فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و شناخت بنیانگذاران سازمان اخوان المسلمین در مصر و سوریه و تفکرات بنیادنی که این تشکل در این دو کشور بر مبنای آن شکل گرفته اند، انجام شد. به منظور دستیابی به اهداف این پژوهش ابتدا به بررسی تاریخچه اخوان المسلمین بر مبنای بنیانگذاران و سیر تاریخی پرداخته شد و سپس در جمع بندی مختصر ادوار تاریخ اخوان از ابتدای شکل گیری تا کنون مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تفاوت عملکرد اخوالن المسلمین در مصر که رویکری اجتماعی و تربیتی داشت و اخوان المسلمین در سوریه که در مدت کوتاهی به تقابل و درگیری و حرکتهای خشونت بار روی آورد مورد بررسی قرار گرفت. سپس به بررسی اندیشه بنیادین اخوان المسلمین در مصر بعنوان مرکز اصلی آن و اندیشمندان پایه گذار اندیشه جمعی این تشکیلات در وجود مختلف معرفتی تا سیاسی پرداخته شد. در این میان دو چهره اصلی یعنی حسن البناء و سید قطب مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بررسی اندیشه های بنیادین اخوان المسلمین در سوریه مورد بررسی و علت بروز رفتار متفاوت میان این دوشاخه مهم این سازمان مورد کنکاش قرار گرفت. در نهایت با توجه به داده های موجود به نتیجه گیری در مورد چرایی تفاوت عملکرد این دوشاخه سازمانی در این دو کشور پرداخته شد.
علل و عوامل افول آمریکا؛ بر مبنای الگوی تعامل چندجانبه پویا (به همراه پیشنهاد رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید تنش های سیاسی در ایالات متحده در دهه ابتدایی قرن بیست و یکم و مواردی مانند ظهور ترامپ در سال 2016 و حمله مرگبار 6 ژانویه 2021 به کاپیتول هیل، موجب طرح این مسئله شده است که ریشه ها و زمینه های سیاسی و اجتماعی خیابانی شدن سیاست و رادیکالیزه شدن گروه های نخبگی و توده ای در جامعه آمریکایی چیست؟ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که منابع اصلی و کانونی افول آمریکا چیست و چگونه می توان آنها را تبیین کرد؟ این پرسش از طریق چارچوب نظری الگوی تعامل چندجانبه پویا به بحث گذاشته شد تا مشخص شود در یک درهم کنش میان افول هنجارها و الگوهای رفتاری، زوال نهادهای سیاسی، پولی شدن سیاست، مؤلفه های اقتصادی و ستیزهای اجتماعی، فرآیند افول در آمریکا شکل گرفته است. درواقع این مؤلفه ها در این درهم کُنش، یکدیگر را تقویت و تکمیل می کنند و از تعامل پویای میان آنها، افول آمریکا ظهور می یابد. در چنین بستری امکان بازتنظیم دستورکارها و کارکردهای نظام سیاسی به امری دشوار تبدیل می شود.
مقایسه تحلیلی -تطبیقی نحوه بهره برداری عرفان حلقه و اشو از بستر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیت روزافزون فضای گسترده مجازی در عرصه تبلیغ و اطلاع رسانی، بر کسی پوشیده نیست. این مسئله به قدری مهم است که غفلت از آن برای هر صاحب فکر و اندیشه ای می تواند گران تمام شود. پژوهش حاضر با تکیه بر همین اهمیت، قصد دارد تا به نحوه بهره گیری دو طیف عرفان نوظهور اشو و عرفان حلقه از فضای مجازی را مورد بررسی قراردهد. در این راستا، تلاش شد، با روشی توصیفی تحلیلی، مجموعه فعالیت های فضای مجازی در یک محدوده زمانی شش ماهه و با تأکید بر تعداد کانال ها، تعداد کاربران، تعداد پست ها، محتوای پست ها، نحوه بهره گیری عرفان های جدید از بسترسازی فضای مجازی و اهداف آنان در این فضا مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. مهمترین یافته این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی نگاشته شده، بیان کننده این مهم است که عرفان حلقه و اشو، با بهره-گیری از فضای مجازی و با تمرکز بر موضوعات مهم وجذابی چون دفاع از حقوق زنان و ضدیت با برخی امور دین، توانسته اند رشد قابل ملاحظه ای در بین جوانان داشته باشند. همچنین عدم دسترسی آنها به رسانه های مجاز و انجام فیلترینگ نتوانسته است، مانع بزرگی بر سر راه آنان باشد.
