبلاگ هایی با موضوع موسیقی درمانی هستیم. با توجه به این محدودیت ها، آنچه قابل تأمل است نقش فضای مجازی در ایجاد فرصتی برای حضور گفتمانی است که به حاشیه رانده شده است. این امکان حضور در فضای مجازی در شرایط محدود حضور در فضای فیزیکی نمودی از پست مدرن شدن است. مسلما محدودیت های فضای واقعی بر کیفیت حضور موسیقی درمانی در فضای مجازی ایران هم تأثیر می گذارد. لذا این پرسش ها مطرح می شود که چگونه موسیقی درمانی در فضای مجازی معرفی می شود؟ در معرفی موسیقی درمانی - به عنوان یکی از انواع طب مکمل- در فضای مجازی بر چه ابعادی تاکید می شود؟ و چگونه این ابعاد در تقابل با پزشکی مدرن قرار می گیرند؟ روش تحقیق در این مطالعه، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه هدف پژوهش عبارت است از وب سایت های ایرانی فعال در رابطه با موسیقی درمانی. روشنمونهگیری،نمونهگیرینظری (هدفمند) است و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. مطالعه و تجزیه و تحلیل 11 سایت مورد بررسی، نشان داد این سایت ها بر هفت بعد (مقوله) کلان از موسیقی درمانی تأکید می کنند تا آن را به مخاطبان معرفی کنند که عبارتند از: «بعد علمی»، «بعد تاریخی»، «کارکرد درمانگری»، «بعد توانمندسازی»، «مزیت بهداشتی سلامت»، «جامعیت کاربرد» و «جهانی بودن موسیقی درمانی». از این میان، موسیقی درمانی با تأکید بر برخی ابعاد تلاش می کند تا با نزدیک کردن خود به پزشکی مدرن بر اعتبار خود افزوده و در مقابل با تأکید بر برخی ابعاد دیگر، به رقابت با پزشکی مدرن می پردازد. هرچند پزشکی مدرن در فضای مجازی با گفتمان های رقیب مواجه شده و گفتمان های خاموش پزشکی مانند موسیقی درمانی توانسته اند از این فضا برای رقابت با پزشکی مدرن و حضور در عرصه سلامت استفاده کنند، اما آنچه به عنوان طب مکمل می شناختیم نیز دچار تحول شده و از پزشکی مدرن تأثیر یافته است.
شرایط و فرآیندهای موثر در مصرف برنامه های سیاسی سرگرم کننده در میان مخاطبان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت میزان تحقق بخش هایی از مباحث نظری و دغدغه های مطرح شده درباره پدیده آمیختگی سیاست و سرگرمی در برنامه های سیاسی سرگرم کننده در شبکه های تلویزیونی فارسی زبان با تمرکز بر مخاطبانِ جوان این برنامه ها است. محقق با بهره گیری از سه مفهوم «اطلاعات-سرگرمی»، «سیاست-سرگرمی» و «نرمخبر» و دو نظریه «کاشت» و «استفاده و رضامندی» به الگوی مفهومی و نظری دست یافته و بر اساس آن به تحلیل مخاطبانِ جوان این برنامه ها در شهر تهران در زمینه میزان مصرف، ویژگی های جمعیت شناختی، علاقمندی به سیاست، انگیزه های مصرف، نحوه پیگیری، استفاده از منابع جایگزین اخبار و اطلاعات، مشارکت سیاسی و گرایش سیاسی مورد تحلیل می پردازد. بخشی از مهم ترین نتایج پژوهش نشان می دهد که برنامه های سیاسی سرگرم کننده عمدتاً به صورت مستقیم در تلویزیون دیده می شوند و برنامه های پخش شده از تلویزیون داخلی محبوبیت بیشتری دارند. «اطلاع از رویدادها و اخبار» و «سرگرمی و گذران اوقات فراغت» مهم ترین انگیزه های مخاطبان از تماشای این برنامه ها بوده است. میزان مصرف برنامه های سیاسی سرگرم کننده با استفاده از منابع جایگزین اخبار و اطلاعات رابطه مستقیم دارد. تقریباً هیچ مخاطبی وجود ندارد که از این قبیل برنامه ها به عنوان تنها منبع اطلاعات و اخبار استفاده کند. بین میزان مصرف برنامه های سیاسی سرگرم کننده و میزان مشارکت سیاسی مخاطبان رابطه وجود دارد اما به لحاظ مفهومی و نظری، تاثیرگذاری تماشای برنامه های سیاسی سرگرم کننده بر میزان مشارکت سیاسی منتفی است. به صورت کلی نمی توان از تاثیرگذاری مشخصات جمعیت شناختی (جنسیت و تحصیلات) بر میزان تماشای این برنامه ها سخن گفت، اگرچه این رابطه درباره برخی از برنامه ها وجود دارد. یافته ها در مجموع نشان می دهند که بیشتر «افراد علاقمند به سیاست» برنامه های سیاسی سرگرم کننده را پیگیری می کنند. میزان مصرف برنامه های پخش شده از شبکه های ماهواره ای در میان مخاطبان حامی جریان اصلاح طلب و میزان مصرف برنامه های پخش شده از صداوسیما در میان مخاطبان حامی جریان اصول گرا بیشتر است.
تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر مصرف گرایی و وابستگی عاطفی بین افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
197 - 224
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط پیرامونی هر فرد در جامعه، در سیطره حجم انبوهی از پیام های تبلیغاتی مختلف قرار دارد که از رسانه های مختلف با هدف اثرگذاری بر قشرهای مختلف جامعه تولید و ارائه شده اند. تبلیغات تأثیر شگرفی بر شکل دهی رفتار مصرفی افراد دارد، از همین رو این پیام های تبلیغاتی اثراتی مثبت و منفی مختلفی بر روابط اجتماعی افراد از خود بر جای می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر افزایش مصرف گرایی و به تبع آن ایجاد کاهش در وابستگی عاطفی افراد به اطرافیانش است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحقیقات، علی و ازلحاظ استراتژی های پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را ساکنان سطح شهر رشت تشکیل می دهند که در معرض تبلیغات تلویزیونی به صورت روزانه قرار دارند. از همین رو برای بررسی فرضیه ها، پرسشنامه بین 309 آزمودنی توزیع گردید. برای آزمون فرضیه ها، از روش همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری و به طور مشخص از نرم افزارهای SPSS 20 و AMOS 22 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که فشار تبلیغاتی بر متغیرهای مصرف گرایی، نگرش به تبلیغات و وابستگی عاطفی افراد اثر معناداری دارد. همچنین تأثیر نگرش تبلیغاتی بر مصرف گرایی و تأثیر مصرف گرایی بر وابستگی عاطفی به اثبات رسیده است. از طرفی یافته های این پژوهش نشان می دهد که نگرش به تبلیغات بر وابستگی عاطفی تأثیر معناداری ندارد.
درک رفتار رای دهی: استفاده از مدل درگیری- استدلالی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه مطالعات مربوط به انتخابات سیاسی اغلب در قلمرو هایی جز روان شناسی انجام می شود، با این همه، متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش های منتهی به رفتار رای دهی در انتخابات سیاسی در حوزه روان شناسی اجتماعی ریشه دارد. در این انتخابات، مبلغان می کوشند با طرح استدلال هایی رای دهندگان را متقاعدکنند نامزد معرفی شده، بهترین گزینه است. رای دهندگان، اما با تکیه به استدلال هاییتغییر نگرش می دهند که با هدف آنان از مشارکت سیاسی همسو باشد. از این رو، استدلال های متقاعدکننده در تبلیغات سیاسی باید متناسب با سطح و نوع درگیری مردم با انتخابات باشد. درگیری حالتی انگیزشی است که بیانگر نیازها، ارزش ها، و منافع است؛ متغیرهایی که چرایی و چگونگی مشارکت رای دهندگان را تعیین می کند. پیش از این، در پژوهشی، سوگیری های استدلالی رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری، بر پایه سطح کلی درگیری (بالا/پایین) و نوع آن (پیامدی و ارزشی)، در قالب مدل درگیری- استدلالی مطالعه و در چهار گروه دسته بندی، و هر دسته نام گذاری شدند: سوگیری های روشنفکران، متعهدان، معیشتی، و هواداری. پژوهش حاضر، با هدف تأیید تجربی مدل، ابتدا از راه مصاحبه با 152 شرکت کننده، سوگیری های استدلالی افراد مشخص، و سپس با استفاده از دو مقیاس مختلف، سطح کلی درگیری و نوع درگیری آنان اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک چندارزشی نشان داد، سوگیری های چهارگانه استدلالی با سطح و نوع درگیری رابطه دارد. در تبلیغات سیاسی، با استفاده از این مدل می توان پیام های درخوری برای گروه های مختلف رای دهنده طراحی کرد و از این راه، کیفیت مشارکت سیاسی مردم را افزایش داد. همچنین، با استفاده از این مدل می توان به تحلیل تبلیغ نامزدها در انتخابات پرداخت. ادامه مطالعه درباره امتیازها و کاستی های مدل توصیه شده است.
