فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اعتلای سواد رسانه ای مرهون پژوهش های علمی و سازمان یافته آن است. نقش اصلی که سواد رسانه ای در این میان ایفاد می کند، موضوع اصلی این مقاله حاضر است که به منظور ارائه ی مدلی برای تبیین سواد رسانه ای در دوره متوسطه انجام گرفته. روش پژوهش، سندکاوی و نظریه برخاسته از داده ها (نظریه مبنایی) و از نوع تحقیقات کاربردی، ازنظر نوع داده ها کیفی، نحوه اجرا توصیفی است. جامعه ی آماری پژوهش ، شامل 2 گروه است. نخست متخصصان سواد رسانه ای، برنامه ریزان آموزشی و معلمان سواد رسانه ای که از آن ها برای تعیین عناصر جهت طراحی مدل مطلوب، مصاحبه به عمل آمد دوم کارشناسان سواد رسانه که برای اعتبار مدل استفاده شد. حجم نمونه برای مصاحبه 12 و برای اعتبارسنجی مدل 35 نفر استفاده شده. روش تجزیه وتحلیل شامل سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام و به شیوه نظریه مبنایی در قالب شبکه ی مضامین پایه، سازمان دهی شده. یافته ها نشان می دهد مدل مدنظر شامل یک مضمون فراگیر، 7 مکانیسم سازمان دهنده است که در آموزش و برنامه ریزی کتاب سواد رسانه ای به آن تأکید می شود. یافته ها حاکی از آن است سواد رسانه ای دارای 2 درون مایه مهم شامل نهاد آموزش وپرورش و صداوسیماست که به عنوان عوامل تأثیرگذار در زندگی مخاطبان موردتوجه است. هدف اصلی در این پژوهش، مطالعه عمیق نتایج فرایند آموزش سواد رسانه ای در کشورهای مذکور، جهت الگو و هدایت، آموزش و تربیت دانش آموزان از طریق افزایش کیفیت آموزش سواد رسانه ای، شیوه تدریس و محتوای آموزشی است.
تحلیل پدیدارشناختی صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با رویکرد سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
5 - 24
حوزههای تخصصی:
تنوع موضوعی و محتوایی و سهولت دسترسی و انتشار مطالب، یکی از عوامل جلب توجه کاربران به شبکه های اجتماعی، در دو دهه اخیر است. در این میان، صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سال های اخیر، افزایش قابل توجه داشته اند و علاوه بر انتشار انواع تصاویر و مطالب تاریخی تعداد زیادی از کاربران را جلب کرده اند. با توجه به تنوع سطح دانش و پایگاه اجتماعی دنبال کنندگان این صفحه ها، صحت مطالب منتشرشده و نقش مفید یا مخرب آن ها در سواد و هویت بخشی تاریخی در جامعه اهمیت می یابد. محقق کوشیده است تا با توجه به فقدان مطالعاتی از این دست ، با رویکردی پدیدارشناسانه و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از کاربران این صفحه ها به فهم بهتر این پدیده و پاسخ به سؤال های تحقیق دست یابد. در این تحقیق از کاربران، درباره پست های هفت صفحه تاریخی شخصی در اینستاگرام، که دنبال کنندگان زیاد داشته اند درباره اعتبار محتوایی، ارزشگذاری برای اشتراک، تشویق به مطالعه تاریخی و تأثیر بر دانش تاریخی کاربران و ... سوال شده است. نتیجه تحلیل مضمونی پاسخ ها نشان می دهد که این گونه صفحه ها در روش تولید محتوا پیرو الگوهای عمومی شبکه های مجازی بوده و اهمیت اعتبار محتوایی را در انتشار مطالب تاریخی مورد توجه قرار نداده اند. محتوای آن ها دور از بی طرفی و دارای سوگیری آشکار بوده و مخاطب را برای کسب اطلاعات بیشتر تشویق نمی کند. این یافته ها نه فقط اهمیت ورود و حضورهدفمند متخصصان تاریخ به شبکه های مجازی، برای تولید محتوای معتبر و اثربخش را مورد تأیید قرار می دهد، بلکه بر ضرورت ارتقا سواد رسانه ای و افزایش قدرت تحلیل پیام ها به وسیله کاربران تأکید دارد.