طنز به مثابه صدا: مطالعه جامعه شناختی گسترش صدای عمومی در اشعار طنز دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر صدا را توانایی بازاندیشانه کنشگران برای ارائه روایت از زندگی خود و دیگران و انتخابی مهم برای اصلاح شرایط موجود در نظر بگیریم، در این صورت شعر طنز دوره مشروطه ازنظر شکل گیری صدای عمومی و ظهور و بروز یک قالب شعری انتقادی رو به سوی جامعه، منحصربه فرد است. اینکه چرا این قالب در چنین دوره ای امکان ظهور یافت موضوع بررسی این پژوهش است. در این مقاله، با مطالعه اشعار طنز چهار شاعر مطرح مشروطه (ایرج میرزا، عارف قزوینی، فرخی یزدی و ملک الشعرای بهار)، ضمن تحلیل چگونگی بروز این صدا، بسترهای شکل گیری آن با استفاده از نظریه صدای آلبرت هیرشمن تحلیل شده است. عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش صدای عمومی عبارت اند از: نارضایتی حاصل از مقایسه ایران با کشورهای مدرن، عدم سهولت فرصت خروج در عین ممکن بودن خروج، وجود احساس وفاداری ملی و احتمال تأثیر صدا به دلیل ضعف حاکمیت. درحالی که صدای عمومی دوره مشروطه در نقد فرهنگ عمومی، صریح و فاصله گذارانه است، این امر در نقد سیاست (شاه، اهالی سیاست و استعمار) تا حدی به صدای مورب نیل کرده است. طنز مشروطه فارغ از صحت محتوای آن، قالبی درخشان برای تجلی صدای افقی جمعی بوده که زمینه ساز شکل گیری هویت های سیاسی جمعی و بالطبع، صدای عمودی خطاب به صاحبان قدرت شده است.
گونه شناسی هویت مجازی زنان کرد ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
111 - 144
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی، به خصوص شبکه های اجتماعی تصویرمحور، فضایی به نسبت باز برای بازنمایی هویت و حتی هویت سازی در اختیار گروه های قومی و به حاشیه رانده شده قرار داده است که به صورت تاریخی از آن بی بهره بوده اند. این مقاله به دنبال شناخت انواع گونه های هویتی بازنمایی شده زنان کرد ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام و نیز شناسایی راهبردها و فن هایی است که این زنان برای بازنمایی هویت جمعی خود بکار می گیرند. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی نتنوگرافی یا مردم نگاری شبکه ای است که برای گردآوری و تحلیل داده ها از الگوی سادبک مشتمل بر سه فن مصاحبه، مشاهده مشارکتی و خوانش محتوای مجازی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، کاربران زن گرچه در بازنمایی هویت خود عاملیت بیشتری یافته اند، اما کنشگری آن ها از ساختارهای از پیش تعیین شده معماری شبکه های اجتماعی نظیر لایک، کامنت و بازنشر تصاویر تاثیر گرفته است. همچنین یافته ها نشان از وجود سه تیپ هویتی جهان وطنی، ملی ایرانی و قومی در این شبکه دارد؛ تیپ هایی که مؤلفه های هر یک از آن ها خود به سه زیرمجموعه نمایشِ تعلق به جامعه مطلوب، فرهنگ و سیاست تقسیم می شوند. هر یک از این زیرمجموعه ها نیز راهبردها و فن های بازنمایی مختص به خود را دارند. هویت های بازنمایی شده زنان در اینستاگرام در مقایسه با رسانه های جمعی از تنوع و تکثر بیشتری برخوردار است. همچنین این هویت ها سیال و چندرگه بوده و در برهه هایی خاص نظیر بحران های اجتماعی رادیکال تر بروز می کنند.