بررسی نرخ تعامل کاربران در صفحات اینستاگرام سلبریتی ها در زلزله ی کرمانشاه مطالعه موردی: صفحه اینستاگرام علی دایی،نرگس کلباسی و صادق زیباکلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی بستر جدیدی برای تعامل و مشارکت اجتماعی ایرانیان در رخدادهای مختلف به وجود آورده اند. این تحقیق برای یافتن نرخ تعامل کاربران صفحه اینستاگرام سلبریتی های ایرانی فعال درکمک به زلزله زدگان کرمانشاه، به روش تحلیل محتوای کمّی صورت پذیرفته است. از میان صفحات مختلف اینستاگرام ،صفحه شخصی علی دایی به عنوان یک ورزشکار، نرگس کلباسی به عنوان یک فعال فرهنگی اجتماعی، و صادق زیباکلام به عنوان یک سیاستمدار دانشگاهی، دربازه زمانی 22آبان 1396 تا اول فروردین 1397 مورد مطالعه قرارگرفت و نرخ تعامل کاربران هر صفحه با استفاده از فرمول شرکت اینستاگرام محاسبه و مقایسه گردید.نتایج این تحقیق نشان داد تعامل کاربران صفحه های اینستاگرام هر سه چهره ی مشهور درمشارکت مادی و معنوی برای کمک به زلزله زدگان ازبالاترین نرخ تعامل مورد انتظار برخوردار بوده است. و میزان شهرت چهره های مشهور، از حضور فیزیکی دائمی آنها در مناطق زلزله زده، در تعامل کاربران تأثیر بیشتری داشته است. همچنین براساس نظریه تعامل با رویکرد «میروویتز» می توان گفت دنبال کنندگان صفحه های هر سه سلبریتی با تعامل خویش و پدیدآوردن اجتماع ویژه، شبکه ی جدیدی برای کمک به زلزله زدگان در ساختاری غیر دولتی به وجود آورده اند. اما برخورد قضایی با این پدیده مؤید نظرات منتقدانی مانند «لافی» و «مورلی» است که عدم توجه به ساختارهای سیاسی را درنظریه «میروویتز» مورد تأکید قرارداده اند.
جلوه های بی ادبی کلامی در تلویزیون در چارچوب نظریه گفتمان کالپپر مطالعه موردی: سریال «مادرانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
227 - 252
حوزههای تخصصی:
وجهه، خود انگاره عمومی است که هر فرد برای خود قائل است. وجهه، عبارت است از احترامی که هر فرد برای خود و آبروی خود قائل است. از طرفی، ادب توجه به وجهه طرف گفت وگو در طول مکالمه و در مقابل، بی ادبی تهدید وجهه است. کالپپر (2011) در نظریه گفتمان خود به راهکارهای اعمال بی ادبی براساس سه نوع وجهه فردی، رابطه ای، اجتماعی و دو نوع حقوق اجتماعی تساوی و وابستگی و ارتباط این مفاهیم اشاره می کند. این رویکرد بر عواملی چون بافت، هنجارهای اجتماعی و احساسات متمرکز و دارای ویژگی جمع مداری وجهه است. از این رو با چنین رویکردی می توان پدیده بی ادبی کلامی را در سریال های خانوادگی ایرانی بررسی کرد. این پژوهش در چارچوب این نظریه به این سؤال پاسخ می دهد که نظریه گفتمان کالپپر در سریال «مادرانه» از چه زوایایی قابل بحث و این سریال حاوی کدام یک از الگوهای بی ادبی کلامی است. به این منظور تعداد 30 نمونه از گفت و گوهای حاوی ارتباط میان انواع وجهه و حقوق اجتماعی به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و از روش توصیفی تحلیلی برای تحلیل آنهااستفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که همه الگوهای بی ادبی کلامی شامل تهدید وجهه فردی، رابطه ای و اجتماعی با توجه به حقوق اجتماعی با جلوه های مختلف در این سریال بکار رفته که در این بین الگوی تهدید وجهه رابطه ای به میزان 6/86 درصد دارای بالاترین میزان وقوع است.