چیستی و چرایی اخبار جعلی در عصر دیجیتال: فراتحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خبر جعلی را می توان خبری دانست که در ماهیت خود دچار تحریف و از بستر و زمینه اصلی اش جدا شده و بنابراین نامعتبر است. ظهور عصرفناوری های ارتباطی دیجیتال و ویژگی های آن که تغییرات گسترده ای را در نظام های تولید، توزیع و مصرف رسانه ای موجب شده است از یک طرف بستر بسیارگسترده تر و مهیاتری برای انتشار و مصرف اخبارجعلی فراهم آورده و از طرف دیگر امکانات شناسایی و مقابله با این نوع اخبار را نیز توسعه داده است. امّا به نظر می رسد آن چه که در ابتدا و حتی پیش از استراتژی ها و تکنیک های مقابله باید مورد توجه قرار گیرد، پرداختن به ماهیتِ اخبار جعلی و دلایل ظهور و بروز آن در عصر دیجیتال است. در این پژوهش با استفاده از روش فرا تحلیل کیفی و بهره گیری از مطالعات و پژوهش های صورت گرفته، به تعریف چیستی و تبیین چرایی اخبار جعلی در عصر فناوری های ارتباطی دیجیتال پرداخته شده است. مطالعه و مقایسه ی دیدگاه های مطرح شده در این حوزه، شناسایی وجوه افتراق و اشتراک آن ها و همین طور نوع نگاهِ آن ها به مقوله اخبار جعلی در کنار تطبیق، ترکیب و تفسیرنتایج، می تواند ما را به سوی اتخاذ یک رویکرد واقع بینانه برای مواجهه با اخبار جعلی و درک چیستی و چرایی بروز رو به گسترشِ آن در عصر ارتباطات نوین جهانی رهنمون شود.
چالشها و سیاست های راهبردی «تبلیغات بازرگانی» در رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره سوم ۱۳۹۹ ویژه نامه همایش رسانه ملی و تبلیغات بازرگانی
32 - 11
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به شرایط متغیر محیطی، پیچیدگی های فناوری، کمبود منابع، تنوع خدمات، سرعت بالای تبادل اطلاعات و ارتباطات، شاخص های جذابیت برای مخاطب به منظور تحقق اهداف کلان و...، حفظ جایگاه، ادامه حیات و توسعه در یک سازمان رسانه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از این رو، شناسایی چالش ها و به کارگیری سیاست های راهبردی مؤثر بر تبلیغات بازرگانی رسانه یک کشور می تواند نقش مهمی در ارتقای جایگاه رسانه ای آن ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش ها و سیاست های راهبردی تبلیغات بازرگانی در رسانه ملی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی است. برای شناسایی سیاست های راهبردی تأثیرگذار بر تبلیغات رسانه ملی، از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است که سیاست هایی همچون: تشویق نوآوری باز، حداکثرسازی توان داخلی، حمایت از یادگیری فناورانه، نظام مالکیت فکری، حمایت از شرکت های فناور نوپا و... در حوزه تبلیغات بازرگانی رسانه ملی می توانند مؤثر واقع شوند. با توجه به نتایج به دست آمده می شود گفت چالش های زیادی بر سر راه سیاست گذاری حوزه تبلیغات بازرگانی رسانه ملی وجود دارد، چالش هایی همچون شکست نهادی، قوانین و سیاست ها و عدم تمرکز بر مفهوم سواد رسانه ای.
راهکارهای ترویج سواد رسانه ای از طریق رسانه ملی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷ و ۸
112 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: در جوامع کنونی، آموزش سواد رسانه ای به عنوان دانش و مهارت افراد در استفاده آگاهانه از رسانه ها ضروری است. از سویی در جمهوری اسلامی ایران، رسانه ملی با توجه به کارکردهایی که دارد می تواند نقش مؤثری در زمینه آموزش همگانی داشته باشد. ازاین رو در تحقیق حاضر، هدف اصلی شناسایی راهکارهای ترویج سواد رسانه ای از طریق رسانه ملی تعریف شده است.
روش: محقق با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان، به جمع آوری یافته ها پرداخته است.
یافته ها: یافته های به دست آمده حول پنج محور ظرفیت ها، موانع، راهکارهای مبتنی بر سیاست ها، راهکارهای مبتنی بر آموزش ها و نقش های کلیدی سازمانی دسته بندی شده است.
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق در چهار بخش کلی ظرفیت ها، موانع، راهکارها و نقش های کلیدی سازمانی به دست آمده است. در مجموع 30 راهکار شناسایی شده که از جمله آن ها عبارت است از: تعیین چشم انداز سواد رسانه ای، تنظیم دستورالعمل تهیه کنندگان، تولید برنامه بر مبنای سواد رسانه ای، بهره گیری از قالب سرگرم آموزی جهت انتقال مفاهیم سواد رسانه ای، تولید مخاطب تحلیل گر، پرسش گر و منتقد، رعایت استانداردهای رده بندی سنی و القاء رژیم مصرف رسانه ای، جریان سازی سواد رسانه ای، آموزش منابع انسانی، الگوبرداری و طراحی الگوی بومی سواد رسانه ای، ارائه آموزش های صریح و ضمنی سواد رسانه ای، آموزش مهارت های سواد رسانه ای، آموزش اصول نویسندگی و خبرنگاری.