سناریوهای سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
149 - 179
حوزههای تخصصی:
سناریوپردازی فرایندی نظام مند و روشمند است که در فضاهای پیچیده و دارای عدم قطعیت، افراد و سازمان ها را در برنامه ریزی و تصمیم گیری توانمندتر می سازد. پژوهش حاضر، از این روش و رویکرد، به منظور شناخت فضاهای پیش روی سیما در برنامه های سرگرم کننده استفاده کرده است. سرگرمی نقش بسیار مهمی در جذب مخاطب، فرهنگ سازی و نیز درآمدزایی برای رسانه ها و شرکت ها دارد. در این پژوهش، ابتدا با بهره گیری از الگوی شوارتز، پیشران ها و مؤلفه های کلیدی سیستم استخراج شده است و سپس، از نرم افزار سناریوویزارد برای تحلیل ساختاری و بررسی چگونگی اثرگذاری و اثرپذیری عدم قطعیت ها نسبت به هم و آنگاه، استخراج فضاهای سناریویی استفاده شده است. در نهایت نیز 3 سناریوی سازگار و محتمل در ارتباط با آینده سرگرمی در سیما شامل سناریوی سنگربندی، سناریوی فرگشت و سناریوی دگردیسی استخراج و توصیف شده اند و در پایان، پس از روایت هر سناریو، از طریق جمع بندی یافته های موجود در پنل های خبرگی، توصیه های راهبردی در خصوص آینده سرگرمی در تلویزیون برای مدیران و سیاست گذاران ذی ربط ارائه شده است.
تدوین مدل سواد رسانه ای به منظور ارتقای سرمایه اجتماعی در شهر یزد
منبع:
علوم خبری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
137 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ تدوین مدل سواد رسانه ای برای ارتقاء سرمایه اجتماعی در شهر یزد انجام شده و از روش ترکیبی، از نوع اکتشافی بهره برده و دارای بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی از روش گراندد تئوری، نظرات19 نفر از کارشناسان، در قالب مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته اخذ گردید. مصاحبه ها تبدیل به متن و فرآیند تحلیل داده ها و کدگذاری ها آغاز شد. برای سنجش رواییِ بخش کیفی، از راهبردِ تأیید مشارکت کنندگان و رویکرد همسوسازی استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان داد در صورتی که شرایط زمینه ای، ایجاد وعوامل مداخله گر کنترل شوند و استراتژی موردِ تأکید به کار رود، می توان به ارتقای سرمایه اجتماعی دست یافت. در بخش کمی، تعداد 364 نفر از شهروندان یزد به روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس، برای تکمیل پرسشنامه محقق ساخته، انتخاب شدند و پس از تحلیل آماری، یافته ها نشان داد میانگین متغیرهای پژوهش بالاتر از متوسط مورد نظر است.
شبکه های اجتماعی جدید و تعاملات نسلی
منبع:
علوم خبری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
91 - 120
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تعاملات نسلی در شبکه های اجتماعی صورت گرفته است .پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. نمونه آماری شامل 384 نفر از کاربران اینترنتی 25-40 ساله می باشند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS فرضیه ها آزمون گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان می دهد سرمایه فرهنگی،سرمایه اجتماعی ،سرمایه اقتصادی، راحتی استفاده از شبکه های اجتماعی و سودهای دریافت شده در شبکه های اجتماعی قدرت پیش بینی تعاملات نسلی را دارند و از بین این عوامل سرمایه فرهنگی دارای قدرت پیش بینی بالاتری می باشد سپس به ترتیب سودهای دریافت شده در شبکه های اجتماعی ،راحتی استفاده از شبکه های اجتماعی و بعد سرمایه اجتماعی و در نهایت سرمایه اقتصادی قدرت پیش بینی تعاملات نسلی را دارند همچنین میزان بتای حاصل از قدرت پیش بینی نشان داد که به ازاء یک واحد افزایش در هر کدام از متغییرهای مستقل ،تعاملات نسلی به میزان یک واحد افزایش بتا داشته است و در نتیجه فرضیات پژوهش تأیید می شود.