شناخت شاخص های محتوایی و شکلی «تلویزیون واقعیت» و اقتضائات استفاده از آن در تلویزیون ایران (مطالعه موردی: مجموعه های تلویزیونی «فرمانده» و «کارآموز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
»تلویزیون واقعیت» (Reality-TV) از گونه ها یا ژانرهای متأخر برنامه سازی تلویزیونی است که استقبال گسترده مخاطبان، برنامه سازان و شبکه های تلویزیونی از این گونه، سبب فراگیری آن شده است. بااین وجود، «تلویزیون واقعیت» در ایران به طور کافی و همه جانبه مطالعه نشده و هنوز تولیدات این گونه در تلویزیون ایران با اشکالات فراوانی مواجه است. هدف این پژوهش بررسی چیستی، خاستگاه و مقتضیات این گونه تلویزیونی و شیوه مناسب تولید آن در تلویزیون ایران با توجه به اقتضائات بومی است. این مقاله پس از پرداختن به تاریخچه پیدایش و شکل گیری این گونه تلویزیونی و ذکر ویژگی های آن و زیرمجموعه هایش، دو نمونه از این گونه برنامه سازی را به شیوه تطبیقی، تحلیل و بررسی می کند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که با توجه به مشکلات این حوزه، لازم است در مورد استفاده از آن، تجربیات علمی و عملی مورد تأکید مقاله، در فرایند تولید آن به نحوی که مقاله پیشنهاد می کند در تولید نمونه های ایرانی کسب شود
بررسی تأثیر و عملکرد سینمای سیّار امریکا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
183 - 204
حوزههای تخصصی:
سینمای سیّار را در تعریفی ساده می توانیم سینمایی متحرک یا قابل حمل بنامیم که امکان نمایش تصاویر متحرک را در هر مکان و فضایی چه داخلی و چه خارجی فراهم می آورد. سینمای سیّار به عنوان ابزار مؤثر تبلیغاتی به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر شیوه های سلطه گری در دنیا، اهمیت و گسترش بیشتری پیدا کرد؛ زمانی که قدرت های بزرگ جهانی برای تثبیت موقعیت و تسلط خود بر کشورهای مستعمره و کشورهای جهان سوم، با استفاده از ابزار تبلیغی ازجمله سینمای سیّار، راهبرد دیپلماسی فرهنگی را پیشه کردند؛ آنچه که هربرت شیلر از آن با عنوان امپریالیسم فرهنگی یاد می کند. ایران یکی از معدود کشورهایی است که سینمای سیّار امریکا در آن فعالیت طولانی و گسترده داشته است. این مقاله به این مسئله پرداخته است که دلایل حضور و تأثیر سینمای سیّار امریکا در ایران چه و چگونه بوده و با بهره گیری از اسناد و گزارش های موجود و از طریق روش توصیفی و تحلیلی نتیجه گرفته است که سینمای سیّار امریکا از طریق برنامه اصل چهار ترومن و به قصد جلوگیری از نفوذ کمونیسم و ایجاد کمربند محافظتی برای منافع امریکا در منطقه، کار خود را در ایران آغاز کرده و از سویی به تدریج از طریق نمایش فیلم های آموزشی و تفریحی در صدد تغییر نگرش ها و تبلیغ سبک زندگی امریکایی بوده و از سوی دیگر، به واسطه فیلم های خبری و تبلیغاتی، ضمن تثبیت موقعیت حکومت مورد حمایت خود، قصد تسلط دائمی بر ایران را داشته است.
بررسی مقایسه ای القای ایدئولوژی در رسانه های ایرانی و آمریکایی در چارچوب نظریه ایدئولوژی ون دایک (۲۰۰۶)
منبع:
علوم خبری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
39 - 72
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی و با جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و استناد به متون ۳۶ روزنامه، مجله و خبرگزاری ایرانی و آمریکایی صورت می گیرد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریه ایدئولوژی ون دایک است و بسامد کاربرد استراتژی های معرفی شده توسط وی در رسانه های ایرانی و آمریکا برای القای اهداف صاحبان قدرت مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رسانه های آمریکایی و ایرانی در پوشش موضوع هایی که بعد از طی کردن مراحل گزینش، وارد روند تولید خبر می شوند، رویکردی خنثی ندارند بلکه از استراتژی های مختلفی که ون دایک ارائه کرده است، برای القای ایدئولوژی مورد نظر خود استفاده می کنند. داده های پژوهش نشان می دهد که مجموع بسامد کاربرد این استراتژی ها در رسانه های ایرانی ۶۰۴۰ مورد و در رسانه های آمریکایی، ۷۶۴۶ مورد بوده است. بنابراین رسانه های آمریکایی برای تبدیل سوژه به خبر، در موارد بیشتری اقدام به استفاده از استفاده از استراتژی ها برای القای ایدئولوژی مورد نظر خود کرده اند. همچنین هم رسانه های ایرانی و هم رسانه های آمریکایی از میان راهبردهای معرفی شده از راهبرد واژگان گرایی با بسامد بیشتری استفاده کرده اند که دلیل این امر بازنمایی سریع تر و آسان تر آن در ذهن مخاطب است. به عبارت دیگر، هر دو گروه برای رسیدن به هدف خود به ساده ترین صورت و در کمترین زمان ممکن از استراتژی واژگان گرایی استفاده کرده اند که این امر با اصل اقتصاد زبانی همخوانی دارد.