راهبردهای ارتباطی جهت توسعه و رونق کسب و کار در پاندومی کرونا و پساکرونا
منبع:
علوم خبری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
11 - 60
حوزههای تخصصی:
اقتصاد جهانی و به خصوص کسب و کار به عنوان جز لاینفک زندگی بشری تحت تأثیر حوادث مختلف از جمله بحران کرونا قرار گرفته است. مقاله پیش رو با عنوان «راهبردهای ارتباطی جهت توسعه و رونق کسب و کار در پاندومی کرونا و پساکرونا» در صدد آن است با استفاده روش تحقیق کتابخانه ای و اسنادی نهایتا پیشنهادات کاربردی و مفیدی را جهت رونق کسب و کار فراهم آورد. برای این منظور در ابتدا با طرح تعاریف کسب و کار و بحران و کرونا و سپس بیان چارچوب نظری به بیان پیشینه اپیدمی های جهان و نیز پیش بینی فرصت ها و تهدیدها برای کسب و کار در پسا کرونا و نیز به مشاغل قابل توجه در پساکرونا و تأثیرات کرونا بر اقتصاد و کسب و کارها و نیز اثرات کرونا بر تورم می پردازد. سپس فرمولی در اخذ رضایت مندی آینده مشتریان در پساکرونا و همچنین به این مهم که ایجاد و تقویت اعتماد عمومی شرط عبور از بحران کرونا می باشد، می پردازد و در ادامه در قالب عنوان پیشنهادات و راهکارها، راهبردهایی اجرایی در راستای عبور کسب و کار از بحران کرونا بیان گردیده است، ازجمله: الف- راهبردهای رونق کسب و کار در کرونا و پسا کرونا ب- راهبرد کم کردن زیان های ناشی از کرونا در کسب و کارها ج- راهبردهای خروج از رکود کسب و کار چ- عوامل تأثیرگذار در ایجاد راهبردهای ارتباطی توسعه کسب و کار، و در خاتمه با ذکر نتیجه گیری و ارائه منابع مقاله خاتمه می یابد.
بازنمایی انگاره هویت ایرانی و بازشناسی مولفه های آن در شبکه اجتماعی توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت از تعریف خود در مقابل دیگری و از مقایسه خود با دیگران نشات می گیرد. هویت ایرانیان ساخت ها و ساحت های گوناگونی دارد و از نگاه آن ها به خود، در مقایسه با غیرایرانیان، مایه می گیرد و معمولا در قالب های مختلف زبانی، منعکس می شود. زبان در فضای مجازی هرگونه محدودیتی را در می نوردد و بی پرده نقاط مثبت و منفی شکل دهنده انسان امروزی را بازتاب می دهد. فضای مجازی بستر انتقال معنا و در عین حال معناساز است. پژوهش حاضر به بازتعریف هویت ایرانیان در توییت هایی که در شبکه اجتماعی توییتر منتشر کرده اند می پردازد تا بدین وسیله آینه ای برساخته از زبان در برابر انسان ایرانی قرار دهد. این پژوهش با مسئله بازخورد هویت ایرانی در فضای مجازی و نگاه ایرانیان به انگاره هویت ایرانی شکل گرفته است. برای شکل گیری این انگاره از خلال واژه های محدود هر توییت، تعداد 6000 توییت با محتوای بازتعریف ایرانیت در یک بازه 40 روزه بررسی شدند. پس از تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل تماتیک، الگوهای هویتی ایرانیان استخراج شد که از آن میان دیگری محوری، گریز از خود، عاملیت گرایی، قربانی انگاری، تعمیم رفتارهای روزمره، مثبت اندیشی و تحقیر هویت ایرانی پررنگ ترین و پربسامدترین مولفه هایی بودند که کاربران ایرانی در مورد هویت ایرانیان به کار می برند. نتایج پژوهش حاضر، مولفه ها یا خصوصیات اخلاقی که ایرانیان به خود نسبت می دهند را برجسته کرده و نقاط مثبت و منفی رفتار آن ها را هویدا می سازد.