چالشها و سیاست های راهبردی «تبلیغات بازرگانی» در رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره سوم ۱۳۹۹ ویژه نامه همایش رسانه ملی و تبلیغات بازرگانی
32 - 11
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به شرایط متغیر محیطی، پیچیدگی های فناوری، کمبود منابع، تنوع خدمات، سرعت بالای تبادل اطلاعات و ارتباطات، شاخص های جذابیت برای مخاطب به منظور تحقق اهداف کلان و...، حفظ جایگاه، ادامه حیات و توسعه در یک سازمان رسانه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از این رو، شناسایی چالش ها و به کارگیری سیاست های راهبردی مؤثر بر تبلیغات بازرگانی رسانه یک کشور می تواند نقش مهمی در ارتقای جایگاه رسانه ای آن ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش ها و سیاست های راهبردی تبلیغات بازرگانی در رسانه ملی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی است. برای شناسایی سیاست های راهبردی تأثیرگذار بر تبلیغات رسانه ملی، از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است که سیاست هایی همچون: تشویق نوآوری باز، حداکثرسازی توان داخلی، حمایت از یادگیری فناورانه، نظام مالکیت فکری، حمایت از شرکت های فناور نوپا و... در حوزه تبلیغات بازرگانی رسانه ملی می توانند مؤثر واقع شوند. با توجه به نتایج به دست آمده می شود گفت چالش های زیادی بر سر راه سیاست گذاری حوزه تبلیغات بازرگانی رسانه ملی وجود دارد، چالش هایی همچون شکست نهادی، قوانین و سیاست ها و عدم تمرکز بر مفهوم سواد رسانه ای.
اصول حقوقی حاکم بر تبلیغات بازرگانی ناظر به کودکان در ایران و دستورالعمل های اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره سوم ۱۳۹۹ ویژه نامه همایش رسانه ملی و تبلیغات بازرگانی
138 - 115
حوزههای تخصصی:
«ضرورت حمایت قانونی از کودکان در حوزه تبلیغات» امری است که قانو نگذاران کشورهای مختلف از دیرباز بدان توجه داشته اند. این مسئله در زمره دستورالعمل های اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. در مقاله حاضر، با مطالعه این دستورالعمل ها، موضع نظام حقوقی ایران را در این خصوص ارزیابی می کنیم. متأسفانه تبلیغات ناظر به کودکان- با وجود اهمیت بالایی که دارد- در نظام حقوقی ایران، فاقد ضوابط و چارچوب مشخص و روشن است. مصوبات لازم الاجرای این حوزه، محدود به چند مورد (مندرج در ماده 9 آیین نامه امور اعلانات و ماده 12 آیین نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار و فعالیت کانون های آگهی تبلیغاتی) است و در مصوبات فعلی، پیش نویس ها و لوایح در حال بررسی، به مواردی مانند: زمان پخش آگهی تبلیغاتی، تعدد، تکرار و طول مدت پخش آگهی اشاره نشده است. در قوانین ما از یک سو، رده سنی ای که مشمول عنوان کودک و نوجوان قرار می گیرد، به شدت محل بحث است و از سوی دیگر، محدودیت ها و ممنوعیت های حاکم بر چنین تبلیغاتی عمدتاً در حد پیش نویس و دستورالعمل های داخلی است. لذا شاید صحیح تر آن باشد که بگوییم نظام حقوقی ما در ارتباط با اصول حاکم بر تبلیغات کودک، موضعی اتخاذ نکرده و لازم است علاوه بر ترسیم اصول مزبور، ممنوعیت ها و محدودیت های ناظر بر این حوزه نیز تبیین شود. در پژوهش حاضر، به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، این موضوع بررسی شده است.
راهکارهای ترویج سواد رسانه ای از طریق رسانه ملی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷ و ۸
112 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: در جوامع کنونی، آموزش سواد رسانه ای به عنوان دانش و مهارت افراد در استفاده آگاهانه از رسانه ها ضروری است. از سویی در جمهوری اسلامی ایران، رسانه ملی با توجه به کارکردهایی که دارد می تواند نقش مؤثری در زمینه آموزش همگانی داشته باشد. ازاین رو در تحقیق حاضر، هدف اصلی شناسایی راهکارهای ترویج سواد رسانه ای از طریق رسانه ملی تعریف شده است.