نظریه هنجاری و الگوی ارتباط غیرکلامی در نقطه آغاز ارتباطات درون فرهنگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
289 - 321
حوزههای تخصصی:
نقطه آغازین در فرآیند ارتباطی دو ارتباط گر، یک موقعیت ویژه است که بر کل فرآیند اثرگذار است. این نقطه دارای مولفه هایی کلامی و نیز غیرکلامی است. پژوهه فرارو، در تلاش برای یافتن نظریه هنجاری اسلامی در آغاز غیرکلامی ارتباطات است و از روش توصیفی-تحلیلی و الگوهای اجتهادی و استنباطی در فهم آیات و روایات بهره برده و این آموزه ها را با کمک نوعی الگوی قیاسی-داده بنیاد در موازنه با یافته های ارتباط شناختی تحلیل کرده است. نتایج تحقیق در سه محور به این شرح است: استخراج نظریه هنجاری مشتمل بر اصول و کلیات و راهبردهای هنجاری، هنجارهای تفصیلی در نه کانال ارتباط غیرکلامی، مدل ارتباطی آغاز ارتباطات با رویکرد ارتباط غیرکلامی به عنوان صورتی ساده از نظریه. طبق این مقاله، هنجارهای غیرکلامی در نقطه آغاز ارتباط در فرهنگ اسلامی با تاکید بر یک دال معنایی مرکزی یعنی ایجاد صمیمیت و محبت اجتماعی بین مومنان شکل گرفته و در میان گونه های ارتباطی غیرکلامی نیز ارتباط لمسی دارای برجستگی خاصی است. در خوشه ارتباط لمسی نیز الگوهایی خاص ارائه شده که در هیچ فرهنگی یافت نشده است. تاکید بر جذابیت در ظاهر (پوشش و مو و نظافت و ...) نیز از دیگر مولفه های نقطه آغاز ارتباط غیرکلامی در فرهنگ اسلامی است که در رتبه بعد قرار دارد.
بررسی ایده جنینی در فرایند خلق و درک متن نمایشی از منظر حِکمی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
67 - 91
حوزههای تخصصی:
ایده جنینی، گذشته از اینکه در حکم مبدأ فیلم نامه و متن نمایشی است، سایه قوت و ضعفش تا انتهای نگارش با نویسنده باقی می ماند. کمبود ایده جذاب و برانگیزاننده، همواره دغدغه نویسندگان، تهیه کنندگان، برنامه های تلویزیونی و رادیویی بوده است که علیرغم منابع شناخته شده غنی، پدیدآورندگان متون نمایشی از ظرفیت های این منابع نتوانسته اند به درستی بهره ببرند. بخشی از این مشکل به فقدان پژوهش های بومی و کاربردی منطبق با مباحث دینی و حکمی، در این حوزه برمی گردد. این تحقیق درصدد بررسی شیوه و تجربه جدید روایت شناسانه در سیر نزولی و صعودی شخصیت نمایشی مورد است تا در فرایند خلق و درک ایده جنینی بتوان از آن بهره برد. در همین راستا تلاش می شود به به این پرسش پاسخ دهد که ایده جنینی در فرایند خلق و درک متن نمایشی، چگونه تحلیل می شود. متون نمایشی از منظر حکمی در سیر نزولی و صعودی شخصیت، بر اساس کنش او ترسیم می شود و در شکل ظاهری آن، تفاوتی با الگوهای روایت شناسی ندارد؛ چراکه در سیر نزولی تعادل اولیه به تدریج از بین می رود و با تشدید موقعیت بحرانی به عدم تعادل می رسد. در سیر صعودی نیز همچنان عدم تعادل تدوام و تشدید می شود و درنهایت به تعادل ثانویه می رسد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایده جنینی نتیجه تلاقی انتخاب و کنش شخصیت در سیر نزولی و صعودی است که معنای اولیه نیز در اثر نمایشی بروز می یابد.