چالش های شبکه های مجازی در تعاملات اجتماعی: مطالعه موردی دانش آموزان دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
310-289
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور شبکه های اجتماعی و برقراری ارتباطات میان فردی از نوع مجازی، به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر انسان ها به ویژه دانش آموزان بدل شده است. هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه بین چالش های شبکه های اجتماعی با تعاملات اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران در نیمه اول سال 1398 بوده است. بر همین اساس حجم نمونه در این تحقیق با توجه به جمعیت آماری و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. نمونه گیری به شیوه تصادفی انجام شد. داده ها در این پژوهش، به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده های پیمایشی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه محقق ساخته از نوع اعتبار صوری و سازه ای بوده است. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با اطمینان 95 درصد بین متغیرهای کیفیت رابطه و کیفیت ساختار شبکه های اجتماعی با اختلال در تعاملات اجتماعی دانش آموزان و همچنین انزوای اجتماعی در آنان رابطه معنی دار معکوس و منفی وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشخص گردید دو متغیر «کیفیت روابط شبکه ای» و «کیفیت ساختار شبکه ای» در مدل باقی می مانند و مجموعاً 1/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
ارائه الگوی همگرایی رسانه ها در شیوه ارائه پیام های تبلیغاتی با رویکرد جذب مخاطب بر مبنای نظریه پردازی (داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه ابزارها و رسانه های سنتی از جمله روزنامه ها، مجله ها، رادیو، تلویزیون و آگهی نماها (Billboard) با روش های قدیمی به تنهایی جهت ارائه پیام های تبلیغاتی، جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند. لذا، شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار بر مدل همگرایی رسانه ها، در شیوه ارائه پیام های تبلیغاتی ضرورت دوچندانی دارد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع اکتشافی است، برای پاسخ به سؤال های تحقیق از روش کمی و کیفی (آمیخته) استفاده شده است. داده های کیفی به صورت دلفی و با استفاده از مصاحبه عمقی، داده های کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نظریه پردازی داده بنیاد، با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری گزینشی استفاده شده است. روایی پرسشنامه به وسیله خبرگان و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور پی بردن به متغیرهای زیربنایی مدل تحقیق از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS2 تحلیل عامل اکتشافی ( EFA ) استفاده شده است. نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که با وجود روابط مثبت و معنادار بودن میان متغیرهای تحقیق، از میان چهار بعد مدل همگرایی رسانه ها (ابزارهای رسانه، بستر توزیع ، صنایع رسانه و اولویت رسانه ها)، بعد ابزارهای رسانه ها اولویت بالایی را، در مدل همگرایی رسانه ها،جهت ارائه پیام های تبلیغاتی با رویکرد جذب مخاطب دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر آینده شبکه خبر در افق ده ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
33 - 59
حوزههای تخصصی:
سرعت تحولات فناوری های دیجیتال به حدی است که سازمان های رسانه ای مدام با شگفتی روبرو هستند و این رقابت در صنعت، رسانه را بسیار پیچیده ساخته است. ازاین رو مدیران رسانه ها، برای روبرو شدن با تحولات، نیازمند داشتن تصویری از احتمالات پیش رو هستند تا بتوانند با اتخاذ تصمیم های پیش دستانه از غافلگیری مصون بمانند. امروزه بدون سناریوها یا تصاویر روشنی از آینده های ممکن، نمی توان برنامه ریزی کرد و گام نخست و اساسی برای توصیف سناریوها در روش سناریونویسی شوارتز، شناسایی عدم قطعیت های کلیدی است. در این مقاله به شناسایی عوامل مؤثر بر آینده شبکه خبر در افق ده ساله پرداخته ایم. به این منظور با تکیه بر روش پژوهش دلفی و نمونه گیری هدفمند، از آرا و نظرات علمی 14 نفر از خبرگان این حوزه بر اساس اصل اشباع نظری استفاده شد. این عوامل بر اساس مدل «پِست» در چهار دسته: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری طبقه بندی شدند که برخی از مهم ترین عوامل عبارت بودند از: وضعیت نظام آموزشی خبرنگاران معاونت سیاسی صداوسیما (خلاق و چند مهارته)، الگوهای مصرف خبری شهروندان، میزان بودجه اختصاص یافته به شبکه خبر، میزان اعتماد سیاسی، مقررات نحوه اداره سازمان و میزان حرفه ای بودن مدیریت شبکه خبر. دو عامل میزان حرفه ای بودن مدیریت شبکه خبر و میزان اعتماد سیاسی، به عنوان عدم قطعیت های کلیدی شناخته شدند.