روش: محقق با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان، به جمع آوری یافته ها پرداخته است.
یافته ها: یافته های به دست آمده حول پنج محور ظرفیت ها، موانع، راهکارهای مبتنی بر سیاست ها، راهکارهای مبتنی بر آموزش ها و نقش های کلیدی سازمانی دسته بندی شده است.
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق در چهار بخش کلی ظرفیت ها، موانع، راهکارها و نقش های کلیدی سازمانی به دست آمده است. در مجموع 30 راهکار شناسایی شده که از جمله آن ها عبارت است از: تعیین چشم انداز سواد رسانه ای، تنظیم دستورالعمل تهیه کنندگان، تولید برنامه بر مبنای سواد رسانه ای، بهره گیری از قالب سرگرم آموزی جهت انتقال مفاهیم سواد رسانه ای، تولید مخاطب تحلیل گر، پرسش گر و منتقد، رعایت استانداردهای رده بندی سنی و القاء رژیم مصرف رسانه ای، جریان سازی سواد رسانه ای، آموزش منابع انسانی، الگوبرداری و طراحی الگوی بومی سواد رسانه ای، ارائه آموزش های صریح و ضمنی سواد رسانه ای، آموزش مهارت های سواد رسانه ای، آموزش اصول نویسندگی و خبرنگاری.
سواد رسانه ای و تأثیر آن بر حکمرانی نوین در عصر دولت پسامدرن
حوزههای تخصصی:
امروزه در عصر گذار به دولت پسامدرن شاهد شیوه های نوینی از حکمرانی در جوامع توسعه یافته هستیم که رابطه توده ها با دولت در بستر جامعه مدنی و نیز کارویژه های دولت را بسیار دگرگون ساخته است. این شیوه های نوین در قالب مفهوم کلیدیِ «حُسن حکومت داری» متجلی می شود که یکی از معیارهای اساسیِ تمییز جوامع سیاسیِ پسامدرن از معادل های مدرن و پیشامدرن آن ها به حساب می آید. بدون تردید رسانه به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای فعال در جامعه مدنی که رابطه تنگاتنگی با شهروندان و رهبران سیاسی دارد، از جایگاه رفیعی در فرایند حکمرانی نوین برخوردار است زیرا می تواند مجرایی برای انتقال گفتمان مسلط و پیام های رهبران به مردم و متقابلاً انعکاس مطالبات عمومی به سطوح فوقانی حاکمیت سیاسی باشد. نقش آفرینی درست و مثبت رسانه ها در سطح جامعه را باید عنصر مهمی در راستای تحقق حسن حکومت داری دانست زیرا دولت های مدرن به ویژه از نوع تمامیت خواه قادرند با تسلط بر رسانه ها آن ها را به ابزاری برای کنترل هدفمند توده ها و ایجاد وضعیت هژمونی برای سلطه آسان تر خود مبدل سازند. مقاله حاضر در پاسخ به این پرسش اصلی که سواد رسانه ای چه تأثیری بر حکمرانی نوین دارد، با استفاده از روش تحلیل دومتغیره ضمن برقراری رابطه علّی میان سواد رسانه ای مردم (متغیر مستقل) و عملکرد رسانه ها (متغیر وابسته) این فرضیه را مطرح می سازد که با ارتقاء سواد رسانه ایِ آحاد مردم در جوامع پسامدرن، امکان استفاده ابزاری دولت ها از رسانه ها کاهش می یابد و رسانه می تواند با کارکرد صحیح خود نقش بسزایی در تحقق حسن حکومت داری و ایجاد دولت های متعهد و پاسخگو در برابر حقوق مدنی شهروندان برعهده بگیرد.