The Challenges and Trends of Deploying Blockchain in the Real World for the Users’ Need
منبع:
Cyberspace Studies July ۲۰۱۹ , Volume ۳, Issue ۲
119 - 128
حوزههای تخصصی:
Blockchain technology is a decentralized and open database maintained by a peer-to-peer network, offering a “trustless trust” for untrusted parties. Despite the fact that some researchers consider blockchain as a bubble, blockchain technology has the genuine potential to solve problems across industries. In this article, we provide an overview of the development that Blockchain technology has had in 2018 and point out the challenges of deploying blockchain-based applications in the real world from a Human-Computer Interaction view. We propose that blockchain practitioners should design blockchain applications from users’ perspective, think about who the users are, and what they need. Furthermore, we also lay out possible future trends for blockchain based systems.
«الگوپذیری تربیتی کودکان در بررسی محتوایی سریال های انیمیشنی کودک تلویزیون»
منبع:
علوم خبری سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
111 - 140
حوزههای تخصصی:
تلویزیون به عنوان مکمل تربیتی در کنارخانواده، عامل رشد فکری و شخصیتی کودکان می شود. از آنجا که کودکان به میزان قابل توجهی در معرض تماشای سریال های پویانمایی قرار می گیرند؛ لذا بسیاری از الگوهای تربیتی را به شکل چشمگیری آموخته و در آنها نهادینه می شود. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، ضمن تحلیل الگوهای تربیتی ارائه شده در سریال های پویانمایی شبکه استانی؛ به نقش این سریال ها در آموزش الگو های تربیتی و مهارت های فردی و اجتماعی به کودکان در قالب موضوعات مختلف بپردازد. نمونه این پژوهش در کل 71 دقیقه و 517 صحنه از سریال های پویانمایی مرتبط بوده است. یافته ها نشان می دهد؛ الگوهای تربیتی به صورت گفتگویی(کلامی) بین شخصیت های داستان و «رفتارهای اجتماعی چون تمیز نگه داشتن طبیعت و مهربانی با حیوانات، رفتارهای فردی چون و سلام کردن و راستگویی، رفتارهای بین فردی چون همکاری در کارها و قدرشناسی به کودکان آموخته و الگودهی می شود. بارزترین الگوی تربیتی که از طریق شخصیت پدر و مادر درسریال ها ارائه شده الگوی«غلبه بر خجالت و کمرویی» است و آموزش الگوهایی چون؛ نحوه کنترل و بروز هیجان های مثبت(عشق) و منفی(خشم) بیشتر در قالب داستان و قصه به کودکان و به طور غیر مستقیم، از طریق شخصیت های اصلی به کودکان الگودهی می شود.
تحلیل مقایسه ای بازنمایی مهارت های ارتباطی در پویانمایی های ایرانی و غیرایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های پویانمایی (انیمیشن) در همه جای دنیا و از جمله جامعه ایران بسیار دیده می شوند و مخاطبان زیادی دارد. کودکان، مهارت های زندگی و ارتباطی را از مجراهای مختلف فراوانی فرا می گیرند. باتوجه به اهمیت مهارت های زندگی کسب شده از محیط که انیمیشن ها نقش موثرتری دارند، سوال اینست که نحوه نمایش مهارت های ارتباطی در پویانمایی چگونه است و شخصیت اصلی داستان در برخورد با اتفاقات چه واکنشی دارند؟ برای پاسخ به این سوال، به سراغ پویانمایی رفته و از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده و رمزگان محتوا در سه سطح؛ ظاهری، فنی و اجتماعی بررسی شده اند. از میان چهار نمونه مورد بررسی، نتایج یافته های یک نمونه از پویانمایی های ایرانی (رستم و سهراب) و یک نمونه از پویانمایی های غیرایرانی (کوکو) آورده شده است. واحد تحلیل، سکانس های انیمیشن است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در نمونه ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی، به غیر از مسائل تکنیکی و فنی، از لحاظ محتوا باهم فرقی ندارند و مهارت های ارتباطی بخوبی در آنها نمایش داده شده است. مجموعه ای از دلالت های فرهنگی-اجتماعی بر روابط سرشار از صمیمت، حمایت و نزدیکی اعضای خانواده دلالت دارند. شخصیت اصلی داستان، خودسرانه راه خویش را می رود تا به خواسته ها و نیازهایش برسد. در نمونه غیرایرانی، شخصیت اول داستان با ساختارشکنی موضوع ممنوعه داستان را پیش می برد ولی در نهایت به حفظ نهاد خانواده، اولویت دادن به نهاد خانواده همراه است. در این بازنمایی ها، کودک در جایگاه سنی طبیعی خود بازنمایی نشده و بزرگ تر از سن شان نمایش داده می شود. افتخار و تاکید بر آداب و رسوم، نمادهای ملی، حفظ نهاد خانواده، نقش دادن و توجه کردن به کودک، از جمله محتواهای خوب و مناسب پویانمایی است.