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان فولکلور قوم آذری از منظر گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به تحلیل جامعه شناختی گفتمان فولکلور قوم آذری در ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد. این تحقیق داستان ها و ضرب المثل های زبان قوم آذری را بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در سطح توصیف، تفسیر و تبیین واکاوی کرده است. در این تحقیق مسئله اساسی این است که داستان ها و ضرب المثل های فولکلور قوم آذری دارای چه گفتمان هایی بوده است و شرایط، زمینه های شکل گیری آن گفتمان ها چه بوده است؟ برای تحلیل و تبیین از نظریه های تحلیل گفتمان های لاکلائو و موفه، نظریه تحلیل انتقادی نورمن فرکلاف و نظریه تفسیر فرهنگ کلیفورد گیرتز به عنوان چارچوب نظری و مفهومی استفاده شده است و از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شده است. نوع تحقیق کیفی بوده و داده های موردبررسی شامل سه داستان و سی ضرب المثل فولکلوریک ترکی آذری است که به جهت اختصار دو نمونه داستان عامیانه و ده ضرب المثل در این مقاله تحلیل گفتمان شده است. متون و داده های این تحقیق کیفی از سه منبع مکتوب فولکلوریک قوم آذری به شیوه هدفمند انتخاب شده است. یافته های تحقیق بیانگر وجود گفتمان تقابلی بین سیاست و مردم بوده است و زبان فولکلور قوم آذری ابزاری برای بیان انتقاد، اعتراض و نقد سیاست و اوضاع اجتماعی بوده است.
مدل سازی تأثیر جذابیت رسانه های اجتماعی بر درگیری فردی با تجارت اجتماعی: مطالعه صفحات تجارت اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت اجتماعی که به سبب گسترش و محبوبیت روزافزون شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته، به دلیل رقابت شدید، با چالش های متعدد؛ ازجمله، کاهش مشارکت کاربران در انجمن ها و هزینه زیاد جذب و حفظ مشتریان مواجه است. ازاین رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا الگوی اصلی تأثیر جذابیت رسانه های اجتماعی بر توسعه تجارت اجتماعی در میان کاربران ایرانی اینستاگرام، با استفاده از مدلی از روابط بین جذابیت رسانه های اجتماعی و مشارکت مورد بررسی قرار گیرد و در ضمن آن، رابطه مشارکت و التزام به تجارت اجتماعی، با در نظر گرفتن متغیر تعدیل گر علاقه شخصی به بحث گذاشته شود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش توصیفی همبستگی انجام شده و اطلاعات آن از طریق پیمایش، از میان 212 نفر از کاربران تجارت اجتماعی اینستاگرامی به دست آمده است. بر اساس نتایج، مدل نظری 44 درصد از تغییرات التزام فردی به تجارت اجتماعی را تبیین می کند؛ همچنین جذابیت اجتماعی، اطلاعاتی و ظاهری اینستاگرام، افزایش مشارکت کاربران و به تبع آن، افزایش التزام به تجارت اجتماعی را به همراه دارد. از سوی دیگر، جذابیت های تعاملی و کاربردی، اثر معناداری بر مشارکت کاربران نداشته اند، ضمن اینکه علاقه شخصی فرد به تجارت اجتماعی، روابط مدل را تعدیل نمی کند و اثر معناداری بر مشارکت و التزام به تجارت اجتماعی ندارد.
نحوه اعمال ارکان تحقق مسئولیت مدنی در فضای سایبری اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
143 - 157
حوزههای تخصصی:
یکی از عمومی ترین جلوه های فضای سایبر، اپلیکیشن اینستاگرام است. اینستاگرام همه فضای سایبر نیست اما جزء مؤثر و در بطن آن است؛ بنابراین از نظر ماهیت، از قواعد و اقتضائات فضای سایبر تبعیت می کند. تفاوت ماهیتی فضای سایبر با جهان واقعی، مقتضی تغییر در مفهوم برخی از اصطلاحات حقوقی این فضاست. ازجمله این اصطلاحات، حوزه مسئولیت مدنی است. برای تحقق مسئولیت مدنی، احراز سه رکن ورود ضرر، فعل زیان بار و رابطه سببیت لازم است. هر یک از این سه رکن در فضای اینستاگرام، مفهوم و قلمرو خاصی دارد که با جهان واقعی متفاوت است. با توجه به اینکه یکی از کارکردهای مهم این اپلیکیشن، عملکرد رسانه ای آن است، در اِعمال قواعد حقوقی بر آن، کارکرد مزبور باید مدنظر باشد. در این مقاله تلاش شده است تا نحوه اِعمال ارکان مزبور در فضای اینستاگرام مبتنی بر روش کتابخانه ای مورد بازبینی قرار گیرد. با توجه به کارکرد رسانه ای این شبکه و اقتضائات گردش آزاد اطلاعات، نتیجه این است که ضرر در فضای اینستاگرام، مفهومی مضیق از جهان واقعی دارد. همچنین رابطه سببیت در فضای مزبور، وابستگی خود به عرف مادی و رابطه علی و معلولی را از دست داده و احراز آن تابع اقتضائات این فضاست که به این ترتیب، توجه بیشتر به عامل به جای فعل زیان بار، راه بهتری برای اثبات سببیت به نظر می رسد.