تحلیل کارکرد سلبریتی در گذار از نشانه شناسی ایدئولوژی به نشانه شناسی فرهنگ (مورد مطالعه: لایو اینستاگرامی حسن آقامیری و احلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مروری بر آثار ترجمه ای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانه شناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانه ای درون فرهنگ به مثابه نظام های ایدئولوژیک و اسطوره ای تلقی رایج و کارویژه نشانه شناسی، افشای دلالت های پنهان و عمدتاً سرکوب گرانه آن هاست؛ در حالی که ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانه ای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانه ای است که با استفاده از نظریه و روش شناسی یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام (مطالعه افراد متأهل 15-40 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
288-257
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی «تلگرام»، کاربرپسندترین شبکه اجتماعی در کشور ایران است که حجم بالایی از روابط و محتواها را در خود جای داده است. پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر عضویت افراد متأهل در این شبکه، به روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری، افراد متأهل 40-15 ساله شهرستان بروجرد بودند که تجربه استفاده از این شبکه را حداقل به مدت یک سال داشتند. تعداد نمونه 31 نفر، روش نمونه گیری هدفمند و روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بوده است. نتایج کدگذاری مصاحبه ها نشان داد که فرد در اثر 1)مکانیزم های سوق دهنده (فشار فناوری، تنهایی، بیکاری، محدودیت های هنجاری، خستگی ذهنی و جسمی، خلأ عاطفی، خودِ حقیقی نامقبول، جامعه مصرفی) و 2)مکانیزم های جذب کننده (ارتباط امن، آسان، ارزان، گسترده و سریع، آگاهی بخشی، سرگرمی، رونق کسب و کار، کرسی های آزاداندیشی)، به عضویت این شبکه درآمده است. در نتیجه فرد به طور کلی در اثر محدودیت های دنیای حقیقی و همچنین جذابیت های تلگرام به عنوان عامل مضاعف به عضویت این شبکه در می آید.
برساخت اجتماعی و تجربه شخصی شهروندان سنندجی از بحران هویتی و قومیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
221 - 249
حوزههای تخصصی:
در اغلب جوامع چند قومی مسایل قومی اگر مساله اول آن جوامع نباشند، حتما یکی از دغدغه های آن نظام اجتماعی به شمار می رود. بر همین اساس این پژوهش با هدف مطالعه کیفی به برساخت اجتماعی و تجربه شخصی شهروندان سنندجی از بحران هویتی و قومیتی می پردازد. روش این پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری و داده های کیفی به منظور کشف مدلی برای تبیین بحران هویتی و قومیتی در کردستان جمع آوری شده است. به طور کلی می توان گفت نظرات کارشناسی اساتید، خبرگان و کارشناسان سنندجی بهترین راهبرد برای تبیین بحران هویتی و قومیتی در کردستان هستند. تحلیل نتایج 15 مصاحبه عمیق بر اساس سه مرحله کدگذاری با بیش از 304 گزاره معنادار، 270 مفهوم و 22 مقوله فرعی و 9 مقوله اصلی و یک مقوله هسته به دست آمد. 9 مقوله به دست آمده شامل؛ نادیده انگاری اقوام، خلأ قانونی، ضعف نهادی، بی عدالتی، سیاسی انگاری، سوءمدیریت مسایل قومی، امحای هویتی اقوام، تجزیه طلبی و رخ نمایی هویت قومی است که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته به نام «نادیده انگاری قانونی اقوام در یک ضعف نهادی با ترکیب بی عدالتی موجود در بستر سیاسی انگاری عامل بحرا ن های هویتی و قومیتی هستند که با راهبرد امحای هویتی اقوام و سوءمدیریت مسایل قومی به پیامدهایی چون تجزیه طلبی و رخ نمایی هویت قومی منجر می شود که می تواند همه مباحث اساتید، خبرگان و کارشناسان مسایل قومی را در مورد بحران های هویتی و قومی در کردستان تحت پوشش قرار دهد.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان فولکلور قوم آذری از منظر گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به تحلیل جامعه شناختی گفتمان فولکلور قوم آذری در ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد. این تحقیق داستان ها و ضرب المثل های زبان قوم آذری را بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در سطح توصیف، تفسیر و تبیین واکاوی کرده است. در این تحقیق مسئله اساسی این است که داستان ها و ضرب المثل های فولکلور قوم آذری دارای چه گفتمان هایی بوده است و شرایط، زمینه های شکل گیری آن گفتمان ها چه بوده است؟ برای تحلیل و تبیین از نظریه های تحلیل گفتمان های لاکلائو و موفه، نظریه تحلیل انتقادی نورمن فرکلاف و نظریه تفسیر فرهنگ کلیفورد گیرتز به عنوان چارچوب نظری و مفهومی استفاده شده است و از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شده است. نوع تحقیق کیفی بوده و داده های موردبررسی شامل سه داستان و سی ضرب المثل فولکلوریک ترکی آذری است که به جهت اختصار دو نمونه داستان عامیانه و ده ضرب المثل در این مقاله تحلیل گفتمان شده است. متون و داده های این تحقیق کیفی از سه منبع مکتوب فولکلوریک قوم آذری به شیوه هدفمند انتخاب شده است. یافته های تحقیق بیانگر وجود گفتمان تقابلی بین سیاست و مردم بوده است و زبان فولکلور قوم آذری ابزاری برای بیان انتقاد، اعتراض و نقد سیاست و اوضاع اجتماعی بوده است.