بررسی تاثیر دو عامل حذف ارتباطات غیرکلامی و ارسال در لحظه پیام، بر فرایند انتقال پیام در پیام رسان های موبایلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
61 - 84
حوزههای تخصصی:
حدوداً 65 تا 90 درصد از فرایند ارتباطات از طریق ارتباطات غیرکلامی انجام می شود. این ظرفیت در ارتباطات انسانی از طریق رسانه های اجتماعی به طورکلی حذف شده است و فرایند ارتباطات با ظرفیت حدوداً 30 درصدی انجام می شود. از سوی دیگر تا پیش از پیدایی پیام رسان های موبایلی و سرویس پیامک، پیام های مکتوب چه در قالب نامه یا کتاب، در لحظه نوشته نمی شد بلکه جوانب پیام بیشتر بررسی می شد. حال آنکه در پیام رسان های موبایلی فرایند ارتباط، در لحظه و با ظرفیت محدود زمانی شکل می گیرد. این امر باعث تجربه کژتابی های متعدد پیام های ارسالی توسط مخاطبان شده است. در این پژوهش که به روش پیمایشی انجام شده به روش نمونه گیری تصادفی از 355 نفر نظرسنجی انجام شده و تجربیات آن ها در خصوص کژتابی پیام به وسیله پیام رسان های موبایلی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با استفاده از آزمون t و به کمک نرم افزار spss ارتباط این تجربیات با نبود زبان بدن در این فرایند مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش در پیام رسان های موبایلی، تأثیر معنی دار حذف زبان بدن و گفتگوی در لحظه متنی بر اخلالات و کژتابی های پیام در این رسانه ها را نشان می دهد.
هویت جنسیتی کاربران شبکه های اجتماعی؛ تحلیل گفتمان کامنت های کابران شبکه های اینستاگرام و تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
149 - 177
حوزههای تخصصی:
هویت جنسیتی یکی از چالش های جامعه جهانی امروز است. ارتباطات زنان و مردان در شبکه های اجتماعی و انتقال نگرش ها و رفتارهای زنانه و مردانه، بستر بازتولید هویت جنسیتی را فراهم کرده است. زبان نوشتاری، گفتاری و تصویری برای ارتباط با دیگران در فضای مجازی، زمینه هویت جنسیتی سیال را فراهم نموده است. این مقاله با هدف تحلیل واقعیت و بازنمایی هویت جنسیتی کاربران فضای مجازی با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان بر اساس مدل فیسک به تحلیل سطوح هویت جنسیتی کابران پرداخته است. روش نمونه گیری هدفمند بود. نمونه تحلیل، پست و کامنت های کاربران زن و مرد شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام از آبان تا اسفند ماه سال 1396 بود. پست و کامنت های 300 کاربر زن و مرد با روش های رایج در تحلیل گفتمان بررسی شده است. تحلیل پست و کامنت های کاربران نشان داد که کاربران زن، کامنت های بیشتری به ثبت رسانده اند. بر اساس یافته های این مطالعه، مردان پست های بیشتری ثبت می کنند. نتایج به تقویت این مفهوم که «زنان در شبکه های اجتماعی آنلاین، بیشتر حمایت و تأیید می کنند» منجر شد. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان به اشتراک موضوع های شخصی تر تمایل دارند و مردان بیشتر متمایل به مسائل کمتر شخصی هستند. گفتمان مسلط در این مطالعه «ماندگاری زنان در گفتمان سنتی حمایتی - تاییدی نسبت به مردان» است.
«منطق» حصول پیشرفت در مبانی علوم اجتماعی اسلامی؛ مبتنی بر شواهد قرآنی و روایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش اسنادی-تحلیلی و همچنین آوردن شواهدی قرآنی و روایی از شاخصه ها و اهداف پیشرفت از منظر اسلام، سعی داشته به کشف "منطق" حصول پیشرفت در مبانی علوم اجتماعی اسلامی، نائل آید. نتایج حاصل شده از پژوهش های قرآنی و حدیثی انجام شده، نشان می دهند که برخلاف نظریات غربی که هر «افزایشی» را پیشرفت می دانند، اسلام افزایشی را پیشرفت تلقی می نماید که از بطن تقوا برخاسته است و تقوا در آن هم نقش «اُصالی» و هم «آلی» دارد. جامعه ای که ملکه تقوا را به دست آورد، خصلت های اخلاقی زائیده شده از بطن تقوا در آن نمایان خواهند شد و در جای جای آن نمود می یابند و درنهایت این خصلت ها در قالب «ظهورات» تمدنی نمایان می شوند و نظامات موجود در این جامعه، مانند نظام سیاسی و فرهنگی، متولدشده از چنین خصلت هایی هستند. در پایان الگوواره و منطق حرکت به سمت جامعه پیشرفته اسلامی تصویر شده است.