نشانه شناسی عکس خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
73 - 98
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه نظام های نشانه ای و کشف رمزگان اثر می پردازد. اگرچه بنا به تعاریف ارائه شده، هر عکس، خود صحنه، یا همان واقعیت برابر با اصل را انتقال می دهد؛ اما بی شک در گذر از شیء به تصویر آن، تقلیلی صورت می گیرد؛ تقلیلی در ابعاد، اندازه ها و زاویه دید. پس تصویر، به یقین خود واقعیت نیست و عکاس یا گزینشگر عکس (در رسانه)، در مراحل مختلف انتشار عکس، با گزینشی که خودآگاه یا ناخودآگاه اتفاق می افتد، در چگونگی ارائه معنا تاثیر خواهد داشت. زمانی که صحبت از رمزگشایی و ساز و کار تولید معنا در عکس به میان می آید، موضوع ابعاد پیچیده تری به خود می گیرد؛ چراکه «عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است و به شکل همان گویانه واقعیتی را که به آن ارجاع می یابد، بازتولید نمی کند» (سونسون، 1391: 50). در همین نقطه است که اهمیت نشانه شناسی عکس نمایان می شود. عکس علاوه بر خصلت ارجاع دهنده و بازنمایی، از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. از آنجا که هرچیزی، غیر از آنچه هست عمل کند، می تواند نشانه باشد، پس می توان عکس را هم به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل و فهم مخاطب قرار می دهد. از این رو، هدف این مقاله، ارائه روشی برای نشانه شناسی عکس های خبری است.
چابکی در سازمان های رسانه ای (مقایسه وضع موجود و مطلوب در معاونت صدای سازمان صدا و سیما با رویکرد فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی میزان چابکی معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سطح مطلوب چابکی است. به منظور برآورد سطح فعلی چابکی سازمان در حوزه معاونت صدا و ارزیابی هر یک از قابلیت های موردنیاز یک سازمان چابک، در سال 1395، پرسش نامه ای بین 51 نفر از مدیران ارشد، مدیران میانی و کارشناسان معاونت مذکورکه با نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، توزیع شد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه بیشتر معیارهای چابکی، با مفاهیم زبان شناختی تعریف شده و با احتمال چندگانه و ابهام، طبقه بندی شده اند، لذا برای ارزیابی سطح چابکی از منطق فازی استفاده کرده ایم. پس از ادغام مقادیر فازی «اهمیت» (حدّ مطلوب چابکی) و «عملکرد» (حدّ فعلی چابکی) مربوط به هر یک از معیارهای چابکی سازمان (شامل انعطاف پذیری، سرعت، پاسخ گویی و شایستگی)، سطح چابکی همه این معیارها «متوسط» ارزیابی شد در نهایت، با به دست آمدن مقادیر قطعی هر یک از قابلیت های فرعی چابکی، یعنی؛ 35 مشخصه ای که در پرسش نامه مطرح شده بودند، این مقادیر، رتبه بندی شده و شاخص هایی که حدّی پایین تر از سطح آستانه چابکی را به خود اختصاص داده اند، شناسایی و به عنوان مانع اصلی بهبود چابکی در این پژوهش معرفی شده اند، نهایتاً راهکارهایی نیز برای ارتقای سطح این شاخص ها در انتهای پژوهش ارائه شده است.