نقش تعدیل کننده سواد رسانه ای در رابطه سطح سلامت خانواده و مشکلات هیجانی- رفتاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها از جمله مهم ترین ابزارهای رشد و یا انحطاط جامعه محسوب می شوندکه در زمینه سلامت محیط خانواده، پرورش و تغییر رفتارها و هیجان های نوجوانان تأثیر بسزایی دارند و لذا آموزش استفاده صحیح از این ابزار ضروری است. از سوی دیگر سلامتمحیطخانوادهو محتوای یادگیری هایاولیه،اهمیتزیادیدرتشکیل هویتوشخصیتنوجواندارد وشکل دهنده رفتارهاوروابطبین فردیاست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیر تعدیل کننده سواد رسانه ای در رابطه سطح سلامت خانواده و مشکلات هیجانی - رفتاری نوجوانان می باشد. نمونه موردنظر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و در مجموع نمونه ای با حجم 310 دانش آموز دختر (18-15 ساله) موردمطالعه قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که سواد رسانه ای در رابطه دو متغیر نام برده به طور مثبت تعدیل ایجاد می کند و سبب افزایش این ارتباط می شود؛ به نحوی که هرچه میزان سواد رسانه ای شخص افزایش یابد، میزان سلامت خانوادگی افزایش یافته و در نتیجه مشکلات رفتاری–هیجانی او کاهش می یابد. نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد سلامت خانواده می تواند مشکلات هیجانی، سلوک، بیش فعالی و رفتارهای جامعه پسند را پیش بینی کند و میان آنها رابطه معنادار وجود دارد. البته این رابطه درباره سلامت خانواده با مشکلات ارتباطی معنادار نیست.
ارتباطات غیرکلامی گوینده در خبر تلویزیونی؛ مطالعه گویندگان خبر "شبکه خبر" و "بی بی سی فارسی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
213 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش که با تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، شناسایی شاخص ترین ارتباطات غیر کلامی گوینده خبر و نقش و کارکرد این ارتباطات غیرکلامی در ارائه اخبار تلویزیونی به مخاطبان است. در ادامه روش تحلیل محتوای کیفی داده ها و مقوله های حاصل از آن، برای تحلیل دقیق تر و عینی تر نمونه های مورد مطالعه در پژوهش، از داده های کمی نیز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، بخش های خبری شبکه خبر و بی بی سی فارسی است که به عنوان واحد مشاهده و واحد تحلیل در نظرگرفته شده است. از میان خبرهای ساعت17:30شبکه بی بی سی فارسی و 19 شبکه خبر در بهمن ماه سال 1396 به عنوان چارچوب نمونه گیری، با نمونه گیری هدفمند و تصادفی یک هفته آماری انتخاب گردید. براساس نتایج پژوهش، استفاده از ارتباطات غیرکلامی گویندگان در برقراری ارتباط نزدیک با مخاطبان، باورپذیری اخبار و اثرات اغنایی بیشتر اخبار بر مخاطبان نقش و تأثیر بسزایی دارد و این ارتباطات را می توان در سه تم اصلی «نوع نما و قاب گوینده خبر»، «لحن و آهنگ گلام گوینده خبر» و «حرکات سر، دست و صورت گوینده خبر»، بیان نمود. نتایج پژوهش نشان می دهد گویندگان خبر بی بی سی فارسی نسبت به گویندگان شبکه-خبر از ارتباطات غیرکلامی متناسب و بیشتری به ویژه در مقوله های نماهای بسته دوربین، لحن تأکیدی کلام و حرکات سر و صورت گوینده استفاده می نمایند و شبکه خبر باید در نوع نماهای تصویرگوینده و استفاده از انواع ارتباطات غیرکلامی گویندگان خود در نحوه اجرا و خبرخوانی، دقت و بازنگری اساسی و ویژه ای داشته باشد.