ایران در میانه ابهام و تأیید: تحلیل گفتمان رژیم پهلوی در مواجهه با تأسیس رژیم صهیونیستی
حوزههای تخصصی:
مسئله فلسطین یکی از مهم ترین مسائل خاورمیانه در یک قرن گذشته بوده که همه کشورها و بازیگران منطقه را تحت تأثیر خویش قرار داده است؛ ایران نیز از این مقوله مستثناء نبوده و در طلیعه پیدایش رژیم صهیونیستی در پی تعیین نسبت خویش با این اتفاق مهم منطقه ای بوده است. گفتمان دولت وقت ایران در قبال فلسطین را می توان گفتمان «ابهام و تأیید حساب شده» نامید. مقاله پیش روی در پی آن است تا با کنکاشی در گفتارهای رژیم پهلوی در تشریح چگونگی و چرایی شناسایی رژیم صهیونیستی، حدود و ثغور و زمینه های قوام گفتمان پهلوی در مواجهه با تأسیس رژیم صهیونیستی را با بهره گیری از روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) شناسایی و تبیین نماید.
قهرمان اسطوره ای در سینمای مسعود کیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
81 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، قهرمان و ویژگی های آن در سینمای مسعود کیمیایی، مورد مطالعه قرار گرفته و نیز تأثیر شرایط اجتماعی بر تحولات قهرمان در آثار پیش از انقلاب و پس از انقلاب کیمیایی، موردتوجه واقع شده است. برای این منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، سه فیلم «قیصر»، «داش آکل» و «رضا موتوری» از آثار پیش از انقلاب و سه فیلم «رئیس»، «محاکمه در خیابان» و «جرم» به عنوان نمونه هایی از آثار پس از انقلاب وی انتخاب و تحلیل شده اند. روش مورد استفاده در این مقاله نیز «تحلیل روایت» بوده است که با استفاده از «کهن الگوی قهرمان جوزف کمبل» انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که بازتاب شرایط اجتماعی هر دوره، منجر به خلق دو گونه متفاوت از قهرمان در سینمای کیمیایی شده است؛ بدین ترتیب که قهرمانان سینمای کیمیایی، در دوران پیش از انقلاب، دارای ویژگی های اسطوره ای هستند، درحالی که روایت کیمیایی از قهرمان در سال های اخیر، از الگوهای اسطوره ای پیشین خود فاصله گرفته است و قهرمانانی را شاهد هستیم که متناسب با شرایط اجتماعی، در زندگی روزمره غرق شده اند.
گونه شناسی مجتمع های تجاری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح مراکزخرید ( (Shopping Centers اگرچه در دنیای علمی و زندگی روزمره پرکاربرد و رایج است اما به همان اندازه نیز از ابهام برخوردار است. اشکال متعدد و متنوع این مفهوم گاهی با هم در هم می آمیزد و مرزهای درونی آن از میان می رود. در دو دهه گذشته در ایران، افزایش چشمگیر فضاهای تجاری به ویژه مال ها و مگاما ل ها در شهر تهران موضوعی بوده که توجه همگان را به خود جلب کرده است اما این امر از ابهام مفهومی و ابهام در تعداد و عملکردهای گوناگونی آن کم نکرده است. نه تنها از تعداد و شکل بندی ها و طبقه بندی های موجود در مجتمعهای تجاری تهران آگاهی کافی نداریم بلکه شناخت دقیقی هم راجع به جغرافیا و تاریخ این فضاهای تجاری مدرن وجود ندارد. به همین دلیل در گام اول، ارائه آمار پایه ای و تدقیق مفهومی بر اساس طبقه بندی های مختلف مجتمع های تجاری ضروری بنظر می رسد. داده های این مقاله بر اساس سرشماری در بین سال های 1395 -1397 انجام گرفته است، و بر این اساس ما به گونه شناسی و طبقه بندی مجتمع های تجاری و نوع آنها بر حسب وضعیت جغرافیایی و دوره های تاریخی احداث پرداخته ایم. براساس یافته های این مقاله، بیشترین تعداد مراکز خرید و مال ها و مال های چند منظوره در دوره قالیباف و بیشتر در مراکز و مناطق شمالی و غربی تهران متمرکز شده اند، همچنین، احداث این مراکز تجاری فواصل و نزدیکی و دوری آنها از یکدیگر و محل استقرارشان تابع منطق مشخصی نبوده است.