چهارچوب سازی و گفتمان سازی رسانه ها در پوشش اخبار (تحلیل گفتمان اخبار در پایگاه های خبر بی.بی.سی فارسی و ایرنا به پوشش وقایع خاورمیانه و شمال آفریقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷
125 - 163
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی مقایسه، بررسی شباهت ها و تفاوت های انواع گفتمان و انگاره های خبری ساخته شده در دو پایگاه خبر بی.بی.سی فارسی و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا)، در خصوص پوشش خبری وقایع خاورمیانه و شمال آفریقا در بازه زمانی دی ماه 1389 تا پایان اردیبهشت ماه 1390 در کشورهای تونس، مصر، لیبی و بحرین است. پژوهش می کوشد نسبت به سیاست های خبری و رسانه ای این دو پایگاه فارسی زبان در خصوص تحولات کشورهای عربی حقایقی را مطرح کند. به همین منظور از نظریه های انتقادی حوزه خبر همچون چهارچوب سازی، نظریه امپریالیسم رسانه ای خبر، انگاره سازی و نظریه گفتمان و ایدئولوژی استفاده شده است. تحلیل گفتمان با استفاده از رویکرد گفتمان کاوی ون دایک، روش بکار رفته در این پژوهش پیش است. جامعه آماری این پژوهش، تمام اخبار مربوط به تحولات سیاسی کشورهای عربی تونس، مصر، لیبی و بحرین در خبرگزاری ایرنا و بی.بی.سی فارسی در بازه زمانی مورد نظر است که پس از بررسی جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 47 خبر انتخاب و مورد گفتمان کاوی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متن های هر دو پایگاه خبری از لحاظ سبک واژگانی، افراد و نهادهای مطرح شده در متن، غیر سازی، استنادها، پیش فرض ها، تلقین و تداعی ها، مؤلفه های اجماع و توافق و گزاره های اساسی در ابتدا، میانه و انتهای وقایع و حوادث رخ داده در این چهار کشور عربی، با هم اختلاف های بسیار و شباهت های اندکی دارند.
سبک رهبری مشارکتی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای با تأکید بر سازمان صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
129 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو باهدف بررسی سبک رهبری مشارکتی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای با تأکید بر سازمان صداوسیما انجام شده است. پژوهش از حیث هدف کاربردی است، زیرا می توان از نت ایج ای ن پژوهش جهت ارتق ای اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای استفاده کرد و به طور خاص می خواهیم از نتایج این پژوهش درجهت ارتقای اثربخشی سازمانی، در سازمان صداوسیما استفاده کرده و به صورت میدانی به روش پیمایشی با تحلیل همبستگی و تبیین آن در جامعه آماری کارکنان سازمان صداوسیما در تهران انجام شد. نمونه آماری این تحقیق 400 نفر از کارکنان معاونت های مختلف سازمان صداوسیما در شهر تهران بوده اند. این نمونه با روش تصادفی طبقه ای متناسب با اندازه به صورت سیستماتیک از فهرست کارکنان شاغل در این معاونت ها انتخاب شده اند. پرسشنامه های مورداستفاده، پرسشنامه های استاندارد سبک رهبری مشارکتی (20 سؤال) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی (28 سؤال) بوده است. پایایی ابزار (پرسشنامه) با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای سبک رهبری مشارکتی 92 درصد و برای اثربخشی سازمانی 91 درصد به دست آمده است. مؤلفه های موردبررسی در سبک رهبری مشارکتی عبارت اند از: مشارکت، عدالت، پاسخگویی و احساس مالکیت و مؤلفه های اثربخشی سازمانی نیز عبارت اند از: نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و سلامت. نتایج نشان می دهد که بین مؤلفه های سبک رهبری مشارکتی و اثربخشی سازمانی در رسانه ملی رابطه معنی داری در سطح 1 درصد 01/0> (000/0p=) وجود دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین شاخص های سبک رهبری مشارکتی و اثربخشی سازمانی در سازمان صداوسیما رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد، به گونه ای که کاربرد سبک رهبری مشارکتی سبب افزایش اثربخشی سازمانی در سازمان صداوسیما می شود.