نحوه اعمال ارکان تحقق مسئولیت مدنی در فضای سایبری اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
143 - 157
حوزههای تخصصی:
یکی از عمومی ترین جلوه های فضای سایبر، اپلیکیشن اینستاگرام است. اینستاگرام همه فضای سایبر نیست اما جزء مؤثر و در بطن آن است؛ بنابراین از نظر ماهیت، از قواعد و اقتضائات فضای سایبر تبعیت می کند. تفاوت ماهیتی فضای سایبر با جهان واقعی، مقتضی تغییر در مفهوم برخی از اصطلاحات حقوقی این فضاست. ازجمله این اصطلاحات، حوزه مسئولیت مدنی است. برای تحقق مسئولیت مدنی، احراز سه رکن ورود ضرر، فعل زیان بار و رابطه سببیت لازم است. هر یک از این سه رکن در فضای اینستاگرام، مفهوم و قلمرو خاصی دارد که با جهان واقعی متفاوت است. با توجه به اینکه یکی از کارکردهای مهم این اپلیکیشن، عملکرد رسانه ای آن است، در اِعمال قواعد حقوقی بر آن، کارکرد مزبور باید مدنظر باشد. در این مقاله تلاش شده است تا نحوه اِعمال ارکان مزبور در فضای اینستاگرام مبتنی بر روش کتابخانه ای مورد بازبینی قرار گیرد. با توجه به کارکرد رسانه ای این شبکه و اقتضائات گردش آزاد اطلاعات، نتیجه این است که ضرر در فضای اینستاگرام، مفهومی مضیق از جهان واقعی دارد. همچنین رابطه سببیت در فضای مزبور، وابستگی خود به عرف مادی و رابطه علی و معلولی را از دست داده و احراز آن تابع اقتضائات این فضاست که به این ترتیب، توجه بیشتر به عامل به جای فعل زیان بار، راه بهتری برای اثبات سببیت به نظر می رسد.
نشانه شناسی عکس خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
73 - 98
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه نظام های نشانه ای و کشف رمزگان اثر می پردازد. اگرچه بنا به تعاریف ارائه شده، هر عکس، خود صحنه، یا همان واقعیت برابر با اصل را انتقال می دهد؛ اما بی شک در گذر از شیء به تصویر آن، تقلیلی صورت می گیرد؛ تقلیلی در ابعاد، اندازه ها و زاویه دید. پس تصویر، به یقین خود واقعیت نیست و عکاس یا گزینشگر عکس (در رسانه)، در مراحل مختلف انتشار عکس، با گزینشی که خودآگاه یا ناخودآگاه اتفاق می افتد، در چگونگی ارائه معنا تاثیر خواهد داشت. زمانی که صحبت از رمزگشایی و ساز و کار تولید معنا در عکس به میان می آید، موضوع ابعاد پیچیده تری به خود می گیرد؛ چراکه «عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است و به شکل همان گویانه واقعیتی را که به آن ارجاع می یابد، بازتولید نمی کند» (سونسون، 1391: 50). در همین نقطه است که اهمیت نشانه شناسی عکس نمایان می شود. عکس علاوه بر خصلت ارجاع دهنده و بازنمایی، از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. از آنجا که هرچیزی، غیر از آنچه هست عمل کند، می تواند نشانه باشد، پس می توان عکس را هم به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل و فهم مخاطب قرار می دهد. از این رو، هدف این مقاله، ارائه روشی برای نشانه شناسی عکس های خبری است.