شعار انتخاباتی دولت های پسا انقلابی ایران (1358-1396): گذار از ارزش بقاء به عصر پسا بقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعارهای انتخاباتی جامعه ایران، دوران گذاری را طی 40 سال اول انقلاب تجربه کرده اند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای شعارهای انتخاباتی دولت های پسا انقلابی ایران بین سال های 1358 تا 1396 بر مبنای نظریه ارزش بقاء و ارزش وجودی رونالد اینگلهارت (متفکر نوسازی و پسانوسازی) بوده است. روش پژوهش، از نوع تحلیل محتوای کیفی و ابزار آن، داده های تاریخی دولت های پس از انقلاب 1357 است که به روش دموکراتیک و بر اساس آرای انتخاباتی، سکان نظام را بر عهده گرفته اند. جامعه آماری، تمامی شعارهای دولت های منتخب و حجم نمونه به روش تمام شماری، 12 مورد پوستر را دربرمی گیرد و سازوکار انتخاب، تعمدی، هدفمند و غیرتصادفی بوده است. بر اساس نتایج، طبق نظریه بقاء (کمیابی) و فرامادی (ابراز وجود) اینگلهارت، شعارها در دهه 60 دارای ارزش های مادیگرایانه ملی (فقرزدایی، مستضعفان، رفع بیکاری، عدالت اقتصادی، رونق تولید)، در دهه 70 برخوردار از ارزش های پسا مادی ملی (مدارای اجتماعی، عدالت اجتماعی، اخلاق، هنجارهای اجتماعی، توسعه مدنی) و در دهه 90 شامل طیفی از ارزش های پسا مادی، مادی ملی و فراملی (برابری طبقاتی، توسعه اجتماعی، حل بحران های اقتصادی، پیام اخلاقی جهانی، فرهنگ سیاسی، ارزش دموکراتیک) بوده اند؛ جهت آنها از طبقه پایین، به طبقه متوسط و در نهایت، طبقات ترکیبی (پایین، متوسط و بالا) و از سطح محلی ملی، به سطح جهانی فراملی چرخش داشته و کانون اشتراک شان، مسئله طبقاتی اقتصادی (بهبود پایگاه اقتصادی اجتماعی، رفع فقر و بیکاری، کاهش فاصله طبقاتی جامعه) بوده است و نوعی گذار از دوره کمیابی یا ارزش های بقاء (ناامنی غذایی، بی ثباتی اقتصادی و نیازهای مادی، کارکردی عینی) به سمت ارزش های ابراز وجود یا دوران بلوغ توسعه (ارزش های دموکراتیک، جهانی، زیباشناختی و انتزاعی) را تجربه کرده اند.
مقایسه تحلیلی -تطبیقی نحوه بهره برداری عرفان حلقه و اشو از بستر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیت روزافزون فضای گسترده مجازی در عرصه تبلیغ و اطلاع رسانی، بر کسی پوشیده نیست. این مسئله به قدری مهم است که غفلت از آن برای هر صاحب فکر و اندیشه ای می تواند گران تمام شود. پژوهش حاضر با تکیه بر همین اهمیت، قصد دارد تا به نحوه بهره گیری دو طیف عرفان نوظهور اشو و عرفان حلقه از فضای مجازی را مورد بررسی قراردهد. در این راستا، تلاش شد، با روشی توصیفی تحلیلی، مجموعه فعالیت های فضای مجازی در یک محدوده زمانی شش ماهه و با تأکید بر تعداد کانال ها، تعداد کاربران، تعداد پست ها، محتوای پست ها، نحوه بهره گیری عرفان های جدید از بسترسازی فضای مجازی و اهداف آنان در این فضا مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. مهمترین یافته این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی نگاشته شده، بیان کننده این مهم است که عرفان حلقه و اشو، با بهره-گیری از فضای مجازی و با تمرکز بر موضوعات مهم وجذابی چون دفاع از حقوق زنان و ضدیت با برخی امور دین، توانسته اند رشد قابل ملاحظه ای در بین جوانان داشته باشند. همچنین عدم دسترسی آنها به رسانه های مجاز و انجام فیلترینگ نتوانسته است، مانع بزرگی بر سر راه آنان باشد.
شبکه های اجتماعی جدید و تعاملات نسلی
منبع:
علوم خبری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
91 - 120
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تعاملات نسلی در شبکه های اجتماعی صورت گرفته است .پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. نمونه آماری شامل 384 نفر از کاربران اینترنتی 25-40 ساله می باشند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS فرضیه ها آزمون گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان می دهد سرمایه فرهنگی،سرمایه اجتماعی ،سرمایه اقتصادی، راحتی استفاده از شبکه های اجتماعی و سودهای دریافت شده در شبکه های اجتماعی قدرت پیش بینی تعاملات نسلی را دارند و از بین این عوامل سرمایه فرهنگی دارای قدرت پیش بینی بالاتری می باشد سپس به ترتیب سودهای دریافت شده در شبکه های اجتماعی ،راحتی استفاده از شبکه های اجتماعی و بعد سرمایه اجتماعی و در نهایت سرمایه اقتصادی قدرت پیش بینی تعاملات نسلی را دارند همچنین میزان بتای حاصل از قدرت پیش بینی نشان داد که به ازاء یک واحد افزایش در هر کدام از متغییرهای مستقل ،تعاملات نسلی به میزان یک واحد افزایش بتا داشته است و در نتیجه فرضیات پژوهش تأیید می شود.